دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید برنقش کتابخانه های مجازی
چکیده:
عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیاز می باشد. امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیرشود. با ظهور و گسترش اینترنت- این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تامین نیازهای اطلاعاتی و آموزش مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نقشی که کتابخانه ها باید درامرآموزش ایفا نمایند بدیهی است با دارا بودن امکانات پیشرفته تر-منابع اطلاعاتی بسیار غنی تری را نسبت به گذشته فراهم میکنند و جهت آموزش افراد دراختیار آنها قرارمیدهند. فراهم کردن وب سایتهای اینترنتی و پایگاههای اطلاعاتی- کتابخانه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن بیش ازپیش دراین محیط نمایان میشود. این مقاله درصدد آن است تا پس ازارائه تعریفی جامع ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی- مساله آموزش مجازی و ازراه دورو نقش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دراین آموزش را مورد بررسی قراردهد و با تاکید برآموزش سیستمی- انواع آموزش به صورت مجازی را بیان کند. مسلما برای آموزش افراد به صورت مجازی و توسعه دانش آنها- نیازمند منابعی خواهیم بود که این منابع جزازطریق کتابخانه ها قابل تامین نیستند. کتابخانه ها میتوانند با تهیه منابع الکترونیکی و تحویل آنها به اعضای جامعه اطلاعاتی نقش عمده ای درآموزش و گسترش دانش داشته باشند.
مقدمه
انسانها از اولین لحظات زندگی درحال تلاش و تکاپو هستند. دلایل مختلفی برای این تلاش وجود دارد. عده ای درجستجوی نان و عده ای درصدد کسب نام هستند.عده ای مجموعه ای ازخواسته ها را می طلبند. نقطه مشترک تمام این تلاشها نیازاست و این تکاپو جهت تامین نیازها صورت میپذیرد.نیازاست که شخص را به تحرک وا میدارد و به کارهای فرد جهت میدهد.
هرخدمتی که ارائه شود و هرنیازی که تامین گردد یک محصول است که میتواند شامل عقاید-مکانها-خوراک-پوشاک و اطلاعات باشد. یکی ازاساسی ترین نیازهای بشر دسترسی به اطلاعات است. تا اطلاعات وجود نداشته باشد- امکان تامین هیچ یک ازنیازهای بشری وجود ندارد. پس به گونه ای میتوان عنوان کرد که اطلاعات مادر تمام نیازهای بشری میباشد. اطلاعات عنصری است که همواره با بشر همراه بوده است- ولی به دلیل محدود بودن نیازهای بشر چندان مورد توجه قرارنداشت. با برقراری ارتباط میان جوامع و پدید آمدن نیازهای مختلف و ابداعات گوناگون-اطلاعات نیز اهمیت پیدا کرد تا آنجا که بشر وارد دوره ای شد که آنرا عصراطلاعات نامید(3).
اطلاعات با زندگی بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی میباشد. علت اطلاق اصطلاح "عصر اطلاعات" به دوره حاضر به دلیل گستردگی میزان اطلاعات و سرعت تبادل آنها ازطریق محملهای اطلاعاتی مختلف میباشد. دراین دوره-بشر بیش ازپیش خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط با جوامع دیگربرای کسب اطلاعات میداند. این حجم گسترده اطلاعات و چگونگی تبادل آن- جامعه امروزرا درآستانه ورود به فرهنگی قرارداده است که درآن آموزش-اطلاعات و دانش محورهای اصلی پیشرفت جامعه خواهند بود. امروزه اطلاعات جایگزین تمامی عناصرتعیین کننده شده و نیز انقلاب صنعتی شده است. دراین مقاله، پس ازتعریف اجزای اصلی دریک فرایند آموزشی، انواع یادگیری درمحیط الکترونیکی معرفی خواهند شد و نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیزکتابخانه های مجازی، درامریادگیری، مورد بحث قرارخواهدگرفت.
تعریف اطلاعات
اطلاعات عبارت است از داده های شکل گرفته و تغییر یافته به طوری که معنی دار و مفید باشند.
اطلاعات با بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی است به دلیل آنکه انسانها سبب انتقال اطلاعات میشوند. تقسیم کارمیان انسانها به منظورتامین نیاز ارتباطات میان انسانها زمینه سازانتقال اطلاعات بین افراد است. اطلاعات آن چیزی است که بتواند درسیستم ذهنی دریافت کننده دگرگونی ایجاد کند و ازبی نظمی بکاهد. حاصل این دگرگونی درسیستمهای انسانی- پدید آمدن دانش و توانایی تصمیم گیری است.
تعریف دانش
هرفرد درهرلحظه اززمان دارای ساختی ذهنی است که دانش اورا تشکیل میدهد. این دانش به تدریج و درطول زمان ازطریق جذب پاره های مختلف اطلاعاتی به دست آمده است و چون افراد-پیوسته ازمحیط پیرامون خود –آگاهانه یا ناآگاهانه-اطلاعات کسب میکنند این دانش درحال افزایش و گسترش است. به این ترتیب میتوان گفت که دانش ترکیبی سازمان یافته ازاطلاعات میباشد.درصورتی که پیشداشته های فرد با یافته های نو ترکیب شود دانسته پدید می آید. هرچه که برای فرد چیز تازه ای داشته باشد دانش خواهد بود. اطلاعات باید ازمجراهای مختلف بگذرد و جذب ذهن شود. پس کسب دانش باید تدریجی باشد تا کاملا درترکیب ذهن جای بگیرد.
دانش را به دودسته تقسیم میکنند:
• دانشی که خودش را می شناسیم.
• دانشی که میدانیم درکجا میتوانیم اطلاعاتی راجع به آن پیدا کنیم.
دردنیای امروز- مورد دوم اهمیت فراوانی پیدا کرده است و بیاموزیم که چگونه بیاموزیم بیانگراین مطلب است.. کسب دانش میتواند به طرق مختلفی صورت بگیرد. اما به طورکلی ازدوطریق میتوان به کسب دانش پرداخت، به صورت رسمی و محدود دریک مکان و زمان خاص و برنامه ای منظم یا اینکه غیررسمی، بدون اینکه نیازباشد درمکان و زمان خاصی افراد گردهم جمع شوند و دانش مورد نیازخودرا به دست آورند.این نوع کسب دانش،یادگیری مادام العمرهم نامیده شده است. بنابراین میتوان گفت هدف نهایی بشر ازکسب دانش، یادگیری میباشد. اما باید دید که فرایند یادگیری چیست.
تعریف یادگیری
تحولات و دگرگونی هایی که درزندگی بشر رخ داده است، به دلیل آموزش و یادگیری میباشد.شکی نیست که اهمیت یادگیری دررشد آدمی، بسی فراترازچشم انداز اندیشه های اوست.چون محیط زندگی آدمی همواره درمعرض تغییراست، انسان برای غلبه براین دگرگونی ها ناچار است یادبگیرد.
یادگیری به طورکلی، فعالیتی دگرگون کننده است و افراد را برای مقابله با رویدادهای محیطی آماده می سازد. یادگیری درواقع هم یک رشته فرایند است و هم فرآورده تجربه هاست. یادگیری درحقیقت، دارای مفهوم بسیارگسترده ای است که درقالبهایی چون نگرشهای نو، حل مساله، کاربرد معلومات دراستدلال، تفکر و ... به وجود می آید. تعاریف گوناگونی برای یادگیری ارائه شده است.اما بسیاری ازمحققان معتقدند که(( یادگیری تغییری است که براثرتجربه یا آموزش دررفتارموجود زنده پدید می آید.)) یادگیری، تغییری است که دراثرتدریس مطالب و مهارتهای گوناگون دررفتار یادگیرندگان ایجاد میشود. ممکن است این رفتار درکوتاه مدت قابل مشاهده باشد و یا این رفتار ممکن است درکوتاه مدت غیرقابل مشاهده باشد(2).به هرحال، این آموخته ها درطول زندگی موجب تغییر دررفتار و بینش یادگیرندگان می شوند. همانطورکه ذکرشد، انسانها برای دستیابی به نیازهای مختلف به کسب اطلاعات و دانش می پردازند و می آموزند. بنابراین دریادگیری باید این اختلاف درنیازها و سلایق و تفاوتهای یادگیری را درنظرگرفت. نباید انتظارداشت که افراد به طوریکسان، مطلبی را یادبگیرند. باید به انگیزه های یادگیرنده نسبت به مواد آموختنی توجه کرد. بدون شک، حالت ایده آل یادگیری، یادگیری مطلوب است. برای اجرای یادگیری مطلوب هم ابزارها و منابع متنوعی وجود دارند که با پیشرفت فناوری برتعداد آنها افزوده میشود. باید درنظرداشت که میزان موفقیت هرجامعه، وابسته به توان یادگیرندگانی دارد که درگیرفرایند یادگیری همیشگی هستند.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 35 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 140 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 81 |
دربارة مغان، به عنوان شخصیتهایی تاریخی و مذهبی، کم و بیش مطالبی در اخبار و روایات قدیم و جدید،یاد شده است و اینکه مغان چه کسانی بودهاند و اولین بار در جامعه ایرانیان، از چه موقعیتی، برخوردار بودهاند، موضوع بحث و نقد و تحلیل قرار گرفته است. واژه مغان در اوستای غیر گاهانی بخصوص در وندیداد، مغه (magha) عنوان شده، در اوستای گاهانی یا بخش گاثاها، نیز واژه مغ، به صورت جسته و گریخته، بصورت مگه (maga)، به کار رفته است. [28-ص147]
نزد نویسندگان قدیم از کلمه مغ (magos) پیشوای دین زرتشتی اراده شده است. همین کلمه است که در همه زبانهای اروپایی بصورت maga موجود است.
موثقین از نویسندگان قدیم، میان مغهای ایرانی و مغهای کلدانی فرق گذاشتهاند. مغان ایران، کسانی بودند که به فلسفه و تعلین و زرتشت آشنا بودند. مغان کلده در ضمن تعلیم دینی خود از طلسم و جادو و شعبده نیز بهرهای داشتند. چنانچه میدانیم در سراسر اوستا، جادو و جادوگری نکوهیده شده است. (یسناهات 8 بند 2 و یسناهات 9 بند18). نظر به اینکه، کلمه مغ به کلدانیان نیز اطلاق شده، برخی از مستشرقین پنداشتهاند که این لغت اصلاً از آشور و بابل آمده باشد. در اوستا، یکبار در جزو، یک کلمه مرکب، کلمه موغو (moghu) ذکر شده است. (در یسناهات 65 بند 7). اما کلمات دیگری که از ریشه همین کلمه است. بطور مکرر در خودگاتها آمده است. از آنجمله است کلمه مگه (maga). کار مغان ایرانی، همان اجرای مراسم دینی بوده است. آمیانوس مارسلینوس (A.marcellinus)، مورخ رومی که در قرن چهارم میلادی میزیسته، بطور مفصل از مغهای ایرانی صحبت میدارد و در ضمن مینویسد: از زمان زرتشت تا به امروز مغان، به خدمت دینی گماشته شده هستند. سیسرو (Cicero) خطیب رومی که در یک قرن پیش از میلاد مسیح، میزیسته مینویسد: «مغان نزد ایرانیان از فرزانگان و دانشمندان به شمار میروند. کسی پیش از آموختن تعالیم مغان، به پادشاهی ایران نمیرسد. نیکولائوس (Nikolaos) از شهر دمشق در باب مغان نوشته : کورش دادگری و راستی را از مغان آموخت. همچنین حکم و قضاء در محاکمات با مغان بوده است. در تاریخ چینی که در سال 572 میلادی نوشته شده موسوم به وی – شو (Wei – shu)، در آن کتاب از آن جمله از مو – هو (mo-hu) که در زبان چینی به معنی مغ است، نام برده شده و گفته شده که آنان در جزو اشخاص بزرگ رسمی هستند که امور محاکمه جتایی و قضایی را اداره و سرپرستی میکنند. در منابع خودمان، نیز همین مشاغل از برای آنان، معین شده است. موبد، اسمی که امروزه هم به پیشوایان زرتشتی داده میشود. همان کلمه مغ است که صورت فارسی میانه آن magu pat یا mowbed است. غالباً در شاهنامه آمده که کار نویسندگی و پیشگویی و تعبیر خواب و اختر شناسی و پند و اندرز با موبدان بوده است. با هم طرف شور و مشورت پادشاهاند. در کتیبه بیستون داریوش بزرگ، مکرر به کلمه مگو (magu) به معنی مغ برمیخوریم. در تورات و انجیل نیز چندین بار به این اسم برمیخوریم. در کتاب ارمیاء نبی باب سی و نهم در فقره 3راجع به لشکرکشی بخت النصر (قرن ششم ق.م) به اورشلیم در جزو سران و خواجه سرایان و سرداران او، بزرگ مغان نیز همراه پادشاه بابل، نام برده شده است. [9- ص 77-75]
زرتشت در گاهان، رهبران مخالف مذهبی زمان خود را بنامهای کرپن (karapan) و اوسیج (usij) مینامد و در برخی موارد نیز از کوی (kavi) نام میبرد که رئیس و یا به عبارتی، امیر – کاهن جامعه به شمار میرفتند. این امور نشان میدهد که در زمان ظهور زرتشت و حتی در برخی از قسمتهای اوستای متأخر، هنوز طبقهای، به عنوان مغان، پدیدار شده بوده است و به اصالت این آیین نامه نو ظهور، دستبردها و انحرافاتی، بصورت کلی و بنیادین نزدهاند. [22- ص56]
فهرست مطالب
فصل اول : مقدمه
فصل دوم : مغان در اوستا و کتیبههای فارسی باستان
2-1 واژه مگه و مغه نظر نیبرگ راجع به مگه در اوستا
2-2 رابطه واژه مگه و مغه
2-3 نظر نیبرگ راجع به مگه در اوستا
2-4 ترجمه چند بند از گاهان که در آن واژه مگه آمده
2-5 ارتباط مذهبی و مقام روحانیت در هند و ایران باستان
2-6 مغ در کتیبه بیستون
فصل سوم : تحول معنایی واژه مغ و موبد در ایران باستان
3-1 تحول معنایی واژه مغ
3-2 تحول معنایی واژه موبد
فصل چهارم : مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران ماد و هخامنشی
4-1 مغان در دوره پادشاهی ماد
4-2 مغان در دوره پادشاهی هخامنشی
4-3 موروثی بودن شغل مغها در این دوران
4-4 سلسله مراتب مغان در دوران ماد و هخامنشی
4-5 شورش گئومات مغ (بردیای دروغین) و چگونگی به سلطنت رسیدن داریوش اول هخامنشی.
4-6 وضعیت مغان بعد از داریوش اول
فصل پنجم : مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران اشکانی:
5-1 مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران اشکانی
5-2 پارس در دوره سلوکی اشکانی
فصل ششم : مغان و نقش مذهبی و اجتماعی آن در دوران ساسانیان :
6-1 دین زردشتی و رسمیت آن در دوران ساسانیان
6-2 رابطه دستگاه دینی با دولت در دوره ساسانی
6-3 تقسیم بندی طبقات اجتماعی در دوره ساسانی
6-4 سلسله مراتب مغان در دوره ساسانی
6-5 وظایف مذهبی و آداب و رسوم مغان
فهرست منابع و مآخذ
دسته بندی | هنر و گرافیک |
بازدید ها | 65 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 4095 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
فهرست
مقدمه
ابزارها
مدت زمان ایجاد نوش
سازمان کار در تخت جمشید
معیار حجاران برای تناسب در تخت جمشید
مقایسه مهتدان، اسبها و ارابه ها
مقایسه قطعات مرکزی نشاندهنده ی شاه در مواقع بار دادن
قص بالدار در هخامنشی
بال ها
فهرست منابع
مقدمه:
تخت جمشید را می توان تقریباً همانند ارگ ها ویا دژهای حکومتی و سکونت گاهی ایران در دوران اسلامی داشت، زیبا پادشاهان یا حاکمان ایالت ها یا شهرهای بزرگ در ایران بر اساس شیوه ای کهن، فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی خود را غالباً درون محوطه ای محصرر و دارای استحکامات دفاعی می ساختند که در برابر تهدیدهای خارجی و داخلی حتی المکان در امان باشند. این گونه مجموعه ها که آن ها را دژ، کهندژ، قلعه یا ارگ می نامیده اند، افزودن بر فضاهای سکونت گاهی، حکومتی و تشریفاتی، عرصه ها و فضاهای متنوعی برای برخی از انواع فعالیت های خدماتی و نظامی داشتند. چنین الگویی در طرحی شهری از دوران پیش از اسلام تا اواخر دوره قاجار در بسیاری از نواحی و مناطق سرزمین گسترده ایران وجود داشته است وتخت جمشید و آنچنان که داریوش در کتیبه ای به آن به عنوان یک دژ اشاره کرده است، باید نمونه ای از دین گونه ارگ های سکونت گاهی- حکومتی، تشریفاتی دانست درباره چگونگی ساختن بناهای روی صفحه هنوز اطلاعات روشنی به دست نیامده ، البته کتیبه ای از داریوش درباره شیوه ساختن کاخی در شوش وجود دارد که گویای چگونگی انجام فعالیت های بزرگ ساختمانی در آن دوران است و می توان حدس زد که در ساختن تخت جمشید از همان شیوه استفاده شده است.
مساحت کل تخت جمشید 14000 متر مربع بوده و در دامنه کوه رحمت شرف به جلگه مردودشت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از کوه به وجود آمده است. پلکان ورودی بنای تخت جمشید از تخته سنگ های عظیم تراشیده شده است. این پلکان به یک لیوان منتهی می شود که گاوه های بالدار با سر آدمی از آن پاسداری می کنند. در این ایوان، کتیبه ای از خشایار شاه دیده می شود. در این کتیبه نوشته شده که این « درگاه همه ملت هاست»
نازک کاری و حکاکی سراسر بناهای تخت جمشید با دقت و وسواس در خور یک بنای شاهانه و مقدس انجام گرفته است. گرچه مجسمه های تخت جمشید تا حدود زیادی از سر مشق های آشوری در برخی جنبه ها از نقش برجسته های اقوام دیگر اقتباس شده اند ولی در آنها، رفتار و حالت متفاوت خوشایند وعبرت آموزی به چشم می خورد. همه تصاویرها با وقار و بر کنار از زندگی هستند و در آن ها،احساس آگاهی از حضور آسمانی دیده می شود.