دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 252 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 166 |
‹‹ فهرست مطالب ››
عنوان صفحه
فصل اول : طرح تحقیق
مقدمه : 2
بیان مسئله : 4
اهمیت پژوهش : 10
اهداف تحقیق : 13
اهداف کلی : 13
تعاریف نظری واژهها و مفاهیم : 14
تعاریف عملیاتی واژهها و مفاهیم : 18
سؤالات تحقیق : 19
فرضیههای تحقیق : 19
فصل دوم : پیشینه پژوهش
مقدمه : 22
سلامتی و تعریف آن : 23
عوامل تأثیرگذار بر سلامت: 24
انواع سلامتی : 25
سلامت روانی و تعریف آن : 27
عوامل موثر بر سلامت روانی : 28
اختلالات روانی و تعریف آن : 30
تاریخچه بررسی اختلالات روانی : 32
طبقه بندی اختلالات روانی : 36
اختلالات خلقی و تعریف آن : 42
تاریخچه بررسی اختلالات خلقی : 43
طبقه بندی اختلالات خلقی : 44
اختلالات افسردگی : 44
اختلالات دو قطبی : 45
اختلال افسردگی و تعریف آن : 46
نظریههای روان شناختی در مورد افسردگی : 48
نظریه زیست شناختی : 48
نظریه روان پویایی : 50
نظریه یادگیری : 51
نظریه شناختی : 52
علایم و نشانههای اختلال افسردگی : 54
سبب شناسی اختلال افسردگی : 56
انواع افسردگی : 57
اختلال افسردگی و سن : 59
اختلال افسرگی و جنس : 60
روشهای تشخیص و ارزیابی افسردگی در کودکان : 61
انواع آزمونهای ارزیابی افسردگی : 63
پرسشنامه افسردگی کودکان CDI : 63
2 ـ پرسشنامه افسردگی بک : 64
مقیاس افسردگی اصلی برای مطالعات همه گیر شناسی ( CES _ D ) : 65
آزمون و تعریف آن : 66
سابقه تاریخی آزمونهای روانی : 67
ویژگیهای آزمونهای روانی : 69
الف ) ویژگیهای اصلی : 70
الف ) روش باز آزمایی : 71
ب ) روش فرمهای همتا یا موازی : 71
ج ) روش دو نیمه کردن آزمون : 72
د ـ روش کودر ـ ریچاردسون : 73
الف ) روایی محتوا : 74
ب ) روایی صوری یا ظاهری : 76
ج ) روایی ملاکی : 77
د ) روایی سازه : 79
3 ـ حساسیت یا ظرافت تشخیص : 81
ب ) ویژگیهای فرعی : 81
مفهوم نرم یا هنجار و تعریف آن : 82
انواع نرم یا هنجار : 83
1 ـ هنجارهای سنی: 83
2 ـ هنجارهای کلاسی: 84
3 ـ هنجارهای رتبه درصدی : 84
4 ـ هنجار مربوط به نمرات معیار : 85
پژوهشهای خارجی : 87
پژوهشهای داخلی : 88
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه : 90
روش تحقیق : 90
جامعه آماری : 91
نمونه و روش نمونه گیری : 91
روش اجرای تحقیق : 92
ابزارهای گرد آوری اطلاعات : 93
روایی و پایایی آزمون ماریاکواس : 95
روایی و پایائی آزمون افسردگی بک : 95
روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش : 96
سؤالات پژوهش : 98
فرضیهها پژوهش : 98
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل اطلاعات
مقدمه : 100
محاسبه پایایی آزمون : 100
تحلیل نتایج : 101
محاسبه روایی آزمون : 102
فرضیه اول : 103
فرضیه دوم : 103
فرضیه سوم : 105
اداری.. 105
فرضیه چهارم : 106
فرضیه پنجم : 107
فرضیه ششم : 108
فرضیه هفتم : 109
فرضیه هشتم : 112
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
مقدمه : 115
بحث و نتیجه گیری : 115
پیشنهادات.. 124
پیشنهادات کاربردی : 124
پیشنهادات پژوهشی : 125
محدودیتها : 126
ضمائم
فهرست منابع و مأخذ : 156
چکیدة
عنوان :
هنجار یابی پرسشنامه افسردگی کودکان ماریا کواس بر روی کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی شهرستان تربت حیدریه در سال 84 ـ 83
جامعه آماری :
جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان راهنمایی شهرستان تربت حیدریه در سال 84 ـ 83 که در مجموع حدود 10035 دانش آموز بود و از این تعداد 5112 نفر پسر و 4923 دانش آموز دختر که در سطح 35 مدرسه دخترانه و پسرانه توزیع شده اند.
نمونه :
گروه نمونه 500 نفر از دانش آموزان راهنمایی میباشد که 248 نفر از آنها دختر و 252 نفر از آنها دانش آموز پسر میباشند که در پایههای اول و دوم و سوم راهنمایی تحصیل میکنند
ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از :
1 ـ پرسشنامه افسردگی کودکان ماریا کواس 2 ـ پرسشنامه افسردگی بک در آزمون اول پرسشنامه
یافتهای پژوهشی :
1 ) آیا آزمون افسردگی ماریا کواس از پایایی لازم برای اجرا در جامعه مرجع مورد نظر برخوردار میباشد ؟
در این پژوهش پایایی آزمون از روش دو نیمه کردن آزمون 59 / 0 بدست آمد. چون همبستگی بین دو نیمه آزمون، همبستگی بالایی است با اطمینان میتوان از پایا بودن آزمون برای جامعه مرجع آن را اجرا و در این جامعه به کار برد. و این خود مبین ثبات و اعتبار آزمون در امور تشخیصی برای جامعه مرجع میباشد.
2 ) آیا آزمون افسردگی ماریا کواس از روایی لازم برای اجرا جامعه مرجع مورد نظر برخوردار میباشد ؟
در این پژوهش روایی آزمون از روش روایی ملاکی 52 / 0 بدست آمد چون هبستگی بین آزمون ماریاکواس و آزمون ملاک ( بک ) از همبستگی بسیار بالایی برخوردار است با اطمینان میتوان از روایی آزمون ماریا کواس برای جامعه مرجع آنرا اجرا و مورد استفاده قرار داد و این خود مبین مناسب و روایی آزمون در امور تشخیص برای جامعه مرجع میباشد.
مقدمه :
بدون شک نیروی انسانی از مهم ترین سرمایههای جوامع است. سرمایه ای که امکان بهربرداری از منابع انرژی را فراهم میسازد و وجود کار آمدش رفاه و امنیت جامعه را تامین میکند. اهمیت نیروی انسانی تا جایی است که منابع مادی همواره یک پله پایین تر از آن قرار میگیرد این مساله باعث توجه بیش از بیش جوامع بشری به نیروی انسانی گردیده و برنامه ریزیهای گسترده ای در جهت حفظ و تربیت آن انجام گرفته تا میزان بهره وری از این سرمایه ی ناشناخته را ( البته در برخی کشورها ) افزایش یابد.
حفظ و تربیت نیروی انسانی علاوه بر این که از جهت جسمانی مورد توجه است از نظر روانی بسیار مهم است. چرا که هر گونه دگرگونی روحی، جسم را تحت تأثیر قرار داده و فرد را ناکارآمد میکند.
اگر چه ضرب المثل « عقل سالم در بدن سالم است » در بین مردم باب شده اما باید این ضرب المثل بدین گونه اصلاح گردد که : عقل سالم در بدن سالم و بدن سالم در سایه ی روح سالم است. بدیهی است روح و روان ناسالم جسم را پژمرده و تنبل ساخته و قدرت کار و فعالیت را از او میگیرد. کوتاه سخن این که تلاشهای جوامع در جهت سلامت جامعه به خصوص در سالهای اخیر نشان میدهد که سلامت روحی و روانی افراد از اهمیت بیشتری نسبت به سلامت جسمانی برخوردار است. وجود این گونه تحلیل و نظریهها درباره ی نیروی انسانی باعث شده که جوامع کوچک و بزرگ از خانواده تا مدرسه و از سطح ملی تا سطح جهانی همه و همه توجه بیشتری به سلامت افراد نمایند و فرد را ابتدا از نظر روانی به خوبی بشناسند آن گاه با تدابیر مؤثر موانع رشد روحی او را مرتفع سازند تا در سایه روح سالم،جسم سالم پرورش یابد و افراد سالم سلامت جامعه را تامین و تضمین کنند. گستره ی بیماریهای روحی و روانی که مانع رشد طبیعی و شکوفایی استعدادهای افراد میگردد، بسیار وسیع است اما در این میان افسردگی یکی از شایع ترین بیماریهای سده ی اخیر است. درباره ی افسردگی که در تمام دورههای رشد ممکن است بروز دهد تحقیقات و مطالعات زیادی صورت گرفته و نتایج نشان میدهد که افسردگی در دوران نوجوانی که موم شخصیت فرد شکل مگیرد مهم و قابل تامل است و اگر بدان توجه نگردد باعث بروز ناهنجاریهای شخصیتی و شکوفا نشدن استعدادها میگردد.
بیان مسئله :
سلامت به معنی : « بی گزند شدن، بی عیب شدن، رهایی یافتن، نجات یافتن، امنیت، عافیت، تندرستی، خلاص از بیماری، آرامش صلح، سالم، تندرست بودن میباشد » (معین، 1375 ، ج5، ص 778 ).
مفهوم سلامت روانی به معنای خود آگاهی حل تعارضات و کشمکشهای درونی و شامل خود شکوفایی یعنی بالفعل ساختن تواناییهای روان شناختی ذاتی و درونی فرد است.
سلامت شامل سلامت جسمی و روانی میباشد در سلامت روانی بنا به عقید آلفرد آدلر فرد برخوردار از سلامت روان شناختی توان با جرات عمل کردن را برای رسیدن به اهدافش دارد چنین فردی روابط سازنده ای با دیگران دارد. به اعتقاد او فرد سالم مطمئن و خوش بین است. عملکرد او مبتنی بر نیرنگ نیست فرد سالم ضمن پذیرش مشکلاتش در حد توان به رفع آنها اقدام میکند خلاصه اینکه سلامت روان یعنی داشتن اهداف شخصی در زندگی، روابط خانوادگی مطلوب، کنترل عواطف و احساسات و پذیرش اشتباه و کوشش برای حل آنها.
به نظر کارل راجرز نیز شخص سالم انسانی است بسیار کارآمد که از تمام تواناییهایش بهر میگیرد و به طور خلاصه انسان بر خوردار از سلامت روان شناختی دارای این خصوصیات است.
1 ـ آمادگی کسب تجربه 2ـ زندگی هستی دار 3 ـ اعتماد به ارگانیزم خود 4 ـ احساس آزادی 5 ـ خلاقیت و آفرینشگری انسان غیر سالم فردیست که مبتلا به اختلال روانشناختی باشد و ویژگیهای فوق را نداشته باشد ( ارجمند، 1382 ).
برای بیشتر مردم مفاهیم اختلال روانی خیلی گنگ بوده و تصورات آنها در این خصوص تحریف شده و رنگی از ترس و پیشداوری به خود گرفته است.
اختلال روانی یک بیماری با تظاهرات روانشناختی یا رفتاری همراه با ناراحتی قابل ملاحظه و اختلال کارکرد ناشی از یک آشفتگی زیست شناختی، اجتماعی، روانشناختی، ژنتیک، فیزیک یا شیمیائی است. ارزیابی آن بر حسب انحراف از یک مفهوم هنجاری صورت میگیرد (کاپلان، سادوک، 1380 ).
طبقه بندی اختلالات روانی بر اساس DSM IV IR به شرح زیر میباشد : 1_ اختلالاتی که نخستین بار در دوره شیرخوارگی، کودکی، یا نوجوانی آشکار میشود
2 ـ دلیریوم، دمانس، اختلالات شیدائی و سایر اختلالات شناختی
3 ـ اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی عمومی
4 ـ اختلالات وابسته به مواد
5 ـ اسکیزوفرنی و سایر اختلالات پسیکوتیک
6 ـ اختلالات اضطرابی
7 ـ اختلالات شبه جسمی
8 ـ اختلالات ساختگی
9 ـ اختلالات تجزیه ای
10 ـ اختلالات جنسی
11 ـ اختلالات خوردن
12 ـ اختلالات کنترل تکانه
13 ـ اختلالات انطباق
14 ـ اختلالات شخصیت
15 ـ اختلالات خلقی : این اختلال در تمام سنین کودکی و نوجوانی روی میدهد و دو نوع اختلال را شامل میشود.
الف ) اختلالات دو قطبی : مشخص با نوسان شدید خلق بین افسردگی و نشئه و بهبودهای موقت و عود.
ب ) اختلالات افسردگی : اختلال افسردگی اساسی، خلق شدیداً افسرده، کندی روانی ـ حرکتی، نگرانی، احساس ناراحتی، منگی وحیرت، بی تابی، احساس گناه، افکارخود کشی ومعمولا عود کننده.
اختلال افسرده خوئی : شکل حقیقت تر افسردگی معمولا ناشی از فقدان یا رویدادی مشخص (نوروز افسردگی هم نامیده میشود ).
افسردگی با الگوی فصلی ( اختلال عاطفی فصلی SAD هم نامیده میشود ) بیشتر در ماههای زمستان مشاهده میشود (سادوک،0 138 ).
یکی از اختلالات مهمی که در طبقه بندی اختلالات روانی میگنجد اختلالات افسردگی میباشد. مفهوم افسردگی کودکان و نوجوانان موضوع قابل بحث و در خور توجهی است. در پانزده سال اخیر امکان بروز عارضه افسردگی در کودکان به همان شکل افسردگی در بزرگسالان وجود دارد، وعلائم ونشانه1یی شبیه به بزرگسالان در آنها دیده میشود (هارینگتون، 1380 ).
علائم و نشانههای افسردگی در نوجوانی از دیدگاه بک عبارتند از :
1 ـ عوامل شناختی ای که باعث میشوند نوجوان، آینده را به صورت منفی ببیند
2 ـ عوامل عاطفی و هیجانی چون خشم و نبود تجربیات خوشایند و لذت بخش
3 ـ عوامل انگیزشی که شامل دوری گزیدن از جامعه و تمایل به خودکشی میگردد
4 _ عوامل رفتاری و فیزیولوژیکی که بی فعالیتی، نوسان در اشتها، آشفتگی در خواب و اظهار خستگی مفرط را شامل میشود(افروز، 1380 ).
از عوامل مؤثر در افسردگی نوجوانان میتوان از رفتارهای بزه کارانه در سطح خانواده و جامعه مانند پرخاشگری، فرار از منزل، مشکلات مدرسه ای مانند عدم پیشرفت تحصیلی، و همچنین مشکلات مربوط به برقراری رابطه با گروه همسن و سال ( مثل طرد شدن توسط آنها ) را نام برد (افروز، 1380 ).
دادههایی در مورد هنجارهای سن و جنس موجود است، تفاوتهای سنی و جنسی اندک، اما مهمی آشکار شد : کودکان بسیار خردسال نسبت به کودکان بزرگ تر افسردگی کمتری نشان دادند، و دختران، به خصوص در گروههای سنی پایین تر، افسردگی کمتری ابراز کردند (هارینکتون، 1380 ).
از آنجایی که افسردگی در میان کودکان و نوجوانان در دهههای اخیر بسیار شایع شده است. و مشکلاتی از قبیل، تحصیلی، شخصیتی و اجتماعی در بین آنها بسیار دیده میشود. در نتیجه نیاز به تشخیص و درمان سریعتر آنها لازم میباشد. به این منظور برای تشخیص افسردگی از ابزارها و روشهای متفاوتی از جمله، مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و آزمونها استفاده میکنند. که معروفترین وسیله اندازه گیری در بین این ابزارها همین آزمونها میباشد ( سیف، 1371 ).
آزمون وسیله ای است که به طور علمی تهیه میشود و اندازه گیری عینی تواناییهای افراد را فراهم میآورد. آزمون وسیله ای است که به طور علمی تهیه میشود، منظور از علمی تهیه شدن یک آزمون این است که آزمون باید مثل هر وسیله اندازه گیری دیگر ویژگیهایی را برای خود داشته باشد. یک آزمون نیز در درجه اول باید دقت اندازگیری داشته باشد و در درجه دوم چیزی را اندازه بگیرد که برای اندازگیری آن تهیه شده است. دو ویژگی فوق را اصطلاحاً اعتبار و روایی مینامند. علاوه بر دو ویژگی بالا، یک آزمون خوب ویژگی دیگری نیز دارد که به آن حساسیت یا قدرت طبقه بندی میگویند. منظور این است که یک آزمون باید بتواند آزمودنیها را طبقه بندی کند بدین معنا که بتواند تفاوتهای فردی آنها را به خوبی نشان دهد ( گنجی، 1371 ).
در آموزش و پرورش و روانشناسی، آزمونها به چند منظور عمده مورد استفاده قرار میگیرند :
برای اندازه گیری تواناییهای شناختی و تواناییهای حرکتی و نیز برای اندازه گیری ویژگیهای شخصیت و ویژگیهای عاطفی. بنابراین، آزمونهای مختلف را میتوان به دو دسته کلی آزمونهای توانایی و آزمونهای عاطفی تقسیم کرد.
از آزمونها به عنوان یک روش نظامدار ( سیستماتیک ) برای اندازه گیری نمونه ای از رفتار فرد استفاده میشود، برای اینکه بتوان آن رفتار را با توجه به معیار یا هنجار ارزشیابی کرد (سیف، 1371).
برای تشخیص افسردگی در کودکان از روشهای متنوعی از جمله مصاحبه، مشاهده، پرسشنامه و آزمون استفاده میشود. که از پرسشنامهها و آزمونهای مهمی که در این زمینه ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است، میتوان از پرسشنامه افسردگی کودکان «ماریا کواس » ( CDI )، پرسشنامه بک ( BDI )، مقیاس افسردگی اصلی برای مطالعات همه گیر شناسی ( CES _ D )، مقیاس درجه بندی افسردگی ) DSRS (، مقیاس افسردگی کودکان ) ( CDSنام برد (هارینگتون، 1380 ).
بدون شک ما در جامعه ای زندگی میکنیم که فشارهای روانی بر تمام زندگی ما اثر گذاشته و اجتناب از آنها امکان ناپذیر است. و این فشارهای روانی در سنین پایین مشکلات عدیده ای از جمله تحصیلی، شخصیتی، و اجتماعی بوجود میآورد نیاز به تشخیص این بیماری درسنین کودکی و نوجوانی بیشتر احساس میشود. برای اینکه بتوانیم افرادی را که دچار افسردگی شده از افراد سالم جدا کنیم نیاز به یک معیار اندازگیری دقیق داریم و لذا به دلیل نداشتن یک معیار دقیق از خود برای اندازگیری ناگزیریم که از ابزارهای دیگران برای جدا کردن افراد سالم از غیر سالم استفاده کنیم. ابزار ساخته شده توسط دیگران چون تحت تأثیر فرهنگ جامعه خود آنها قرار دارد، نمی توان آن را در فرهنگهای مختلف بکار برد، مگر که با آن فرهنگ انطباق دهیم و آنها را بر اساس فرم فرهنگی، جنسی و سنی فرهنگ خود هماهنگ کرد. از این رودر این پژوهش به دنبال آن هستیم که مشخص سازیم که آیا پرسشنامه افسردگی کودکان (ماریا کواس ) از اعتبار و روایی لازم برخوردار است و آیا نتایجی که از آن بدست
می آید دارای دقت و ثبات لازم برای جامعه مورد پژوهش میباشد.
اهمیت پژوهش :
امروزه نیاز به احساس امنیت و آرامش روان از اساس ترین نیازهای فطری انسان است. احساس امنیت و بهره مندی از آرامش روان، ضروری ترین بستر پدید آیی خلاقیتها، شکوفایی استعدادها، تعالی وجود و توسعه و تحول پایدار در عرصههای مختلف حیات فردی و اجتماعی است. ما در جامعه زندگی میکنیم که از تنش و فشار روانی بدور نیستیم، در نتیجه روز به روز به تعداد افرادی که دچار بیماریهای روانی بخصوص افسردگی میشوند افزوده میشود همین افزایش نرخ افسردگی دربین کودکان و نوجوانان توجه مسولان را به خود جلب کرده است. اما اولین جایگاه رشد شخصیت و تربیت نوجوانان، محیط خانواده میباشد. در خانواده است که او راه و رسم زندگی را میآموزد. چگونگی برخورد والدین با رویدادها و حوادث مختلف زندگی، در تربیت و بهداشت روانی فرزندانشان نقش بسزایی دارد. اما به دلیل ناآگاهی والدین در مورد بیماری روانی فرزندشان نیاز به این است که به والدین اطلاعاتی در مورد بیماری افسردگی داده شود و آنها را از علائم و نشانههای این بیماری آگاه کرده، توجیه و راهنمایی خانوادههای جوانان افسرده تنها درباره نشانههای افسردگی، اغلب راهگشا و مفید واقع میشود و همچنین والدین جوانانی که احتمال خود کشی در آنها هست نیازمند توصیههایی درباره شیوههای کاهش خطر هستند. از آنجایی که این بیماری روانی روز به روز در حال افزایش میباشد و به دلیل عوارض نامطلوبی که بر رشد شخصیتی و اجتماعی و همچنین تحصیلی کودکان و نوجوانان دارد نیاز به بررسی بیشتری دارد جوانان افسرده معمولا افکار خودکشی دارند و برخی از آنها اقدام به خودکشی میکنند. برای مثال رییان و همکاران ( 1987 ) دریافتند که حدود0 6 درصد کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی شدید فکر خودکشی در سر دارند. به نظر میرسد در کودکان که گرایش به خودکشی داشته اند خطر افسردگی بیشتر بوده است. پنفر و همکاران ( 1991 ) دریافتند که جوانانی که اقدام به خودکشی کرده اند در دوره پیگیری 6 _ 7 سال بعد احتمالا ده بار بیشتر از جوانانی که چنین اقدامی نکرده بودند دارای اختلال خلق و خو بودند (هارینگتون، 1380 ).
افسردگی در کودکان و نوجوانان مورد توجه روز افزون مسؤولان بهداشت روانی در مدارس قرار گرفته است. به خصوص که ممکن است که کودکان « گوشه گیر و کم تحرک و ساکت » کمتر مورد توجه قرار گیرند، و احتمال ارجاع آنها برای آموزش ویژه نسبت به کودکانی که مشکلاتشان را برون فکنی میکنند کمتر باشد و معلمان، همانند والدین از افسردگی نوجوانان بی اطلاع اند و نیاز به آگاهی بیشتری در مورد این بیماری دارند (هارینگتون، 1380 ).
یکی ازدلایل دیگری که انجام این پژوهش را ضروری میکند، عدم وجود یک معیار مناسب برای آزمونهای افسردگی کودکان ونوجوانان است، تا بتوان بوسیله این آزمونها کودکان افسرده را ازکودکان غیر افسرده و سالم جدا کرد. از آنجایی که تأثیرات مخربی، این بیماری بر روح و روان کودکان میگذارد نیاز به شناسایی زودرس آن احساس میشود. که این کار را تنها از طریق ابزارهای عینی و دقیق میشود، انجام داد و یا استفاده از آزمونها است که میشود کودکان افسرده را تشخیص داد و به درمان آنها پرداخت. از دیگر سوی با عنایت به عدم آگاهی مردم از شیوههای برخورد با بیماران روانی اجراء بکارگیری شیوههای نادرست برخورد با بیماران روانی، اجرای پژوهش حاضر ضرورت دارد، زیرا میتوان میزان وقوع اختلالات را در هر تیپ مشخص، و زمینه ارتباطی آموزش و پیشگیری از اختلالات را فراهم سازد. از دیگر عوامل ضرورت این پژوهش این است که افراد به بهداشت جسمی خود نسبت به بهداشت روانی جدی تر هستند، زیرا مراجعه به پزشک را برای مسائل روانی خود مایه شرمندگی تلقی نموده و در صورتی که وضع خود را شناختن در پی چاره برآمدن راهی اساسی برای کسب سلامت است و در نهایت درک بهتری از ماهیت انسان راهی را برای حل مشکلات ذکر شده در پیش قرار دهد. از آنجایی که در دوران نوجوانی، نوجوان رشد شخصیتی و جسمی خود را حس میکند و همچنین بخاطر بحرانی بودن این دوران، نوجوان به محیطی سالم و عاری از هر گونه ناامنی دارد. و هرگونه اختلال در این دوران باعث از بین رفتن استعدادها و تأثیر نامطلوب بر جسم و روان نوجوان میگذارد و تأثیرات بسیار مخربی دیگری بر روحیه آنها میگذارد.از دیگر سو به دلیل نداشتن یک معیار دقیق از خود برای اندازه گیری ناگزیریم از ابزارهای ساخته شده توسط دیگران استفاده کنیم از آنجا که این آزمونها در فرهنگ خود آنها هنجاریابی شده وقابل استفاده در جوامع دیگر نیست لذا نیاز به انطباق باجوامع خودمان را دارد.و باید آنها را براساس نرم فرهنگی، جنسی و سنی فرهنگ خود هماهنگ کنیم. انجام این پژوهش را مهم میدانم.به طور کلی،هدف اصلی پژوهش حاضر،تعیین روایی و پایایی آزمون ماریا کواس توسط پژوهشگر ومشخص کردن میزان شیوع اختلالات افسردگی در نوجوانان شهرستان تربت حیدریه خواهد بود.از اهداف فرعی این پژوهش بررسی عوامل مؤثربر افسردگی نوجوانان وارتباط متغیرهایی همچون سن، جنس، تعداد اعضای خانواده، وضعیت تحصیلات پدران، وضعیت اشتغال متفاوت پدران ومادران، شهر و روستا،جایگاههای متفاوت فرزندان، با افسردگی میباشد.
امید است نتایج پژوهش حاضر بتواند برای والدین و متولیان امور آموزش وپرورش که ضامن تعلیم و تربیت نوجوانان میباشند مفید و همچنین بتوانیم، ازاین پرسشنامه به عنوان یک معیار تشخیصی در تشخیص و درمان افسردگی نوجوانان در جامعة مورد پژوهش استفاده کنیم.
اهداف تحقیق :
الف ) ارائه جداول نرم و هنجار جهت آزمون افسردگی کودکان ماریاکواس برای گروه مرجع نوجوانان دختر و پسر مدارس راهنمایی شهرستان تربت حیدریه.
ب ) بررسی میزان روایی آزمون افسردگی کودکان ماریاکواس برای گروه مرجع نوجوانان پسر و دختر مدارس راهنمایی شهرستان تربت حیدریه .
ج ) بررسی میزان پایایی آزمون افسردگی کودکان ماریاکواس برای گروه مرجع نوجوانان پسر و دختر مدارس راهنمایی شهرستان تربت حیدریه .
اهداف جزئی :
الف ) بررسی رابطه بین افسردگی در نوجوانان و تحصیلات پدر.
ب ) بررسی رابطه بین افسردگی در نوجوانان و تعداد اعضای خانواده آنها.
ج ) بررسی رابطه بین افسردگی در نوجوانان و مشاغل مختلف پدر و مادر.
د ) بررسی میزان شیوع افسردگی در دختران و پسران و میزان تفاوت آنها.
ه ) بررسی میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان روستایی و شهری و تفاوت شدت آنها .
ر ) بررسی میزان شیوع افسردگی و شدت آن در سنین مختلف.
ز ) بررسی رابطه بین افسردگی نوجوانان و جایگاه فرزندی آنها .
تعاریف نظری واژهها و مفاهیم :
اختلالات خلقی :
« اختلالاتی که مهمترین ویژگی آنها، ناراحتی خلقی اولیه است، اختلالات افسردگی و اختلال دو قطبی که در آن نوسان خلق بین افسردگی عمیق و شنگولی و هیجان زدگی شدید است » ( دبلیو، 1383،ص 185 ).
« در فرهنگ جامع لغات روانشناسی و روانپزشکی اختلالات خلقی به معنی : هر گروهی از حالات بالینی که با اختلال خلق ( حالت هیجانی درونی فرد ) فقدان احساس کنترل، احساس ذهنی، ناراحتی شدید مشخص است ؛ متشکل از افسردگی و مانی است و در DSMIII اختلال عاطفی نامیده میشود » (کاپلان و سادوک، 1374، ص 2.5 ).
در فرهنگ لغات اصطلاحات چهار زبانه روان پزشکی اختلالات خلقی اینگونه تعریف شده است : « احساس نامطلوب و ناخوشایند و ناراحتی ای را گویند که وضع خلقی بصورت رضامندی عمومی، بیقراری، ناراحتی افسردگی و اضطراب تظاهر مینماید » ( بهرامی و معنوی،0 137، ص 324(.
افسردگی :
در فرهنگ لغات معین افسردگی اینگونه تعریف شده است : « پژمردگی، اندوهگینی، انجماد، دلسردی، بی حال شدن است » ( معین، 1376، ج : اول، ص 319 ).
اختلال افسردگی عبارتست از « پاسخ طبیعی فرد به فشارهای زندگی، این اختلال در برابر یک تعارض درونی در پاسخ به یک عامل تشخیص خارجی بروز میکند در افسردگی تغییر خلق و دگرگونی افکار برداشتها و عملکردهای فیزیولوژیک مشاهده میشود » ( گنجی و همکاران، 1376، ص 74 ).
« حالت روانی مشخص با احساس نومیدی، غمگینی، تنهایی، درماندگی، احترام به نفس پایین و خودملامتگری، نشانههای همراه مشتملند بر کندی روانی ـ حرکتی یا گاه بگاهی تحریک، گریز از روابط بین فردی و علائم نباتی نظیر، بی خوابی و بی اشتهایی » ( کاپلان و سادوک، 1382،جلد اول، ص 89 ).
افسردگی تک قطبی :
« اختلال افسردگی تک قطبی زمانی رخ میدهد که افسردگی، بر خلق فرد غالب است، اما همه جنبههای زندگی او را در بر نمی گیرد علائمی مانند، کم خوری یا پرخوری، بی خوابی یا پرخوابی، کاهش سطح انرژی و تنبلی، عزت نفس پایین، کاهش سطح تمرکز » ( افروز، 1380، ص 22 ).
« افسردگی، احساس ناامیدی و بی ارزش بودن، بدبینی شدید، کند تفکر و عمل، بدبینی نسبت به چشم انداز آینده » ( شریعتی، 1373، ص 397 ).
افسردگی دو قطبی :
« نوعی نابهنجاری خلقی است که وجه مشخصه آن نوسانات شدید بین افسردگی و شنگولی و به تناوب بهبودی و عود کردن بیماری میباشد » ( شاملو، 1383، ص 116 ).
« افسردگی دو قطبی زمانی رخ میدهد که افسردگی، همه جنبههای زندگی فرد را در بر میگیرد و ممکن است شامل یک دوره مانیا نیز بشود و نیاز به دارو درمانی و روان درمانی دارد »
( افروز، 1380.، ص 22 ).
در فرهنگ لغت افسردگی دو قطبی اینگونه تعریف شده است : « علائم بارز این بیماری عبارتند از : خوشحالی، افسردگی شدید و یا نوسان بین این دو، پرش افکار و هیجان زدگی، با حالت خوشحالی همراه است و کندی فقدان حرکت و فعالیت با حالت افسردگی توأم است »
(کاپلان و سادوک، 1374، جلد اول، ص 207 ).
افسردگی عمده :
« افسردگی بسیار شدید، عقب ماندگی ذهنی و حرکتی، نگرانی، ناآرامی، گیجی، عصبیت، احساس گناه، فکر خودکشی که تکرار میشود » ( شاملو، 1383، ص 178 ).
« اختلال افسردگی اساس با یک یا چند دوره اساسی ( یعنی حداقل دو هفته خلق افسرده یا از دست دادن علاقه، به اضافه حداقل چهار علامت دیگر از افسردگی مشخص میشود » ( یرامی،1378، ص 106 ).
« حالت غمزدگی، فقدان علاقه تقریباً به تمام فعالیتها، تغییرات روانی حرکتی، فقدان انرژی اشکال در خواب رفتن، احساس گناه و خود ملامتگری، مسائل مربوط به تمرکز و افکار مکرر درباره مرگ یا خودکشی » ( آزاد، 1378، ص 57 ).
مانی یا شیدایی :
در فرهنگ جامع لغات روانشناسی و روانپزشکی مانی به معنی « اختلال خلقی که با سر خوشی، بیقراری، بیش فعالی ، تحریک پذیری مفرط و تفکر و گفتار سریع ( پرش افکار ) مشخص میباشد ؛ مشخصه مرحله مینک اختلال دو قطبی است » کاپلان و سادوک 1374، ص 325 ).
در فرهنگ لغت دهخدا درمانی یا شیدایی به معنی « نادر است که از ندرت است که بی همتا و بی مثل و یکه و تنها باشد و همچنین به معنی دیوانگی، به آشفتگی گرابیدن است » ( دهخدا، 1377، جلد 3، ص 821 ).
« در این حالت، رفتار شخص مبتلا به مانی شامل خوشحالی زیاد، سرحال بودن شدید، سرعت در تفکر، تکلم و حالت هیجانی توأم با حرکات زیاد جسمی » ( شاملو، 1383، ص 113 ).
هنجاریابی :
هنجاریابی آزمون یعنی « همسان کردن روش کار برای اجرا و نمره گذاری آزمون » ( آناستازی، 1379، ص 25 ).
تبدیل کردن مجموعه ای از نمرات خام به صورتی که منجر به تشکیل توزیعی با شکل تقریبی نرمال شود ( ربر، 1378، ص 152 ).
یکی از مراحل اصلی در استاندارد کردن آزمودنیها وابسته به فرهنگ است (سیف،1383،ص 392).
نرم یا هنجار :
در لغت نامه روانشناسی هنجار به این معنی است که « آنچه باید به منزله انکار یا به منزله قاعده در نظر گرفته شود، استاندارد یا ارزش که معرف یک گروه است » ( دادستان، راد، 1365، ص 357 ).
نرم یا هنجار عبارت است از « متوسط عملکرد گروه نمونه ای از آزمودنیها که به روش تصادفی از یک جامعه تعریف شده انتخاب میشود » ( شریفی، 1373، ص 231 ).
« میانگینهایی که از اجرای یک آزمون در گروههای بسیار وسیع بدست میآید » ( گنجی، 1377، ص 173 )
روایی :
« روایی یعنی این که آزمون باید چیزی را اندازه بگیرد که برای اندازه گیری آن ساخته شده است»
( گنجی، 1377، ص 124 ).
در تعریف سنتی گفته میشود روایی آزمون عبارت است از « میزان کارایی که برای اندازه گیری خصیصه ای که به منظور اندازگیری آن خصیصه ساخته شده است » ( شریفی، 1373، ص 211 ).
« روایی اصطلاحی است که به هدفی که آزمون برای تحقق بخشیدن به آن درست شده است اشاره میکند » ( سیف 1381، ص 251 ).
پایایی یا اعتبار :
« پایایی یک وسیله اندازگیری به دقت آن اشاره میکند. یک آزمون در صورتی دارای پایایی است که اگر آن را در یک فاصله زمانی کوتاه چندین بار به گروه واحدی از افراد بدهیم نمرات حاصل از این چندین بار اجرا نزدیک به هم باشند » ( سیف، 1381، ص 272 ).
« اعتبار به این معنی است که نتایج اجراهای متوالی آن، ثبات یا پایایی داشته باشند » ( گنجی، 1380، ص 94 ).
« اعتبار آزمون به دقت اندازگیری و ثبات و پایایی آن مربوط میشود » ( شریفی، 1373، ص 185 ).
تعاریف عملیاتی واژهها و مفاهیم :
افسردگی :
در این پژوهش منظور از افسردگی نمره ای است که فرد در آزمون افسردگی ماریاکواس بدست میآورد میباشد در صورتی که نمره اش بالاتر از 2. باشد فرد افسرد تلقی خواهد شد.
روایی :
در این پژوهش منظور از روایی محاسبه میزان روایی آزمون افسردگی ماریاکواس از طریق روایی ملاک میباشد.
پایایی :
در این پژوهش منظور از پایایی محاسبه میزان ثبات یا پایایی نمرات حاصل از اجرای آزمون افسردگی ماریاکواس از طریق روش دو نیمه کردن آزمون میباشد.
سؤالات تحقیق :
1 ) آیا آزمون افسردگی ماریاکواس از روایی لازم برای اجرا در جامعه مرجع مورد نظر برخوردار میباشد؟
2 ) آیا آزمون افسردگی کودکان ماریاکواس از پایایی لازم برای اجرا در جامعه مرجع مورد نظر برخوردار میباشد ؟
فرضیههای تحقیق :
1 ) بین میزان افسردگی نوجوانان متعلق به خانوادههای پرجمعیت و کم جمعیت تفاوت معنی دار وجود دارد.
2 ) بین میزان افسردگی نوجوانان متلق به خانوادهها با تحصیلات پدر بالا و پایین تفاوت معنی دار وجود دارد.
3 ) بین میزان افسردگی نوجوانان با مشاغل مختلف پدر تفاوت معنی دار وجود دارد.
4 ) بین میزان افسردگی نوجوانان با جایگاههای مختلف فرزندی تفاوت معنی داری وجود دارد.
5 ) بین میزان افسردگی نوجوانان پسر و دختر تفاوت معنی دار وجود دارد.
6 ) بین میزان افسردگی نوجوانان شهری و روستایی تفاوت معنی دار وجود دارد.
7 ) بین میزان افسردگی نوجوانان متعلق به گروههای سنی مختلف تفاوت معنی دار وجود دارد.
8 ) بین میزان افسردگی نوجوانان دارای مادران شاغل و غیرشاغل بودن تفاوت معنی دار وجود دارد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 387 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده ز
تقدیروتشکر و
تقدیم به ه
فصل اول(کلیات پژوهش) 1
مقدمه 2
بیان مسئله 4
ضرورت واهمیت تحقیق 6
اهداف تحقیق 8
فرضیه های تحقیق 8
متغیرهای تحقیق 8
تعاریف نظری 8
تعاریف عملیاتی 9
فصل دوم(پیشینه پژوهش) 10
شخصیت ومفهوم آن 11
ضرورت مطالعه وشناخت شخصیت 13
نظریه های شخصیت(شخصیت ورویکرد روانکاوی) 14
نظریه تحلیلی یونگ 15
نظریه پویایی روانی –اجتماعی 16
نظریه بودائیسم درباره شخصیت انسان 18
نظریه اسلام درباره شخصیت انسان 20
الگوی شخصیت 21
پایداری شخصیت 22
تغییردرشخصیت 23
شخصیت سالم 24
ساختارشخصیت 26
همسانی شخصیت 29
تعریف سلامت روانی 30
تاریخچه سلامت روانی 30
کلیدسلامت روانی 32
چرابایددرموردسلامت روانی بدانیم؟ 32
اعتمادبه نفس،کلیدسلامت روانی 33
نظریه های سلامت روانی 34
1-الگوی گوردون آلپورت 34
2-الگوی کارل راجرز 35
3- الگوی کارل گوستاو یونگ 35
4-الگوی ویکتورفرانکل 36
5- الگوی اریش فروم 36
6-الگوی آبراهام مزلو 37
7-الگوی فریتس پرلز 38
تحقیقات انجام شده درزمینه سلامت روان وویژگی های شخصیتی 38
فصل(روش تحقیق) 42
روش تحقیق 43
جمعیت هدف 43
روش نمونه برداری وتعدادآنها 43
ابزاراندازه گیری 43
روش جمع آوری داده ها 49
فصل چهارم(تجزیه وتحلیل آماری) 50
تجزیه وتحلیل آماری 51
جدول1-4نمرات ویژگی های شخصیت وسلامت روان دانش آموزان دخترمقطع سوم دبیرستان 53
جدول شماره 2-4محاسبه ضریب همبستگی از راه اعدادخام(دختران) 55
جدول 3-4 محاسبه ضریب همبستگی پیرسون نمره های سلامت روان ویژگیهای شخصیتی دانش آموزان دخترمقطع سوم دبیرستان 57
جدول 4-4 مرات ویژگی های شخصیت وسلامت روان دانش آموزان پسرمقطع سوم دبیرستان 58
جدول 5-4 محاسبه ضریب همبستگی ازراه اعدادخام(پسران) 60
جدول 6-4 محاسبه ضریب همبستگی پیرسون نمره های سلامت روان ویژگیهای شخصیتی دانش آموزانپسرمقطع سوم دبیرستان 62
جدول 7-4 محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 64
جدول8-4 محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 66
جدول9-4محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 68
چدول شماره 10-4 نمرات سلامت روان دانش آموزان دختر وپسرمقطع سوم دبیرستان 69
جدول شماره 11-4 محاسبه آزمون معناداربودن ضریب همبستگی 72
فصل پنجم (بحث ونتیجه گیری) 73
بحث ونتیجه گیری 74
محدودیتهای تحقیق 76
پیشنهادات پژوهش 76
منابع ومآخذ 77
پیوست الف- پرسشنامه تست شخصیتی فارسی NEO(کامل) 79
پیوست ب- پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) 99
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی وسلامت روان دربین دانش آموزانت مقطع دوم متوسطه انجام شد.نمونه موردمطالعه پژوهش حاضر 80 نفر(40دخترو40پسر)بودکه ازدانش آموزان مقطع متوسطه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.ابزارمورداستفاده دراین تحقیق پرسشنامه شخصیتی نئووپرسشنامه سلامت روان بودکه پس ازجمع آوری اطلاعات فرضیه های چهارگانه تحقیق بااستفاده ازروش آماری ضریب همبستگی پیرسون وآزمون T موردآزمون قرارگرفت ونتیجه نشان دادکه بین ویژگی شخصیتی روان نژندی ،برونگرایی،دلپذیربودن وسلامت روان رابطه معناداری وجود ندارد.همچنین نتیجه تحقیق نشان دادکه بین سلامت روانی دختران وپسران تفاوت معناداری وجود ندارد.
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
شخصیت(Personality)شامل کل وجود فرداست و وضع عمومی بدن ،مهارتها،رغبت ها،امیدها،وضع ظاهر،احساسات وهیجانها،عادتها،هوش،خصوصیات اخلاقی،فعالیت ،معتقدات وافکار فردرادربرمی گیرد.شخصیت شامل آنچه فردامروزه هست وآنچه امیدواراست بشود می باشد.پس هرصفتی که فردرا ازافراددیگرمتمایزمی کندجنبه ای ازشخصیت اوراتشکیل می دهدکه ممکن است این صفت ازصفتهای بدنی باشدمانند نیرو،چاقی،لاغری،زیبایی،زشتی،و..... یاذهنی مانندهوش،استعداد،نوع افکار وعقایدو.... یاهیجانی وعاطفی مانندترسویی وبی باکی،عصبانیت وآرام بودن ،ویااخلاقی مانندراستگویی ،دروغگویی ،سهل انگاری وهمچنین ممکن است این صفت ،موروثی باشدمانندقد،رنگ پوست،رنگ موی سر،یااکتسابی مانندگرایش هاومعتقدات دینی وسیاسی وبنابراین ،می توان گفت :شخصت هرفردکل خصایص بدنی،ذهنی وعاطفی و اجتماعی واخلاقی – اعم ازموروثی و اکتسابی – هستندکه او رابطور آشکار ازدیگران مشخص می کند.
شخصیت ایستا(static)نیست بلکه پویا(dynamic)یاپیوسته درحال تغییراست.وقتی ازشخصیت فردسخن می گوییم به یکتاوبی نظیربودن اوتوجه داریم زیرا دوفردهم شخصیت نمی توان یافت.درواقع،شخصیت فردهمان است که باضمیر«من»یاکلمه«خود»(self) ازآن تعبیرمی کندومنظورشناخت شخصیت فرد،شناخت ترکیب وسازمان رفتاراوبه صورت تمامی وکلّیت است(شعائری نژاد،1374).
روانپزشکان فردی راازنظر روانی سالم می دانندکه تعادل بین رفتارها وکنترل او درمواجه بامشکلات اجتماعی وجود داشته باشد.از این دیدگاه انسان ورفتارهای اودرمجموع یک سیستم درنظرگرفته می شود.که براساس کیفیات تاثیروتأثر متقابل عمل می کنند.بااین دید سیستمیک ملاحظه می شودکه چگونه عوامل متنوع زیستی انسان برعوامل روانی اجتماعی اوتاثیرگذاشته وبالعکس ازآن اثرمی پذیرد. به عبارت دیگر دربهداشت وتعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه موردبحث قرارمی گیرد پدیده هایی است که دراطراف اووجود داردوبرجمع سیستم ونظام اوتاثیرمی گذارندوازآن متأثرمی شوند.پس ازدیدروانپزشکی سلامتی عبارت است ازتعادل درفعالیت های زیستی،روانی،واجتماعی افراد که انسان ازاین تعادل سیستمیک وساختار های سالم خودبرای سرکوب کردن وتحت کنترل درآوردن بیماری استفاده می کند.روانکاوان وطرفداران فرضیه های روانکاوی (روان تحلیلی)ازشخصیت ایده آل صحبت می کنندو«من[1]» رامیانجی بین خواسته های «نهاد[2]» وکنترل و مؤاخذه «فوق من[3]» می دانندوبهنجاری رامیانجیگری صحیح ومنطقی بین دوقدرت«نهاد»و«ابرمن»می دانند- روانکاوان به مراحل مختلف رشد روانی وعملکردصحیح وخالی ازتعارض الگو،استفاده ازمکانیسم های دفاعی سازنده درضربه ها وفشارهای شدید را دلیل برسلامت وتعادل روان می دانند.کارهای اریکسن[4] وهارتمن[5] نیزبه منظورتأیید این نظریه است(میلانی فر،1376).
بیان مسئله
ازدیرباز مفهوم شخصیت موردتوجه حکما ودانشمندان بوده است وبخصوص ارتباط آن باموضوعات اخلاقی ،رفتاری ،اجتماعی ازمباحث مهم واساسی به شمارمی رود.
درباره شخصیت و ویژگیهای آن نظریه ها ودیدگاههای بسیارمختلف وهمچنین تعاریف بسیاری برای آن ارائه شده است.
رایج ترین برداشت وتعریفی که محققان وروان شناسان داشته اندعبارت است ازمجموعه ویژگیهای جسمانی ،روانی ،رفتاری که هرکدام را ازافراد دیگرمتمایزومنحصربه فردمی کند(کریمی ،1374).
یکی از ابتدایی ترین اموری که درجهت رشد وتوسعه هرعملی انجام می پذیردطبقه بندی کردن آن است وشخصیت نیزازاین قاعده مستثنی نبوده است .روان شناسان طبقه بندی های مختلفی درمورد شخصیت داشته اند وبرای هرطبقه نیزویژگیها وخصوصیات خاصی درنظرگرفته اند وانواع مختلف شخصیت را ارائه داده اند.
تامین سلامتی افرادجامعه یکی ازمهمترین مسائل اساسی درهرکشوری محسوب می شودکه بایدآن راازدیدگاه سه بعدی جسمی ،روانی واجتماعی نگریست(شاملو،1372).
بعدروانی بهداشت دربسیاری ازکشورهای درحال توسعه بنابه دلایل مختلف موردتوجه کافی قرارنگرفته است.سازمان بهداشت (1993)معتقداست درکشورهای درحال توسعه حجم مشکلات رفتاری و روانی رو به فزونی است وبی توجهی به آن درابعادفردی وخانوادگی واجتماعی اثرات سوء وغیرقابل جبرانی به جای می گذارد(حسینی،1371).
درگذشته فرد درانجام وظیفه خودبا آهنگی یکنواخت اعمال تکراری وساعت هاکارمداوم درگیربود.امروزه هرفردفعالی با«شوک آینده»روبروست.این شوک درتمام سطوح قابل لمس است.براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت ،اختلالهای روانی،اختلالهای جدی وشایع هستندکه درسرتاسر دنیامشاهده می شودو دو پنجم ازتمامی ناتوانی ها به علت اختلالهای روانی،روانی اجتماعی وعصبی بود.واین مواردیک پنجم ازکل مراجعین به مرکزبهداشت عمومی راتشکیل می دهند.(آزاد،1375).
اگرنیازهای زیستی و ورانی فردبه طورخود به خودارضاء می شدزندگی واقعاً آسان بود ولی چنان که می دانیم موانع زیادی،خواه محیطی وخواه درونی وجود داردکه مخل ارضای نیازهاهستند.این موانع موجب فشارروانی درفرد می گردند(آزاد،1375).
آنچه مسلم است اول بایددرنظرگرفت که زندگی آدمی ازبدوتولد تامرگ مجموعه مبارزات باطبیعت است منتهی درهرمرحله ای ودرهرموردی به نحو مخصوص انجام می گیرد.بشردرطول زندگی بارویدادهای زیادی برخوردمی کندکه باعث بروز برخی مسائل روانی وجسمی می گرددوبدین سبب است که بهداشت روانی جامعه راتهدیدمی کندالبته هرچنداین عوامل چاشنی زندگی است ولی هیچ کس نمی تواندبدون آن زندگی کند.پس مسأله اصلی تحقیق حاضراین است که آیابین ویژگیهای شخصیتی وسلامت روانی رابطه وجود دارد؟
ضرورت واهمیت تحقیق
مسئله بهداشت روانی وتامین سلامت روانی انسانها،موضوعی مهم وحیاتی است،اماساده نیست .بزرگترین آفت این مسئله ساده انکارونگاه تک بعدی به آن است.تامین بهداشت روانی جامعه مانند هرموضوع فرهنگی،نیازبه نگرشی تعاملی واقداماتی چندجانبه ونظامندومنسجم دارد.
....انسانهای به ظاهرسالم امروز ،به راحتی ممکن است واردمرزناسلامتی شوند.بسیاری ازانسانها باکمک های مختصرراهنمایی ومشاوره ویاحمایت های مالی – اجتماعی وبهبود شرایط زندگی وبهره مندی ازشادابی فرهنگی ،می توانندسالم بمانندوسالم زندگی کنند(اصلانی،1382).
باتوجه به اینکه بسیاری ازرفتارهایی که انجام می دهیم برگرفته ازشخصیت ماانسانها است وهمینطور تحقیقات زیادی که روانشناسان درموردشخصیت و ویژگی های آن انجام داده اندبه این نتیجه رسیده اندکه شخصیت از زمان تولدتاخاتمه عمردرحال شکل گرفتن وتکامل است وهیچگاه نمی توان ازآن به عنوان حالتی ثابت وغیرقابل تغییرسخن گفت وهمین طور نقش محیط و وراثت رادرتکوین شخصیت مهم بیان کرده اند وهمین طورازعوامل محیطی نقش خانواده رایاداوری می کنیم که درچگونگی تکوین شخصیت کودک اثرمهمی داردوبعدازخانواده ،مدرسه واجتماع هرکدام نقش خاص خود را دارند.وتحقیقات زیادی رابطه بین ویژگیهای شخصیت وشخصیت سالم باسلامت روان بالارا نشان داده است که دلیلی دیگربرای اثبات این رابطه است وازآنجا که عمده شخصیت انسان درکانون خانواده ودرارتباط باپدرومادر شکل می گیرد.این تحقیق می تواندتلنگوری برپدرومادران وهمچنین کسانی که درشکل گیری شخصیت کودکان نقش دارندباشدتامتوجه اهمیت وتاثیرشخصیت سالم برآینده وسلامت فرزندان باشدواین تحقیق همچنین می تواندمورداستفاده روان پزشکان وروانشناسان عمومی وروانشناسان شخصیت قراربگیردومهمترین فایده این تحقیق آن است که بادریافت نتایج می توانیم درتعلیم وتربیت زمینه هایی رافراهم آورده تادانش آموزان دچارمشکل ومسائل عدیده نگردند.
اهداف تحقیق
ازاهداف مهم این پژوهش می توان به مواردزیراشاره کرد:
1- تعیین رابطه ویژگیهای شخصیت وسلامت روان
2- تعیین سلامت روان دردختران وپسران ومقایسه آن دربین دوجنس
فرضیه های تحقیق
1- بین روانژندگرایی وسلامت روانی رابطه وجود دارد.
2- بین برونگرایی وسلامت روانی رابطه وجود دارد.
3- بین دلپذیربودن وسلامت روانی رابطه وجود دارد.
4- بین سلامت روانی دختران وپسران تفاوت وجود دارد.
متغیرهای تحقیق
1- ویژگیهای شخصیت(متغیرمستقل)
2- سلامت روانی(متغیروابسته)
3- جنسیت (متغیر تعدیل کننده)
4- مقطع تحصیلی (متغیر کنترل کننده)
تعاریف نظری
ویژگیهای شخصیت:عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمی،روانی ورفتاری که هرفردراازافراد دیگرمتمایزمی کند. سلامت روان: تسلط ومهارت ارتباط صحیح بامحیط به خصوص درسه فضای مهم زندگی «عشق،کار،تفریح».
تعاریف عملیاتی
ویژگی شخصیت:عبارتندازنمره ای است که آزمودنی هاازآزمون نئو بدست خواهندآورد.
سلامت روان:منظور ازسلامت روانی نمره ای است که آزمودنی هاازپاسخ دهی به آزمون CHQ دریافت می کنند.
فصل دوم
پیشینۀ پژوهش
شخصیت ومفهوم آن
صاحبنظران حوزه شخصیت وروان شناسی ازکلمه شخصیت تعریفهای گوناگون ارائه داده اندازنظرریشه ای ،گفته شده است که شخصیت که برابر معادل کلمهPersonaluty یاPersonalite فرانسه است درحقیقت ازریشه لاتین Persona گرفته شده است که به معنی نقاب یاماکسی بودکه دریونان و روم قدیم بازیگران تئاتر برچهره می گذاشتند.این تعبیر تلویحاًاشاره به این مطلب داردکه شخصیت هرکس ماکسی است که اوبرچهره خودمی زندتاوجه تمیز اوازدیگران باشد.
در زبان عامه شخصیت به معانی دیگری به کارمی رود؛مثلاً،وقتی گفته می شودکه هرکسی باشخصیت است ؛یعنی اینکه او دارای ویژگیهایی است که می تواندافراددیگر راتحت نفوذ خودقراردهدیامتانت و وقارویژه ای دارد.همین طوردرنقطه مقابل آن بی شخصیت به معنی داشتن ویژگیهای منفی است که البته بازهم دیگران راتحت تأثیرقرارمی دهد،امادرجهت منفی.همچنین کلمه شخصیت درعرف به عنوان چهره مشهوروصاحب صلاحیت در حوزه های مختلف به کارمی رود،همچون شخصیت سیاسی،شخصیت علمی،شخصیت هنری وازاین قبیل.اما در روان شناسی ،شخصیت به مفهوم متفاوت ازآنچه ذکرشده تعریف می شودو روان شناسان هرکدام تعریفهای متعددی ازشخصیت و مفهوم آن داشته اندکه به ذکرتعدادی ازآن هاپرداخته می شود.
کاتل[6] درتعریف شخصیت چنین می گوید«شخصیت چیزی است که اجازه پیش بینی رفتارشخص رادرشرایط و اوضاع و احوال معین به فردمی دهد».
«شخصیت مجموعه تفکیک ناپذیرآن خصایص بدنی ونفسانی است که شناخته دوستان نزدیک شخص یابه عبارت دیگر،آن نقاب یا ماسکی است که فردبرای سازش بامحیط ،که درحقیقت نوعی بازیگری درصحنه زندگی است،به چهره خود نهاده است»(ایزدی به نقل ازکریمی،1351).
تعریف شلدون ازشخصیت این است که «شخصیت سازمان پویای جنبه های ادراکی وانفعالی وارادی وبدنی فرد وآدمی است».
شخصیت مجموعه ای پایدارازویژگیها وگرایشهاست که مشابهت وتفاوتهای رفتارروان شناختی افراد(افکار،احساسات واعمال)راکه دارای تداوم زمانی بود.وممکن است به واسطه فشارهای اجتماعی وزیست شناختی موقعیتهای بلاواسطه شناخته شوندیابه آسانی درک نشوند،مشخص می کند(مدی به نقل ازکریمی،1972).
شخصیت عبارت است ازالگوهای رفتاروشیوه های تفکرکه سازگاری فرد بامحیط راتعیین می کنند(آتکینسون وهیلگارد به نقل ازکریمی،1993).
اگر وجوه مشترک تعاریف فوق درنظرگرفته شوددیده می شودکه اولاً همه آنهابه یک رشته ازویژگیها وخصوصیات جسمی و روانی اشاره دارند.
ثانیاً درهمه تعریفها به مسئله تمایز،افتراق ومشخص کردن فردازافراددیگربه طورتلویحی اشاره شده است پس می توان گفت که شخصیت عبارت است ازمجموعه ویژگیهای جسمی ،روانی،رفتاری که هرفرد را ازافراددیگر متمایزمی کند(کریمی،1379).
ضرورت مطالعه وشناخت شخصیت
شناخت شخصیت ،ویژگیها،چگونگی شکل گیری ،عوامل مؤثر درایجادشخصیت ومسائلی ازاین قبیل از یک جنبه ارضای حس کنجکاوی ومیل به شخصیت جویی رادرانسان بدنبال داردزیرا این شناخت نوعی خودشناسی است وشخص هنگام مطالعه موضوعهای ذکرشده غالباً آن دانسته هاراباخود مقایسه کرده وتطبیق می دهد واحتمالاً بااین شناخت نوعی طبقه بندی انجام می دهدیعنی خود رادریکی ازتیپهای شخصیتی قرارمی دهدیاخودرا دارای ویژگیهای شخصیتی خاص می بیند.ازسوی دیگراین شناختها واطلاعات به شخص امکان می دهدکه درارتباط متقابل بادیگران موضع گیریهای مناسب وآگاهانه داشته باشد.اگرازجنبه دیگری هم به این شناخت بنگریم می بینیم که داشتن اطلاعات ودانش لازم درباره شخصیت تنهابه کارعادی دانستن برخی رفتارهادرمراحل مختلف رشدشخصیت نمی آیدبلکه این دانش درپیشگیری یااقدام اجتماعی درموردبروزاختلالها ونابسامانیهای شخصیتی نیزمی تواندبه کمک فردبیایدوچنانچه اختلالهایی بروز کندبااستفاده ازدانش روان شناسی شخصیت می توان چاره جویی کردوازوخیم ترشدن اوضاع جلوگیری نمود(کریمی،1379).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 438 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 97 |
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
روان شناسان اجتماعی تمایل دارند بدانند که انسانها چگونه درباره یکدیگر می اندیشند و چگونه بر یکدیگر اثر می گذارند و اثر می پذیرند ، با این حال تنها ایشان نیستند که به این مسائل علاقه نشان می دهند بلکه انسان شناسان ، جامعه شناسان و حتی رمان نویسان و فیلسوفان نیز به مطالعه این گونه مسائل تمایل نشان می دهند اریکسون پس از جستجو و بررسی بسیار درباره جنبه ناخودآگاه انسان و تضادهایی که علل رفتارهای طبیعی و غیر طبیعی او را توجیه می کند که هویت و نوع تفکر به آن را مورد بررسی قرار می دهد و اینکه هویت که حاکی از تحول در امور جنسی و یافتن خود و درک از خویشتن نزد بزرگسالان و تضادهای ناخودآگاه آنان است شکل می گیرد و او اضافه می کند که تمام احساسهای ناخودآگاته که از آنها و نوجوانان نشات می گیرد یکی از ویژگی های انسان دارا بودن نیروی اندیشه است که باعث هویت است انسان به یاری اندیشه توانسته است به خودیابی برسد که این می تواند باعث هویت در جوانان شود که تفکر منطقی و یافتن آن در ذهنیت می تواند راهکاری جدید باشد و اریکسون خواسته است زندگی روزانه نوجوانان را با تمام پریشانی به اضطراب و آشفتگیهایش بازسازی کند و این نوآوری و دگر گونی در روش نگرش به نتایجی به بار آورده که ژرفترین و استوارترین اعتقادهای در واقع رشد هویت است که منجر به رسیدگی عاطفی ، جنسی ، اجتماعی و ... می شود در افراد با شخصیت های نا رسیده « من » ضعیف و شکننده است و بخشی از سازگاری اجتماعی که در دوران کودکی به وقوع می پیوندد بدان سازگاری اجتماعی می گویند و این همان شیوه ای است که کودکان ارزشها ، سوگیریهایی که در آینده با آن مواجه خواهند شد ، یاد می گیرند و همه می دانیم که موقعیتهایی نیز وجود داشته است که در آن اجتماعی شدن دوباره در تنهایی صورت گرفته است و به همین دلیل از این فرایند به طور مصیبت باری استفاده استثماری شده است . منبع : ( ستوده – 1380 )
بیان مساله
سازگاری اجتماعی و سلامت روانی می تواند شاخه ای از علوم انسانی و علمی نسبتاً جوان است که بعد از پیدایی و رشد سازگاری عمومی و جامعه شناسی به عنوان دانشی نو مطرح شده و این سازگاری اجتماعی از راه رسیده و نو پا می تواند دیواری سخت از سازگاری و جامعه شناسی باشد که M به مطالعه فرد ( رفتارها و نگرشها ، باورها ، ... ) در محیط اجتماعی می پردازد زیرا افراد به خاطر وابستگیهاشان به جامعه و پیوندهایشان با گروه های مختلف اجتماعی که دارد از آنها متاثر می شود و بر آنها اثر نیز می گذارد از این رو سازگاری اجتماعی می تواند در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی مورد استفاده گیرد . سازگاری اجتماعی ما را به شکل خاصی از آگاهی مجهز می کند تا از تبینهای شخصی درباره رفتار دیگران پرهیز کنیم و نیز چگونه نگریستن به عواملی را که رفتارهایمان را شکل می دهد یاد می دهد و به ما کمک کند تا نیروهای روانی – اجتماعی را که با آنها روبرویم به ویژه آنهایی را که به ما فشار وارد می کنند باز شناسیم ومارا بر می انگیزد تا به یاری جامعه ای بیمناک و هراسناک از افزایش ناسازگاری و نابهنجاری برخیزیم و چگونگی رویارویی با آنها را دریابیم .
منبع ( منصور سال 1380 )
سوال مسئله
آیا بین سازگاری اجتماعی و سلامت روانی رابطه معناداری وجود دارد ؟
هدف تحقیق
هدف از تحقیق بررسی رابطه ی سلامت روانی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر است.اینکه آیا بین سلامت روانی و سازگار اجتماعی رابطه وجود دارد یا نه ؟
اهمیت وضرورت تحقیق
انسان هیچ گاه تنها و دور از دیگران زندگی نکرده است بلکه زندگی او حاصل روابط و پیوندهایش با دیگران است اگر قرار باشد به شناختی از او دست یابیم باید در این چارچوب وی را بشناسیم به این صورت که نوجوان با توسل به یافتن هویت خود و اتکا به افکار منطقی و باورهای مثبت بتوانند به سازگاری اجتماعی برسد و امید است با پژوهشهایی که انجام می گیرد بتوان به سازگاری اجتماعی و نوع روابط جوانان و نوجوانان با محیط اطرافشان کمک کرد و انجام این پژوهش می تواند در جوامع آموزشی و تحصیلی مخصوصاً در دبیرستان ها نقش بسزایی داشته باشد و امید است بتوان راه حل هایی جهت ایجاد سلامت روح و روان و تعامل اجتماعی بین افراد را با ارائه این پژوهش ها بدست آورد.
فرضیه های تحقیق
1- بین سلامت روان و سازگاری اجتماعی رابطه ی معنی داری وجود دارد
متغیرهای پژوهشی
سلامت روانی سازگاری اجتماعی
تعاریف مفهومی و نظری واژه ها و مفاهیم
سازگاری اجتماعی : سازگاری اجتماعی علمی است که در جستجوی درک و فهم ماهیت و علل رفتارهای فرد در موقعیتهای اجتماعی است منظور از واژه رفتار ، تنها رفتارهای آشکار نیست بلکه کلیه رفتارهایی پنهان مانند : احساسها و اندیشه های فرد نیز می باشد . ( بهادری – 1379 )
سازگاری اجتماعی عبارتند از : اندیشه ها ، باورها و خاطرها و استدلالهای فرد درباره دیگران و احساس و تواناییهای شناختی است ( بهادری 1379) تعریف عملیاتی و در آخر عبارتند از: نمره ای است که آزمودنی ها از پرسش نامه ی سازگاری اجتماعی بدست آورده اند.
تعریف عملیاتی :در این پژوهش سلامت روانی عبارت است از نمره ایست که آزمودنی از آزمون GHQ به دست می آورد .
تعریف مفهومی : سلامت روان عبارتنداز سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود و سلامتی روان عبارت است از اینکه فرد چه احساساتی نسبت به خود ، دنیای اطراف محل زنگی ، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن است ( شاملو 1380 ) .
فصل دوم
ادبیات وپیشینه تحقیق
سازگاری اجتماعی چیست؟
سازگاری اجتماعی شاخه ای از علوم انسانی و علمی نسبتأ جوان است که بعد از پیدایی و رشد روان شناسی عمومی و جامعه شناسی به عنوان دانشی نو مطرح شده و در دانشگاههای دنیا و از جمله کشور ما تدریس می شود. این دانش تازه از راه رسیده و نوپا دیوارهای سخت و ستبری که روان شناسی و جامعه شناسی را از هم جدا می کرد فرو می ریزد و تباین فرد و جامعه را که سالیان دراز موجب استنتاج های نادرست علمی و عملی بود از میان برمی دارد و به عنوان نظمی واسطه ای میان جامعه شناسی و روان شناسی قرار می گیرد و به مطالعه فرد (رفتارها،نگرش ها، باورها و ...) در محیط اجتماعی می پردازد؛ زیرا فرد به خاطر وابستگی هایش به جامعه و پیوندهایش با گروههای مختلف اجتماعی که دارد از آنها متأثر می شود و بر آنها اثر نیز می گذارد. از این رو روان شناسی اجتماعی می تواند در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی مورد استفاده گیرد.
تعریف سازگاری اجتماعی
روان شناسی را به مطالعه ی علمی رفتارهای فردی و فرایندهای روانی تعریف کرده اند.(lehay,1992:4). روان شناسی اجتماعی را می توان مطالعه علمی افرادی دانست که تحت تأثیر افراد دیگر قرار می گیرند یا به بیان دیگر می توان آن را مطالعه ی علمی فعالیت های فردی که از افراد دیگر متأثر است، تعریف کرد.
بدین ترتیب، سازگاری اجتماعی مطالعه ی روان شناختی انسان از این جهت است که در ارتباط با دیگران است؛ خواه بر آنان اثر بگذارد (اثر گذار)؛ خواه تحت تأثیر آنان قرار گیرد (اثر پذیر). "دیگران" ممکن است به صورت انفرادی و یا به صورت گروهی در فرد تأثیر کنند. فرد چه به صورت مثبت (مورد قبول گروه) و چه به صورت منفی (عدم قبول گروه) گام بر دارد ؛ در هر دو حال رفتار او معلول علل اجتماعی است. شخص نه تنها رفتار و اعمال خود را نسبت به دیگران و در ارتباط و با توجه آنان تنظیم می کند؛ بلکه در حالت انزوا و تنهایی نیز در نتیجه ی تأثیر پابرجایی که قبلأ اجتماع در اندیشه ها و باورهایش گذارده، شخصیت و رفتار و اعمال خود را با معیار قضاوت دیگران و به اصطلاحبر حسب افکار و عقاید عمومی می سنجد و ارزیابی می کند. به گفته ی بیلز[1] "من" حتی موقعی که تنها باشد، باز نوعی بازیگر اجتماعی است؛ زیرا به عنوان یک موجود اجتماعی درباره ی خود می اندیشد و از خلال نقشها و ارزشهای اجتماعی خود را ظاهر می سازد؛ این تأثیر و تأثر و به عبارتی تعامل یا کنش متقابل، پدیده ای روانی – اجتماعی است.
آلپورت[2] روان شناسی اجتماعی را علمی می داند که می کوشد تا دریابد و تبیین کند که تا چه حد حضور واقعی،تخیلی و یا ضمنی دیگران می تواند اندیشه و احساس و رفتار فرد را تحت تثیر قرار دهد. (آلپورت، 20:1371). اصطلاح "حضور ضمنی" اشاره به فعالیت های بسیاری دارد که شخص به علت جایگاه(نقش) خویش در یک ساختار اجتماعی پیچیده و یا به دلیل عضویتش در یک گروه فرهنگی بخصوص درگیر آنها می شود.
ارونسون روان شناسی اجتماعی را عبارت از نفوذی می داند که مردم بر عقاید و رفتار یکدیگر دارند (ارونسون،8:1369) و بالاخره ناصرالدین صاحب الزمانی روان شناسی اجتماعی را مطالعه ی علمی نتیجه ی نفوذ و کنش متقابل فرد در برابر فرد، فرد در برابر جمع و جمع در برابر فرد و جمع در برابر جمع تعریف می کند (صاحب الزمانی،260:1371)
تعریف عملیاتی سازگاری اجتماعی
ارائه تعریفی جامع و مانع برای هر مطلبی دشوار است.. در رابطه با سازگاری اجتماعی، این کار به دو دلیل دشوارتر می باشد: یکی تنوع موضوع ها و دیگر تغییرات سریع آنها. علی رغم وسعت دامنه ی موضوع هایی که سازگاری اجتماعی برای مطالعه انتخاب می کنند؛ به نظر می رسد که اکثر آنها بیشتر توجه خود را بر درک رفتارهای هر فرد در محیط اجتماعی اش، معطوف کرده اند. به طور خلاصه آنها در درجه اول بر این مسأله تأکید دارند که افراد در موقعیت های مختلف چگونه رفتار می کنند و یا چه فکر و احساسی نسبت به دیگران دارند؟ با در نظر این نکته مهم، تعریف جامع و کاملی از روان شناسی اجتماعی را می توان به صورت زیر ارائه داد :
سازگاری اجتماعی رشته ای علمی است که در جستجوی درک و فهم ماهیت و علل رفتارهای فرد در موقعیت های اجتماعی است(Baron/Byrne,1992:24). منظور ما از واژه رفتار نه تنها رفتارهای آشکاربلکه کلیه احساسها و اندیشه های فرد نیز است. از آنجا که این تعریف نیز همانند دیگر تعریف ها کمی نامحسوس است. لطفأ با ما همراه شوید تا تعدادی از موارد مهم آن را برای شما روشن کنیم :
سازگاری اجتماعی به عنوان یک علم
پاول سمونف[3] روان شناس روسی بر این باور بود که انسان اشتیاق خود را برای دانش از دو طریق برآورده می سازد :
ارونسون می گوید : من بر مبنای تجربه شخصی اضافه می کنم که در روان شناسی اجتماعی این دو اغلب آمیخته اند؛ زیرا روان شناس اجتماعی هنر را برای غنای علم خود به کار می برد (ارونسون، 311:1369).
بسیاری از مردم بر این باورند که علم به صورت کلی یا حتی جزیی فقط شامل رشته های خاصی مثل شیمی ، فیزیک و یا حتی زیست شناسی است.البته این گونه علوم اختصاصی ما را در تصمیم گیری این مطلب که روان شناسی اجتماعی را هم می توان علم به حساب آورد تا حدی دچار شک و شبهه می کند. ممکن است از خود بپرسیم که چگونه می تواند رشته ای که به دنبال یافتن ماهیت عشق یا خشونت درونی است، علم باشد. مطمئنأ پاسخ به این پرسش ساده است. در حقیقت،اصطلاح "علم" به انتخاب موضوعهای بسیار پیشرفته اطلاق نمی شود؛ بلکه به انتخاب روشهای معمولی برای مطالعه ی یک سلسله وسیع از موضوعها دلالت دارد. از آنجا که به "مجموعه ای از اطلاعات بدست آمده از طریق روشهای منطقیو منظم تحقیق، علم گویند" (رابرتسون، 419:1372) روان شناسان اجتماعی نیز برای فهم رفتار اجتماعی به همان روشهایی که دیگر دانشمندان به کار می برند، استفاده می کنند، از این رو، می توان روان شناسی اجتماعی را به عنوان یک علم به حساب آورد.
سازگاری اجتماعی به دنبال علل رفتارهای اجتماعی است
رفتار عبارت است از هر نوع پاسخ ارگانیسم (موجود زنده) به محرک های بیرونی و درونی. درباره رفتار اجتماعی می توان گفت که ما زندگی را به عنوان موجود "غیر اجتماعی" [4] آغاز می کنیم. کسانی که با کودکی تازه تولد یافته ای، تماس نزدیک داشته اند، می دانند که چگونه اثرات اجتماعی در روزهای اول زندگی بر کودک بی اثر است. در این دوره از زندگی کودک، نه می توان با او ارتباط برقرار کرد و نه می توان بر رفتار او اثر گذاشت. یک ماه یا بیشتر طول می کشد تا کودک به طریقی واقعأ اجتماعی پاسخ دهد. پاسخهای او رفتارهای اجتماعی او خواهند بود.
در واقع، رفتار اجتماعی کنش متقابل دو یا چند فرد است؛ گاه این کنش یک سویه است و در آن یک موجود زنده به وسیله موجود زنده دیگر تحریک می شود و گاه دو سویه است؛ یک موجود زنده،موجود زنده دیگر را تحریک می کند و به نوبه ی خود به وسیله رفتاری که در موجود زنده دیگر بوجود می آید، تحریک می شود.
انسانها در جامعه [5]، رفتارهای متفاوتی دارند، برخی به دیگران کمک می کنند؛ بعضی رفتارهاشان خشن است، برخی نسبت به دیگران عشق می ورزند و یا از آنان متنفرند. به طور خلاصه می توان گفت که رفتار اجتماعی ، در نهایت در اثر تعامل با دیگران به وجود می آید. روان شناسان اجتماعی نیز بر همین نکته تأکید دارند، آنان در ابتدا سعی دارند شرایطی را که رفتارهای اجتماعی افراد را شکل می دهد، مثل واکنش افراد، احساسات و تفکرات آنان در مورد دیگران را درک کنند. آگاهی داشتن از علل رفتار به ما این امکان را می دهد تا هم رفتارهای اجتماعی را پیش بینی و هم آنها را به نحو مطلوب تغییر دهیم . از این رو، شرایطی که باعث بوجود امدن رفتارها می شوند، به اندازه خود رفتار مهم هستند.
رفتارهای اجتماعی در ظاهر به وسیله متغیرهای بسیاری شکل می گیرند. بنابراین روان شناسان اجتماعی صادقانه در پی نادیده گرفتن برخی از این متغیرها می باشند. اگر چه تعداد عواملی که بر رفتارهای اجتماعی اثر می گذارند، بسیار زیاد است، اما می توان آنها را در پنج دسته عمده گروه بندی کرد تأثیر این عوامل و علل را می توان به شرح زیر مشخص کرد (Baron/Byrne,1992:12).
عوامل مؤثر بر شکل گیری رفتار اجتماعی
رفتار اجتماعی عبارت است از احساسها، واکنش ها و اندیشه های آدمی در وضعیت های اجتماعی . برای شناخت و فهم آنها باید به علل و عوامل زیر توجه داشت.
چرا مطالعه ی سازگاری اجتماعی لازم است
روان شناسان اجتماعی علاقه مندند جنبه های مختلف زندگی اجتماعی انسان مانند آموزش و پرورش ، سیاست، فعالیت های اقتصادی و روابط میان اقوام و ملل را مطالعه و بررسی کنند. پژوهشهای آنان در چند دهه ی گذشته اطلاعات انبوهی به ارمغان آورده که از فایده های بسیاری برخوردار است؛ دانستن آنها برای همه ی کسانی که با مردم سر و کار دارند؛ نه تنها سودمند بلکه ضروری است. این فایده ها را می توان به شرح زیر گروهبندی کرد :
اریک فروم بر خلاف زیگموند فروید که خوی آدمی را محصول ارضا یا ناکام گذاشتن سایقهای اصلی طبیعت آدمی می دانست، معتقد بود که انسان در درجه اول "موجود اجتماعی" است و کار اجتماع فقط سرکوبی سایقهای اصلی انسان نیست؛ بلکه اجتماع آفریده فرد و فرد آفریده اجتماع است. زیباترین یا زشت ترین تمایلات آدمی هیچ کدام جزیی از یک طبیعت تغییر ناپذیر و بیولوژیک نیست؛ بلکه از فرایند اجتماع که آفریننده انسان است، نتیجه می شود. به عبارت دیگر، اجتماع علاوه بر جلوگیری ، وظیفه آفرینندگی نیز دارد؛ طبیعت آدمی و انفعالها و و اضطرابهای او محصول فرهنگ اجتماعند و خود انسان مهمترین مخلوق کوشش مداوم بشر است که داستان آن را "تاریخ" نام نهاده اند. هدف روان شناسی اجتماعی درست همین است که سیر آفرینش انسان را در تاریخ به فهم نزدیک کند (فروم، 33:1366).