دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 197 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 96 |
نظارت و راهنمایی آموزشی اززمان پیدایی نظامهای آموزشی به سبک جدید جزء وظایف مهم مدیران مدارس بوده است تقریبا در نظامهای آموزشی به دلیل اهمیت مساله آموزش و یادگیری و تاثیر مطلوب آن در آموزش و پرورش جوانان نظارت در تعلیم و تربیت جز لا ینفک نقشهای سازمانی محسوب میشود.درنظامهای آموزشی اغلب کشورهاهدف ازقراردادن نقش نظارت به طوررسمی،حل وفصل مسائل و مشکلات آموزشی معلمان اصلاح فرایند تدریس و یادگیری و ارتقای کیفیت عملکرد معلمان و درنتیجه دانش آموزان است.
طرح نظریه ها واندیشه های نو و روشهاو الگوهای جدید تدریس آموزشی در آموزش و پرورش از طرف صاحبنظران و متخصصان و معلمان با هدف ارتقای کیفیت عملکرد معلمان و مدیران و دانش آموزان ، کاهش افت آموزشی ، جلوگیری از اتلاف وقت و از دست دادن فرصتها و ارتقاء و حفظ نتایج مطلوب آموزشی و کاهش هزینه هاو جذب مشارکتهای مالی و ارتباط با اولیاء و متخصصان آموزشی ، ضرورت نظارت آموزشی را بر مسؤلان و مدیران آموزش وپرورش بیش از پیش آشکار ساخته است .
در مدارس ما متاسفانه با اینکه نظارت آموزشی از وظایف کلاسیک مدیران آموزشی تلقی می شود وبا این حال آنان به علل گوناگون برای اجرای این وظیفه تلاش نکرده و نمی کنند . در نتیجه مسائل و مشکلات آموزشی معلمان همچنان لاینحل باقی مانده است مدیران مدارس در چهارچوبهای فعلی و با روشهای کنونی توانایی پاسخگویی به مسائل ومشکلات معلمان و رفع نیازهای آنان را ندارند .از یک طرف مدیران مدارس به ایفای نقش نظارت علاقه ای نشان نمی دهند واز طرف دیگر اکثرمعلمان نظارت بوسیله مدیرانشان را نوعی مداخله یا ایجاد مزاحمت در کار خود تلقی می کنند و اصولا از این کار بیمناکند یا تصور می کنند که نیازی به اصلاح کارخود ندارند .در نتیجه هیچگاه مدیران و معلمان تصور مثبتی از نقش یکدیگر در ذهن نداشته اند تا بتوانند با هدف رفع مسائل و مشکلات آموزشی معلمان ارتباط و همکاری نزدیکی با هم داشته باشند عدم توجه به اهمیت نقش نظارت و طرح اندیشه ها و روشهای نو در مدارس بتدریج موجب شده است که الگوهای سنتی و غیر مؤثر آموزشی همچنان سبک وسیاق جاری و مسلط در مدارسمان باشد و سرانجام اینکه برای کسب نتایج مطلوبتر آموزشی، نو اندیشی، نو گرایی و نو آوری مورد آزمایش و تجربه قرارنگیرد .
بیان مساله :
امروزه ، آموزش و پرورش در تمام کشور ها از اهمیت و ارزش قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و نقش آن در رشد وتوسعه اقتصادی اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی غیر قابل انکارمی باشد . بدین جهت صاحب نظران تعلیم وتربیت اعتقاددارندکه کارکنان آموزشی منجمله مدیران و معلمان بایستی برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده از شایستگیها و آمادگیهای خاصی برخوردار باشند. از طرف دیگر به سبب رشد بی رویه جمعیت ،هجوم سیل آسای دانش آموزان به محیطهای آموزشی وبه تبع آن اجباردر به کارگیری معلمان فاقد تجربه و یا آمادگیهای لازم در زمینه تدریس و اداره کلاس و عدم توجه به لزوم استفاده از امکانات تجهیزات آموزشی در آموزشگاه و هم چنین عدم اجرای مناسب برنامه های آموزشی و ارزشیابی منظم عملکرد معلمان و کارکنان آموزشگاه و عدم ارائه باز خورد صحیح به آنها ، امکان تحقق کامل هدفهای آموزشی را مورد تردید قرارداده است
از این رو به منظوررفع مشکل مزبور، در کنار عوامل متعددی که مطرح هستند نظارت در آموزش و پرورش از جایگاه ویژه ای برخوردارمی باشد و با توجه به اینکه می دانیم امر نظارت در آموزش و پرورش از وظایف بسیار مهم مدیران می باشد واز به انحراف کشیده شدن مسیر آموزش جلوگیری می کند . اگر نظارت دقیق ومنطقی باشد در حین آموزش اصلاحات مورد نظر را در هر آموزشگاه بوجود می آورد با این وجود امر نظارت جهت بهبود بخشیدن به کار آموزش بسیار مفید می باشد .