دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
هدف
هدف عمده از تهیه و نگارش این مقاله ارائه خلاصه مطالبی پیرامون میراث ارزشمند قنات و کاریز میباشد که در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی تأثیر فراوان گذارده و زمینههای رشد و توسعه میهن عزیزمان را در سالها و دورههای گوناگون فراهم نموده است. به استناد مدارک بهدست آمده این میراث از ماقبل تاریخ یار و یاور مردمان ایران باستان و چه بسا مردمان جهان بوده که باعث خودکفایی این مردمان سختکوش و مبتکر گردیده و نیاز اصلی آنها، آب را تأمین نموده است و لازمهی حیات آنها را فراهم نموده است.
فهرست مطالب
چکیده 2
1- مقدمه 3
2- تاریخچه قنات 5
3- قناتهای گناباد 8
3-1- قنات قصبه 8
3-2- قنات زیبد 9
4- سازمان قنات 14
5- بحران آب و مسئله قنات 16
6- نتیجهگیری 17
7- پیشنهاد 19
مراجع 20
چکیده
قنات، آیا تا به حال اندیشیدهاید که تاریخچهی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط میشود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینههای رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آیندهنگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعهی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قناتها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لولهکشیها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آنها کاسته شده و مردم به استفاده از روشهای جدید مانند آب لولهکشیها گرویدهاند. با این وجود، میتوان از قناتها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.
1- مقدمه
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره میگویند. کاریز کلمهای پارسی و قنات کلمه پارسی معرب شده است. قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه و جمع آن، قنوات، قنیات و قنی ترجمه کردهاند که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است؛ عدهای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن میدانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافینویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کردهاند. اسامی برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
تالس ملیتیThales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (546-640 قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (500 قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242-325 قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (420-486 قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (270-330 قبل از میلاد) ریاضیدان و ستارهشناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای 27 نقشه بوده است، کتزیاس (380-445 قبل از میلاد)، گزنفن (352-430)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخنویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخنگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا 43 میلادی، دیسئارکوس (285-325 قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافینگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (98-171 میلادی)، عیسوب اوسیوس (263-340 میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (330-226) تاریخنگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده 5 میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (15-135 قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره کردهاند.
از میان مورخین مسلمان نیز میتوان به ابن خردادبه خراسانی (211-300 قمری)، ابن فقیه همدانی (279 قمری)، استخری (340 قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (355 قمری)، بیرونی، ابن حوقل (367 قمری)، مقدسی (375 قمری)، ناصر خسرو (وفات 448 قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (682 قمری)، شرفالزمان طاهر مروزی (514 قمری)، شمسالدین دمشقی (727 قمری)، مستوفی قزوینی (740 قمری)، قدامه بن جعفر (266 قمری)، ابن یعقوب (232-334 قمری)، ابن فقیه (290 قمری)، ابن رسته (290 قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (342 قمری)، ابن بلخی (500 قمری)، ابن ادریس (548 قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (623 قمری)، قزوینی (674 قمری)، ابوالفداء (721 قمری)، النوبری (733 قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (1067 قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسانالملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره نمودهاند که نشانگر اهمیت قناتها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر میباشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ میدانند، در حالی که علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
میدانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت میکند که مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران به دورانی بیشتر از 5 هزار سال قبل مربوط میشود. یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار بهدست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میکند، در حالی که سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران تنها 2500 سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
در دهههای اخیر بسیاری از فرضیههای تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیستشناسی، باستانشناسی و انسانشناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال میگذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال میگذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلتهایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقبتر میبرد و اثبات میکند که آریاییها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نمودهاند. ایران در طول 10000 سال گذشته مهمترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگهای متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نامهایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت دهها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسانشناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد میباشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدنهای گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون میباشد.
2- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی قناتهای فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفتانگیزترین کارهای دستهجمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بودهاند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستانشناسی این فنآوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن باز میگردد. تمدن 5 هزار ساله شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمیترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم (پادشاه آشور است که سالهای 705 تا 722 قبل از میلاد میزیسته است) علیه امپراتوری اوراتور در سال 714 قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی به خط میخی که به زبان آکادی نوشته شده از آن مطلع شده است. این لوح، اکنون در موزه لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از کوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود 60 کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه میرسد. او متوجه میشود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این وجود ناحیهای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیکند برای این که او در دشتهایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیکها یا سیستمهایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است، اما آنچه که او را شگفتزده میکند، بیاطلاعی از منشأ این آبها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قناتها را چه کسانی ساختهاند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است ؟
به استناد کتیبه سارگون، اورسای اول پادشاه هم عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمانروای آشو، رواج این تکنیک را که به گفته او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتو نسبت میدهد. از طرف دیگر در ناحیه دریاچه وان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود 21 رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته لهمان مورخ 1925، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم که اهالی اوراتور، اعقاب جدا نشدنی ارمنیها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است. میدانیم داستانهای شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته است و این داستانهای شفاهی ریشه 7 تا ده هزار ساله دارد.