دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
رابطه معلم و دانش آموز
سلامت روانی در مفهوم دقیق کلمه به معنای احساس رضایت و شادابی و نشاط و تعادل روانی، درک درست از واقعیتها و ارائه پاسخ سازگارانه و مؤثر در برخورد با آنها، تعامل سالم دنیای درونی فرد با دنیای پیرامون است.
بیاموخت آدم ز پروردگار/ کلام و سخنهای بس استوار
که گردید باعث که یکتا خدا/ پذیرد از او توبه را از خطا
خدای رحیمست و توبه پذیر/ بسی مهربان است آن بی نظیر
● در مورد مفهوم سلامت روانی، نگرش عموم روانشناسان آن است که ملامت روانی یکی از جنبه های سلامت عمومی یعنی برخورداری از رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی و معنوی است. سلامت روانی در مفهوم دقیق کلمه به معنای احساس رضایت و شادابی و نشاط و تعادل روانی، درک درست از واقعیتها و ارائه پاسخ سازگارانه و مؤثر در برخورد با آنها، تعامل سالم دنیای درونی فرد با دنیای پیرامون است.
● وجود ویژگیهای اضطرابی در دانش آموزان، متأثر از سبک رفتاری خانواده است. به این معنا که خانواده های آشفته، مستبد، غیرمنسجم و بی تفاوت، موجبات بروز روحیات اضطرابی را در فرزندان خود فراهم می کنند. ویژگی پرخاشگری در میان دانش آموزان، متأثر از دو سبک رفتاری فرزند پروری یعنی آشفتگی و غیرمنسجم بودن خانواده است.
● وجود خصوصیات افسردگی در میان دانش آموزان نیز متأثر از سبک رفتاری خانواده است و به ترتیب خانواده های آشفته، غیرپاسخگو، نامنسجم، بی تفاوت و... باعث افسردگی در فرزندان می شوند. نگرش اجتماعی در میان دانش آموزان به ترتیب ناشی از سبکهای رفتاری بی تفاوتی، آشفتگی غیر پاسخگویی و استبدادی در خانواده است.
●نگرش مثبت دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه بیش از همه در افرادی دیده می شود که خانواده های منسجم، صمیمی و پاسخگو دارند. خانواده هایی که آشفته، بی تفاوت و مستبد هستند، فرزندانی دارند که منفی ترین نگرش را نسبت به روابط انسانی در مدرسه ابراز می کنند.
● آن دسته از دانش آموزان که به ترتیب دچار اضطراب، افسردگی، نگرش ضد اجتماعی، پرخاشگری و روحیه خلافکاری هستند، منفی ترین نگرش را نسبت به روابط انسانی در مدرسه از خود نشان می دهند.
● سبک رفتاری خانواده هم در وضعیت روانی دانش آموزان و هم در نگرش آنان به چگونگی روابط انسانی در مدرسه تأثیر می گذارد. روشنترین پیشنهادی که می توان بر اساس یافته های پژوهشی ارائه کرد، این است که نهادهای مختلف اجتماعی، تربیتی، فرهنگی و دینی باید کوشش برنامه ریزی شده ای را در بهبود مناسبات درون خانواده و سبکهای رفتاری و شیوه های فرزند پروری به عمل آورند.
پرستید ای مردمان آن خدا/ که پیشینیان آفرید و شما
بود آنکه گردید پرهیزگار/ بیایید راهی به پروردگار
خدایی که افراشت نیلی سپهر/ زمین را بگسترد اینان ز مهر
● "تورنس" در چند تحقیق که در موضوع تأثیر نوع رابطه معلمان و شاگردانشان در خلاقیت داشت، نتیجه گرفت که نگرش معلم، عامل تعیین کننده ای در فزونی گرفتن خلاقیت دانش آموزان به شمار می رود، نتایج تحقیقات انجام شده، بیانگر آن است که معلمان خلاق، شاگردان خلاقتری پرورش می دهند. همچنین معلمانی که از شخصیتی گرم، صمیمی و پذیرنده برخوردارند، امکان افزایش خلاقیت را فراهم می آورند.
●بر اساس تحقیقات انجام شده معلمان گروه آزمایش موانع خلاقیت در کلاس را به این صورت برشمردند:
۱) حجم زیاد کتب درسی
۲) مقایسه دانش آموزان با یکدیگر
۳) آموزش کلیشه ای توسط معلمان
۴) ضوابط و قوانین انعطاف ناپذیر
۵) مزاحم تلقی شدن دانش آموزان خلاق
معلمان کلاس و معلمان راهنما معتقد بودند استفاده از روشهای خلاق تدریس توسط معلمان کلاس، یادگیری دانش آموزان را به سبب رغبت بیشتر آنان به کلاس، افزایش داده است و در مقایسه با سالهای قبل، جوی کاملاً متفاوت از گذشته در کلاس ایجاد نموده است. تأثیرات عمیق این دوره بر معلمان و روی دانش آموزان نیز کاملاً مشهود است.
● بر اساس یافته های پژوهشی و با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری، دوره آموزش خلاقیت تأثیر مثبتی در افزایش دانش، تغییر نگرش و افزایش مهارتهای تدریس معلمان داشته است. علاوه بر این، بیش از ۹۰ درصد معلمان اعتقاد داشتند این دوره نه تنها بر دانش، نگرش و مهارت آنها تأثیر گذاشته، بلکه آنها را نسبت به زندگی عوض کرده و باعث تحولاتی در زندگی و کار آنها شده است.
●تأثیرات عمیق این دوره بر معلمان، به نوبه خود بر روی دانش آموزان آنها نیز کاملاً مشهود بود. معلمان اظهار می داشتند که از آن پس دانش آموزان با انگیزه بسیار بالایی در کلاس و فعالیتهای کلاس شرکت می کردند، چنانکه ترجیح می دادند حتی ساعات تفریح را نیز در کلاس بمانند و به فعالیت خود ادامه دهند.
نقش رابطه معلم و دانش آموز در ایجاد انگیزه :
یکی از چالشهای مهم موجود در آموزش ریاضی عدم برقراری ارتباط عاطفی مثبت بین معلمان این درس و دانش آموزان است . متأسفانه این امر باعث به وجود آمدن تفکرات و دیدگاه های منفی در اذهان دانش آموزان و والدین آنها نسبت به درس ریاضی شده است .و ادامه این روند یعنی ناسازگاری در ارتباط مؤثر منجر به بی -علاقگی و حتی تنفر و انزجار بسیاری از افراد نسبت به درس ریاضی شده است. اولین هدف یک معلم ریاضی در جو حاکم بر این درس ،باید برقرار کردن رابطه ی مطلوب دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد . چنین هدفی فقط با تعامل میان معلم و دانش آموز حاصل می آید . چند روز اول مدرسه و اولین دیدارهای دانش آموزان با معلم از این نظر بسیار مهم است . بنا بر این به آن توجه خاص د اشت .معلمان تازه کار به طور معمول از معلمان قدیمی تر می شنوندکه تا هنگامی که دانش آموزان به او احترام نگذاشته اند در برابر آنها نخندد. زیرا ایشان بر این باورند که دانش آموزان برای احترام گذاشتن به معلم باید از وی بترسند. اما نظریه پردازان انگیزش می گویندکه به دانش آموزان نشان دهیدکه به آنها علاقه دارید و می توانند به شما اعتماد کنند و در صورت نیاز برای هر کمکی به شما رجوع نمایند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
آموزش ابتدایی
کاهش عملکرد شاید شما هم تا کنون با کودکی بیش فعال روبه رو شده باشید . کودکی که نتواند آرام در جایش بنشیند ، تمرکز نداشته باشد و هیچ وقت کاری را که شروع می کند به پایان برساند. کودکی که دائم درصدد آزار کودکان دیگر است و می توان گفت که هیچ کسی او را دوست ندارد و نمی خواهد با او بازی کند . راستی ، ما به عنوان یک مربی ، معلم یا پدر و مادر در مقابل چنین کودکی چه وظیفه ای داریم . باید با او بستیزیم و از راه اعمال زور بر رفتار او اثر بگذاریم ؟ او را نادیده بگیریم و به کار خود با کودکان دیگر ادامه دهیم ؟ یا با شناخت رفتارها و خلق و خوی او ، به کودک کمک کنیم که خود را با جمع سازگار کند و درصدد رفع مشکل او برآییم.
ناآرامی حرکتی و تحریک پذیری مطالعه موردی: امید پسری فعال و بدون آرام و قرار امید ، پسری پنج ساله ای است که صبح با نیرو و انرژی زیادی به کودکستان می آید که قابل کنترل نیست . او دنبال بازی می گردد و بیشتر پازلی را انتخاب می کند که کمتر از بیست تکه دارد و آن را در حدود سه دقیقه درست می چیند . پس از آن به اتاق نقاشی می رود . پس از کشیدن چند خط سریع روی کاغذ ، نقاشی را تمام می کند. پس از چند نقاشی از این نوع ، به اتاق گروه بر می گردد . در آن جا ، چند تا از بچه ها با تکه های لگو چیزهایی می سازند ، او مدت کوتاهی با لگو بازی می کند و برایش سخت است که روی صندلی بنشیند . دائم بلند می شود و می نشیند . هنگام ساختن ، همه انرژی خود را جمع می کند و آن را با حرف های بی سرو ته همبازی هایش خالی می کند. رفتار تکانشی امید و بی قراری او ، به شدت به کودکان دیگر منتقل می شود. پس از مدتی ، مربی احساس می کند که برای رعایت حال بچه های دیگر ، باید حد و مرز امید را روشن کند و به او نشان دهد. غیر قابل تحمل بودن در اجتماع چنین ناآرامی و جنب و جوشی ممکن است برای مربی مشکلات جدی به وجود بیاورد. در اصل ، اصطلاح ناآرامی ، به هیجان روحی اطلاق می شود.
در ضمن بین برداشت روانی و حرکات جسمی ارتباط نزدیکی وجود دارد . این مورد به خصوص درباره کودکانی صدق می کند که نمی توانند به اندازه بزرگسلان احساسات و حرکات خود را کنترل کنند. بیشتر وقت ها ، دلیل ناآرمی تحریک پذیری کودک یا محدود کردن فعالیت او به وسیله والدین یا مربیان است . آن ها سعی می کنند فشار حرکتی طبیعی کودک را سرکوب کنند؛ ولی بیشتر وقت ها به نتیجه عکس می رسند : کودک ناآرام و بی قرار یا خشمگین می شود. دلایل ناآرامی ناشی از تحریک پذیری چیست؟ بیشتر موارد ، بیش از توان کار کشیدن دلیل ناآرامی یک کودک است .
اگر کودک را بی وقفه به انجام دادن کاری وادار کنید که از عهده انجام آن بر نمی آید ، دائما بر انگیخته می ماند. ولی از آن جا که اصلا نمی تواند خواسته های شما را به نحو احسن عملی کند، مسیر فعالیتش را عوض می کند و انرژی انباشته شده خود را در حرکات بی هدف تخلیه می کند. تنش شدید هم در کودک به بی قراری حرکتی منجر می شود. کودکان تنش های چند جانبه ای را که از همه طرف بر آن ها اثر می گذارد ، با حساسیت بیشتری تجربه می کنند و به آسانی در می یابند که از همه طرف تحت فشارند و همه از آن ها توقع دارند.
کودکان هنوز نمی توانند با محرکی مانند برنامه تلویزیون یا رادیو ، به قدر کافی کنار بیایند. این تنش های تخلیه نشده ، تحریک پذیری کودک را افزایش می دهد و دوباره در قالب بی قراری حرکتی تخلیه می شود. طبیعی است الگوی رفتاری والدین و مربیان بر رفتار کودک اثر می گذارد . وقتی خود مربی بی قرار و ناآرام باشد ، برایش دشوار است که با حوصله با کودک کار کند ، اولین بی قراری را به کودکان منتقل می کند و هیجان متقابل در آن ها افزایش می یابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
دلایل ترک تحصیل دانشآموزان و راهکارهاى جلوگیرى از آن
تعلیم و تریبت و معضلات و مشکلات مربوط به آن یکى از بحثانگیزترین مسائل در جوامع مختلف بوده و هست. دلایل این اهمیت را نیز مىتوان به نکاتى چون، لزوم تعلیم و تربیت صحیح نسل آتی، حساسیت و شکنندگى کودکان، نوجوانان و جوانان در مقابل مسائل مختلف؛ سرمایهگذارى دولتمردان جوامع براى دستیابى به موفقیت بیشتر با استفاده از تخصص نسل جوان؛ تاکید والدین بر تعلیم و تربیت درست فرزندان؛ حرکت سرسامآور جوامع به سوى رشد و ترقى و بسیارى نکات ریز و درشت دیگرى نسبت داد و بنا بر دلایل ذکر شده، «ترک تحصیل دانشآموزان» یکى از معضلاتى است که مىتوان آن را به دلایل مختلف، آفتى براى ساختار آموزشی، پرورشى جوامع دانست. شاخصترین دلایل و راهکارهاى جلوگیرى از ترک تحصیل دانشآموزان دبیرستانى در یازده مورد خلاصه مىشود؛
1- فراهم نشدن زمینه مناسب براى تحصیل همه جوانان و نوجوانان زیر بیست و یک سال؛ در بسیارى از کشورها حداکثر سن براى تحصیل در دوره دبیرستان18 سال است و پس از این سن دانشآموزان به فرض اشتیاق به ادامه تحصیل باید راهى مدارس شبانه شوند. حضور در مدارس شبانه عاملى براى ترک تحصیل دانشآموزان است. از این رو با ارتقاى سطح سنى این معضل برطرف شده و دانشآموزان بدون ترس و هیجان، بویژه هیجان ناشى از افزایش سن مىتوانند به تحصیل بپردازند. به عقیده پژوهشگران در قرن حاضر که بسیارى از دانشآموزان با مشکلات فراوانى چون ناتوانى در تامین نیازهاى اقتصادی، اجتماعى دست و پنجه نرم مىکنند، افزایش سن تحصیل در دبیرستان راهکارى است تا دانشآموزان بتوانند در کنار کار به تحصیل نیز بپردازند. براساس پژوهشهاى انجام شده بالاترین آمار مربوط به ترک تحصیل به دلیل افزایش سن و امتناع دانشآموزان از حضور در مدارس شبانه است.
2- مدارس ویژه دانشآموزان 19 تا 21 سال؛ خجالت دانشآموزانى که نسبت به همکلاسىهاى خود سن بالاترى دارد، عاملى دیگر براى ترک تحصیل آنها ست. بنابراین با ساخت مدارس ویژه دانشآموزان 19 تا 21 ساله، مىتوان گام موثرى جهت جلوگیرى از ترک تحصیل این رده سنى برداشت. این مدارس باید جدا از مدارس شبانه فعالیت کرده و از هر نظر حتى از جهت زمانى مانند سایر مدارس مقطع دبیرستان باشند.
3- بر روى تکتک دانشآموزان تمرکز کنیم؛ به عقیده پژوهشگران انجمن بینالمللى مطالعات آموزشى آمریکا )NEA( مرکز آموزشى مىتواند در زمینه آموزش و پرورش دانشآموزان موفق عمل کند که از وضعیت آموزشی، پرورشى فرد فرد دانشآموزان آگاه باشد. این تمرکز با کاهش تعداد کادر آموزشى و انتخاب افراد زبده، ارتباط منظم و موثر والدین و اولیاى مدرسه، ارتباط صمیمانه (در حد معقول و منطقی) بین دانشآموزان و آموزگار، کاهش تعداد دانشآموزان در هر کلاس (حداکثر بین 18 تا 25 نفر)، برنامهریزى منظم براى رسیدگى به وضعیت درسى دانشآموزان، برگزارى کلاسهاى تقویتى منظم به منظور رفع ضعفهاى آموزشى میسر است. پژوهشگران برگزارى برنامههاى تفریحى دسته جمعى در پایان هفته و حتى در طول تعطیلات تابستان را یکى از شیوههاى افزایش ارتباط میان دانشآموزان با یکدیگر و دانشآموزان با اولیاى مدرسه بویژه آموزگار مىدانند. این ارتباط زمینهساز حل بسیارى از مشکلات آموزشی، پرورشى است. در حقیقت به هر میزان موانعى چون ترس، خجالت و بىاعتمادى میان دانشآموزان و آموزگار و ... برطرف شود به همان میزان امکان موفقیت دانشآموز افزایش مىیابد.