دسته بندی | حقوق |
بازدید ها | 29 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
تحقیق در مورد دین در ایران باستان
دین ایران باستان بیشتر به سبب قلت اسناد و شواهد امری است راز گونه و مشکل. چون به اشارات و کنایات متون اخیر توجه کنیم شاید به سطحی از اعتقادات بدوی دینی پی ببریم. "خدایان طبیعی" پرستش می شد. شاید این خدایان در محیطی از اندیشه وتفکرات مناسب و وظایف فرمانیفرمایان که محدود به جنگ و با روری یا تناسل بود شایستگی داشتند. میان دین کهن ایرانیان و هندویان پیوندهای فکری مشاهده می شود که مربوط به زمانی پیش از مهاجرت این دوگروه هند و اروپائی. بعضی خدایان پدید آمدند ک نماینده مفهوم نام خویشوند مانند میترا که به معنی پیمان است. کرامات اخلاقی به گروهی زا خدایان که در ایران به نام اوراها شناخته شدند اختصاص یافت. در چنین محیطی زرتشت به جهان گام نهاد. روایات و شواهد زبانی, زمان زندگی او را حدود 600 پ. م. و جایگاه موعظه و ارشاد او را در شرق ایران مشخص می کند.تصادفا به چشم و پشتاسب پادشاه ما قبل تاریخ پایگاهی یافت. اما مضمون سخنان و آموزش های او چه بود؟
آیین زرتشت هنوز هم دینی است زنده و اقلیتی کوچک در ایران وپارسیان هند بدان ایمان دارند.از گروه ها پاره هایی از نوشته های مقدس باستانی که مجموعاً به نام اوستا خوانده می شود بدست آمده است با بعضی تفسیرهای کهن. اگر از روی تفاوتهای مهم و چشمگیر زبانو تخیل و تصور داوری کنیم قطعه های اوستا از زمان زندگی رزتشت تا دوران ساسانیان پدیدار گشته است. پنج مجموعه شعر به نام گاتها به سبب کهنگی زبان و گویش شرقی ایرانی به نظر برجسته جلوه می کند. بنابراین شاید این ها بدوران زندگی پیامبر متعلق باشد و مضمون آن ها هم بعضی از آموزشهای اساسی او را نمودار می سازد. در میان پرستده و خدای متعالی و جهانی اهورامزدا پیمانی تازه و فدری پدیدار می کند. دیگر یک ثنویت اساسی نیکی و بدی تصور شده است .این دو اصل همواره با هم در پیکارند چه در معنویات وچه در مادیات . اما روز داوری فرا می رسد که خوبی پیروز می شود . اینک پیکار ادامه دادر .
اهورامزدا (که بعدها اهرمزد شد ) با نیروهای جاودانی دیگر وروان پاک انگر مینیو (که بعدها اهریمن شد) با دیوان پیروانش که در میان ایشان بسیاری از خدایانی که در گذشته محبوب مدرم بودند از دوسو پیکار می کنند. وظیفه هر کس در جهان آن سات که بر نیروی پلیدی و دروغ گزندرساند و بدین شیوه به پیروزی ملکوت مزدا یاری رساند. پیام اخلاقی زرتشت در اینجا جلوه می کند که نیکمدران باید به کارهای نیک به ویژه کشت زمین پدرازند اندیشه نیک و گفتار نیک و کار نیک آنچنانکه زرتشتیان امروز هم بدان معتقدند مومنان را مصون می دادر. پاداش کسانی که اصول اخلاقی زرتشتی را آنچنانکه باید به کار بسته اند همانا جاودان زیستن در بهشت است و بدکاران محکومند به تحمل کیفر در جایگاه دروغ و ناراستی.
دسته بندی | علوم سیاسی |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
دیدگاه امام خمینی در رابطه با سیاست خارجی
یکی از اقدامات مهمی که امام خمینی (ره) در خصوص احیای آرمان فلسطین در سطحی جهانی انجام دادند، طرح روز جهانی قدس و فرمان اجرای آن در بهترین زمانی- یعنی ماه ضیافت الله و نزدیکتر شدن امت اسلامی – بود که تأثیرات مثبتی در داخل فلسطین اشغالی و در سطح دنیای اسلام و کشورهای مختلف جهان بر جای گذاشت. امروز این میراث گرانقدر امام راحل (ره) همچنان پرشکوه در میان امت اسلامی باقی است و هر سال بر شکوه و عظمت آن افزوده می شود.
امام راحل و رهبر کبیر انقلاب اسلامی با سیره عملی و نظری خود، جنبشهای اسلامی، خصوصا جنبش اسلامی فلسطین، را احیاء و مسلمانان جهان را در راه آن بسیج نمودند. امام امت (ره) همچنین با هرگونه سازش در خصوص آرمانهای اسلامی، از جمله آرمان مقدس فلسطین، مخالفت جدی می نمودند که این خود باعث افزایش روحیه مقاومت، ادامه جهاد و باقی ماندن نور امید در دلهای مسلمانان مبارز، خصوصا فلسطینیان مظلوم و مستضعف می شد.
حضرت امام خمینی (ره) به مناسبتهای مختلف در راستای عمل به تکلیف شرعی خود- در مقام یک رهبر اسلامی- از یک طرف نسبت به این جرثومه فساد و غده سرطانی هشدارهای مهمی در جهت بیداری مسلمین داده اند، و از طرف دیگر بر حمایت مادی و معنوی تمام ملل اسلامی از حماسه مردم فلسطین در راه آزاد سازی قدس شریف تأکید فرموده اند.
« حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست. آیا دنیا تصور می کند که این حماسه را چه کسانی سروده اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانی تکیه کرده اند که بی محابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانه صهیونیستها مقاومت می کنند؟ آیا تنها آوای وطن گرایی است که از وجود آنان دنیایی از صلابت آفریده است؟ آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید می ریزد؟ اگر این چنین بود اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و بنام ملت فلسطین نان خورده اند... . آری فلسطین راه را گم کرده خود را از برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد. و چطور خواب بنی اسراییل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت »
حضرت امام خمینی(ره) تا واپسین لحظات مقدس عمر با برکتشان، بر حمایت از فرزندان معنوی اشان در فلسطین تأکید نموده و بی محابا در بنیانهای کفر و استکبار و مولود نامشروع آنان در قلب خاورمیانه یورش می بردند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
بازدید ها | 12 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 93 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
تحقیق در مورد دوران اقتدار و زوال رضاخان
شکی نیست که تاریخ ایران دارای فراز ونشیب های فراوانی بوده است و علما و مرجعیت در این کشور نیز داری نفش مهمی بوده اند خصوصا حکومت ها و مردم نیز توجه ویژه ای به این موضوع داشته اند لذا در این تحقیق سعی بر آن شده تا با ورق زدن گوشه ها یی از صفحات تاریخ وتحلیل آن نگاهی هر چند مختصر به رابطه علما و مراجع با یکی از چهره های مهم سیاسی ایران ( سردار سپه) بیفکنیم و بامطالعه موردی برخی از شخصیتهای برجسته آن دوران بتوانیم تحلیلی منصفانه و دور از تعصب داشته باشیم هرچند به ناچار به بیان بعضی از نقل قول ها نیز مجبور بوده ایم ضمن آنکه در این تحقیق به تشکیل مجلس موسسان نیز پرداخته ایم ومباحثی نیز مطر ح کرده ایم اما در ابتدا لازم است به دوران شروع اقتدار رضا خان نیز نظری داشته شودپس ازآنکه رضاخان سردارسپه پایه های قدرت خویش را استوارساخت روشنفکران طرفداراو به فراهم آوردن مصالح انتقال قانونی سلطنت و حقانیت بخشیدن به آن پرداختند. مشکل نخست این بود که برای نخستین بار در تاریخ ایران وبه شکرانه انقلاب مشروطه، حکومت قانون درایران برقرارگشته بود و مجلس شورای ملی با همه کاستی هایش، به نمایندگی از سوی ملت شریک و بازرس قدرت بود و بدون رأی وکلای ملت، انتقال پادشاهی غیر ممکن بود. اولین کارگشای این مشکل پادشاه خوش گذران و مال دوست قاجار، احمدشاه بود که بازی سیاسی را سالها پیشبه سردارسپهباخته بود و اینک با اقامت درخارج راه را برای مخالفان پادشاهی قاجاران هموار کرده بود. امٌـاحل مشکل درحقیقت، از سوی سه تن بزرگترین روحانیون شیعه صورت گرفت. درگرماگرم گفتگوی جمهوری خواهی، با پادرمیانی آیت اله زاده خراسانی (فرزند آخوند خراسانی مجتهد معروف که در تأیید مشروطه فتوا داد)، رضاخان رئیس الوزرا درفروردین ماه 1303 خورشیدی به قم رفت و با شیخ عبدالکریم حایری یزدی، مؤسس و رئیس حوزه علمیه قم، سیدابولحسن اصفهانی وسیدحسین نائینی، بزرگترین مراجع شیعه ساکن نجف که موقتاً در قم اقامت داشتند ملاقات کرد. پی آمد این ملاقات، کنارنهادن اندیشه جمهوری و درمقابل، پشتیبانی روحانیون از انتقال پادشاهی از قاجار به خاندان رضاشاه بود.
اما مشکل دیگر یافتن توجیه تاریخی برای پادشاهی رضاخان بود. تا هنگام تشکیل دولت پهلوی، سنت تاریخی فرمانروایی و شهریاری در ایران، انتقال قدرت از اشراف یک دودمان ایلیاتی به اشراف ایل و تباری دیگربود. رضاخان میرپنج سابق نمی توانست به هیچ پیشینه دودمانی تاریخی و تبار ایلیاتی فخرفروشد. پدرش، عباسقلی سوادکوهی معروف به داداش بیک درنهایت سرجوخه ای در فوج سوادکوه بود. خود اودر فقر زیسته و از راه پیوستن به ابواب جمعی امین السلطان و سپس فوج قزاق راه را برای نام رضا خان در ابتدا رضا سواد کوهی بود که مدتی بعد نام خود را به ر ضا پهلوی تغییر داد د ر اینجا در خصوص رابطه دین با حکومت موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد .
اول اینکه تاریخ ایران، چه پیش و چه پس از اسلام، تاریخ ستیز میان دربار و دین و یا به عبارت درست تر پادشاه و روحانیون بر سر قدرت نبوده است؛
دوم اینکه در تاریخ معاصرایران، از پگاه انقلاب مشروطه تا امروز، در جدال میان پادشاهی و روحانیت بر سر قدرت خلاصه نمی شود. چنین جدالی حتی موضوع اصلی رشد و دگرگونی در تاریخ معاصر ایران نیست.
سوم اینکه سنـٌت نواندیشی، مدرنیته، دموکراسی و سکولاریسم ایران به هیچ روی در اندیشه جمهوری خواهی خلاصه نشده و نمی شود؛
چهارم اینکه یکصد و پنجاه سال جـُـنب و جوش رهروان اصلاحات، قانون، آزادی، پیشرفت و مدرنیته و صدها شخصیت، گروه، سازمان و حزب را در یک پیاله ریختن، نه به روشن شدن تاریخ یاری می رساند و نه به تعیین هویت، صف آرایی و برنامه اجتمایی جمهوریخواهان امروزین می انجامد.
تاریخ ایران به روایت تاریخ بسیاری از بازنویسان تاریخ را باور بر این است تاریخ شهریاری و قدرت سیاسی در ایران در دوهزاروپانصدسال گذشته و یا دستکم هزار و چهار صد سالی که از آمدن اعراب به ایران میگذرد، تاریخ ستیز شاهان و ارباب دین است. این گونه وارونه نویسی تاریخ را عده ای رواج دادند. وارونه نویسی دیگری که مدتی رواج یافت، بستن همه تاریخ و فرهنگ ایران به تاریخ پادشاهی بود که ارباب دین گویا در همه دوران ها گـُـردانه در برابررفتارخودکامانه ایشان ایستادگی کرده اند. در دوره پهلوی نیز تاریخ را تاریخ شاهنشاهی می انگاشتند با این تفاوت که درتاریخ ایشان، شاهان، دادگر و جهانگشا و مردم دوست بودند!
بر خلاف این داوری های ساده اندیشانه، موضوع اصلی جدال برسرقدرت و تشکیل دولت در تاریخ دوهزارو اندی سال گذشته ایران، ستیز میان شاهان و روحانیون نیست. سنـٌت شهریاری و فرمانروایی در ایران، دستکم درهزارو چهارصدسال پیش تا هنگام تشکیل دولت پهلوی، بر چیرگی و سیادت ایلی و قومی استوار بوده است. این سنـٌت که پیش ازآمدن اعراب به ایران نیز حاکم بوده، پس از فروپاشی دولت ساسانی و چیرگی اسلام استوارتر شده و ازهنگام تشکیل نخستین دولت ایرانی خاندان سامان درخراسان و سپس برافتادن سامانیان و تقسیم سرزمین ایشان میان ترکان آل افراسیاب و ترکمانان غزنوی، به روال طبیعی انتقال قدرت تبدیل می شود. ازاین پس، سـٌنت فرمانروایی درایران بیش ازپیش بر چیرگی ایل یا سرداری مقتدر بر دیگر ایل ها و تیره های قومی ساکن فلات ایران استوار می گردد. ایلغار مغول این سنـٌت فرمانروایی را استحکام می بخشد و ایل های مغولی را به کانون سیاست ایران پرتاب می کند. حاصل اینکه ایران رفته رفته به فرش هزاربافتی از چندین تیره نژادی و بیش از یکهزار و دویست تیره قومی و ایلی تبدیل می شود که تارو پود یگانگی آنها فرهنگ و ادب ایرانی است.