دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 488 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 106 |
فهرست مطالب
- مقدمه
- تعاریف کارآفرینی
- کارآفرینی سازمانی
- نقشهای کارآفرینان
- ویژگیهای کارآفرینان
- تفاوت کارآفرین با غیرکارآفرین
- تفاوت کارآفرین با مدیر
- دیدگاه فرایندی و مدلهای کارآفرینی
- ارائه مدل کارآفرینی
تعاریف کارآفرین
واژه کارآفرین : از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای متعهد شدن Undertake
نشأت گرفته است .
روند تحول زندگی از دوران غارنشینی تاکنون به شیوههای متفاوتی توصیف شده است؛
اما آنچه که در تمامی تحلیلها مورد توجه قرار گرفته است همانا تقش “ عامل تغییر “
( Change Agent ) یا در واقع همان نیرویی است که پیشرفت مادی را سبب شده است .
امروزه متوجه شدهاند که “ عامل تغییر “ از ابتدا وجود داشته و در آینده نیز نقش آن را
کارآفرینان ایفاء خواهند نمود .
کارآفرِین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق ایجاد یک کسب و کار
( کسب و کار منزل، کسب و کار مجازی ، کسب و کار مغازه یا شرکت یا سازمان)
توأم با منابع و مخاطره و با انگیز مالی و اجتماعی محصول یا خدمت جدید به بازار
ارائه مینماید.
ریچارد کانتیلون-1730Richard Cantillon
اولین فردی بود که این واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را این چنین تعریف کرد:
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری میکند. کارآفرین درهنگام خرید از قیمت نهائی محصولات اطلاع ندارد.
وی عمده فروشان را بعنوان اصلی ترین گروه کارآفرینان محسوب می نمود .
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 18 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 425 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
کارآفرینی سازمانی
مفهوم (( کارآفرینی سازمانی )) احتمالاً برای اولین بار در کشور سوئد به کار گرفته شد ( ویلام [1] ، 2002 ، 2 ) .
در این دهه همراستا با ناکارآمدی فرآیندهای اداری و دیوان سالاری در شرکتها ، فعالیت کارآفرینانه مورد توجه مدیران ارشد شرکتها قرار گرفت و درصدد برآمدند تا چنین فعالیتهایی را در ساختار اداری شرکتها تزریق نمایند ( استیونسون و گامپرت ، 1985 ، 89 )[2] .
در جهان امروز تفکر نوآوری و کارآفرینی و استفاده از آن در سازمانها امری اجتناب ناپذیر است. همانگونه که تولد و مرگ سازمانها به بینش ، بصیرت و توانایی موسسین بستگی دارد ، رشد و بقای آن نیز به عواملی مانند توانایی ، خلاقیت و نوآوری منابع انسانی آنها بستگی دارد. اگر سازمانها نتوانند به تغییرات پاسخ دهند و یا در مقابل تغییرات حالت انفعالی به خود بگیرند از قافله عقب می مانند. به عبارت دیگر شرکتها یا باید به نوآوری و کارآفرینی بپردازند یا محکوم به فنا هستند. بنابراین باید فعالیتهای کارآفرینانه را در شرکتهای کوچک ترویج داد تا به فنا گرفتار نگردند. ( هادی زاده ، 1384 ، 13 و 15 ) .
به طور کلی در تعاریفی که از کارآفرینی ارائه شده است، تفاوتهای مغایر و متناقضی به چشم می خورد. اما بر این نکته اتفاق نظر هست که اصطلاح کارآفرینی دست کم بخشی از کارکرد تصمیم گیری را در جهت هدایت عملیاتی سازمان دربر می گیرد. وجود این تفاوتها نشان دهنده ی گستردگی و اهمیت موضوع است که می تواند از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد و از سوی دیگر نشان دهنده ی پویایی موضوع است که زمینه ی ارائه ی مدلها ، تئوریها و نظرات متفاوتی را فراهم می کند. در این فصل به توضیح و تفسیر هریک از متغیرهای کلیدی کارآفرینی همچون ریسک پذیری ، نوآوری و پیش فعالی ( پیشتازی ) می پردازیم تا درک معقولی از ادبیات مذکور بدست آید و در ادامه نیز به تاریخچه ی آنها می پردازیم.
2-2 کارآفرینی سازمانی :
تعاریف متعدد کارآفرینی سازمانی که در مقالات و کتب مختلف و از دیدگاه صاحب نظران متعدد ارائه شده است، به طور قابل توجهی به هم شباهت دارند. مکنزی و دیکامبو (1986 ) معتقدند که فعالیت کارآفرینانه سازمانی می تواند شامل توسعه ی یک محصول جدید تا ایجاد یک فرآیند اثربخش باشد. جنینگ و یانگ[3] (1990) کارآفرینی سازمانی را به عنوان فرآیند توسعه ی محصولات یا بازارهای جدید تعریف می کنند. کوراتکو[4] و هورنسبای [5] (1990 ) کارآفرینی سازمانی را به عنوان ایجاد کسب و کارهای جدید در درون چارچوب شرکتهای مادر توصیف می کنند. آریلا [6] معتقد است که کارآفرینی سازمانی دارای سه بعد است که عبارتند از نوآوری ، توسعه ی محصولات ، خدمات یا فرآیندهای جدید و ریسک پذیری . از مجموع این تعاریف می توان نتیجه گرفت که کارآفرینی سازمانی عبارت است از : فرآیندی که فعالیتهای سازمانی را به سمت نوآوری ، ریسک پذیری و پیشتازی ( پیش فعالی ) سوق می دهد و می توان گفت که گرایش به کارآفرینی سازمانی در برگیرنده ی همین سه مولفه می باشد. در معنای کلی ، کارآفرینی سازمانی به معنای کارآفرینی در درون سازمان موجود است. به عبارت دیگر نوعی کارآفرینی است که در سازمانها و شرکتها و توسط واحدها و اعضای سازمان برای توسعه کسب و کار شرکت یا سازمان انجام می شود. علت رواج این مفهوم را می توان در نیاز سازمانها به هماهنگی با تغییرات محیط اجتماعی و اقتصادی دانست. این مفهوم شامل نیت ها و رفتارهای یک شرکت یا سازمان ( مانند ریسک پذیری ، نوآوری و پیشتازی ) جهت عزیمت از یک شرایط سنتی به حالتی بهتر می شود ( آنتونیک و پرودان ، 2001 ، ص 495 و 527 ) .
[1]- willame
[2] - Stevenson & Gumpert
1- Jennings & yang
[4] - Kuratko
[5] - Hornsby
[6] - Arila