دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 172 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 128 |
فهرست
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول : کلیات تحقیق 2
مقدمه 3
بیان مسأله 5
سؤال مسئله 6
اهمیت و ضرورت تحقیق 7
فرضیه های تحقیق 8
تعاریف عملیاتی و نظری واژه ها و مفاهیم 9
فصل دوم : پیشینه و ادبیات تحقیق 11
تعریف 12
مشکل تعریف 12
تاریخچه 19
مختصری درباره تاریخچه بهداشت روانی در ایران 25
اهمیت، دامنه، حدود و زیان بخشی بیماری های روانی در جامعه 34
علل افزایش و شیوع بیماریهای روانی 40
با شور و شوق پیر شدن 48
خانواده 51
دوستی ها 53
روابط اجتماعی : تنهایی و انزوا 54
محل زندگی 55
خانه سالمندان 56
سالمند کیست؟ 60
قانون سالمندى 62
واقعیات خانه سالمندى 66
نگاهی به خانه سالمندان و گرایش افرادپیر برای ورود به این خانه ها 70
چرا این عزیز را به جمع هم سالان خود نبریم؟ 72
مراکز ارائه دهنده خدمات بهداشتی به خانواده 74
آیا سالمندان گرایشی به خانه سالمندان دارند؟! 77
مشکلات اقتصادی عزت نفس سالمندان را خدشه دار می کند 81
افراد سالمند و مشکلاتشان درخانه سالمندان 83
تحقیقات انجام شده 90
فصل سوم : روش تحقیق 92
جامعه آماری 93
نمونه روش نمونه گیری 93
ابزار اندازه گیری در تحقیق 94
شیوه اجرای آزمون 95
نمره گذاری 96
روش تحقیق 97
روش تجزیه و تحلیل دادها 98
فصل چهارم : یافته ها و تجزیه و تحلیل دادها 99
تجزیه و تحلیل داده ها 100
آزمون فرضیه تحقیق 102
نمودار مربوط به تجزیه و تحلیل دادها 107
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری 110
بحث و نتیجه گیری 111
محدودیت ها 114
پیشنهادات 115
منابع 116
پیوست 118
چکیده :
درتحقیق حاضر سلامت روانی سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی شهرستان ابهر مقایسه شد . فرضیه های عنوان شده عبارت بودند از اینکه بین سلامت روانی سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی تفاوت وجود دارد و بین خرده آزمونهای روانی مانند اختلال اضطرابی ، جسمانی ، افسردگی ، اجتماعی سالمندان آسایشگاهی تفاوت وجود دارد که جامعه مورد عبارت بود از ، سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی که 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید و آزمون سلامت روانی گلد برگ بر روی آنها اجراء گردید نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی در زیر مقیاس های سلامت روانی و خود سلامت روانی تفاوت وجود دارد . به عبارت دیگر ، سالمندان غیر آسایشگاهی از سلامت روانی کمتری نسبت به سالمندان آسایشگاهی برخوردار بودند .
واژه های کلیدی : سالمندی ، آسایشگاه و سلامت روانی .
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
در طول قرن بیستم انسان بیش از تمام تاریخ دست خوش دگرگونی از نظر شیوه های زندگی ، روابط اجتماعی و مسائل بهداشتی روانپزشکی شده است . تلاش شتابزده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهرنشینی و زندگی ماشینی که لازمه آن مقبول شیوه های نوین زندگی است اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازه ای را به بار آورده است اوضاع اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی واکنش های بیمارگونه بسیاری در افراد و جوامع به وجود آورده است که خود سبب وخیم تر شدن اوضاع و نامساعد تر شدن محیط زیست شده است . پیری روز بروز مسئله جدی و بزرگی در کشورهای در حال پیشرفت و پیشرفته می شود و بخصوص افراد پیر و طرز زندگی آنان اکثراً مسائل روانی، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی را پیش می اورند و دوران پیری از نظر سلامت روانی بسیار حایز اهمیت است و از نظر پیشگیری باید به خاطر داشت که معمولی ترین بیماری های روانی در افراد پیر عبارتند از پیسکوزهای پیری ، اختلالات روانی ناشی از اختلالات عروقی ، کمبود اکسیژن و از بین رفتن فعالیت های عادی مغز که با کم شدن روابط اجتماعی از دست دادن مسئولیت و تربیت پسران و دختران بعلت ازدواج و جدا شدن آنها ، بازنشسته شدن و از دست دادن نزدیکان و اطرافیان توأم می گردد و حتی گاهی جدا سازی سالمندان از خانه و کاشانه و در کنار خانواده و بچه ها بودن می تواند در روحیه آنها به قدری تأثیر گذار باشد که نتوان کاری از پیش برد . از اوایل انقلاب صنعتی بطور روز افزونی خانواده ها ، از زیر بار مسئولیت سالمندان شانه خالی می کنند وسالمندان هم اکنون بین تازه واردین بسیاری از بیمارستانهای روانی کشورها پیشرفته حتی 40 درصد از مجموع بستری شدگان را تشکیل می دهند اگر چه در گروههای سنی بالا تعداد از زنان مسن خیلی بیشتر از مردان است و لی تعداد مردان بستری شده در این بیمارستانها بیشتر از زنان می باشد زیرا در این سنین زنان انعطاف پذیری بیشتری از مردان اند و خود را بهتر اداره می کنند . هم چنین از تعداد بستری شدگان تعداد بیشتری بیمار از طبقات پایین اجتماع که از نظر اقتصادی فقیرتر بوده و تحت بزرگی از سکنه شهرهای بزرگ را تشکیل می دهند وجود دارد به طوری که افراد مسن همگی از انزوای اجتماعی دلتنگند والدین می نالند که فرزندانشان آنقدر کار می کنند و یا به خود مشغولند که فرصت دیدار و یا حتی تلفن کردن به آنها را ندارند و گاهی اوقات وارد شدن به یک آسایشگاه می شود محل دوم زندگی سالمندان که هر کدام از این محیط ها می توانند تاثیری سو برروی سالمند داشته باشد . این پدیده ها شاید بیشتر مربوط به عوامل اجتماعی است تا عدم هماهنگی در میزان وقوع بیماری در سنین بالا و این نکته شایان توجه است . ( میلانی فر – 1385)
بیان مسأله
همانطور که شرح داده شد مسئله افراد مسن در جوامع مسئله جدی و بزرگی را مخصوصا در سالهای اخیر ایجاد کرده است . اهمیت مسئله بیشتر از این نظر است که بروز بعضی از اختلالات روانی ، رفتاری ، شخصیتی ، حافظه و عدم مقرارت زندگی به تنهایی ، احتیاج به حمایت دیگران و نظایر آن با عث شده است که پیران را جزء بیماران روانی قلمدادو در آنان را در بیمارستان روانی بستری نمایند . با وجودی که به عقیده بعضی بیشتر اشکالات افراد مسن در نتیجه از بین رفتن اعمال طبیعی و عادی نسج مغز است ولی از دست دادن اعتماد به نفس ، ارتباط اجتماعی ، مسئولیتهای شغلی و حتی افراد خانواده یا فامیل مهمترین عامل هستند شخص مسن اکثرا متوجه درون خود می شود ، افسرده می گردد و دچار مشغولیات هیپوکندریاک و هذیان بخصوص درباره کار دستگاههای گوارشی و کار دیواسکولر می شود ، تنهایی احساس می کند علاقه و خبرگی حرفه ی خود را کم کم از دست می دهد و در یک دایره معیوب قرار می گیرد که همان عوارض پیری است و فکر اینکه مبادا فرزندان آنها را طرد کنند خود باعث می شود از لحاض روانی دچار تغییر و تحول شوند این برعهده قشر جوان است که با بکار گیری اصول بتواند در جهت راحت زیستن سالمندان کمک باشد و این مساله آیا منزل و خانه و خانواده می تواند سلامت روحی و روانی پیران را برگرداند یا خیر ( شاملو– 1385 )
در تحقیق حاضر به این نکته توجه داریم که آیا محیط خانه سالمندان برای سالمندان مناسب است و آیا در کنار گروهی از هم سن و سالها می تواند در جهت ادامه زندگی یک سالمند نقش داشته باشد . یا نه و آیا سلامت روحی و روانی در بین سالمندان حاضر در خانه سالمندان و سالمندان غیر آسایشگاهی متفاوت است و اینکه سالمندان که در خانه و یا کنار فرزندان خود هستند سلامت روانی بالاتری دارند .
سؤال مسئله
آیا بین سالمندان آسایشگاهی و سالمندان غیر آسایشگاهی از لحاظ سلامت روانی تفاوت وجود دارد .
اهداف تحقیق
هدف کلی در تحقیق حاضر عبارتند از اینکه سالمندان که در کنار خانواده و یا خانه اجدادی زندگی می کنند آیا از لحاظ روحی و روانی در سطح بالاتری نسبت به سالمندی هستند که در کنار یک سری سالمند دیگر با خصوصیات تقریبا مشابه هستند ، است یا نه تفاوت وجود ندارد .
و هدف جزریی اینکه آیا سالمندانی که در آسایشگاه به سر می برند از لحاظ اختلالات جسمانی اضطرابی ، اختلال رفتاری ، اجتماعی نسبت به سالمندانی که در آسایشگاه به سر نمی برند تفاوت دارند. یا نه .
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهمیت سلامت روانی تامین سلامت فکر و روان افراد جامعه است . برای رسیدن به این هدف احتیاج به نیروی انسان فعال و کاردان ، همکاری سازمانهای دولتی، برنامه ریزی ، بودجه برای ایجاد و گسترش سازمانهای روان پزشکی و بالاخره آموزش سلامت همگانی در سطح جامعه بخصوص در مورد کودکان و سالمندان مطرح است که آموزش سلامت روانی به افرادی که مسن هستند و کمی از لحاظ روحی و روانی دچار تغییر تحول شده اند لازم است جهت همکاری استفاده از سرویسهای موجود در صورت مواجه با استرس و مشکلات روانی و آموزش برخورد صحیح فرزندان و اطرافیان با یک فرد مسن و نوع برخورد با آن تا بتواند سلامت روحی و روانی را در آن تضمین کنیم . همانطور که می دانیم دوره میانسالی و سالمندی یکی از پرفشارترین دوره زندگی است که در این دوره مسائل زندگی خانوادگی ، پرورش فرزندان و نگهداری و رسیدن به ارتقائ شغلی برای آنها تمام مسائلی است که روحیه و روان سالمند تاثیر بسزایی در زندگی اجتماع داشته که اگر در زمان سالمندی فرزندان برای جبران این زحمات رفتار ناشایستی از خود نشان دهند حتماً سالمند را دچار به هم ریختن و انزوا می کند . ( میلانی فر – 1385) .
فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ سلامت روانی تفاوت وجود دارد .
فرضیه های فرعی
1- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال جسمانی تفاوت وجود دارد .
2- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال اجتماعی تفاوت وجود دارد .
3- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال رفتاری تفاوت وجود دارد .
4- بین سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی از لحاظ اختلال اضطرابی تفاوت وجود دارد .
تعاریف عملیاتی و نظری واژه ها و مفاهیم
سلامت روانی : عبارتند از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود که از زبان کارل منجر بوده است . ( ملایری فر – 1385 )
واتسون مؤسس مکتب رفتار گرایی می گوید سلامت روانی عبارت است از رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و با نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری می شود . ( میلانی فر – 1385 )
و سلامت روانی بالاخره عبارتند از نمره ای است که آزمودنی از آزمون سلامت روانی گلد برگ بدست آورده است .
تعریف پیری : مخصوص افرادی است که معمولا بالای 75 سال هستند و از لحاظ جسمی شکننده اند و مبتلا به اختلالت بینایی و شنوایی و اختلالات روانی می باشند .
سالمندان آسایشگاهی : عبارتند از سالمندانی که برای نگهداری از آن ها ، آنها را به مراکز سالمندان که با تسهیلات پزشکی و بهداشتی و شیوه زندگی و برنامه آنها بر نظر این مراکز است و سالمند باید تابع آن باشد .
سالمندان غیر آسایشگاهی : عبارتند از سالمندانی که بقیه عمر خود را در میان فرزندان و کانون خانواده گذران می کنند و لزوم وجود حمایت و نگهداری از طرف همسر و فرزندان آنهاست
فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق
تعریف
بهداشت روانی [1]، روانپزشکی پیشگیر[2] ، بهداشت روانی اجتماعی[3] و یا روانپزشکی اجتماعی[4] به کلیه روشها و تدابیری اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توان بخشی بیماران روانی موجود به کار می رود .
دو واژه اخیر بعد از سومین انقلاب در روانپزشکی[5] از سال 1963 که باعث ایجاد مراکز جامع روانپزشکی در مناطق جغرافیایی و با جمعیتی معین گردیده بکار می رود .
مشکل تعریف
مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سرچشمه می گیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری[6] نداریم . البته تعاریف ئ نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی ، سن و فرهنگ برای بهنجاری شده است .
پزشکان و افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه می کنند بهنجاری یا سالم بودن را نداشتن علائم بیماری[7] تلقی می کنند و به عبارت دیگر سلامتی و بیماری را در دو قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای اینکه فردی سالم بیمار شودبایستی از قطب سالم به قطب مخالف برود .
این امر در بعضی از بیماریها منجمله بیماریهای عفونی ممکن است صادق باشد ولی در بیماریهای روانی صادق نیست . عدم وجود علایم بیماری روانی و یا از بین رفتن علایم بیماری در اثر درمان ، به معنی نیست که فرد از سلامت روانی کامل برخوردار و به اصطلاح سالم است . بیماران مبتلا به صرع ، جنون ادواری و انواع افسردگی ها و نظایر آن از این قبیلند . البته این موضوع منحصر به بیماران روانی نیست و در اکثر بیماریهای جسمانی نیز صدق می کند . بیماران مبتلا به فشار خون و با بیماری قند و غیره اگر به علت استفاده از دارو ، فشار خون عادی و یافتند خون در حد طبیعی دارند دلیلی بر سلامتی آنها نیست چون قطع درمان باعث پیدایش و برگشت علایم بیماری خواهد شد .
پزشکان و روانپزشکان بهداشتی[8] که در سازمانهای بهداشتی یا طب پیشگیری و برنامه های اجرایی سروکار دارند و به اصطلاح دید بهداشتی دارند مانند اپیدمیولوژیست ها برای تعریف بهنجاری از نرمال میانگین[9] یازنگوله معروف منحنی توزیع عمومی استفاده می کنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین که از طریق آماری به دست می آید ، خود مسئله قابل بحثی است .
روانپزشکان فردی را از نظر روانی سالم می دانند که تعالی بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد [10]. از این دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک سیستم در نظر گرفته می شود که بر اساس کیفیات تاثیر و تاثر متقابل عمل می کنند . با این دید سیستمیک ملاحظه می شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بالعکس از آن اثر می پذیرد .
به عبارت دیگر در بهداشت و تعادل روانی ، انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث قرار می گیرد پدیده هایی است که در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم و نظام او تاثیر می گذارند و از آن متاثر می شوند .
پس از دید روانپزشکان سلامتی عبارتست از تعادل در فعالیتهای زیستی،روانی، و اجتماعی افراد که انسان از این تعادل سیستمیک و ساختارهای سالم خود برای سرکوب کردن و تحت کنترل در آوردن بیماری استفاده می کند.روانکاوان و طرفداران فرضیه های روانکاوی (روان تحلیلی) از شخصیت ایده آل صحبت می کنندو«من»[11] را میانجی بین خواسته های «نهاد»[12] و کنترل و مؤاخذه «فوق من» [13]می دانند و بهنجاری را میانجیگری صحیح و منطقی بین دو قدرت «نهاد» و «ابرمن» می دانند.روانکاوان به مراحل مختلف رشد روانی و عملکرد صحیح و خالی از تعارض ایگو،استفاده از مکانیسم های دفاعی سازنده در ضربه ها و فشارهای شدید را دلیل بر سلامت و تعادل روانی می دانند.کارهای اریکسون[14] و هارتمن[15] نیز به منظور تایید این نظریه است .
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان را این طور تعریف می کنند :
«سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران،تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی،عادلانه و مناسب» .
لونیسون[16] و همکارانش در1962سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند:
«سلامتی روان عبارت است از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف،محل زندگی،اطرافیان و مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد،چگونگی سازش وی با در آمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن».
کارل مننجر(7 )به نقل می گوید : « سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود . »
طبق تعریف واتسون مؤسس مکتب رفتارگرایی « رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و با نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری او می شود »