دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مقاله بررسی آمریکا و خیزش اسلامی مردم ایران در 22 صفحه ورد قابل ویرایش
رژیم شاه بعد از کودتای 28 مرداد 1332 هـ. ش (1953 م)، همواره یکی از متحدین امریکا در منطقة خلیج فارس به حساب میآمد. و هنگامی که کارتر زمام امور امریکا را به دست گرفت، چون وجهة بین المللی ایالات متحده خدشهدار شده بود، بر اساس شاه با انتصاب جمشید آموزگار به جای هویدا، دست به کار اصلاحات شد و تعدادی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد. امریکا هم به پشتیبانی خود از آن رژیم ادامه داد و بالاخره با سرشاه به امریکا در آبان ماه 1356 هـ.ش (1977م) این روابط مستحکمتر شد.
به دنبال شروع و گسترش مجدد نارضایتیهای داخلی در ایران از نیمة دوم سال 1356 هـ.ش (1977م)، امریکاییها بحران ایران را زودگذر تلقی میکردند و با توجه به مجموعهای از پیوندها و ملاحظات استراتژیک میان شاه و امریکا در طی سی و هفت سال سلطنتش، اطمینان داشتند که شاه میتواند بحران را پشت سر بگذارد. گزارشاتی که امریکاییها از اوضاع ایران تهیه میکردند، عدم تفکر جدی برای «ایران بعد از شاه» را گواهی میکرد.
قبل از بررسی موضع ایالات متحده در قبال بیداری اسلامی مردم ایران، ذکر نکتهای ظریف، به شناخت دقیق از مواضع امریکا کمک خواهد کرد. مطلبی که راجع به عملکرد امریکا در برابر انقلاب اسلامی قابل ذکر است، طرز تفکر و بدراشت جناح حاکم بر امریکا از انقلاب اسلامی و همچنین تدابیر آنها در برابر قیام مردم است.
در رابطه با تدابیر سران کاخ سفید دو طرز تفکر در امریکا وجود داشت. طرز تفکر اول که در رأس آن برژینسکی مشاور امنیته ملی کارتر قرار داشت و سرکوبی افراطی قیام مردم، اقدام قاطع برای اعادة نظم و پس از آن مساعی محتاطانه برای ایجاد فضای بازتر را برای حفاظت از منافع امریکا تجویز میکرد. طرز تفکر دیگر که در رأس آن سایروسونس وزیر امور خارجه و ویلیام سولیوان سفیر امریکا در تهران قرار داشتند، بر اساس نظریة «پیشبرد دموکراسی» حفظ منافع امریکا را در سازش بین نیروهای انقلابی و لزوم خارج شدن شاه و بسیاری از فرماندهان و افسران ارشد از صحنة مذاکره با مخالفین میانه روی امریکا برای جلوگیری از رادیکالتر شدن انقلاب و انتخاب شخص معتلی به جای شاه میدانستند. [1] این طرز تفکر جناح دمکرات حاکم بر امریکا بود. گر چه در هنگام اجرا یکی از تفکرات دو حزب جمهوری خواه و دمکرات اجرا میشد و طرف دیگر ملزم به اطلاعات بود؛ یعنی شیوه عمل واحد بود.
شیوة برخورد سردامداران کاخ سفید با خیزش اسلامی مردم ایران برگفته از همان طرز تفکر اول بود. این تفکر تا زمانی ملاک عمل قرار میگرفت که گزارشهای «سیاه» و وزارت دفاع امریکا «پنتاگون» از اوضاع ایران خوشبینانه بود. نمونة این گزارشها، یک گزارش بیست و دو صفحهای تحت عنوان «ایران بعد از شاه» بود که توسط وزارت امور خارجه و سیا تهیه شده بود و زودگذر بودن بحران جاری را گواهی میکرد. در گزارش سیا که در شهریور ماه 1357 هـ. ش (1978 م) تهیه شده بود این چنین آمده بود:
ایران نه فقط در شرایط انقلابی قرار ندارد، بلکه حتی آثار و علایمی از نزدیک بودن شرایط انقلاب هم در آن به چشم نمیخورد.[2]
پشتیبانی امریکا از رژیم شاه که در لحظات ساس قیام مردم صورت میگرفت تا اواسط دی ماه 1357 هـ.ش (1978 م) یعنی نزدیک چهل روز به پیروزی انقلاب مانده، ادامه پیدا کرد مکالمة تلفنی کارتر و وزیر خارجهاش با شاه در 19 شهریور 1357 هـ. ش و اعلام حمایت جدی از شاه، یه معنی صحه گذاردن بر اقدامات وی در کشتار مردم ایران در 17 شهریور همان سال بود. همیچنین پشتیبانی امریکا از شاه قبل از حوادث 13 آبان باعث شد که شاه با پشتگرمی امریکاییها، تظاهرات 13 آبان را سرکوب کند و بعد از آن با پشتیبانی کاخ سفید، دولت نظامی را حاکم نماید. نمونة دیگر حمایت کارتر از شاه در اوج انقلاب، دیدار ولیعهد ایران با کارتر در آبان 1357 هـ.ش در کاخ سفید بود که در این دیدار کارتر بر حمایت امریکا از شاه تأکید ورزید. علاوه بر این، کارتر در این سال در پیامی به مناسبت سالگرد تولد شاه، حمایت از رژیم پهلوی را جزء جدایی ناپذیر سیاست خارج امریکا اعلام کرد.
رفتهرفته اتخاذ تدابیر امریکا در قبال قیام اسلامی مردم ایران بر اساس طرز تفکر اول کمرنگتر شد. از آذرماه 1357 (1978 م) شخصیتها و مقامات سیاسی امریکا نظیر مایکل بلومنتال وزیر خزانهدار یو رابرت بیرد رهبر اکثریت سنای امریکا به همراه کارشناسان متعددی از وزارت خارجه و سازمان سیا به تهران اعزام گردیدند که گزارشهای همه این افراد حاکی از ناتوانی رژیم شاه در سرکوب مخالفین بود. نمونة این گزارشهای، گزارش جرج بال معاول پیشین وزرات امور خارجی و مشاور کارتر بود. وی پس از دیدار از ایران با ارایه گزارشی نتیجهگیری کرد که عمر رژیم شاه در ایران به پایان رسیده و کاخ سفید باید در جستوجوی مکنیسم انتقالی باشد که امکان قبضه کرن قدرت و پیش دستی بر انقلاب را به عناصر معتدل بدهد.
به دنبال این گزارشها بود که کارتر پشتیبانی بی چون و چرای خود را از شاه تعدیل کرد و در مصاحبهای در روز 16 آذر 1357 هـ.ش (7 دسامبر 1987 م) گفت:
ما ترجیح میدهیم که شاه همچنان براریکه قدرت باقی بماند ولی تصمیم نهایی با مردم ایران است.[3]
در این مصاحبه کارتر در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران که از او پرسید، آیا به نظر رئیس جمهور،شاه میتواند بر مسند قدرت باقی بماند؟ چنین گفت: «نمیدانم . . . امیدوارم اینطور باشد.»[4]
این نخستین اظهار تردید رسمی رئیس جمهور امریکا دربارة امکان بقای شاه بود. تا این زمان ایالات متحده به طور قاطع و صریح از شاه پشتیبانی می کرد. با وجود این، تردید امریکا راهحلهای لازم را برای مقابله با بحران در اختیار شاه قرار میداد که پس از مؤثر واقع نگردیدن راهحل های نظامی با دست یازیدن به راه حلهای سیاسی و انتخاب شاپور بختیار به عنوان نخست وزیر ایران در تاریخ 16 دی ماه 1357 هـ.ش (1979 م) یعنی زمانی که قیام مردم ایران در اوج خود بود، به سمت تشکیل یک دولت غیر نظامی گام نهاد.
شرط بختیار برای تصدی پست نخستوزیری، خروج شاه از کشور بود که تصمیم پیرامون آن نیز در کنفرانس سران چهار کشور «امریکا»، «انگلیس» ، «فرانسه» و «آلمان غربی[5]» در «گوادولوپ» فرانسه اتخاذ شده بود. سیاست امریکا در این دوره مبتنی بر این اصل بود که عمر رژیم شاه را باید تمام شاه دانست و انتخابی جز بختیار یا مخالفان رادیکال و مذهبی وجود ندارد که سران چهار کشور مذکور اظهار عقیده کردند که غرب باید هر چه زودتر با رژیم جانشین او کنار بیاید.
بر این اساس، ایالات متحده یک روز قبل از کنفرانس «گوادولوپ»، ژنرالهایزر را برای جمعآوری و انتقال مراکز استراق سمع امریکا در شمال ایران، اخروج شاه از صحنه و نیز جلوگیری از اقدام منفی نخبگان نظامی و حفظ وحدت نیروهای مسلح به منظور اقدام لازم در موارد ضروری، به ایران گسیل داشت.
در این هنگام، امریکا برای حفظ منافع خود در ایران. توسط سولیوان، سفیر امریکا در تهران، زمینة خروج شاه را از کشور فراهم کرده و شاه در 26 دی ماه 1357 هـ.ش، ایران را ترک کرد. سیاست امریکا در این مرحله از یک طرف فراهم کردن زیمه برای موفقیت بختیار به منظور تسلط بر اوضاع و از سوی دیگر به دست آوردن فرصت برای انجام کودتا در صورت عدم موفقیت بختیار بود. بر این اساس ایالات متحده به همراه بختیار اقداماتی را برای عدم مراجعت امام خمینی(ره)، به مورد اجرا گذاشتند. اقدام بختیار بستن فرودگاهها و اقدام امریکا نیز فرستادن پیمی توسط رئیس جمهوی فرانسه به امام (ره) مبنی بر قریب الوقوع بودن انجام کودتا بود که این شگردها نیز با شکست مواجه شد و سرانجام امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی با استقبال پرشور مردم وارد میهن اسلامی شد.
امریکا بعد از بازگشت امام (ره)، دنبال فرصت مناسب برای ضربه زدن میگشت. اگر چه نمایندهاش هایزر بعد از مراجعت رهبری انقلاب، ایران را ترک کرد، ولی امریکا از طریق سران وابستة ارتش به دنبال انجام کودتا بود. یکی از راهکارهایی که برای جلوگیری از پیروزی انقلاب، صورت میگرفت اعلام حکومت نظامی در شب 21 بهمن ماه 1357 هـ.ش بود که در صورت عملی شدن آن، با کشتار وسیع مردم و دستگیری و زندانی کردن سران انقلاب، فاتحه انقلاب خوانده میشد.
عملکرد اجمالی دولت موقت در مسیر جهتگیری انحراف
بازرگان به عنوان یکی از نخبگان و سران نهضت آزادی به دستور امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی در جایگاه اولین نخست وزیر بعد از انقلاب، مأمور تشکیل نخستین دولت در نظام سیاسی پس از سقوط سیاسی شاهنشاهی در ایران گردید و متولی امور اجرایی کشور شد. برای پی بردن به میزان پایبندی بازرگان به دیدگاههای امام خیمنی، پس از ذکر مهمتریم مأموریتهای محوله از جانب رهبر انقلاب در حکم نخست وزیری وی، برخی از اقدامات لیبرالهای نهضت آزادی در مقطع حاکمیت آنها در دولت موقت مورد اشاره قرار میگیرد. مهمترین مأموریتهای محوله از سوی امام به بازرگان به قرار زیر بود:
1- انتصاب مسؤولین دولتی با ملاک عمل قرار ندادن روابط گروهی و حزبی، افراد انتخاب گردند.
2- انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت دربارة تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی.
3- تشکیل مجلس مؤسسان جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید.
4- انتخابات مجلس نمایندگان ملت.
دولت موقت در بهترین فرصتها، بکرترین مقطع و طلاییترین دوران، عهدهدار امور اجرایی کشور گردید. اما متأسفانه دردناکترین عملکرد را از خود بر جای گذاشت. از آنجا که پرداختن به همةجوانب عملکرد دولت موقت ، ما را از موضوع اصلی بحث دور خواهد ساخت. در اینجا تنها به بخشی از جنبههای عملکرد دولت موقت که در راستای خوش خدمتی و تأمین منافع امریکا صورت گرفت، اشاره میکنیم:
1- مهمترین مأموریتهای محوله به بازرگان که در حکم نخستوزیری صادره از سوی امام بدان اشاره شده بود، ملاک عمل قرار ندادن وابستگی حزبی و تعلق به گروه و جریان سیاسی خاص در واگذاری مسؤولیتهای دولتی بود. بازرگان تنها در مدت چهار ماه اول در دست گرفتن سکان اجرایی کشور هفتاد درصد معاونین وزرا، صد در صد استانداران و دویست مدیر شرکت عظیم دولتی از جمله مدیران صنایع نفت، پتروشیمی، دانشگاهها و خدمات اجتماعی را از همفکران خود، منصوب کرد.
علاوه بر این، بازگان در مقام رئیس دولت موقت، تمامی وزرای کابینه خود را از اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی انتخاب کرد که این عمل او بیانگر آن است که با این کار در صدد حذف انقلابیون مذهبی از صحنة اجرایی کشور در راستای جهتگیری انحراف بوده است.
با نگاهی به فهرست وزرای کابینة دولت موقت، وابستگی آنها به امریکا به وضوح آشکار می گردد. به عنوان مثال یکی از این افراد شخصی به نام علی محمد ایزدی وزیر کشاورزی دولت بازرگان و فئودال معروف مناطق فارس و شیراز بود. او در بحبوحة انقلاب که اوضاع را زیاد بر وفق مراد نمیدید،عاجزانه از امریکا تقاضا کرده بود که همراه با داراییاش به عنوان تبعه آن کشور پذیرفته شود.سند این مطلب از لابهلای اسناد مکشوفه در سفارت امریکا به دست آمد. ایزدی خطاب به امریکاییها چنین نوشته بود:
من مدرک فوق لیسانس در اقتصاد کشاورزی و لیسانس در آموزش کشاورزی و اضافه بر آن مدرک لیسانس در کشاورزی عمومی دارم، داراییام پانصد هزار دلار می‘اشد. من بیست سال سابقة تجربه در اداة یک مزرعه بزرگ همزمان با آموزش و تحقیقات کشاورزی دارم. من فکر میکنم با مهاجرت به امریکا میتوانیم سرمایه و امتیازی برای آنجا باشم و مطمئناً در بدترین موارد خسارتی برای کشور منتخب خود نداشته باشم.[6]
در فهرست اسامی چهرههای لیبرال متمایل به امریکا، عباس امیرانتظام، معاون نخست وزیر،سنجابی وزیر امورخارجه، نزیه، وزیر دادگستری، فروهر، وزیر کار، ابراهیم یزدی، معاون نخست وزیری، مدنی، استاندادر خوزستان، مقدم مراغهای، استاندار آذربایجان و . . .، نیز به چشم میخورد که با دقت در این اسامی مشخص میشود که بازرگان تمامی پستهای کلیدی را در اختیار همفکران و اعضای تشکل خود که متمایل به امریکا بودند، قرار داده بود.
2- در مورد رفراندوم نیز برخلاف نظرات و دیدگاههای صریح امام خمینی که فقط از «جمهوری اسلامی» به عنوان رژیم کشور یاد کرده بود، لیبرالهای دولت موقت، برای جلب رضایت امریکا با اصرار از طرح جمهوری دمکراتیک اسلامی دم میزدند. در مقابل، امام با اعلام اینکه روش اسلام غیر دمکراتیک نیست، در یک موضعگیری تند اعلام نمودند: «من به جمهوری اسلامی رأی میدهم نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد.»[7]
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 18 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
راز دیپلماسی فشرده آمریکا علیه ایران
چکیده:
در گزارش رییس شورای عالی امنیت آمریکا ایران به عنوان بزرگترین چالش در برابر آمریکا انگاشته شده است که خطری فراتر از آن در برابر آمریکا وجود ندارد. ایران در این گزارش متهم است که از گروههای تروریستی حمایت میکند (منظور گروههای که علیه اسرائیل میجنگند و ان رژیم را به رسمیت نمیشناسند)، در صدد نابودی اسرائیل و بر هم زدن دمکراسی در عراق است. این گزارش سعی بر آن دارد که نشان دهد آمریکا آماده درگیر شدن در جنگ دیگری به رغم مشکلات فراوانش در عراق را داراست.
دیپلماسی آمریکا در ماه مارس سال 2006شاهد فعالیت فشرده مقامات این کشور با هدف افزایش فشار علیه ایران به دلیل برنامه هستهای تهران بود.
تغییر موضع واشنگتن در برابر هند و امضای موافقتنامه هستهای با دهلی نو و ارتقاء موقعیت این کشور به باشگاه کشورهای دارنده تکنولوژی هستهای، کشوری که معاهده عدم انتشار سلاح هستهای را امضا نکرده است، موجی از انتقادات را حتی در داخل آمریکا بر انگیخت.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 129 |
عملیات در عراق درسهایی بر آینده
فصل اول- مقدمه
1-1. در اوایل سال 2003، حدود 46 هزار نیروی نظامی بریتانیایی در عملیات نظامی علیه رژیم صدام حسین در عراق به ائتلاف تحت رهبری آمریکا پیوست. عملیات نظامی در تاریخ 20 مارس 2003 آغاز شد و در اول ماه مارس همان سال، پرزیدنت جورج بوش، پایان عملیات اصلی نظامی را اعلام کرد، اما با این حال، رژیم بعثی عراق ظرف 4 هفته سرنگون شد و بخش زیادی از خاک عراق تحت کنترل نیروهای ائتلاف درآمد. پیش زمینه جنگ، طرح ریزط اعزام نیروها و مراحل رزمی عملیات در عراق، اولین بازتابها تشریح شدند. این کتاب تحلیل عمیق تری از دروسی که ما در عملیات فرا گرفته ایم و شرح مفصل تری از مأموریت های خاص نظامی را ارائه کرده و تداوم فعالیت های نیروهای ائتلاف جهت استقرار ثبات و آرامش در عراق را پس از پایان مرحله ای رزمی عملیات شرح می دهد.
فرآیند دروس وزارت دفاع انگلستان
2-1- وزارت دفاع انگلستان فرآیند جامع و تثبیت شده مناسبی را برای شناسایی و پیاده سازی دروس فرا گرفته شده از عملیات دارد. این فر ایند به تمام یگان های ارتش، هیئت های وزارت دفاع و آژانس هایی که به طور مستقیم در یک عملیات شرکت داشته اند، خواه در جبهه جنگ یا جای دیگر، نیاز دارد تا گزارش های آزادانهای را در قالب زنجیره فرماندهی از تجارب آنها ارائه نماید. چنین گزارش هایی حیطه هایی را روشن می کنند که کارها به خوبی انجام شده اند، اما تمرکزعمدی بر شناسایی درس هایی در حیطه هایی دارند که در آینده به تداوم بهبود آنها نیاز داریم. این فرایند منجر به نگارش و تدوین گزارش داخلی در مورد عملیات می شود و پیاده سازی دروس شناسایی شده ای که الزامی و امکان پذیر هستند به طور نزدیکی مورد نظارت قرار می گیرد. این کتاب به همراه کتاب «اولین بازتابها»، گزارش ارائه شده توسط وزارت دفاع به پارلمان انگلستان (مجلس عوام) و افکار عمومی را در خصوص نتایج این فرآیند در عملیات عراق را ارائه می نماید.
3-1- شناسایی و ارزیابی دروس فرا گرفته شده از عملیات، کار وقتگیری است و از این رو عدم انجام قضاوت های لحظهای و اتخاذ تدابی رسنجیده در جهت پاسخگویی به دروسی که ممکن است با توجه به شرایط یک عملیات خاص، منحصر به فرد باشند، اهمیت زیادی دارد. علاوه بر این، گرداوری شواهد تحلیلی برای حمایت از دروس فردی، با اهمیت است و پس از آن می توان قضاوت دقیقی در مورد اقداماتی که جهت پاسخگویی به دروس شناسایی شده انجام می شدند را انجام داد. بودجه دفاعی محدود است و از این رو، اتخاذ تصمیمات دشواری برای اولویت بدنی تقاضا برای مناهج نیز مورد نیاز هستند و باید عواملی مانند شرایط اقتصادی و ریسک عملیاتی را نیز به حساب آورد. تمام دروسی که به اقدام نیاز دارند، در قالب اقداماتی دسته بندی شده اند که موجب حصول اطمینان از هرچه عملی تر انجام شدن آنها یا انجام آنها براساس مقتضیات منابع می شوند.
4-1- ورترسیم دروس فرا گرفته شده از عملیات نیروهای ائتلاف در عراق، در وحله اول باید زمینه عملیات را تدوین و تبیین کرد. این عملیات، اصولاً یک عملیات آمریکایی و تحت رهبری آمریکا بود که نیروهای بریتانیا با مشارکت در طرح های آمریکا موجب تکمیل و تقویت توانایی های نیروهای ایالات متحده شدند. توانایی ها و امکانات نظامی نیروهای ائتلاف به نحوی به طور موثر در صحنه جنگ غالبشدند که مقاومت نیروهای عراقی به سرعت در هم شکسته شد. عملیات در زمان مورد نظر نیروهای ائتلاف آغاز و انجام شد. برای مثال نیروهای ائتلاف توانستند در شرایط مختلف جوی و در ساعات مختلف روز و شب عملیات خود را انجام دهند. علاوه بر این، نیروهای مسلح عراق در جریان جنگ اول خلیج به شدت تضعیف شده بودند و با وجود یک دهه تحریم و اعمال محدودیت های نظامی بر علیه رژیم عراق نتوانستند در شرایط مختلف جوی و در ساعات مسلح عراق در جریان جنگ اول خلیج به شدت تضعیف شده بودند و با وجود یکدهه تحریک و اعمال محدودیت های نظامی بر علیه رژیم عراق، نتوانستند یک جبهه دفاعی هماهنگ را جهت مقابله با حمله نیروهای ائتلاف ایجاد کنند.
5-1- اکنون شناسایی بهترین و مقورن به صرفه ترین راه حل ها جهت تدوین هر یک از دروس فرا گرفته شده ادامه دارد. با شناسایی و تعیین صحت و ثقم راه حل ها، راه حل های مذکور هرچه سریعتر پیاده سازی و اجرا می شوند، بازبینی زیادی در دست انجام هستند که موجب شکل گیری خط مشی جدیدی می شوند که در این گزارش به آن اشاره شده است. مساعدت تغییرات، حتی اکنون نیز موجب بهبودی عملیات در حال اجرا در عراق می شوند که از جمله آنها می توان به ابلاغیه بسیج نیروهای ذخیره اشاره کرد. در صورتی که راه حل مفاهیم هزینه ای قابل ملاحظه ای داشته باشند، جهت پیش برد طرح ریزی وزارت دفاع مد نظر قرار می گیرند فرآیند دروس حیطه های زیادی از موفقیت را نیز شناسایی کرده است و در این راستا، این فرآیند جهت پشتیبانی و بهبود شیوه های فعلی استفاده خواهد شد. از آنجایی که این دورس موجب تسهیل کارهای وزارت دفاع در تبیین تمام جنبه های عملیات می شوند، تجارب ما در طول جنگ عراق موجب بهبود علمیات نظامی آتی انگلستان خواهند شد و در توسعه استراتژی عملیات نظامی برون مرزی نیروهای مسلح بریتانیا مثمر ثمر خواهند بود.
مندرجات
فصل 1- مقدمه
فصل 2- طرح ریزی و تشکیل قوا
فصل 3- درس هایی از عملیات
عملیات شبه جزیره فاو
رویدادهای عملیات اخیر: رهنمودهایی برای آینده
فصل چهارم- محیط دریایی
عملیات ضد مین
فصل پنجم- محیط زمینی
- جنگ بصره
فصل ششم- محیط هوایی
عملیات نظامی نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا
فصل هفتم- همکاری در قالب یک ائتلاف
فصل هشتم- لجستیک
- جنگ در صحرا
فصل نهم- مدرم
فصل دهم- سبز و اطلاعاتی
فصل یازدهم- عملیات پس از درگیری
فصل دوازدهم- کمبود آب، جبران خسارات و هزینه ها
پیوست A- وقایع نگاری
پیوست B- نیروهای اعزام شده
پیوست C- آمار