دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقد مه:
یکی از مباحث جدید در دانش حسابداری، نگرش نوین به منابع انسانی به عنوان یکی از موثرترین عوامل مولد در ایجاد درآمد موسسات است. در این مبحث، ارزش اقتصادی منابع انسانی مثل دارایی با اهمیت موسسه تلقی و امکان ارائه آن در صورتهای مالی مطرح می گردد.
امروزه رسمیت و عینیت سازمانها با منابع انسانی آنها شناخته میشود و اهمیت دادن به منابع انسانی به عنوان اساس و محور کار مدیریت سازمانها میباشد.توسعه و ارتقای سطح علمی انسانی در شرایط فعلی که با تغییرات و فناوریهای جدید روبرو هستیم به عنوان یکی از عوامل کارایی هر سازمان به حساب میآید.
در حقیقت رشد دانش و مهارت کارکنان و ایجاد تغییر و تحول در انجام وظایف از جمله اموری است که سازمان را از دو بعد اقتصادی و اجتماعی یاری میرساند از بعد اقتصادی آن را کارآمدتر و اثربخشتر مینماید و از بعد اجتماعی موجب بالا رفتن رضایت مراجعان و مصرفکنندگان خدمات سازمان میشود. این امر نهایتاً منجر به بهره وری سازمان و نیروی انسانی میشود، توسعه منابع انسانی و افزایش بهره وری به عنوان یک ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی بشر و پی ریزی جوامع مرفهتر، آرامش و آسایش انسانها همواره هدفی والا برای همه دولتها و سازمانها تلقی میشود. بنابراین بدون تردید در نظام صنعتی متحول امروزی نخست کوشش در شناخت مفاهیم بهره وری و سپس تلاش در تعیین عمل موثر در افزایش آن، یکی از شرایط ضروری برای تحقق رشد و توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی می باشد. تحقیقات جهانی نشان داده که ارتباط مستقیم بین رشد توسعه منابع انسانی و سطح بهره وری وجود دارد.
امروزه سازمانها برای حفظ خویش در دنیای متغیر کنونی در تلاش طاقت فرسایی به سر میبرند. این تلاش دربردارنده رشد و هماهنگی با تغییرات بازار، بهسازی کیفیت محصولات و حفظ تعادل و توازن است تحقق این ساعی سازمان بستگی به استعداد و انرژی و عملکرد کارکنان دارد و منابع و نیروی انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی منحصر به فرد و سرمایه عمده سازمان مطرح و تاکید شود. بنابراین ساز و کاری که میتوان به وسیله آن به منابع انسانی اهمیت داد و از آن به عنوان یک سرمایه بیپایان و پایدار در جهت بهره وری و پویایی سازمان بهره گرفت آموزش به منظور توسعه نیروی انسانی است. یکی از عوامل کارایی و اثربخشی هر سازمان توسعه و ارتقای سطح علمی- منابع انسانی آن سازمان است در حالیکه دقت در روند انتخاب و گزینش و استخدام میتواند به داشتن بهترین کارکنان و نیروی انسانی برای پیشبرد اهداف سازمان اطمینان بخشد اما رشد دانش و مهارت کارکنان و در نتیجه ایجاد تغییر و تحول در انجام وظایف کمک بسیار موثرتر و کاراتر به بهبود بهره وری در سازمان میکند. بهره وری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت جهت ارتقای سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسانها که هدفی اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب میشود همواره مدنظر دستاندرکاران سیاست و اقتصاد و دولتمردان بوده و میباشد .
یکی از راهکارهای مهم توسعه نیروی انسانی برنامه ریزی استراتژیک و تغییر در نگرش و کیفیت زندگی شغلی کارکنان است که نهایتاً منجر به بهره وری میشود.
توسعه منابع انسانی زمانی اهمیت ویژه مییابد که در سازمانهای ستادی وسیعی چون: وزارتخانه یا منطقه آموزشی یا دانشگاهی مستقر شود در این دسته از سازمانهای ستادی وظیفه توسعه منابع انسانی با توجه به حوزه عمل آنگاه در یک واحد مستقل به نام مدیریت توسعه منابع انسانی و گاه تحت پوشش معاونت طرح و برنامه قرار میگیرد بنابراین آموزش یا توسعه زیر مجموعه یک نظام گستردهتر به نام مدیریت منابع انسانی است.
توسعه منابع انسانی به آموزش و توسعه فعالیتهای انسانی در سازمانهای مرتبط است و کمک میکند تا شرایط فرهنگی خاصی ایجاد شود که در آن کارکنان به پتانسیل بالقوه برای بهرهمند شدن از افراد و سازمان دست یابد در این حالت توسعه منابع انسانی خود را به صورت خیلی نزدیک با بهره وری و توسعه سازمان در یک راستا و هماهنگ میبیند.
اهداف توسعه منابع انسانی:
به طور کلی توسعه منابع انسانی باید به دنبال ایجاد هدفهای زیر باشد
1- ایجاد آگاهی علمی و ارتقای سطح اطلاعات و دانش کارکنان2- ارتقای قابلیتها و تواناییهای کارکنان و سازمانها -3 ارتقای سطح آگاهی اجتماعی کارکنان سازمانها -4 توسعه مهارت و تواناییهای انجام کار -5 به روز کردن اطلاعات کارکنان و بهبود عملکرد آنها-6 ترفیع شغلی و آمادهسازی برای ترفیع شغل کارکنان-7 آشنا کردن کارکنان جدید با هدفهای سازمان و آشنا کردن کارکنان قبلی با هدفهای جدید سازمان 8- رشد شخصیت و ارزشها و حل مشکلات و مسایل و اختلافات کارکنان و رسیدن به اهداف تدوین شده سازمان
امروز توسعه منابع انسانی تنها با آموزشهای تخصصی و فنی حاصل نمیشود بلکه باید از طریق نظام آموزشی جامع به پرورش کارکنان سازمان پرداخت. یعنی کارکنان سازمان در ابعاد مختلف پرورش دهد تا به آن کارایی مورد نظر دست یابند.
فصل اول :
تعریف حسابداری منابع انسانی
حسابداری منابع انسانی عبارت است از شناسایی و ارزیابی منابع انسانی موسسه و گزارشگری به اشخاص ذینفع. در این تعریف سه بخش اساسی پیرامون منابع انسانی وجود دارد:
• شناسایی: تشخیص کمیت و کیفیت منابع انسانی و تهیه آمار مناسب.
• ارزیابی: اندازه گیری ارزش اقتصادی و تعیین میزان مالی منابع انسانی.
• گزارشگری: تنظیم و ارائه گزارشهای مالی مناسب در مورد منابع انسانی.
درباره مفاهیم مدیریت و وظایف مدیران،در ادبیات مدیریت بسیار بحث شده است. در سالهای اخیر تحولات بسیاری در فنون مدیریت رخ داده و رویکردهایی نوین در مدیریت سازمانها مطرح شده و نقش مدیر از نقشهای فرماندهی و کنترل به نقش مربیگری تغییر یافته و دو مقوله کارایی و اثربخشی محور توجه مدیران قرار گرفته است. روند تحولات در اقتصاد دانشمحور موجب رشد فزاینده پدیدههای جهانی شدن و جامعه اطلاعاتی شده است و در راستای این تحولات، الگوی مدیریت تغییر یافته و توجه به رویکرد مشتری مداری، توان افزایی کارکنان و تغییر در سبکهای رهبری، الزام آور شده است.
تاثیر این تحولات در سازمانها به صورت انهدام سازمانهای سنتی و تشکیلات استخدامی مشاهده میشود. روند کلی حرکت از سا زمانهای کارمندی و مبتنی بر استخدام انبوه، به سمت سا زمانهای شبکهای، نیاز به بازنگری در شیوههای مدیریتی را دیکته میکند.
سرمایههای انسانی در سازمانهای دانشمحور1، نقش و اهمیت ویژهای یافته و مدیریت سرمایههای انسانی و دانشگران2 در سازمانهای امروزی، به رمز موفقیت تبدیل شده است.
قدرت واقعی رئیس رو به زوال رفته است. متمرکز شدن قدرت در بالا، در دست کسی که دانایی و منابع لازم را برای کنترل و هدایت کل سازمان دارد، میتواند شیوه مناسبی برای اداره سازمانهای بیتحرک و بوروکراتیک و یا اداره امور جاری و تکراری باشد؛ اما بدون شک این شیوه مدیریت در زمانه تغییرات پرشتاب، آشوبگونه و پیشبینیناپذیر جوابگو نیست. اداره سازمانهای امروز، کارکنان مسئولیت پذیررا میطلبد که قادر به تصمیم گیری هستند تا رضایت مشتری را بدون وقفه فراهم آورند.
در این راستا در سازمانهای امروز سود تعریف جدیدی دارد. سود عبارت است از مورد تقدیر و تمجید قرار گرفتن مدیر از سوی مشتریانی که خدمات خوبی از سوی کارکنان توانمند و مسئولیتپذیر دریافت میکنند. در این سازمانها مدیران در نقش مربی یا مرشد به توانافزایی کارکنان خود میپردازند. این کارکنانِ توانمند هستند که با دلسوزیها و ارائه خدمات بیش از انتظار به مشتریان، آنان را به طرفداران پروپا قرص سازمان تبد یل میکنند.
ازاینروست که تعریف کیفیت نیز در قالبی جدید ارائه میشود. کیفیت یعنی رضایت مشتری. سازمانی با کیفیتتر است که مشتریان راضی تری داشته باشد. کارکنان هر سازمان مشتریان داخلی آن تلقی میشوند. رضایت مشتریان خارجی در گرو مشتریان داخلی است. بنابراین برخلاف قرن گذشته که ارزشمندترین داراییهایی یک سازمان ابزار تولید بود، امروزه کارکنان کارامد و دانشگران، سرمایههای سازمان تلقی میشوند. البته این سرمایهها شمشیر دولبه هستند. چنانچه بدرستی مدیریت نشوند، به قول مایکل دل، میتوانند به بزرگترین تهدید برای سازمان بدل شوند.
براساس دیدگاه مبتنی بر هوشمندی3 در مدیریت سرمایههای انسانی، کار اصلی مدیران در هر سطحی از مدیریت که باشند «توسعه هوشمندی کارکنان» است. در این رابطه مدیر باید پیوسته درصدد شناسایی هوشمندیها در کارکنانش باشد و تلاش کند تا آنان را برکارهایی بگمارد که در مسیر هوشمندی هایشان باشد، تا این هوشمندیها به توانمندی تبدیل شود؛ «هرکسی را بهرکاری ساختند!» بنابراین کار مدیر صرفنظر از بزرگی یا کوچکی حیطه مدیریتش، این است که هوشمندی و استعداد همکارانش را تشخیص دهد و فرد مناسب را برای کار مناسب انتخاب کند و با تشکیل تیمهای کاری متشکل از هوشمندیهای مکمل بهره وری، سازمان یا بخش تحت مدیریتش را بهبود دهد. در این مسیر مدیر باید بداند که انسانها دارای چهار بعد جسم، قلب، مغز و روح هستند و توجه به همه این ابعاد است که انگیزه کار را در کارکنان تقویت میکند تا همه توان و هوشمندی خود را در سازمان بهکار گیرند.
روند تحولات حسابداری ، چهار مرحله «حسابداری سیاههنویسی» ، «حسابداری مالی» ، «حسابداری مدیریت» و «حسابداری اجتماعی- اقتصادی» را دربرمیگیرد که حسابداری کمابیش سه مرحله اول را طی کرده است و چا لش آینده حسابداران، پیاده سازی مرحله چهارم حسابداری است که «حسابداری منابع
دسته بندی | پرسشنامه |
بازدید ها | 60 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 369 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 3 |
دانلود پرسشنامه هوش عاطفی
پرسشنامه 20 سوالی هوش عاطفی
محتوای فایل:
معرفی پرسشنامه
مولفه های پرسشنامه
نمره گذاری پرسشنامه
تحلیل ( تفسیر) بر اساس میزان نمره پرسشنامه
روایی و پایایی
منبع
همراه با ضمانت دانلود
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مقاله بررسی منابع حقوق اساسی در 28 صفحه ورد قابل ویرایش
الف: قانون اساسی
قانون اساسی که شالودة سیستم حکومت هر کشور و چهارچوب و اساس حقوق آن محسوب میشود، معمولاً دارای اصول و قواعد اساسی شکل حکومت و قوای آن و حدود اختیارات و وظایف هر یک و تشکیلات و وظایف نهادهای اساسی و حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی و سیاستگذاریهای کلی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کشور میباشد. و در کشورهایی که ادارة اجتماع و حکومتشان بر مبنای یک سند نوشته به نام قانون اساسی است، این سند به عنوان مهمترین منبع حقوق اساسی آنها به شمار میرود. لذا بجاست که مباحث مختصری دربارة این سند مهم سیاسی- اجتماعی تقدیم حضور شما خوانندگان گرامی بنماییم.
مبحث اول- تعریف قانون و تعریف قانون اساسی
واژه قانون اگر چه بر کتاب طب بوعلی سینا گذارده شده است و در موسیقی هم از مخترعات معلم ثانی (فاربی) میباشد، از جمله، روش، قاعده، ترتیب، سنت، دستور و اصل هر چیز نیز تعبیر شده است. اما در اصطلاح دانشمندان «قانون به ضابطهای کلی گفته میشود که بر جمعی از افراد منطبق شده و حکم همه آن افراد از آن ضابطه شناخته میشود و معمولاً لفظ قانون به یک سلسله حقوق و تکالیف اطلاق میگردد».
ضمناً واژه قانون به دو اعتبار دیگر هم به کار میرود که هر یک دارای مفهوم جداگانهای میباشند. روابط بین علت و معلول و رابطهای که در درون موجودات عالم از طرف خداوند متعال قرار داده شده است، به عنوان قانون طبیعت که حاکی از نظام تکوین و خلقت موجودات است، نامیده میشود.
مفهوم دیگری که مفهوم تشریعی و وضعی آن است در امور اعتباری به کار میرود مثل قوانین موضوعه و جعل شده که در این مورد لفظ قانون اشاره دارد به حکم کلی که برای روابط بین خالق و مخلوق و همچنین روابط بین مخلوقات و جوامع بشری تهیه و تنظیم شده است. در بحث مورد نظر مراد ما از قانون همین مفهوم تشریعی و قراردادی آن میباشد.
و اما اینکه چرا بشر به قانون نیاز دارد و یا اینکه چه قانونی بهتر است و در واقع کدام قانونگذار اصلح و اولی در قانونگذاری است خود بحث طویلی است که در اینجا از آن صرفنظر کرده و فقط اشاره به سخنان فرزانه و حکیم عصر حاضر در این راستا میکنیم.
نظرات حضرت امام خمینی (ره) دربارة قانون
فرق اساسی حکومت اسلامی با حکومتهای مشروطة سلطنتی و جمهوری در همین است که نمایندگان مردم یا شاه در این گونه رژیمها به قانونگذاری میپردازند در صورتی که قدرت مقننه و اختیار تشریع در اسلام به خداوند متعال اختصاص یافته است. شارع مقدس اسلام یگانه قدرت مقننه است و هیچکس حق قانونگذاری ندارد و هیچ قانونی جز حکم شارع را نمیتوان به مورد اجرا گذاشت.
در جایی دیگر میفرمایند: «حکومت اسلام حکومت قانون است ودر این طرز حکومت حاکمیت منحصر به خداست و قانون اسلام یا فرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامی حکومت تام دارد. همه افراد از رسول اکرم (ص) گرفته تا خلفای آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند. همان قانونی که از طرف خدای تبارک و تعالی نازل شده و در لسان قرآن و نبی اکرم (ص) بیان شده است… قانونی که همه بدون استثناء بایستی از آن پیروی کنند و تبعیت نمایند… پیروی از رسول اکرم (ص) در حکومت و قانون الهی هیچگونه دخالتی ندارد، همه تابع اراده الهی هستند» . قرآن میفرماید: «ولو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین»؛ یعنی اگر (پیامبر) چیزی (سخنی- آیهای) بر ما میبست (میافزود) هر آینه او را با دست راست میگرفتیم و سپس رگ گردن او را قطع میکردیم.
آنچه که حضرت امام (ره) فرمودهاند به هیچوجه به معنای رد نقش مردم در سرنوشت خودشان و یا به اصطلاح دمکراسی و آزادی انسانها نیست نکتهای که در اینجا بسیار حائز اهمیت است اینکه مردم در حکومت اسلامی بمراتب آزادتر و آگاهتر درباره سرنوشت خود تصمیم میگیرند و برخلاف کشورهای به اصطلاح مترقی و آزاد امروزی در واقع فرد فرد مردم در حکومت اسلامی، قانون حاکم بر خود را انتخاب میکنند و با پذیرش اسلام در واقع قانون مورد نظر خود را قبل از اینکه عدهای برای آنها تهیه و سپس تحمیل کنند، برگزیدهاند. در کشورهایی که قانون فقط تراوش افکار عدهای از نمایندگان مردمی که خود هم چه بسا بیش از نیمی از مردم کل اجتماع نبودهاند، به تصویب برسد و بر تمامی افراد جامعه تحمیل و اعمال گردد و از آن گذشته هر قانونی که از افکار انسانها سرچشمه گرفته باشد طبیعی است که نمیتواند جامع و کامل و در برگیرنده مصالح و منافع تمامی انسانها و حتی نسلهای متأخر و آینده اجتماعاتی باشد که هنوز هیچیک از خصوصیات آن برای بشر و به دلیل محدود بودن قوای جسمی و ذهنی روشن نبوده و مجهول و نامعلوم است. بنابراین قانونی میتواند برای تمام انسانها و تمامی نسلها و عصرها مفید باشد که نویسنده آن اولاً: خالق تمامی انسانها، ثانیاً: آگاه به نیازها و حوائج همه انسانها، ثالثاً: مشرف بر گذشته و حال و آینده اجتماع بشری، رابعاً: خود حکیم و علیم مطلق وقادر علی الاطلاق که هیچگونه ضعف و نقضی در او راه نداشته باشد و تمامی مصالح و مفاسد مترتب بر قانون را دانسته و ضمناً هیچ نسلی را بر نسلی یا گروهی را بر گروهی دیگر ترجیح نداده و همه انسانها را به طور یکسان مورد نظر و توجه قرار داده و نهایتاً خواستار کمال وسعادت و تکامل همه انسانها باشد. بنابراین روشن است که چنین قانونگذاری جز خداوند قادر متعادل نمیتواند باشد.
امام خمینی (ره) در فراز دیگری از سخنان خود میفرمایند: «مجموعه قوانین اسلام که در قرآن و سنت آمده توسط مسلمانان پذیرفته و مطاع شناخته شده است این توافق و پذیرفتن کار حکومت را آسان نموده وبه خود مردم واگذار کرده است در صورتی که حکومتهای جمهوری و مشروطه سلطنتی اکثریت کسانی که خود را نماینده اکثریت مردم معرفی مینمایند هر چه خواستند به نام قانون تصویب کرده و سپس بر همه مردم تحمیل میکنند.»
مبحث ششم- ضمانت اجرای قانون اساسی
یکی از صفات بارز قاعده یا قواعد حقوقی، صفت ضمانت اجرایی آن میباشد و چون قانون اساسی پس از تصویب و امضاء و انتشار به صورت یک قاعده حقوقی در میآید بر همگان واجب است از آن تبعیت نموده و بدان احترام گذارند.
نکتهای که در اینجا قابل اهمیت و ذکر است این است که، اجرای مقررات قانون اساسی چگونه باید تضمین گردد؟
در پاسخ به این سؤال کشورهای مختلف دنیا شیوههای متفاوتی را برگزیدهاند. بعضی از کشورها نظارت بر اجرای مقررات قانون اساسی را بر عهده یک دستگاه قضائی میگذارند، نظیر آمریکا که این نظارت را بر عهده دیوانعالی کشورش قرار داده است. و یا ممکن است کشوری این نظارت را بر عهده یک دستگاه سیاسی قرار دهد. اما در ایران ضمانت اجرای مقررات قانون اساسی برعهده دستگاههای مختلفی قرار داده شده است که بعضاً دارای جنبه قضائی و سیاسی و یا عمومی هستند از آن جمله:
الف: مردم
طبق اصل هشتم قانون اساسی ایران دعوت به خیر امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت که بدین ترتیب یک نظارت همگانی را ایجاد و مردم را بدان مکلف نموده است.
ب: نهاد رهبری
طبق اصل 57 قانون اساسی کلیه قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران تحت نظر ولایت مطلقه امر بوده و تحت نظارت آن نهاد مقدس وظایف خود را اعمال و اجرا میکنند و این نهاد عالیترین دستگاهی است که نظارت بر عملکرد قوای سهگانه را بر عهده دارد.
ج: نهاد ریاست جمهوری
بر اساس اصل 113 قانون اساسی عالیترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری رئیس جمهور میباشد که مسئولیت اجرای قانون اساسی و وظایف محوله را بر عهده دارد و همچنین طبق اصل 126 رئیس جمهور مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را نیز عهدهدار میباشد.
د: شورای نگهبان
یکی از مهمترین دستگاههای ضمانت اجرای قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران طبق اصل 92 قانون اساسی شورای نگهبان است که هدف از تاسیس و تشکیل آن پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی است که موظف است کلیه مقررات و قوانینی را که از طریق مجلس شورای اسلامی تصویب میشوند، کنترل نموده و مانع از تصویب و اجرای آنچه خلاف اصول قانون است، گردد.
ه: طبق شورای اسلامی
طبق اصل 90 قانون اساسی یکی از وظایف مجلس شورای اسلامی رسیدگی به شکایات و اعتراضات هر شخص حقیقی یا حقوقی از طرز کار مجلس یا سایر قوا میباشد و بدین ترتیب بر حسن اجرای قوانین و مقررات حاکم در جمهوری اسلامی نظارت مینماید .
و: قوه قضائیه
طبق اصل 156 قانون اساسی قوه قضائیه موظف است از حقوق فردی و اجتماعی و تحقق ارزشهای مقرر در قانون اساسی نظیر عدالت و آزادیهای مشروع و حسن اجرای قوانین و گسترش عدل در جامعه حمایت و پشتیبانی نموده و در اجرای قوانین از جمله قانون اساسی مداخله نماید.