دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 51 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 189 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مقدمه
نماز در اصطلاح ازنظر فقهی عملی است که دارای ارکان وشرایط خاص است که روزی پنج بار برشخص مکلف واجب است ، رسول خدا فرمودند : « نماز از احکام دین خدا وراه ورسم پیامبران است که رضایت و خشنودی حضرت حق درآن نهفته است . » نمازمیراث تمامی انبیاء است هر پیامبری که مبعوث به رسالت شد.انسانهارابه نمازدعوت کردوبه آن سفارش نمود.نماز کشتی نجات است که همه افراد بخصوص کودکان و نوجوانان ها و جوان ها را از طوفانها و خیزابها عبورمی دهد و به ساحل آرامش و رستگاری می رساند .
اگرچه نماز دارای اهمیت فراوان است، اما برگزار کردن نماز به جماعت اهمیت بیشتر دارد، زیرا نمازجماعت نمادی با ارزش از جامعه مطلوب اسلامی است که عناصری مانند رهبری، اتحاد و نظم را دربر می گیرد. بنابراین، مطالعه نماز جماعت و حکمتهای فراوانی که در آن نهفته، حایز اهمیت است. در دین ما نماز به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد .
بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند اما آنچه مهم است ، چگونگی روش ها و ارائۀ شیوه های جذب آنها به سوی تکالیف مذهبی است . از سنین نخستین دبستان باید کودکان را بتدریج با نماز آشنا و به نماز خواندن تشویق کرد .بسیار مشاهده شده است که کودکان در کنار پدر و مادر می ا یستند یا به تنهایی نماز خواندن آن ها را تقلید می کنند. این مساله بیانگر این واقعیت است که رفتار کودک ،انعکاسی از رفتار الگوهاست و اگر مورد تشویق و تایید والدین و سایر الگها قرار گیرد ،تمایل بیشتری برای انجام آن پیدا میکند . از سوی دیگر لازم است اولیا و مربیان همواره در عملکرد خود ثابت قدم بوده، شخصیتی عاطفی ، منطقی و محبوب داشته باشند تا اثرگذاری آن ها در اجاد عادات خوب در کودکان افزایش یابد . تعلیم و تکریم نماز و توام کردن نماز با تجارب متنوع و خوشایند برای کودکان می تواند به علاقه مندی و عادت دادن آن به نماز موثر باشد.
بیان مسأله
توجه به این که نماز آرامش دهنده ی دلها ، اصلاح کنندۀ فرد و اجتماع و پرچم اسلام است و عاملی است که موجب رهایی افراد از تنبلی ، گناه ، تباهی و دیگر رفتارهای زشت می شود ، و یکی از راههای تربیت دینی کودکان و نوجوانان ، یاد دادن نماز و شرکت دادن آنها در نماز جماعت می باشد ، برآن شدم تا در مدرسه نماز جماعت را پررنگ تر نمایم . مطلوب این بود که اکثر دانش آموزان در نماز شرکت نمایند. امّا این تصور من صحیح نبود و تعداد کمی از دانش آموزان راغب به شرکت در نماز جماعت مدرسه بودند؛ وعده ای از آن ها نیز حین برگزاری نماز جماعت شلوغ می کردند. این مهمترین مسئله ای بود که توجه مرا به خود جلب کرد.
با توجه به این که نماز در دین ما به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاک ارزش آدمی و قبولی کلیه ی اعمال و فرائض دیگر اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت ومحافظت دارد. بدون تردید همه ی کودکان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند ، به همین دلیل آموزش ویادگیری نماز امری واجب وضروری است چراکه زندگی فردی و اجتماعی وآخرت انسان را تحت تأثیر قرارداده وسرنوشت او را رقم می زند . به همین خاطر به عنوان یک معلم و احساس مسؤولیتی که در برابر خداوند متعال دارم و تعهدی که درقبال دانش آموزان وجامعه و رشد وشکوفایی فرهنگ اسلامی دارم جهت رفع این مشکل نهایت تلاش خود را خواهم نمود .
اهداف پژوهش
هدف این جانب از انجام این پژوهش این است که انگیزه وعلاقه ی دانش آموزان مدرسه ی خودرا نسبت به نماز بیشتر کنم که با این عمل ، آن ها با میل و علاقه ی درونی در نماز جماعت شرکت کرده و نماز را محترم شمرده وبه اهمیت آن پی می برند وهمچنین باعث می شود بچه ها به مرور در منزل نیز نماز بخوانند حتی درنمازهای جماعت مسجد محله ی خودنیز شرکت کنند ، کم کم ازمجالس و اجتماعات آلوده به گناه دوری کرده بیشتر به سمت اجتماعات دینی ومذهبی گرایش پیدا می کنند ، نماز خوان شدن بچه ها و علاقه مند شدن آن ها به نماز جماعت واجتماعات مذهبی تأثیر بسیار زیادی در داشتن محیط زندگی پاک و سالم و به دور از آلودگی های غیراخلاقی خواهد داشت وهمچنین به داشتن شهر ، کشور و حتی دنیایی پاک و باصفا بدون جرم وجنایت کمک بی نظیری کرده و در نهایت انسان را به سوی عاقبت به خیری هدایت می کند .
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 388 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مقدمه
یقیناً جمله ی شریفه ی قرآنی ((تعاونوا علی البر و التقوی ))1 گوش آشنای هرآشنای تعلیم و تربیت است و مفهوم و مضمون آن بر همکاری در کارهای خیر ونیکوکاری تاکید دارد و از آنجائیکه در خیر بودن تعلیم وتربیت شکی نیست پس به طور یقین مشارکت همهی زیر مجموعههای یک جامعهی خواهان پیشرفت و توسعه، درتعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه ضروری و امری بدیهی است و نیل و دستیابی سیستم ها و افراد یک جامعه به سعادت دنیوی و اخروی میسور و ممکن نیست مگر با توجه ، عنایت و مشارکت ویژه و همگانی به تعلیم و تربیت فرزندان آن جامعه(حیدری کیا،1387).
در جهان امروز مشارکت و آموزش از پایه های بنیادین توسعه هستند با توجه به این که آموزش و پرورش نتیجه فعالیتهای سه نهاد عمده خانه، مدرسه و جامعه است. همکاری این سه نهاد در امور آموزش و پرورش بیش از پیش ضرورت دارد(قاسمی پویا،1380، 85).
در این میان همکاری اولیا در امور تحصیلی فرزندانشان با مدرسه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.البته هرگاه صحبت از تعلیم وتربیت به میان می آید اغلب مردم آموزش و پرورش را در نظر می گیرند و بار سنگین تعلیم وتربیت را به دوش مدرسه می گذارند.بعضی از خانوادهها تصور میکنند که فقط مدرسه مسئول تعلیم و تربیت فرزندانشان است و همهی مشکلات باید در آنجا حل شود آنها از آموزش و پرورش انتظار دارند فرزندانشان را به بهترین وجه ممکن برای داشتن یک زندگی سالم و به دور از هر نوع آشفتگی تربیت نموده و مهارت های لازم این زندگی مورد انتظار آنها را به فرزندانشان آموزش دهد.
کار این دو گروه ( اولیا و مربیان) آنقدر به هم مرتبط است که اگر یکی قصور کند تلاش دیگری خنثی می شود. بنابر این هر پدر ومادری که فرزند خود را به یک واحد آموزشی می سپارند به عنوان عضوی از آن واحد آموزشی در آمده و باید خود را موظف به همکاری وهمفکری با افرادی که در آموزش وپرورش فرزندانشان سهم دارند، بدانند. (حیدری کیا،1387)
در سایه تداوم ارتباط والدین و مربیان است که رفتارهای نابهنجار و وضعیتهای نامطلوب آموزشی دانشآموزان بهبود خواهد یافت و محیط آموزشی،محیطی امن و همراه با همدلی و همکاری خواهد بود.(امیراحمدی آهنگ،1388،ص79)
بنابر اهمیت ارتباط بین خانواده و مدرسه در حل مسائل دانشآموزان و پیشرفت تحصیلی آنها در این تحقیق این موضوع در پایه سوم آموزشگاه منتظر قائم روستای دو چشمه شهرستان نهاوند مورد بررسی قرار می گیرد.
بیان مسئله
عدم آگاهی اولیاء از حقوق خود در قبال مدرسه ، ترس از درخواست کمک مالی مدرسه ، آگاه نبودن از نقش و تأثیر مشارکت در پیشرفت امور مدرسه و از همه مهمتر کم توجّهی مسؤلان مدارس و ادارات آموزش و پرورش نسبت به عقاید و نظرات اولیاء از جمله علل عدم مشارکت آن ها محسوب می شود .
لازم است سیاست ها و برنامه های تربیتی و آموزشی کشور با نگاهی واقع بینانه به آسیب های مختلفی که هم اینک خانواده ها در سطح کشور درگیر آن هستند اعمّ از مباحث اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و ... در جهت فرهنگ سازی و نهادینه کردن فرهنگ مشارکت اولیاء در امور مدرسه جهت گیری نماید تا پدران و مادران با علاقه و رغبت بیشتر در امور مدرسه فرزند شان شرکت نمایند و باور کنند به همان میزان که در جهت آرامش و آسایش فرزندان خود در خانه تلاش می کنند باید به همان اندازه با حسّاسیّت بیشتر در پی رشد و بالندگی مدرسة آنان باشند . مدارس نیز به جای گزارش عملکرد پیشرفت تحصیلی به اولیاء درجلسات حضوری ، زمینة مشارکت آنان را در تصمیم گیری ها فراهم نمایند .
توانایی مدیران مدارس و روش ها و شیوه های آنان بیشترین تأثیر در جلب اولیای دانش آموزان دارند . شناسایی خلّاقیّت ها و ابتکارات مدیران ، لازمة پیشرفت در این زمینه است، البتّه در کنار آن باید راهکارهایی اندیشیده شود تا ادارات آموزش و پرورش در این رابطه دست مدیران را باز گذاشته و آن ها را محدود به قانون و مقرّرات خشک و بخشنامة ی ادار ی ننمایند ، زیرا روابط بخشنامه ای تاکنون بین مدیران و اولیاء پاسخگوی نیاز جامعه نبوده است .به هر حال مشارکت واقعی ، لازمة پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است ولی واقعیّت هایی در نظام آموزشی ما وجود دارد که قابل تأمّل است .
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
چکیده:
یکی از امور مسلم در تربیت اسلامی این است که افراد همان طور که از لحاظ محیط هایی که در آن پرورش می یابند با یکدیگر فرق دارند، در موهبت ها و استعدادها و لیاقت ها نیز با یکدیگر متفاوتند. شکی نیست که این تفاوت ها ناشی از حکمت الهی است. زیرا همین تفاوت ها انسان را به سوی تکامل سوق می دهد.
معلمی که بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان برایشان تکلیف تعیین می کند و از همه انتظارات یکسان دارد، معلم موفقی نیست. چنین معلمی دیر یا زود در امر تعلیم با مشکل روبه رو می شود. زیرا تعدادی از دانش آموزان نمی توانند انتظارات او را برآورده سازند.
متاسفانه تعدادی از معلمین زمانی که در شروع سال تحصیلی به کلاس وارد می شوند، دانش آموزان گستاخ و شلوغ را شناسایی کرده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی با طعنه و دشنام و تحقیر سعی در سرکوب کردن او می نمایند. این عمل ممکن در مورد تعداد انگشت شماری از دانش آموزان، به ظاهر با موفقیت همراه باشد اما آتش لجاجت را در وجود او شعله ور می کند و حداقل کاری که می کند توجه نکردن و دل سردشدن از درس می باشد و در مورد تعدادی از دانش آموزان نیز باعث درگیری های لفظی و زمینه تنبیه های بدنی و غیر بدنی می گردد.
درست است که معلم در شروع سال تحصیلی باید به شناسایی دانش آموزان بپردازد و بلکه این بهترین کار می باشد اما این شناسایی باید برای ریشه یابی مشکلات جسمی و رفتاری او باشد. دانش آموزان یک کلاس فقط از نظر پایه تحصیلی با هم یکی هستند و در بقیه موارد مثل بهره هوشی، استعدادها، توانمندی ها، سطح درآمد خانواده، سطح سواد، فرهنگ و ارزش های مورد قبول خانواده با هم متفاوتند. اینجانب .. ..آموزگار پایه …آموزشگاه ….. شهرستان… هستم و مدت … سال است که در آموزش و پرورش خدمت می کنم. در سال تحصیلی اخیر تصمیم گرفتم دانش آموزانم را هر چه بیشتر به علم آموزی علاقه مند نمایم.