دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
دیدگاه پیاژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش
چکیده
امروز موضوع توسعه از مباحث اساسی کشور است اما برای دستیابی به توسعه پایدار باید به زیر ساخت های فرهنگی آن پرداخت و توسعه فرهنگی را به عنوان بستر اصلی توسعه همه جانبه مورد توجه قرار داد از سوی دیگر باید عنایت داشت که لازمه توسعه فرهنگی توسعه نیروی انسانی به همراه باروری اندیشه و خردورزی است که این خود مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحات جدی در عرصه آموزش و پرورش می باشد به اعتقاد پیاژه مساله کلیدی نوسازی آموزش و پرورش و آماده سازی معلمان است و در این راستا معلم آینده باید در ارتباط با جامعه قرار گیرد و با فرهنگ عمومی آشنا شود البته این آشنایی نباید جنبه صرف نظری داشته باشد بلکه باید بر آموزش های عملی تاکیدگردد تا بدین ترتیب او به تواند با تغییر نقش خود از سخنران به یک آزمایشگر عر صه آموزش یادگیری را فعال سازد علاوه بر آماده سازی معلمان ارزشمند سازی هیات آموزشی نیز لازمه اصلاحات در آموزش و پرورش است شعار پیاژه برای این منظور تحصیلات دانشگاهی کامل برای معلمان کلیه سطوح آموزشی است زیرا به نظر او آموزش و پرورش علاوه بر این که هنر است یک علم نیز است پیاژه باگذشته نگری از نظر کمی فراهم سازی امکان برخورداری آموزش برای همه و از نظر کیفی به آموزشهای پیش دبستانی توجه دارد همچنین با دید آینده نگری تاکید بر تحول روشهای آموزش و به کارگیری روش های فعال دارد و بنا به همین تاکید اعتقاد دارد آموزش و پرورش وظیفه پروردن انسان های خلاق را عهده دار است موضوع دیگری که مورد توجه جدی پیاژه قرار گرفته مساله تربیت بین المللی است به نظر او آموزش و پرورش می باید تفاهم اغماض و دوستی تمام ملل و گروه های نژادی یا مذهبی را مساعد سازد و فعالیت های ملل را در را حفظ صلح هموار کند
مقدمه :
پیاژه دانشمندی که افکار بنیادی و به کار بسته نظام روانشناختی وی در تربیت رهنمود دهنده اند در مصاحبه ای با فروتنی اعلام می کند از آنجا که متخصص آموزش و پرورش نیستم به خود اجازه نمی دهم چیزی به معلمان توصیه کنم آنچه از من ساخته است تهیه داده ها و یافته هایی است کا آنان بتوانند مورد استفاده قرار دهند (1) همچنین در جای دیگر می گوید من در آموزش و پرورش صاحب عقیده نیستم اما مساله تربیت سخت مورد توجه من است چه احساس می کنم باید اصلاحات و تغییرات عظیمی به عمل آورد (2) او یاد آور می گردد زیباترین اصلاحات و بازسازی ها به جائی نمی انجامد اگر معلمانی به تعدادکافی و با سطح آمادگی متناسب در اختیار نباشند بدین ترتیب برای آنکه مدرسه با یک نو سازی تربیتی قرین گردد باید در وهله نخست به مساله آماده سازی معلمان بپردازد پیاژه آماده سازی معلمان را مساله کلیدی این نوسازی می داند اگر معلمان از توشه علمی محکم تری برخوردار باشند همین امر دارای یک پیامد اقتصادی نیز هست بالا رفتن سطح زندگی همراه با بالا رفتن مقام و منزلت اجتماعی آنان آن وقت است که کمبود معلم تقلیل خواهد یافت و محافظه کاری آموزشگاهی که یک موسسه تربیتی را به صورت یک ارگانیسم تربیتی واپس نگر در می آورد به حداقل خواهد رسید بدیهی است نتایجی که بار می آیند هم در سطح اقتصاد تربیت مثبت خواهد بود و هم در سطح اصلاح شرایط شکوفایی کودکان و هم در رابطه با این تغییرات از لحاظ بالا رفتن سطح فرهنگی مردم خلاصه آن که نظام های تربیتی بر این اساس به تولید بیشتری نایل خواهند آمد حتی اگر این امر هدف اصلی تربیت نباشد برای موفقیت در این راه باید معلم به دانش روان شناسی و آموزش و پرورش مجهز شود افزون بر این وی باید از لحاظ آموزش و پرورش تجربی که برترین رشته برای معلمان مدرسه است در سطح معتبری آماده شود این آماده سازی را باید از طریق موسساتی برای معلمان تامین کرد که در این ارتباط فعال با جامعه باشند یعنی آنکه هدف فقط آماده سازی معلم از لحاظ معلومات نباشد بلکه معلم آینده با فرهنگ عمومی که برای گسترش ذهنی او لازم است دمساز باشد البته در مورد آموزش و پرورش مخصوص آماده سازی معلمان روش هائی بکار گرفته می شود که بریدگی از اجتماع به درجات کمتری در چهارچوب آنها مشهود است امادر حال خطر جدایی همواره پا بر جاست در دانشگاه ها ممکن است این خطر وجود داشته باشد که بیشتر بر آماده سازی فرهنگی و نظری تکیه کنند و به اندازه کافی به فعالیت عمومی نپردازند پس باید در هر موسسه ای که به منظور آماده سازی معلمان مورد بهره برداری قرار می گیرد برنامه ای تدوین گردد که هم دریچه آن به روی جامعه باز باشد و هم از یک استحکام روشن شناختی برخوردار باشد تا مربی آینده به معلومات روان شناختی و جامعه شناختی سطح بالائی دست یابد و بتواند در عین مشارکت در امر شکوفایی شاگردان خود از طریق آموزشی که مبتنی بر یک روش فعل پذیر نیست به آزمایشگری نیز دست زند بنا بر این یکی از موضوع گیریهای پیاژه در گستره تربیت در باب روشهای تهیه و ارائه مطالب آموختنی فعال ساختن شاگرد و پایان دادن به دوران( معلم به منزله سخنرانی) است به نظر او معلم باید موضوعات تازه ای به شاگرد عرضه کند اما این تازگی نباید بیش از اندازه باشد تا آنکه از سر خوردگی هایی که ذوق کوشش را دستخوش باز داری می سازد و حتی شاگرد را به واپس روی سوق می دهند اجتناب شود از نظر او آموزش باید فرصت بیشتری به شاگرد دهد تا خود عنان ررفتار و تجارت خویش را در دست گیرد اما در عین حال مهمتا کار است که معلم لوازم و شرایطی را در دسترس شاگرد قرار دهد تا راه پیشرفت وی هموار شود البته منظور این نیست که شاگرد به هر کاری که مایل است بپردازد بلکه مقصود قرار دادن او در صحنه اوضاع و احوالی است که بتواند مسائل تازه ای را در وی بر انگیزند و بین آنها ارتباط برقرار کنند باید در عین آزادگذاردن شاگردان بتوان آنهارا هدایت کرد به اعتقاد پیاژه در آماده سازی و ارزشمند سازی هیات آموزشی دو مساله عمومی وجود دارد : مساله اول مربوط به ( آماده ساختن معلمان ) یعنی آن چیزی که در عمل مساله مقدماتی هر تغییر و اصلاح آموزش و پرورش است چه تا زمانی که این مساله به گونه ای رضایت بخش حل نشده باشد کاملا بیهوده است که به تدوین برنامه های خوب بپردارند یا نظریه های زیبایی درباره آنچه باید تحقق یابد طرح ریزی کنند اما این مساله خود دو جنبه دارد : نخست مساله اجتماعی ( ارزنده سازی یا از نو ارزشمند سازی هیات آموزش ابتدایی و متوسط) که افکار عمومی ارزش درست وو اقعی خدمات انان را نمی شناسد و از همین جاست که قطع علاقه و کمیابی در این حرفه روز افزون اند و یکی از خطرات عظیم را برای پیشرفت و حتی بقای تمدن ما تشکیل می دهند جنبه دیگر آماده سازی فکری و اخلاقی هیات آموزشی است مساله ای که باید آن را بسیار مشکل دانست چه هر قدر روش های خاص آموزش بهتر باشند حرفه معلمی حرفه ا ی ناراحت خواهد بود چه هم مستلزم سطح بالایی از لحاظ شناخت شاگردان و مواد است و هم نیاز به قریحه ای واقعی دارد برای این دو مساله فقط یک راه حل منطقی و درست وجود دارد : تحصیلات دانشگاهی کامل برای معلمان کلیه سطوح آموزشی . مساله دوم مربوط به ساخت آینده دانشگا ه هاست که آماده سازی معلمان و نیز آماده سازی هر متخصص دیگری تابع ان است روشن است که برای تقلیل نقش مصیبت بار دانشکده ها باید مجموعه های متحرک بین رشته ای گوناگون را جانشین آنها ساخت اما تا زمانی که دو اصل اساسی با تمام نتایجی که در بر دارند بر این ترکیب ها یا مجموعه ها بلا اثر خواهند بود این دو اصل عبارتند از :
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 13 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
مقاله بررسی نقش معماری ارگانیک در طراحی محیط های اقامتی هماهنگ با ارزش های بوم گردی
چکیده
چگونگی برخورد با طبیعت و معماری در آن، واکنشی است که هر انسان در نقاط مختلف زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقی مانده از دوران گذشته نشان دهنده فائق آمدن او به صورت کامل یا ناقص بر عواملی همچون مسائل اقلیمی، آب و هوا و … می باشد. از اینجاست که معماری های بومی گوناگون در کشورهای مختلف جهان همخوان با اقلیم وفرهنگشان به وجود آمده است امروزه بوم گردی در نواحی طبیعی سراسر جهان به یک فعالیت مهم اقتصادی تبدیل شده است. برای گردشگران فرصتی را پدید آورده است تا بتوانند نماد های طبیعی و فرهنگی را تجربه کنند و اهمیت تنوع زیستی و فرهنگ های محلی را دریابند با توجه به اینکه یکی از نیازهای اساسی بوم گردان مجموعه های اقامتی می باشد و از طرفی خود این مجموعه های اقامتی در بستر طبیعت قرار می گیرند، نگارنده سعی بر آن داشته تا از میان نظریه های موجود ، از معماری ارگانیک بهره جوید ، و به بررسی نقش این معماری در طراحی محیط های اقامتی هماهنگ با ارزش های بوم گردی بپردازد.
واژه های کلیدی: بوم گردی، طبیعت، معماری ارگانیک
مقدمه
یکی از فعالیت های مهم و تاثیر گذار در صنعت بوم گردی همان طبیعت گردی است. این نوع از گردشگری فرصت مناسبی را برای گردشگران بوجود می آورد تا در کنار استفاده از طبیعت بکر و دست نخورده محیط اطراف خود با فرهنگ های مختلف و چگونگی حفاطت از فرهنگ های بومی و محلی آشنا شوند. این شرایط برای جوامع محلی و روستاها و نواحی دور دست طبیعی درآمد خوبی ایجاد می کند.
واژه بوم گردی نسبتا واژه جدیدی است که بیشتر مواقع درک درستی از آن وجود ندارد و به شکل درست مورد استفاده قرار نمی گیرد. برخی با برداشتی سطحی از این واژه می کوشند تا گردشگران را به حفظ محیط زیست ترغیب نمایند ، این اقدام آنها تنها یک برنامه ساده طبیعت گردی است وبعضأ ممکن است حتی تاثیرات منفی اجتماعی و زیست محیطی در برداشته باشد.
بوم گردی
اولین تعریف جامع، کوتاه و معتبر توسط انجمن بین المللی بوم گردی در سال 1990ارائه شد: " بوم گردی سفر مسئولانه به مناطق طبیعی به منظور حفاظت محیط زیست حفاظت بهبود اوضاع اقتصادی جوامع محلی. همزمان با کسب آگاهی و تجربه بیشتر، نیاز به یک تعریف جامع و کامل افزایش یافت. جدیدترین و کامل ترین تعریف توسط Marth Honey 1999 ارائه شد: بوم گردی، سقر به مناطق حساس، بکر، سالم و معمولاحفاظت شده می باشد، که درآمد آن صرف حفاظت محل شده و مستقیماً در رشد و توسعه اقتصادی و تقویت سیاسی جوامع محلی تأثیر گداشته و موجب تکریم فرهنگ های گوناگون و حقوق بشر می گردد.
به همان اندازه که آگاهی و تجربه نسبت به فعالیت های بوم گردی افزایش می یابد، نیاز به ارائه تعاریف جامع تر و تفصیلی تر بیشتر احساس می شود، در سال 1999 مارتا هانی تعریفی عالی و دقیق از بوم گردی ارائه نمود:
" بوم گردی معمولا سفری است به مناطق حفاظت شده بکر و آسیب پذیر که سعی می شود تاثیر این سفر بر محیط اندک باشد، در مقیاسی کوچک انجام پذیرد، به افزایش سطح آگاهی گردشگران کمک نماید، سرمایه هایی را برای حفظ محیط زیست فراهم کند، به طور مستقیم به توسعه اقتصادی و اقتدار سیاسی جوامع محلی کمک کند و به فرهنگ های مختلف و حقوق بشر احترام بگذارد." به هر حال، در بین سازمان های درگیر با فعالیت بوم گردی ، سازمان حفظ جنگل ها و منابع طبیعی، تعریف ارائه شده توسط اتحادیه جهانی حفظ محیط زیست در سال 1996 را به شرح زیر پذیرفته است:
"سفر مسئولانه به محیط زیست و بازدید از مناطق طبیعی به منظور لذت بردن، بهره مندی و درک طبیعت ، همراه با درک ویژگی های گذشته و حال فرهنگ بومی که به حفظ محیط زیست کمک می کند و دارای تاثیر بسیار کم گردشگر بر محیط زیست است و در برگیرنده فعالیت اجتماعی، اقتصادی سودمندی برای مردم محلی است.طبق این تعریف از بوم گردی ، منابع طبیعی به عنوان جاذبه گردشگری بدون تخریب محیط زیست مورد بهره برداری قرار می گیرد و بوم گردی ابزاری مهم برای مدیریت و توسعه مناطق حفاظت شده به حساب می آید که باید در مرحله اجرا از انعطاف لازم برخوردار باشد. (درام 1378, 6)
طبیعت
ما با قوانین طبیعت هم سو و هم صدا هستیم و این قوانین بر ما حاکمیت دارند و همه اعمال ما بر اساس آن هاست(لوکوبوزیه)
طبیعت آشکارا قصد دارد به انسان نظم، وضوع و اطاعت از قوانین آفرینش و تکامل را بیاموزد. بر این اساس اصولی که بر مبنای آنها روابط انسان با محیط شکل می گیرد و در آفرینندگی آن نقش دارد عبارتتد از:
1- بهره برداری از طبیعت: یعنی انسان از عوامل و عناصر موجود در طبیعت استفاده می کند.
2-بهره گیری از طبیعت: یعنی انسان از عوامل و عناصر طبیعت دخل و تصرف و گاه دگرگونی هایی انجام می دهد تا آن را به صورت و شکل مورد نظر خود در آورد.
3-گاهی بشر بصورت نمادین از مظاهر و عوامل طبیعت بهره می گیرد: برای رساندن مفهوم خاص (گلپرور فرد 1388)
از دیگر مفاهیم و عناصر معمارانه ای که طبیعت می تواند در تشخیص شان نقش محوری داشته باشد می توان به مرکز و مکان مسیر، حوزه و محوطه اشاره کرد. به عبارتی هر عارضه طبیعی جهات و حوزه هایی را تعیین می کند که بشر را در یافتن عناصر فوق یاری داده است مانند کناره های دریا، رودخانه ها، تپه ها، کوه ها و ... (بورگ 1375, 42)
آلبرتی گفته است که معماری باید با طبیعت مقایسه شود و معماران باید سعی کنند قانون های طبیعت را بفهمند و درمعماری منعکس کنند بویژه تناسبات ایده آل طبیعت را.
این عقیده تا آنجا پیش می رود که جان راسکین ، هرآنچه که در معماری زییا و خوشایند است، تقلیدی از فرمهای طبیعت می داند ، او می خواست با مشاهده جزئیات طبیعی و چشم اندازها روش های برای درک طبیعت بیابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
تحقیق در مورد آموزش
مقدمه
گامـی نـو:
مااصرار نداریم که شیوه آموزشی جدید ارائه نماییم بلکه شیوه های کلاسیک را اصلاح و بهبود بخشیم. عوض کردن هر سیستم فرق نمی کند آموزشی - مالی- اداری ... هزینه های زیادی مصرف می کند مثل تعدیل نیروی انسانی، هزینه های اداری ـ آموزشی و امکانات جدید و …
ولی اصلاح و بهبود هزینه کمی می برد، بهره وری را افزایش می دهد و ما از حداقل امکانات می توانیم حداکثر استفاده را ببریم.
ما نباید از شیوه های غربی و شرقی به طور مطلق استفاده نماییم بلکه شیوه های تجربه شده مثل ژاپن را به سبک ملی و ایرانی تغییر و تطبیق دهیم و از آن بهره مند شویم.
ما سعی داریم با تلفیق شیوه های آموزشی موجود و بکار بردن مهارتهای زیر:
- مدیریت
- زندگی
- مشاهده
- مشارکت
- محیط
- ارتباط
بعد از هر دوره آموزش کسانی را تربیت کرده باشیم که توانایی کار عملی همراه با مهارتهای نفوذ و ارتباط را به آسانی بکار ببرند.
وظیفه ما نشان دادن راه نو و هدفمند می باشد که بارها بدون برنامه و به تنهایی طی کرده و آن را رها کرده ایم.
ما در این راه نقاط ضعف و قوت را نشان می دهیم و هر شخص با توجه به آموخته های خود باید راه را ادامه دهد تا به نتیجه مطلوب برسیم.
آمـوزش
1- آموزش مستمر ضمنی: این گونه آموزشها در طول عمر به گونه سازمان نیافته در محیط خانواده، محل کار و اجتماع برای شخص تجربه شده و جزء فرهنگ شخص قرار می گیرد و با آن رشد پیدا می کند.
2- آموزش رسمی یا مدرسه ای : یا کلاسیک نظام آموزشی از ابتدایی تا تحصیلات عالی دانشگاهی .
3- آموزش غیر رسمی: هر گونه آموزش و کارآموزی سازمان یافته خارج از نظام مدرسه ای ورسمی اطلاق می شود. آموزش عقیدتی ـ سیاسی، بهداشتی، تعاون و مهارت فنی وحرفه ای بدون توجه به سن وشرایط فردی.
آموزش هشتگانه
در آموزش الگوی تدریس هوش هشتگانه داریم که به شرح هر کدام می پردازیم:
1- هوش لفظی -زبانی: از طریق خواندن، نوشتن، بحث، سخنرانی و حافظه بهتر یاد می گیرند.
2- هوش منطقی -ریاضی: از طریق قیاس، اعداد، طرحها، مسأله و نظم بهتر یاد می گیرد.
3- هوش بصری -فضایی : از طریق تصاویر، شکل، تجسم، نقشه، نمودار و رنگ بهتر یاد می گیرند.
4- هوش موسیقیایی -وزن: از طریق قافیه وزن و آهنگ بهتر یاد می گیرند.
5- هوش بدنی -جنبشی: از طریق حرکت، بازی، لمس کردن و بازیگری بهتر یاد می گیرند.
6- هوش برون فردی: از طریق مشارکت در گروه، ارنباط با دیگران و همکاری بهتر یاد می گیرند.
7- هوش درون فردی: برخی دوست دارند در انزوا و تنهایی کار کنند.
8- هوش طبیعت گرا: پدیده های طبیعی و شناخت و تشخیص و طبقه بندی بهتر یاد می گیرند.
استانـدارد آمـوزشـی
کتب و جزوات و متون زیادی درباره روش ها و الگوها و شیوه ها وفنون تدریس نوشته شده است که هر کدام تحت عنوانی به بررسی و بحث در مورد روش های تدریس پرداخته اند . این منابع کمکی در راستای اعتلای کیفیت آموزشی با طرح موضوعات، مدرسین را در ارائه آموزش و اجرای تدریس یاری کرده اند.
قبل از هر آموزش ریاست مجموعه آموزشی با همکاری مسئولین آموزشی برنامه جامعی را باید فراهم آورند. برنامه ریزی آموزشی به معنای فرآیند اتخاذ مجموعه از تصمیمات برای انجام اقدامات مربوط به امور آموزشی در آینده می باشد.
برنامه ریزی آموزشی به مفهوم جدید برای اولین بار درکشور شوروی در سال 1923 مورد استفاده قرار گرفت. هدف برنامه ریزی آموزشی فراهم ساختن فرصتهای یادگیری هر چه بیشتر برای گروه های واجب التعلیم و علاقه مند به یادگیری از یک سو وتربیت نیروی کار ماهر مورد نیاز توسعه اقتصادی کشور بوده است.
با شدت پیدا کردن توسعه و فناوری اطلاعات در حال تغییر و تحول بودن جامعه و رویارویی با بحران ها وچالش ها و به وجود آمدن موجهای جدید ما باید خود را آماده کنیم تغییرات را پذیرا باشیم و بهترین استفاده را از آن ببریم.
بعد از بیست سال تجربه نظام اموزشی و نسلی که از این مدیریت آموزشی موجود به جامعه بازگشت نموده اند بدون هیچ گونه تخصص و کارآئی همگان صف کشیده در جلو مراکز کاریابی و اداره کار وپشت دربهای بسته کارخانجات و ادارات منتظر هستند که آیا در کار پذیرفته خواهند شد یا نه؟
مسئولین مؤسسات کسانی را از بین انبوه شرکت کنندگان انتخاب می کنند که بهترین شرایط و تخصص ها را داشته باشند البته با تجربه کاری چند ساله و حالا مسئولین آموزشی به فکر چاره افتاده و آموز شهای عملی و کارگاهی را مکمل آموزش های تئوریک نموده اند. و بعد از این کنکاش شاخه کار و دانش و رشته های کاربردی راتوسعه داده اند.