دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 187 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
یکی از ضرورت های نظام آموزشی، موفقیت در ادامه و گسترش مهارتهای لازم تحصیلی در دانش آموزان است. یک راه برای دستیابی به عملکرد بهتر در آموزشگاه، استفاده از روشها و فنون مطالعه ویادگیری است. دو عنصر اساسی معلم و دانش آموز در امر آموزشی و یادگیری وجود دارد و یادگیری مستلزم تعامل فعال و موثر بین این دو عنصر می باشد. تاکنون در مورد راهبردهای آموزشی و روشهای تدریس معلم تحقیقات خوبی صورت گرفته است و معلمان در دوره های مختلف با روشها و راهبردهای آموزشی آشنا می شوند ولی به عنصر اساسی دیگر فرایند آموزش ویادگیری یعنی دانش آموز وروشها و راهبردهای یادگیری او توجه چندانی صورت نگرفته است.
امروزه جلوگیری از افت تحصیلی دانش آموزان و کمک به ارتقای عملکرد تحصیلی آنان به عنوان یک اصل مهم در نظام آموزشی هر جامعه مورد نظر است. استفاده از راهبردهای یادگیری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر می گذارد. یک دانش آموز همانگونه که نیازمند یادگیری خواندن، نوشتن و حساب کردن است، باید نحوه مطالعه و یادگیری را نیز بیاموزد. در واقع اساس منطقی آموزش بر این اصل استوار است که به دانش آموزان یاد بدهیم چگونه یاد بگیرند، چگونه به خاطر بسپارند و چگونه مساله حل کنند. پس بر آن شدن تا راهبردهای یادگیری را به دانش آموزان آموزش داده و به بررسی نتایج آن بر روند تحصیلی آنان بپردازم و به برگزاری جلسات کارگاهی و آموزش این روشها به دانش آموزان پرداخته و شاهد نتایج جالب توجهی شدم.
مطالعه، همانند هر کار دیگر نیازمند استفاده از روش درست است، رشد و شکوفایی اندیشه، توانائیها و فرهنگ هر انسان به کمیّت و کیفیت مطالعه او بستگی دارد. یکی از دلایل افت تحصیلی برخی از دانش آموزان این است که شیوه مطالعه آنها بر طبق روشها و اصول صحیح مطالعه نیست. رعایت نکردن اصول مطالعه موجب پایین آمدن کارآیی و تضعیف روحیه، کاهش اعتماد به نفس، خستگی و دلزدگی از مطالعه می شود.
واقعیت این است که در دنیای امروز که عصر اطلاعات و نبرد اندیشه هاست و انسان با انبوه اطلاعات مواجه است، نمی توان با همان روشهای قدیمی به پیش رفت، در دنیای امروز مطالعه، ضرورت پیشرفت است. آنچه اهمیّت یادگیری را آشکار می سازد مسأله تطابق و سازگاری است و هر کس که استعداد یادگیری بیشتری دارد و می تواند به خوبی آن را به کار بندد بیشتر می تواند با محیط خود سازگاری داشته باشد.
در طی این سالها و کار کردن با دانش آموزان دبستانی متوجه شدهام که برخی از دانش آموزان هنوز شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری و استفاده درست از تکنیکهای یادگیری را نمی دانند و این مسئله سبب افت تحصیلی آنان گردیده است. با توجه به این موضوع بر آن شدم تا دلایل افت تحصیلی دانش آموزان آموزشگاهم را بررسی نموده و روشهایی را برای جبران آن در پیش گیرم.
پس از بررسی متوجه شدم بیشتر آنان از تکنیکها و روشهای یادگیری بی اطلاع هستند و یا اگر اطلاعاتی در این زمینه دارند به درستی از آن استفاده نمی کنند، سپس بر آن شدم تا با آموزش روشهای صحیح یادگیری و اصول برنامه ریزی برای مطالعه، زمینه را برای پیشرفت تحصیلی آنان فراهم سازم
اینجانب … مدت .. سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت هستم و هم اکنون در سمت … شهرستان …در حال انجام وظیفه هستم. در این آموزشگاه .. نفر دانش آموز وجود داشت که مسئله عدم اطلاع آنها با روش ها و راهبرد های مطالعه ای و افت تحصیلی آنان و دیدگاهی که در بین همکاران و خانواده ها در خصوص این موضوع وجود داشت، مرا بر آن داشت تا با دقت بیشتر روی این موضوع کار کنم.
بدین منظور تلاش کردم تا یک کلاس را بعنوان نمونه انتخاب کرده تا برنامه ها واقدامات لازم در این خصوص را آغاز کنم. . بنا بر این جهت این کار کلاس سوم را انتخاب نمودم که تعداد آنها..نفر بود که دارای میزان افت تحصیلی زیادی بودند و آموزگار شان از این وضعیت ناراضی و گله مند بودند. با مراجعه به پرونده تحصیلی و تربیتی دانش آموزان و انجام جلسات مشاوره فردی تلاش کردم تا با وضعیت فردی، خانوادگی و برنامه مطالعه آنان بیشتر آشنا شوم.
پس از این اقدامات متوجه شدم که اغلب این دانش آموزان دارای برنامه خاصی برای مطالعه روزانه نیستند و حداکثر زمانی که برای مطالعه در نظر می گیرند چیزی حدود یک یا یک ساعت و نیم در طول روز است که زمان مناسبی به نظر نمی رسید و همچنین همه دروس را تقریباً با یک شیوه و روش مطالعه می کردند که بازده چندانی نداشت و موثر نبود. و لازم بود تا هم شیوه های صحیح مطالعه دروس مختلف و هم روش استفاده درست از زمان را برای آنان تبیین کرده و بیان نمایم تا بتواند در پایان سال تغییری در وضعیت تحصیلی این دانش آموزان ایجاد کرده و از میزان افت تحصیلی آنان بکاهد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 126 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
چکیده :
مطالعات نشان می دهد در خانواده های مرفه و تحصیلکرده ، طلاق والدین آمار مردود شدن دانش آموزان در امتحانات پایانی سال را بیش از دو برابر افزایش می دهد .
در خانواده های کارگری و بویژه خانواده هایی که مادر خانواده سواد ندارد ، از هر دو بچه یک نفر ترک تحصیل می کند . همچنین در خانواده های کارمندی که مادری با سواد حضور دارد دانش آموزانی طلاق قبل از دریافت دیپلم مدرسه را ترک می کنند . البته هنوز به دقت مشخص نیست که آیا این شکست های تحصیلی ناشی از جدایی والدین و ضربه ناشی از طلاق است یا جو خانوادگی متشنج پیش از جدایی ، اما به هر حال آنچه مسلم است طلاق موضوعی صرفاً مربوط به بزرگ تر ها نیست و همیشه فرزندان را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد که باید به این موضوع ها نیز توجه جدی داشت .
اینجانب ..... دبیر رشته دینی و عربی سالهاست که در آموزش و پرورش مشغول به تدریس هستم . متأسفانه در این مدّت با شاگردان مشکل دار بسیاری مواجه بودم و هر سال با تجربه بیش از قبل سعی در رفع یا کاهش آن نموده ام . امسال هم مثل هر سال از بین دانش آموزم حدود ده نفر آن ها دارای مشکل ضعیف یا حاد بودند که در پی رفع نسبی هر یک برآمدم . شرح یکی ازموارد به این صورت بود . محمد امین پسری بی نظم و حواس پرتی بود که با انجام حرکات ناشی باعث اذیّت و آزار دیگران بود . و در کلاس من (پیام های آسمانی) توجهی به درس و کتاب نداشت. من پس از مشاهده و مصاحبه با دیگران متوجّه از هم گسیختگی خانواده و محیط زندگی او شدم و با صحبت با مادر و ناپدری او و دیگران در پی رفع ناامنی و ترس و اختلالات رفتاری و اخلاقی او بر آمدم . پس از مطالعه و بررسی و همفکری باهمکاران و دیگران و درپیش گرفتن روش های مناسب موفّق به کاهش اختلالات رفتاری و اخلاقی او شدم .
مقدمه :
هیچ کس در خانواده از تأثیرات نامطلوب طلاق گریزی ندارد . طلاق و جدایی والدین پدیده ای ناخوشایند و نامطلوب است که غالباً پس از یک دوره کشمکش و درگیری های شدید خانوادگی به وقوع می پیوندد . علاوه بر فشارهای روانی که در پی کشمکش های فزاینده ی والدین طلاق بر نوجوان تحمیل می گردد ، فشارهای روانی دیگری نیز به عنوان پیامد های جانبی طلاق وجود دارد که گاه مجموع این فشارها می تواند نوجوان را به مرز بیماری های اعصاب و روان ، ناهنجاری های رفتاری ، ناسازگاری های اجتماعی و عاطفی نیز بکشاند . اولین سال های طلاق پرتنش ترین سال برای والدین است ، زیرا با بسیاری از مشکلات تازه و دشواری های مربوط به امورمالی و خانوادگی مواجه اند . (حجازی ، ص 33 ) اکثر اوقات در چنین شرایطی خود پنداره ی والدین دچار تزلزل می شود و احساس اضطراب ، افسردگی ، خشم ، طردشدگی و ناتوانی وبی کفایتی در برقراری روابط پر معنا به وجود می آید . این احساسات همانند امواجی حریم روانی و عاطفی نوجوان را متأثر می سازد و نوجوان علاوه بر شرایط جدید والدین ، ناچار به تحمل پدیده های جانبی طلاق نیز خواهد بود. (حجازی ، ص 34 )
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 42 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
مقدمه
تربیت و شکل گیری شخصیت افراد به ویژه نسل جدید، تحت تأثیر عوامل مختلف درونی، بیرونی و حتی عوامل فوق طبیعی قرار دارد. عوامل گوناگون مؤثر در تربیت، هر کدام در جای خود مهم و دارای درجه خاصی از تأثیر است. در این میان دو عامل خانواده و مکتب یا مدرسه نقش بسیار برجسته ای نسبت به دیگر عوامل دارند و در واقع این دو هستند که شخصیت افراد را شکل می دهند. خانواده نخستین محل تعلیم و تربیت و عرصه آموزش برای تمام افراد است. اینجاست که بخش اعظم سلایق و علایق، شخصیت و الگوهای رفتاری افراد شکل می گیرد. مدرسه به عنوان مکمل خانواده، کانونی است که در آن افراد همراه با تعلیم و کسب معلومات، تربیت می شوند.در مدرسه نیز عوامل مختلفی وجود دارند که در امر تربیت مؤثرند از قبیل برنامه های درسی، مواد آموزشی، سازمان مدرسه و امکانات آموزشی آن؛ ولی هیچ یک از اینها به اندازه معلم، چه به لحاظ آموزشی و چه تربیتی اهمیت ندارد، زیرا این معلم است که به همه آن عوامل جان می بخشد و آنها را سودمند و نتیجه بخش می گرداند. همچنین اوست که نسل ها را به همدیگر ارتباط می دهد، فرهنگ جامعه را حفظ می کند، و در صورت نیاز تغییر می دهد و تکامل می بخشد، به رفتار دانش آموز شکل می دهد و افراد مورد نیاز جامعه را تربیت می کند.
از آنجا که در هر جامعه ای بسته به بینش ها و نگرش های آن جامعه، نوع خاصی از تربیت مورد نظر است، در جامعه دینی، تربیت دینی مورد اهتمام جدی متولیان امر تربیت است. با توجه به اینکه کشور ما یک کشور اسلامی است و ۹۹% جمعیت آن مسلمان است، تربیت دینیِ نسل جدید یکی از بایسته های وزارت معارف به عنوان نهاد رسمیِ متکفل امر تعلیم و تربیت در کشور، به شمار می رود.
برای آموزش دین به دانش آموزان اولین چیزی که باید مد نظر داشت و نسبت به آن آگاهی پیدا کرد شناخت روحیات و ویژگیهای آنان و همچنین شناخت مراحل رشد آنهاست . باید توجه داشت که وجود گرایش دینی در دانش آموزان غیر قابل انکار است . آنها سرشت خداجوی دارند و مفاهیم اساسی دین اسلام نیز اموری هستند که با سرشت آنان سازگاری بوده و اکتسابی نیستند و وظیفه تعلیم و تربیت شکوفا کردن این گرایشات فطری است.
برای آن که بتوان تعریفی از تربیت دینی به دست آورد نخست باید به تبیین معنای تربیت و دین پرداخت.
تربیت عبارت است از «فراهم آوردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن یا شکوفا ساختن استعدادهای شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدف های مطلوب.»
دین در لغت به معنای جزا، اطاعت، قهر، غلبه، عادت، انقیاد، خضوع و پیروی در اصطلاح عبارت است از: « مجموعه ی عقاید، اخلاق ، قوانین ومقرراتی که برای اداره ی امور جامعه انسانی و پرورش آنها به کار گرفته می شود. » با عنایت به تعریفی که از تربیت و دین به عمل آمده می توان گفت تربیت دینی فرایندی است دو سویه میان مربی و متربی که ضمن آن مربی با بهره گیری از مجموعه ی عقاید ،قوانین و مقررات دینی تلاش می کند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام برداشته ، به سوی هدف های مطلوب رهنمون گردد. تربیت دینی، همچون سایر جنبه های تربیت مانند تربیت جسمانی ،ذهنی، اخلاقی و...فرایندی است دو سویه که باید آموخته و فرا گرفته شود ، با این تفاوت که این نوع تربیت از سایر انواع تربیت مهم تر است و باید با دقت و ظرافت خاص انجام شود .