فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

پست مدرنیسم و منتقدان آن

قضایای بنیادین پست مدرنیسم موضوعی است که حتی بین خود پست مدرنیست¬ها محل بحث و مشاجره فراوان بوده است پیش از توضیح قضایای بنیادین پست مدرنیسم، به خلاصه¬ای که منتقد انسان شناس ملفورد اسپیرو از اصول بنیادین آن ارائه داده است
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 28 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 3
پست مدرنیسم و منتقدان آن

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

قضایای بنیادین پست مدرنیسم موضوعی است که حتی بین خود پست مدرنیست¬ها محل بحث و مشاجره فراوان بوده است. پیش از توضیح قضایای بنیادین پست مدرنیسم، به خلاصه¬ای که منتقد انسان شناس ملفورد اسپیرو از اصول بنیادین آن ارائه داده است توجه کنید:

«نقد پست مدرنیستی از علم دربرگیرنده دو استدلال به هم مرتبط ـ یعنی معرفت شناختی و ایدئولوژیکی ـ است، که هر دو مبتنی بر سوبژکتیویته هستند. نخست طبق استدلال معرفت شناختی انسان شناسی بخاطر سوبژکتیو بودن ابژه انسانی، نمی تواند یک علم باشد؛ و در هر صورت سوبژکتیو بودن ابژه انسانی از امکان کشف حقیقت عینی توسط علمی جلوگیری می کند. دوم، طبق استدلال ایدئولوژیکی از آنجا که عینیت توهمی بیش نیست، علم گروه های سرکوب شده، زنان، قومیت ها و مردم جهان سوم را نابود می کند» (اسپیرو 1996)

مدرنیته: مدرنیته با رنسانس آغاز شد. مدرنیته متضمن «عقلانی-سازی و تفکیک اقتصادی و اجرائی پیشروی جهان اجتماعی» است (ساروپ 1993). این عبارت در اصل در بافت شکل¬گیری و گسترش دولت کاپیتالیستی پدیدار شد. و از آن زمان انسان شناس¬ها سعی در مطالعه دوره مدرنیته داشته اند، اما اکنون دیگر از آن فراتر رفته اند. کنش بنیادین مدرنیته بررسی پایه و اساس دانش گذشته است. پسامدرنیسم: معنای تحت اللفظی عبارت پسا مدرنیسم «پس از مدرنیسم» است. و «به انحلال واقعی صورتهای اجتماعی اشاره دارد که با مدرنیته مرتبط دانسته می شوند» (ساروپ 1993) نوگرایی : از این عبارت اغلب برای اشاره به آن مرحله از توسعه اجتماعی استفاده می¬شود که بر صنعتی¬ شدن مبتنی است. نوگرایی وحدتی از تغییرات اجتماعی اقتصادی مختلف است که بواسطه اکتشاف¬ها و نوآوری های علمی و تکنولوژیکی ایجاد شده اند (ساروپ 1993) مدرنیسم: مدرنیسم آزمایشی برای یافتن حقایق درونی یک موقعیت است، که خودآگاهی و بازتابندگی را می توان از جمله ویژگی های آن دانست. این مبحث ارتباط بسیار نزدیکی به مقوله پسا مدرنیسم دارد. (ساروپ 1993) پسامدرنیسم: کلمه مدرنیته از واژه لاتین مودو (modo) که به معنای «همین حالا» است مشتق شده است. بنابراین معنای تحت اللفظی پسامدرنیسم «پس از حالا» است. «اگر مدرنیسم را فرهنگ مدرنیته بدانیم، پسامدرنیسم هم فرهنگ پسامدرنیته است» (ساروپ 1993). از نظر بودریار (1984) ما اکنون باید انقلاب دوم را بپذیریم، انقلاب «قرن بیستم، انقلاب پسامدرنیسم؛ که فرایند گسترده تخریب معنی است، همانطور که پیشترها ظاهر تخریب شد. هر آنکه با معنی زندگی می کند بوسیله معنی خواهد مرد». ریان بیشاپ در مقاله ای در دائره المعارف انسان شناسی فرهنگی (1996) پسامدرنیسم را به مثابه جنبشی التقاطی تعریف می کند که از زیبایی شناسی، معماری و فلسفه نشأت گرفته است. پسامدرنیسم از شکاکیت و بدبینی نظام¬مند نسبت به دیدگاه های نظری حمایت می کند. که در انسان شناسی این شکاکیت به تغییر کانون توجه از مشاهده جامعه ای خاص به مشاهده ناظر انسان شناس منجر شده است. پسامدرنیسم بر تنش های منتج از تفاوت و شباهت ناشی از فرایندهای جهانی سازی تمرکز دارد: جریان سریع مردم، تعامل های متراکم و مکرر بین فرهنگی که بطور روزافزون افزایش می یابد، و نقاط اشتراک اجتناب ناپذیر دانش محلی و جهانی. «پسامدرن ها نسبت به تعاریف اتوریته¬وار و روایت های منفرد از هرگونه سیر حوادث مشکوک هستند» (بیشاپ. 1996). انتقاد پسامدرن ها از قوم¬نگاری بر این باور مبتنی بود که هیچ عینیت صدقی وجود ندارد، و بکارگیری صحیح روش علمی غیرممکن است. از نظر روسه¬نو پسامدرنیست¬ها را می توان به دو گروه گسترده شک گرایان و ایجابی¬ها تقسیم کرد. پسامدرن¬های شک¬گرا: آنها به شدت از سوژه مدرن انتقاد کرده و آن را «قرارداد زبانشناختی» محسوب می¬کنند (روسه¬نو 1992). همچنین هرگونه ادراک از زمان را رد می¬کنند زیرا معتقدند ادراک مدرن از زمان از آن جهت که افراد را کنترل کرده و می سنجد، سرکوبگرانه است.