فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

پیشینه تحقیق و مبانی نظری ارزش ها و ماهواره

پیشینه تحقیق و مبانی نظری ارزش ها و ماهواره
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 7
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
پیشینه تحقیق و مبانی نظری ارزش ها و ماهواره

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

ارزش‌ها[1]:

هنجارهای یک جامعه در نهایت تجلی ارزش‌های آن جامعه است. یعنی عقاید مشترک اجتماعی درباره‌ی آنچه که خوب، درست و مطلوب است. مانند احترام به بزرگتر(بهروان،1374ص 60 و 64).

2-15 تعریف مفهوم ارزش:

‹‹ ساروخانی: ارزش ها تظاهرات شناختی نیازهای انسانی هستند ، ارزش ها دلالت بر ترجیحاتی دارند که افراد برای حصول نتایج خاص در زندگیشان و انواع رفتارهای خاص مشترکا دارا می باشند ›› (ساروخانی ،1375)

‹‹ لاندبرگ[2] : چیزی ارزش دارد یا ارزش است که مردم برای ابقاء یا افزایش آن کوشش کنند››( لاند برگ 1947: 26)

« ویلیامز[3]: ارزش آن چیزی است که افراد به صورت الزام، عبادت، لذت و... به آن اعتقاد دارند و آنرا می خواهند» (ویلیامز،1956، ص375)

2-16 نظریه ارزشی (تغییر ارزش های سنتی) «دیوید رایزمن[4]»:

یکی از نظریه پرادازان امریکایی به نام «دیوید رایزمن» در کتاب خود به نام «انبوه تنها[5]» سیر تحول جوامع ودگرگونی های آنها را ناشی از تحول ارتباطات و وسایل ارتباطی می‌داند. وی سیر زندگی بشر را به سه دوره تقسیم بندی کرده‌است. وی در این دوره‌ها، به نقش رسانه‌ها در تغییر سنت‌ها و ایجاد شکاف نسلی اشاره کرده است: دوره اول، دوره سنت راهبر[6] ( انسان از سنت هدایت شده)(جامعه باستانی یا سنتی) است. در این دوره سنت‌ها فرهنگ را انتقال می‌دهند و هر نسل پیوند خود با نسل‌های پیشین از طریق اشتراک سنت‌ها باز می‌یابد و همین باعث می شود که وحدت و هویت اقوام انسانی (نسل های انسانی) تأمین شود. سنت‌ها به عنوان راه‌ها و شیوه‌های عمل و میراث نیاکان، بعدی تقدس آمیز دارند و همین امر هر گونه شک و تردیدی در مورد آنها را از بین می برد. در این دوره راه‌های آینده، همان راه‌هایی است که نیاکان جامعه ما طی قرن ها پیموده‌اند(رابرتسون،1372: 131). به عبارتی در دوران سنت راهبر یک نوع ساخت اجتماعی مبتنی بر سنت، رفتار بشر را یکنواخت و قابل پیش بینی می‌کند و به او آرامش و ثبات می‌دهد. ارتباطات در این دوره چهره به چهره است(مهدیزاده،1380ص 24)."رایزمن"[7] بر این باور است که تربیت فردی در مرحله‌ی نخست، از طریق حماسه ها، افسانه ها و اسطوره‌ها شکل می‌گیرد که به صورت شفاهی به فرد منتقل می‌شود و نقش این نوع تربیت همزمان، هم سنت‌ها را متذکر می شود و هم نشان می دهند چطور قهرمانان بزرگ و استثنایی می‌توانند، جاودانه شوند(دادگران،1384ص 86). دوره دوم، دوره درون راهبر[8] (جامعه از درون هدایت شده) (جامعه فرد گرایی) است. این دوره با کاهش تدریجی اهمیت سنت‌ها آغاز و باعث کاهش تشابهات در رفتارها و اعمال می‌شود. در این دوره همه افراد جامعه از الگوی یکسانی در حیات اجتماعی تبعیت نمی‌کنند. همچنین فردگرایی[9] گسترش می‌یابد و انسان بار مسئولیت و عمل خود را به دوش می‌گیرد. "رایزمن[10]" این دوران را دوران التهاب، هراس و سرزنش‌های بی‌پایان می‌داند. (رابرتسون،1372: 131) در این مرحله، انتقال میراث فرهنگی، از طریق نوشتار به ویژه چاپ و مکتوبات که انگاره های فردی را رواج می‌دهند، انجام می‌گیرد. در حالی که اسطوره‌ها و حماسه‌ها با حلقه زدن بر گرد اجاق قبیله بازگو می‌شد و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شد. نسل از درون هدایت شده کتاب خود را در انزوا و در خلوت و یا در گوشه ای از اتاق خود می خواند(دادگران،1384،ص 86).

دوره سوم، دوره‌ی دگر ‌راهبر[11] (از برون هدایت شونده)(جامعه مصرف و فراوانی):است که دوران ظهور وسایل ارتباط جمعی است و پدیده‌هایی چون هدایت از راه دور، بت‌واره پرستی، شیء سروری و بحران هویت از ویژگی‌های آن است. این دوره عده‌ای با استفاده از قدرت جادویی وسایل ارتباط جمعی، توده‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و الگوهای خاص فکری و اجتماعی خود را القا می‌کنند. انسان در این دوره در پی امحای روابط سنتی و پابرجای خانوادگی، خویشاوندی، همسایگی و وسایل ارتباط جمعی دوستی‌های قدیم است و در برابر رسانه‌ها و گردانندگان قدرتمند آن و همچنین وسوسه‌های ناشی از آن بسیار آسیب پذیر است. به زعم «رایزمن[12] »این دوره در تاریخ انسان با عنوان دور‌ه‌ای ثبت خواهد شد که در آن رسانه‌ها و گردانندگان آنها الگوهای حیات اجتماعی را می‌سازند(رابرتسون،1383: 131). به عبارتی این دوران ناشی از تمدن ارتباط جمعی و پیدایش ابزارسالاری است. در این دوره بت‌های ذهنی جدیدی به وجود می‌آید که در انسان موجب از خود بیگانگی می شود. در این مرحله فرهنگ بلعیده می شود(مهدیزاده،1380،ص 24). رسانه‌ها افراد را می سازند، آن‌هم نه در میان جمع خانواده و یا در گوشه‌ی عزلت، بلکه در میان گروه دوستان و همسالان. تأثیر آموزشی رسانه‌ها در تمام طول حیات انسان تداوم می‌یابد و رسانه‌هایی مانند تلویزیون، رادیو (و تکنولوژی‌های نوین ارتباطات و اطلاعات) دائماً افراد کلیشه‌ای و متحدالشکل توده را هدایت می‌کنند و به رفتار آنها نظم می‌بخشند(دادگران،1384،ص 86و87).


[1] Values

[2] lundburg

[3] Williams

[4] David Riesman

[5] Lonely Crowd

[6] Tradition-Direction

[7] David Riesman

[8] Inner-Direction

[9] Individualism

[10] David Riesman

[11] Other-Direction

[12] David Riesman


پیشینه تحقیق و مبانی نظری استرس تحصیلی دانش آموزان

پیشینه تحقیق و مبانی نظری استرس تحصیلی دانش آموزان
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 9
فرمت فایل doc
حجم فایل 59 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 55
پیشینه تحقیق و مبانی نظری استرس تحصیلی دانش آموزان

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

استرس تحصیلی دانش آموزان

اصطلاح "استرس" از زبان انگلیسی گرفته شده و معادل دقیق آن در فارسی کلمه" فشار" است. سلیه (1950) استرس را پاسخ‌های غیر‌اختصاصی که تحت تاثیر محرک‌های گوناگون در ارگانیسم ایجاد می‌شوند، تعریف کرده است. لازاروس و فلکمن (1984) نیز تعریفی را در زمینه استرس ارائه داده‌اند: استرس رابطه اختصاصی بین شخص و محیطی است که در آن تنش ارزیابی شده، از حد امکانات فرد فراتر رفته و سلامت او را در معرض خطر قرار می‌دهد. در این تعریف بر این نکته تاکید می‌شود که استرس به رابطه تنش‌زا بین شخص و محیط اشاره دارد و وقتی فرد از مقابله با این وضعیت ناتوان است، به مشکلات روانی و جسمانی مبتلا می‌شود (4 و 35). بطور کلی هر عاملی که باعث شود وحدت روانی – زیستی انسان تهدید شود، هیجان یا استرس نامیده می‌شود. این تهدید ممکن است بطور مستقیم متوجه خصوصیات فیزیکی یا شیمیایی شخص باشد و یا این که بطور غیر مستقیم با تصورات و دلایل و معانی و سمبل‌های شخص ارتباط داشته باشد (35). واکنش‌های افراد در برابر استرس را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

واکنش‌های شناختی : نظیر خشم، اضطراب، پرخاشگری ، بی احساسی، افسردگی و اختلال شناختی

واکنش‌های فیزیولوژیکی : نظیر افزایش میزان سوخت و ساز، افزایش ضربان قلب، گشادشدن مردمک‌ها، افزایش فشارخون، افزایش میزان قند خون و تنش عضلانی، ترشح اندورفین و افزایش رها شدن قند از کبد (36).

هانس سلیه و همکارانش برای تشریح نحوه واکنش جانداران در برابر استرس، تئوری گسترده‌ای ارائه نموده‌اند. در این تئوری نحوه از هم پاشیدن تعادل حیاتی در مواجهه با استرس‌های شدید، تحت عنوان سندرم تطابق عمومی ارائه گردید. این سندرم با سه مرحله مشخص می شود: مرحله اول، احساس خطر، مرحله دوم، مقاومت و مرحله سوم فرسودگی است (4). در مرحله اول ، بدن که هنوز با استرس تطابق و سازگاری حاصل نکرده و هماهنگ نشده به خاطر مقابله با عوامل استرس‌زا یکباره کلیه فعالیتهای جسمانی و روانیش مختل می‌شود. در واقع در این مرحله کلیه نیروهای جسمانی فرد برای مقابله با خطر تجهیز


می‌شود. این مرحله مستلزم تغییرات فیزیولوژیکی است که شخص را برای سازگاری در مقابل عوامل استرس زا آماده می‌کند (35). اگر عامل استرس‌زا از بین نرود سندرم تطابق عمومی بطرف مرحله دوم پیشرفت می‌کند. در این مرحله بدن هماهنگی و مقاومت و قدرت مقابله با خطر را بدست می‌آورد و بدن متابولیسم خود را جهت مقابله با وجود استرس به مدت نامعلومی سازگار می‌سازد. اگر استرس ادامه یابد بدن سرانجام وارد مرحله بعدی می‌‌گردد. مرحله سوم (فرسودگی) طی این مرحله ارگانی که در برابر استرس مقابله کرده به تدریج به مرحله آرامش یا تکرار مراحل می‌رود و یا اگر شکست بخورد به مرحله آخر که مرگ است می‌رسد (37).

انواع استرس بر حسب علل ایجاد کننده آن

گروهی از دانشمندان که در این زمینه تحقیق کرده‌اند استرس‌ها را به این ترتیب طبقه بندی نموده‌اند:

1. استرس‌های فیزیولوژیک: مانند بیخوابی یا خستگی بیش از حد ، گرسنگی، کار در محیط نامناسب و....

2. استرس‌های بیماری‌زا: خستگی عصبی، جراحی زایمان تغییر ناگهانی محیط زیست بیماری‌ها

3. استرس‌های روانی: حالات هیجانی شدید و ناگهانی نگرانی‌های طولانی مدت زندگی در محیط نامناسب و مملو از کشش فقر اقتصادی مسوولیت‌ها و وظایف سنگین

گروهی دیگر از دانشمندان عوامل ایجاد‌کننده استرس را به طریق زیر تقسیم بندی می‌کنند:

1. استرس‌زاهای خارجی: این عوامل در خارج از بدن فرد قرار دارند مانند: تغییر در جامعه خانواده و محیط

2. استرس‌زاهای داخلی: این عوامل منشأ داخلی دارند مانند تب، یائسگی، بارداری (35و 37).

استرس تحصیلی

استرس در هر سن، رنگی خاص به خود می‌گیرد. عوامل تنش‌زا در برهه‌های متفاوت نیز با توجه به شرایط متفاوت می‌باشند. در این میان جوانان و نوجوانان به عنوان قشری از جامعه که پیوسته در معرض استرس‌ها و فشارهای محیطی و روانی زیادی از جمله مشکلات آموزشی ، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند، مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفته‌اند. روشن است که استرس بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و شغلی، رضایت شخصی و از همه مهم‌تر ، سلامت روانی آنها تأثیر نامطلوب خواهد داشت. نوجوانی، بخشی از گستره زندگی آدمی است که افراد با مجموعه‌ای از موانع و چالش‌های تحولی روبه‌رو می‌شوند. علاوه بر این، انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی به موازات مجموعه‌ای از تغییرات جسمی-روانی صورت می‌گیرد.


پیشینه تحقیق و مبانی نظری اعتیاد به موبایل و احساس تنهایی

پیشینه تحقیق و مبانی نظری اعتیاد به موبایل و احساس تنهایی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 10
فرمت فایل doc
حجم فایل 85 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 45
پیشینه تحقیق و مبانی نظری اعتیاد به موبایل و احساس تنهایی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اعتیاد به موبایل و احساس تنهایی

نوجوانی به دوره ی گذار از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود و تقریبا از 12 سالگی آغاز و تا اواخر دهه ی دوم زندگی، یعنی رسیدن به رشد جسمانی کم و بیش کامل، ادامه می یابد. طی این دوره، نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و هویت فردی خود را جدا از هویت خانواده بنا می نهد(46). والدین اغلب به طوفانها و آشوبهای فراوانی اشاره می کنند که در روابط شان با فرزندان نوجوان خود پیدا می کنند و پژوهشها نیز عمدتا مؤید این باور عمومی است. یکی به دو کردن و کلنجار رفتن والدین با فرزندانشان در نوجوانی افزایش می یابد و از احساس صمیمیت آنها به یکدیگر در این دوره کاسته می شود. نوجوانان نوعا از والدین کناره می گیرند و این اقدامی برای تشکیل و تحکیم هویت فردی ویژه خودشان است(47). تغییرات رخ داده در نوجوان اغلب موجب احساس استرس و اضطراب می گردد. پرستاران باید با کلیه ی تغییرات فیزیکی و روانی دوران نوجوانی و عوامل استرس زای اجتماعی آشنا باشند(43). تغییرات جسمی، شناختی و اجتماعی نوجوانان تحت تأثیر محیط اجتماعی که در آن قرار دارند شکل می گیرد. محیط اجتماعی موقعیت ها، فرصت ها، موانع، الگوها و حمایت هایی را برای رشد و تکامل و سلامتی این افراد مهیا می کند. نوجوان یک حس طبیعی برای تجربه و استقلال دارد، بنابراین باید در رابطه با خطراتی که او را تهدید می کند آموزش ببیند. مثلا لازم است در رابطه با خطرات موادمخدر، الکل، سیگار، گروههای ضد اجتماعی و خطر ورود به آنها اطلاعات لازم به وی داده شود(48). خطر ابتلا به اختلالات روان پزشکی در دوره نوجوانی بالا است(49). یکی از بحران های مهم دوران نوجوانی که سازگاری فرد با محیط را دچار مشکل می کند، احساس تنهایی است(50). برای بسیاری از نوجوانان احساس تنهایی ناشی از مشکلات مربوط به مدرسه، دوستان و همسالان، و خانواده میتواند به مشکلات جدی تری نظیر افسردگی، فکر خودکشی و خشونت منجر شود(51).

روان شناسان اجتماعی از پدیده ی احساس تنهایی تعاریف متنوعی به دست داده اند. برای مثال دویونگ گیرلد[1] می گوید احساس تنهایی دلالت به تجربه ای دارد که در اثر کمبود تماس های اجتماعی، صمیمیت یا حمایت در روابط اجتماعی ایجاد می شود. با دیدگاهی روان کاوانه، سالیوان[2] بیان می کند که احساس تنهایی تجربه ای است که در نتیجه ناکامی در رضایت از نیازهای اساسی انسان در برقراری روابط صمیمی و نزدیک[3] رخ می دهد. محققان به نقش تضاد میان روابط ادراک شده و آرمانی اشاره دارند. برای مثال تفاوت میان دوستانی که یکدیگر را دوست دارند، در مقابل کسانی که کمبودها و نقص هایی در شبکه های اجتماعی و روابط شان دارند(52). احساس تنهایی، تجربه عاطفی ناخوشایند و پریشانی روحی مزمنی است که از تعارض های ارتباطی بین فردی و کاستی هایی در روابط اجتماعی شخص ناشی می شود(42).

علیرغم تنوع در تعریف احساس تنهایی پرلمن و پلا[4] چهار خصوصیت مورد توافق محققان درباره ی احساس تنهایی را نام می برند: 1-احساس تنهایی با نقص هایی در روابط اجتماعی همراه است. 2- دست کم بخشی از آن ذهنی و وابسته به انتظارات و ادراکات فرد است. 3- پدیده ای ناخوشایند تلقی می شود. 4- افراد دچار احساس تنهایی برانگیخته می شوند تا از شدت آن بکاهند. بر این اساس بوبلی[5] پیشنهاد می کند که احساس تنهایی یک مکانیزم «ترغیبی-صمیمیت» است که خاستگاه تکاملی و ارزش بقا برای گونه انسانی دارد. از این منظر احساس تنهایی شاید به عنوان یک سائق تجربه شود، شبیه گرسنگی یا تشنگی، که افراد را به کنش هایی برمی انگیزاند تا نیاز به تماس انسانی رفع شود. در مورد انسان مراد نیاز به داشتن رابطه صرف نیست و مکمل های انسانی دیگر را نیز طلب می کند. بدیهی است که اگر فرد از رفع سائقی ناامید بشود، با روش های غیر اصیل دیگری آن را کاهش خواهد داد. نکته مهم در مورد احساس تنهایی این است که پیرامون فرد را انبوهی از افراد آشنا و ناآشنا در برگرفته ولی به هر دلیل از ارتباط با آنها راضی نیست و آنچه را که فرد در روابطش از آنها توقع دارد، برآورده نمی کنند. فرد با آنها به شکل زبانی گفت و گو دارد ولی به لحاظ ذهنی و عاطفی خلاءهای او را پر نمی کند. بنابراین می توان در میان انبوه جمعیت(درخیابان، مهمانی، بازار، فروشگاه های بزرگ و حتی کنار همسر) نیز احساس تنهایی کرد و این حالت زمانی دست می دهد که روابط، انتظارها را برآورده نکند(52). احساس تنهایی، فاصله و شکاف بین آرمان های فرد (آن چه می خواهد) و دستاوردهای او (آن چه به دست آورده است) در روابط و صمیمیت های بین فردی است؛ هرچه این فاصله بیشتر باشد، این احساس بیشتر است(9).

آرنت[6] در کتاب "ریشه های توتالیتاریسم" تعریفی جامع و مانع از این پدیده ارائه می دهد: «احساس تنهایی یعنی نه با خود بودن و نه با دیگران بودن». رابرت ویس[7] که از او به عنوان « پدرپژوهش در مورد احساس تنهایی» یاد می شود، احساس تنهایی را نتیجه تجربه نقص و کمبود در یک یا چند کارکرد رابطه ای[8] می داند. وی براین اساس از شش کارکرد رابطه ای نام می برد که در واقع فراهم آورنده یا پیش شرط[9] لازم برای جلوگیری از احساس تنهایی اند: 1-ادغام اجتماعی[10] که در شبکه ای از روابط ایجاد می شود. 2-تعلق یا وابستگی[11] : رابطه ای که فرد در آن به نوعی احساس ایمنی و سلامت می رسد. 3-احساسی از پیوستگی قابل اعتماد[12]: رابطه ای که در آن فرد بر دریافت کمک از جانب دیگری حساب می کند. 4-اطمینان از ارزشمند بودن[13]: رابطه ای که در آن به مهارت ها یا توانایی های فرد توجه می شود. 5-مشاوره در موقعیت های پراسترس[14]: رابطه ای که در آن فرد هدایت می شود یا به به او اندرز داده می شود. 6-امکان مراقبت و پرورش(دیگری)[15] : رابطه ای که یک فرد در مورد دیگری احساس مسئولیت می کند(52).

احساس تنهایی، به عنوان حالتی ناخوشایند، پاسخ های هیجانی منفی و نارضایتی ادراکی فرد را در روابط اجتماعی اش شامل می شود .این تجربه نامطلوب و پریشان کننده می تواند به ناسازگاری های شناختی، هیجانی و رفتاری فرد در مرحله نوجوانی منجر شود(50).

براساس طبقه بندی مازلو[16] انسان ها دارای پنج دسته نیازهای فطری هستند. عموماً روان شناسان اجتماعی در تعریف احساس تنهایی بر سطح سوم نیازها یعنی نیاز به روابط اجتماعی و محبت تاکید دارند. هانا آرنت[17] علاوه بر این سطح به نیازهای عالی تر انسانی نیز توجه دارد و به این ترتیب علاوه بر این که می گوید در احساس تنهایی فرد نقصی در روابط خود با دیگران دارد، فرد در ارضای نیازهای سطح چهارم و پنجم خود یعنی نیاز به تایید و احترام و نیاز به خویشتن یابی[18] نیز ناکام مانده است. در طبقه بندی کشورها ایران سهم بالایی از احساس تنهایی را از آن خود کرده است. احساس تنهایی اساساً مسئله ای روانشناختی و فلسفی است و از آن نوع آسیب های اجتماعی است که در واقع خود می تواند آغازگرو نقطه شروع دیگر آسیب های اجتماعی محسوب شود. یکی از نظریه هایی که در تبیین احساس تنهایی به کرّات توسط محققان به کار گرفته می شود، نظریه تعلق یا وابستگی است. این نظریه ریشه احساس تنهایی را در برآورده نشدن نیازها به تعلق افراد در دوران کودکی و یا هر دورانی جست و جو می کند(52).



[1] Doyeong gyrld

[2] Sullivan

[3] intimacy

[4] Perelman and pla

[5] Bublé

[6] Arendt

[7] Robert vis

[8] relational function

[9] provision

[10] social integration

[11] attachment

[12] a sense of reliable alliance

[13] reassurance of worth

[14] guidance in stressful situations

[15] opportunity for nurturance

[16] Abraham Maslow

[17] Hannah Arendt

[18] self-actualization