فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

مبانی نظری و پیشینه تحقیق کانون های اصلاح و تربیت

مبانی نظری و پیشینه تحقیق کانون های اصلاح و تربیت
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 13
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 35
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کانون های اصلاح و تربیت

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کانون های اصلاح و تربیت

تاریخچه شکل گیری کانون های اصلاح و تربیت

تاریخچه شکل گیری کانون های اصلاح و تربیت در جهان

تعداد مردم فقیر و بی‌بضاعت (که بسیاری از آنها کودکان بودند) درگیر در گدایی، فحشا، و جرایم خرد در لندن آنقدر زیاد شده بود که در سال 1556میلادی یک مؤسسه که به‌طور خاص برای کنترل این افراد طراحی شده بود، یعنی دارالتأدیب، تأسیس شد. بااین‌حال، جرایم نوجوانان و گدایی محدود به لندن نبودند. در نتیجه، مجلس در سال 1576 میلادی قانونی را تصویب کرد که باعث ایجاد مؤسسات مشابه در هر یک از شهرهای انگلستان شد. ساختار مؤسسات و مدل دارالتأدیب در سطح قاره گسترش یافت. در سال 1595، بهترین مؤسسه، مرکز بازپروری آمستردام بود که به‌طورکلی برای رسیدگی به مشکل جرایم نوجوانان تأسیس شده بود. هدف این مؤسسه و نهادهای مشابه این بود که کم‌کم نظم و انضباط را القاء نموده و به جوانان بیاموزند که یک عضوِ مؤثر و سخت‌کوشِ جامعه باشند ( 15 ) . در نیمه ی دوم قرن 17 میلادی دانشمندان و نویسندگان طرز اجرای مجازات ها و وضع زندان ها را شدیدا مورد انتقاد قرار داده ، اصلاح و تربیت اطفال بزهکار را در موسسات تربیتی پیشنهاد نمودند . به پیروی از عقاید مذکور در سال 1623 در شهر ناپل ( ایتالیا ) اولین زندان برای تفکیک و طبقه بندی زندانیان از لحاظ سن احداث گردید . در سال 1667 در شهر فلورانس ( ایتالیا ) اولین زندان به روش انفرادی جهت نگهداری اطفال تاسیس شد . در سال 1672 در فرانسه طبق فرمان پادشاه ، اطفال ولگرد که از لحاظ جسمی قدرت پاروزنی در کشتی را نداشتند به بیمارستان های خاص اعزام شدند . در سال 1703به امر پاپ کلمان XI در رم ، کانون اصلاح و تربیت سن میشل[1] افتتاح شد . در این کانون ، جوانان به صورت دسته جمعی کار می کردند و شب ها در سلول ( خوابگاه انفرادی ) به سر می بردند و در بالای درب ورودی این زندان این چنین حک شده بود: " اگر با کار و انضباط نتوانیم محکومین را اصلاح و تربیت کنیم ، حبس کردن آنان به عنوان مجازات بی فایده است " . در سال 1735 م به دستور پاپ کلمان XII ، اولین دارالتادیب برای نگهداری دختران بزهکار در رم بنا گردید ( 4 ) . در سال 1788 در انگلستان ، اولین کانون اصلاح و تربیت جهت نگهداری اطفال افتتاح گردید . در قانون جزایی 1810 ناپلئون ( فرانسه ) اطفال کمتر از 7 سال غیر مسوول و کیفر اطفال بیش از 7 سال تا 16 سالگی تمام ، با توجه به قوه درک و تشخیص یا عدم قوه ممیزه تعیین گردید . نظر به این که در قانون مذکور ، روش خاصی برای اجرای مجازات اطفال بزهکار مقرر نگردیده بود ؛ اطفال در صورت محکومیت ، در زندان ها با بزرگسالان در یک جا نگهداری شده و وضع اسف باری داشتند . در فرمان 18 آوریل و 29 سپتامبر 1841 ، لزوم تاسیس دارالتادیب جهت تفکیک اطفال از بزرگسالان تاکید شد . در سال 1820 قسمتی از زندان « گالون » و در سال 1824 قسمتی از زندان « استراسبورک » و در سال 1830 بخشی از زندان « تلوز » برای نگهداری اطفال اختصاص یافت . اولین موسسه تربیتی در سال 1839 در « سن هیلر » افتتاح گردید . در سال 1819 در سیسیل ( ایتالیا ) اولین موسسه تربیتی شروع به کار کرد ( 4 ) . در سال 1825 در ایالت نیویورک ( امریکا ) به پیروی از عقاید « جان هوارد »[2] اولین موسسه جهت نگهداری اطفال به نام خانه امن[3] ، تاسیس شد . خیلی زود خانه‌های امن دیگری نیز در سایر شهرهای امریکا ، از جمله بوستون[4] (1826) و فیلادلفیا[5] (1828) تاسیس شد. در دهه 1840، خانه‌های امن در روچستر[6]، سین سیناتی[7] و نیواورلئان[8]؛ و در دهة 1850، در پراویدنس[9]، بالتیمور[10]، پیتسبورگ[11]، شیکاگو[12] و سنت لوئیس[13] افتتاح شدند. نوجوانان برای مدت زمان نامشخصی و یا تا زمان رسیدن به سن 18 یا 21 سالگی در خانه‌های امن به کارگرفته می‌شدند. علی‌رغمِ نام و اهداف بلندپروازانه‌ای که توسط اصلاح‌طلبان تبلیغ ‌می‌شد، خانه‌های امن بیشتر شبیه زندان‌ها اداره ‌شده و برای اطمینان از حبس ساکنانش ساخته شده بودند. در واقع، فعالیت روزانه‌ی این نهادها بیشتر بر کنترل تمرکز داشت تا اصلاحات. حال آنکه در آنجا کودکان در معرض یک رژیم سخت روزانه شامل کار سخت، تمرین نظامی، سکوت اجباری و آموزش‌های مذهبی و علمی قرار داشتند . و کارکنان این مراکز رفتار خشنی با نوجوانان داشتند . بخشی از هزینه های این مراکز با اشتغال نوجوانان به کارهایی مانند : تولید کفش و ابزار آلات آهنی و ... در کنار بودجه های بخش دولتی تامین می شد و در صورت تمرد نوجوانان از کار کردن ، با تنبیه های بدنی و یا قطع جیره غذایی مجازات می شدند( 15). در سال 1847 اولین کانون تربیت با کار[14] در ایالت ماساچوست ( امریکا ) افتتاح شد . ( 10 ) . در سال 1856 موسسات جداگانه ای برای دختران مانند مدارس صنعتی ایالت ماساچوست تاسیس شد . قبل از این زمان دختران نیز به همان مؤسسات پسران اعزام می‌شدند، هرچندکه تفکیک جنسیتی شدید اعمال می‌گردید ( 15 ) . در سال 1876 در امریکا اولین موسسه آموزش علمی و حرفه ای به نام المیرا[15] افتتاح شد . برنامه روزانه این موسسه طبق برنامه مدارس بوده و مدت نگهداری در آن نامعین بود ( 10) . کانون‌ اصلاح و تربیت المیرا در نیویورک که به‌عنوان کانون مدل در نظر گرفته شده بود 500 سلول داشت؛ اما در اواخر سال 1890 تقریباً دارای 1500 نفر سکنه بود . از زمان تأسیس مؤسسات بازپروری نوجوانان در ایالات متحده، بسیاری از مؤسسات ادعا کرده‌اند که مأموریت اصلی آنها درمان و بازپروری نوجوانان است، درحالی‌که در واقع آنها بر مجازات نوجوانان تمرکز کرده‌اند. ( 15 ) . در سال 1832 طبق فرمان لویی 18 موسسه خاص اطفال بزهکار در فرانسه افتتاح گردید . در سال 1833 انجمن حمایت از زندانیان در فرانسه تاسیس ، مراقبت ، هدایت و حمایت اطفال بزهکار جز وظایف انجمن مزبور پیش بینی شد . در سال 1842 در فرانسه مرکز آموزشی « سن هیلر » شرع به کار کرد . در روسیه نیز در سال 1846 ، اطفال از 10 تا 17 سال تمام ، در صورت محکومیت به حبس ، به کانون های تربیتی اعزام گشتند . در ژاپن در سال 1870 زندان تادیبی اطفال افتتاح گردید .


[1] Saint - Michel

[2]- Jhon Howard

[3] - خانه امن، یک مؤسسه خصوصی مراقبت از کودک بود که در ایالات متحده برای کودکانی که درگیر در رفتار غیرقانونی بوده یا احساس می‌شد که در معرض خطر چنین رفتاری هستند، ایجاد شد. هرچندکه هدف اولیة آن آموزش و تربیت نوجوانان برای زندگی‌های تولیدی بود؛ اما خانه‌های امن، در نظم و انضباط سختگیرانه و کار سخت، معروف‌تر از زندان‌ها شدند .

[4] -Boston

[5]- Philadelphia

24- Rochester

25- Cincinnati

26- New Orleans

27- Providence

28- Baltimore

29- Pittsburgh

30- Chicago

31- Saint Louis

[14] Reformatory school industrial school

[15] Elmira


مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش کارکنان

مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش کارکنان
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 11
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
مبانی نظری و پیشینه تحقیق آموزش کارکنان

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

آموزش کارکنان

با توجه به دگرگونی سریع و پرشتاب دانش و معلومات بشری، همه چیز به شدت در حال تغییر و تحول است. سازمان ها به عنوان یک سیستم باز با محیط خود در تعامل قرار دارند و برای تداوم حیات خود نیازمند پاسخ گویی به تغییرات محیطی می باشند. از آن جا که منابع انسانی مهم‏ترین عامل و محور در سازمان ها محسوب می گردد، تجهیز و آماده سازی منابع انسانی برای مواجه با تغییرات از اهمیت ویژه برخوردار است و کلیه سازمان ها با هر نوع مأموریتی که دارند باید بیشترین سرمایه، وقت و برنامه را به پرورش انسان ها در ابعاد مختلف اختصاص دهند. اجرای برنامه های آموزشی با هدف ایجاد تغییر در رفتار، دانش و مهارت های منابع انسانی سازمان ها متناسب با نیازها بدون شک با به روز کردن اطلاعات و دانش کاری آنان ضمن توسعه مهارت ها، موجب بقاء سازمان خواهد شد(صدری،1383).

مفهوم شناسی آموزش و آموزش کارکنان

آموزش به فرایند انتقال معلومات، نگرش ها و مهارت ها از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر برای ایجاد تغییرات در ساختارهای شناختی، نگرشی و مهارتی آن ها گفته می‎شود(صدری،1383 ص 14).

آموزش اصطلاحی است که دامنه آن طیف وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد. طول یک فعالیت آموزشی می تواند از یک دوره آموزشی کوتاه مدت مانند یک گردش صحرایی یک روزه تا یک دوره بهسازی حرفه ای با شاگردان و فراگیران متفاوت را شامل شود(چیذری، 1375 ص 23). از نظر شعاری نژاد، آموزش یک عمل اجتماعی است که اشخاص را زیر تأثیر و نفوذ محیط برگزیده و مضبوط قرار می‎دهد تا شایستگی اجتماعی کسب کنند و به حد نهایی رشد و تکامل فردی برسند(شعائری نژاد، 1364).

منظور از آموزش کارکنان، کلیه مساعی و کوشش هایی است که در جهت بهبود سطح دانش و آگاهی، مهارت های فنی، حرفه ای و شغلی و هم چنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان به عمل می آید و آنان را آماده انجام وظایف و مسؤولیت های شغلی خود می نماید. آموزش کارکنان معنای وسیع و گسترده ای دارد و تنها معنی کارآموزی، کارورزی و یا تمرین عملی در یک زمینه بخصوص را در بر نمی گیرد، بلکه دامنه آن به قدری وسیع می شود که از فرا گیری یک حرفه و فن ساده شروع شده و به احاطه کامل برعلوم و فنون بسیار پیچیده، ورزیدگی در امور سرپرستی و مدیریتی در سازمان های دولتی و صنعتی و بازرگانی و هم چنین به چگونگی رفتار و برخوردهای مناسب در مقابل مسائل انسانی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسط می یابد(سبحان اللهی، 1379 ص 27).

آموزش کارکنان مهم ترین روش بهسازی منابع انسانی می باشد و برنامه ریزی برای توسعه آن در راستای اهداف و استراتژی های سازمان، نقش عمده ای در بهسازی سازمانی دارد. آموزش و بهسازی منابع انسانی باعث بصیرت و معرفت بالاتر، دانش و معرفت بیشتر و مهارت بهتر می گردد. آموزش در حقیقت خود مدیریت است و بدون آموزش کارکنان، پایه های مدیریت متزلزل و سست می گردد(جعفری‎قوشچی، 1381 ص 51).

آموزش کارکنان فرایندی است برای سازگاری افراد با محیط متحول سازمانی و در نتیجه انطباق سازمان با محیط بیرونی. بنابراین آموزش و بهسازی منابع انسانی باعث بینش و بصیرت عمیق تر، دانش و معرفت بالا تر توانایی و مهارت بیشتر کارکنان در سازمان برای اجرای وظایف و مسؤولیت های شغلی می شود و در نتیجه موجب نیل به هدف های سازمانی با کارآیی و اثربخشی بهتر و بیشترمی گردد، و باید گفت امروزه هیچ سازمانی قادر نیست بدون آموزش، بهبود و توسعه یابد(مطهری نژاد،1381 ص 28).

2-2-2 ) اهمیت و ضرورت آموزش کارکنان

از آن جا که یکی از ابعاد زندگی اجتماعی انسان زندگی سازمانی اوست، و زندگی سازمانی علاوه بر این که دیگر شئون زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، همواره در معرض تغییرات ناپایدار نیز قرار دارد و این تغییر در کار راهه شغلی و روش های انجام کار در سازمان ها مشهود است. به همین دلیل انسان و به تبع آن سازمان ها باید به طریقی خود را با این تغییرات همساز نموده تا بتوانند دوام و بقای خود را حفظ کنند(صدرالدین،1383 ص 28). تغییرات و چالش هایی که در محیط صنعتی امروز در حال رخ دادن است بیانگر این واقعیت است که موفقیت یا شکست سازمان ها در عرصه رقابت جهانی متأثر از نقش کارکنانی می باشد که از دانش، مهارت و توانمندی بالایی برخوردارند(سلیمی، 1382).

معمولاً آموزش های کلاسیک در تمام زمینه ها برای شروع و ادامه فعالیت افراد در سازمان ها به طور کامل مؤثر واقع نمی شود، لذا بهره گیری از آموزش های قبل از خدمت و ضمن خدمت می تواند گام مؤثری برای بهبود و پیشرفت فعالیت های افراد در سازمان های اجتماعی باشد(توماس، 1965).


مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 25
فرمت فایل doc
حجم فایل 70 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 55
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت بدن

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

یشینه­ تحقیق

پژوهش درباره مدیریت بدن و ارتباط آن با دیگر متغیرهای اجتماعی، از جمله سبک زندگی، به دو سه دهۀ اخیر مطالعات جامعه­شناختی مربوط می­شود. سوای تحقیقات بسیاری که جامعه­شناسان دیگر جوامع به مقتضای روابط و مناسبات حاکم بر جامعۀ خود در این باره انجام داده­اند، در ایران تحقیقات چندی در این حوزه انجام گرفته که به چند مورد از آن­ها اشاره می­کنیم.

آزاد ارمکی و چاوشیان(1381) در مقاله­ای با عنوان «بدن به مثابه رسانه­ی هویت» به بررسی تجربی فرضیه­ی گسسته­شدن شکل­های هویت­ از موقعیت­های ساختاری و پیوند آن با خصوصیات فرهنگی پرداخته­اند. جامعه­ی آماری این تحقیق کلیه افراد 18 ساله و بالاتر ساکن تهران بوده است که 825 نفر به عنوان حجم نمونه­ی تحقیق با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای انتخاب شده­اند. یافته­های تحقیق حاکی از آن است که سطوح گوناگون مدیریت بدن رابطه­ی معناداری با متغیرهایی دارد که آشکارا دلالت فرهنگی دارند، متغیرهایی نظیر جنس، سن، تحصیلات، سرمایه­ی فرهنگی، دیانت، و نگرش سنتی به خانواده. اما بین مدیریت بدن و متغیرهای ساختاری مثل پایگاه اقتصادی و اجتماعی­، سرمایه­ی اقتصادی و شغل رابطه­ی معناداری مشاهده نشده است. در پژوهشی دیگر با عنوان «بررسی جامعه­شناختی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در زنان (مطالعه موردی زنان شهر شیراز)»، اخلاصی(1386) به بررسی ارتباط بین پذیرش اجتماعی بدن و مدیریت بدن پرداخته است. وی رابطه معنادار میان این دو متغیر را به کمک روش پیمایشی مورد بررسی قرار داده است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 18 تا 40 ساله ساکن در مناطق هشت­گانه شیراز بود که با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحله­ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. چارچوب نظری تحقیق بر اساس آرای اروینگ گافمن، بوردیو، گیدنز و نظریه مبادله تدوین شده است. نتایج تحقیق با استفاده از آماره­های توصیفی و استنباطی نشان می­دهد که میانگین مدیریت بدن برابر با 8/62 درصد است که حاکی از میزان بالای توجه زنان به بدن در همه وجوه آن از آرایشی ، مراقبت و...است. همچنین بین متغیرهای مصرف رسانه­ای، پذیرش اجتماعی بدن و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با مدیریت بدن رابطه مستقیم ­و معنادار و بین متغیرهای دینداری و مدیریت بدن­ رابطه معکوس و معنادار وجود دارد.

شیرین احمد­نیا (1385) نیز در مقاله­ای با عنوان «جامعه­شناسی بدن و بدن زنان» ضمن این که از اهمیت بدن و ضرورت توجه داشتن بر بدن از سوی زنان اشاره دارد به فشارهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر بدن زنان نیز توجه کرده است. او معتقد است اساساً الگوی فرهنگی غربی در سطح بین­المللی که از طریق رسانه­های جمعی و تکنولوژی­های نوین ارتباطی تشدید و تسهیل می­گردد، ارزش­های خاصی مرتبط با اشکال و اندازه­های بدنیِ ایده­آل و مطلوب را مورد تأکید قرار می­دهد، به طوری که این گونه ارزش­ها به عنوان ایده­آل­ها و اهداف عینی بر رفتارهای افراد به­ویژه در جوامع مختلف برای هماهنگ کردن یا نزدیک­تر کردن خصوصیات بدن خود با این ارزش­ها مورد توجه قرار می­گیرند. نمونه مشخص این ارزش­ها که امروزه در مورد زنان در اکثر جوامع مورد توافق قرار گرفته باریک اندامی است. او همچنین به پیامدهای سوء رژیم­های لاغری برای سلامت روانی و جسمانی زنان اشاره کرده است.

موحد، غفاری­نسب و حسینی (1389) در پژوهشی تحت عنوان «آرایش و زندگی اجتماعی دختران جوان» به مطالعه و بررسی دلایل آرایش دختران ساکن در دامنه شهر شیراز پرداخته­اند. این مطالعه به روش کیفی و از طریق مصاحبه با 30 دختر جوان (18-30) که دارای آرایش هستند صورت پذیرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که آرایش با برنامه­ی زندگی افراد در هم تنیده است و توسط آن­ها تنظیم و هماهنگ می­شود. آن­ها در طول مصاحبه به دامنه­ای از دلایل اجتماعی، فردی و روان­شناختی برای گرایش خود به آرایش اشاره کرده­اند. این اظهارات حاکی از آن است که با وجود فشارهای ساختاری موجود، دختران در انتخاب آرایش تا حدودی عاملیت خود را حفظ کرده­اند و آن را به شیوه­ای عقلانی برای کسب سرمایه نمادین و حتی تبدیل آن به دیگر سرمایه­ها به کار می برند. خواجه­نوری وهمکاران (1390) در پژوهشی به بررسی رابطه بین سبک زندگی و مدیریت بدن پرداخته­اند.در این پژوهش پس از بررسی مطالعات نظری و تجربی موجود، نظریه­ی ترکیبی مبتنی بر نظریه­ی گیدنز ساخته شده است. داده­های این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه پرسشنامه خودگزارشی در بین نمونه­ای 508 نفری از زنان 15 تا 64 ساله شهر شیراز و با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی چند مرحله­ای گردآوری شده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که در سطح تحلیل دومتغیره تمامی سبک­های زندگی با مدیریت بر ظاهر و همچنین تغییر شکل اندام رابطه داشته­اند. اما در تحلیل چندمتغیره مشاهده شد که سبک­های مدرن ورزشی- موسیقی، فراغتی، مشارکت­های جدید، مذهبی و در نهایت، موسیقی سنتی روی هم توانسته­اند مدیریت زنان بر ظاهر­شان را با 45 درصد تبیین کنند و متغیرهای سبک مشارکتی جدید، ورزشی- موسیقی جدید، موسیقی قدیمی و در نهایت فراغتی روی هم 3/30 درصد تغییرات مدیریت تغییر شکل اندام زنان را تبیین کنند. رضایی و دیگران (1389) در مقاله پژوهشی خود با عنوان «مدیریت بدن و ارتباط آن با عوامل اجتماعی» به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در مدیریت بدن پرداخته­اند و با استفاده از روش پیمایشی از مجموع 6000 دانشجوی دختر دانشگاه مازندران بر مبنای فرمول کوکران 400 نمونه به روش خوشه­ای چندمرحله­ای انتخاب نموده­اند. دیدگاه­های نظری فمینیسم سوسیال، نظریه فوکو، گیدنز و گافمن برای تبیین مسئله به کار گرفته شده­اند. یافته­های تحقیق نشان می­دهد عوامل مستقیم مؤثر در مدیریت بدن عبارتند از: مصرف­گرایی، فشار اجتماعی، و مصرف رسانه­ای که 83 درصد تغییرات متغیر وابسته را تعیین می­نمایند. مهدوی و عباسی (1389) در تحقیقی با عنوان «بررسی میزان تمایل به مدیریت بدن و کنترل اندام و عوامل مؤثر بر آن» به بررسی میزان تمایل به مدیریت بدن و کنترل اندام و عوامل مؤثر بر آن پرداخته­اند. تحقیق به روش توصیفی از نوع زمینه­یابی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب متغیرهای جلب توجه، تشخص­طلبی، تأثیر دوستان و همسالان، تنوع­طلبی و نوگرایی، مقاصد جنسی، همانندسازی، معرف طبقه اجتماعی و داشتن هویت بالاترین تأثیر را در تبیین متغیر وابسته، یعنی میزان تمایل به مدیریت بدن، دارند.