دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 27 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
بازارهای مالی
مفهوم بازارهای مالی
در بازارهای مالی، عرضه و تقاضای وجوه و سایر دارایی های مالی در قالب انواع گوناگون اوراق بهادار، در مقابل یکدیگر قرار گرفته و قیمت معامله را تعیین می کنند. علت اینکه در بازارهای مالی وجوه با وجوه مبادله می شوند (و نه همانند بازارهای دیگر با کالا) را باید در مسئله ضرورت دستیابی به نقدینگی جستجو کرد. عرضه کنندگان وجوه کسانی هستند که می توانند نیاز به نقدینگی که هم اکنون در اختیارشان است، را به تعویق بیاندازند اما بابت این تعویق بازدهی را طلب می کنند که می توان آن را جبران کنندهی تعویق مصرف حال به آینده و ریسک همراه آن محسوب نمود. این عرضه کنندگان در پی حداکثر بازده و حداقل ریسک هستند. در مقابل متقاضیان وجوه بایستی به ازای به جلو انداختن زمان استفاده از وجوه هزینه ای را متقبل شوند. به عبارت بهتر عمل انتقال وجوه، از پس انداز کنندگان و وام دهندگان به سرمایه گذارانی که از امکانات مالی برخوردار نیستند، در بازارهای مالی انجام می شود. این انتقال توسط واسطه های مالی که در دو بازار پول و سرمایه فعالیت می کنند صورت می گیرد. لازم به ذکر است، بازارهای مالی می بایستی همراه با رشد عمومی اقتصاد گسترش یابند و تدریجاَ نقش فعالتری در ساختار اقتصادی کشور ایفا نمایند. ولی واقعیت این است که این بازارها در کشورهایی که گسترش لازم را پیدا نکرده اند، بسیار ضعیف عمل کرده به نوبه خود اثرات منفی قابل توجهی بر روند رشد و توسعه اقتصاد می گذارند. بازارهای مالی پیشرفته نظیر بازارهای مالی کشورهای پیشرفته صنعتی، حجم قابل ملاحظه ای از سرمایه مالی اقتصاد مربوطه را در کنترل دارند. این بازارها انگیزه پس انداز کردن، واگذاری پس انداز ها، وام دهی و بکارگیری سرمایه ها را شکل می دهند. با کمک این بازارها می توان تورم را کنترل کرد، یا حداقل کاهش داد. (ختایی، 1378)
2-2-1-2- تاریخچه بازارهای مالی
در گذشته بازارهای مالی در دست صرافان بود و عملیات داد و ستد اعتبارات کوتاه مدت بوسیله صرافان همیشه با دامنه و وسعت بسیار صورت میگرفت. منابع مالی صرافان سرمایه شخصی خودشان بود و در حدود قدرت مالی خود عهده دار عملیات صرافی بودند. صرافان در قدیم عامل فعال بازار بوده اند و از طریق آنها گردش اعتبارات در بازار پول صورت می گرفته است. برای نقل وانتقال وجوه از طریق صرافیها از سندی به نام بیجک استفاده می شده است، بیجک سندی است عندالمطالبه که تعهد پرداخت وجهی در آن تصدیق شده و برحسب میزان و معروفیت و اعتبار صرافان در بازار رواج داشته است.تا قبل از توسعه بانکداری صرافی ها نقش خود را در بازار پول انجام دادند ولی با توسعه فعالیت های بازرگانی بموازات توسعه اقتصادی عملیات صرافی محدود شده و از طریق سیستم بانکی صورت می گرفت.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
پیش بینی واردات برنج
در میان محصولات وارداتی کشور ما برنج از جایگاه خاصی برخوردار است . برنج تنها غله ای است که فقط برای مصرف انسان کاشته می شود و بعد از گندم مهم ترین محصو ل از خانواده غلات است . برنج به عنوان یک ماده غذایی بسیار ارزشمند نقش حساسی را در جهان کنونی ایفا می کند.
به گزارش روابطعمومی گمرک جمهوری اسلامی ایران در سال 1391 بالغ بر یک میلیون و 289 هزار تن برنج به ارزش تقریبی یک میلیارد و 309 میلیون دلار وارد کشور شد که به همراه کنجاله و سایر آخالهای جامد آن، دانه ذرت دامی، دانه گندم سخت، شمش از آهن و فولاد غیرممزوج بیشترین واردات را به خود اختصاص دادهاند. در همین حال وال استریت ژورنال به نقل از فعالان تجاری اعلام کرد که تقاضای بالای ایران باعث افزایش شدید قیمت برنج باسماتی شده است.
بر اساس آمار سازمان خواروبار جهانی سطح زیر کشت برنج جهان 147144 هزار هکتار و میزان تولید شتوک 576 میلیون تن است. در ایران سطح زیر کشت برنج 611 هزارهکتار و میزان تولید شتوک 2887 هزارتن و متوسط عملکرد در هکتار 4724 کیلو گرم در هکتار است. 90 درصد برنج تولیدی دنیا در قاره آسیا که محل زندگی 60 درصد جمعیت جهان است تولید و به مصرف 8/2 میلیارد نفر در آسیا میرسد.
نقش تجارت جهانی برنج از دهه 1990 به شدت افزایش یافته است . به همین سبب کشورهای مهم تولیدکننده برنج جهان در صدد هستند تا از این ماده غذایی به عنوان اهرم فشار در معادلات سیاسی جهان بهره گیرند . در سال 1993 پس از مطرح شدن موافقت نامه گات و آزادی صدور برنج آمریکایی به کشورهای آسیای جنوب شرقی، مسائل و مشکلات بسیاری در این کشورها پدید آمد، نظیر اعتراض بیش از 20 هزار کشاورز کره جنوبی در اواخر سال 1993 به آزادی واردات برنج آمریکایی به کشورشان که نشان از اهمیت این کالای تقریباً استراتژیک در آسیای شرقی دارد.
مصرف برنج در کنار سایر انواع غلات مانند ذرت، ارزن و گندم به عنوان مکمل مطرح می شود. در کشورهایی که مصرف سرانه برنج آنان بسیار زیاد است مصرف گندم آنان اندک است، به طوری که در میانمار که بیشترین میزان مصرف سرانه برنج را دارد مصرف سرانه گندم فقط 9/4 کیلوگرم در سال است در مقابل در کشورهایی که مصرف سرانه برنج حدود اندک است، مواد مصرفی در گروه غلات از سایر انواع غلات تأمین می شود. به طور مثال در کشورهای اروپایی، مصرف سرانه برنج بسیار اندک و در اغلب آنها از 10 کیلوگرم هم کمتر است. در این کشورها برنج در کنار موادی دیگر مانند سبزیها، گوشت و شیر استفاده می شود، موادی که نسل پیش از آن محروم بود . تقریباً 90 درصد تولید و مصرف برنج در آسیا انجام می شود و 96 درصد مصرف آن در کشورهای در حال توسعه است . رشد مصرف برنج به دلیل شهر نشینی، افزایش درآمد سرانه، تغییر الگوی تغذیه و کاهش رشد جمعیت شروع به کاهش کرده است. رشد عرضه برنج نیز روندی نزولی به خود گرفته است.
برنج محصولی اساسی در کشور ما به شمار می رود زیرا این محصول در سبد کالایی خانوار و الگوی تغذیه ای نقش مهمی دارد (بر اساس شاخص قیمت خرده فروشی، ضریب اهمیت انواع برنج 32/3 است) در حال حاضر ایران یکی از مهم ترین وارد کنندگان این محصول است.
پیشبینی یکی از مهمترین اهداف ساخت مدل های اقتصادی است که برخلاف بسیاری از بازارهای مهم، بازار محصولات کشاورزی از عرصه تحقیقات نوین پیش بینی به دور مانده، به گونهای که مطالعات انجام شده نیز غالباً بر پایه رو شهای اقتصادسنجی استوار است. همچنین، پیش بینی صحیح واردات بازار محصولات کشاورزی و بهخصوص برنج، آثار مهمی در سیاستگذاری و برنامه ریزی های اقتصادی این بخش دارد که این مهم با به کارگیری روشهای مختلف، می تواند علاوه بر ایجاد زمینه توسعه روشهای نوین پیش بینی، سیاستگذاران این بخش را در تصمیم گیریهای آتی، یاری رساند. علاوه بر این، متأسفانه قیمت برنج که جزومهمترین کالاهای سبد مصرفی خانوارها هستند، نوسان های فراوانی دارد. این نوسان ها به معنای فقدان پیش بینی مناسب از واردات آتی بازار است که موجب شده دولت نتواند برای کنترل این نوسان ها سیاست منسجمی اتخاذ کند. بر این اساس، پیش بینی قیمت کالاها در تنظیم بازار، اهمیت ویژه ای دارد(نوفرستی، 1386: 182).
از سوی دیگر، در بخش تولید محصولات کشاورزی نیز به دلیل ریسکهای فراوان، نوسان های بالایی در درآمد کشاورزان مشاهده میشود. بر این اساس، پیش بینی دقیق قیمت از طریق کاهش نوسانهای قیمتی، می تواند موجب انتخاب نوع محصول و سطح زیرکشت مناسب آن، تخصیص بهینه منابع، افزایش کارایی، افزایش مطلوبیت کشاورزان و در نهایت افزایش درآمد آنها شود. اهمیت پیش بینی قیمت محصولات کشاورزی علاوه بر کمک به کشاورزان و دولت، کمک فراوانی به عوامل بازاریابی می کند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 106 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
آمیخته بازاریابی
در دنیای رقابتی امروز، سازمانها به منظور بقای خود نیاز به استفاده از فنون بازاریابی و نیز تحقیقات تخصصی بازاریابی دارند. بررسیها نشان داده است که ناموفق بودن شرکتها از ناتوانی آنها در بهره گیری از فنون بازاریابی نشأت میگیرد. این شرکتها تحولات بازار و تغییرات الگوی مصرف مشتریان را نادیده میگرفتند و به جای روی آوردن به بازاریابی پیشرفته، به فروش میپرداختند و کسب سود بیشتر را بر رضایت مشتریان ترجیح میدادند. بازاریابی در عین حال یک جنگ است منتهی نه جنگ با اسلحه و یا تفنگ بلکه چنانکه آلبرت امری[1] در این رابطه میگوید: "بازاریابی یک جنگ متمدنانه است که در اغلب این نبردها، شرکتها و سازمانهایی موفق میشوند که از کلمات، ایدهها و نظم فکری مطلوبتری استفاده مینمایند، به عبارت دیگر دارای مدیریت بازاریابی به روز و منسجمی باشند تا بتوانند در مبارزه با صحنه های رقابت گام بردارند (کنستانتین، 2012).
در این رابطه کاتلر[2] اعتقاد دارد که اکثر شرکتها توجه زیادی به کاهش هزینه میکنند در حالی که عدم صرف هزینه های بازاریابی، هزینه های بیشتری را ایجاد میکند (کاتلر، 1379). مدیریت بازاریابی یکی از بخشهای مدیریت کلان سازمان است که با نگرش سیستمی به اجزای سازمان، روابط بین آنها، نحوه تأثیر گذاری بر یکدیگر و ارتباط داخلی آنها به صورت یک نظام یکپارچه و جامع، عوامل مؤثر را مورد بررسی قرار داده و مورد تحلیل قرار میدهد. به عبارت ساده تر در این فرآیند با انجام " تحقیقات بازاریابی" مطالعه و بررسی دقیق بر روی عوامل درونی و بیرونی سازمان و محصول مورد مطالعه قرار میگیرد. همچنین با بررسی و تحلیل عوامل درون سازمانی و مرتبط با محصول، از جنبه های گوناگون مدیریتی، مالی، کیفی محصول و بازاریابی که تأثیر گذار و تعیین کننده میباشند، تلاش میگردد تا مقایسه ای مناسب بین این عوامل صورت گرفته و بالطبع مناسبترین استراتژیها و راهکارهای عملی مورد بررسی قرار گرفته و در راستای پیشبرد اهداف سازمان پیشنهاد گردد.
بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشهایی که سازمان میتواند در آنجا به صورت مفیدتر و مؤثرتر حضور یابد و پاسخگوی نیازها و خواستههای مردم باشد. به عبارت دیگر بازاریابی تلاش آگاهانه است برای تخصیص بهینه منابع و ایجاد نوعی تخصیص در بازار (روستا و همکاران، 1390). بازاریابی عبارت است از فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواستهها از طریق فرایند مبادله (کاتلر ، آرمسترانگ،1390). بازاریابی به مجموعه ای از فعالیتهای بازرگانی گفته میشود که جریان کالاها یا خدمات را از تولید تا مصرف کننده نهایی هدایت میکند.
بازاریابی علم جوانی است که سابقه پیدایش آن از قرن بیستم میلادی است (مهرانی ، حسینی کیا، 1391). یک بازاریاب بدون داشتن درک صحیح از اینکه مشتری چه کسی است؟ چرا، چه وقت، کجا و چگونه خرید کند؟ به خطا میرود و ویژگیهایی که به واسطه آن گروهی از مشتریان ارزش را درک میکنند ممکن است از نظر گروهی دیگر از مشتریان، اصلاً مهم نباشد (موریس، 2011). امروزه شرکتها در تلاشند تا با استعانت از دو عامل " رضایتمندی مشتری" و " فروش و سودآوری بیشتر" با تکیه بر تحقیقات بازار و درک نیازهای مشتری در دنیای مملو از رقابت کنونی به حیات خود ادامه دهند. در این راستا یکی از راههای نائل آمدن به اهداف فوق بررسی و تجزیه و تحلیل مفهوم آمیخته بازاریابی در هر کسب و کاری میباشد (علی میرزایی، 13 ش 91).
عناصر آمیخته بازاریابی مجموعه های از متغیرهای بازاریابی قابل کنترل است که شرکت آنها را برای نیل به اهداف بازاریابی در بازار هدف و برای ایجاد واکنش مورد نیاز خود ترکیب میکند. این ترکیب شامل هر نوع اقدامی است که شرکت بتواند برای کالای خود و به منظور تحت تأثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد. معمولاً این عناصر را تحت عنوان (4p) میشناسند که عبارتند از محصول[3]، قیمت[4]، توزیع[5] و ترفیع[6].
مفهوم آمیخته بازاریابی برای اولین بار در دهه 1950 به وسیله نیل بوردن معرفی شد و به 4p معروف گشت. آمیخته بازاریابی بر مدلها و روشهای سنتی مدیریت بازار مانند روش کارکردگرای پویای آلدرسون در کنار سایر روشهای سیستمی و نیز تئوری پارامتر که توسط دانشگاه کپنهاگ در اروپا توسعه یافت، غلبه کرد و روشهای جدید مانند دیدگاه محصولی، دیدگاه وظیفه ای و دیدگاه جغرافیایی نیز با چنین سرنوشتی مواجه شدند. تنها تعداد کمی از این مدلها توانستهاند بقای خود را در مقابل 4p حفظ کنند (گرانروس، 2009). آمیخته بازار عبارت است از مجموعه ای از ابزارهای مداخله در بازار که به صورت وابسته به هم عمل میکنند؛ به طوری که تأثیر لازم یا مورد نظر را در بازار میگذارند (محب علی، 1391).
آمیخته بازاریابی نمایان گر فعالیتهای اساسی مدیران بازاریابی است. پس از انتخاب یک بازار هدف، مدیران بازاریابی باید یک برنامه سیستماتیک برای فروش به مشتریان و ایجاد روابط بلندمدت تدوین کنند (دلوین، 2007). برنامه بازاریابی از تصمیماتی راجع به محصول، قیمت، ترفیع و توزیع تشکیل میشود. اینها مهمترین نوع بخشهایی هستند که مدیران بازاریابی برای رسیدن به اهداف فروش و سودآوری، منابع شرکت را به آنها تخصیص میدهند (گلد اسمیت، 2009).
[1] Albert emery
[2] Philip kotler
[3] Product
[4] price
[5] place
[6] promotion