دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 64 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سیستم های هزینه یابی نوین(ابزارهای نوین در مدیریت هزینه)
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
1ـ2ـ2ـ مقدمه:
در دنیای امروز تغییر و پویایی از اصول اولیه است، بنابراین مدیران با توجه به این اصل، باید سیستم های مورد نظرشان را طوری تعدیل و اصلاح کنند که با شرایط محیطی سازگار باشد. امروزه محدودیت و کمیابی منابع بیش از هر زمان دیگری فکر مدیران را به خود مشغول کرده است. در راستای پاسخگویی به این مشکل سیستم های مختلفی ارائه شده است.
سیستم های هزینه یابی در ابتدا، در سال های 1920 توسط حسابداران و با همراهی مهندسان، طراحی گردید. بعد از جنگ جهانی اول، اجرای روش های انبوه به طور فزاینده ای، ضرورت استقرار کنترل های موثر را مطرح نمود و طراحی سیستم های هزینه یابی پاسخی به این ضرورت بود.
از آن زمان تاکنون، این سیستم ها تحول چندانی را پشت سر نگذاشته است. فاصله بسیار زیادی بین آنچه در درون کارخانه واقع می شود با سیستم هزینه یابی، که وظیفه بازتاب آن وقایع را به دوش دارد. پدید آمده است. مدیران، اغلب در نتیجه پیچیدگی و تناقض و قدیمی بودن اطلاعات در فرآیند هزینه یابی، دچار سردرگمی می شوند .
2ـ2ـ2ـ حسابداری مدیریت
گرایش عمومی بنگاههای اقتصادی بزرگ جهانی عبارت است از تغییر از نگرش تولید انبوه به نگرش تولید کیفیت برای تامین نیاز مشتری.
این تغییر نگرش مقدمتاً ناشی از تشدید رقابت در محیط تجارت جهانی و برجسته شدن روزافزون مفهوم مشتری مداری است.
امروزه مشتری مداری بیش از پیش به عنوان رمز موفقیت در عرصه کار بازار رقابت تلقی شده و خواهد شد. تأمین رضایت مشتری یعنی تلفیق مناسب و منطقی افزایش کیفیت با کاهش قیمت محصولات و خدماتی که سلیقه مشتریان خصوصیات آن را تعیین کرده است. به هر حال سودآوری و رشد و موفقیت یک موسسه در شرایط رقابتی امروزین عمیقاً بستگی به میزان فروش داشته و نقطه آغاز حرکت چرخه فعالیت بنگاههای اقتصادی اعلام نیاز مشتری سهم بازار و فروش است.
تعریف مجدد از عوامل تولید و شناسایی عامل محدود کننده کسب و کار یکی دیگر از مشخصات تحولات در اقتصاد و سازمان است. امروز دیگر عوامل متعارف تولید، یعنی مواد، کار و سرمایه به عنوان عوامل اصلی و کمیاب تولید محسوب نمی گردند بلکه عامل اساسی تاثیر گذار بر تولید و کسب و کار بنگاه عبارت است از ارزش آفرینی برای مشتریان.
براین اساس مدیریت بیش از آنکه نگران صرفه جویی در مواد و دستمزد باشد در جستجوی شناسایی عوامل و امکانات ارزش آفرینی برای مشتریان است.
امروزه ارزش آفرینی برای مشتری گسترش یافته و مفهومی بنام مدیریت ارزش آفرینی برای گروههای ذینفع در دستور کار سازمانها قرار گرفته و جایگزین مفهوم ساده ایجاد و اندازه گیری ارزش برای سهامداران شده است.
سیستم حسابداری مدیریت سنتی دیرزمانی است که ظرفیت و قابلیت پاسخ گویی به نیازهای مدیریت نوین و کمک به حل مسئله در محیط های سازمانی جدید را از دست داده است. آثار ناشی از تغییرات تکنولوژیک، تشدید رقابت و تغییرات سریع در انتظارات و خواسته های مشتریان و تلقی بنگاههای اقتصادی از مشتریان خود، جهانی شدن تجارت و تغییرات ساختاری که در نگرش مدیریت و الگوهای سازمانی پدید آمده، مجموعاً موجب شده است که دست اندرکاران و صاحب نظران دانش و حرفه حسابداری مدیریت در بخشهای مختلف آکادمیک و حرفه ای با در هم آمیختن جنبه های نظری و کاربردی مفاهیم حسابداری مدیریت به ابداع روشها و تکنیکها برای پاسخ گویی به نیازهای جدید سازمانها و مدیران بپردازند و به حل مسائل سازمانی کمک نمایند. در عین حال باید این نکته اساسی را به خاطر داشت که حسابداری مدیریت امروزین حاصل تلاشهای تاریخی گذشته و گام هایی است که هماهنگ و همقدم با تحولات در عرصه تولید و نگرشهای مدیریت در قالب یک تحول تدریجی برداشته شده است. فلسفه ها و رویکردهای جدید سازمان و پیدایش فن آوریهای پیشرفته تولید قبل از هر چیز به کارگیری مفهومی بنام مدیریت هزینه را برجسته نموده است. مدیریت هزینه به مفهوم جدید خود عبارت است از به کارگیری مناسب منابع و امکانات سازمان در جهت ارزش آفرینی برای مشتری. مدیریت هزینه تلاش توامان برای شکل دادن به فرایند تجدید مهندسی و بهبود مستمر از یک سو و تجزیه و تحلیل اطلاعات در خصوص انتظارات مشتری و مهندسی ارزش برای پاسخ گویی به نیاز مشتریان می باشد. به کارگیری روشهای تولید بهنگام، مدیریت کیفیت جامع، برنامه ریزی جامع تامین مواد و تکنیکهایی مانند هزینه یابی بر مبنای فعالیت، هزینه یابی هدف، هزینه یابی ارزش افزوده، هزینه یابی چرخه حیات تولید، هزینه یابی معکوس از جمله این تکنیکها می باشد.
البته شواهد و مصادیقی که نشان دهد تمام این تکنیکها مسائل سازمانها را به طور کامل حل کرده باشد اندک است اما بسیاری از سازمانها از لحاظ نظری و فنی به مفید بودن این روشها اعتقاد جدی دارند و در بکارگیری آنها پیگیر می باشند. بی تردید در ارزیابی این روشها منافع روشنی تعریف شده که باید در آینده آثار و نتایج آن را دید.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش نقش بیان احساسات زوجین و سطح رضایت زناشویی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
ابراز احساسات :
محققین در یک بررسی بر نقش بیان احساسات زوجین و سطح رضایت زناشویی آنها پرداختند نتایج این بررسی همبستگی بالایی را بین سطوح بیان احساس مثبت زوجین و سطوح بالای رضایت زناشویی آنان نشان داد (فینی 2002) همچنین نتایج تحقیقات نشان داد که همسرانی که در تعاملاتشان به بیان احساسات مثبت نظیر توافق ، شوخی ، مراقبت و همدلی می پردازند ، در مقایسه با همسرانی که در تعاملاتشان به ابراز احساسات منفی نظیر سرزنش، انتقاد و اجبار و فشار می پردازند، از سطح رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند. بنابراین بیان احساسات مثبت همواره با سطوح بالاتری از رضایت زناشویی همراه است (کارستن 1995، فینی 2002، 1994، گیل 1999).
بر اساس نتایج یک تحقیق که به بررسی اثر ویژگی های شخصیتی بر رضایت زناشویی پرداخته است ، ایمان و معنویت 93% درک زوجین از یکدیگر 86% روابط جنسی 75% داشتن فرزند 59% علایق مشترک 52% مشارکت در امور خانه 43% داشتن پول به قدر کافی 41% و داشتن تاریخچه مشترک 25% در رضایت زناشویی نقش دارد (کولینز و رید ،1994).
لور و همکارانش (1990) به نقل از مهر آبادی (1385 ) در یک بررسی به مطالعه ویژگی های زوجینی که بیش از 45 سال از ازدواجشان می گذشت پرد اختند. آنها رضایت زناشویی زوجین را به عوامل زیر مربوط می دانستند
1- داشتن علاقه به همسر.
2- داشتن احساس تعهد نسبت به همسر و زندگی مشترک.
3- داشتن حسی از شوخی
4- داشتن توافق با یکدیگر...
رابینسون و بلنتون (1993) در مطالعه دیگری به بررسی اثر ویژگی های شخصیتی بر رضایت زناشویی زوجینی که 40 سال از ازدواجشان می گذشت پرداخته اند، آنها عواملی همچون صمیمیت، تعهد ، ارتباط ، سازگاری و جهت گیری مذهبی را در رضایت زناشویی مؤثر دانسته اند.
مطالعات اخیر نقش همخوانی و هماهنگی احساسات بین زوجین را در افزایش رضایت زناشویی تأیید نموده است. همخوانی و هماهنگی احساسات بین زوجین می تواند با تعیین چگونگی پاسخ آنها به یکدیگر ، چگونگی گوش فرادادن آنها به یکدیگر و چگونگی توجه و برقر اری ارتباط آنها به یکدیگر در ایجاد رضایت زناشویی زوجین نقش بسیار مهم و حساسی را ایفا نماید. این مطالعه همچنین بر نقش تجربه خانوادگی زوجین در سازگاری زناشویی و همخوانی احساسات آنها تأکید می نماید (ساباتلی، بارتل و هارینگ ، 2003) .
محققان در یک مطالعه به بررسی وضعیت ارتباطی و رضایت زناشویی والدین زوجین جوان پرداختند. نتایج این مطالعه نشالن داد که خاطرات مثبت از ازدواج والدین و ارتباط منطقی آنها با یکدیگر الگوی مناسبی را در برابر فرزندان آنها جهت مقابله با استرسها و مشکلات زناشویی قرار می دهد آنها خاطرنشان می کنند در مقابل همسرانی که خاطره مثبت از زندگی خانوادگی خود داشته و آمادگی بیشتری جهت برقراری ارتباط همخوانی با یکدیگر دارند.
پایه های ارتباط زناشویی :
روابط صمیمی طولانی مدت نیازمند ارزش گذاری غیر اختصاصی به همسر می باشد این ارزش گذاری در واقع می تواند به سه مهارت ارتباطی جداگانه تقسیم شود ( فقیر پور، 1380 به نقل از نورالهی،1382 )
الف) احترام
ب) درک و فهم
ج) حساسیت
احترام : زمانی که ما از احترام صحبت می کنیم منظور ما نگرشی است که بر اساس آن زوج ها واقعاً یکدیگر را به عنوان افراد دارای ارزش منحصر به فرد و والا مورد توجه قرار می دهند بعلاوه با این نگرش زوج ها می خواهند احترامشان را بطور کامل نشان دهند و یا به طریقی بر اساس آن عمل کنند. احترام در اصیل ترین شکل خود، و از طریق توانایی گوش دادن و توجه به همسرشان نشان داده می شود. روشن است که این از نگرشی صرف فراتر می رود و در حوزه ارزش گذاری فعالانه و قدردانی احترام آمیز قرار می گیرد.
درک و فهم : همانند مورد بالا درک و فهم فرآیند پیچیده ای است. اگر چه آن هم اشارات رفتاری خودش را دارد. در واقع فهم ابزاری است که زوج ها برای تأیید کردن و روشن سازی اطلاعات بدست آمده از یکدیگر دارند. می توان به زوجین آموزش داد ، برای زمانی که سردر گم می شوند بیان ساده زیر را بکار ببرند. ‹‹ من مطمئن نیستم که درست فهمیده ام یا نه ›› آیا می توانید یکبار دیگر برایم توضیح دهید؟›› این جمله ها نیاز اساسی برای اطلاعات بیشتر را نشان می دهد. در معانی ظریفتر، زوج ها بطور آشکار می گویند من واقعاً سعی می کنم موضوع را از دیدگاه شما ببینم، در حقیقت آن تمام چیزی است که دربارة فهمیدن می گوییم و عبارت است از توانایی دانستن و درک کردن همدلانه آنچه همسر شخص تجربه می کند، بعلاوه پذیرفتن آنچه که همسر تجربه می کند. این بدان معنی نیست که زوج ها همیشه با یکدیگر موافق باشند بلکه لازم است آنها چهار چوب مواضع همدیگر را بپذیرند.
حساسیت : حساسیت یک عنصر کلیدی در فرآیند ارتباط آگاه بودن از نیاز های همسر است متأسفانه این تا حدی دشوار به نظر می رسد. افراد بیشتر موارد ، همدیگر را طوری مورد ملاحظـــه قرار می دهند که از تشخیـــص امیال همسرشان عاجـز می مانند. به عبارت دیگر آنها بطور ساده زمانی را برای شنیدن نیاز های همسرشان اختصاص نمی دهند. نهایتاً زوج هایی وجود دارند که از ترس اینکه همسرشان امتیازاتی از آنها بگیرند، تصمیم می گیرند نسبت به نیازهای یکدیگر حساس نباشند. در همة این موارد نتیجه نهایی مشابه است. یعنی زوج ها نمی توانند نیازهای اساسی یکدیگر را تشخیص داده و با آنها مواجه شوند و بنابراین هر چه بیشتر از یکدیگر رانده و طرد می شوند. (هندریک1،1994)
موفقیت روابط زناشویی به دو عامل بستگی دارد :
مرد بتواند با محبت به سخنان همسرش گوش فرا دهد و زن بتواند احساسات خود را به طرز دوستانه ومحبت آمیز مطرح نماید .
اگر در خانواده ای که تربیت شده ایم ارتباط محبت آمیز و صادقانه وجود داشته باشد ، می توانیم ارتباط موفق را به عنوان بخشی از طبیعت خود به ارمغان داشته باشیم . اما در نسلهای گذشته ، ارتباط محبت آمیز معمولاً به مفهوم اجتناب از ابراز احساسات منفی بود .
برداشتها به گونه ای بود که احساسات منفی یک بیماری خجالت آور هستند که باید از بروز دادن آنها به هر شکل ونوعی احتراز نمود .
در خانواده های کمتر (متمدن ) ارتباط محبت آمیز توجیه احساسات منفی از طریق مجازاتهای جسمانی ، فریاد کشیدن ، کتک زدن ، ، شلاق زدن وانواع ناسزا گویی ها بود وهمه اینها به نام تلاش برای کمک به فرزندان برای تمیز دادن درست از نادرست توجیه می شد . اگر پدر ومادر ارتباط محبت آمیز را بدون سرکوب احساسات منفی آموخته بودند ، ما در کودکی می توانستیم به راحتی واکنش های منفی خود را از طریق آزمایش وخطا کشف وبررسی کنیم . به کمک الگوهای مثبت می توانستیم راه صحیح مخابره احساسات دشوار را بیاموزیم .
در نتیجه 18 سال آزمایش وخطا در ابراز احساسات خود به تدریج می آموختیم که احساسات خود را به طرزی محترمانه ومناسب ابراز کنیم . ( گری ترجمه انتظاری1384)
عکس العمل انسانها ، به چگونگی احساسات آنها نسبت به یکدیگر بستگی دارد وحمایت وپذیرش غیر شرطی موجب می گردد که انسان آنچه را در درون دارد بازگو کند .( شفیع آبادی ، 1375 )
هر فردی تنها کسی است که احساس خود را می شناسد ومی داند تا چه حد احساساتش از لحظه ای به لحظه دیگر عوض می شود . هر یک از افراد در طی بیست وچهار ساعت احساسات از قبیل ، یاس ، عشق ، ناامیدی ، اغتشاش ، آشفتگی ، عصبانیت ، لذت ، غمگینی ونفرت را تجربه می کند و جالب تر اینکه شاید تجربه افراد دیگر با تجربه های دیگران یکسان باشد اما نتــایج حاصله از آن تجربه ها متفاوت می باشد . (میلر و همکاران، ترجمه : بهاری 1385 )
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازده سهام وتجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
بازده سهام
- مقدمه
بیان فرایند سرمایهگذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایهگذاری است در این حالت فعالیتهای مربوط به فرایند تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران که بر روی تصمیمگیری آنها تأثیر میگذارد مورد بررسی قرار میگیرد.
در سالهای اخیر سهام عادی نسبت به پسانداز و اوراق قرضه از بازده بالایی برخودار بودهاست. آیا در این حالت همه سرمایهگذاران برای کسب بازده بیشتر در سهام عادی سرمایهگذاری میکنند؟
جواب این سؤال این است که بازده بالا همواره ریسک بالایی نیز به دنبال دارد و تمامی تصمیمات سرمایهگذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرد. بنابراین، اولین کار بررسی رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری و تعیین روابطی است که میان آنها وجود دارد.
با توجه به اهداف سازمان یا فرد سرمایهگذار فرایند تصمیمگیری بطور سنتی در یک فرایند دو مرحلهای صورت میگیرد:
1- تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
2- مدیریت پرتفوی
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار شامل ارزشیابی اوراق بهادار است در حالیکه مدیریت پرتفوی شامل مدیریت مجموعه سرمایهگذاری یک سرمایهگذار در قالب پرتفوی (مجموعه داراییها) با ویژگیهایی منحصر به فروش میباشد.
آخرین مرحله، بررسی عوامل مهم بیرونی است که امروزه بر روی تصمیمات سرمایهگذاران تأثیر میگذارند.
تحقیق حاضر بر روی مرحله اول فرایند تصمیمگیری یعنی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار تمرکز دارد. لذا جهت انجام صحیح تصمیم و عبور موفقیتآمیز از مرحله اول بایستی مؤلفههای تأثیرگذار را شناسایی و تجزیه و تحلیل نمود و در نهایت، با درک صحیح از مؤلفهها و شرایط مهم، تصمیم درست را اتخاذ نمود. لذا سرمایهگذار جهت اتخاذ تصمیم صحیح بایستی مؤلفههایی همچون بازار سرمایه، بازده، ریسک، مدلهای ارزیابی مورد استفاده و اطلاعات جانبی مالی که مؤید تصمیم صحیح سرمایهگذار میباشند را درک نماید و با لحاظ و شناخت کامل این مؤلفهها سرمایهگذاریهای خود را انجام دهد لیکن ما در ادامه بحث مؤلفههای تأثیرگذار را به تفضیل بحث میکنیم تا زمینه لازم را جهت موضوع اصلی تحقیق آماده نماییم.
1-1-2- بازارهای سرمایه:
شرکتهای بازرگانی برای تامین مالی فعالیتهای خود به حجم بالایی از سرمایه نیاز دارند این شرکتها برای اینکه بتوانند رشد و توسعه یابند، نیازمند سرمایهگذاری بالایی هستند واضح است که تأمین این میزان سرمایه در زمان محدودی میسر نیست و بایستی از محل دیگری تأمین شود. دولتها و شرکتها نیز به منظور ارائه بهتر خدمات و کالاها به مردم نیازمند این هستند که حجم بالایی پول، وام بگیرند. بازارهای سرمایه این امکان را برای شرکتها و دولتها فراهم میسازند که آنها بتوانند از طریق فروش اوراق بهادار نیازهای خود را برطرف سازند. سرمایهگذاران نیز از طریق خرید این اوراق بهادار بازده خود را افزایش میدهند.
بازارهای اولیه در صورتی که بتوانند به نحو صحیح عمل کنند میتوانند برای اقتصاد سرمایهداری کاملاً مفید باشند برای اینکه این بازارها کانال مناسبی را برای سرمایهگذاران و وامگیرندگان ایجاد میکنند. به علاوه این بازارها باعث میشوند سرمایهها به سمت کسانی سوق پیدا کند که توان استفاده از پول و سرمایه را دارند.
در واقع وظیفه مهم یک بازار سرمایه تخصیص بهینه منابع است. به بازارهای اوراق بهاداری که این ویژگی را داشته باشند کارایی تخصیص گفته میشود.
به عبارت دیگر یک بازار کارای عملیاتی بازاری است که در آن هزینه مبادله خدمات با حداقل قیمت صورت گیرد. بازارهای اولیه بدون وجود بازارهای ثانویه نمیتوانند به خوبی فعالیت کنند. سرمایهگذاری که اوراق بهاداری را خریداری میکند در صورتیکه تمایل نداشته باشد آن را تا موعد سررسید نگهداری کند باید بتواند به راحتی و با کمترین هزینه بفروشد.
وجود بازارهای ثانویه فعال این اطمینان را برای خریداران اوراق بهادار اولیه فراهم میسازد که آنها بتوانند در هر موقعی که بخواهند اوراق بهادار خود را در بازار بفروشند. البته این چنین فروشی میتواند همراه با زیان نیز باشد. البته این میزان زیان بهتر از آن است که سرمایهگذار اصلاً نتواند اوراق بهادار خود را بفروشد.
1-1-1-2- بازارهای اولیه
بازار اولیه بازاری است که در آن وام گیرنده اوراق بهادار جدیدی را منتشر میکند و در ازای وجه نقد به سرمایهگذار (خریدار) میفروشد:
برای مثال فروشهای جدید اوراق مشارکت، یا سهام شرکت ایبیام در ایالات متحده در بازارهای اولیه اتفاق میافتد. منتشرکننده این اوراق بهادار در ازای فروش اوراق بهادار جدید خود وجه نقد دریافت میکند. از طرفی عرضهکنندگان سرمایه پراکنده هستند و دستیابی به آنها مستلزم وجود سازمان خاصی است. بنابراین منتشرکنندگان در خصوص اوراق بهادار جدید به موسسات تأمین سرمایه رجوع میکنند. مؤسسات تأمین سرمایه علاوه بر کمک به شرکتها، در طراحی و فروش اوراق بهادار، در بازارهای اولیه و ثانویه نیز مشخص هستند.