دسته بندی | گزارش کارآموزی و کارورزی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 27 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سنگ های ساختگی 1
خاک رس 3
فلدسپات 5
سولفات ها 5
شفته خاکی 11
آجر سفالی 14
خشک کردن خشت 18
آجر پزی 20
کوره های آجر پزی 21
آجر لعابی 30
سفیدک سولفاتی 35
سفیدک کلروری 37
سفیدک نیتراتی 39
پاک کردن سفیدک دیوار 40
سنگ های ساختگی : آجر،سرامیک،نسوز و بتن
آجر واژه بابلی می باشد و نام نخست خشت نوشته هایی بوده است که بر آنها فرمان، منشور، قانون و جز اینها را می نوشتند. سومری ها وبابلیها، برای ساختن خشت،پس از فرونشستن سیلاب،گل خمیری را از کنار رودخانه ها به دست می آوردند.
پختن آجر باید همزمان با پیدایش آتش، نخست در دشتهایی که سنگ پیدا نمی شده اختراع شده باشد.نخستین بار از گل پخته دیواره ها و کف اجاقها، به آجر پزی پی بردند. پیشینه آجر پزی در خوزستان و میانرودان (بین النهرین ) زودتر از جاهای دیگر ایران زمین است، در هندوستان تا شش هزار سال پیش می رسد.
در ایران در جاهایی که سنگ نبود، پختن و مصرف کردن آجر از زمان باستان معمول شده. در دوران ساسانیان مصرف کردن آجر گسترش یافت. آجرهای ساسانی را نخست به گندگی 7 تا 8*44*44 سانتیمتر می ساختند. کف دالان مسجد اصفهان با آجرهای ساسانی به روش نره فرش شده است. این آجرها از زمان ساسانیان که اینجا آتشکده بوده بجا مانده اند. آجرهای بزرگ قدمگاه نیشابور هم از زمان ساسانیان بجا مانده اند زیرا آنجا آتشکده آذر برزین مهر بوده است.
ساختمانهای بزرگ و زیبای آجری زیادی در ایران زمین باستان بجا مانده اند مانند : طاق کسری در میانرودان، پلهای دختر که برای آناهیتا (ناپیلد = بی گناه = معصومه ) ایزد آب یا، بابک (با = بک + بک = بغ = ایزد ) ساخته شده اند، گنبد کاووس، مسجدهای بزرگی (بیشتر مسجدهای جامع) که در زمان ساسانیان آتشکده بوده اند و نشانه هنر آجر کاری استادان ایرانی هستند. شاهکار هنر آجرکاری مسجد جامع اصفهان و گنبدکاووس زیباتر از ساختمانهای آجری دیگر شد.
آجر سنگی است ساختگی و دگرگون که از پختن خشت به دست می آید. خشت خاک نمناک یا گلی است که به آن شکل داده شده باشد، گل مخلوط همگن و ورزدیده خاک و آب است. خاک را با 15 تا 25% وزنش آب، در هم کرده ورز می دهند تا تمام دانه های خاک نمناک شوند، یا به گرد خاک 7تا 8% وزنش نم می زنند. گل با فشار کم و به خاک نمناک با فشار زیاد شکل می دهند. خاک آجر - زمین خرده سنگی در همی است از جسم جامد + آب + هوا. آب و هوای درون خاک آجر، جای خالی آن است که نمی شود بر آن بار گذاشت. جسم جامد خاک در هم شده ای است از میاندانه (ماسه 2 م م تا 60 میکرن) + ریزدانه (لای 60 میکرن تا 2 میکرن و خاک رس پولکی شکل نازک تر از 2 میکرن)وخاک آجر دارای سنگ آهک، سولفات فلدسپات،جسم های آهن دار، رستنی ها و جز اینها هم هست.
خاک رس
ماسه، از پوسیدن سنگهای آذری، فلدسپاتشان خاک رس می شود و کوارتز آنها خرد شده ماسه و لای می گردد. این است که در همه خاکها کم و بیش ماسه و لای هست.
پاک ترین کوارتز، بلورهای درکوهی است که بی رنگ و سوگذران هستند. کوارتز منگنزدار Amethyst است با رنگ بنفش، عقیق،کوارتز غیر بلوری می باشد که به رنگهای سرخ، سیاه (Onyx)،سبز پیدا می شود. سنگ آتشزنه یا چخماق Opal هیدراکسید سبلیسم است.
ماسه استخوان بندی خشت است. اگر زیاد باشد برای گل رس چسبیده جا نمی ماند و آجری که با خشت پر ماسه پخته شود، ترد و پوک و کم تاب می گردد. اگر دانه درشت سنگ سیلیسی یا سیلیکاتی درخشت بماند.چون با بالا رفتن درجه گرما حجمش زیاد می شود که با جمع شدن خشت هنگام پختن هماهنگی ندارد، در آجر دوردانه های سنگ ترکهای مویی پیدا می گردد. برای جلوگیری باید خاک آجر را آسیاب کرد و یا سنگهای درشت را از خاک بیرون آورد.
در ایران در زمانی که خشت مالی با دست انجام می گرفت برای بیرون آوردن دانه های سنگ از گل خشت در آن پول نقره می ریختند تا خشت زدن برای پیدا کردن پول سنگهای گل را هم از آن بیرون آورد.
سنگ آهک CaCo3 :
به اندازه کم و به شکل گرد به آجر آسیب نمی رساند و آچر را سفید رنگ می کند، اما زیادش در آجر کارگذار آور داشته، درجه گرمای خمیری شدن خاک را پایین می اورند و در گرمای کوره،خشت خمیری و آجر جوش می شود. این است که نباید خاک خشت بیش از 30% وزنش گرد سنگ آهک داشته باشد. هرگاه دانه سنگ آهک درشت در خشت بماند، در کوره می پزد و آهک زنده Cao می شود و پس از مصرف شدن، آب ملات را می مکد، می شکفد، حجمش زیاد می شود و آجر را می ترکاند (آجر آلوک می کند ) نباید درخشت دانه درشت سنگ آهک بماند.
فلدسپات :
در خاک آجر، کارگذار را می کند و گرمای خمیری شدن آجر را در کوره به 1100 تا 1150 درجه پایین می اورد. از این رو پختن سرامیک با خاک فلدسپات دار ارزان می شود.
سولفات ها :
سولفات منیزیم Mgso4 سولفات کالیم K2SO4 سولفات ناتریم Na2so4 و سنگ گچ 1H2O. CaSO 4 به شکل گرد و دانه درشت،در خاک آجرکم و بیش پیدا می شوند. سولفات ها اگر در آجر بمانند، هنگام آسیاب کردن خاک به شکل گرد در می آیند و پس از مصرف شدن آب می مکند، رو می زنند و نمای ساختمانهای آجری سفیدک می زند.
سنگ گچ، پس از پریدن آب شیمیایی آن، در گرمای زیادکوره Cao و So3 می شود، Cao کار آهک را می کند و So3 می پرد و یا در آجر می ماند. آنچه در آجر بماند پس از نم کشیدن آجر به H2so4 تبدیل شده و له آجر آسیب می رساند.
آهن جسم های آهن دار مانند سولفور آهن Fes2 در کوره به اکسید آهن و So3 تجزیه می شوند. اگر AO3 با Cao، Mgo, k2o, Na2o ترکیب سولفات بدهد. مانند سولفات ها کار می کند.
اکسید آهن در آجر کار گداز آور را می کند. از این رو در آجرهای نسوز اکسید آهن باید خیلی کم باشد و از یک در صد وزن خاک نسوز بیشتر نشود. اگر Fe2o3 در خاک به 5% وزن آن برسد، رنگ آجر سرخ می شود و درجه آب شدن آن پایین می آید. این جور خاک در ساختن تنپوشه ممتاز که نم نمی کشد و آب پس نمی دهد مصرف می شود. در گرمای کم کوره، آجر نیم پز می شود و آهن آن Feo می گردد که رنگش کبود چرک است.
رستنی ها : گیاه ریشه و رستنیهای دیگر مانده در خشت، در کوره می شوند و جایشان در آجر خالی می ماند و آجر پوک می شود. برای ساختن آجر پوک و سنگ، به گل خاک اره می زنند، خاک اره در کوره می سوزد و جایش خالی می ماند و آجر پوک و سبک می گردد. آجر پوک به وزن تا 1/4t/m3 ساخته می شود و برای گرما بندی و صدا بندی به مصرف می رسد.
دانسته شده که، در آغاز تمدن مردم در گروههای کوچک در غارها می زیستند با زیاد شدن شمار مردم گروهها،چون برای زیستن شان در غارها جا نبود، زیر زمین، غار کندند و در آنجا می زیستند. در جاهای نمناک و بارشی که زمین نم می کشد و غارهای کنده شده فرو می ریختند. روی تپه ها و بلندیها برای خود زیستگاه می ساختند.
کندوگل : آریاییها که از جای سرد به ایران زمین آمده بودند، به روش سنتی خود زمین را می کندند و زیر زمین زندگی می کردند و به زیستگاه خود گند می گفتند مانند سمرکند (سمرقند)تاشکند، خودکند (خوقند)، قصر کند (قصر قند ) و جز اینها.
با گذشتن زمان،در پاره ای از گویشهای ایرانی «دال » کند افتاده و «کن» مانده مانند کن نزدیک تهران و در ایرانشهر، بروسکن در خراسان و کنان در اردبیل در گویشهای دیگر، «نون» کنده افتاده و «کد» مانده مانند کدخدا، کدبانو (مس = بزرگ + کد) که مسجد شده. کده، کوچک شده کد است که پسوند واژه های زیادی است مانند آتشکده، دانشکده، میکده، مزداکده، و جزاینها.
به کده،کته هم گفته می شود مانند کته زغال، کته هیزم که جای زیر و پایین است. کوچک شده «کن » کنه است که جمع آن کنات یا قنات است، به کنه خنه هم می گویند که در خراسان به خانه گفته می شود کندک، خندق شده و کندو به جای انبار کردن دانه ها گفته می شود. کندوان نام چند جا در ایران است. به لانه زنبور عسل هم کندو گویند.
در زمین های نمناک و آبدار که کندن زمین و زیستن در زیرزمین دشوار است، همچنین برای ایمن بودن از یورش دشمنان، روی تپه ها (کله تپه ها)جای زندگی می ساختند که جاهای زیادی با پیشوند و پسوند «گل» به جا مانده است مانند شش کلان در تبریز، هفت گل در خوزستان، سیاه کل در گیلان،کلان در تهران، بروجرد، آهر،قزوین، نهاوند، سروان، وجاهای دیگر، کلادر در مازندران مانند کیا کلا، رستم کلا،امیر کلاو جاهای دیگر.
کلات (کل + ات) مانند کلات نادری دره گز،کلات در بجنورد، مهاباد، چابهار و جاهای دیگر، کلاک به کل کوچک گفته می شود مانند کلاک نزدیک تهران کلاک در ساری، رشت، ایرانشهر و جاهای دیگر. به کل کوچک کلک هم گفته می شود مانند کلک سفید در تهران، کلک شهداد در چابهار، کلک سری در ایرانشهر و جاهای دیگر.
کل،به آدم بزرگ و سر و سرور هم گفته می شود مانند کل اسفندیار (کلو اسفندیار ) کل احمد، کل محمد و جز اینها، کل، کوتاه شده «کربلائی » نیست زیرا، کلانتر به بزرگتر می گویند، نه به «کربلایی تر »
در زمان صفویان، بهشهر مازندران (اشرف پیش و «خرکوران » پیشتر) کاخی در میان باغ به سبک فرنگ ساخته شد که آن را «کلا فرنگی » نامند.
سعدی در گلستان نوشته است « کلا کوشه دهقان به آفتاب رسید » که در آن کلا = ساختمان، کوشه = کوشک = کاخ (کیوسک در زبانهای فرنگی همریشه با کوشک فارسی ست)، دهقان = دهگان = مالک ده یا فئودال است. پس کلا کوشه دهقان یعنی ساختمان کوشک مانند مالک ده. قلعه عربی شده «کله » و قله عربی شده «کله » است.
روشن شده که آریایی هایی که از خاور دریای مازندران به ایران آمدند در آغاز، زیر زمین و کله تپه ها می زیستند.
پس از آن زمان، در دشتها که سنگ یافت نمی شد، خانه ها را با گل ورزیده یا شفته خاکی می ساختند. خاک را دسته کرده میان آن را آخوره (آبخوره) می کردند، و در آب می ریختند تا به خورد خاک برود و خاک خیس بخورد و گل شود : گل را ورز می دادند تا همه دانه های آن آب اندود شده گل چسبیده شود و با آن دیوار چینه ای می ساختند. واژه «وردن » باید از آن زمان به جا مانده باشد. روستاهایی که با خانه های چینه ای ساخته می شدند با پیشوند «ورد» نامگذاری می شدند،مانند ورده (ورد +ده) نزدیک تهران ساوه و مهاباد. وردان در خوی،وردآورد در تهران و تویسرکان و وردان در بوشه. ورین در اهر، آماده ورد (عماد ورد) در ری. واژه «واردان » که در زبان ارمنی وارطان گفته می شود همان است. در زبان سوئدی روزگار را «وارداداک » گویند.
دیواره های چینه ای شاغولی نبودند، هر چه بلندتر ساخته می شدند، کفلتی شان کمتر می شد. برای آنکه دیوار شاغولی و با کلفتی کمتر ساخته شود، دیوارها را با خشت (گل شکل گرفته) ساختند. روستاهایی که با خشت ساخته می شدند. با پسوند« کرد یا گرد» (از ریشه کردن)، نامگذاری می گردیدند، مانند دارابگرد، خسروکرد و روگرد یا بروجرد (ور +رو+گرد یا بر +رو +گرد) و جاهای دیگر. گرد در زباد روسی و گراد زبانهای اروپایی، مانند «نیژنی نوگرد» در روسیه، « بلگراد » در یوگسلاوی لنین گراد در روسیه و جاهای دیگر، با گرد همریشه اند. روستانشینان برای آرامش در برابر یورش دشمنان برج می ساختند و هنگام خطر به درون برج پناه می بردند.چسبیده به دیوار برج، باور می ساختند تا بتوانند از درون بارو پای دیوارهای برج را ببینند.
به برج پیش ها «برگ»می گفتند که همام «بورگ» زبانهای اروپایی است مانند هامبورگ، ادین بورگ، ماکدبوگ و جاهای دیگر.
شفته خاکی :
استخوانبندی ماسه و نرمه سنگی بیست که سنگدانه های آن با گل رس به همدیگر چسبیده باشند و گل رس، جاهای خالی استخوانبندی سنگی را پر کرده باشد.
هرچه داندانه بندی سنگدانه شفته ییوسته تر باشد و شفته بیشتر ورز داده شود که همه دانه های آن خوب خیس بخورند، پس از خشک شده بیشتر می شود.
اگر چسبنده گل رسی شفته کم باشد، سنگدانه های آن (2 میکرون تا 10 میلیمتر) به همدیگر نمی چشبند و جاهای خالی استخوانبندی شفته با گل رس پر نمی شود و هنگام مصرف کردن شفته مانند ماسه شسته وا می رود.
چنانچه حجم گل رس در شفته بیش از اندود کننده دانه های نرمه سنگ و ماسه و پر کننده جاهای خالی استخوانبندی ماسه و نرمه سنگی باشد به هنگام خشک شدن شفته جمع می شود و ترک می خورد.
باید پیش از ساختن شفته دانه بندی خاک آن آزمایش شود که خاک رس در خاک شفته به اندازه ای باشد که پس از گل شدن،تنها سنگدانه ها را اندود کند و آنها را به همدیگر بچسباند و جاهای خالی استخوانبندی سنگی را پر کند و نه بیشتر.
خشت :
استخوانبندی ماسه ای است که، گل رس خشک شده دانه های ماسه را به همدیگر چسبانده و جاهای خالی استخوانبندی را پر کرده باشد. تاب فشاری خشت بستگی به دانه بندی خاک آن و روش ساختن خشت دارد، هر چه دانه بندی خاک خشت پیوسته تر باشد، و برای ساختن گل خشک آب بهینه مصرف گردد و به گل، با فشار شکل داده شود، تاب فشاری خشت خشک بیشتر می گردد.
خاک رس در خاک باید به اندازه ای باشد که گل آن تنها دور دانه های ماسه (2 میکرون تا 2 میلیمتر ) را اندود کرده و جاهای خالی استخوانبندی ماسه ای را پر کند و نه بیشتر. خاک رس زیادتر از این هنگام خشک شدن خشت جمع می شود. و خشت ترک می خورد. کم بودن خاک رس در خاک، به اندازه ای که دور دانه های ماسه گل اندود نگردد و جاهای خالی ی استخوانبندی ماسه ای پر نشود،دانه های ماسه به همدیگر نمی چسبند و جاهای خالی میان آنها پر نمی شود و خشت دارای تاب فشاری زیاد نخواهد شد.
مرکز تحقیقات ساختمان برای ساختن خشت آزمایش نوشته شده، در زیر را با مکعب های 5*5*5 سانتیمتر با خاک علی آباد جنوب تهران انجام داده است.
از این آزمایش بر می آید که به خشتی که با خاک و ماسه دانه پیسوته با گل سفت با نم بهینه Optimum و زیر فشار ساخته شود، 10kp/cm2 برابر 100 t/m2 بار گذاشت
تا زمانی که ساختمان گلس (چینه ای یا خشتی ) نم نکشد، خیس نخورد و خشک بماند می شود بر آن بار گذاشت. همین که ساختمانهای گلی نم کشید و خیش شد دانه های نگ آن (2 میکرن تا 10 میلیمتر ) تر می شود و پولکهای خاک رس نازکتر از 2 میکرن آن آب می کند، گل می شوند و دور دانه های سنگ را گل اندود می کنند. سایش دانه های سنگ گل اندود شده به همدیگر از میان می رود، زیر بارگذاری یا زیر وزنشان دانه های گل اندود شده جابجا می شوند و ساختمان گلی از شکل می افتد و خراب می گردد.
ساختن خانه های گلی، روش سنتی جاهای گرم و خشک است و در ایران زمین پیشینه هزاران ساله دارد. ساختمانهای بزرگ تاریخی مانند مسجد امیر چخماق در یزد با خشت ساخته شده اند. کسانی که تا بیست سال پیش به مکه رفته اند، خانه های چند اشکوبه یی را که با چینه ساخته شده بودند، در جده دیده اند.
باید خانه سازی روستایی، به روش سنتی با بهره گیری از دانش و فن امروزی با چینه و خشت و بام ضربی، از نو رواج یابد، زیرا ساختن آن ارزان و آسان است
آجر سفالی - برای ساختن آجر، بیشتر گل می سازند، با گل خشت می زنند
گل ساختن : خاک آجر را آبخوره می کنند و در آن آب می ریزند. و گل می سازند، گل را می خوابانند تا کم کم آب به خورد خاک رفته دانه های خاک آب اندود شوند و خاک به حال خمیر در آید. در کارخانه های آجر پزی، خاک را گرد می کنند به خاک گرد شده آب می افزایند و آن را با ماشین هم می زنند تا به حل خمیر در آید و گل شود و به گل شکل می دهند.
در روش خشت زنی خشک روی خاک گرد شده 8% وزن خاک آب می پاشند و آن را هم می زنند تا دانه های آن نمناک شوند خاک نمناک شده را زیر فشار زیاد پرس می کنند تا به شکل خشت درآیند. در چنین خشتی آب آزاد نیست و خشت نیاز به خشک کردن ندارد. از سال 1356 در غرچک ورامنی (جنوب خاوری تهران) یک کارخانه آجر پزی بزرگ به این روش به کار افتاده است.
خشت مالی : خشت مال قالب چوبی خشت را روی زمین صاف می گذارند، گل را در آن گذاشته با انگشتانش به آن فشار می آود تا قالب پر شود و گل شکل بگیرد روی خشت را با کف دست می مالد تا تخت شود.پس از مالیدن خشت، قالب را بر می دارد و آن را برای مالیدن خشت دیگر پاک می کند و پهلوی خشت مالیده جا می گذارد. خشتی که با دست مالیده شود پوک است و تاب زیاد ندارد. از این گذشته خشت مالی با دست کند. پیش می رود و گران است.
در کارخانه های آجر پزی نخست با ماشین های فشاری خشت زده می شد در این جور ماشین ها گل در لوله فولادی ای که یک مارپیچ فولادی در آن می چرخید به پیش رانده می شد. جلوی دهانه لوله،قالب خشت سورا شده بود که از توی آن فیتیله گل شکل گرفته به بیرون رانده شده به اندازه خشت بریده می شد. خشت های بریده شده را به خشت خشک کنی می بردند. با این جور ماشین ها تا ساعتی 6000 خشت می زدند.
خشتهایی که با ماشین های فشاری زده می شدند. کم و بیش در آنها هوا به جا می ماند که پس از پختن آج ران پوک و کم تاب می شد. کارشناسان، از آغاز شده ییستم میلادی تلاش کرده اند ماشینی بسازند که بشود با آن خشت هایی بزنند که در آنها هوا نماند.پیامد کوشش آنها ساختن ماشین خشت زنی مکنده بود. در این جور ماشین ها، مارپیچ های پیش راندن گل، درون جلد فولادی کار گذاشته شده اند. هوای درون جل فولادی مکیده می شود تا در گل خشت به جا مانده فتیله گل بی هوا از دهانه ماشین بیرون آید. با کم شدن هوا در گل خشت حالت خمیری آن زیاد می شود.
عیب خشت گلی آن است که برای ساختن گل خشت به خاک آن 15 تا 25% وزنش آب می زنند و آب خشت تر را در خشت خشک کن بخار می کنند. این کار گذاشته از آنکه هزینه دارد جای آب بخار شده در آجر خالی می ماند آجر پوک می شود و تاب آن کاهش می یابد. برای از میان بردن این عیب خشت گلی در روش نو خشت زنی خاک آجر را نمناک می کنند و با خاک نمناک زیر فشار زیاد خشت می زنند.
زمانی که باید خاک نمناک زیر فشار بماند تا خشت با تاب خواسته شده زده شود. همه جا و در همه خاکها یک اندازه نیست و در هر جا باید از راه آزمایش به دست آید.