دسته بندی | جغرافیا |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
2-1- مفهوم عدالت در فضا.. 18
2-2- مفهوم عدالت اجتماعی در فضا.. 21
2-3- ابعاد عدالت اجتماعی.. 22
2-3-1- برابری و مساوات.. 22
2-3-2- قانونمندی.. 23
2-3-3- اعطای حقوق.. 23
2-3-4- توازن.. 24
2-4- تئوری های عدالت اجتماعی.. 24
2-4-1- عدالت اجتماعی و عقلانیت.. 24
2-4-2- عدالت اجتماعی و عدالت معنوی.. 25
2-4-3- مطلق بودن عدالت اجتماعی.. 25
2-4-4- عدالت اجتماعی و رفاه عمومی.. 26
2-5- عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی.. 27
2-6- عدالت اجتماعی از نظر مکاتب و دیدگاههای مختلف.. 30
2-6-1- مفهوم عدالت از دیدگاه اسلام.. 30
2-6-2- سوسیالیسم و عدالت اجتماعی.. 33
2-6-3- عدالت اجتماعی از دیدگاه لیبرالیسم.. 35
2-6-3-1- بررسی نظریات تئوری پردازان لیبرالیسم کلاسیک.. 37
2-6-3-2بررسی نظریات تئوری پردازان لیبرالیسم نو.. 39
2-6-3-3نظریات مربوط به اندیشمندان میانه.. 40
2-6-3- 3- 1 جان راولز.. 47
2-6-3-3 - 2آنتونی کیدنز.. 40
2-7- عدالت در فضا.. 42
2-8-معیارهای عدالت فضایی.. 45
2-9- عدالت اجتماعی و مدیریت شهری.. 46
2-10عدالت فضایی در شهر.......................................................................... 47
2-11- نظریه توسعه پایدار شهری.. 50
2-12-توسعه پایدار وعدالت فضایی در شهر.. 52
2-13-توسعه پایدار و عدالت اجتماعی.. 54
2-14- جمعبندی …………………………………………………………………………...56
مفهوم عدالت در فضا
مفهوم عدالت در فرهنگهای مختلف معانی زیادی دارد که هر یک از این فرهنگها به معانیی از آن اشاره کرده اند. در فرهنگ فارسی عمید مفهوم عدالت به معنی عادل بودن، انصاف داشتن و دادگر بودن می باشد( عمید، 1375 : 1705). در فرهنگ جامع این واژه به معنی دادگری کردن و عدالت کردن آمده است (سیّاح، 1372 : 563). در فرهنگ گزیده فارسی به عنوان اسم به معنی دادگری و عادل بودن بیان شده است (صدری افشان حکمی، 1382 : 686).
برای دستیابی به مفهوم عدالت در فضا، ابتدا باید به تعریف عدالت بپردازیم: «آزادی» اجتماعی بر «حقوق» فرد در اجتماع دلالت دارد، اما «عدالت» به میزان دستیابی انسانها بر آنچه «استحقاق» آنهاست اطلاق می شود. به بیان دیگر، عدالت میزان یا پیمانه اندازه پاداشی است که انسانها از حضور و تلاش خود در جامعه باید برگیرند.
با قبول اینکه عدالت بر توزیع دستاوردهای فعالیت اجتماعی بر اساس استحقاق انسانها دلالت دارد، ابتدا باید دو مفهوم رسمی و عینی یا مادی عدالت را از هم تمیز دهیم. عدالت رسمی بیانگر میزان استحقاق هر یک از اعضای جامعه بر اساس قانون است. مثلأ، در اصل سی و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است.» یا در بند دورازدهم اصل سوم، «برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه» هدف قرار گرفته است. تعریف این حقوق اجتماعی برای شهروندان ایرانی در شمار عدالت رسمی قرار می گیرد، اما مسلم است که اینها تنها هدف رسمی یک نظام محسوب می شوند و برآوردن آن نیازمند زمان است و البته نه برای به دست فراموشی سپردنشان! هم اینجاست که مفهوم عینی عدالت مطرح می شود: عدالت عینی که به آن عدالت اجتماعی نیز گفته می شود، و یکی از پایه های توسعه پایدار نیز هست، بر تعریف مشخص ساز و کار تولید و توزیع فرصت بهرمندی، نیاز و استحقاق هر فرد یا خانوار از محصول عمل اجتماعی دلالت دارد. به سخن دیگر، در چارچوب عدالت عینی باید به این پرسشها پاسخ داده شود: چه مواردی از دستاوردهای عمل اجتماعی (چه)، به چه مقدار (چند)، به چه کسانی (کدام)، در چه جایی (کجا)، در چه مدت زمانی (کی)، از چه راهی (چگونه)، باید یا می تواند تعلق گیرد یا توزیع شود؟