دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
مقاله بررسی تئوری حسابداری (2) در 16 صفحه ورد قابل ویرایش
در سال 1987 هیات تدوین استانداردهای مالی، تهیه گردش وجوه نقد را الزامی نمود. این صورت مالی جایگزین صورت حساب تغییر در وضعیت مالی گردید. صورت تغییر در وضعیت مالی بر اساس تغییر در داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام تهیه میشد.
در سال 1936 بر اساس APB شماره 3 تهیه صورت تغییر در وضعیت مالی توصیه گردید ولی تهیه آن اجباری نشد. در ابتدای سال 1971 کمسیون بورس اوراق بهادار آمریکا تهیه این صورت مالی را برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس الزامی نمود. در پاسخ به عمل کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا، APB شماره 19 در سال 1971 منتشر شد. این بیانیه جایگزین APB شماره 3 گردید. در نتیجه تهیه صورت تغییرات در وضعیت مالی را الزامی نمود. تهیه صورت جریان وجوه به جای صورت جریان نقد منعکس کنندة تمایل FASB به گزارشگری بر مبنای اصل نقدی به عنوان یک مکمل برای صورت سود و زیان و ترازنامه ای می باشد که بر اساس فرض تعهدی تهیه میشود. صورت جریان وجوه نقد، صورت تغییرات در وضعت مالی وجوهی میباشد که به عنوان وجه نقد طبقهبندی میشود. APB شماره 19 تهیه یکی از 2 صورت فوق را الزامی نمود. بیشتر شرکتها تغییر در وجوه را به عنوان تغییر در سرمایه درگردش در نظر گرفتند و آنرا تهیه نمودند. زیرا صورت گردش وجوه نقد یک حالت ساده و ویژه از صورت تغییر در وضعیت مالی میباشد.
این فصل با تجزیه و تحلیل منطق زیربنایی صورت تغییر در وضعیت مالی شروع میشود.
همچنین تحقیقات تجربی و تئوریکی در این فصل بررسی میشود:
منطق زیربنایی تهیه صورت تغییرات در وضعیت مالی:
APB شماره 19 اهداف گزارشگری صورت تغییر در وضعیت مالی را به شرح زیر بیان میدارد.
1- افشای کامل تغییر در وضعیت مالی.
2- تلخیص فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی.
3- گزارش جریان وجوه حاصل از فعالیتهای عملیاتی.
این اهداف مستقیماً از صورت سود و زیان و ترازنامة مقایسهای بدست میآید زیر این اطلاعات در این دو صورت مالی قرار دارد. بنابراین اطلاعات جدیدی در صورت تغییر در وضعیت مالی گزارش میشود هر چند این اطلاعات به صورت معاملات خلاصه شدهای که در صورت سود و زیان و ترازنامه مقایسه ای ارائه شده است گزارش میشود. به عبارت دیگر صورت تغییر در وضعیت مالی روش دیگری برای طبقهبندی و گزارشگری معاملات نسبت به آنچه که در ترازنامه و سود وزیان وجود دارد ارائه مینماید ولی با توجه به اینکه صورت تغییرات در وجوه نقد بر اساس تعریف و اندازهگیری عناصر مربوط به ترازنامه و سود و زیان تهیه شده است، لذا این صورت ممکن است به عنوان مشتقی از صورتهای مالی نامیده شود. منطق زیربنایی این صورت میتواند به صورت بدهکاری معاملات = بستانکاری معاملات باشد.
دو بخش برابر در صورت تغییر در وضعیت مالی وجود دارد که به عنوان منابع و مصارف نامیده میشود. منابع به عنوان بستانکار معاملات تعریف میشود بستانکاران معاملات از افزایش بدهیها و حقوق صاحبان سهام معرف یک سرمایه جدید و در دسترس برای شرکت از محل منابع خارج شرکت از قبیل صدور سهام، استقراض و همچنین منابع داخل شرکت از قبیل سود خالص است. عایدات پس از واگذاری دارائیها ( کسورت دارائیها) و همچنین دیگر منابع داخلی قابل دسترس برای شرکت ایجاد مینماید.
مصارف به عنوان بدهکاران معاملات تعریف میشود. بدهکاران معاملات از کاهش در بدهیها و حقوق صاحبان سهام و افزایش در داراییها ناشی میشود. کاهش در بدهیها و حقوق صاحبان سهام معرف کاهش در سرمایه شرکت میباشد.
جدول 1-11
شکل استاندارد صورت تغییرات در وضعیت مالی
منابع ( بستانکار معاملات)
1- افزایش در جریان وجوه نقد ناشی از :
الف- سود خالص
ب- منابع دیگر
2- دیگر منابع
3- کاهش در ماندة وجوه برای یک دوره در صورت وجود.
مصارف ( بدهکار معاملات )
1- کاهش در جریان وجوه نقد ناشی از:
الف- زیان خالص
ب- حاصل از منابع دیگر
2- دیگر مصارف
3- افزایش در مانده وجوه برای یک دوره در صورت وجود
این دو نوع از معاملات شامل تسویه بدهی کاهش در سرمایه مربوط به مواردی از قبیل خرید خزانه، پرداخت سود سهام و زیان خالص میباشد. افزایش در داراییها معرف یک سرمایه گذاری جدید به عنوان یک منبع مالی برای شرکت میباشد. در همة حالات منابع در دسترس شرکت در نتیجه معاملات بدهکار کاهش مییابد.
ساختار اصلی معادله 1-11 تشکیل دهندة منطق صورت تغییر در وضعیت مالی میباشد و لیکن صورت تغییرات در وضعیت مالی ادامه دهندة صورت جریان وجوه میباشد. در یک صورت جریان وجوه اقلام ترازنامه به عنوان بخشی از آنچه که توازن وجوه نامیده میشود تعریف میشود. هدف صورت گردش وج.ه نشان دادن چگونگی افزایش در حسابهای وجوه ناشی از درآمد و دیگر منابع و کاهش ناشی از زیان و دیگر مصارف میباشد. مفهوم جریان وجوه معرف منابع قابل استفاده و در دسترس و نقد شرکت میباشد. لذا صورت گردش وجوه به صورت وجوه مربوط به فعالیت عملیاتی نزدکتر است تا به حسابدرای تعهدی.
صورت جریان وجوه ساختار صورت تغییرات در وضعیت مالی اثر گذاشت. در هر دو بخش منایع و مصارف در صورت تغییر در وضعیت مالی معاملات به بخشهای تأثیرگذار بر روی وجوه و بخشهای تأثیرگذار بر روی حسابها طبقهبندی شده است. اثر سود خالص بر روی مانده وجوه جداگانه گزارش میشود. این ساختار پیچیدة تغییر در صورت وضعیت مالی در شکل 1-11 بیان شده است. ذکر این نکته ضروری است که منطق اصلی در معادله 1-11 بیان شده است. شکل پیچیدهتر جدول 1-11 تنها یک روش مفصل از طبقهبندی بدهکاران و بستانکاران معاملات و قرار دادن جریان وجوه به سوی صورت تغییرات در وضعیت مالی معرف توسعه اطلاعات گزارش شده میباشد. صورت جریان وجوه از معاملات 1- الف) و 1- ب) تشکیل شده است.
معاملاتی که بر روی حسابهای وجوه تأثیری ندارند حذف شدهاند. نتیجه این امر گزارش تغییر در ماندة وجوه و چگونگی ایجاد این تغییرات بود. تأکید بر گزارشگری جریان وجوه بیشتر بر روی نقدینگی متمرکز شده است. با افزودن معاملات شماره 2 در شکل 1-11 یک جمع بندی جامع از کلیه تغییرات در وضعیت مالی حاصل می شود و فقط به حسابهای ماندة وجوه خلاصه نمیشود. این روش را صورت تغییر در وضعیت مالی مینامند. انواع معاملاتی که در قسمت شماره 2 شکل 1-11 نشان داده شده است شامل فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی میشود که بر روی حسابهای وجوه نقد اثری ندارند.
الزامات صورت گردش وجوه نقد:
ساختار صورت گردش وجوه نقد، دریافتها و پرداختهای نقدی را به فعالیتهای عملیاتی و سرمایهگذاری و تأمین مالی طبقهبندی میکند. این طبقهبندی با چارچوب منابع و مصارف در صورت تغییرات در وضعیت مالی مطابقت دارد و لیکن روش طبقهبندی در 3 طبقه به وضوح جریانات نقدی را به اقلام مربوط به خالص جریانهای عملیاتی، جریانهای تأمین مالی و جریانهای سرمایهگذاری تفکیک میکند. در مقایسه ساختار منابع و مصارف با صورت گردش وجوه نقد، روش منابع و مصارف به روابط بدهکاری و بستانکاری حسابداری شکل 1-11 میپردازد. وجه نقد به عنوان نقد در دسترس – وجوه بین راهی و معادل وجه نقد میباشد. معادل وجه نقد سرمایهگذاریهای با نقدینگی بالایی میباشد که قابل تبدیل به مقدار مشخصی از وجه نقد میباشد و دارای تاریخ سررسید کوتاه مدتی میباشد ( عموماً تاریخ سر رسید اولیه آن 3 ماه و کمتر از آن میباشد) مشابه APB شماره 19 در صورت گردش وجوه نقد اقلام غیر نقدی مربوط به معاملات سرمایهگذاری و تأمین مالی را به عنوان یک مکمل برای صورت گردش وجوه نقد در یک جدول و فرمت مشخص افشاء میشود.
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
مقاله بررسی تئوری یادگیری و انواع آن در 50 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه ?
?-یادگیری سازمانی ?
?-?- انواع مختلف تئوریهای یادگیری ?
?-?-?- تئوری یادگیری فردی ?
?-?-?- تئوری یادگیری تیمی ?
?-?-?- تئوری یادگیری سازمانی ?
?-?- یاتدگیری درون سازمانی و یادگیری سازمانی ??
?-?-?- یادگیری سازمانی ??
توسعه ی یک بیک ??
?-?-?- یادگیری درون سازمانی ??
?-?- سه سطح یادگیری سازمانی ??
?-?-?- یادگیری تک حلقه ای و یادگیری تنظیمی ??
?-?-?- یادگیری دو حلقهای یا یادگیری متغییر ??
?-?-?- یادگیری ثانوی یا یادگیری یادگیری (Deutero – Learning) 25
2-4- فاکتورهای اولیهی یادگیرزی سازمانی ??
?-?-?- فرصتها بعنوان فاکتورهای اولیه برای یادگیری سازمانی ??
?-?-?- تهدیدیها بعنوان فاکتورهای اولیه برای یادگیری سازمانی ??
?-?-?- اشخاص بعنوان فاکتورهای اولیه یادگیری سازمانی ??
?-?- فاکتورهای بازدارنده و تحریک کننده یادگیری سازمانی. ??
?-?-?- فاکتورهای تقویت کننده یادگیری سازمانی ??
(?) تنوع در تفکرات (Thinking in alternatives) 30
(3) ترویج و گسترش آزمایش (Promoting of experimentation) 31
2-5-2- فاکتورهای مانع یادگیری سازمانی ??
?-?- حافظه سازمانی (Organizational Memory) 34
2-6-1- دیدگاههایی در مورد حافظه سازمانی ??
?-?-?- تعریف حافظه سازمانی ??
?-?-?- چرخههای اولیهی یادگیری سازمانی ??
?-?-?- چرخههای پیشرفته یادگیری سازمانی ??
?-?-?- چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه ??
?-?-?- بحث و انتخاب فلسفه تحقیق ??
?-?-?- بحث و انتخاب روش تحقیق ??
?-?- روش تحقیق تجربی ??
?-?-?- رویه تحقیق اولیه ??
?-?-?- مصاحبه های اکتشافی با تامین کنندگان قطعات خودرو ??
?-?-?- بررسی پرسشنامه ??
?-?-?-?- تشریح فرضیه ی اول ??
?-?-?-?- تشریح فرضیه دوم ??
?-?-?-?- عملیاتی کردن موارد و طراحی پرسشنامه ??
?-?-?- مصاحبه های ژرف نگر با تامین کننده های منتخب ??
]مقدمه[
این متن بر دو نظریه اصلی تمرکز دارد. نظریه اول (H1) مربوط می شود به یادگیری درون سازمانی (intra - organizational learning) که بر اثرات شاخصهای سازمان یادگیرنده در تأمین کنندگان بریتانیایی بر یادگیری سازمانی حاصله شان تاکید دارد.
نظریه (فرضیه) دوم (H2) در مورد یادگیری (بین سازمانی) است inter-organization learning که بر این مضوع تاکید دارد که شاخص های سازمان یادگیرنده بصورت برجسته ای از برخی اشکال ارتباط میان خودروسازان و تامین کنندگان حاصل می شود.
شاخص های سازمان یادگیرنده: کار سیستمی و یادگیری سیستمی – جریان آزاد افقی و عمودی اطلاعات
تعلیم و ترذبیت تمام نیروهای کاری – تفکر سیستماتیک و مدلهای ذهنی – سیستم پاداش یادگیری برای کارکنان بهبود مستمر کار – لابراتوارهای یادیگیری و آزمایش های ثابت – مدیریت مشارکتی و مدریت سلسله مراتبی نامتمرکز انعطاف پذیری شرکت – استراتژی و کارکنان – فرهنگ یادیگری
]2[-پادگیری سازمانی
سه نوع اصلی تئوری یادگیری: یادگیری فردی، تیم و سازمانی
2-1- انواع مختلف تئوریهای یادگیری
دیکشنری آکسفورد واژه «یادگیری» را چنی تعریف می کند: «بدست آوردن دانش یا مهارت بوسیله ترمین، مطالعه یا تفکر» ولی یادگیری یک فرد و یادگیری یک سازمان یکسان نیستند. بنابراین در ادامه به تشریح تئوری های یادگیری شخصی، یادگیری گروهی و یادگیری سازمانی می پردازیم:
2-1-1- تئوری یادگیری فردی:
تعریف ذکر شده در مورد یادگیری معمولاً در مورد یادگیری فردی بکار می رود. شناخته شده ترین و پرکاربردترین تعریف در مورد یادگیری فردی تعریفی است که هیلیگارد و باور (Hiligard & Bower) بیان می کند:
«ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ»
برای درک بهتر یادگیری فردی، سه رویه کلی تئوریهای یادگیری فردی ارائه می شوند:
(1) تئوری یادگیری کلاسیک
(2) تئوری یادگیری رفتاری (behaviounstic)
(3) تئوری یادگیری معرفتی (Cegnitive)
(1) تئوری یادگیری کلاسیک. در قرن 19 مطرح شد. آن برروی دانش دریافتنی انسان از راه شنیدن متمرکز می شد و به فرآیند دریافت و کسب دانش می پرداخت.
گرچه تئوری یادگیری کلاسیک تنها بر درک گفتاری تمرکز داشت، تئوریهای جدیدی نیز توسعه پیدا کردند که آنها برروی تغییرات رفتارهای قابل مشاهده مطالعه می کردند.
(2) تئوری یادگیری رفتاری. در دهه های 1930 و 1950 نقش اصلی را بر عهده داشت. و آن زمان تمرکز تحقیقات روی تغییر رفتارهای مشاهده شده متمرکز بود. ولی در ارگانیسم یادگیری بعنوان یک جعبه سیاه عمل می کرد.
در یک مدل محرک – پاسخ، محققان در جستجوی قوانینی هستند که از تحریکات و پاسخهای مشاهده شده در ارگانیسم ناشی شده باشند.
سؤال اینست که آیا واکنش های معمول با انگیزه های مثبت قابل تغییر هستند.
رفتارشناسان درگذشته مورد انتقاد قرار گرفته بودند بدلیل غفلت از فرآیند درونی یادگیری.
رفتارشناسان جدید که سعی بر آن داشتند که این فرایند درونی و غیرقابل روئیت را با ساختار نظری شرح دهند تنها بصورت جزئی موفق به آدرس دهی این بخشها شدند.
(3) به کمک تئوری های ادراکی که مهمترین نمونه های آن «پیاگت» بود، دیدگاه جهبه سیاه در یادگیری موضوعات کنار گذاشته شو.
درنتیجه، آگاهی و فرآیند های درک درونی اشخاص، مورد تأکید و تقویت قرار گرفت.
توانایی عمل (کنش) بعنوان ساختار ادراک (توانایی های تفکر و حل مسئله) در فرد، مورد جستجو قرار گرفت. تئوری ادراکی پش زمینه ی علمی فوردی را شکل می دهد.
2-1-2- تئوری یادگیری تیمی:
طبق آنچه پاولوفسکی می گوید، یادگیری تیمی نقش حیاتی در انتقال دانش دارد. که با آن دانش یاگیری فردی به دانش سازمانی تبدیل یم شود و پس از آن نی تواند میان دیگر اعضای سازمان نیز به اشتراک گذاشته شود. سنگ (Senge) از این هم فراتر می رود و می گوید:
«اگر تیم ها نتوانند یاد بگیرند، سازمان نخواهد توانست یاد بگیرد»
این ادعا در این جای بحث دارد که تنها با یادگیری تیمی یادگیری سازمانی میسر می شود، که این نگاهی یکطرفه است. و این حقیقت را که فرد می تواند مستقیماً به کل سازمان یاد بدهد و می تواند دانشی را که از کانالهای مختلف ارتباطی بدست آورده توزیع کند، نفی می کند.
اگرچه این مورد ممکن است از دیدگاه دیگر بعنوان بهترین نوع انتقال دانش در شخص معرفی شود. دانش فردی و توانائی های فردی برای یادگیری با یادگیری تیمی درآمیخته که آن کوچکترین واحد سازمانی را در یادگیری سازمانی شکل می دهد.
کارایی به شاخصهای یادگیری فردی وابسته است.
یادگیری تیمی، نقش اصلی را در تبدیل و انتقال یادگیری فردی به یادگیری سازمانی ایفا می کند.
2-1-3- تئوری یادگیری سازمانی:
یکی از نخستین تعاریف یادگیری سازمانی توسط آرگریس (Argyris) ارائه شده که او تنها برروی فرآیند متمرکز شده:
«یادگیری سازمانی یک فرآیند کشف و تصحیح خطاست»
یکسال بعد آرگریس و شاون (Schon & Argyris) تعریف ذیل را ارائه کردند که در آن یادگیری فردی و دانش سازمانی لحاظ شده است:
«یادگیری سازمانی زمانی تحقق پیدا می کند که اعضای سازمان بعنوان عوامل یادگیری در سازمان عمل کنند به تغییرات داخلی و خارجی محیط سازمان پاسخ دهند، خطاها را کشف و تصحیح کنند و نتایج پیشگیری هاشان را در غالب تصاویر شخصی درآورده و در سازمان به اشتراک بگذارند.»
دانکن و ویز (DunCan و Weiss) یک تعریف فشرده تر را ارائه کرده اند که این تعریف هم روی فرآیند تمرکز دارد، هرچند صراحتاً شامل اشخاص نمی شود ولی به دانش سازمانی اشاره می کند:
«یادگیری سازمانی در اینجا بعنوان فرایندی در داخل سازمان تعریف می شود با دانش در باره ارتباط بین عمل نتیجه و تاثیر محیط برروی این روابط»
فیول و لایلس (Lyles & Fiol) تعریف زیر را پیشنهاد می کنند:
«یادگیری سازمانی عبارتست از فرآیند بهبود فعالیت بوسیله دانش و درک بهتر» این تعریف دانش سازمانی را دربر می گیرد ولی در آن افراد بعنوان یادگیری مطرح نمی شوند. این تعریف محدودیتی را برای یادگیری سازمالنی ایجاد می کند که مطابق آن یادگیری سازمانی تنها زماین روی می دهد که فعالیتها و کارها بهبود یافته باشند و نه زمانی که دانش سازمان دچار تغییر شده باشد.
استیتا (Stata) تعریف دیگری دارد که تاکیدش روی دانش سازمانی است:
«ابتدا» یادگیری بوسیله به اشتراک گذاشتن بینش ها، دانش و مدلهای ذهنی اتفاق میفتد در دوم، یادگیری برروی دانش و تجربیات گذشته بنا می شود.»
استیل (Staehle) تعریفی بر مبنای دانش و شامل سیستم های یادگیری ارائه می دهد:
«یادگیری سازمانی یک توسعه (بیشتر) بر مبنای دانش است که آن با تمامی اعضای سازمان به اشتراک گذارده شده. یک تفاوت بنیادی میان سازمان و افراد اینست که سازمانها کم و بیش بعنوان سیستمهای یادگیری مستقل از فرد توسعه می یابند.
این موضوع ممکن است براحتی مورد سوء تفاهم قرار بگیرد که یادگیری سازمانی می تواند بدون تاثیر متقابل میان سازمان و شخص اتفاق بیافتد.
این نکته در اینجا قابل ذکر است که سیستم های با قاعده (formal) لازمه ی یادگیری سازمانی نیستند و یادگیری سازمانی می تواند در روشهای (informal) نیز بوقوع بپیوندد.
پاولوفسکی (Pawlowsky) تلاش کرد که یک تعریف مرکب بی قاعده از تعارف متفاوت موجود ارائه دهد:
-3-2- یادگیری دو حلقهای یا یادگیری متغییر
آرگریس وشون دومین سطح یادگیری سازمانی را یادگیری دوحلقهای (double-loop learning)مینامند که میتواند یادگیری (change learning) نیز گفته میشود.
یادگیری دوحلقهای زمانی رخ میدهد که مقادیر حاکم پرسیده شده و تغییر کند، زیرا تنظیمات فرآیندیادگیری با فرآیند تک حلقهای هیچگاه مافی نبوده اسنت. بنابراین، مقادیر حاکم، معیارهای اساسیسیاستها و اهداف سازمان اصلاح میشوند، که آنها فعالیتها را بسوی یک صورت ممکن متفاوت هدایتمیکنند. (شکل 3-2)
این مسئله که کدام تئوری جدید پذیرفته شده، اغلب بستگی به این دارد که در یک سازمان چه ایدهرقابتی وجود دارد. در همه موارد، توانایی حل مسئله یک سازمان مانند افزایش مداوم یادگیریدوحلقهای است که رخ میدهد. از این رو، یادگیری دوحلقهای را یک حلقهای اصلاح کننده (تعدیلکننده) نیز میتوانیم بگوییم.
طبق نظر استل (Staehle) حل مسئله متناوب بشرطی شانس پذیرفته شدن دارد که اعضای سازمان باورکنند که بوسیله آن میتوانند بسیار آسانتر به اهدافشان برسند.
شانس برای تغییر در نمونه به اندازهی اختلاف میان نتایج خواسته شده و نتایج واقعی، افزایش پیدامیکند. این بدان معنی است که اگر یادگیری تک حلقهای به اندازه کافی برای رسیدن به اهداف یاحداقل اهداف طولانمی نبود، مقادیر حاکم در قالب یادگیری دوحلقهای تغییرز میکنند.
هر دو نوع یادگیری سازمانی میتواند بوسیلهی یادگیری ثانوی تحلیل شود.
2-3-3- یادگیری ثانوی یا یادگیری یادگیری (Deutero - Learning)
]زیرنویس: کلمه "Deutero" از کلمه یونانی "Seutepos" آمده بمعنی «دومین» است[
]زیرنویس: هدبرگ (Hedberg) و اولریخ (Ulrich) در کارهایشان یادگیری دوحلقهای و یادگیری ثانویرا یکسان درنظر گرفتهاند که صحیح نیست[
سویمن و بالاترین سطح یادگیری سازمانی در مدل یادگیری سازمانی آرگریس و شون یادگیری ثانویاست که میتواند یادگیری یادگیری نیز گفته شود.
یادگیری ثانوی، بعنوان فرتآیندی تعریف میشود که در آن یادگیری تک حلقهای و یادگیری دوحلقهایمورد توجه قرار گرفته (زیر نظر بوده) و بوسیله حداقل یک مشاهده کننده منعکس میشود.
یادگیری ثانوی یادگیری و بهبود فرآیند یادیگیری سازمانی را در سطح تک حلقهای و (یا) دوحلقهایممکن میسازد.
انعکاس کامل زمینهی یادگیری، رفع موانع یادگیری و افزایش مکانیسمهای پشتیبان یادگیری براییادگیری سازمانی موفق ضروری است.
آگریس و شون اعتراف میکنند که یادگیری سازمانی معمولاً به یادگیری تک حلقهای محدود شده و بایادگیری دوحلقهای درگیر نمیشود. آنها همچنین میگویند یادگیری ثانوی غالباً برای بازتاب در موردیادگیری تک حلقهای مورد استفاده قرار میگیرد و نه دو حلقهای.
یک کاربرد عملی سه سطح متفاوت یادگیری میتواند سازمانهای اروپایی باشند که خرابیها و ضایعاتزیادی در محصولاتشان یافت میشود.
2-7-3- چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه
سومین گروع چرخه های یادگیری پیشرفته با حافظه گفته می شوند، زیرا هم عمل و یادگیری سازمانی و هم فردی را دربر می گیرند، این گروه همچنین شامل دانش سازمانی نیز می شوند.
مولر – استرونس (Muller-Strevens) و Pautzke مدلی ارائه کرده اند که شامل گامهای کسب دانش است. فرآیند یادگیری با یک «عمل» که بسو.ی یادگیری فردی هدایت می کند انجام می گیرد که بر مبنای «تجربه» فردی یا احساس تفاوت در محیط است.
در طول فرآیند «یادگیری جمعی» دانش فردی تبدیل به دانش سازمانی میشود.
این مدل یک ضعف آکار دارد و آن اینست که همانطور که تجربه در تیم نمی تواند بدست آید یادگیری هم بطور فردی اتفاق نمی افتد.
مدلی که بوسیله ی نوناکا و تاکوچی ارائه شده «مدل فرآیند خلق دانش سازمانی پنج فازی» گفته می شود. مدل بر پایه ی مارپیچ خلق دانش سازمانی بنا شده است.
که از دو بعد استفاده می کند: معرفت شناسی epistemological و وجودشناسی ontological
جنبه ی معرفت شناسی، تفاوت میان دانش تلویحی و دانش آشکار را بعنوان مشخصه ی کلیدی دارد. و شامل حرکت میان روشها و سبکهای متفاوت تبدیل دانش است.
این با مد (1) اجتماعی سازی (Socialization)شروع می شود (پی سازی) امتداد می یابد با (2) برونی سازی (Externalization) (گفتگو یا بازتاب جمعی) سپس (3) ترکیب (Combination) (مرتبط کردن دانش آشکار) و پایان می یابد با (4) میانی سازی (internalization) (یادگیری با عمل) و در اینجا هرچه می تواند از سر گرفته شود.
جنبه ی وجودشناسی بمعنی سطح مختلفی است که خلق دانش در آن بوقوع می پیوندد، از فرد به گروه و به سامان، و حتی درون سازمانی. (که می توانند بعنوان یک سطح فردی جدید دیده شود)
دسته بندی | ریاضی |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 158 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
*مقاله اهمیت امار در پزشکی*
مقدمه:
اولین قدم در توصیف وتحلیل داده های آماری به طور معمول معرفی داده ها به صورت یک جدول یانمودار است. این راه آسانی برای خلاصه کردن داده هاست وبرای خواننده خصوصیات اصلی داده ها را مشخص می کند این طریقه در عمل ، داده ها را در یک شکل منسجم برای خواننده می کند که در غیر این صورت انبوهی از اشکال مبهم در پیش روی وی خواهد بود بدیهی است که نحوه ی ارائه ی دقیق داده ها به موضوع مطالعه ، روشها واهداف تحلیل آماری بستگی دارد.
کسانی که آمار مقدماتی وروشهای محاسباتی آمار را به واداشتن تئوری آمار به کار میبرد اغلب با پرسشهای بیشماری روبرو می شوند. مثلاَ می پرسند«چرا در فورمول واریانس یک نمونه n تایی گاهی n-1 دیده می شود؟»
«چرا معدل یک نمونه ی تصادفی از توزیع نرمال بهترین برآورد برای پارامتر میانگین است؟»« چرا فلان فرض آماری را یک آمار دان رد می کندوآمار دان دیگر رد نمی کند؟» آمار ریاضی یاتئوری آمار به اینگونه پرسشها پاسخ می دهد این تئوری را با وجود ریشه های تاریخی در حقیقت فیشرونیمان در آمار دان برجسته در سالهای 1930 بنا کردند وسپس دیگران دنبال کار آنها را گرفتنددر عصر ما دهها کتاب وصدها مقاله ی ارزنده در زمینه ی آمار ریاضی وکار برد آن در علوم ومهندسی ، علوم پزشکی ، علوم اجتماعی وتربیتی واقتصاد ومدیریت یافته می شود بااین حال پژوهش دربارهی آمار ریاضی ونوآوریهای سودمند برای روشهای آماری همچنان ادامه دارد.
در روش آماری داده ها یعنی اطلاعات عددی درباره امری ، را طبق قواعد خلاصه میکنیم وسپس جدولهای فراوانی وگرافهای آماری ارائه می دهیم در درس امتحان یااصول شانس وقوانین متغیرهای تصادفی آشنایی پیدا می کنیم در آمار ریاضی وبه یک نوع نتیجه گیری بنام( نتیجه گیری آماری) می پردازیم مفهوم آمار واحتمال یا «اندیشه آماری » عبارت است از جمع آوری داده های عددی درباره ی امری وتجزیه وتحلیل آنها بر اساس مدلهای آماری ونتیجه گیری آماری برای ارائه ی نظریه ای درباره ی آن امر در زبان روزانه آمار عبارت است از داده های عددی درباره ی امری که با مشاهدهای متفاوت به دست آمده اند.
اندیشه ی آماری وروش علمی راهم پژوهشگران وهم افراد عادی به کار برده اند ومیبرند .آلبرت انیشتین بابررسی نظریه ی نیوتن وناسازگاری که در آن وجود دارد نظریهی خود را جانشین آن می کند.
در آمار ریاضی آنچه را که به نتیجه گیری آماری مربوط می شود با اسلوب ریاضی وقوانین احتمال وچند ایده مهم آماری مانند تابع را ستنمایی ونسبت راستنمایی بررسی می کنند.
برداشت آماری ، جزئی از یک روند کلی به نام روش علمی است در عصر ما با استفاده ازداده هایی که از راه مشاهده یا آزمایش یا پرسش تهیه می شوند وبه کار بردن روشهای آماری ، پژوهشگران برای کسب معرفت وارائه ی نظریه های جدید در رشتهی خود همواره در تلاش اند.
روش علمی یاروش عاقلانه برای کسب نظریه های جدید وحل مسائل انسانی وعلمی شامل مراحل زیر است.