دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
جامعه شناسی، ایل و عشایر
گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. ....
در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز میکند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی میکنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا میشوند، اطلاق میکند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمیکنند، و از تیرههای ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی میکنند، به کار میبرد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق میکنند، طایفه مینامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار بردهاند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعههای دیگر، ملاکها و ضابطههایی را پیشنهاد کردهاند. از آن جملهاند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از ردههای این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطهها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل میشود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخهای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژهای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار میگردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصههای مهم در شناخت جامعه ایلی میدانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار میبرند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفتهاند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژهای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیههای سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کردهاند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کردهاند که سازمان اجتماعی آن قبیلهای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل میدهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آوردهاند. با توجه به آنچه گذشت ، میتوان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهمترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعهای عشایری، یا جامعهای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گلههایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعههای کوچ نشین شبان و جامعههای یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار میروند(۱).
طبقه بندی ایلها
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 144 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 139 |
فصل اول
کلیات
1-1- بیان مسئله
بررسی مردم شناسی سیر تحولی ازدواج از دوره قاجاریه تا ایران فعلی از دیدگاه اجتماعی در این تحقیق به بررسی ازدواج شاهان قاجاری و دلایل نوع ازدواج و تعدد زوجات و همینطور تأثیر این ازدواجها بر زندگی مردم و همینطور ازدواج در قشرهای مختلف مردم در دوره قاجاریه و همینطور تغییر و تحول ازدواج در عصر پهلوی و اصلاحاتی که شاهان دوره پهلوی در این زمینه ازدواج انجام دادهاند. در دوره کنونی عواملی که سبب تغییرات در شکل و نوع و سن ازدواج میشود بررسی میگردد.
2-1- اهمیت و ضرورت مسئله:
در این مورد ما میفهمیم که هدف مردم در سه دوره مختلف در زمینه ازدواج چیست و به جنبههای فرهنگی- اقتصادی- جغرافیایی- سیاسی-اجتماعی در ازدواج دست مییابیم وهمچنین به ریشهیابی نوع ازدواجها میپردازیم و عوامل مختلفی نیز که سبب تحولات در ازدواج شده است را بررسی میکنیم.
3-1- انگیزه تحقیق:
بررسی دقیق و تخصصیتر و شناخت کامل از ازدواج از دوره قاجاریه به بعد و همچنین تحلیل مردمشناسی در مورد ازدواج و پیامدهای حاصل تغییرات ازدواج در جامعه.
4-1- اهداف تحقیق:
اهداف تحقیق بررسی
1. ازدواج و همسرگزینی در بین شاهان قاجاریه.
2. ازدواج در بین طبقات مختلف مردم در دوره قاجاریه.
3. انواع ازدواجها در دوره قاجاریه.
4. اهداف ازدواجها در دوره قاجاریه.
5. تحول ازدواج در دوره پهلوی.
6. تأثیر تحولات جامعه بر ازدواج در دوره پهلوی.
7. تغییرات الگوی ازدواج در جامعه کنونی.
8. بررسی عوامل تغییر سن ازدواج در جامعه فعلی.
5-1- پرسشهای تحقیق:
1. آیا پادشاهان در همسرگزینی معیار خاصی برای ازدواج داشتند؟
2. آیا ازدواج در بین طبقات مختلف، متفاوت است؟
3. آیا ازدواج انواع خاصی دارد؟
4. آیا ازدواجها دارای هدفهای خاصی بوده است؟
5. آیا تغییراتی در دورههای مختلف در زمینه ازدواج به وجود آمده است؟
6-1- قلمرو جغرافیایی تحقیق:
با توجه به ژرفانگر بودن روش مردمشناسی محدود کردن قلمرو مورد مطالعه ضروری است قلمرو جغرافیایی این تحقیق کشور ایران است.
7-1- زمان تحقیق:
ازآن جایی که تحقیق مردم شناسی است مدت تحقیق و مطالعه یک سال می باشد .
8-1- روش تحقیق:
استفاده از روش میدانی. مشاهده مشارکتی
مطالعه اسنادی مهمترین روش اتخاذ شده در زمینه موضوع تحقیق است.
استفاده از ابزارها و تکنیکهایی مثل ضبط صوت، دوربین عکاسی و فیلمبرداری.
9-1- روش جمعآوری اطلاعات:
ثبت و ضبط دقیق مشاهدات
استفاده از مشاهده مستقیم و میدانی
استفاده از مصاحبه حضوری
استفاده از اسناد و مدارک موجود در کتابخانهها
10-1- پیشینه تاریخی:
1. مقاله آقای دکتر آزاد ارمکی و خانمها: مهناز زند- طاهره خزایی که در مورد تأثیر تحولات جمعیتی و اجتماعی در امر همسرگزینی طی سه نسل در خانواده ایرانی، بود به بررسی مطالعه تطبیقی در مورد سن ازدواج، دفعات ازدواج، علت ازدواجهای مجدد، دایره و دامنه همسرگزینی در میان سه نسل متوالی پرداخته بودند.
2. مقاله آقای محمد احمدی موحد به بررسی روند تغییرات شاخصهای ازدواج و طلاق طی سالهای 1380-1375 پرداخته است.
3. پایاننامه کارشناسی ارشد جمعیتشناسی خانم زهرا المطهری- از دانشگاه علوم اجتماعی و به راهنمایی دکتر محمد میرزایی و مشاورت دکتر شهلا کاظمیپور- دانشگاه تهران 1375 که به بررسی تحلیل دموگرافیک وضعیت زناشویی پرداخته.
4. پایاننامه کارشناسی ارشد جمعیتشناسی خانم پروانه آستینفشان از دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران به راهنمایی دکتر محمد جلال عباسی شوازی و مشاورت دکتر محمد میرزایی تهران 1380 که به بررسی روند تحولات سن ازدواج و عوامل اجتماعی پرداخته است.
5. پایاننامه کارشناسی علوم اجتماعی- آقای حمید پوریوسفی به راهنمایی دکتر جمشید بهنام از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران 1355 که به بررسی سن ازدواج در ایران پرداخته است.
6. مقاله خانم ناهید درودیآهی که به بررسی وضعیت ازدواج جوانان با استفاده از جداول خالص زناشویی پرداخته.
11-1- مشکلات تحقیق:
این تحقیق با وجود تمام جاذبههایی که داشت متأسفانه دارای مشکلات بزرگی بود که سبب میشد که من آنطوری که لازم است نتوانم اطلاعات آماری دقیقی از اشخاص به دست بیاورم. زیرا هر منبع اطلاعات آماری آن با منبع دیگر متفاوت بود و همچنین همکاری نکردن بعضی از ارگانها برای ارائه خدمات و قرار ندادن اطلاعات جامعتر در منابع. و همچنین سنگین بودن هزینههای سفر برای تحقیق زیرا برای کامل کردن تحقیق خود لازم بود به شهرهای مختلف سفر کرده که این خود مستلزم پرداخت هزینههای بسیار گزافی بود.
12-1- ادبیات تحقیق:
همان گونه که در همه تیرهها و ملتها به گونهای که ویژه خودشان است، زن و شوهر با هم ازدواج میکنند و در روزگار باستان هم چنین بوده و زن و شوهر به گونهای با هم پیوند زناشویی میبستند، اشو زرتشت هم برای پیروان خود آئین زناشویی را با دوشی استوارتر و درستتر از همه ملتها برقرار نمود. زناشویی به آهنگ زندگی خوش و خرم و همبستگی و همراهی و زیادشدن مردم و برپایی خانواده را بر پایهای چنان درست و شایسته استوار کرد که خود ضامن ماندن و دوام زندگی مشترک بود و مهر و محبت را بین زن و شوهر برای همیشه برقرار میساخت. در آئین زرتشت از دیدگاه آراسته شدن کارهای جهان و استوار ساختن یگانگی و جلوگیری از تباهی اخلاقی، درباره زناشویی بسیار سفارش شده است. (رضایی/ 1381/784)
در کیش قدیم ایران زناشویی به آهنگ پدید آوردن زندگی خوش، یگانگی و همراهی تشکیل خانواده و ازدیاد نفوس انجام میپذیرد. اشو زرتشت در وهشیتواشیتگات سینا 56 قطعه 5 به پسران و دخترانی که آهنگ بستن پیمان ازدواج دارند چنین اندرز میدهد: ای دختران شویکننده و ای دامان اینک بیاموزم و آگاهتان سازم با غیرت از پی زندگی، پاکمنشی بجویید، هر یک از شما باید در کردار نیک بر دیگری پیشی جوئید و از این راه زندگانی خود را خرمی بخشید.
کیش زرتشتی بر استواری پیوندهای یگانگی و جلوگیری از مفاسد اخلاقی از راه زناشویی تأکید فراوان دارد. در این کیش کمک به امر ازدواج کسانی که به سن بلوغ رسیده و به سبب تنگدستی بیهمسر ماندهاند، از کارهای نیک شمرده شده است.
در ایران باستان عقد ازدواج بر چند گونه بود:
1. پادشاه زنی- این اصطلاح برای موردی به کار گرفته میشود که پسر و دختری برای نخستین بار با خشنودی پدر و مادر خود با یکدیگر ازدواج میکنند.
2. (ایوک دت یگانه) زنی- ایوک زنی عبارت آنست که مردی با دختری ازدواج کند که تنها فرزند خانواده است و او را ایوک نامند. از آنجا که دختر نمیتواند اموال خانه پدر خویش را به خانواده دیگری منتقل سازد، پس بایستی نخستین پسر خود را به جای فرزند پدر خویش قرار دهد.
3. چاکرزنی- این ازدواج در مورد زن بیوهای به کار میرفت که پس از مرگ همسر نخستین درصدد گزینش همسری دیگر برآید. اگر زن اول بمیرد یا دیوانه شود یا نازا بوده است تا مرد میتواند زن دومی بگیرد که آن زن را چاکرزن مینامند.
4-در زمان ساسانی نوع اصلی ازدواج ایرانی( زنی پادخشای) خوانده می شود که در واقع انتقال قیومیت دختر ازپدر ازشوهربود (نجفی،1365/805)
5- انواع دیگری هم از ازدواج بود ازجمله: چگر که هنگامی که شوهر توانایی فرزندآوری نداشت ، زن خود را به عنوان همسر موقت به یکی از نزدیکان می داد تا فرزندآورند،چگر رابه صورت چکر می نوشتند. نوع دیگر که باعث جدل های زیادی میان امروزیان شده است، ازدواج با محارم است.
6-خودسرزنی- چنانچه دختر و پسر بالغ پیش از رسیدن به بیست و یک سالگی خواسته باشند بدون خشنودی پدر و مادر خویش با یکدیگر ازدواج کنند مؤبد حق دارد صیغه عقد را جاری کند و آن دو از ارث محروم خواهند شد. (رضایی/ 1376/ 257 و 256)
فصل دوم
جغرافیای طبیعی ایران:
1-2- جغرافیای طبیعی ایران:
الف) موقعیت جغرافیایی ایران:
ایران در نیمکره شمالی از سطح کره زمین بین 25 تا 40 درجه عرض شمالی از خط استوا (مدار مبدأ) و بین 44 و 5/63 درجه طول شرقی از نیمروز گرینویچ مبدأ انتخابی واقع شده است. نیمکره شرقی، نیمکره شمالی (جز فلات ایران، ممالک خاورمیانه در مغرب آسیاست. مساحت ایران 000/648/1 کیلومتر مربع است.
ایران از اقیانوسها و دریاهای بزرگ دور است ولی از دو سوی شمال و جنوب به دریا چسبیده است. از سوی شمال ایران با دریای خزر که دریایی است بسته و در حقیقت دریاچه بزرگ است که هیچگونه ارتباطی با اقیانوس و دریاها ندارد در جنوب ایران خلیج فارس و دریای عمان قرار دارد و این دریاها به اقیانوس راه دارد. (بدیعی/ 1372/ 13 و 12)
از شمال به جمهوری روسیه شوروی و دریای خزر، از مشرق به کشور افغانستان و جمهوری پاکستان، از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس، از مغرب به جمهوری عراق و جمهوری ترکیه، از شمال غربی به قفقاز (روسیه شرقی).
کوههای مهم در ایران چهار رشته کوهستان وجود دارد:
1. رشته کوههای شمالی- کوههای البرز
2. رشته کوههای غربی- کوههای زاگرس
3. رشته کوههای مرکزی و شرقی
4. رشته کوههای جنوبی با کوههای ساحلی
برطبق سرشماری نفوس و مسکن 1385 تقسیمات کشوری ایران 30 استان- 336 شهرستان- 889 بخش- 1015 شهر و 2400 دهستان است. (شاملویی/ 1361/ 85)
2-2- آب و هوای ایران:
کشور ایران دارای آب وهوای متنوع و متفاوت بوده و با مقایسه نقاط مختلف کشور این تنوع را میتوان به خوبی مشاهده نمود.
1- مناطق صحرایی:
در سواحل جنوبی از گواتر تا خوزستان که به آن خشک ساحلی مینامیم که مشخصات این آب و هوا، گرمای زیاد توأم با رطوبت و به مقدار کمی باران میباشد و حداکثر هوا به 53 درجه میرسد و باران در این مناطق نامنظم است و در زمستان باران میبارد.
و خشک داخلی: در داخل صحرا و کویرها همین نوع آب و هوا با اختلاف جزئی وجود دارد که به آن خشک داخلی میگوئیم.
2- آب و هوای نیمه صحرایی و کوهپایهای:
این آب و هوا حد فاصل آب و هوای صحرایی و مرطوب میباشد. منطقه اقلیمی کوهپایهای میتوان دزفول، کازرون، اصفهان، تهران و مشهد را ذکر کرد.( کیانی/ 1379/ 27 و 28)
3- آب و هوای معتدل:
الف) آب و هوای معتدل کوهستانی: این منطقه شامل کوهستانها و نواحی کوهستانی آذربایجان، البرز، زاگرس و قسمتی از برجستگیهای مرکزی ایران میباشد.
ب) آب و هوای معتدل خزری: رشته کوههای البرز عامل مؤثری است که بین سواحل شمالی و جنوبی آن دو نوع آب و هوای کاملاً متمایز به وجود آورده است این منطقه شامل سواحل تالش گیلان و مازندران و گرگان است و سواحل جنوبی دریای مازندران، دارای دو نوع آب و هوای خزری مرطوب و خزری خشک میباشد.
4- آب و هوای سرد:
یا جنگلی سرد است که کوههای مرکزی ترکیه در مغرب ارومیه و سایر نقاط کوهستانی دارای این نوع آب و هوا هستند. (کیانی/ 1379/ 32-30)
3-2- پوشش گیاهی و جانوری ایران
در جاهای مختلف ایران پوشش گیاهی و زندگی جانوری متنوعی دیده میشود. این نوع بستگی به وضع طبیعی و آب و هوا دارد. با توجه به آب و هوا، تفاوت میان گیاهان و جانوران در سه ناحیه معتدل خزری، معتدل کوهستانی و ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی دیده میشود.
1- پوشش گیاهی و جانوری ناحیه خزری:
این قسمت شامل جنگلهای انبوه، نیمه انبوه و چمنزارهای سرسبز دائمی و پهناور میباشد. علت این امر بارش فراوان، خاک مساعد و دمای ملایم است که موجب پیدایش پوشش گیاهی پیوسته و ممتد در آن شده است.
مساحت جنگلهای شمال حدود 000/840/1 هکتار میباشد و دامنه شمالی سلسله جبال البرز را پوشانیده است این جنگلها از بجنورد تا آستارا کشیده شده است.
جنگلهای ناحیه خزری پوشیده از درختان پهنبرگ از نوع بلوط، سپیدار، راش، افرا و غیره میباشد. انبوهی و فشردگی این درختان در بعضی جاها بسیار زیاد و در زیر درختان کوتاه قد و درختچههای گوناگون روئیدهاند، به طوری که از آنها نمیتوان عبور کرد.
به طور کلی پوشش گیاهی ناحیه خزری را از نظر اهمیت میتوام به چهار دسته تقسیم نمود:
1- جنگلهای انبوه
2- جنگلهای متوسط
3- جنگلهای درجه 3
4- مزارع و اراضی غیرجنگلی(فرجی/ 1366/ 64)
جانوران ناحیه خزری نیز متنوع میباشند. در جنگلهای این ناحیه گربه وحشی، گرگ، شغال، گراز، خرس و خوک وحشی و خرگوش و جوجه تیغی زندگی میکنند.
در بیشهزارها و مزارع مرغ سواحل جنوبی رودخانه ارس و برخی از نقاط جنگی کشور یافت میشود. مرغابی، غاز، قو، و حواصیل خصوصاً در فصول پائیز و زمستان به فراوانی یافت میشود. همچنین دریای خزر و رودهای آن زیستگاه انواع مختلف ماهی است. در جنگلهای ایران گوزن قفقازی و بز وحشی را نیز میتوان نام برد. در بعضی نقاط از کنارههای دریای خزر دراج و در جنوب خزر در کوههای مرتفع هوبره نیز یافت میشود.
2- پوشش گیاهی و زندگی جانوری در ناحیه معتدل کوهستانی
ناحیه کوهستانی ایران از پوشش گیاهی کامل و ممتدی برخوردار نیست. در جاهایی که برف و باران بیشتری میبارد و تبخیر به علت پائین بودن دما به کندی صورت میگیرد، رویش گیاهان بیشتر است و در آنجا جنگل نیز دیده میشود. در جاهایی که رطوبت کمتر و ضخامت خاک کمتر است گیاهان کمتری دیده میشود.
جنگلهای ناحیه کوهستانی در بعضی جاها تنک و فاقد گیاهان زیر درختی هستند و در برخی جاها انبوهتر میباشند و در زیر آنها درختچههای گوناگون میرویند. بارزترین این جنگلها، جنگلهای غرب ایران است و از آنجایی که بیشتر درختانشان بلوط میباشد به جنگلهای بلوط معروفند. این جنگلها از جنوب غربی ارومیه شروع میشود و از امتداد سلسله جبال زاگرس تا کوههای بختیاری و جنوب شرقی فارس ادامه دارد. بیشتر قسمتهای کردستان، باختران، لرستان، کوههای چهارمحال و بختیاری، کهکیلویه و کوههای بخش کازرون فارس از جنگلهای بلوط پوشیده شده است. در این جنگلها درختان میوه از قبیل گلابی، انجیر، پسته و بادام وحشی وجود دارد.
به طور کلی بیشتر ناحیه کوهستان ایران از استپ پوشیده شده است که در این نوع استپها درختچهها و درختها نیز دیده میشوند. از آنجایی که در این نوع استپها فواصل گیاهان کمتر است به استپ کوهی معروفند. این نوع استپ قسمتهای پهناوری از ناحیه کوهستانی ایران را پوشانده است. در قسمتهای نسبتاً پهناوری از ناحیه کوهستانی ایران و در فواصل پوشش استپ کوهی به خاطر وجود شرایط مساعد چمنزار یا مرتع وجود دارد که این چمنزارها، کوچنشینها را به خصوص در ماههای گرم سال برای چرای دامها به طرف خود جلب میکنند. وسعت این چمنزارها در قسمتهای غربی و شمال غربی از دیگر قسمتهای کوهستانی بیشتر است.
جانوران ناحیه کوهستانی حیواناتی از قبیل خرس، کفتار، خرگوش، بز وحشی، انواع قوچ و میش وحشی، گوزن زرد، گوزن خالدار و پلنگ میباشند. همچنین پرندگانی از قبیل عقاب، کبک، تیهو و کرکس و غیره در این ناحیه دیده میشود. (فرجی/ 1366/ 67-66)
3- پوشش گیاهی و زندگی جانوری در ناحیه بیابانی و نیمه بیابانی:
در ناحیه بیابانی ایران به علت باران کم و تبخیر زیاد و وزش باد پوشش گیاهی ممتدی وجود ندارد. در این ناحیه تنها گیاهانی میتوانند رشد کنند که در مقابل گرما و خشکی هوا مقاومت داشته باشند. این گیاهان بسیار محدود و بافاصله میباشند. در این ناحیه خصوصاً در نواحی شرقی استان فارس، مرکز کویر نمک، کرمان، رفسنجان، حوالی یزد و انارک، نواحی جنوبی خراسان و کوههای شاهسواران و بارز جنگلهای بسته که اغلب آنها را نبه نیز مینامند همراه با درختان بادام وحشی دیده میشوند.
همچنین در کرانههای دریای عمان و خلیج فارس جنگلهای گرمسیری به صورت پراکنده دیده میشوند که درختان آنها عبارتند از: گز، کهود، کنار (به نام سدر به جای صابون) مصرف میشود آگاسیا و درخت حرا (در سواحل خلیج فارس) که برگ آن مصرف علوفه دارد.
در قسمت نیمه بیابانی ایران، به خاطر ریزش برف و باران بیشتر نسبت به ناحیه بیابانی و دارا بودن طبقه خاک ضخیمتر، شرایط رشد گیاهان بهتر و فاصله درختان کمتر از ناحیه بیابانی میباشد.
جانورانی که در این ناحیه زندگی میکنند عبارتند از: آهو، یوزپلنگ، گورخر و پرندگانی از قبیل پلیکان، فلامینگو، و درنا همچنین در کنارههای دریای جنوب و درمیان آبها سنگپشت، ستاره دریایی، میگو، خرچنگ، صدف و انواع مختلف ماهیها وجود دارد. (فرجی/ 1366/ 68)
در ضمن پراکندگی حیوانات ایران به شرح ذیل میباشد: انواع جوندگان مانند موشها (موشهای صحرایی و موش کور و ...) تقریباً در تمام نقاط و مخصوصاً در بخشهای کویری و نیمه کویری دیده میشوند. آهو در اغلب نقاط دیده میشود. شتر یک کوهان و دو کوهان فقط به حالت اهلی وجود دارد. از حیوانات تکسم که تقریباً در جنوب غربی آسیا از بین رفتهاند در قسمتی از ایران به ندرت گورخر و خر وحشی هم دیده میشود.
از درندگان در قسمتهای مرتفع ایران، یوزپلنگ در اطراف کویرها به شکار آهو میپردازد. در کوههای البرز خرس خاکستری و گربه کوهی نیز دیده میشود.
ظاهراً تا این اواخر در تمام قسمتهای جنوبی ایران شیر یالکوتاه ایران وجود داشته است پرندگان ایران نیز بسیار متنوع هستند. از تیره ماکیانها، بلدرچین و در کوههای نیمه خشک و دامنههای آنها تیهو و کبک و کبک دری و در جنوب و از کنارههای دریای خزر و دراج و در جنوب خزر در کوههای مرتفع هوبره و در درههایی رودها و نقاط کم درخت، قرقاول و در قسمتهایی از جنوب غربی ایران هوبره خاکستری و در جنوب دریای خزر و سواحل خلیج فارس، اروند رود، درنا، غاز، غاز سرخ دیده میشود. از پرندگان گوشتخوار در کوهها و دشتها باشد، بازسرفید، لاشخور، عقاب، دال، کرکس و غیره یافت میشود. از مرغان پا بلند، حواصیل و مرغ ماهیخوار، آب چلیک و غیره در ساحل دریای خزر و رودهای کشور یافت میشوند.
در موقع زمستان از دریاچهها و رودهای روسیه میلیونها اردک و غاز به سوی ایران آمده، پس از تمام شدن فصل زمستان و گرم شدن هوا مجدداً مراجعت میکنند.
در ایران کبوترهای وحشی و کبوترهای کوهی که در کوهها لانه میکنند فراوان است. از تیره کلاغها انواع کلاغ و هدهد، پرستوی شب و دارکوب و جغد و مرغ شباهنگ و بوم تقریباً در اکثر نقاط کشور وجود دارند.
گنجشکها انواع فراوان دارند ولی تمام آنها از اقساط کوچک میباشند. در میان آنها میتوان توکا، دمجنبانک، گنجشک، چرخ ریسک، کاکلی را نام برد.
در کشاورزی ایران به سار اهمیت زیادی داده میشود. این پرندگان در دامنههای سنگی درههای کوهستانی لانه نهاده در شهرستانهای شمالی و جنوب در کوههای فارس دیده میشود.
خزندگان ایران نیز وضع مخصوص به خود دارند. در دشتها و بیابانها غالباً جوندگان بسیارند،ن بیشتر از همه سوسمارها و مارها دیده میشوند. از سوسمار انواع مارمولک و سوسمار و سرگرد دیده میشود و در نقاط مرطوبتر سوسمارهای پهن و خشن و سفید و سبز فراوان است. مارهای ایران از انواع عادی و زیتونی و سفید و زرد و قفقازی و شاخدار میباشند. در بعضی نقاط اقسام مارها شبیه به مار بوآ و بیزهر و مارهای خیزان غالباً دیده میشود. از مارهای زهری و مارهای سمی خطرناک برای انسان و حیوانات اهلی باید افعی و کبرا را ذکر کرد. گرزه در سوراخهای جوندگان و در محلهای بیآب در کوههای کم ارتفاع خشک زندگی میکنند و آنها را میتوان در سوراخهای نزدیک چشمهها مشاهده کرد.
در جنوب ایران و در آبهای خلیج فارس سنگپشتهای بزرگ دریایی و مارهای دریایی و در دلتاهای رودهای شرقی کروکودیل دیده شده است.
دوزیستان ایران به واسطه خشکی هوا کمترند ولی سمندر سبز و قورباغه و غوک و وزغ برگهای و قفقازی فراوان است.
ماهیهای آب شیرین از نظر انواع، بسیار زیاد و متفاوت و حتی در بعضی قسمتها، ماهیهای مخصوص بومی میتوان مشاهده کرد. میگو و خاویار ایران شهرت جهانی دارد. جانوران بیمهره ایران بسیار زیادند مثل ملخ دشتی- پشههای پادرشت و پاریز و شپشکها و رطیل و عقرب فراوان است. عقربها جانورانی شبانه هستند و روزها در زیر سنگها و شکافها و سوراخ موشها بسر میبرند. (کیانی/ 1379/ 64-62)
4-2- گروه قومی:
پیش از ورود و استقرار آریاییها در ایران، نژادهای بومی در این کشور میزیستند. از حدود هزاره پنجم ق.م. اقوام غیرآریایی در ایران میزیستهاند. که بعدها در احوال اجتماعی، فرهنگی و حتی ترکیب نژادی مهاجران آریایی تأثیر داشتهاند. از جمله این اقوام ایلامیان در جنوب غربی ایران، کاسیان، در زاگرس- لرستان، لولوبیها در زاگرس. کرمانشاهان، کادوسیال در گیلان کنونی، تپوریان در مازندران را میتوان نام برد. انتشار و گسترش آریائیان در فلات ایران در حدود نیمه هزاره دوم ق.م. شروع شد. آریائیان شاخهای از اقوام سفید پوست هند و اروپایی هستند که عده ای به سرزمین هند و گروهی به فلات ایران رو میآورند.
5-2- خط:
ایرانیها در طول تاریخ چهار نوع خط متفاوت داشتهاند. نخست خط میخی دوره هخامنشیان و دیگری خط پهلوی که در زمان اشکانیان و ساسانیان معمول و متداول بود و آثار آن هنوز هم باقی است. خط نوع سوم، اوستایی است که براساس خط پهلوی تنظیم گردیده است و بالاخره خط کنونی ایران که با ایجاد و تغییراتی اقتباس از خط عربی است. علاوه بر افزودن چهار حرف بر الفبای عربی، ایرانیها در تحریر این خط نیز تغییرات و ابداعاتی انجام دادند. به طوری که از سده 8 ه.ق. خطوط ایرانی درمیان خطوط اسلامی ظاهر شد. این خطها عبارتند از: تعلیق، نستعلیق، شکسته نستعلیق که شکل و ترکیب آنها با سایر خطهای اسلامی متفاوت بود، و ترکیب و گردش حروف در آنها شباهت به خطوط باستانی ایرانی یعنی پهلوی و اوستایی دارد ولی در حال حاضر خط فارسی در کشور ایران رایج است.
6-2- دین:
دین مردم ایران در دوران پیش از اسلام، زرتشتی بوده است. در حال حاضر قریب به کل جمعیت آن مسلمان و اکثریت مردم آن پیرو مذهب شیعه میباشند. مسحیان، یهودیان و زرتشتیان دیگر اقلیتهای دینی این کشور بشمار میروند.
7-2- زبان:
زبان اکثریت مردم ایران فارسی است. این زبان اصطلاحاً بر زبان واحد و بر ریشه اصلی و اساسی تمام لهجههای گوناگونی اطلاق میشود که در ایران از آغاز مهاجرت آریائیان تا امروز معمول بوده است. این زبان شعبهای است از زبان هند و ایرانی که آن نیز به نوبه خود یکی از زبانهای هند و اروپایی یعنی زبانهای مجموع اقوام سفید پوستی است که سکونتگاههای اصلی آنها از هندوستان تا سواحل اقیانوس اطلس در اروپا همچنین بریتانیا گسترده است. زبان اصلی فارسی است و زبانهای ترکی- کردی- عربی- لری- گیلکی، مازندرانی نیز در نواحی مختلف کشور ایران رایج است. (کیانی/ 1379/ 96-95)
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 136 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 130 |
مونوگرافی روستای اخترآباد
«فهرست مطالب» |
|
موضوع |
شماره صفحه |
فصل اول |
|
مقدمه: |
|
تعریف مردم شناسی |
2 |
تعریف تک نگاری |
2 |
روستا |
3 |
ملاک های تعریف روستا |
5 |
انواع اجتماعات روستایی |
8 |
انگیزه و هدف تحقیق |
9 |
موضوع تحقیق |
11 |
روش تحقیق |
12 |
فصل دوم: جغرافیا |
|
استان تهران |
15 |
شهرستان شهریار |
19 |
دهستان اخترآباد |
26 |
موقعیت و محدوده اخترآباد |
30 |
وسعت ده |
30 |
کوه ها |
30 |
آب و هوا |
31 |
بارندگی |
31 |
دما |
32 |
رطوبت |
32 |
قنات |
32 |
جنس خاک |
33 |
پوشش گیاهی |
33 |
پوشش جانوری |
34 |
وجه تسمیه |
35 |
آثار تاریخی و قدیمی |
36 |
فصل سوم: موقعیت اجتماعی |
|
مهاجرت |
39 |
جمعیت |
40 |
سطح سواد |
41 |
جمعیت فعال و غیرفعال |
41 |
امکانات روستا |
41 |
فصل چهارم: ساختار فرهنگی |
|
مسجد |
45 |
زبان |
45 |
مذهب |
46 |
خویشاوندی |
46 |
فصل پنجم: سیمای روستا |
|
سیمای روستا |
48 |
مسکن |
49 |
فصل ششم: کشاورزی و دامداری |
|
موقعیت اقتصادی |
52 |
پنبه |
52 |
شبدر |
53 |
وسایل و ابزار کشاورزی |
54 |
تقسیم آب |
54 |
دامداری |
54 |
تهیه انواع لبنیات |
55 |
واحدهای وزنی |
57 |
تقدیم و گاه شمار |
59 |
فصل هفتم: خوراک |
|
انواع نان ها و شیرینی های محلی |
61 |
انواع آشها |
63 |
انواع غذاهای محلی |
65 |
انواع ترشی |
67 |
انواع مربا |
67 |
وعده های غذایی |
68 |
سفره آرایی |
68 |
فصل هشتم: پوشاک (مردان و زنان و کودکان) |
71 |
فصل نهم: مراسم گذار |
|
الف- سیسمونی |
75 |
تولد |
75 |
نامگذاری |
76 |
حمام زایمان |
76 |
ختنه سوران |
76 |
دندان درآوردن |
77 |
اعتقادات در مورد زاد و ولد |
78 |
ب- ازدواج |
79 |
همسرگزینی |
80 |
خواستگاری |
80 |
قندشکنی |
81 |
خرید عروسی |
81 |
مراسم عقد |
82 |
کارت نویسی |
83 |
مراسم بند اندازون |
84 |
پختن نان عروسی |
84 |
حنابندان |
85 |
مراسم عروسی در قدیم |
87 |
حمام بردن داماد |
88 |
تیانه |
89 |
عروس بردن |
89 |
مراسم عروسی در زمان حال |
90 |
جهیزیه |
90 |
عروسی |
91 |
دواخ |
91 |
قیننه سلام |
92 |
هفته حمام |
92 |
ایاق اچماق |
92 |
اعتقادات در مورد عروسی |
93 |
مرگ و میر |
93 |
مراسم تدفین |
94 |
مراسم شام غریبان |
95 |
مراسم سوم |
95 |
مراسم شب هفت |
95 |
مراسم چهلم |
96 |
مراسم سال |
96 |
اعتقادات مربوط به مرگ و میر |
97 |
فصل دهم: مراسم در طول سال شمسی و قمری |
|
شب یلدا |
99 |
چهارشنبه سوری (شال اندازی، فال گوشی) |
99 |
مراسم خانه تکانی |
101 |
خرید عید |
101 |
عیدی بردن برای عروس |
102 |
سال تحویل |
103 |
سیزده بدر |
104 |
عید قربان |
104 |
عید غدیر |
105 |
عید فطر |
105 |
مراسم مربوط به ماه محرم و صفر |
105 |
علم بندی |
106 |
تاسوعای حسینی |
107 |
عاشورای حسینی |
107 |
فصل یازدهم: صنایع دستی |
|
قالی بافی |
109 |
توبره بافی |
111 |
گلیم بافی |
112 |
پلاس |
112 |
کلاه و دستکش |
113 |
فصل دوازدهم: اوقات فراغت |
|
شب نشینی |
115 |
مسابقه |
116 |
چاپ چاقان بازی (یک قل دو قل) |
116 |
وسطی |
117 |
زبر قیچ (لی لی) |
117 |
تمباقا بازی (کمربند بازی) |
119 |
هفت سنگ |
119 |
فصل سیزدهم: اعتقادات و باورها |
|
اعتقادات و باورها |
122 |
مراسم طلب باران |
124 |
طب سنتی |
125 |
داروهای گیاهی |
126 |
فصل چهاردهم: فرهنگ فولکور |
|
ضرب المثلها |
127 |
لالایی ها |
127 |
چیستان |
129 |
ترانه ها |
130 |
رقص های محلی |
131 |