دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 35صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
در روان شناسی، "موفقیت" به پاسخ یا عملی گفته می شود که به گونه ای که شخص به هدف برسد یا موفقیت یک گام قطعی است که به جانب هدف برداشته می شود. ولی در تعلیم و تربیت و موقعیت های تحصیلی موفقیت به درجه ای از کارایی اطلاق می شود که فرد به فراخور توانایی هایش در پیشرفت های خود به رضایت شایسته برسد(قاضی، 1373). در مقابل موفقیت تحصیلی، شکست تحصیلی به کار برده می شود. " شکست" عبارت است از ناامیدی ها؛ یعنی ترسیدن به امیدها و انتظارها یا دست نیافتن به سطح استانداردهای مورد نظر. شکست یعنی نرسیدن به رؤیاها و انتظارات و برعکس، یعنی دچار شدن فرد به ان چه از آن هراس دارد. منظور از شکست تحصیلی شکستی است که در اثر کوتاهی نظام اموزشی در دست یابی مؤثر به هدف ها و برنامه های آموزشی حاصل می شود؛ یعنی عدم موفقیت فراگیران در دست یابی به کم ترین معیارهایی که برای موفیت آنان به وسیله نظام اموزشی در نظر گرفته شده است(امین فر،1365).
در مقابل موفقیت تحصیلی، اغلب اصطلاح افت یا اتلاف مطرح می شود.این اصطلاح در آموزش، از زبان اقتصاد دانان گرفته شده و نظام آموزشی را به صنعتی تشبیه می کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد، تلف نموده است و نتایجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. در یک جمع بندی از تعریف ها و مفاهیم افت تحصیلی، می توان آن را عدم موفقیت در تحصیل، وقوع ترک تحصیل و یا ترک تحصیل زودرس، تکرار پایه درس هاف نسبت نامناسب میان سال های تحصیل فراگیر و سال های مقرر آموزشی، کیفیت نازل تحصیلات و آموخته های یادگیرنده در مقایسه با آن چه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در اندک زمانی به فراموشی سپرده می شود، نرسیدن نظام اموزشی به هدف های اصیل خود نامید(پازوکی،1381).
محققان از سال ها قبل، بیان داشته اند که یکی از ضروریات در آموزش، تجزیه و تحلیل نمرات آزمون های تحصیلی به عنوان شاخص های موفقیت فعلی و آینده دانش آموزان می باشد. هنوز هم در سنجش موفقیت های تحصیلی، از معدل نمرات فراگیران به عنوان شاخص یا یکی از شاخص های موفقیت تحصیلی بهره می گیرند، ولی در نظر گرفتن معدل نمرات، به عنوان تنها شاخص تعیین موفقیت تحصیلی، ملاک مناسبی نیست(پورکاظمی،1385 و دلاور،1384). براین اساس، محققان از مجموعه ای از معیارها و ملاک های مکمل، در تعیین موفقیت تحصیلی دانش آموزان بهره گرفته اند. به عنوان مثال در بررسی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، غیر از ملاک معدل، معیارهای دیگری هم چون اخلاق، انضباط کلاسی و حضور مرتب در کلاس، فعالیت های عملی و ... را در نظر گرفته اند.
امروزه تحقیقات، نقش عوامل مختلفی را بر موفقیت تحصیلی فراگیران به اثبات رسانده است(گارتون و همکاران،2001). به طور خلاصه در زیر آمده است:
1. نگرش محیط خانواده(پافشاری خانواده بر پیشرفت تحصیلی فرزندان، راهنمایی های تحصیلی، تلاش های خانواده و عادت کاری خانواده)(نجاریان، سلیمان پور و لیالی،1373).
2. تصیلات پدر و مادر(گلاب زاده،1379).
3. شغل پدر(خیر،1376).
4. تعداد افراد خانواده.
منابع فارسی
آتش پور، سید حمید. (1383). اعتماد و خودباوری. اصفهان، حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
احمدی، سید احمد و فولادگر، فرزانه. (1381). تأثیر مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی- رفتاری بر افسردگی پسران بی سرپرست. مجله دانش و پژوهش، شماره یازدهم و دوازدهم، ص 86-75.
احمدی، سید احمد. (1374). روانشناسی نوجوانان و جوانان. تهران: انتشارات مشعل.
احمدی، سید احمد. (1387). مقدمه ای بر مشاوره و روان درمانی. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ هشتم.
احمدی، سید احمد. (1386). مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره. تهران: انتشارات سمت.
امیرجان، ساره؛ سلطانی علی آباد، مجتبی؛ یونسی، سید جلال؛ ازخوش، منوچهر و عسگری، علی. (1389). اثربخشی مشاوره گروهی بر افزایش احترام به نفس دختران نوجوان دبیرستانی، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره 40، ص 215-189.
امین فر، مرتضی. (1365). افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دوم، شماره 7 و 8، صص 25-7.
امامی، طاهره؛ فاتحی زاده، مریم و عابدی، محمدرضا. (1385). مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی- رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان، مجله دانشور رفتار، سال سیزدهم، شماره 19، ص 74-65.
استادی، رضا. (1384). بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و عزت نفس در دانش آموزان پایه چهارم دبیرستانهای شهر تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.
استادیان، مریم؛ سودانی، منصور و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1388). اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، بر اضطراب امتحان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان. مجله مطالعات آموزش و یادگیری دانشگاه شیراز، دوره اول، شماره دوم، ص 18-1.
الیس، آلبرت. آبرامس، مایکل و دنگلجی، لیدیا. (2005). هنر و علم عاقلانه خوردن. (ترجمه مهرداد فیروز بخت، 1385). تهران: نشر رسا.
الیس، آ. سیجل، جی. ال. بیجر، ر. جی. دای بیتا، وی. جی. دای گیزپ، آر. (1999). زوج درمانی. (ترجمه ج. صالحی فدردی. س.ا. و امین یزدی، 1385). تهران: انتشارات میثاق.
اژه ای، جواد؛ دوران، بهناز و آزادفلاح، پرویز.(1381). بررسی رابطه ی بازی های رایانه ای و مهارت های اجتماعی نوجوانان. مجله روان شناسی، سال ششم، شماره 1، 17-4.
الیس، آ. و هارپر، ر. (2003). زندگی عاقلانه. (ترجمه مهرداد فیروزبخت، 1387). تهران: انتشارات رشد.
بک، آ. تی. (1999). عشق هرگز کافی نیست. (ترجمه م. قراچه داغی، 1386). تهران: آرین.
بشارت زاده، وجیهه. (1390). رابطه ی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی. مجله ی شادکامی، سال دوم، شماره 44.
منابع انگلیسی
Akin-Little, K. A., Little, S. G., & Delligatti, N. (2004). A preventative model of school consultation: Incorporating perspectives from positive psychology. Psychology in the Schools, 41(1), 155-162.
Branden N. (1998). A Woman's Self-Esteem: Struggles and triumphs in the search for identity. London UK: Amazon.
Bernard, M.E.(1989). Inside rational emotive therapy, A criatal appraisal of theory and therapy of Albert Ellis. New York, Academec Press.INC. nner – Roitedge.
Biabangard E. (2005).How to promote self- respect in children and adolescents
Burns, R.B.,. (1979). The contributions of the family to the development of competence in children. Schizophrenia Bulletin, 14, 12-37.
Britzman, D. P. (2003). Psychoanalytic histories of learning after education, Published by State University of New York press.
Bryan Soo Kyung, K. (1995). Group counseling to enhance internal locus of control orientation and self-esteem among students of native Hawaiin ancestry. University of Hawaii, p. 111, AAT 1362066.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 47صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
مفهوم روش عقلانی- عاطفی- رفتاری REBT))
رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری:
روش منطقی- عاطفی- رفتاری(REBT) یک تئوری شخصیت و شیوه ای برای مشاوره و روان درمانی است که به وسیله آلبرت الیس در سال 1955 تأسیس شد. بر طبق این نظریه، اگر نتیجه یا عارضه و رفتاری با بار عاطفی فوق العاده ای که دارد به دنبال حادثه محرکیبیاید، چنین به نظر می رسد که آن حادثه محرک، باعث این نتیجه شده است. در صورتی که واقعاً چنین نیست، عوارض و نتایج عاطفی عمدتاً به وسیله سیستم عقیدتی(B) ایجاد می شود. بنابراین وقتی عارضه نامطلوبی مانند اضطراب برای مراجع اتفاق می افتد به سرعت می توان ردپای آن را در عقاید غیر منطقی او جست و جو کرد. در این صورت اگر این عقاید غیر منطقی با برخوردی منطقی، مورد بحث و بررسی(D) قرار گیرد و تصحیح گردد عوارض آشفتگی و اضطراب از بین می رود و از اتفاق افتادن مجدد آن جلوگیری می شود(احمدی، 1387). این تئوری با رفتارگرایان سنتی، که معتقد بودند محرک(S) باعث پاسخ(R) می شود، مخالف است و اعتقاد دارد که نظر و برداشت آدمی بین محرک و پاسخ، قرار می گیرد و فرد از محرک تعبیر خاصی می کند. بنابراین پاسخ هایی که انسان می دهد، به شدت تحت تأثیر نظریات و عقاید او قرار دارد و رابطه به صورت(A-B-C) در می آید. در این رابطه (A) عوامل تحریک کننده یا رویدادی فعال کننده است که می تواند پیامدهای رفتاری و عاطفی داشته باشد در این مدل الیس این پیامد ها را معلول A نمی داند بلکه آن ها را معلول B می داند(شیرافکن،1385)، (B)همان عقاید و نظریات است که شامل نظام باورهای فرد در مورد آن رویداد می باشد. در صورتی که باور فرد در مورد A منفی باشد، آن گاه پیامدهای رفتاری و عاطفی وی نیز منفی خواهد بود و (C) همان عواقب و پاسخ هاست که شامل پیامدهای رفتاری و عاطفی است. نقش درمانگر در جلسه درمان مباحثه(D) در مورد عقاید و باورهای نامعقول(IB ) می باشد. درمانگر در این رویکرد از فنون شناختی، عاطفی و رفتاری نیز استفاده می کند(شیرافکن، 1385). تئوری REBT معتقد است که فرد، از نظر زیستی، استعداد فوق العاده ای برای انتخاب و استفاده درست از زندگی دارد و نیز مستعد برای ناهماهنگی و تلقین پذیری است.انسان دارای توان مشاهده کردن و تعقل است و در ذهن خود می تواند تجربیات خویش را سازمان دهد و بر محدودیت ها غلبه کند. هم چنین او میل باطنی و سهل الوصولی نسبت به انکار واقعیت و استفاده غلط از عقل خود دارد و به صورت غیر قابل قبولی افکار موهومی را در ذهن خود می آفریند و سلامت و شادابی خود را از بین می برد. فرد با قبول نکردن واقعیت، و جذب شدن در افکار غیر منطقی و موهوم به عوارض عاطفی نسبتاً شدیدی دچار می شود که آن را" اختلال عاطفی" می نامند(احمدی، 1386). به بیان ساده تر اگر محرک زیان آوری در زندگی فرد، در نقطه A (واقعه محرک) اتفاق بیفتد، معمولاً او این نقطه را به صورت عینی می بیند و به صورت منطقی(RB) نتیجه می گیرد که این واقعه تأسف آور است و آرزو می کند که این واقعه برطرف شود و در نقطه(C ) یعنی عواقب و نتایج به درستی احساس اندوه، تأسف و رنجیدگی می کند. این احساس اندوه و رنجیدگی به او کمک می کند تا برای رو به رویی با آن واقعه محرک و زیان آور کاری بکند. علی رغم آن واقعه ناخوشایند از توان منطقی خود استفاده می کند و افکاری از قبیل، " از آن واقعه ناراحتم و چه می توانم برای تغییر آن انجام دهم " و احساساتی مانند اندوه و رنجیدگی خواهد داشت. سپس به تنظیم مجدد موقعیت می پردازد و راه مقابله با آن را می یابد و خود را با آن سازگار می کند(احمدی، 1386).
منابع فارسی
آتش پور، سید حمید. (1383). اعتماد و خودباوری. اصفهان، حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
احمدی، سید احمد و فولادگر، فرزانه. (1381). تأثیر مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی- رفتاری بر افسردگی پسران بی سرپرست. مجله دانش و پژوهش، شماره یازدهم و دوازدهم، ص 86-75.
احمدی، سید احمد. (1374). روانشناسی نوجوانان و جوانان. تهران: انتشارات مشعل.
احمدی، سید احمد. (1387). مقدمه ای بر مشاوره و روان درمانی. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ هشتم.
احمدی، سید احمد. (1386). مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره. تهران: انتشارات سمت.
امیرجان، ساره؛ سلطانی علی آباد، مجتبی؛ یونسی، سید جلال؛ ازخوش، منوچهر و عسگری، علی. (1389). اثربخشی مشاوره گروهی بر افزایش احترام به نفس دختران نوجوان دبیرستانی، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره 40، ص 215-189.
امین فر، مرتضی. (1365). افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دوم، شماره 7 و 8، صص 25-7.
امامی، طاهره؛ فاتحی زاده، مریم و عابدی، محمدرضا. (1385). مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی- رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان، مجله دانشور رفتار، سال سیزدهم، شماره 19، ص 74-65.
استادی، رضا. (1384). بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و عزت نفس در دانش آموزان پایه چهارم دبیرستانهای شهر تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.
استادیان، مریم؛ سودانی، منصور و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1388). اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، بر اضطراب امتحان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان. مجله مطالعات آموزش و یادگیری دانشگاه شیراز، دوره اول، شماره دوم، ص 18-1.
الیس، آلبرت. آبرامس، مایکل و دنگلجی، لیدیا. (2005). هنر و علم عاقلانه خوردن. (ترجمه مهرداد فیروز بخت، 1385). تهران: نشر رسا.
Reference
Akin-Little, K. A., Little, S. G., & Delligatti, N. (2004). A preventative model of school consultation: Incorporating perspectives from positive psychology. Psychology in the Schools, 41(1), 155-162.
Branden N. (1998). A Woman's Self-Esteem: Struggles and triumphs in the search for identity. London UK: Amazon.
Bernard, M.E.(1989). Inside rational emotive therapy, A criatal appraisal of theory and therapy of Albert Ellis. New York, Academec Press.INC. nner – Roitedge.
Biabangard E. (2005).How to promote self- respect in children and adolescents
Burns, R.B.,. (1979). The contributions of the family to the development of competence in children. Schizophrenia Bulletin, 14, 12-37.
Britzman, D. P. (2003). Psychoanalytic histories of learning after education, Published by State University of New York press.
Bryan Soo Kyung, K. (1995). Group counseling to enhance internal locus of control orientation and self-esteem among students of native Hawaiin ancestry. University of Hawaii, p. 111, AAT 1362066.
Busato, V. V., Prins, F. J., Elshout, J. J., & Hamaker, C. (2000). Intellectual ability, learning style, personality, achievement motivation and academic success of psychology students in higher education. Personality and Individual Differences, 29, 1057–1068.
Corsini. R. (1973). Current Psychotherapies, Itasca, Illinois, F.E. Peacock Publishers Inc.
Corey K.R., Jaffe A. (1998). Nutrition counseling and communications skills. U.S.A: W.B. Saundersco., 24-78.
Corey, Gerald (2002). “ Theory and practice of counseling and psycho therapy , ITP compan
Corey, .(2006). Marianne Schneider and Corey, Gerald” Process and Practice Groups”. Thomson Brooks/ Cole.
Canfield, Jack. Improving Students Self- esteem. Education, Zahra(trans). Education Leadership, 1990.48(1).
Conway, P. J. (1999). The effects of cognitive-behavior group counseling on adolescent depression, academic performance, and self-esteem. University of Louisville, p. 143, AAT 9964864
Cohen, J. (2006). Social, emotional, ethical, and academic education: Creating a climate for learning, participation in democracy, and well-being. Harvard Educational Review, 76, 201-237.
Conard, M. A. (2006). Aptitude is not enough: How personality and behavior predict academic performance. Journal of Research in Personality, 40, 339–346.
Costa, P. T., Jr., & McCrae, R. R. (1992). Revised NEO personality inventory (NEOPI- R) and NEO five-factor inventory (NEO-FFI): Professional manual.Odessa, FL: Psychological Assessment Resources.
Dryden , R.F. (1992). Personality and approaches to learning as predictors of academic achievement. European Journal of Personality, 17, 143-155.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 19صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
تعریف نوجوانی؛ نوجوانی به سالهایی اطلاق میشود که کودکی را به بزرگسالی میپیوندد. شروع نوجوانی با تغییرات بدنی همزمان میشود و در نتیجه ردیابی ظاهری آن آسانتر است در حالیکه پایان آن بر حسب شکلگیری ساختهای عقلی و تغییرات عاطفی و اجتماعی نوسانیتر در نظر گرفته شده است. به همین دلیل برای کسانی که به ضابطههای ظاهری تکیه کردهاند، شروع نوجوانی رازیست شناختی و پایان آن را فرهنگی دانستهاند(کانجر و پیترسن، 1998؛ به نقل از منصور، 1381).
منظور از بلوغ یا نوجوانی رشد و بلوغ در کلیه جنبهها اعم از فیزیکی، عقلی و اجتماعی است. به همین جهت این واژه نسبت به واژه بلوغ جنسی که مفهوم بستهتری دارد و جوانی که دارای مفهوم وسیعتری است، ارجح است. نوجوانی دورهای حد فاصل کودکی و بزرگسالی است، حدود و نیز طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون، متغیر است. شروع آنرا که همراه با بلوغ جنسی است با قاطعیت بیشتری میتوان تعیین کرد. طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون یکسان نیست. دوره نوجوانی از نظر نوجوان و هم از نظر والدین از قدیم، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی، قلمداد شده است. 3000 سال پیش از تولد مسیح، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان «پرشور و آتشی مزاجند و آمادهاند که خود را بدست غرایز بسپارند.» (کیل، 1967؛ به نقل از عیدیان ،1385).
استانلی هال این دوره را دوران «طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی دانسته است. تعدادی از پزشکان برجسته و نظریه پردازان روانکاوی نوجوانی را وضعیتی میدانند که نوجوان در آن وضعیت دچار اختلال روانی است (فروید و دیگران، به نقل ازماسن و هنری،1384).
بدون آنکه بتوان لزوماً وابستگی بین بلوغ و نوجوانی را مورد تأیید قرار داد. گستره دگرگونیها نشان میدهند که از لحاظ تحول عقلی و نقش محوری آن در شکلگیری جنبههای عاطفی و اجتماعی، نوجوانی با استقرار تفکر انتزاعی از کودکی متمایز میشود و نوجوان پس از تأمین شرایط لازم برای ورود به جامعه بزرگسالان به جرگه بزرگسالان میپیوندد (پیاژه و اینهلدر، 1972؛ به نقل از منصور، 1381). و نیز نوجوانی عبارت است از: در حال بزرگسال شدن، دورهای از زندگی بین بلوغ و پختگی، بالیدگی یا پختگی به این موضوع اشاره دارد که فرد، شخص کاملی شده یا کاملاً بالیده شده و این آمادگی را دارد تا نقشها و مسؤلیتهای یک بزرگسال را بر عهده بگیرد (آقا محمدیان و حسینی،1384).
2-1-2 سن بلوغ(نوجوانی)
به سه دلیل آغاز و خاتمه سن بلوغ واضح و مشخص نیست و برای آن اتفاق نظر وجود ندارد:
الف) گوناگونی علائم بلوغ
ب) متفاوت بودن ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد
ج) زودرسی بلوغ در نسلهای امروزه نسبت به نسلهای گذشته؛ بنا به این دلایل برای تعیین سن بلوغ معدل میگیرند و بیشتر محققین بر این عقیدهاند که سن شروع بلوغ طبیعی در دخترها، 16-9 سالگی و در پسرها، 17-10 سالگی و در مجموع اصطلاح بلوغ به دوره بین 18-12 سالگی گفته میشود و سن متوسط بلوغ بدون توجه به پسر یا دختر بودن 11 سالگی تعیین میشود. همچنین این نکته نباید فراموش شود که دختران زودتر از پسران، مرحله بلوغ زندگی خویش را آغاز میکنند (صدیقی،1380).
2-1-3 دیدگاه زیستی-روانی و اجتماعی در تبیین تغییرات نوجوانی
دیدگاه زیستی: ورود به مرحلۀ نوجوانی منجر به افزایش فعالیت غده هیپوفیز به صورتی میشود که هورمونهایی را که قبلاً ترشح نمیکرد، ترشح کند. ترشح این هورمونها، به نوبه خود منجر به فعالیت غدد داخلی دیگر شده، ترشح هورمونهای دیگر را باعث میشود: مثل هورمونهای جنسی و هورمون رشد.
آنچه در این دوره اتفاق میافتد جهش نوجوانی است که به میزان و رشد سریع قد و وزن منجر میگردد و با بلوغ جنسی توأم است. در این دوره به خاطر رشد سریع قد و وزن، نیازهای غذایی نوجوانان افزایش مییابد و بخاطر تفاوت در رشد اعضاء مختلف بدن، نوجوانان موقتاً احساس ناخوشایندی پیدا میکنند و نیز رشد عضلات بدن و استخوانها بخصوص در پسرها باعث میشود سازگاری آنها با مرکز ثقل بدن و مرکز زمین بهم میریزد. تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث میشود، نوجوانان به خصوصیات جسمانی خود توجه بسیاری داشته باشند. آنچه که اهمیت دارد توجه به این مسأله است که تصویر ذهنی آنها از خودشان به شدت تحت تأثیر تغییرات جسمی و فیزیولوژیکی قرار دارد و این همان تصویر بدن است (کاپلان و سادوک، 1373).