دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 46 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مقدمه:
ازدواج یکى از اساسى ترین و در عین حال حساس ترین مراحل زندگى انسان به شمار مى رود. انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودى خویش و وابستگى به غیر، در پاسخ به نیازهاى درونى و بیرونى خود همواره از فردگرایى گریزان بوده است. حتى انسان بدوى نیز بى نیاز از زندگى مشترک(خانوادگى و گروهى) نبود. ازدواج اصلى ترین و عالى ترین نمود این پاسخ است و مظهرى از قانون گروه گرایى اوست.(به نقل از برهانی،1389)
تعریف ازدواج:
معمولا جامعه را در تقسیم بندی اولیه به چند نهاد اصلی تقسیم می کنند ازجمله:
1-نهاد خانواده
2-نهاد دین
3-نهاد علم
4-نهاد حکومت
5-نهاد دین و...
از میان این ها نهاد خانواده یکی از مهم ترین نهاد های اجتماعی است که با ازدواج شروع می شود.(صادقی،1384).ازدواج مهم ترین پیوندی است که بین دو نفر روی می دهد و سراغاز شکل گیری یک کانون حمایتی-عاطفی است که در کیفیت زندگی افراد و تربیت نسل های بعدی نقش حیاتی دارد.در واقع ازدواج در زمره ی پیچیده ترین روابط انسانی است که برخوردی شگفت انگیز میان فرهنگ و طبیعت یا قواعد اجتماعی و کشش جنسی است.(میرز،ماراتیل و تینگر،2005،به نقل ازمحسن زاده،1389)
اهمیت ازدواج:
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 26 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 1034 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
اهداف پاورپوینت تهیه شده:
اهمیت خانواده را توضیح دهد اهداف اساسی خانواده را تعیین نماید.
تعاریف خانواده را از دیدگاه های مختلف شرح دهد.
خصوصیات خانواده را ذکر نماید.
ویژگی های انواع خانواده را توصیف نمایند.
تشابهات و تفاوت های دو مدل در بررسی خانواده را با هم مقایسه کند.
تاثیر ژنوگرام و اکومپ در بررسی خانواده را بطور خلاصه شرح دهد.
موانع پرستاری خانواده را شرح دهد
اهمیت خانواده
هسته مرکزی اجتماع
پایه و اساس سلامت جامعه
مولد نیروی انسانی و سایر نهادهای اجتماعی
کوچکترین واحد اجتماعی (انتقال ارزشهای جامعه)
یک نظام اجتماعی و طبیعی با ویژگی خاص
کانون رشد و تعالی انسان
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 29 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 92 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
مهارتهای روانشناسی 65 ص
مهارت از بین بردن تردیدها
تعریف:
انسان ها برای تغییرات نیاز دارند ابتدا خود را بشناسند، در صفات مذموم خود را بشناسند و بپذیرند که موجودی مذموم هستند تا بتواند در رفع زمام خود، موفق باشند و سپس در مرحلهی بعدی با ثبات و استحکام قدم در راه گذاشته، با عزمی استوار، تیشه به ریشهی صفات ناپسند خود بزنند. شاید بتوان تردید را شوم ترین و بدترین پدیدهی روانی داشت و از طرفی مهارت بدست آوردن تثبیت را بزرگترین مهارت داشت: تثبیت ها، زمینه های تغییرات و دگرگونی هاست.
این تردد عقبهی راه حق است |
ای خنک آن را که پایش مطلق است |
بی تردد می رود در راه راست |
ره نمی دانی، بجو گامش کجاست؟ |
سوم 491-488
تردیدها اضطراب آورند، و اضطرابات، پریشانی و پژمردگی می آورند.
در تردد هر که او آشفته است |
حق به گوش او سعی گفته است |
تا کند محبوبش انورد گمان |
کامل کنم کو گفت؟ یا خود ضد آن |
اول 1457-1456
تردیدها، وسوسهی شیطانی است، در نتیجه همان گونه که نباید به وسوسههای شیطانی توجه کرد، به تردیدها هم نباید توجه نشان داد:
بر زند برپات فعلی ز اشتباه |
که بمانی تو ز درد آن به ز راه |
فعل او هست آن تردد در دو کار |
این کنم یا آن کنم؟ همین هوش دار |
آن بکن که هست مختار نبی |
آن مکن که کرد مجنون وصی |
پنجم 163-161
شک و تردید، می تواند وسوسه باشد، از طرفی عاملی برای جهت وجود یافتن و کاوش است و از طرفی دیگر می تواند مخرب باشد و انسان را از هر جواب و کاوشی بازدارد. و این امر به زمینه های درونی انسان بر می گردد بدین معنی که اگر شک و تردید را عاملی برای یافن و دانستن قرار دهد همیشه در تکامل و پیشروی خواهد بود و اگر این شک و تردید مابقی باشد که هر چه را می داند، بر اساس شک خود، باطل بداند و بدنبال یافتن درست و درستیها نرود ویرانگر و نابود کننده است. پس رشک و تردیدی تواند اساس ایمان باشد، ایمان واقعی به نظر مولانا به شک و تردید می تواند یک عمل مستمر و پوینده باشند.
شک و تردید فقط برای انسانهای معمولی نیست، حتی اولیاء و مقربین هم به شک و تردید دچار می شوند، اما تفاوت رویکرد این دو انسان، به علت قرار گرفتن در دو وادی و مرحلهی مختلف است. به طور کلی می توان گفت شک همیشه برانگیزاننده است و محرک و مشوق به دانستن و یا طرد کردن و ابطال دانسته های پیشین، پس شک همیشه می تواند پیش برنده باشد، حتی اگر باعث شود که انسان به خوانده ها و شنیده ها نیز، به طور کامل اعتماد ننماید، باز هم سازنده خودهد بود زیرا باعث می شود در همان یافته ها، عمیق تر بنگرد و تحلیل و تجزیه نماید:
گر نخواهی در تردد هوش جان |
کم فشار این پبنه اندر گوش جان |
تا کنی فهم آن معماهاش را |
تا کنی ادراک رمز و فاش را |
اول 1460-1459
مهمترین مواردی که مولانا دربارهی شک و تردید عنوان می کند عبارتند از:
- شک عقبه راه حق و زمینه ساز یأس و تنهایی است. (3 : 493-488)
- پرهیز از سئوال و جواب و اعتراض، زیرا پرسشگری حجاب اندیشهی آدمی است (همان، 1876-1847)
- تنها زداینده شک و تردید ایمان آوردن و یقین به امور نفسی است. (همان، 45-39)
- مولانا سه اصل را عامل گرایش به شک و تردید می داند: دم غنیمتی، یأس گرایی و لجاجت (همان، 95-4786)
- انسان نباید به امور مافوق ادراک خود با تردید بنگرد، این تردید حاصل عجز انسان از ادراک ماهیت و حقیقت هستی است.[1] (همان، 57-3635)
تردید مادر انسان مانع از ابتکار عمل می شود افراد تردید کننده دارای توقعاتی سطح پایین در مورد تجارب لذت بخش و موفقیت آمیز هستند. آنها میل دارند تعاملات اجتماعی را تنش زا تفسیر می کنند و به آینده امیدوارانه نگاه نمی کنند. افراد تردید کننده دارای احتیاطی بیش از حد لازم هستند. بنابراین از عبارات خود تحقیر کننده استفاده می کنند ؟ منفعل و دنبالهرو و مضطرب هستند و از استرس و نارضایتی از مقالات اجتماعی خود به رنج میبرند.[2]
|
مولانا مهارت از بین بردن تردیدها را از سه بعد تبیین می نماید:
تردید سازنده:
سخن مولانا این است که همهی تردیدها، مخرب نییست، بلکه تردید می تواند برای انسان سازنده باشد.
مولانا در داستانی بسیار زیبا از صحبت جغدان و باز صحبت می کند. جغدان، باز را مجرم می شناسند چرا که باز مسکن آنان را ویرانه می خواند و شک و تردید درون آنان می افکند.
که برای یادآوری ز آن دیار |
باز قصر و ساعد آن شهریار |
دروه جغدان فضولی می کن |
فتنه و تشویش در می افکن |
مسکن ما را که شود شک ؟؟ |
تو فرا به خوانی و نام حقیر |
وهم و رسوایی در ایشان می کنی |
نام این فردوس ویران می کنی |
ششم 963 ، 961-959
باز عامل شک و تردید در جغدان می شود و خیال راحت آنان را بر میآشوبد، و مسکن آنان را ویرانه می خواند. این شک و تردید می تواند سازنده و ؟؟ می باشد. برای پایین مکان والا و متعالی.
تبعات و نتایج تردیدها:
مولانا عقیده دارد که اگر تردیدها سازنده نباشد، می تواند نتایجی منفی به بار آورده انسان برای تبعات انجام این کار باید اندیشه ای استوار داشته باشد، تردیدها و ترددها مانعی بزرگ برای ایجاد تغییرات است بنابراین، باید تردیدها از بین بروند؟
این تردد حبس و زندانی بود |
که بنگذار که جان سویی رود |
این تردد عقبهی راه حق است |
ای خنک آن را که ؟ مطلق است. |
سوم 490-488
تردید عزم انسان را برای یادگیری و تفسیر ضعیف می کند. تردیدها، انسان را همیشه به سر دو راهی قرار می دهند. بنابراین یکی از مهارتهای انسانی این است که سعی کند در عقیده و نظر خود، تثبیت نظر داشته باشد.
جذب یک راههی صراط مستقیم |
به زد و راه تردد ای کریم[3] |
ششم 204
38-2- مهارت از بین بردن حیرت ها
تعریف:
حیرت هم در اندیشهی مولانا، به نوعی سرگشتگی است و دو سو به و دو وجود دارد از سویی سازنده است و از سویی مخرب است. سخن این است که باید بین شیفتگی زدگی نسبت به باورها و یافته ها و طرد تمامی آنها، تمیز قائل شود. که هر دو از آفات معرفتی و تفکر انسانی است.
گه چنین بنماید و گه ضد این |
جز که حیرانی نباشد کار دین |
اول 312
این ضدها و اختلافات، برای انسان های پویا، مراحل مقدماتی رسیدن به یقین و شتاب است که روزی زندگی خوب است. مولانا میان شکاکیت و حزم و تردید تفاوت، قائل است و شرط آزادی و رهایی است انسان را در این می داند که در مواردی ؟ ظن و گمان بد باشد.