فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش پیشرفت یا موفقیت تحصیلی

چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش پیشرفت یا موفقیت تحصیلی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 22
فرمت فایل docx
حجم فایل 54 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش پیشرفت یا موفقیت تحصیلی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 35صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

در روان شناسی، "موفقیت" به پاسخ یا عملی گفته می شود که به گونه ای که شخص به هدف برسد یا موفقیت یک گام قطعی است که به جانب هدف برداشته می شود. ولی در تعلیم و تربیت و موقعیت های تحصیلی موفقیت به درجه ای از کارایی اطلاق می شود که فرد به فراخور توانایی هایش در پیشرفت های خود به رضایت شایسته برسد(قاضی، 1373). در مقابل موفقیت تحصیلی، شکست تحصیلی به کار برده می شود. " شکست" عبارت است از ناامیدی ها؛ یعنی ترسیدن به امیدها و انتظارها یا دست نیافتن به سطح استانداردهای مورد نظر. شکست یعنی نرسیدن به رؤیاها و انتظارات و برعکس، یعنی دچار شدن فرد به ان چه از آن هراس دارد. منظور از شکست تحصیلی شکستی است که در اثر کوتاهی نظام اموزشی در دست یابی مؤثر به هدف ها و برنامه های آموزشی حاصل می شود؛ یعنی عدم موفقیت فراگیران در دست یابی به کم ترین معیارهایی که برای موفیت آنان به وسیله نظام اموزشی در نظر گرفته شده است(امین فر،1365).

در مقابل موفقیت تحصیلی، اغلب اصطلاح افت یا اتلاف مطرح می شود.این اصطلاح در آموزش، از زبان اقتصاد دانان گرفته شده و نظام آموزشی را به صنعتی تشبیه می کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل می شد، تلف نموده است و نتایجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. در یک جمع بندی از تعریف ها و مفاهیم افت تحصیلی، می توان آن را عدم موفقیت در تحصیل، وقوع ترک تحصیل و یا ترک تحصیل زودرس، تکرار پایه درس هاف نسبت نامناسب میان سال های تحصیل فراگیر و سال های مقرر آموزشی، کیفیت نازل تحصیلات و آموخته های یادگیرنده در مقایسه با آن چه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در اندک زمانی به فراموشی سپرده می شود، نرسیدن نظام اموزشی به هدف های اصیل خود نامید(پازوکی،1381).

محققان از سال ها قبل، بیان داشته اند که یکی از ضروریات در آموزش، تجزیه و تحلیل نمرات آزمون های تحصیلی به عنوان شاخص های موفقیت فعلی و آینده دانش آموزان می باشد. هنوز هم در سنجش موفقیت های تحصیلی، از معدل نمرات فراگیران به عنوان شاخص یا یکی از شاخص های موفقیت تحصیلی بهره می گیرند، ولی در نظر گرفتن معدل نمرات، به عنوان تنها شاخص تعیین موفقیت تحصیلی، ملاک مناسبی نیست(پورکاظمی،1385 و دلاور،1384). براین اساس، محققان از مجموعه ای از معیارها و ملاک های مکمل، در تعیین موفقیت تحصیلی دانش آموزان بهره گرفته اند. به عنوان مثال در بررسی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، غیر از ملاک معدل، معیارهای دیگری هم چون اخلاق، انضباط کلاسی و حضور مرتب در کلاس، فعالیت های عملی و ... را در نظر گرفته اند.

امروزه تحقیقات، نقش عوامل مختلفی را بر موفقیت تحصیلی فراگیران به اثبات رسانده است(گارتون و همکاران،2001). به طور خلاصه در زیر آمده است:

1. نگرش محیط خانواده(پافشاری خانواده بر پیشرفت تحصیلی فرزندان، راهنمایی های تحصیلی، تلاش های خانواده و عادت کاری خانواده)(نجاریان، سلیمان پور و لیالی،1373).

2. تصیلات پدر و مادر(گلاب زاده،1379).

3. شغل پدر(خیر،1376).

4. تعداد افراد خانواده.

منابع فارسی

آتش پور، سید حمید. (1383). اعتماد و خودباوری. اصفهان، حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.

احمدی، سید احمد و فولادگر، فرزانه. (1381). تأثیر مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی- رفتاری بر افسردگی پسران بی سرپرست. مجله دانش و پژوهش، شماره یازدهم و دوازدهم، ص 86-75.

احمدی، سید احمد. (1374). روانشناسی نوجوانان و جوانان. تهران: انتشارات مشعل.

احمدی، سید احمد. (1387). مقدمه ای بر مشاوره و روان درمانی. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ هشتم.

احمدی، سید احمد. (1386). مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره. تهران: انتشارات سمت.

امیرجان، ساره؛ سلطانی علی آباد، مجتبی؛ یونسی، سید جلال؛ ازخوش، منوچهر و عسگری، علی. (1389). اثربخشی مشاوره گروهی بر افزایش احترام به نفس دختران نوجوان دبیرستانی، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره 40، ص 215-189.

امین فر، مرتضی. (1365). افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دوم، شماره 7 و 8، صص 25-7.

امامی، طاهره؛ فاتحی زاده، مریم و عابدی، محمدرضا. (1385). مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی- رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان، مجله دانشور رفتار، سال سیزدهم، شماره 19، ص 74-65.

استادی، رضا. (1384). بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و عزت نفس در دانش آموزان پایه چهارم دبیرستانهای شهر تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.

استادیان، مریم؛ سودانی، منصور و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1388). اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، بر اضطراب امتحان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان. مجله مطالعات آموزش و یادگیری دانشگاه شیراز، دوره اول، شماره دوم، ص 18-1.

الیس، آلبرت. آبرامس، مایکل و دنگلجی، لیدیا. (2005). هنر و علم عاقلانه خوردن. (ترجمه مهرداد فیروز بخت، 1385). تهران: نشر رسا.

الیس، آ. سیجل، جی. ال. بیجر، ر. جی. دای بیتا، وی. جی. دای گیزپ، آر. (1999). زوج درمانی. (ترجمه ج. صالحی فدردی. س.ا. و امین یزدی، 1385). تهران: انتشارات میثاق.

اژه ای، جواد؛ دوران، بهناز و آزادفلاح، پرویز.(1381). بررسی رابطه ی بازی های رایانه ای و مهارت های اجتماعی نوجوانان. مجله روان شناسی، سال ششم، شماره 1، 17-4.

الیس، آ. و هارپر، ر. (2003). زندگی عاقلانه. (ترجمه مهرداد فیروزبخت، 1387). تهران: انتشارات رشد.

بک، آ. تی. (1999). عشق هرگز کافی نیست. (ترجمه م. قراچه داغی، 1386). تهران: آرین.

بشارت زاده، وجیهه. (1390). رابطه ی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی. مجله ی شادکامی، سال دوم، شماره 44.

منابع انگلیسی

Akin-Little, K. A., Little, S. G., & Delligatti, N. (2004). A preventative model of school consultation: Incorporating perspectives from positive psychology. Psychology in the Schools, 41(1), 155-162.

Branden N. (1998). A Woman's Self-Esteem: Struggles and triumphs in the search for identity. London UK: Amazon.

Bernard, M.E.(1989). Inside rational emotive therapy, A criatal appraisal of theory and therapy of Albert Ellis. New York, Academec Press.INC. nner – Roitedge.

Biabangard E. (2005).How to promote self- respect in children and adolescents

Burns, R.B.,. (1979). The contributions of the family to the development of competence in children. Schizophrenia Bulletin, 14, 12-37.

Britzman, D. P. (2003). Psychoanalytic histories of learning after education, Published by State University of New York press.

Bryan Soo Kyung, K. (1995). Group counseling to enhance internal locus of control orientation and self-esteem among students of native Hawaiin ancestry. University of Hawaii, p. 111, AAT 1362066.



چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش مفهوم روش عقلانی- عاطفی- رفتاری (REBT)

چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش مفهوم روش عقلانی عاطفی رفتاری REBT))
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 27
فرمت فایل docx
حجم فایل 76 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش مفهوم روش عقلانی- عاطفی- رفتاری (REBT)

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 47صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

مفهوم روش عقلانی- عاطفی- رفتاری REBT))

رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری:

روش منطقی- عاطفی- رفتاری(REBT) یک تئوری شخصیت و شیوه ای برای مشاوره و روان درمانی است که به وسیله آلبرت الیس در سال 1955 تأسیس شد. بر طبق این نظریه، اگر نتیجه یا عارضه و رفتاری با بار عاطفی فوق العاده ای که دارد به دنبال حادثه محرکیبیاید، چنین به نظر می رسد که آن حادثه محرک، باعث این نتیجه شده است. در صورتی که واقعاً چنین نیست، عوارض و نتایج عاطفی عمدتاً به وسیله سیستم عقیدتی(B) ایجاد می شود. بنابراین وقتی عارضه نامطلوبی مانند اضطراب برای مراجع اتفاق می افتد به سرعت می توان ردپای آن را در عقاید غیر منطقی او جست و جو کرد. در این صورت اگر این عقاید غیر منطقی با برخوردی منطقی، مورد بحث و بررسی(D) قرار گیرد و تصحیح گردد عوارض آشفتگی و اضطراب از بین می رود و از اتفاق افتادن مجدد آن جلوگیری می شود(احمدی، 1387). این تئوری با رفتارگرایان سنتی، که معتقد بودند محرک(S) باعث پاسخ(R) می شود، مخالف است و اعتقاد دارد که نظر و برداشت آدمی بین محرک و پاسخ، قرار می گیرد و فرد از محرک تعبیر خاصی می کند. بنابراین پاسخ هایی که انسان می دهد، به شدت تحت تأثیر نظریات و عقاید او قرار دارد و رابطه به صورت(A-B-C) در می آید. در این رابطه (A) عوامل تحریک کننده یا رویدادی فعال کننده است که می تواند پیامدهای رفتاری و عاطفی داشته باشد در این مدل الیس این پیامد ها را معلول A نمی داند بلکه آن ها را معلول B می داند(شیرافکن،1385)، (B)همان عقاید و نظریات است که شامل نظام باورهای فرد در مورد آن رویداد می باشد. در صورتی که باور فرد در مورد A منفی باشد، آن گاه پیامدهای رفتاری و عاطفی وی نیز منفی خواهد بود و (C) همان عواقب و پاسخ هاست که شامل پیامدهای رفتاری و عاطفی است. نقش درمانگر در جلسه درمان مباحثه(D) در مورد عقاید و باورهای نامعقول(IB ) می باشد. درمانگر در این رویکرد از فنون شناختی، عاطفی و رفتاری نیز استفاده می کند(شیرافکن، 1385). تئوری REBT معتقد است که فرد، از نظر زیستی، استعداد فوق العاده ای برای انتخاب و استفاده درست از زندگی دارد و نیز مستعد برای ناهماهنگی و تلقین پذیری است.انسان دارای توان مشاهده کردن و تعقل است و در ذهن خود می تواند تجربیات خویش را سازمان دهد و بر محدودیت ها غلبه کند. هم چنین او میل باطنی و سهل الوصولی نسبت به انکار واقعیت و استفاده غلط از عقل خود دارد و به صورت غیر قابل قبولی افکار موهومی را در ذهن خود می آفریند و سلامت و شادابی خود را از بین می برد. فرد با قبول نکردن واقعیت، و جذب شدن در افکار غیر منطقی و موهوم به عوارض عاطفی نسبتاً شدیدی دچار می شود که آن را" اختلال عاطفی" می نامند(احمدی، 1386). به بیان ساده تر اگر محرک زیان آوری در زندگی فرد، در نقطه A (واقعه محرک) اتفاق بیفتد، معمولاً او این نقطه را به صورت عینی می بیند و به صورت منطقی(RB) نتیجه می گیرد که این واقعه تأسف آور است و آرزو می کند که این واقعه برطرف شود و در نقطه(C ) یعنی عواقب و نتایج به درستی احساس اندوه، تأسف و رنجیدگی می کند. این احساس اندوه و رنجیدگی به او کمک می کند تا برای رو به رویی با آن واقعه محرک و زیان آور کاری بکند. علی رغم آن واقعه ناخوشایند از توان منطقی خود استفاده می کند و افکاری از قبیل، " از آن واقعه ناراحتم و چه می توانم برای تغییر آن انجام دهم " و احساساتی مانند اندوه و رنجیدگی خواهد داشت. سپس به تنظیم مجدد موقعیت می پردازد و راه مقابله با آن را می یابد و خود را با آن سازگار می کند(احمدی، 1386).

منابع فارسی

آتش پور، سید حمید. (1383). اعتماد و خودباوری. اصفهان، حوزه معاونت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.

احمدی، سید احمد و فولادگر، فرزانه. (1381). تأثیر مشاوره گروهی به شیوه منطقی- عاطفی- رفتاری بر افسردگی پسران بی سرپرست. مجله دانش و پژوهش، شماره یازدهم و دوازدهم، ص 86-75.

احمدی، سید احمد. (1374). روانشناسی نوجوانان و جوانان. تهران: انتشارات مشعل.

احمدی، سید احمد. (1387). مقدمه ای بر مشاوره و روان درمانی. اصفهان: انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ هشتم.

احمدی، سید احمد. (1386). مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره. تهران: انتشارات سمت.

امیرجان، ساره؛ سلطانی علی آباد، مجتبی؛ یونسی، سید جلال؛ ازخوش، منوچهر و عسگری، علی. (1389). اثربخشی مشاوره گروهی بر افزایش احترام به نفس دختران نوجوان دبیرستانی، فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی، سال یازدهم، شماره 40، ص 215-189.

امین فر، مرتضی. (1365). افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دوم، شماره 7 و 8، صص 25-7.

امامی، طاهره؛ فاتحی زاده، مریم و عابدی، محمدرضا. (1385). مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی- رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان، مجله دانشور رفتار، سال سیزدهم، شماره 19، ص 74-65.

استادی، رضا. (1384). بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و عزت نفس در دانش آموزان پایه چهارم دبیرستانهای شهر تهران،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبائی.

استادیان، مریم؛ سودانی، منصور و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1388). اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، بر اضطراب امتحان و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع راهنمایی شهر بهبهان. مجله مطالعات آموزش و یادگیری دانشگاه شیراز، دوره اول، شماره دوم، ص 18-1.

الیس، آلبرت. آبرامس، مایکل و دنگلجی، لیدیا. (2005). هنر و علم عاقلانه خوردن. (ترجمه مهرداد فیروز بخت، 1385). تهران: نشر رسا.

Reference

Akin-Little, K. A., Little, S. G., & Delligatti, N. (2004). A preventative model of school consultation: Incorporating perspectives from positive psychology. Psychology in the Schools, 41(1), 155-162.

Branden N. (1998). A Woman's Self-Esteem: Struggles and triumphs in the search for identity. London UK: Amazon.

Bernard, M.E.(1989). Inside rational emotive therapy, A criatal appraisal of theory and therapy of Albert Ellis. New York, Academec Press.INC. nner – Roitedge.

Biabangard E. (2005).How to promote self- respect in children and adolescents

Burns, R.B.,. (1979). The contributions of the family to the development of competence in children. Schizophrenia Bulletin, 14, 12-37.

Britzman, D. P. (2003). Psychoanalytic histories of learning after education, Published by State University of New York press.

Bryan Soo Kyung, K. (1995). Group counseling to enhance internal locus of control orientation and self-esteem among students of native Hawaiin ancestry. University of Hawaii, p. 111, AAT 1362066.

Busato, V. V., Prins, F. J., Elshout, J. J., & Hamaker, C. (2000). Intellectual ability, learning style, personality, achievement motivation and academic success of psychology students in higher education. Personality and Individual Differences, 29, 1057–1068.

Corsini. R. (1973). Current Psychotherapies, Itasca, Illinois, F.E. Peacock Publishers Inc.

Corey K.R., Jaffe A. (1998). Nutrition counseling and communications skills. U.S.A: W.B. Saundersco., 24-78.

Corey, Gerald (2002). “ Theory and practice of counseling and psycho therapy , ITP compan

Corey, .(2006). Marianne Schneider and Corey, Gerald” Process and Practice Groups”. Thomson Brooks/ Cole.

Canfield, Jack. Improving Students Self- esteem. Education, Zahra(trans). Education Leadership, 1990.48(1).

Conway, P. J. (1999). The effects of cognitive-behavior group counseling on adolescent depression, academic performance, and self-esteem. University of Louisville, p. 143, AAT 9964864

Cohen, J. (2006). Social, emotional, ethical, and academic education: Creating a climate for learning, participation in democracy, and well-being. Harvard Educational Review, 76, 201-237.

Conard, M. A. (2006). Aptitude is not enough: How personality and behavior predict academic performance. Journal of Research in Personality, 40, 339–346.

Costa, P. T., Jr., & McCrae, R. R. (1992). Revised NEO personality inventory (NEOPI- R) and NEO five-factor inventory (NEO-FFI): Professional manual.Odessa, FL: Psychological Assessment Resources.

Dryden , R.F. (1992). Personality and approaches to learning as predictors of academic achievement. European Journal of Personality, 17, 143-155.



چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش نوجوانی

چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش نوجوانی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 25
فرمت فایل docx
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 19
چارچوب مبانی نظری وپیشینه پژوهش نوجوانی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر

مشخصات این متغیر:

منابع: دارد

پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

تعداد صفحه: 19صفحه

نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

تعریف نوجوانی؛ نوجوانی به سال‏هایی اطلاق می‏شود که کودکی را به بزرگسالی می‏پیوندد. شروع نوجوانی با تغییرات بدنی همزمان می‏شود و در نتیجه ردیابی ظاهری آن آسانتر است در حالیکه پایان آن بر حسب شکل‏گیری ساخت‏های عقلی و تغییرات عاطفی و اجتماعی نوسانی‏تر در نظر گرفته شده است. به همین دلیل برای کسانی که به ضابطه‏های ظاهری تکیه کرده‏اند، شروع نوجوانی رازیست شناختی و پایان آن را فرهنگی دانسته‏اند(کانجر و پیترسن، 1998؛ به نقل از منصور، 1381).

منظور از بلوغ یا نوجوانی رشد و بلوغ در کلیه جنبه‏ها اعم از فیزیکی، عقلی و اجتماعی است. به همین جهت این واژه نسبت به واژه بلوغ جنسی که مفهوم بسته‏تری دارد و جوانی که دارای مفهوم وسیع­تری است، ارجح است. نوجوانی دوره‏ای حد فاصل کودکی و بزرگسالی است، حدود و نیز طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون، متغیر است. شروع آن‏را که همراه با بلوغ جنسی است با قاطعیت بیشتری می‏توان تعیین کرد. طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون یکسان نیست. دوره نوجوانی از نظر نوجوان و هم از نظر والدین از قدیم، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی، قلمداد شده است. 3000 سال پیش از تولد مسیح، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان «پرشور و آتشی مزاجند و آماده‏اند که خود را بدست غرایز بسپارند.» (کیل، 1967؛ به نقل از عیدیان ،1385).

استانلی هال این دوره را دوران «طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوق‏العاده جسمانی، عقلی و عاطفی دانسته است. تعدادی از پزشکان برجسته و نظریه پردازان روانکاوی نوجوانی را وضعیتی می‏دانند که نوجوان در آن وضعیت دچار اختلال روانی است (فروید و دیگران، به نقل ازماسن و هنری،1384).

بدون آنکه بتوان لزوماً وابستگی بین بلوغ و نوجوانی را مورد تأیید قرار داد. گستره دگرگونی‏ها نشان می‏دهند که از لحاظ تحول عقلی و نقش محوری آن در شکل‏گیری جنبه‏های عاطفی و اجتماعی، نوجوانی با استقرار تفکر انتزاعی از کودکی متمایز می‏شود و نوجوان پس از تأمین شرایط لازم برای ورود به جامعه بزرگسالان به جرگه بزرگسالان می‏پیوندد (پیاژه و اینهلدر، 1972؛ به نقل از منصور، 1381). و نیز نوجوانی عبارت است از: در حال بزرگسال شدن، دوره‏ای از زندگی بین بلوغ و پختگی، بالیدگی یا پختگی به این موضوع اشاره دارد که فرد، شخص کاملی شده یا کاملاً بالیده شده و این آمادگی را دارد تا نقش‏‏ها و مسؤلیت‏های یک بزرگسال را بر عهده بگیرد (آقا محمدیان و حسینی،1384).

2-1-2 سن بلوغ(نوجوانی)

به سه دلیل آغاز و خاتمه سن بلوغ واضح و مشخص نیست و برای آن اتفاق نظر وجود ندارد:

الف) گوناگونی علائم بلوغ

ب) متفاوت بودن ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد

ج) زودرسی بلوغ در نسل‏های امروزه نسبت به نسل‏های گذشته؛ بنا به این دلایل برای تعیین سن بلوغ معدل می‏گیرند و بیشتر محققین بر این عقیده‏اند که سن شروع بلوغ طبیعی در دخترها، 16-9 سالگی و در پسرها، 17-10 سالگی و در مجموع اصطلاح بلوغ به دوره بین 18-12 سالگی گفته می‏شود و سن متوسط بلوغ بدون توجه به پسر یا دختر بودن 11 سالگی تعیین می‏شود. همچنین این نکته نباید فراموش شود که دختران زودتر از پسران، مرحله بلوغ زندگی خویش را آغاز می‏کنند (صدیقی،1380).

2-1-3 دیدگاه زیستی-روانی و اجتماعی در تبیین تغییرات نوجوانی

دیدگاه زیستی: ورود به مرحلۀ نوجوانی منجر به افزایش فعالیت غده هیپوفیز به صورتی می‏شود که هورمون‏هایی را که قبلاً ترشح نمی‏کرد، ترشح کند. ترشح این هورمون‏ها، به نوبه خود منجر به فعالیت غدد داخلی دیگر شده، ترشح هورمون‏های دیگر را باعث می‏شود: مثل هورمون‏های جنسی و هورمون رشد.

آنچه در این دوره اتفاق می‏افتد جهش نوجوانی است که به میزان و رشد سریع قد و وزن منجر می‏گردد و با بلوغ جنسی توأم است. در این دوره به خاطر رشد سریع قد و وزن، نیازهای غذایی نوجوانان افزایش می‏یابد و بخاطر تفاوت در رشد اعضاء مختلف بدن، نوجوانان موقتاً احساس ناخوشایندی پیدا می‏کنند و نیز رشد عضلات بدن و استخوان‏ها بخصوص در پسرها باعث می‏شود سازگاری آنها با مرکز ثقل بدن و مرکز زمین بهم می‏ریزد. تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث می‏شود، نوجوانان به خصوصیات جسمانی خود توجه بسیاری داشته باشند. آنچه که اهمیت دارد توجه به این مسأله است که تصویر ذهنی آنها از خودشان به شدت تحت تأثیر تغییرات جسمی و فیزیولوژیکی قرار دارد و این همان تصویر بدن است (کاپلان و سادوک، 1373).