فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مقایسة خودپندره دختران و پسران نوجوان

هدف از پژوهش حاضر مقایسة خودپندره دختران و پسران نوجوان می‌باشد بدین منظور 30 نفر از دانش‌آموزان دختر و 30 نفر از دانش‌آموزان پسر سال سوم راهنمایی منطقة 4 شهر تهران از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله به گونة تصادفی انتخاب شدند پس از انتخاب نمونه‌های تحقیق از آنها خواسته شد تا به آزمون خودپنداره راجرز پاسخ دهند تا ارتباط آنهامورد بررسی قرار گیرد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 1092 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 116
مقایسة خودپندره دختران و پسران نوجوان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

فصل 1

مقدمه ................................. 3

1-1 بیان مسئله ......................... 7

2-1 پرسشهای پژوهش ...................... 10

3-1 ضرورت پژوهش ........................ 10

4-1 اهمیت پژوهش ........................ 13

5-1 فرضیات پژوهش ....................... 13

6-1متغیرها و تعاریف آن.................. 13

فصل 2

مقدمه ................................. 16

الف : ادبیات و نظرات خودپنداره:

1-2 خود و تعریف آن ..................... 19

2-2 تاریخچه کشف مفهوم خود .............. 20

3-2 انواع خود .......................... 23

4-2فرآیند تشکیل خود، خودپنداره و ادراک آن 27

5-2نظریه‌های "خود" و خودپنداره........... 34

5-2-1 خود در دیدگاه فروید............... 35

5-2-2 خود از دیدگاه آدلر................ 38

5-2-3 خود در دیدگاه آلبرت الیس.......... 40

5-2-4 خود از دیدگاه اریک برن............ 41

5-2-5 خود از دیدگاه یونگ................ 45

5-2-6 خود از دیدگاه گلاسر................ 46

5-2-7 خود از دیدگاه راجرز............... 47

5-2-8 خود از دیدگاه مدل انگیزشی......... 54

5-2-9 خود از دیدگاه کوپر اسمیت.......... 56

5-2-10 خویشتن از دیدگاه آلپورت.......... 61

عزت نفس از دیدگاه اسلام.................. 64

نیازهای مرحله نوجوانی................... 67

ب: تحقیقات انجام شده در مورد خودپنداره.. 72

فصل 3

مقدمه................................... 79

1-3 جامعة آماری و ویژگی آن ............. 80

2-3 نمونه و ویژگیهای آن ................ 80

1-2-3 روش نمونه‌گیری .................... 81

3-3 ابزار پژوهش ........................ 81

1-3-3 آزمون خودپنداره راجرز............. 82

2-3-3روایی و پایایی ابزار پژوهش ........ 83

4-3روش اجرای آزمون ..................... 86

5-3نمره‌گذاری آزمون ..................... 87

6-3روش جمع‌آوری داده‌ها .................. 88

7-3 روش تجزیه و تحلیل داده‌ها ........... 88

فصل 4

جداول و نمودارها........................ 90

فصل 5

مقدمه................................... 100

1-5 خلاصه تحقیق.......................... 101

2-5 محدودیت ها.......................... 102

3-5 پیشنهادات........................... 103

منابع و پیوست ها........................ 104

چکیده :

هدف از پژوهش حاضر مقایسة خودپندره دختران و پسران نوجوان می‌باشد بدین منظور 30 نفر از دانش‌آموزان دختر و 30 نفر از دانش‌آموزان پسر سال سوم راهنمایی منطقة 4 شهر تهران از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله به گونة تصادفی انتخاب شدند پس از انتخاب نمونه‌های تحقیق از آنها خواسته شد تا به آزمون خودپنداره راجرز پاسخ دهند تا ارتباط آنهامورد بررسی قرار گیرد. پس از جمع‌آوری داده ها از T مستقل برای تجزیه و تحلیل فرضیه پژوهش استفاده گردید و این نتیجه بدست آمد که بین خودپنداره دختران و پسران نوجوان تفاوت معناداری وجود ندارد.

فصــل (1)

کلیات تحقیق


مقدمه

در طول هزاران سال گذشته، گزارشهای تاریخی ، نظریات فلاسفه و شاعران، داستانها و افسانه‌ها گواه بر این مطلب است که انسان دارای این نیاز است که خودش را خوب بداند و تمام کارکردهایش را اخلاقی و منطقی جلوه دهد. در طول چند سال گذشته نیز بسیاری از روان‌شناسان این نظریه را پذیرفته‌اند که انسان دارای نیاز به عزت‌نفس[1] و خودپنداره مثبت از خود است.

باید دانست که انسان بی‌آنکه احساسی نسبت به ارزش خود داشته باشد، نمی‌تواند زندگی کند هر فردی اندک اندک به یقین ارزش شخصی خود می‌پردازد و آن را در سطحی قرار می‌دهد و همواره چنان رفتار می‌کند که بتواند آن را از هر گزندی مصون بدارد. (منصور 1358، ص 87)

بسیاری از موفقیتها و شکستهایی که مردم تجربه می‌کنند، به صورت تنگاتنگ به چگونگی دیدگاه آنها نسبت به خود و ارتباطشان با دیگران مربوط می‌شود.

شخصیت هر فرد در گرو هویت او می‌باشد. چنانچه هویت فرد به خوبی شکل نگیرد یا فرد دچار پراکندگی هویت باشد، دچار پراکندگی شخصیت نیز می‌شود. بنابراین ، شخصیت بهنجار نیازمند شکل‌گیری هویت مناسب است.

شکل‌گیری هویت، از رشد خود شروع می‌شود. رشد خودانگاره از شش تا هشت ماهگی که کودک بین خود و محیط تفکیک قائل است، شروع می‌شود. از 5/1 تا سه سالگی، شکل‌گیری مجدد صورت می‌گیرد و فرد خود را جزء گروه می‌داند در سه سالگی اولین نشانه‌های شخصیت‌گرایی در کودکان دیده می‌شود و در سن هشت سالگی نیز شخصیت‌گرایی بیشتر می‌شود و در دوره نوجوانی، خودانگاره ، تقریباً کامل می‌شود.


در ارتباط با رشد هویت، عزت نفس هم مهم است که از سن هشت سالگی شروع می‌شود و با شایستگی‌های جسمی و رفتاری کودک در مسائل تحصیلی مرتبط است و شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، موفقیتهای تحصیلی، موفقیت رفتاری، تواناییهای جسمی، موفقیت در زمینه خلاقیت و نوآوری نقش مهمی در عزت نفس فرد دارند. عزت نفس در اثر تغییر و تحولات دوره نوجوانی کاهش می‌یابد؛ البته این کاهش عزت نفس، موقتی بوده و مجدداص با تقویت خود و اطرافیان بالا می‌رود.

خویشتن پنداری هر فرد به ثبات و همگونی در زندگی‌اش نیاز دارد و در مقابل تغییر مقاومت نشان می‌دهد. اگر خویشتن پنداری فرد به سرعت تغییر کند فرد فاقد یک شخصیت مقاوم و قابل اتکا خواهد شد. موفقیتها و شکستهای هر فرد برای کیفیت خویشتن پنداری او تأثیر می‌گذارد. [13]


1-1 بیان مسئله

برای انسان هیچ حکم ارزشی مهم‌تر از داوری او در مورد "خود" نیست و ارزشیابی شخص از "خود" قطعی‌ترین عامل در روند رشد روانی است. این ارزشیابی تماماً به شیوة قضاوت آگاهانه و صریح شفاهی یا برشمردن صفات و توصیف حالات نیست، بلکه به صورت احساس می‌باشد. در هر واکنشی احساساتی دخیل است. بنابراین تصویری که یک فرد از "خود" دارد به صورت ضمنی در همة واکنشهای ارزشی او تجلی می‌کند.(اردبیلی ، 1374)

اولین بار رنه دکارت در سال (1644) اصول اولیه خویشتن‌پنداری را در کتاب اصول فلسفه با مطرح ساختن مقوله "شک" ارائه داد. پس از او زیگموند فروید سال (1900) میلادی تئوری خویشتن‌پنداری را به عنوان یک مقوله روان‌شناختی مهم مطرح نمود.


با اینکه دنباله روان فروید علاقة زیادی به این مقوله نشان ندادند ولی دختر فروید آنا در سال (1946) بر اهمیت این مقوله تأکید ورزید. در سکات کلی در سال (1945) از مقوله خویشتن پنداری به عنوان یک نیروی اولیه انگیزشی در رفتار انسانی یاد نمود.

رایمی در سال (1948) از معیارهای خویشتن‌پنداری در مشاهده‌های خود استفاده کرد و اعلام نمود که روان‌درمانی اساساً بر روی تغییر دادن معیارهی بینش فرد نسبت به خودش استوار است.

آدلر درتئوری خود در ارتباط با مفهوم شیوه زندگی به بیان خویشتن‌پنداری پرداخته است. ولی مفهوم خود یا خویشتن‌پنداری را، اعتقاد به اینکه «من که هستم» تعریف می‌کند. ( کرسینی 1991) . به نظر آدلر (1963) اگر هدف از انجام هر رفتار مشخص گردد عواقب و نیز مسیر تکاملی آن رفتار به سادگی معین خواهد گردید.


تاکنون مؤثرترین معیار روان‌شناختی در خصوص خویشتن‌پنداری مربوط به کارل راجرز در سال 1974 بوده است.

راجرز "خود" را به عنوان یک محصول اجتماعی معرفی می‌کند که از طریق روابط بین فردی گسترش می‌یابد. او اعلام می‌کند که در وجود انسان همیشه یک تمایل قوی برای دارا بودن یک نگرش مثبت از سوی دیگران و خود فرد نسبت به خودش وجود دارد.[14]

دنیای اطراف هر فرد و موجودات درون آن در رابطه با خویشتن‌پنداری هر فرد ادارک می‌شود. در تمام زندگی فرد سالم، همیشه یک تمایل دائم برای پذیرفتن ایده‌هایی جدید و رفع ایده‌های قدیمی وجود دارد. خویشتن‌پنداری همیشه خودش را در مقابل از دست دادن عزت‌نفس محافظت می‌کند. برای همین است که هر فقدانی سبب بروز اضطراب افراد خواهد شد.


2-1 پرسشهای پژوهش

با توجه به مسائل فوق می‌توان مطرح کرد

آیا بین خودپنداره دختران و پسران تفاوت وجود دارد؟

3-1 ضرورت پژوهش

یکی از اصول بهداشت روانی خودشناسی است هر فردی دارای امکانات، توانایی‌ها و محدودیت‌هایی است کسانی که نیروها و کاستی‌های خودآگاهند و یا واقعیتهای مربوط به خود و محیط بیشتر آشنایی دارند کمتر گرفتند نارضایتی و اشتباه می‌شوند از این جهت یکی از برنامه‌های مهم بهداشت روانی آشنا ساختن افراد به خودشناسی، از نظر امکانات بدنی و روانی است . (منصور، 1358)

چهارچوب درونی داوری هر انسانی مناسب‌ترین زاویه دید برای فهم و درک رفتار اوست .(اتکنسیون 1378، ص 101 ، به نقل از مقاله اینترنتی).


با رشد فرد و پرورش خود آغاز می‌شود که فعالیت بخشیدن آن از جنبه‌های فیزیولوژیکی متوجه جنبه‌های روانی می‌شود به عبارتی آنگاه که بدن و اندامها شکل خاص خود را یافته و کامل شد، رشد و کمال متوجه شخصیت می‌شود و این گرایش تحقق خود بیانگر روند خود شدن و پرورش ویژگیها و استعدادهای یکتای فرد است و مبین نیل ذاتی وی بسوی آفرینندگی است. (شولتس، 1376، ص 119)[15]

لازمه رشد شکوفایی استعدادهای انسان برخورداری از یک خودپنداره مثبت است مفهوم خودپنداره بیانگر افکار و نظرگاههایی است که همه ما در بارة خودمان داریم.(قاضی ، 1369).


نوجوانان همزمان با رشد و دگرگونی‌های بدنی و تلطیف و تکمیل ذوق و مهارتهای عقل، ادراک ، نگرش و رغبتهای خود نیز می‌پردازند. البته این رغبتها و انگیزه‌ها بنا به تغییرهای بدنی، احساسهای نیرومند، واکنشهای عاطفی و توقعاتی که در رسیدن به دوره بزرگسالی از آنان انتظار می‌رود دگرگون می‌شوند. خودپنداره مثبت شامل نگرشها و ارزشهای متناسب با تواناییها و استعداها است و منجر به آرزوهایی می‌شود که در صورت تحقق منجر به رضایت می‌شود. آرزوها نیز مثل خودپنداره در طول زندگی کودک شکل می‌گیرند و در نوجوانی با نگرش نسبت به خود، در مورد استعدادها و تواناییها و نگرش در مورد آینده و شغل مورد نظرش دست به انتخابهایی می‌زند که این انتخابها گاه به شکست و گاه به موفقیت منجر می‌شود. (نوابی‌نژاد ، 1370).

4-1 هدف پژوهش

هدفی که در این پژوهش مد نظر قرار گرفته به این صورت می‌باشد تعیین نوع خودپنداره دختران و پسران سال سوم راهنمایی.

5-1 فرضیات پژوهش

- بین خودپنداره نوجوانان دختر و پسر سال سوم راهنمایی تفاوت وجود دارد.

6-1 متغیرها و تعاریف آن.

خودپنداره (self-cocept)

به مجموعه‌ای از یک سیستم پویا، سازماندهی شده و پیچیده در باره باور ما، نگرش‌ها و دیدگاههایی گفته می‌شود که هر فرد به منظور دست‌یابی به یک قالب حقیقی در رابطه با موجودیت شخصی خویش ارائه می‌دهد[16].

تعریف عملیاتی : خودپنداره دانش‌آموزان در این پژوهش از طریق نمرات آزمون خودپنداره راجرز بدست می‌آید که شامل خودپنداره مثبت، عادی ( بین نمره 0 تا 7) و خودپنداره ضعیف از نمره 7 به بالا است.


فصــل دوم

پیشینه تحقیق


مقدمه :

بعد از یک دهه غفلت، خودپنداره از محبوبیت و معروفیت برخوردار شد و توسط محققان و پژوهشگران مورد توجه قرار گرفت. خودپنداره به عنوان مجموعه سیستم دینامیکی، سازماندار و پیچیده‌ای از عقاید و نگرشها و ادراکات آموخته شده هر فرد تعریف می‌شود. خودپنداره متفاوت از عرت نفس و خودسنجی است.

عزت نفس یعنی اعتماد کردن به توانمندی ذهن و به توانایی خود در اندیشیدن، خودپنداره به معنای شناختن تواناییها و ویژگیهای خود می‌باشد. اگر موضوع را بسط دهیم می‌توانیم بگوییم خودپنداره به معنای شناختن تواناییها و عزت نفس به معنای توانایی یاد گرفتن، انتخابهای درست، تصمیمات بجا و برخورد درست با تغییرات است.


فواید عزت نفس برای جوانان خیلی مهم است. مهم‌ترین فایده‌اش این است که نوجوانی که عزت نفس زیاد دارد، در طی این زمان مناسب یعنی زمانی که برای بزرگسالی آماده می‌شود و هنوز ناگزیر نیست تمام مسئولیت‌های زندگی‌اش را به عهده بگیرد. بیشترین فرصت را برای پی بردن به هویت خویش به دست خواهد آورد.

سایر آثار عزت‌نفس که موجب تقویت توانایی‌های فرد برای زندگی آینده‌اش می‌شود عبارتند از:

روشن شدن توانایی‌های فردی، منابع، علایق و جهت‌های خویشتن، یعنی فردی که منابع خود را می‌شناسد و به آنها توجه دادر، فرصت‌ها را غنیمت خواهد شمرد و از آنها استفاده خواهد کرد. موثر بودن و احساس رضایت‌مندی کردن در روابط میان فرد، یعنی نوجوانی که یاد می‌گیرد چگونه به نحو موثر با دیگران روابط برقرار کند، توانایی زیادی خواهد داشت که در طول زندگی نیازهای فردی و اجتماعی‌اش را برآورده کند.


روشن شدن جهت یعنی : نوجوانی که اعتماد به نفس دارد بهتر می‌تواند راه‌های گوناگون را بسنجد و مناسب‌ترین آنها را برای دوره بزرگسالی برگزیند.

سودمندی شخص در خانه، در مدرسه، در کارش در آینده یعنی : نوجوانی که احساس می‌کند با کفایت و ارزشمند است میل دارد پا به میدان عمل بگذارد و بیاموزد که چگونه به نحو موثر و مفیدی از وقتش استفاده کند. (هریس کلمز و دیگران ، ترجمه پروین علیپور، 1381، ص 35)[17]


رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
فرمت فایل doc
حجم فایل 437 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 67
رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس  راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فهرست مطالب

عنوان

چکیده.......................................... 1

فصل اول :مقدمه تحقیق........................... 3

1-1 بیان مساله 6

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق............................................. 9

1-3 اهداف تحقیق 12

1-4 فرضیه هاُی تحقیق 13

1-5 تعرُیف متغیرهای اصلی تحقیق........................................ 13

فصل دوم: بررسُی مطالعات پیشین................... 15

2-1 خود........................................ 17

2-2 خودپنداره.................................. 22

2-3 عزت نفس.................................... 26

2-4 عزت نفس و جنسیت............................ 30

2-5 اثر بخشی .................................. 32

2-6 نقش مدیر در اثر بخشی مدارس................. 34

2-7 معُیارهای ارزیابی اثربخشی مدیران............ 35

2-8 ویژگی هاُی مدیران اثر بخش .................. 43

فصل سوم :روش اجرای تحقیق....................... 48

3-1روش تحقیق .................................. 49

3-2جامعه آماری................................. 49

3-3 حجم نمونه.................................. 49

3-4روش نمونه گیری.............................. 50

3-5 ابزار تحقیق................................ 50

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها............... 53

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها.............. 60

5-1 نتایج مربوط به فرضیه اول................... 61

5-2 نتایج مربوط به فرضیه دوم................... 62

5-3 نتایج مربوط به فرضیه سوم................... 62

5-4 نتایج مربوط به فرضیه چهارم................. 63

5-5 نتیجه گیری کلی............................. 64

5-6 محدودیت ها................................. 64

5-7 پیشنهادها.................................. 65

منابع فارسی.................................... 66

ضمائم.......................................... 68

ضمیمه 1: تست آُیزنک............................. 69

ضمیمه 2: پرسشنامه اثربخشی...................... 71

چکیده

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.

جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.

گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.

روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.

نتایج به دست آمده عبارتند از :

1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.

2- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

3- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.

4- بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.

فصل اول

مقدمه تحقیق


مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)[1]

هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.

عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.

مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.

در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.

نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.

در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.

با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.

1-1 بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993) [2]

انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)[3]

از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.

مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.

و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.

توتر[4] اثر بخشی را چنین تعریف می کند:«اثربخشی فرایندی چرخشی و مداوم است که از طرح برنامه شروع و شامل تمام فعالیت هایی است که هم در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و هم تعیین می کند که انجام آن تا چه اندازه خوب و مطلوب صورت گرفته است.(شیرازی ،25،1373)

آنچه مسلم است اثر بخشی سازمان در گرو اثر بخشی مدیرریت است و میزان اثربخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب سازمانی باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است.

لذا شناسایی ویژگی های مدیر می تواند به مراجع تصمیم گیرنده جهت انتخاب مدیران مدارس کمک کند ، روی این اساس ، این تحقیق با هدف بررسی میزان عزت نفس مدیران و رابطه آنان صورت پذیرفته است.

1-2- ضرورت و اهمیت تحقیق

اکثر نظریه های روانشناختی کلاسیک و معاصر معتقدند که همه افراد نیاز فزاینده و فراگیری به عزت نفس بالا دارند. عزت نفس یکی از جنبه های مهم کلیت آدمی است که در دنیای فاعلی، معنی دار و از ارزشمندی بسیاری برخوردار است. افراد عزت نفس را با پایدار سازی مفهوم واقعیت حفظ کرده و با درونی ساختن ارزشهایی که توصیف کننده اعتقادات آنها است زندگی می کنند ، هر فرد بطور فزاینده به عزت نفس بالا نیازمند است. زیرا عزت نفس هسته مرکزی ساختارهای روانشناختی اوست که وی را در برابر اضطراب محافظت نموده و آسایش خاطر وی را فراهم می کند.

«بین تهدید روانی و عزت نفس رابطه معکوسی وجود دارد ، بدین معنی که با افزایش عزت نفس شدت و میزان تهدید روانی کاهش می یابد و با کاهش عزت نفس تهدید روانی افزایش می یابد».

نتایج تحقیقات و مطالعات انجام گرفته بر روی عزت نفس ، به نقش اساسی عزت نفس در رابطه با سازگاری عاطفی، هیجانی و شناختی تاکید کرده اند و عزت نفس پایین را به منزله یک عامل مستعد کننده ناراحتی ها و اختلالات روانی قلمداد نموده است. در راهنمای تشخیصی و آماری بیماریهای روانی از عزت نفس پایین بعنوان نشانگان فرضی ، چندین اختلال در دوران کودکی و بزرگسالی نام برده شده است.(بیابانگرد،26،1379)

محسنی در را بطه با افراد با عزت نفس بالا می گوید:« افراد با عزت نفس بالا در برخورد اشخاص و موقعیت ها ، انتظار موقعیت و مورد پذیرش بودن دارند ، نسبت به ادراکات و قضاوت خود اطمینان دارند و اعتقاد دارند که کوشش و تلاش آنها در حل مسائل ، موفقیت آمیز خواهد بود نگرش مثبتی که نسبت به خود دارند موجب می گردد تا عقاید خود را بپذیرند و هنگامی که در برابر عقاید متفاوتی قرار می گیرند به قضاوت خود اعتبار بخشیده و به آن اطمینان داشته باشند چنین نگرش مثبتی موجب می شود تا عقاید جدید را نیز مد نظر قرار دهد. » (محسنی ، 273،1375)

مدیریت در هر سازمان عامل تلفیق کننده ، بارور سازی و بهره دهی منابع و امکانات مادی و نیروی انسانی موجود در جهت دست یابی به هدف های سازمانی است. مدیریت ار آموزش و پرورش نیز این وظیفه را بر عهده دارد، با این تفاوت که اهمیت و حساسیت نتیجه کار او به مراتب بیشتر است و اثرات نحوه کارکرد نیز مهم و قابل توجه است.( گنجی ،1370، 305)

جامعه به نظام آموزش امکانات و سرمایه می دهد و در مقابل انتظار دارد که نظام آموزشی نیازهای حرفه ای را بر آورده سازدو افرادی مفید تحویل جامعه دهد. پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جامعه مستلزم تحقق هدفهای آموزشی است. که مبین آرمانهای آن جامعه می باشدو تحقق هدفهای آموزشی نیز مستلزم اقر بخشی سازمانی و آن دیز در گرو اداره اثر بخشی است. اگر مدیر مدرسه نتواند کارکرد ها و وظایف پیش بینی شده خود را بطور موثر درجهت تحقق اهداف به انجام رساند علاوه بر مدرسه ها جامعه نیز زیان می بیند و حتی عدم اثر بخشی مدیر مدرسه در سطح وسیع می تواند به بحرانهای اجتماعی بیانجامد.

بنابراین برای نظام آموزشی جامعه حائز اهمیت است که به اثر بخشی مدیران توجه نمایند و درصدد شناسایی و بکارگیری شاخص هایی برآیند که در افزایش اثربخشی مدیریت مدارس موثر واقع گردد.

«مدیریت آموزشی ، باید از عناصر مطلع ، آگاه و پژوهشگر و مدبری انتخاب شوند که در عین حال از استعدادها و زمینه های مناسب شخصیتی برخوردار باشند. (گنجی، 307،1370)

با نظر به این مقدمات این تحقیق، پیرامون رابطه عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ابتدایی دخترانه صورت پذیرفته است.

1-3- اهداف تحقیق

1- شناسایی میزان عزت نفس مدیران مدارس راهنمایی

2- شناسایی میزان اثر بخشی مدیران مدارس راهنمایی

3- شناخت رابطه عزت نفس مدیران با اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی

1-4- فرضیه های تحقیق

فرضیه اصلی :«بین عزت نفس مدیران و اثربخشی آنان در مدارس راهنمایی رابطه معنی داری وجود دارد.»

فرضیه های فرعی:

1-« بین اثربخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»

2- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسطی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»

3- « بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.»

1-5- تعریف متغیرهای اصلی تحقیق

الف) متغیر مستقل : عزت نفس مدیران

ب) متغیر وابسته : اثر بخشی مدیران

ج) متغیرهای کنترل : جنسیت ، مقطع و محل خدمت

1-6- تعریف مفاهیم و اصطلاحات کلیدی

عزت نفس: از نظر ربر[5] عزت نفس[6] عبارتست از:« میزان ارزشی که شخص برای خود قائل است».

و منظور از عزت نفس نمره ای است که از مقیاس عزت نفس آیزنک به دست می آید.

اثر بخشی : عبارت است از « میزان موفقیت در تحقق هدفها و یا انجام ماموریتها.»(درک فرنچ و هسیر ساور ،46،1371)

اثر بخشی مدیران : اثر بخشی مدیران بر مبنای انجام موفقیت آمیز وظایف محوله و تحقق هدفهای سازمان و رضایت زیر دستان و رعایت نظام ارزشی جامعه تعیین می شود.

در این تحقیق اثر بخشی مدیران با استفاده از پرسشنامه اثر بخشی که توسط معلمین تکمیل می گردد به دست می آید.

مدیران اثر بخش: « به زعم دانشمندان چنانچه مدیران مدارس بتوانند اهداف مناسبی انتخاب کنند یا کارها و وظایف را به درستی انجام دهند تا منجر به دستیابی اهداف شود، مدیران اثربخشی هستند.» (نیکنام ، 18،1375)

فصل دوم

بررسی مطالعات پیشین
مقدمه

میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار درونی فرد دارد ، و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را بعنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.

نیاز فرد به احترام، عشق و با ارزش بودن از جانب دیگران ، نیاز آموختنی است و جزء خود پندار می باشد و با قسمت اعظمی از تجارب فرد همراه است.

این نیاز یک نیاز دوجانبه است. به این معنی که اگر فردی نیاز دیگران را به احترام و نظر مثبت ارضاء کند ، لزوما نیاز خود وی به نظر مثبت ارضاء می شود و فرد از برآورده شدن آن احساس خوشنودی می کند. بنابراین ارضاء این نیاز در دیگران ، آنقدر قوی است که فرد ممکن است آن را بر تجارب مثبتی که در جریان تحقق نفس احساس می کند ، ترجیح دهد.

از نظر مازلو « ارضای نیاز به عزت نفس با احساساتی از قبیل اعتماد به نفس ، ارزش ، قدرت ، لیاقت، کفایت و مفید و مثمر ثمر بودن در جهان منتهی خواهد شد اما بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت ، ضعف ، و درماندگی می شود. این احساسات به نوبه خود به وجود آونده دلسردی و یاس اساسی خواهند بود و یا اینکه گرایشهای روان نثر نداند یا جبرانی را بوجود خواهد آورد. (اسلامی نسب ، 46،26، 1373)

بنابراین به موضوعات خود ، خود پنداره ، عزت نفس و اثر بخشی خواهیم پرداخت و در پایان تحقیقاتی که پیش از این انجام شده را مورد بررسی قرار خواهیم داد.


رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 1
فرمت فایل doc
حجم فایل 435 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 78
رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس  راهنمایی ناحیه 2 شهر مشهد در سال تحصیلی 83-1382

فروشنده فایل

کد کاربری 8044
کاربر

فهرست مطالب

عنوان

چکیده.................................................................................................................................................................. 1

فصل اول :مقدمه تحقیق................................................................................................................................. 3

1-1 بیان مساله 6

1-2 ضرورت و اهمیت تحقیق 9

1-3 اهداف تحقیق 12

1-4 فرضیه هاُی تحقیق 13

1-5 تعرُیف متغیرهای اصلی تحقیق...................................................................................................................................................................... 13

فصل دوم: بررسُی مطالعات پیشین.............................................................................................................. 15

2-1 خود............................................................................................................................................................ 17

2-2 خودپنداره................................................................................................................................................. 22

2-3 عزت نفس................................................................................................................................................ 26

2-4 عزت نفس و جنسیت........................................................................................................................... 30

2-5 اثر بخشی ................................................................................................................................................ 32

2-6 نقش مدیر در اثر بخشی مدارس........................................................................................................ 34

2-7 معُیارهای ارزیابی اثربخشی مدیران................................................................................................... 35

2-8 ویژگی هاُی مدیران اثر بخش ............................................................................................................ 43

فصل سوم :روش اجرای تحقیق.................................................................................................................... 48

3-1روش تحقیق ............................................................................................................................................ 49

3-2جامعه آماری............................................................................................................................................. 49

3-3 حجم نمونه............................................................................................................................................... 49

3-4روش نمونه گیری..................................................................................................................................... 50

3-5 ابزار تحقیق.............................................................................................................................................. 50

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها........................................................................................................... 53

فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادها...................................................................................................... 60

5-1 نتایج مربوط به فرضیه اول.................................................................................................................. 61

5-2 نتایج مربوط به فرضیه دوم................................................................................................................. 62

5-3 نتایج مربوط به فرضیه سوم................................................................................................................ 62

5-4 نتایج مربوط به فرضیه چهارم............................................................................................................. 63

5-5 نتیجه گیری کلی................................................................................................................................... 64

5-6 محدودیت ها............................................................................................................................................ 64

5-7 پیشنهادها................................................................................................................................................. 65

منابع فارسی....................................................................................................................................................... 66

ضمائم................................................................................................................................................................... 68

ضمیمه 1: تست آُیزنک.................................................................................................................................. 69

ضمیمه 2: پرسشنامه اثربخشی.................................................................................................................... 71

چکیده

پژوهش حاضر به منظور رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی دخترانه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهرستان مشهد انجام گرفت. فرضیه اساسی در این پژوهش آن است که بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس ارتباط معنی داری وجود دارد.

جامعه اماری در این تحقیق کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20نفر) و کلیه معلمان (220 نفر) در ناحیه 2 شهر مشهد است.

گروه مورد بررسی کلیه مدیران مدارس راهنمایی دخترانه (20N=) است. بنابراین برای گروه مدیران از روش سرشماری بجای نمونه گیری استفاده شده است و حجم نمونه برای گروه معلمان 55 نفر می باشد. ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش را در یک پرسشنامه محقق ساخته تحت عنوان (اثر بخشی مدیران) که برای تعیین اثر بخشی مدیران توسط معلمان مربوطه تکمیل می گردید و دیگر یک تست (مقیاس عزت نفس آیزنک) برای تعیین عزت نفس مدیران که توسط خود مدیران پاسخ داده می شود تشکیل می دهد.

روش تحقیق در این بررسی همبستگی است و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی استفاده شده است.

نتایج به دست آمده عبارتند از :

1- بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان رابطه معنا داری وجود دارد.

2-بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند و مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

3-بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس بالا دارند با مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند تفاوت معنی داری وجود ندارد.

4-بین اثر بخشی مدیرانی که عزت نفس متوسط دارند با مدیرانی که عزت نفس پایین دارند تفاوت معنی دار وجود دارد.

نتایج به دست آمده گویای این واقعیت است که هر چه عزت نفس مدیران بالاتر باشد ، اثر بخشی آنان بیشتر است و برعکس. وهمچنین بیشتر مدیران مدارس تقریبا از عزت نفس بالایی برخوردار می باشند.

فصل اول

مقدمه تحقیق

مدیریت اثربخش احتمالا عامل اصلی در کشورهای توسعه یافته و مورد نیازترین عامل برای کشورهای در حال توسعه است. (پیتردراکر)[1]

هر سازمانی برای تحقق هدف یا هدفهایی بوجود می آید و تمامی کارکردها و وظایفی که برای نقش های مختلف در سازمان پیش بینی می شود به منظور تحقق همین هدفهاست.

عصر کنونی دوره شتابنده غیر قابل پیش بینی است. سازمانها برای مقابله با تهدیدات محیطی و استفاده از فرصت های احتمالی ، ناچارند ظرفیت ها و توانمندیهای دورنی خود را بشناسند. نقاط ضعف را ترمیم و به تقویت نقاط قوت بپردازند. سازمانها نباید در انتظار موج باشند ، بلکه باید خود منبع موج وتحول گردند و در جهت بهبودی خود بکوشند تا بتوانند پاسخ گوی نیازهای جدید تمدن امروزی باشند.

مهمترین عاملی که می تواند تحقق هدفهای سازمان را تعیین نماید اثر بخشی سازمانی است که این اثر بخشی به میزان زیادتر در گرو اداره موثر سازمان توسط مدیران سازمان می باشد. در هر صورت میزان اثر بخشی ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیر دارد و هنگامی که رفتار مدیر در جهت تحقق هدفها و نتایج مطلوب باشد می گوییم اثر بخشی تحقق یافته است. لذا ملاک اثر بخشی معمولا رفتاری است که مورد ارزشیابی قرار می گیرد.

در میان سازمانهای اجتماعی مختلف ، مدرسه از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است و به جهت ماهیت فعالیتها و اهداف آموزش و پرورش ، جامعه توجه و حساسیت خاصی نسبت به مدرسه و نحوه اداره آن نشان می دهد و همواره فعالیت ها و عملکرد مدرسه را تحت نظارت و ارزشیابی مستقیم قرار می دهد و در مورد آنها قضاوت می کند.

نظام آموزشی همواره به دنبال یافتن مناسب ترین ملاکهای گزینش مدیران مدارس و ارزشیابی از رفتار آنان بوده است تا از آن طریق با بکارگیری رهبران آموزشی واقعی بتواند معلمان را در انجام هر چه بهتر خدمات آموزش و پرورش یاری دهند.

در طول صد سال گذشته بسیاری از روانشناسان این نظریه را پذیرفته اند که انسان دارای نیاز به عزت نفس است وارزشیابی شخصی از خویشتن مهمترین عامل موثر در روند رشد روانی است. بنابراین نیاز به عزت نفس یا خود ارزشمندی یا احترام به خود از جمله نیازهای طبیعی انسان است. زمانی که نیاز به احترام به خود ارضاء شود ، انسان احساس خوشایندی از اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ، توانایی ، قابلیت ، لیاقت، و کفایت پیدا می کند و وجود خود را در زندگی مفید و موثر می داند. میزان رضایت از خود یا ارزشی که انسان برای خود قائل است ، اهمیت بسیار زیادی در رفتار و پویایی دورنی فرد دارد و بیشتر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس(ارزیابی مثبت از خود) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند.

با این مقدمه محقق قصد دارد در این پژوهش عزت نفس و رابطه آن با اثر بخشی مدیران را مورد بررسی قرار دهد.

1-1 بیان مساله : انسان ها از نظر خصوصیات روانی ، جسمی ، رغبت ها ، و استعدادها با هم تفاوت هایی دارند. ارزشیابی شخصی از خویش اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات ، ارزشها و هدفهای وی دارد که کلید فهم رفتار اوست. برای شناخت کیفیت روانی افراد و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان عزت نفس و معیار قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت. انسان تمایل به داشتن عزت نفس را امری ضروری وا ساسی می داند. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد. انسان آنچنان مشتاق و نیازمند به داشتن نظر مثبت و مناسب درباره خویش است ، به گونه ای که ممکن است حقایق را تحریف یا انکار نماید. (کروکر48،35،25،1993) [2]

انسان نمیتواند خود را از محدوده ارزشها آزاد ساخته و خویشتن را از آن معاف دارد ، هر انسانی خود را براساس معیارهای معینی می سنجد و به هر اندازه که نتواند خود را با آن معیارها وفق دهد به همان اندازه حس ارزشمندی و احترام نسبت به خویش جریحه دار می شود. اگر انسان در انجام وظیفه تفکر و استدلال ناکام شود ، شایستگی خویش در امر زیستن را کاهش می دهد و نمیتواند احساس ارزشمندی خود را نگاه دارد. عزت نفس متضمن خودبیانگری در شناخت می باشد و با آن توام است ، که بوسیله عادت به تفکر و قضاوت و تنظیم رفتار بر طبق آن تجلی می کند. (اسمال و دیگران 602،1993)[3]

از طرفی مدیریت در کلیه سازمانها ، دولتی و خصوصی ، اهمیت دارد. این مدیریت است که نسبت به دیگر علوم و فنون ، در قرن بیستم مقام و موقعیت برجسته یافته و شیوه ها و تکنیک های مدیریت ، بخصوص آهنگ رشد سریعتری داشته اند.

مدیرت از موضوعاتی است که در طول هزاران سال ، همواره مورد توجه خاص و بحث انگیز بوده است و اینکه مطالعات حول مدیریت همچنان ادامه دارد ، مبین این حقیقت است که مدیریت واجد جنبه ها و پیچیدگی های ویژه است.

و در این میان نظام آموزش و پرورش سنگ زیر بنای توسعه اجتماعی ، اقتصادی سیاسی و فرهنگی هر جامعه است و مدیریت آموزشی در مقایسه با سایر مدیریت ها از ویژگی و حساسیت خاص برخودار است ، در نظام آموزشی به طور کل و مدرسه بطور خاص ، مدیر هسته اصلی به شمار می رود و ویژگی های شخصیتی او در کامیابی کل سازمان اثر می گذارد. اثر بخشی مفهوم پیچیده ای است که به طرق گوناگون تعریف شده و متناسب با هر تعریف قابل اندازه گیری و ارزیابی است.