دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 63 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقدمه
تزئینات داخلی ساختمان
نحوه پارتیشن
پاراوان
دکوراسیون داخلی ساختمان مهمترین عنصر جلوه دهنده تزئینات داخلی است و نمایسازی داخی و خارجی ساختمان بیانگر هنرنمائی هنرمندان ساختمان می باشد در این مورد انتخاب رنگ و هم آهنگی رنگ امیزی مبلمان و دکوراسیون داخل هر ساختمان در اولویت قرار دارد ابتدا طراحی آن بوسیله طراح با ذوق انجام می پذیرد.
در اینجا حتماً لازم نیست که طراح تحصیلات عالی داشته باشد، بلکه استادکاران با تجربه و خوش ذوق و خوش تشخیص نیز قادر به انجام طرح مبلمان داخی و نماسازی خارجی ساختمان خواهند بود.
طراح حاذق اول هماهنگی رنگ و دوم امکان تهیه مصالح مورد نیاز مبلمان سوم نسبت و اندازه را مشخص می سازد و سپس اندازه های داخلی ساختمان را بصوت پلان بر روی کاغذ با اشل رسم نموده با توجه به امکانات موجود زمان و محل و آب و هوا طرحی برای تهیه مبلمان داخل آماده نموده و رنگ دیوارها و گچ بریها، پرده ها، موکت و فرشهای کف، تزئینات داخلی مانند ساعت و آباژور و حتی لوستر و قاب آینه و پاریشن را هم اهنگ و متناسب با طرح خود در نظر می گیرد. و اما طراح موظف است در اجرا طرح خود نظرت کامل داشته تا عملیات اجرائی آن نیز مطابق با سلیقه خود باتمام برسد و چنانجه در طرح تجدید نظری لازم باشد اعمال نماید. به طور کلی میتوان یکسری از این وسایل منزل را با یک مصالح خاص در نظر گرفت که از نظر زیبایی و هماهنگی منظر خوشی داشته باشد. ما در اینجا سعی داریم قسمتی از لوازم دکوراسیون منزل را با طراحی مناسب مورد توجه قرار دهیم مانند ساعت، قاب آینه و پاراوان .
برای جدا کردن اطاقا و هال از یکدیگر معمولاً از پارتیشن های گوناگون استفاده می کنند. راحی پارتیشن ها معمولاً با موقعیت ساختمان سنجش داده می شود و احتمالاً تغییراتی در شکل و اندازه طرح خود با طرح جامع برای ساخت پارتیشن مهیا می گردد. پارتیشنها بیشتر از مصالح مخلوط از فلزات آبکاری شده و چوبهای گردو و افرا و ملچ و غیره با رنگ مات یا براق تهیه می شود. در قسمتهای دو طرفه پارتیشن میتوان بنا به تشیص طراح کابینهائی ساخته که دربها و جعبه های کشویی آن از دو طرف استفاده شود و نیز در پارتیشن جای قرار گرفتن تلویزیون و گلدانهای طبیعی و محل چیدن ظروف تزئینی و کتاب جاسازی شود.
رنگ آمیزی پارتیشن در سنجش رنگ چوب به تفضیل نوشته شده است.
در پاره ای از مواقع به دلایل مختلفی نظیر کمبود جا نمی توان از پارتیشن جهت جدا کردن فضاها استفاده کرد و یا نیاز به جداسازی تا این حد منفی نیست. مثلاُ برای تقسیم بندی فضای بزرگ پذیرایی یا یک سالن به جهت کاربردی و هم زیبایی می توان از پاراوان استفاده کرد که هم فضا به دو بخش تقسیم می شود و در ضمن در عین حال دو فضی بدست آمده کاملاً با هم در ارتباط هستند و …
پاراوان نیز معمولاً با موقعیت فضا و مکان موجود طراحی می شود و نیز در ابعاد و اشکال مختلف با مصالح مختلفی از قبیل فلز چوب و حتی پارچه و تلفیق اینها ساخته می شود.
پاراوان می تواند به گونه ای طراحی شود که از دو طرف داشته باشد.
پاراوان بر خلاف پارتیشن کاملاً مستقل عمل می کند و عضوی از ساختمان محسوب نمی شود و در بخش تزئینات قرار می گیرد و به دلیل عملکردی تزئینی بسیار سبک و قابل حمل و نقل است و می توان آن را هر لحظه جایی قرار داد.
پاراوان می تواند از سه تخته و یا چهار تخته تشکیل شود که بسته به نوع مصالح بکار رفته از اتصالات مخصوص خود برای زاویه قرار دادن آن استفاده می شود.
مصالحی که می توان برای پاراوان استفاده کرد بسیار متنوع است. به طور مثال می توان از چوب برای سازة ان استفاده کرد و برای زیبایی از تکنیک معرق بهره برد. در مورد معرق در بخش بعدی نوشته شده است.
قبل از اینکه وارد مراحل کار از چوب تا دکوراسیون شویم لازم است مقدمه ای راجه به معرق و نحوه کار و اجرای آن نکاتی گفته شود.
مقدمه ی تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقشها و طرحهای زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوبهای رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
پیدایش تاریخی این هنر به درستی مشخص نیست ولی از تطیق ان با هنر کاشی کاری بدون شک رابطه این دو هنر را در می یابیم. برای آشنایی با ریشة این هنر صحیت از تاریخ تکوین کاشی معرق به میان می آید و به عنوان مقدمه از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانان ساخته شده می توان یاد کرد. این گنبد نوع بسیار سادة کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغولان نیز به همین منوال بود و تداوم آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید آثاری ارزنده در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو ه افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهای که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقشهای اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از نرمندان به اروپا و گزایش به هنر و فرهنگ، اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه حنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد.
از آن دوران تا به امروز این هنر، چونان گذشته، رونق نداشته است و تنها عدة قلیلی از هنرمندان در زنده نگهداشتن این هنر کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوة عمل است که در هر دو مورد نقشها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزة این دو هنر، در قدیمی و بزرگی است که متعلق به عصر قاجاریه است. و در ضلع شمال غربی محوطة وزارت اموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این در حدود چهار و نیم متر و عرض ان سه متر است و سر دری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف ین در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقة معرق کاری و آموزش آن در ادارة کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه.ش بر میگردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسة صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیر باز تا به امروز با عنوانهای گوناگونی مانند: مدرسة صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، ادارة هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای ادارة کل افرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این ادارة کل در 1346 به ادارة کارگاههای هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داده است. پس از پیروزی انقلاب، ادارة مذکور به ادارة کارگاههای هنری تغییر نام داد و فعالیتهای خود را در ادارة کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که در طی فراگیری به استخدام رسمی در می آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامة معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کار کرد و آموزش این ادارة کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنار آن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میر طیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه می دهد.
در طی سالیان، معرق همپای رکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوریهای مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر به اولین کارگاه منبت و معرق که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی عی و خلیل امامی و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه، در، تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقشهای اسلیمی یا گره با پنج رنگ محدود چوبهای ابنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برشهای خاتم برای اشباع نقشها استفاده می کردند. رنگ خاتمها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهت داشت.
در آن ایام شیوة معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیلة کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را می کندند و سپس نقشها را از چوبهای رنگی به وسیلة مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهانهای مخصوص قدیمی و اره ای به نام چکی، دوربری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی که در رابطه با اشباع نقشهای کنده شده به وسیلة چوبهای رنگی نقش دو سوارکار است که به وسیلة احمد رعنا ساخته شده است و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است.
هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه ادارة کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه ای در اطراف نقشها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب فوفل زینه ای در اطراف نقشها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بوده است.
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوا در ارتباط با امتحان کلاس معرق علی و خلیل امامی است و هم اکنون در موزة هنرهای ملی نگهداری ی شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، کعرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح گردانید که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینة فکری این نواوری از نقشهای منبت کاری شدة رهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود و محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود در اندیشة بکارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقشهایی روی یک راکت تنیش روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی رنگ، انواع چوبهای صنعتی شاخته شد. این پیگیری همچنان ادامه دارد.
در سال 1335 تعدادی پاراوان و بوفة معرق کاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهداء د که به هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینة سیاه به محمد غفوری محول شد. وی با تهیة ماده سیتهی ترکیب یافته از جوهر نیکروزین، پارافین و لاک الکل قسمتهای اسیب دیده را ترمیم کرد. لازم به توضیح است که تا قبل از شناخته شدن جوهر نیکروژین برای سیاه کردن زمینة اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می کوبیدند و سپس در الکل حل کرده و مقداری پارافین به آن اضافه می کردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیلة پنبه بر روی شئ مورد نظر منتقل می کردند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
تزیینات داخلی ساختمان
- مقدمه
- تزئینات داخلی ساختمان
- نحوه پارتیشن
- پاراوان
دکوراسیون داخلی ساختمان مهمترین عنصر جلوه دهنده تزئینات داخلی است و نمایسازی داخی و خارجی ساختمان بیانگر هنرنمائی هنرمندان ساختمان می باشد در این مورد انتخاب رنگ و هم آهنگی رنگ امیزی مبلمان و دکوراسیون داخل هر ساختمان در اولویت قرار دارد ابتدا طراحی آن بوسیله طراح با ذوق انجام می پذیرد.
در اینجا حتماً لازم نیست که طراح تحصیلات عالی داشته باشد، بلکه استادکاران با تجربه و خوش ذوق و خوش تشخیص نیز قادر به انجام طرح مبلمان داخی و نماسازی خارجی ساختمان خواهند بود.
طراح حاذق اول هماهنگی رنگ و دوم امکان تهیه مصالح مورد نیاز مبلمان سوم نسبت و اندازه را مشخص می سازد و سپس اندازه های داخلی ساختمان را بصوت پلان بر روی کاغذ با اشل رسم نموده با توجه به امکانات موجود زمان و محل و آب و هوا طرحی برای تهیه مبلمان داخل آماده نموده و رنگ دیوارها و گچ بریها، پرده ها، موکت و فرشهای کف، تزئینات داخلی مانند ساعت و آباژور و حتی لوستر و قاب آینه و پاریشن را هم اهنگ و متناسب با طرح خود در نظر می گیرد. و اما طراح موظف است در اجرا طرح خود نظرت کامل داشته تا عملیات اجرائی آن نیز مطابق با سلیقه خود باتمام برسد و چنانجه در طرح تجدید نظری لازم باشد اعمال نماید. به طور کلی میتوان یکسری از این وسایل منزل را با یک مصالح خاص در نظر گرفت که از نظر زیبایی و هماهنگی منظر خوشی داشته باشد. ما در اینجا سعی داریم قسمتی از لوازم دکوراسیون منزل را با طراحی مناسب مورد توجه قرار دهیم مانند ساعت، قاب آینه و پاراوان .
برای جدا کردن اطاقا و هال از یکدیگر معمولاً از پارتیشن های گوناگون استفاده می کنند. راحی پارتیشن ها معمولاً با موقعیت ساختمان سنجش داده می شود و احتمالاً تغییراتی در شکل و اندازه طرح خود با طرح جامع برای ساخت پارتیشن مهیا می گردد. پارتیشنها بیشتر از مصالح مخلوط از فلزات آبکاری شده و چوبهای گردو و افرا و ملچ و غیره با رنگ مات یا براق تهیه می شود. در قسمتهای دو طرفه پارتیشن میتوان بنا به تشیص طراح کابینهائی ساخته که دربها و جعبه های کشویی آن از دو طرف استفاده شود و نیز در پارتیشن جای قرار گرفتن تلویزیون و گلدانهای طبیعی و محل چیدن ظروف تزئینی و کتاب جاسازی شود.
رنگ آمیزی پارتیشن در سنجش رنگ چوب به تفضیل نوشته شده است.
در پاره ای از مواقع به دلایل مختلفی نظیر کمبود ضا نمی توان از پارتیشن جهت جدا کردن فضاها استفاده کرد و یا نیاز به جداسازی تا این حد منفی نیست. مثلاُ برای تقسیم بندی فضای بزرگ پذیرایی یا یک سالن به جهت کاربردی و هم زیبایی می توان از پاراوان استفاده کرد که هم فضا به دو بخش تقسیم می شود و در ضمن در عین حال دو فضی بدست آمده کاملاً با هم در ارتباط هستند و …
پاراوان نیز معمولاً با موقعیت فضا و مکان موجود طراحی می شود و نیز در ابعاد و اشکال مختلف با مصالح مختلفی از قبیل فلز چوب و حتی پارچه و تلفیق اینها ساخته می شود.
پاراوان می تواند به گونه ای طراحی شود که از دو طرف داشته باشد.
پاراوان بر خلاف پارتیشن کاملاً مستقل عمل می کند و عضوی از ساختمان محسوب نمی شود و در بخش تزئینات قرار می گیرد و به دلیل عملکردی تزئینی بسیار سبک و قابل حمل و نقل است و می توان آن را هر لحظه جایی قرار داد.
پاراوان می تواند از سه تخته و یا چهار تخته تشکیل شود که بسته به نوع مصالح بکار رفته از اتصالات مخصوص خود برای زاویه قرار دادن آن استفاده می شود.
مصالحی که می توان برای پاراوان استفاده کرد بسیار متنوع است. به طور مثال می توان از چوب برای سازة ان استفاده کرد و برای زیبایی از تکنیک معرق بهره برد. در مورد معرق در بخش بعدی نوشته شده است.
قبل از اینکه وارد مراحل کار از چوب تا دکوراسیون شویم لازم است مقدمه ای راجه به معرق و نحوه کار و اجرای آن نکاتی گفته شود.
مقدمه ی تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقشها و طرحهای زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوبهای رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
پیدایش تاریخی این هنر به درستی مشخص نیست ولی از تطیق ان با هنر کاشی کاری بدون شک رابطه این دو هنر را در می یابیم. برای آشنایی با ریشة این هنر صحیت از تاریخ تکوین کاشی معرق به میان می آید و به عنوان مقدمه از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانان ساخته شده می توان یاد کرد. این گنبد نوع بسیار سادة کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغولان نیز به همین منوال بود و تداوم آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید آثاری ارزنده در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو ه افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهای که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقشهای اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از نرمندان به اروپا و گزایش به هنر و فرهنگ، اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه حنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد.
از آن دوران تا به امروز این هنر، چونان گذشته، رونق نداشته است و تنها عدة قلیلی از هنرمندان در زنده نگهداشتن این هنر کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوة عمل است که در هر دو مورد نقشها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزة این دو هنر، در قدیمی و بزرگی است که متعلق به عصر قاجاریه است. و در ضلع شمال غربی محوطة وزارت اموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این در حدود چهار و نیم متر و عرض ان سه متر است و سر دری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف ین در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقة معرق کاری و آموزش آن در ادارة کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه.ش بر میگردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسة صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیر باز تا به امروز با عنوانهای گوناگونی مانند: مدرسة صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، ادارة هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای ادارة کل افرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این ادارة کل در 1346 به ادارة کارگاههای هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داده است. پس از پیروزی انقلاب، ادارة مذکور به ادارة کارگاههای هنری تغییر نام داد و فعالیتهای خود را در ادارة کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که در طی فراگیری به استخدام رسمی در می آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامة معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کار کرد و آموزش این ادارة کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنار آن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میر طیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه می دهد.
در طی سالیان، معرق همپای رکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوریهای مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر به اولین کارگاه منبت و معرق که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی عی و خلیل امامی و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه، در، تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقشهای اسلیمی یا گره با پنج رنگ محدود چوبهای ابنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برشهای خاتم برای اشباع نقشها استفاده می کردند. رنگ خاتمها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهت داشت.
در آن ایام شیوة معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیلة کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را می کندند و سپس نقشها را از چوبهای رنگی به وسیلة مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهانهای مخصوص قدیمی و اره ای به نام چکی، دوربری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی که در رابطه با اشباع نقشهای کنده شده به وسیلة چوبهای رنگی نقش دو سوارکار است که به وسیلة احمد رعنا ساخته شده است و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است.
هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه ادارة کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه ای در اطراف نقشها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب فوفل زینه ای در اطراف نقشها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بوده است.
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوا در ارتباط با امتحان کلاس معرق علی و خلیل امامی است و هم اکنون در موزة هنرهای ملی نگهداری ی شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، کعرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح گردانید که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینة فکری این نواوری از نقشهای منبت کاری شدة رهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود و محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود در اندیشة بکارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقشهایی روی یک راکت تنیش روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی رنگ، انواع چوبهای صنعتی شاخته شد. این پیگیری همچنان ادامه دارد.
در سال 1335 تعدادی پاراوان و بوفة معرق کاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهداء د که به هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینة سیاه به محمد غفوری محول شد. وی با تهیة ماده سیتهی ترکیب یافته از جوهر نیکروزین، پارافین و لاک الکل قسمتهای اسیب دیده را ترمیم کرد. لازم به توضیح است که تا قبل از شناخته شدن جوهر نیکروژین برای سیاه کردن زمینة اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می کوبیدند و سپس در الکل حل کرده و مقداری پارافین به آن اضافه می کردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیلة پنبه بر روی شئ مورد نظر منتقل می کردند.
این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشة نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سالهای 36 یا 37 یک پاراوان کوچک با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینة سیاه که به شیوة معرقهای چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبک معرق در میان انواع آن جای گرفت.
در ادامة این تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و اشیانه به وجود اورد که مرغ تماماً برجسته است و تنها به وسیلة یکی از بالهایش به زمینة تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت.
در میان آثار معرق روی چوب که تا کنون به وجود آمده معرق خاتم، چنانکه از نامش بر می آید، ترکیبی از دو هنر بیان شده است که مقام ویژة خود را از دیرباز حفظ کرده است.
از بدو پیدیش کارگاه منبت و معرق، نوع سادة معرق خاتم در میان شمسة قشهای گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به کار گرفته می شد.
در سال 1337 در کارگاه خاتم سازی میز تحریری با نقش سیمرغ و اژدها به سرپرستی شادروان علی نعمت تهیه شد و برای اشباع نقشهای مذکور از برشهای خاتم با رنگهای متنوع استفاده کردند که همه به شیوة معرق، دوربری و جاسازی شده بود. این تجربه انگیزة خلق تابلویی با طرح یک طوطی از خاتمهای رنگی شد که در سال 1342 توسط عزیزالله ویزایی، خارج از محیط کارگاهها به مرحلة اجرا در آمد و در سال 1349 اکبر سریری نخستین هنرمندی بود که از این شیوه جهت ایجاد نقش یک پرنده بر روی تابلوی استفاده کرد و بدین ترتیب این سبک معرق با نام معرق خاتم متداول شد.
در ادامة این دگرگونیها در سال 1349 تابلویی به سبک امپرسیونیسم از طیعت یک روستا که توسط رضا شهابی «یکی از پاگردان کمال الملک» نقاشی شده بود به وسیلة محمد ظاهر امای با رعایت اصول سبک یاد شده به صورت معرق ساخته شد.
از آن پس تا به امروز شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم.
این تحولات عبارتد از:
- نمایش بعد از طریق فضاسازی که تحولی در ترکیب بندی های سطح گذاشته است.(تابلو بزم درویشان)
- -استفاده از فلزات و سنگ(تابلو گلدان و زنان عشایر)
- نمایش نقش در دو سطح(دو پلانه)
- نشان دادن عمق با استفاده از پولیستر.(تابلو عقاب)
انواع معرق
ثمری که از بررسی تاریخچه و سیر تکامل معرق روی چوب حاصل شد تنوع در به وجود آوردن اشکال، به طریق معرق است که با نامهای معرق با زمینة رنگ، معرق زمینة چوب، معرق اتم و معرق منبت شهرت یافته است.
در این مبحث به شرح شیوة ساخت هر یک از انواع می پردازیم.
د بعضی از مواقع به علت عدم دسترسی به فوفل و گاه بنابر ذوق و سلیقه معرق را به وسیلة ترکیب دو مادة خمیر سیاه و پلی استر رنگ می کنند.مراحل مختلف معرق با زمینة سیاه به قرار زیر است:
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مقدمه
تزئینات داخلی ساختمان
نحوه پارتیشن
پاراوان
دکوراسیون داخلی ساختمان مهمترین عنصر جلوه دهنده تزئینات داخلی است و نمایسازی داخی و خارجی ساختمان بیانگر هنرنمائی هنرمندان ساختمان می باشد در این مورد انتخاب رنگ و هم آهنگی رنگ امیزی مبلمان و دکوراسیون داخل هر ساختمان در اولویت قرار دارد ابتدا طراحی آن بوسیله طراح با ذوق انجام می پذیرد.
در اینجا حتماً لازم نیست که طراح تحصیلات عالی داشته باشد، بلکه استادکاران با تجربه و خوش ذوق و خوش تشخیص نیز قادر به انجام طرح مبلمان داخی و نماسازی خارجی ساختمان خواهند بود.
طراح حاذق اول هماهنگی رنگ و دوم امکان تهیه مصالح مورد نیاز مبلمان سوم نسبت و اندازه را مشخص می سازد و سپس اندازه های داخلی ساختمان را بصوت پلان بر روی کاغذ با اشل رسم نموده با توجه به امکانات موجود زمان و محل و آب و هوا طرحی برای تهیه مبلمان داخل آماده نموده و رنگ دیوارها و گچ بریها، پرده ها، موکت و فرشهای کف، تزئینات داخلی مانند ساعت و آباژور و حتی لوستر و قاب آینه و پاریشن را هم اهنگ و متناسب با طرح خود در نظر می گیرد. و اما طراح موظف است در اجرا طرح خود نظرت کامل داشته تا عملیات اجرائی آن نیز مطابق با سلیقه خود باتمام برسد و چنانجه در طرح تجدید نظری لازم باشد اعمال نماید. به طور کلی میتوان یکسری از این وسایل منزل را با یک مصالح خاص در نظر گرفت که از نظر زیبایی و هماهنگی منظر خوشی داشته باشد. ما در اینجا سعی داریم قسمتی از لوازم دکوراسیون منزل را با طراحی مناسب مورد توجه قرار دهیم مانند ساعت، قاب آینه و پاراوان .
برای جدا کردن اطاقا و هال از یکدیگر معمولاً از پارتیشن های گوناگون استفاده می کنند. راحی پارتیشن ها معمولاً با موقعیت ساختمان سنجش داده می شود و احتمالاً تغییراتی در شکل و اندازه طرح خود با طرح جامع برای ساخت پارتیشن مهیا می گردد. پارتیشنها بیشتر از مصالح مخلوط از فلزات آبکاری شده و چوبهای گردو و افرا و ملچ و غیره با رنگ مات یا براق تهیه می شود. در قسمتهای دو طرفه پارتیشن میتوان بنا به تشیص طراح کابینهائی ساخته که دربها و جعبه های کشویی آن از دو طرف استفاده شود و نیز در پارتیشن جای قرار گرفتن تلویزیون و گلدانهای طبیعی و محل چیدن ظروف تزئینی و کتاب جاسازی شود.
رنگ آمیزی پارتیشن در سنجش رنگ چوب به تفضیل نوشته شده است.
در پاره ای از مواقع به دلایل مختلفی نظیر کمبود ضا نمی توان از پارتیشن جهت جدا کردن فضاها استفاده کرد و یا نیاز به جداسازی تا این حد منفی نیست. مثلاُ برای تقسیم بندی فضای بزرگ پذیرایی یا یک سالن به جهت کاربردی و هم زیبایی می توان از پاراوان استفاده کرد که هم فضا به دو بخش تقسیم می شود و در ضمن در عین حال دو فضی بدست آمده کاملاً با هم در ارتباط هستند و …
پاراوان نیز معمولاً با موقعیت فضا و مکان موجود طراحی می شود و نیز در ابعاد و اشکال مختلف با مصالح مختلفی از قبیل فلز چوب و حتی پارچه و تلفیق اینها ساخته می شود.
پاراوان می تواند به گونه ای طراحی شود که از دو طرف داشته باشد.
پاراوان بر خلاف پارتیشن کاملاً مستقل عمل می کند و عضوی از ساختمان محسوب نمی شود و در بخش تزئینات قرار می گیرد و به دلیل عملکردی تزئینی بسیار سبک و قابل حمل و نقل است و می توان آن را هر لحظه جایی قرار داد.
پاراوان می تواند از سه تخته و یا چهار تخته تشکیل شود که بسته به نوع مصالح بکار رفته از اتصالات مخصوص خود برای زاویه قرار دادن آن استفاده می شود.
مصالحی که می توان برای پاراوان استفاده کرد بسیار متنوع است. به طور مثال می توان از چوب برای سازة ان استفاده کرد و برای زیبایی از تکنیک معرق بهره برد. در مورد معرق در بخش بعدی نوشته شده است.
قبل از اینکه وارد مراحل کار از چوب تا دکوراسیون شویم لازم است مقدمه ای راجه به معرق و نحوه کار و اجرای آن نکاتی گفته شود.
مقدمه ی تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند» ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقشها و طرحهای زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوبهای رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
پیدایش تاریخی این هنر به درستی مشخص نیست ولی از تطیق ان با هنر کاشی کاری بدون شک رابطه این دو هنر را در می یابیم. برای آشنایی با ریشة این هنر صحیت از تاریخ تکوین کاشی معرق به میان می آید و به عنوان مقدمه از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانان ساخته شده می توان یاد کرد. این گنبد نوع بسیار سادة کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغولان نیز به همین منوال بود و تداوم آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید آثاری ارزنده در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو ه افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهای که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقشهای اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از نرمندان به اروپا و گزایش به هنر و فرهنگ، اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه حنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد.
از آن دوران تا به امروز این هنر، چونان گذشته، رونق نداشته است و تنها عدة قلیلی از هنرمندان در زنده نگهداشتن این هنر کوشا بوده اند.
وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوة عمل است که در هر دو مورد نقشها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.
یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزة این دو هنر، در قدیمی و بزرگی است که متعلق به عصر قاجاریه است. و در ضلع شمال غربی محوطة وزارت اموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این در حدود چهار و نیم متر و عرض ان سه متر است و سر دری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف ین در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقة معرق کاری و آموزش آن در ادارة کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه.ش بر میگردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسة صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیر باز تا به امروز با عنوانهای گوناگونی مانند: مدرسة صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، ادارة هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای ادارة کل افرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این ادارة کل در 1346 به ادارة کارگاههای هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داده است. پس از پیروزی انقلاب، ادارة مذکور به ادارة کارگاههای هنری تغییر نام داد و فعالیتهای خود را در ادارة کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که در طی فراگیری به استخدام رسمی در می آمدند.
از سال 1360 به استناد موافقتنامة معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کار کرد و آموزش این ادارة کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنار آن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میر طیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه می دهد.
در طی سالیان، معرق همپای رکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوریهای مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر به اولین کارگاه منبت و معرق که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی عی و خلیل امامی و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق پای گرفت.
این هنر در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه، در، تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقشهای اسلیمی یا گره با پنج رنگ محدود چوبهای ابنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برشهای خاتم برای اشباع نقشها استفاده می کردند. رنگ خاتمها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهت داشت.
در آن ایام شیوة معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیلة کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را می کندند و سپس نقشها را از چوبهای رنگی به وسیلة مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهانهای مخصوص قدیمی و اره ای به نام چکی، دوربری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.
نخستین تاریخی که در رابطه با اشباع نقشهای کنده شده به وسیلة چوبهای رنگی نقش دو سوارکار است که به وسیلة احمد رعنا ساخته شده است و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است.
هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه ادارة کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.
عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه ای در اطراف نقشها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب فوفل زینه ای در اطراف نقشها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بوده است.
نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوا در ارتباط با امتحان کلاس معرق علی و خلیل امامی است و هم اکنون در موزة هنرهای ملی نگهداری ی شوند.
به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شکارگاه، کعرق را از حالت مسطح خارج کرد و به صورت نیم برجسته مطرح گردانید که همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینة فکری این نواوری از نقشهای منبت کاری شدة رهای کاخ مرمر شکل گرفت.
تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود و محمد طاهر امامی که در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود در اندیشة بکارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقشهایی روی یک راکت تنیش روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی رنگ، انواع چوبهای صنعتی شاخته شد. این پیگیری همچنان ادامه دارد.
در سال 1335 تعدادی پاراوان و بوفة معرق کاری شده از طرف دولت چین به دولت ایران اهداء د که به هنگام حمل، تعدادی از آنها خسارت دید! مرمت بعضی از آنها با زمینة سیاه به محمد غفوری محول شد. وی با تهیة ماده سیتهی ترکیب یافته از جوهر نیکروزین، پارافین و لاک الکل قسمتهای اسیب دیده را ترمیم کرد. لازم به توضیح است که تا قبل از شناخته شدن جوهر نیکروژین برای سیاه کردن زمینة اشیای چوبی، صفحات موسیقی را می کوبیدند و سپس در الکل حل کرده و مقداری پارافین به آن اضافه می کردند و ماده سیاه به دست آمده را به وسیلة پنبه بر روی شئ مورد نظر منتقل می کردند.
این گونه آزمون های پیاپی موجب پیدایش اندیشة نوینی در هنر معرق شد و بدین سان در سالهای 36 یا 37 یک پاراوان کوچک با نقش گل و مرغ توسط عزیزالله ویزایی با زمینة سیاه که به شیوة معرقهای چینی بود ساخته شد و بدین ترتیب این سبک معرق در میان انواع آن جای گرفت.
در ادامة این تحولات در سال 1344 محمد طاهر امامی تابلویی با عنوان مرغ و اشیانه به وجود اورد که مرغ تماماً برجسته است و تنها به وسیلة یکی از بالهایش به زمینة تابلو متصل شده است. وی با اجرای این تابلو به معرق تمام برجسته دست یافت.
در میان آثار معرق روی چوب که تا کنون به وجود آمده معرق خاتم، چنانکه از نامش بر می آید، ترکیبی از دو هنر بیان شده است که مقام ویژة خود را از دیرباز حفظ کرده است.
از بدو پیدیش کارگاه منبت و معرق، نوع سادة معرق خاتم در میان شمسة قشهای گره با همان پنج رنگ طبیعی محدود اولیه به کار گرفته می شد.
در سال 1337 در کارگاه خاتم سازی میز تحریری با نقش سیمرغ و اژدها به سرپرستی شادروان علی نعمت تهیه شد و برای اشباع نقشهای مذکور از برشهای خاتم با رنگهای متنوع استفاده کردند که همه به شیوة معرق، دوربری و جاسازی شده بود. این تجربه انگیزة خلق تابلویی با طرح یک طوطی از خاتمهای رنگی شد که در سال 1342 توسط عزیزالله ویزایی، خارج از محیط کارگاهها به مرحلة اجرا در آمد و در سال 1349 اکبر سریری نخستین هنرمندی بود که از این شیوه جهت ایجاد نقش یک پرنده بر روی تابلوی استفاده کرد و بدین ترتیب این سبک معرق با نام معرق خاتم متداول شد.
در ادامة این دگرگونیها در سال 1349 تابلویی به سبک امپرسیونیسم از طیعت یک روستا که توسط رضا شهابی «یکی از پاگردان کمال الملک» نقاشی شده بود به وسیلة محمد ظاهر امای با رعایت اصول سبک یاد شده به صورت معرق ساخته شد.
از آن پس تا به امروز شاهد تحولاتی چند در هنر معرق بوده ایم.
این تحولات عبارتد از:
- نمایش بعد از طریق فضاسازی که تحولی در ترکیب بندی های سطح گذاشته است.(تابلو بزم درویشان)
- -استفاده از فلزات و سنگ(تابلو گلدان و زنان عشایر)
- نمایش نقش در دو سطح(دو پلانه)
- نشان دادن عمق با استفاده از پولیستر.(تابلو عقاب)
انواع معرق
ثمری که از بررسی تاریخچه و سیر تکامل معرق روی چوب حاصل شد تنوع در به وجود آوردن اشکال، به طریق معرق است که با نامهای معرق با زمینة رنگ، معرق زمینة چوب، معرق اتم و معرق منبت شهرت یافته است.
در این مبحث به شرح شیوة ساخت هر یک از انواع می پردازیم.
د بعضی از مواقع به علت عدم دسترسی به فوفل و گاه بنابر ذوق و سلیقه معرق را به وسیلة ترکیب دو مادة خمیر سیاه و پلی استر رنگ می کنند.مراحل مختلف معرق با زمینة سیاه به قرار زیر است:
2. پس از پرس شدن نقشا روی زمینه، به علت حذف شدن چوب فوفل، بین نقشها تا زمینه ای که به آنها متصل شده 3 یا 4 میلیمتر ارتفاع سطح به وجود می آید.
3. محیط شئ را به وسیلة نوار چسب کاغذی به طریقی که 2 یا 3 میلیمتر آن از سطح شئ بالاتر قرار بگیرد، محصور می کنند.
5. تمام سطح معرق شده را به وسیلة خمیر سیاه به اندازه ای می پوشانند که خمیر یک میلیمتر از نقشهای برجسته بالاتر قرار بگیرد.
6. پس از 24 ساعت که خمیر خشک شد به وسیلة سمبادة شمارة 40 سطح کار را پرداخت می کنند و این عمل تا مرحله ای که همة نقشهای معرق شده کاملاً در میان زمینة سیاه نمایان شود، ادامه می یابد.
7. در خاتمه مجدداً یک قشر پلی استر می پاشند و پس از خشک شدن آن مطابق اصولی که در ردیف 12 و 13 مبحث قبل توضیح داده شده سطح شئ مورد نظر را جلای بیشتری می دهند.
در این نوع معرق برشهای رنگی خاتم جایگزین چوبهای رنگی ساده می شوند و محیط و فاصلة نقشها به وسیلة ط باریکی که زه نامیده می شود از زمینه و دیگر قسمت های نقشه تفکیک می شود.
شیوة عمل به ترتیب زیر است:
2. چوب یا عاجی را که به عنوان زه باییستی مورد استفاده قرار بگیرد بر ریل مدل به طور موقت می چسبانند و به فاصله یک میلیمتر از لبة نقشه به طرف داخل دوربری ی کنند و بدین ترتیب نوار باریکی با ترکیب نقشة مورد نظر به دست میآید که آن را بر جای اصی بر روی تابلو نصب می کنند. عین این عمل را در مورد خطوطی که حد فاصل قطعه های مختلف نقشه وجود دارد انجام می دهند.
3. پس از زه بی باقی ماندة نقشه را از ری چوب یا عاج جدا کرده و سپس آن را بر روی برشهای رنگی خاتم قرار می دهند و دوربری می کنند.
نکتة قابل توجه در مورد دوربری اتم این است که برشهای خاتم، به علت ظرافت، اگر تحت فشار مستقیم ارة مویی قرار بگیرند متلاشی می شوند و برای چلوگیری از این مسئله در موقع برش، یک قطعه چوب به اندازة نقشه و خاتم در زیر آن قرار می دهند و بدین ترتیب خاتمها بین دو قطعه سه لایی نقشه و چوب زیرین، کمتر تحت فشار قرار گرفته و آسان تر بریده می شوند.
4. بقیة مراحل معرق اتم مانند معرق ساده است با این تفاوت که در هنگام سائیدن و پرداخت سطح آن، کمی بی احتیاطی باعث متلاشی شدن و از بین رفتن نقشهای اتم می شود.
5. در اشیاء بزرگ «معرق- خاتم» که زینة سادة ان از یک نوع خاتم است، پر کردن زمینه و درز کردن خاتمهای آن، پس از چسبانیدن نقشهای معرق مستقیماً روی شئ انجام می شود.
منبت معرق نوعی دیگر از انواع معرق است که در ان نقشا ز حالت مسطح خارج شده و به صورت نیم برجسته جلوه گر می شوند. در این نوع معرق ضخامت چوبهای رنگی از 3 تا 4 میلیمتر به 5 تا 6 میلیمتر افزایش می یابند.
شیوة عمل منبت معرق به قرار زیر است:
4. هریک از نقشهای رنگی دوربری شده به وسیلة سریشم سرد موقتاً بر سر چوبی کله کوب می کنند و این چوب را به طور عمودی در میان گیره قرار می دهند و محکم می کنند و سپس به وسیلة مغار روی ان منبت کاری می کنند. از وسیلة یاد شده برای کنده کاری بر روی عاج نیز استفاده می شود. ولی کنده کاری روی صدف فقط به وسیلة سوهانچه امکان پذیر است.
5. پس از مرحلة فوق نقشها را در مکان اصلیشان بر روی تابلو نصب می کنند و برای این که بتوان آنها را به صورت برجسته تعبیه کرد در زیر هر قطعه از نقشها، مطابق خود نقش، چوبی با بلندی دلخواه می چسبانند که طول ان نسبت به ارتفاع نقشهای دیگر محاسبه می شود و سپس اطراف آن به صورت اریب می سایند تا کاملاً نازک شود و بدین ترتیب پایه ای ظریف با ترکیب خود نقش در زیر آن متصل می شود.
6. هنگامی که تمام قطعات نقشه آماده شد. برای این که بتوان هر یک از آنها را در جایش محکم چسبانید باید در محل اتصال نقش با تابلو چندین قطعه را با حرکت خود نقش، روی زمینه گود کرد. این عمل به وسیلة نوک مغار انجام می شود. گودی نقطه ها باعث تجمع چسب شده و اشکال را روی زمینه محکم می چسباند