دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
ضعف در تفکر/ حل مساله (اختلال در ریاضیات)
حل مسئله
دو جز اصلی تفکر تکوین مفهوم و حل مسئله می باشد.
یک بخش مهم از رشد کردن و بزرگ کردن این است که یاد بگیریم چگونه با موقعیت های دشوار کنار بیاییم. بر موانع غلبه کنیم به سئوالات گیج کننده پاسخ دهیم در راه حل هایی برای مشکلات روزمره ی زندگی پیدا کنیم. متأسفانه بسیاری از دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری اغلب
1- نمی توانند بروز موقعیت های مسئله ای را ببینند.
2- نمی توانند به تنهایی مشکلات را تشخیص دهند.
3- فاقد رویکردها، توانایی ذهنی یا تکنیک های حل مسئله برای کنار آمدن با مشکلات هستند یا
4- در استفاده از راهبردهای سازمان یافته و منظم برای حل مسئله شکست می خورند.
بنابراین مهم است که کودکان ناتوان از یادگیری برای ایجاد و تکامل راهبردهای حل مسئله یاری شوند.
رویکردهای مربوط به حل مسئله به طریق بسیاری تعریف شده اند و شامل موارد زیر می باشند: رفتار آزمایش و خطا، رفتار تکانشی، رفتار انعکاسی، رفتار خلاق یا بینشی، تفکر مستقیم و منطقی و تفکر استقرایی قیاسی و تفکر استنتاجی. با وجودیکه دانشمندان در توصیف حل مسئله با هم تفاوت هایی دارند، به نظر می رسد توافق های کلی درباره ی پویایی های درونی آنها وجود داشته باشند.
البته، معمولاً هیچ راه یگانه ای برای حل مسائل وجود ندارد تقریباً 6 مرحله ی اصلی در فرآیند حل مسئله وجود دارد. هر خللی در هر یک از این مراحل می تواند در حل مؤثر مسئله اختلال ایجاد کند. در این مقاله به ارائه خطوط راهنما برای ارزیابی عملکرد دانش آموز در هر مرحله از فرآیند حل مسئله و ارائه پیشنهاداتی برای ترمیم می پردازیم.
مراحل حل مسئله
1- تشخیص اینکه مسئله ای وجود دارد
اولین مرحله در فرآیند حل مسئله اینست که تشخیص دهیم مسئله ای وجود دارد. ممکن است هنگامی که دانش اموز با موقعیتی غیر مترقبه برخورد می کند و هیچ پاسخ آماده ای برای آن ندارد، گفته شود که مسئله وجود دارد. فقدان پاسخ باعث ایجاد ناراحتی یا بی تعادلی می شود که دانش آموز را برای یافتن راه حل برخواهد انگیخت.
بسیاری از کودکان دچار ناتوانی یادگیری فاقد آگاهی نسبت به وجود مسئله در زندگی روزانه شان هستند و در تشخیص تهدید ناشی از مشکلات بالقوه شکست می خورند. این دانش آموزان معمولاً هنگامیکه کشف می کنند در واقع مسئله ای دارند، متعجب شوند و هنگامیکه دانش آموز از وجود مشکل آگاه می شود، اغلب برای انجام هر کاری خیلی دیر است.
ترمیم:
موقعیت مسئله را مطالعه کرده و تلاش کنید میزان وسعت آگاهی کودک نسبت به مسئله را تعیین نمائید ممکن است مفید باشد با دانش آموز صحبت کنید تا تشخیص دهید چرا او موقعیت مسئله ای را نشناخته. دانش آموز برای شناخت مشکلات بالقوه هنگامی که مشکلات بروز می کنند تعلیم ببیند.
2- تصمیم گیری برای حل مسئله
دومین مرحله تصمیم گیری در مورد حل کردن یا نکردن مسئله است. مسئله باید نارضایی و ناسازگاری کافی ایجاد کند تا عنوان یک مسئله مورد قبول قرار گیرد و شاگردان باید احساس نیاز کرده و هیجان کافی برای جست و جوی راه حل به کار برند.
بسیاری از کودکان ناتوان از یادگیری اگر اعتقاد داشته باشند «موفق نخواهند شد» مایل نیستند در حل مسئله درگیر شوند. واضح است کودکان دچار ناتوانی یادگیری که درماندگی را هم آموخته اند از درگیری در حل مسئله اکراه دارند و اگر هم شروع به حل مسئله کنند زیاد در آن پافشاری نخواهند کرد.