فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق یادگیری الکترونیکی ترکیبی در روش تدریس فعال فناورانه

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق یادگیری الکترونیکی ترکیبی در روش تدریس فعال فناورانه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 30
فرمت فایل docx
حجم فایل 53 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق یادگیری الکترونیکی ترکیبی در روش تدریس فعال فناورانه

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 19صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

با بررسی سیر تحول روش های تعلیم برای دستیابی به کیفیت های بالای آموزش، با مدل های نوینی از تعلیم مواجه می شویم که آمیزه ای از آموزش های حضوری و الکترونیکی (مجازی) است و از آن به آموزش ترکیبی تعبیر شده است(زارعی زوارکی، 1388). اگر چه از یادگیری ترکیبی تعاریف گوناگونی براساس محیطی که درآن به کارگرفته می شود و چگونگی استفاده از آن ارائه شده است، اما بسیاری از محققان بر این امر متفق القولند که آموزش ترکیبی یک تلفیق صحیح ازآموزش چهره به چهره و آموزش آنلاین می باشد. بنابراین با اهمیت ترین مسأله دراین یادگیری ترکیبی این است که یک نوع طراحی مجدد و اساسی از ساختار انتقال تدریس و یادگیری را فراهم نماید. زیرا یادگیری ترکیبی یک رویکرد مضاعف یا ساخته شده از لایه های گران آموزشی نمی باشد، بلکه با هدف بازسازی تماس های کلاسی، بهبود مشارکت کلاسی و دسترسی گسترده به فرصتهای یادگیری وب محور به ارائه مجدد فرصتهای آموزشی می پردازد. لازم به ذکر است که دلایل زیادی وجود دارد برای اینکه چرا یک مربی، آموزشگر، یادگیرنده و... یادگیری ترکیبی را از سایر گزینه های یادگیری انتخاب می نمایند(سعیدپور و طبسی، 1389، ص 59).

روش فعال فناورانه یکی از روش های نوین تدریس است که کلاس حضوری و چهره به چهره را با رویکرد های مشارکتی و کاوشگری ترکیب کرده و از آموزش الکترونیکی و فناوری های مختلف نیز بهره می گیرد. یکی از ضعف های روش های سنتی تدریس به ویژه در درس شیمی منفعل بودن دانش آموزان و نبود توجه کافی به روش های فعال تدریس به ویژه روش های نوین مبتنی بر آموزش الکترونیکی و آموزش ترکیبی الکترونیکی است. روش فعال فناورانه این ضعف و نارسایی را ندارد، بنابراین با متنوع نمودن محیط یادگیری باعث جذابیت یادگیری می گردد.

2-2- 39- روش تدریس فعال فناورانه ( TEAL)

استفاده از ترکیب روش تدریس کاوشگری گروهی در آزمایشگاه و شبیه سازی ( با استفاده از فیلم، اینترنت، انیمیشن یا تصویر سه بعدی بنا به ضرورت تدریس ) و سخنرانی کوتاه در موقعیت های مختلف ( بنا به ضرورت) روش تدریس فعال فناورانه ( TEAL ) می باشد. در این روش کلاس وآزمایشگاه از هم جدا نیست و با استفاده از پست الکترونیکی می توان برای هر دانش آموز، با توجه به تفاوت های فردی آنان، تکالیف خاصی را معین کرد( بلچر، 2005). این روش تدریس در زمره روش های فعال تدریس است. روش فعال فناورانه اولین بار در دانشگاه ام ای تی آمریکا در سال 2000 میلادی در درس فیزیک اجرا گردید. شکل گیری این روش تدریس از آنجا آغاز شد که در سال 1993 فکر حمایت از تعامل بین فراگیران از طریق یادگیری مشارکتی و قرار دادن فهم مفاهیم، به عنوان هدف اصلی تدریس، در ذهن هک ( استاد فیزیک هندی تبار ) شکل گرفت. با این وجود تدریس فیزیک در دانشگاه ها به صورت سخنرانی بود و حضور فراگیران در آزمایشگاه و مشارکت آن ها در یادگیری، با وجود تجربی بودن علم فیزیک، وجود نداشت لذا جک ویلسون در دانشگاه پلی تکنیک رننسالر (1994) تدریس فیزیک را درآزمایشگاه و به صورت تجربی آغاز کرد که این خود یک رویه ی تازه در کلاس های درس محسوب می گردید (بلچر،2003). اصلاح برنامه های درسی فیزیک در دانشگاه MIT به وسیله هک (1998) و مک در موت و دریش (1999) با تاکید بر یادگیری فعال به صورت گروه های زوجی، جهت فهم بیشتر فراگیران، ادامه یافت. هک در سال 1998 نشان داد که یادگیری در گروه های زوجی دو برابر سخنرانی اثر دارد. اما این روش نیز با توجه به درصد بالای مردودین در فیزیک به وسیله ی بلچر و اعضای تیمش که شامل پتر دورمشکین و دیوید لیستر بود اصلاح گردید( بلچر، 2001). این روش تدیس جدید، TEAL نامیده شد. یکی از اهداف این روش، جایگزین کردن روش تدریس فعال به جای سخنرانی های طولانی مدت است. در این روش، فراگیران در گروه های سه نفره (یا تعداد بیشتر) دور یک میز می نشینند. در هرگروه سه نفره یک کامپیوتر موجود است. علاوه بر آن وسایل آزمایش نیز بر روی میز ها قرار می گیرد. فراگیران با استفاده از وسایل موجود آزمایش انجام می دهند و کاوشگری گروهی در آزمایشگاه را آغاز می کنند(بلچر،2003)

سپس آنچه را که با چشم دیده نمی شود از طریق شبیه سازی، تصاویر و فیلم مشاهده می کنند یا چنانچه نیازمند محاسبه، نمودار یا اطلاعات اضافه تری باشد، از کامپیوتر استفاده می کنند. در این روش، دانش آموزان با کاوشگری در آزمایشگاه به کشف مفاهیم دست می یابند( پریشانی و همکاران ، 1390). اگر چه روش کاوشگری گروهی می تواند مهارت هایی نظیر تفکر وخلاقیت را پرورش دهد، اما با این حال روانشناسان یادگیری، دو مشکل خاص این روش را مشخص کرده اند. این مشکلات بیشتر ناشی از خطاهای یادگیری و اتلاف وقت آموزشی است ( صفوی، 1386، به نقل از پریشانی،1390، ص3 ). روش فعال فناورانه (TEAL ) هر دو مشکل کاوشگری گروهی را با استفاده از تکنولوژی و سخنرانی های کوتاه در زمان های مختلف تدریس ( بسته به موقعیت) مرتفع نموده است. اساس تئوری معلم در این روش، رویکرد ساختن گرایی است. از آن جا دانش که نمی تواند به سادگی از معلم به فراگیران انتقال پیدا کند، لذا فراگیران باید در ساختن دانش درگیر شوند وخودشان دانش را بسازند.ایده ی ساختن گرایی، ناشی از تعهدی است که در اثر چیدمان فراگیران در کلاس حاصل می شود. این تعهد از چیدمانی که اشخاص به صورت انفرادی نشسته اند حاصل نمی شود. تعامل اجتماعی، هسته ی مرکزی تدریس و یادگیری علوم در دنیاست



چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه سازمانی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه سازمانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 21
فرمت فایل docx
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه سازمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 21صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

در محیط نامطمئن امروز، شرکت­ها باید برای رویارویی با رقابت جهانی وخواسته­ی به سرعت در حال تکامل مشتری، راه­حل­های مستمر را توسعه دهند. در چنین زمینه­ای، به احتمال زیاد دانش به جای منابع سنتی نظیر دارایی­های ثابت و یا فیزیکی یک منبع مهم برای دستیابی به مزیت رقابتی است. این استدلال قویاً اهمیت سرمایه­گذاری در دارایی­های به سختی تقلیدپذیر نظیر بازارگرایی، یادگیری سازمانی، وفاداری مشتری یا موقعیت نسبی در کانال توزیع را نشان می­دهد(کویین، آندرسون و فینکلستین، 2005). سرمایه سازمانی به منابع خاصی گفته می­شود که می­توانند دانش، مهارت و تخصص­های شخصی شده را به وسیله اعضای سازمان به تخصص سازمانی تبدیل و به طور متقابل منابع سازمانی را به اشتراک بگذارند(هایژیان و چوانمینگ، 2009). سرمایه ساختاری شامل سخت­افزار، نرم­افزار، پایگاههای داده، ساختار سازمانی، حق انحصاری اختراع، علامت­های تجاری و دیگر قابلیت­های سازمانی به منظور پشتیبانی از بهره­وری می­باشد. به عبارتی دیگر سرمایه سازمانی شامل دانش نهادیه شده و تجربه کدبندی شده ای است که در داخل پایگاه­های داده، ساختارها، ­ها و فرآیندهای سازمان می­باشد و مورد استفاده قرار می­گیرد(قلیچ لی و همکاران، 1388). شولتز و جوب(2001) بیان می­کنند که با ذخیره­سازی دانش شرکت­ها می­توانند ارتباط درون واحدی را تشویق کنند، تیم­های میان کارکردی ایجاد نمایند و زبان تخصصی را در میان دیگران توسعه دهند. سرمایه سازمانی یک تسهیل کننده بسیار مهم برای سرمیه اجتماعی است به این معنا که تمام فرصت­ها برای اشتراک­گذاری دانش می­تواند همکاری و تعامل میان افراد را بهبود بخشد و به شکل مثبت بر سرمایه اجتماعی اثر بگذارد.

2-2-9-2 بیان مسأله

رایت و همکاران(2001) سرمایه سازمانی را به عنوان دانش نهادینه شده در درون فرآیندهای سازمانی و پایگاه داده، اسناد و مدارک، حق ثبت اختراع و فرآیندها که سازمان برای ذخیره و حفظ دانش استفاده می­کند، تعریف کرده­اند. ایجاد سرمایه سازمانی نیازمند اطلاعات و مهارت­های بدست آمده از فعالیت­های نواورانه­ی بطور رسمی یکپارچه شده­است. این بیانگر یکپارچه­سازی دانش به عنوان یک فرآیند رسمی است که از طریق آن اطلاعات و مهارت­ها به جزئی جدانشدنی از روال­های عادی تبدیل شده که اقدامات آینده سازمان را هدایت می­کند. شرکت­ها با یکپارچه­سازی دانش، آنچه باید فراگرفته شود را تشخیص داده و همچنین تصمیم می­گیرند چگونه از آن استفاده کنند. سرمایه سازمانی نشان­دهنده حافظه سازمان است. والش و آنگسون(1999) حافظه سازمانی را به عنوان اطلاعات بایگانی شده در مورد گذشته شرکت تعریف می­کنند که ­تواند در فرایندهای تصمیم­گیری کنونی در نظر گرفته شود. سرمایه سازمانی به سیاست­گذاری­ها و هنجارهای شرکت اشاره دارد و در قابلیت­های شرکت نهفته است. این قابلیت­ها، تمایل به کارآفرینی و یادگیری سازمانی را در بر دارند و می­توانند باعث ایجاد مزایایی از جمله افزایش کارآیی و رقابت در شرکت­ها شود. مکانیسم­های یادگیری سازمانی شامل انباشتگی دانش نیز به نوبه خود قابلیت­های پویا را تحت تأثیر قرار می­دهند که این امر به نوبه خود هنجارهای سازمانی برای بهبود عملکرد را فراهم می­کنند(کارمونا-لاوادو وهمکاران، 2010).



چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه های فکری

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه های فکری
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 21
فرمت فایل docx
حجم فایل 1478 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سرمایه های فکری

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 29صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

با وقوع انقلاب تکنولوژی و فناوری اطلاعات، از سالهای بعد از1990، الگوی اقتصاد جهانی، تغییر اساسی کرد. در اقتصاد امروز، دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی شده است.سرمایه، در مورد موسسه ها، به هر دارایی برمیگردد که باعث ایجاد جریانهای نقدی آتی شود. بیشتر داراییهای شناخته شده، ماهیت مشهود و عینی دارند، بنابراین، سرمایه مشهود به داراییهای فیزیکی و مالی سازمان اشاره دارد. ارزش این داراییها به طور ادواری(توسط شرکتهای بخش عمومی) افشا میشود و به آسانی بر روی ترازنامه به دست آمده از ثبتهای مالی این شرکتها، یافت می شود. داراییهای فیزیکی، می تواند به معنی زمین، ماشین آلات، موجودی کالا، تجهیزات و... باشد، درحالی که داراییهای مالی به حقوق صاحبان سهام، سودهای انباشته، سرمایه در گردش، پیش پرداخت هزینه ها، حسابهای دریافتنی و... گفته میشود. اهمت داراییهای نامشهود)مانند: مهارتهای نیروی کار و سازمان( در تعیین سودهای آتی به طور فزاینده ای در حال افزایش است. علاوه براین، شناسایی کردن این داراییها مشکلتر است و این سختی مربوط به تعیین ارزش آنهاست که از گذشته تا به امروز ادامه داشته است و درست به همین خاطر است که در بیشتر شرکتها اصلا گزارش نمی شوند. همین امر باعث شده است که این داراییها برای جهان خارج از موسسه، نامرئی باقی بمانند و حتی گاهی اوقات برای کارکنان درون سازمان نیز قابل تشخیص نباشند. توماس استوارت یکی از پیشگامان مطالعه در این زمینه، اصطلاح سرمایه فکری را برای این داراییها مطرح کرد. )قلیچ لی و مشبکی، (1385 .در این بخش به بررسی تعاریف، مدل ها و روش های اندازه گیری سرمایه های فکری می پردازیم.

2-1-1- دسته بندی دارایی های سازمان

کندر یک 1990 )) که یکی از مشهورترین اقتصاددانان مطرح کشور آمریکا است، می گوید درسال 1929، نسبت سرمایه های تجاری نامشهود به سرمایه های تجاری مشهود 30 به 70 بوده است ولی در سال 1990 این نسبت به میزان 63 به 37 رسیده است و همچنین لئو مطرح نموده است که فقط در حدود 10 تا 15 درصد کل ارزش بازاری سازمانها، از دارایی های مشهود و فیزیکی است و دارایی های نامشهود در حدود 85 درصد کل ارزش بازاری سازمان را تشکیل می دهند که هنوز هیچ کاری در مورد اندازه گیری آنها صورت نگرفته است (ستارامان وهمکاران،2002) همچنین یکسری مطالعات انجام شده در سال 1999 در زمینه ترکیب دارایی های هزاران سازمان غیر مالی در طی سال های 1978 تا 1998نشان داد که رابطه بین دارایی های نامشهود و مشهود بطور قابل ملاحظه ای تغییر کرده است . در سال1978 ، نسبت دارایی های مشهود و نامشهود 80 به 20 بوده ولی در سال 1998 ، این نسبت درست عکس دو دهه گذشته تقریب ا به 20 به 80 رسیده است. این تغییر قابل ملاحظه زمینه های لازم بر ای ابداع برخی روش ها برای محاسبه ثروت سازمان هایی شده است که مهمترین دارایی های آنها، دارایی های نامشهود بویژه فکری و دانشی بوده است (سالیوان و همکاران،2000) در طی دهه گذشته، اکثر سازمانها اهمیت مدیریت دارایی های نامشهود خود را درک کرده اند و بدین جهت توسعه مارک ها،روابط سهامداران، شهرت و فرهنگ سازمان ها را به عنوان مهمترین منابع مزیت پایدار تجاری خود در نظر گرفته اند. در این اقتصاد، توانایی خلق و استفاده از ارزش این دارایی های نامشهود، منجر به ایجادیک نوع شایستگی اساسی برای سازمان ها می شود(کانان و دیگران، 2004) بدین ترتیب و برای نایل شدن به این شایستگی ها، امروزه سازمان ها باید دارایی های خود را از نو و دوباره طبقه بندی نموده و این موضوع را درک کنند که چگونه این دارایی ها می توانند اهداف استراتژیک آنها را حمایت کنند و سهم آنها را در تولید ارزش برای سازمان بصورت کمی در آورده و بتوانند مقایسه درستی از دارایی های خود با دارایی های سایر سازمانها، داشته باشند