دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 224 |
1- مقدمه.............................
2- فصل اول: خبر در تلویزیون............
ماهیت خبر....................
تعریف خبر....................
عناصر خبر در تلویزیون........
سبکهای خبر نویسی.............
سوگیریهای خبری...............
موضوعهای خبری در تلویزیون....
ویژگیهای خبر تلویزیون........
3- فصل دوم: گرافیک...................
هنرهای تجسمی.................
تعریف گرافیک.................
تفاوت گرافیک و نقاشی.........
الفبای تصویری (خط، نقطه، سطح، حجم، بافت)
رنگ..........................
نظریات رنگ...................
نظریه تشنگی رنگها.........
نظریه نسبی گرایی رنگها....
نظریه تعامل رنگ و فرم.....
ترکیب بندی...................
هارمونی......................
4- فصل سوم: گرافیک تلویزیونی.........
تعریف .......................
تاریخچه .....................
تیتراژ.......................
کپشن.........................
دکور.........................
آرم استیشن...................
گرافیک کلیپ..................
تفاوت تیتراژ، کلیپ و تیزر....
نشانه و نامواره..............
5- فصل چهارم: گرافیک در تولید خبر تلویزیونی
گرافیک خبری چیست؟...............
اهداف و کارکرد...............
کپشنهای ثابت.................
کپشنهای متحرک................
تیتر و سوتیتر................
شناخت حروف...................
شیوه نمایش خلاصه خبر.............
آرم استیشن...................
استودیو مجازی................
اینفوگرافیک و کاربردهای خبری....
6- فصل پنجم: گرافیک در پخش خبر تلویزیونی
اهداف و کارکردها.............
ویژگیهای گرافیک در پخش خبر...
هویت بصری....................
نشانه و نامواره .............
آرم استیشن...................
سرفصلهای خبری................
اینفوگرافیک..................
کپشنهای ثابت و متحرک.........
پیج لی آوت (PageLayout)..........
صفحه آرایی...................
زیرنویس در پخش خبر...........
دکور در پخش خبر..............
طراحی دوباره (Redesign)..........
7- نتایج و پیشنهادها.................
در عصری زندگی می کنیم که سرعت و تخصص دو شاخص مهم آن است. ریزشدن و خرد شدن تخصصهای کلان و روزآمد شدن یافته و بافتههای این روزگار دور از انتظار نیست.
گاه این تخصص ها چنان هستند که اصلاً به حساب نمیآیند و از این رو کمتر به آنها پرداخته شدهاند طراحی گرافیک برای تولید و پخش خبر تلویزیون از جمله این تخصصهای ظریف و ناپیداست چندان که گویی اصلاً نیست. پیش از این گرافیک را در دو حوزه «هنر» و «تبلیغات» میدانستند و بالطبع افراد شاغل و فعال در آن را به «هنرمند» و یا «تبلیغاتچی» میشناختند اما امروزه با گسترده شده کاربردهای این تخصص، تعاریف متفاوتی هم برای آن ساخته و پرداخته شده است. وقتی این روزها صحبت از «گرافیک خبر» در هر سه نوعاش(چاپی، تلویزیونی و سایبر) میشود، بایستی بدانیم که گرافیک دیگر صرفاً هنر و یا تبلیغات نیست بلکه مفهوم دیگری را هم در برمیگیرد و آن رسانه است. لذا گرافیک خبر ترکیبی از «هنر» و «رسانه» است ترکیبی که تفکیک ناپذیراست.
در این پژوهش در ابتدا تعاریفی از خبر و واژههای مرتبط با آن را ارائه می نماییم و سپس وارد مقوله گرافیک شده و آنرا در چند پلان معرفی می کنیم: گرافیک به عنوان یکی از هنرهای تجسمی، گرافیک در تلویزیون و گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون. در انتهای این تحقیق پیشنهادهایی هم ارائه شده تا بتوان بر اساس آنها مشکلات موجود در گرافیک خبر را مرتفع ساخت.
مجموعهای که در پیش رو دارید، پایاننامهای برای اخذ درجه کارشناسی ارتباطات با گرایش خبر رادیو و تلویزیون است. عنوان این پایاننامه «کاربردهای گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون» میباشد. هر چند این تحقیق خالی از اشکال و ایراد نیست اما امیداوارم گامی در جهت آشنایی بیشتر بحث گرافیک و خبر برای تمامی عزیزانی که در بخش خبر کار میکنند باشد.
در پایان از تمامی اساتید دانشکده صدا و سیما و به خصوص استاد راهنمای محترم و بسیار عزیزم جناب آقای مهدی صادقی که در این راه بسیار مرا یاری رساند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
رسانهها در عملکرد روزانه خود صحنه مناظره بینشها و میدان منازعه کلمات و معانی هستند، برخلاف آنچه ظاهراً به نظر میرسد، رسانهها در نقش خبری خود آینهی انعکاس رویدادها و واقعیات دنیای اجتماعی و سیاسی نیستند، بلکه برعکس آفریندة واقعیتهای اجتماعی و سیاسی هستند و به تصورات ما از دنیای اطرافمان هستی میبخشند این فرض و پیشنهاد در آغاز عجیب می نماید و ممکن است ما را در شناخت محیط اطراف خود دچار تردید کند. لیکن با اندکی اندیشه میتوان پیبرد که خبر خود واقعیت و خود عینت جهان اطراف ما نیست، بلکه تنها حکایت و روایتی از این واقعیت است.
اینکه آیا واقعیتی خارج از محدوده کلام وجود دارد یا نه، مورد بحث نیست، بلکه این شناخت اساسی که خبر ساخته و پرداخته ذهن بشر است و این ذهن تنیده در عقاید، آداب و رسوم و هنجارهای فرهنگی است، کلید گشایش راز خبر است. خبر به ما میگوید که به چه چیز خبر فکر کنیم و چگونه به آن بیندیشیم.
علاوه بر این، خبر محصول کار سازمان یافتهای است که سلسله مراتب، ارزشها و هنجارهای تولیدی خود را دارد. خبر از دنیای واقعی برمیخیزد، بر اساس ارزشها و هنجارهای فرهنگی و سازمان خبری واقعیت را دگرگون میکند و به صورت روایت و داستان به دنیای واقعی باز میگردد.
در این فراگرد (مشاهد، بغیر، روایت و اشاعه) خبر به ارزشها و هنجارهایی که از آنها برخاسته است، حکم طبیعی و عینی میبخشد و در گسترها خود آنها را باز تولید کند. به رغم ادعای روشنگری، خبر از آنجا که باید ساده باشد و در سطح تصورات و ذهنیات مخاطبانش قرار گیرد، از آنجا که باید به زبان آنان سخن میگوید از دیدگاه ایشان دارای معنی باشد، نمیتواند فراتر از سطح عمومی مخاطبانش حرکت کند . در نتیجه خبر به صورت تأیید کننده و توصیه گر باورهای بیشتر پرداخته مخاطبان عمل میکند.
خبر در تلویزیون
ارائه تعریفی جامع و مانع بدون تکیه بر تعاریف پیشین و مراحل تهیه و تنظیم خبر، شکل اصلی محققان، روزنامهنگاران و استادان دانشگاهها بوده است. مهمترین اشکالهایی را که میتوان رای تعاریف خبر بیان کرد، بدین ترتیب است.
1- بیشتر تعاریف خبر توصیفی هستند و تنها به وصف یک یا دو خبر اکتفا میکنند، مانند:
«خبر گزارش از واقعیتهاست اما هر واقعیتی را نمیتوان خبر نامید» در این توصیف ابعاد تازگی، مجاورت، شگفتی و … معقول مانده است.
2- بعضی تعاریف خبر تمثیلی است مانند : (اگر فردی سگی را گاز بگیرد خبر است)، اما بر عکس، اگرسگی فردی را گاز بگیرد، خبر نیست) این خبر گر چه بعد شگفتی را در خبر روشن میکند اما در برابر مثالی دیگر چون خبر «کشتن یک شیر توسط الاغی در باغ وحش تهران) حتی در جنبه تمثیلیاش، کاستیهای فراوان دارد.
3- بعضی تعاریف خبر به صورت تک بعدی به خبر میپردازد، پس از خود جریان غافل مانده اند، پس برای رهایی از این گونه تعاریف محدود و شکننده لازم است به چشم اندازی کلیتر از خبر پرداخت.
4- کاستی مهم دیگر تعاریف خبر، آن است که هر یک از آنها تنها برای یک یا دو نوع از خبرها کاربرد دارند. در حالیکه در خبرنویسی دانشجویان با ابعادی از خبر آشنا میشوند که لازم است در تعریف خبر بیان شوند.
لذا با این پیش زمینه به تعاریف متعددی که توسط صاحب نظران دربارة خبر انجام شده است، میپردازیم:
- خبر، آگاهی. اطلاع، آگهی، وقوف. خبر کلمهی مفردی است که به مبتدا نسبت داده میشود تا با آن کلامی ساخته شود که چون این کلام به مخاطب القا شد، او از حالت منتظرهای که دارد، در میآید و به اصطلاح سکوت او در این مورد جایز باشد. «لغت نامه دهخدا»
- خبر شامل هر عمل و اندیشهای واقعی که برای عدهای کثیر از مخاطبان، جلب توجه کند. «لیل اسپنسر» Lyle spencer
- خبر نقل واقعی و عینی حوادث جاری مهم است که در روزنامه چاپ میشود و مورد توجه خوانندگان قرار میگیرد. (س، مولی S-mully)
- خبر، گزارش خلاصه و دقیق یک رویداد است، نه خود رویداد «میچل. دی. چارنلی، استاد دانشگاه سینوتای امریکا)
- خبر عبارت است از، انتشار منظم جریان وقایع و آگاهیها و دانشهای انسانی و نقل عقاید افکار عمومی است.
«فرناندو- ترو، رئیس و استاد انیستیتوی مطبوعات دانشگاه پاریس»
- خبر آگاهی است که برای کسی حائز اهمیت باشد، خبرگزاران و از بین رفتنی است به محض اینکه رویداد یا وضعیتی تفهیم شد و تنش برخاسته از آن کاستی گرفت، آگاهی مورد پذیرش به صورت تاریخ در میآید، البته در این حال هم می تواند جالب توجه باشد اما دیگر عاجل و مبرم نیست. دیگر خبر نیست. (شیبوتانی)
اعلام در بیان وقایع جالب اجتماعی موقعی به خوبی صورت می گیرد که عوامل و عناصر مؤثر در ایجاد هر واقعه به طور کامل جستجو و ارائه شود.
به طور کلی هر خبر، هر چند کوچک و کوتاه باشد، باید از لحاظ عوامل و عناصر زیر تکمیل گردد:
- شخص یا اشخاصی که در واقعه شرکت یا مداخله دارند و یا واقعه به نحوی به آنان ارتباط مییابد.
- موضوع و نوع واقعه یعنی آنچه واقعه را تشکیل میدهد.
- علت و انگیزهای که سبب ایجاد واقعه شده است.
- چگونگی وقوع که تربیت و کیفیت واقعه را معلوم مینماید.
- زمان وقوع که موقعیت واقعه را از نظر تاریخی، روز و ساعت تعیین میکند.
- مکان وقوع که وضع واقعه را از نظر محل و فاصله آن با جاهای دیگر مشخص میسازد.
- بنابراین اگر ارزشهای خبری به اخبار شکل میدهند «عناصر خبری» اخبار را به نمایش میگذارند، به طوری که هر اندازه که عناصر خبری کاملتر باشند، شکل خبر از نظر اطلاعاتی که باید به مخاطب بدهد جذابتر خواهد بود. عنصرهای تشکیل دهنده عناصر خبری به شرح زیر میباشد:
چه کسی (که) Woh، چه چیزی (چه) What، کجا؟ where، چه وقت، (کی) when، چرا؟ why چطور(چگونه) how .
افزایش غنای خبر با در نظر گرفتن این عناصر است که میتوان تصویر جامعی از رویداد را به بیننده منتقل کرد.
1- چه کسی (که): هر گاه خبری تهیه میکنیم، باید عوامل درگیر در ماجرای آن خبر، و در اینجا به طور اخص، فرد یا افراد ماجرا که در پیدایش و وقوع رویداد نقش داشتهاند دقیق بشناسیم و آنان را در خبر خود معرفی کنیم.
2- چه چیزی (چه) این عنصر عمدتاً بر ماهیت رویدادی که قرار است به خبر تبدیل شود متمرکز است. این عنصر و عنصر پیشین( که) معمولاً از مهمترین عناصر خبری هستند.
3- کجا؟ : هر رویدادی از وجه مکانی برای خود یک محل وقوع دارد. عنصر کجا از آنجا که محل رویداد را مشخص میسازد از اهمیت برخوردار است اطلاعات مربوط به عنصر کجا به ویژه اگر این عنصر شناخته شده نباشد، باید به طرزی تفصیلیتر ارائه شوند مثلاً اگر محل رویداد در کشور کوچک و گمنامی باشد باید به مخاطب توضیحاتی در مورد موقعیت جغرافیایی آن ارائه شود.
4- چه وقت، کی؟ زمان رویداد برای بینندگان باید ارائه گردد. بیننده باید از زمان وقوع رویداد اطلاع داشته باشد.
5- چرا و چطور؟ عناصر خبری چرا و چطور جنبههای تحلیلی و توصیفی رویدادها را تبیین میکنند. این دو عنصر در بسیاری از مواقع با دیدگاههای شخصی خبرنگار- خواسته و ناخواسته آمیخته میشوند و همه آنچه دربارة بی طرفی خبری، عینیگرایی و پرهیز از جانبداری خبری گفته میشود از همین دو عنصر سرچشمه میگیرند. بطور کلی عنصر چرا و چگونه عمدتا در گزارشها و خبرهای تحلیلی و توصیفی استفاده میشود، نکتهای که در اینجا باید متذکر شد این است که بین عناصر خبری و ارزشهای خبری رابطه مستقیمی به شکل زیر وجود دارد:
چه کسی شهرت
چه چیزی= در برگیری و شگفتن فراوان
کجا= مجاورت
چه وقت= تازگی
و دو عنصر چرا و چطور، ارزش تحلیلی و توصیفی دارند زیرا بیننده نمیداند که رویداد چرا و چطور به تحقق پیوست است.
در خبر 4 قسم سبک خبرنویسی مرسوم است:
1- سبک هرم وارونه
2- سبک تاریخی
3- سبک تاریخی به همراه لید
4- پایان شگفت انگیز
1- سبک هرم وارونه: چکیده و مهمترین مطلب رویداد، در ابتدای خبر و کم ارزشترین مطلب در انتهای آن قرار میگیرد و هر قسمت با توجه به میزان اهمیت آنها از بالا به پایین تنظیم میشود. این سبک یکی از کاراترین روشها انتقال اطلاعات است.
2- سبک تاریخی: در این سبک برخلاف سبک هرم وارونه مطالب به همان صورتی که به لحاظ زمانی تحقق یافتهاند در قالب خبر ارائه میشوند. در این سبک، خبرنگار به داوری نمیپردازد و کاری به این ندارد که کدام خبر یا بخش ماجرا مهمتر است تا آن را در پاراگراف نخست خبر ارائه کند. بنابراین برخلاف سبک هرم وارونه، تا حدود زیادی از اعمال نظر خبرنگار جلوگیری میشود. و مطالب به طرز کاملتری ارائه میگردد.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 177 |
زندگی انسان بر اساس ارتباطهایش با جهان پیرامون خود و همنوعانش معنا مییابد و زبان ، نخستین وسیله ارتباطی انسانهاست که در قالب الفاظ قراردادی موجب انتقال احساس ، عواطف و نیازهای انسانی میشود اما فقط دانستن زبان یا توانایی سخن گفتن برای ایجاد ارتباط میان آدمها کافی نیست؛ بلکه برخورداری از قوه شنوایی و دانستن کلمات مشترک نیز ضرورت دارد. چشم و قوه بینایی نیز مؤثرترین نقش را در فراگیری زبان هنر دارد زیرا فرصت تجربة مستقیم و بدون واسطة واقعیت و اشیاء پیرامون را در بیطرفانهترین شکل فراهم میکند. از این رو به چشمهایمان بیش از سایر اعضاء و اندام حسی خود برای فهمیدن واقعیت اطمینان داریم.
بدیهی است انقلاب اطلاعات (کوچک کردن دنیا در میان مردمک چشم) سرآغاز تغییر در همه ارکان حیات انسانی مانند دیدن ، شنیدن و باور حقایق میباشد. با توجه به این نگرش است که کارشناسان توصیه میکنند خطوط اصلی آموزش مورد بازنگری قرار گیرد. ایجاد روابط نزدیک میان جریانهایی که تاکنون از هم مجزا بودند ، مسئلهای است که از مرزهای هنر بسیار فراتر رفته، فرصتزا و فرضت زدا بوده است. به عبارت دیگر از یک سو دنیای واقعی را در قالب نمادهای مجازی در مقابل دیدگان ترسیم میکند و از سوی دیگر انباشت اطلاعات و دادههای تصویری موجب سردرگمی مخاطب در فهم حقیقت میشود. از این روست که خط، سطح، رنگ ، مواد ، فضا و مکان و زمان باید به مثابة یک مجموعة منسجم جریانهای به هم پیوستهای ایجاد نمایند تا بازتاب وقایع جامعه انسانی را ارائه کند. بنابراین نباید تنها به نتایج اندیشید؛ بلکه راه را برای ظهور دیدگاهی فراهم ساخت تا با پیوندهای متقابل و دقیقتر میان زمینههای حسی و بصری، حوزة وسیعتری از فعالیتها را دربرگرفت.
هنر تجسمی با اتکاء بر ابزارهای هنری، فرمهای فهم و درک مشترک را در ذهن و باور مخاطب ثبت میکند . یعنی با ترکیببندی نقطه ، خط، سطح، رنگ، فضا، مکان و .... در تشدید یا تضعیف حقیقت افکار مشوش انسانها را نظم میدهد.
شناخت گرافیک تلویزیونی
در هنرهای تجسمی، گرافیک به آن دسته از آثار هنری اطلاق میشود که در نَفْسشان ، اثر نیت تکثیر نهفته باشد. از این رو هر اثر هنری که در قالب ارتباط تصویری قرار گیرد، دارای پیام باشد یا نباشد چون برای استفاده در تلویزیون در نظر گرفته شده، نیت تکثیر در آن مستتر است.
اما همانگونه که در حیطه گرافیک تنوع موضوعات ، گرایشات و تعاریف خاصی وجود دارد، گرافیک تلویزیونی نیز دارای ویژگیهای خاص خود میباشد و خاصتر زمانی خواهد بود که عنوان گرافیک خبر نیز به آن اضافه شود. در اینگونه از گرافیک به دلیل حساسیتها و کاربردهای خاص، کار بسیار ظریفتر و حساستر از گرافیک تلویزیونی به شکل عام آن است.
بحث گرافیک تلویزیونی و در اینجا گرافیک خبری را میتوانیم به دو شاخه مجزا تقسیم کنیم.
قبل از استفاده از رایانه در همه سطوح بویژه گرافیک، تمام تولیدات گرافیکی برای تلویزیون به شیوه سنتی یعنی با استفاده از ابزار و مواد متداول در تولید آثار گرافیکی ساخته میشد. در آن مقطع اثر گرافیکی در بند ابعاد خاصی نبود و تنها لازم بود برای استفاده کامل از طرح گرافیکی ، اثر تولید شده با نسبت 4×3 ارائه شود. به دلیل وجود دو امکان تصویربرداری از آثار گرافیکی (یکی دوربین استودیویی و دیگری سیستم LD) ، طرح زمانی محدودیت در اندازه اثر خود پیدا میکرد که ملزم به استفاده از سیستم LD باشد. در این سیستم حداکثر اندازه اثر از یک صفحه 4×3 نباید تجاوز کند. در این شیوه اثر آماده شده روی میزی قرار میگرفت که لنز دوربین یا همان LD بر آن به صورت عمودی متمرکز بود که با قابلیتهای زوم و زومبک به کاربران امکانات خاصی را ارائه میکرد و اغلب در پخشهای مستقیم از این سیستم استفاده میشد، چنانچه محدودیت در اندازه مطرح نباشد، از ابعاد بزرگ بیشتر استفاده میشد، ابعادی نزدیک به 70×100 یا 70×50 این امکان را به کارگردان و تصویربردار میداد که دوربین را روی اثر تهیه شده حرکت داده و کادرهای مختلفی از آن را که بیشتر با مضمون متن هماهنگی دارد، به تصویر بکشد و یا به صورت روایی از نقطهای به نقطه دیگر حرکت کند و با ترفندها و تروکاژهای هنگام موناژ، تصویر جذابتری ارائه دهد. از این شیوه سالها قبل در گزارشهای سیاسی بسیار بهره گرفته میشد. گرافیک در خبر در این زمان اختصاصاً از LD برای پخش آثار خود بهره میگرفت. تولیدات گرافیکی نیز شامل بکگراندهای مجری برای بخشهای خبری که مجری برای بخشهای خبری که به صورت کروماکی پخش میشد و همچنین گرافیکهای موضوعی در رابطه با اخبار خاص مانند بخش هواشناسی، اعلام اوقات شرعی و ترسیم نقشه کشورها بود.
اما امروزه با فراگیر شدن رایانه و بهرهمندی گرافیستها از نرمافزارهای مختلف گرافیکی و تعدد بخشهای خبری، از نظر فنی برای ارائه یک تصویر مناسب در تلویزیون شاخصههایی چون قطع اثر، رزولیشن یا مقدار تراکم نقاط در سطح صفحه تلویزیون ( که ارتباط مستقیم با کیفیت تصویر پیدا خواهد کرد) بیشتر مورد توجه است. سپس استفاده از رنگهای مناسب در تلویزیون ، پرهیز از بکارگیری رنگهایی که در پخش اختلال ایجاد میکند و نکته آخر دقت در رسم خطوط افقی و قرار گرفتن آنها در بین خطوط زوج مهم است. موارد مذکور کلیاتی بود در مورد مباحث فنی اما هر یک از نکات را نیاز به شرحی مختصر است. برای این منظور از قطع تصویر آغاز میکنیم.
قطع آثار گرافیکی تلویزیونی باید از اندازههای استاندارد تلویزیون هر کشور تبعیت کند. چون سیستم موجود تلویزیون ایران پال است ، قطع 576×720 پیکسل، مناسبترین اندازه میباشد. البته این اندازه برای آثار طراحی شده با رایانه مورد استفاده قرار میگیرد و شامل تولیدات دیگر (شیوههای سنتی) نخواهد شد، هر چند که در نهایت آنها نیز برای استفاده باید از این قواعد تبعیت کنند.
پس از اندازه اثر، نوبت به کیفیت تصویر یا همان رزولیشن اثر میرسد. در صورتی که اصل تصویر از کیفیت خوبی برخوردار باشد و اندازه کادر را نیز رعایت کنیم، رزولیشن dpi75 برای تلویزیون مناسب است.
گذشته از مباحث محتوای رنگ که در جای خود به آن اشاره خواهد شد، نکته اصلی پرهیز از بکار بردن رنگ سفید در سطوح گسترده کادر تلویزیون است. رنگ سفید باعث میشود شوک شدیدی به سیستمهای فرستنده و لامپ تصویر در گیرندهها وارد شود و در پارهای از موارد باعث لرزش تصویر نیز میشود. خصوصاً اگر قبل از تصویر سفید، یک تصویر از رنگهای تیره باشد.
نکته دیگر خطوط عمودی و افقی در آثار طراح شده است خطوط عمودی از نظر ضخامت محدودیتی ندارد اما پیکسلهای خطوط افقی باید از یک عدد زوج تبعیت کنند. چنانچه تعداد پیکسلهای یک خط افقی عددی فرد را شامل شود، لرزشی در نمایش آن خط در تصویر تلویزیونی دیده میشود که به کیفیت اثر لطمه خواهد زد. در پارهای از موارد با استفاده از فیلترها میتوان از این خطا جلوگیری کرد.
2- مباحث محتوایی
گرافیک در تلویزیون همیشه مکمل تصاویر و گاهی خود به تنهایی حامل پیامی خاص بوده است . از اینرو میتوان گرافیک تلویزیون را به چند دسته تقسیم کرد.
●گرافیک مکمل
به آن دسته از آثار گرافیکی تلویزیونی اطلاق میشود که دربرگیرنده بخشی از یک پیام کلی باشد و در قالب برنامهای دیگر عرضه شود. گرافیک مکمل به تنهایی گویا نخواهد بود (مانند یک گراندهای مجری یا نقشهها و نمودارهایی که در یک برنامه تلویزیونی استفاده میشود.) در این رده میتوان به کپشنهای خبر نیز اشاره کرد که بخشی از یک خبر را به تصویر کشیده و مکمل آن میشود و توسط گوینده خبر ارائه میگردد.
● گرافیک مستقل
شامل آثاری میشود که به تنهایی پیامی را به مخاطب ارائه میکنند یا وظیفهای را بر عهده دارند مانند اعلام گزارش هواشناسی که خود به تنهایی ارائه اطلاعات میکند یا تیتراژ برنامه که حکایت از شروع برنامه خاصی دارد. در این مقوله میتان فتوکلیپ را نیز مثال زد که با برخوردار بودن از یک سناریو، به القاء مفهومی به مخاطب میپردازد.
در هر دو شیوة مذکور دو سبک کاری وجود دارد.
هر سفارش گرافیکی که در قاب تلویزیون بدون هیچ حرکتی ( چه حرکت فرمی در داخل طرح و چه حرکت دوربین روی اثر) به نمایش درآید، در گروه گرافیکهای ثابت قرار دارد و اغلب در قالب کپشن، بک مجری، یا زیرنویس ارائه میشود. کپشنهای ثابت، زمانی که قرار است پیامی را به تنهایی به مخاطب القاء نماید، اگر سه نکتة ذیل را رعایت کند ، موفق خواهد بود.
●خلاصهگویی
استفاده نکردن از نوشتههای طولانی و بهرهگیری از تصویری که ارتباط نزدیکتری با پیام دارد.
●ایجاز
|
استفاده تمثیلی از تصاویری که بتواند مفهوم پیام را به گونهای استعارهای به مخاطب منتقل کند.
●هدایت دید مخاطب
با رعایت اصول نگاه کردن در صفحه از راست به چپ و از بالا به پایین و بهرهگیری از قابلیتهای هدایت فرمی و رنگی در قاب تصویر ، چشم بیننده به ترتیب روی عناصر موجود (طبق هدف پیام) هدایت شود.
در این نوع گرافیک نیز رعایت سه نکته مذکور در گرافیک ثابت لازم بوده و علاوه بر آن رعایت نکات دیگری چون تاثیر توالی تصویر، نوع حرکت فرمی در کادر تلویزیون و پرهیز از ایجاد تحرکهای فرمی که به خودی خود جلب توجه کند و در خدمت هدف طرح نباشد، لازم است.
تولیدات زیادی را میتوان در این بخش جای داد. از جمله تیتراژ برنامهها ، فتوکلیپ، گرافیککلیپ و نمودارهای متحرک.
آنچه تاکنون از نظرتان گذشت مقدماتی بود در رابطه با گرافیک تلویزیونی و در ادامه مطالبی در خصوص گرفیک خبری آورده میشود.
امروزه گرافیک یکی از عناصر اصلی در ارائه اطلاعات است . این مهم بطور دقیق اهمیت گرافیک در میان مجموعه عناصر تشکیل دهنده خبر را نشان میدهد.
دانستن اینکه برای چه خبری میتوان کپشن ارائه کرد و چه کاری در این قالب نمیگنجد، هم به سرعت آمادهسازی خبر میافزاید و هم کیفیت کار ارایه شده را افزایش خواهد داد و از پخش کپشنهایی که شاید از ارزش هنری کمی برخوردار باشند، باید پرهیز کرد.
■ انتخاب اول
با در نظر گرفتن این نکته که بیننده خبر همیشه از اخبار، انتظار تازگی و زنده بودن را دارد، شایسته است در ارایه خبر اولویت با پخش جدیدترین تصاویر رئال و مرتبط با همان خبر باشد.
■ انتخاب دوم
در صورتی که تصاویر مربوط به خبر خاصی در دسترس نباشد، میتوان از تصاویر آرشیوی بهره گرفت. در این انتخاب لازم است تصاویری که همراه خبر به نمایش درمیآید، بیش از 80 درصد با خبر هماهنگی داشته باشد.
■ انتخاب سوم
زمانی که تصاویر موجود کمتر از 50 درصد با مفهوم خبر ارتباط برقرار نماید، استفاده از اثر گرافیکی لازم است و در این شیوه، اثر گرافیکی باید قبل از فیلم آرشیوی استفاده شود تا ذهن و نگاه مخاطب را برای موضوع و پیام خبر آماده کند و در پی آن از تصویر آرشیوی استفاده شود.
■ انتخاب چهارم
چنانچه تصاویر آرشیوی موجود کمتر از 30 درصد با خبر ارتباط مفهومی برقرار کند، لازم است از پخش تصاویر آرشیوی خودداری و از گرافیک به تنهایی برای آن خبر استفاده کرد.
■ انتخاب پنجم
گاهی با وجود تصویر به روز در مورد خبر، میتوان برای ایجاد تأکید خاص یا اشاره ویژه به بخش یا پاراگرافی از متن خبر از گرافیک بهره گرفت.
■ انتخاب ششم
برای ارائه اطلاعیههایی که از اتفاقی در مکان و زمانی در آینده حکایت میکند (چون هنوز هیچ تصویر مستندی از آن تولید نشده است)، لازم است از گرافیک استفاده شود. به طور کلی برای پیش خبرهایی مانند برگزاری نمایشگاهها، سمینارها و ... استفاده از گرافیک مناسبتر خواهد بود.
■ انتخاب هفتم
هنگامی که چند خبر همراه تصویر پخش شده و لازم است مکث تصویری رئال داده شود تا چشم و ذهن بیننده برای دریافت خبر بعد که سنخیت متفاوتی با خبرهای ارایه شده دارد، بهتر است از گرافیک استفاده شود.
■ انتخاب هشتم
معمولاً برای پرهیز از نمای تصاویری که روحیه بیننده را آزار میدهد، از گرافیک استفاده میکنند.
■ انتخاب نهم
در ارتباطهای تلفنی که به تصویر گزارشگر یا تصویر مرتبط با مطالبی که وی به آن اشاره میکند، نیاز داریم از گرافیک استفاده میشود.
■■ منابع: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مقاله حاضر حاصل هفده سال تجربه نگارنده در گرافیک خبر است.
تأملی به گرافیک خبر
مهندس حجتا... عباسی
هنر گرافیک سابقهای طولانی در ایران دارد. ایجاد نقش روی سنگ و سفالش، گچبری، کاشیکاری و کتابت خطوط کوفی، نسخ، ثلث ، نستعلیق و مصور کردن کتاب و تذهیب و آرایش آن و نیز تهیه پارچه و قالی و حکاکی روی وسایل مختلف زندگی از جمله مظاهر آن بوده است. در دوره قاجار با ورود صنعت چاپ، گرافیک ایران وارد دوره جدیدی میشود که تا امروز ادامه دارد. (گرافیک مطبوعاتی ، 1379 ، ص 1)
با تولد رسانههای تصویری هنر گرافیک تکامل تازهای مییابد، صنعت سینما موجب تحول نوینی در هنر گرافیک میشود، استفاده از گرافیک در عنوانبندی، تیتراژ فیلم و تصاویر تزیینی و دیگر زمینهها کاربرد گستردهای مییابد.
با اختراع تلویزیون گرافیک علاوه بر زمینههای قبلی در تولید فیلمهای مخصوص کودکان و نوجوانان، فیلمهای داستانی ، تخیلی ، طراحی نقشه و نمودار کارکرد جدیدی پیدا میکند. «طرحهای گرافیکی کامپیوتری آخرین تحول تکنیکی در زمینه مولدهای الکترونیکی تصویر است ، این امکانات قادرند تصاویر خاصی را بدون دوربین تولید کنند. کاربرد این امکانات در جلوههای جانبخشی بسیار وسیع بوده و نتایج جالبی به بار میآورد.» (فن برنامهسازی تلویزیونی ، 1380 ، ص 226)
هنر گرافیک، هنری درو نزا در ایران است و در واقع وارداتی نیست هر چند برای بالندگی خود از تجربیات هنرمندان دیگر دیار به خوبی استفاده برده است. از این رو ابعاد کمّی و کیفی این هنر توسعه قابل توجهی متناسب با عصر خود یافته است، به طوری که در عصر صنعتی کمتر حوزهای در جوامع انسانی یافت میشوند که به شکلی متأثر از صنعت گرافیک نباشد.
هنر گرافیک در صنعت رسانهای از جمله سینمایی، تلویزیونی و مطبوعاتی، عکاسی و تئاتر، صنعت تبلیغات و بازاریابی ، صنعت بستهبندی در تمام ابعاد متنوع آن و طراحی صنعتی در شکلهای گوناگون ، صنایع دستی ، صنعت چاپ و دیگر زمینههای اقتصادی، اجتماعی توسعه انکارناپذیری یافته است.
هر یک از زمینههای یاد شده نیز از زیر مجموعههای گستردهای برخوردار نیستند که هنر گرافیک در آنها کاربرد ویژهای دارد.
در واقع کاربرد هنر گرافیک در صنایع و زمینههای گوناگون ناشی از سلسله نیازهای جوامع و به منظور ایجاد ارتباط با مخاطبان یا مشتریان و تأثیرگذاری بر آنان است و میتوان اذعان داشت که «ارتباط» تحولی بزرگ در صنعت گرافیک ایجاد کرده است.
انواع گرافیک
امروزه هنر گرافیک در رسانه، گستره بزرگی از فعالیتها را دربرمیگیرد که هر یک کارکرد و اهمیت خاصی دارند.
گرافیک سینمایی Film Graphics
معنی و مفهوم گرافیک سینمایی ، کاربرد حرکت در تصاویر گرافیکی است که عمدتاُ به منظور تحقق هدف مشخصی مورد استفاده قرار میگیرد. (گرافیک در عنوان بندی فیلم ، 1376، ص 29)
گرافیک تلویزیونی TV Graphics
مفهوم گرافیک تلویزیونی به دو زمینه متفاوت کاری تقسیم میشود. نخست کارهایی که اساساً برای صفحه تلویزیون طراحی شدهاند. دوم تولیدهایی که فقط میتوانند با ابزارهای متعلق به فنون تلویزیونی تهیه شوند. (همان ، ص 37)
گرافیک ویدیویی Video Graphics
گرافیک ویدیویی اصطلاحی است که برای نوعی رسانه به کار میرود. مقصود شیوهای از آفرینش طرحهای گرافیکی است که اختصاصاً متناسب با توان نمایش و کنتراست (Contrast) بر صفحه تلویزیون طرحریزی میشود. (همان ص 29)
گرافیک کامپیوتری Computer Graphics
به کار گیری ماشین در خلق تصاویر گرافیکی از دو انگیزه متفاوت ناشی شده است. اول انگیزه اقتصادی و دوم انگیزه طرح در استفاده از آن . (همان ، ص 57)
گرافیک لیزری Laser Graphics و هولوگرافی Holography
لیزر به معنی تقویت نور از راه گسیل برانگیخته تابش است و هولوگرافی به صورت شیوه تشکیل تصویر سه بعدی پیچیدهای است.
هنر گرافیک به لحاظ شکلی به دو دسته عمده در ستون بعد تقسیم میشود.
● گرافیک ایستا
مانند کاربر گرافیک در صنعت چاپ به مفهوم توسعه یافته آن از قبیل کتاب ، مطبوعات ، روزنامه ، نشریات و هرگونه طراحی روی کاغذ و پارچه و ...
● گرافیک متحرک
مانند کاربرد گرافیک در سینما ، تلویزیون ، ویدیو و کامپیوتر.
«افزودن یا حذف کلمات، نمایش حرکت، نمایش جریان مایع، نمایش تغییرات جریان مایع (غلظت یا رنگ)، نمایش جهت (حرکت هواپیما) ، جلب توجه به جزییات ، حرکت جزئیات به اطراف، نمایش تغییرات در اندازه حجم و مقدار، برداشتن رویه برای نمایش جزئیات زیر سطح، نمایش بخشهای بزرگ شده موضوع از جمله مواردی است که برای خلق حرکت در تصاویر گرافیکی استفاده میشود.» ( فن برنامهسازی تلویزیونی ، ص 271)
مراد ما کاربرد گرافیک در تلویزیون و بالاخص اخبار تلویزیونی است. از این رو به صورت اجمالی به این موارد میپردازیم.
گرافیک تلویزیونی
گرافیکهای تصویری و نموداری از پر استفادهترین عوامل تصویری در برنامههای تلویزیونی هستند زیرا این عوامل اطلاعات لازم را به طور فشرده و روشن در چند لحظه به بیننده نشان میدهند. به کمک این عوامل میتوان پیشرفت و گسترش موضوع، ابعاد و روابط فیمابین موضوعات را نشان داد. آمار و ارقام را قابل مهم ، جالب و مطالب پیچیده را ساده کرد. (فن برنامهسازی تلویزیونی ، ص 264)
این هنر به شکلهای گوناگون از قبیل تصویری ، نوشتاری، رسم اشکال هندسی (رسم جدول ، نقشه ، نمودار ، اشکال) و طراحی در بسیاری از قالبهای برنامهسازی تلویزیونی کاربرد دارد.
هنر گرافیک، انبوه عظیم اطلاعات را در کوتاهترین زمان ممکن متناسب با ادراک مخاطب به او منتقل میکند و در واقع بین حواس پنجگانه انسان هیچ کدام توانایی چشم را در جذب انبوه اطلاعات در مدت کم ندارد.
هر چند دانش و سواد در فهم گرافیک بسیار مؤثر است ولی افراد بیسواد نیز قادر به فهم گرافیک و کسب اطلاعات از این طریق فارغ از نوع زبان و گویش خود هستند.
خلق تصویر برای جذابیت اخبار بدون استفاده از تصویر یا فیلم و با استفاده از امکانات استودیویی ، دستاندرکاران رسانهها را قادر ساخته است تا در صورت دسترسی نداشتن به تصاویر وقایع و رخدادها، جانشین مناسبی برای تصاویر تلویزیونی ایجاد کنند.
گرافیک اخبار تلویزیونی
گرافیک در اخبار تلویزیونی به صورت نوشتار، ترسیم اشکال هندسی, انواع نمودارها و ایجاد تصاویر مرتبط با موضوع خبر کاربرد دارد.
از این رو همچنان که اخبار وقایع و رویدادها بر اساس ویژگیهای فرهنگ ملی تولید و پخش میشود، هنر گرافیک به عنوان جزیی از خبر تلویزیونی باید برخاسته از ویژگیهای فرهنگ ملی و مختصات فرهنگی کشور باشد.
هنر گرافیک به لحاظ ایجاز و گزیدهگویی ، تنوع رنگ و ایجاد نمودارها متناسب با سلایق و علایق مخاطبان نقش مؤثری در جذاب کردن اخبار دارد.
گرافیک نقش خارقالعادهای در انتقال مفاهیم و اطلاعات دارد و از اینرو به خوبی در ذهن مخاطب نقش میبندد و علاوه بر آن مخاطبان را در انتقال مفاهیم خبر برای دیگران در ارتباط میان فردی یاری میدهد.
در فرآیند تولید و پخش اخبار تلویزیون ، سردبیران اخبار بطور مستمر با دستهای از اخبار مواجه میشود که امکان تهیه تصاویر برای آنها به علل مختلف وجود ندارد و در عین حال پخش اینگونه اخبار را برای مخاطبان سودمند میدانند.
برجستهسازی در خبر، نشان دادن روند فعالیتهای یک دستگاه در سالهای مختلف به صورت مقایسهای در قالب نمودارها و اشکال هندسی ، نشان دادن بزرگی و کوچکی فعالیتها نیز از جمله کاربردهای این هنر هستند.
طرحهای گرافیکی در مقایسه با اعزام گروههای خبری کم هزینهتر و بیدردسرتر و سهلالوصولتر است و از این منظر مزیت بهتری نسبت به تهیه تصویر یا فیلم توسط گروههای خبری دارند.
در بعضی موارد طرحهای گرافیکی جایگزین مطمئنی برای انتقال اطلاعات و اخبار به مخاطب هستند. به عنوان نمونه در ماجرای بحران عراق و تهاجم همه جانبه کشوهای غربی علیه این کشور، نشان دادن نحوه حرکت نیروهای مهاجم از زمین و هوا از طریق تصویر کار آسانی نبود و نمیشد به صورت همزمان آن را به مخاطب نمایش داد و در صورت امکان نیز مدت زمان زیادی را برای پخش نیاز داست. از این رو بخشهای خبری تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی ایران با طراحی مناسب گرافیک و نشان دادن مسیر حرکت و تقابل نیروهای متخاصم روی نقشه عراق، در مدت 2 ثانیه حجم گستردهای از اطلاعات را به صورت جامع در اختیار مخاطبان قرار میدادند. همچنین اخبار هواشناسی که هر شب با استفاده از نقشه گرافیکی در بخشهای خبری پخش میشود، در کوتاهترین زمان ممکن ، وضعیت هوای جهان و ایران را به مخاطب منتقل میکنند.
در بعضی موارد سرعت انتقال اطلاعات و اخبار از طریق گرافیک در مقایسه با پخش تصویر و کلام زیادتر است. مثلاً اگر زلزلهای در منطقهای رخ دهد، طرح گرافیکی متناسب با ابعاد خبر روی صفحه تلویزیون ، در یک ثانیه مخاطبان را از وقوع زلزله آگاه میکند؛ در حالی که هیچ گویندهای نمیتواند خبر زلزله را در یک ثانیه برای مخاطبان بیان کند.
در چنین مواردی است که مخاطبان وقتی اینگونه طرحهای گرافیکی را روی صفحه تلویزیون میبینند، پیش از آنکه کمترین کلامی از گوینده خبر پخش شود به موضوع خبر و بعضی از جوانب آن وقوف مییابند و توجه آنان برای شنیدن به نحتوای خبر زیاد میشود.