دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 122 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
فهرستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه ..................................... 12
2-1- مبانی نظری پژوهش ...................... 12
2-1-1- ساختار سازمانی .......................................................................................................... 13
2-1-1-1- تعریف ساختار و ماهیت آن ...........................................................................13
2-1-1-2- کارکردهای ساختار ............ 14
2 -1-1-3- ابعاد ساختار................ 14
2-1-1-4- تئوریهای کلاسیک و نئوکلاسیک در خصوص ساختار 15
2-1-1-5- نوعشناسی ساختار .............. 16
2-1-1-5- 1- انواع کلاسیک ساختار سازمانی............................................................16
2 -1-1-5- 2- انواع جدید ساختار سازمانی.................................................................17
2 -1-1-5-1- 1- ساختار کارکردی 16
2-1-1-5-1-2- ساختار بخشی... 16
2-1-1-5-1- 3- ساختار ماتریسی.. 17
2-1-1-5-2- 1- ساختار افقی .............18
2-1-1-5-2-2- ساختار شبکهای....................................................................... 18
2-1-1-5-5- 3- ساختار ستارهای شکل یا خوشه ستارهای...........................18
2 -1-1-5-5-4- ساختار تار عنکبوتی ...............................................................19
2 -1-1-5-5- 5- ساختار پارندی .......................................................................19
2 -1-1-5-5-6- ساختار خوشهای .....................................................................20
2-1-1-5- 5- 7- ساختار مجازی ..................................................................... 20
2-1-1-5-2-8- ساختار تواناساز و بازدارنده......................................................21
2-1-1-5-2-8-1- ساختار تواناساز ....................................................................21
2-1-1-5-2-8-2- ساختار بازدارنده ...................................................................25
2-1-1-5-2-8-3- مقایسه دو نوع ساختار تواناساز و بازدارنده......................27
2-1-2- قدرت........................... 28
2-1-2-1- تعریف قدرت و ماهیت آن .............................................................................28
2-1-2-2- نقش قدرت و اهمیت آن در سازمان و تعامل با محیط ......................................... 29
2-1-2-3- قدرت و وابستگی .......... 31
2-1-2-4- پیامدهای قدرت و دیدگاههای مختلف به آن 32
2-1-2-5- منابع قدرت ..................... 33
2-1-2-6- دستهبندی قدرت .................. 34
2-1-2-7- کاربرد قدرت .................. 35
2-1-2-8- جمعبندی ...................... 37
2-2- پیشینه پژوهشی .......................... 38
2-2-1- پیشینه خارجی ....................... 38
2-2-1-1- پژوهشهای مرتبط با ساختار سازمانی 38
2-2-1-2- پژوهشهای مرتبط با قدرت و منابع آن ......................................................39
2-2-2- پیشینه داخلی ....................... 40
2-2-2-1- پژوهش های مرتبط با ساختار سازمانی 40
2-2-2-2- پژوهش های مرتبط با قدرت و منابع آن ....................................................41
2-2-3- جمع بندی پژوهشهای پیشین ............ 42
2-3- جمع بندی فصل......................... 43
2-1- مبانی نظری
در زندگی سازمانی امروزی، مبتنی بر مفهوم پویای"برهمکنش چندلایه"(ترکزاده، 1388)، نیروهای پویای متعدد و متکثری بر دانشگاه به عنوان یک سیستم اجتماعی باز (هوی و میسکل، 2005 و 2008) نفوذ می یابند. این نیروها از طریق نفوذ (شکلدهی و جهتدهی) در و بر رفتار سازمانی افراد در سطوح مختلف (فردی، گروهی و سازمانی)، توانمندی سازمانی را نیز متاثر می نمایند. از جمله این عوامل، ساختار سازمانی و قدرت و منابع پویای آن میباشد (فونشن[1]،2007؛ اسوار[2]،2006). پویش معنادار دانشگاهی، مستلزم درک پویاییها و پیچیدگیهای درونی و محیطی آن است (ترکزاده، 1388). از این رو بررسی رابطه بین انواع ساختار سازمانی و منابع قدرت مدیران به منظور ادراک پویاییهای درون دانشگاهی اهمیت مییابد.
2-1-1-ساختار سازمانی
2-1-1- 1- تعریف ساختار سازمانی و ماهیت آن
ساختار سازمانی موضوعی است که اکثر افراد در موقعیتهای کاری، کمتر در خصوص آن به تفکر میپردازند. افراد هر روز به سر کار خود رفته و وظایف خویش را انجام میدهند اما در خصوص چگونگی سازماندهی سازمان نمیاندیشند. ساختار سازمانی، هم برای سازمان و هم برای اعضای آن مفهوم و عاملی بسیار کلیدی تلقی میشود که میبایست به دقت در خصوص آن اندیشید. از اینرو میبایست به دقت در خصوص آن اندیشید. زیرا یکی از پیامدهای ساختار سازمانی، موفقیت ها و شکستهای سازمان و اعضای آن میباشد (فونشن، 2007).
ساختار روش و رویهای است که به وسیله آن فعالیتهای سازمان تقسیم، سازماندهی و هماهنگ میشوند. از اینرو ساختار به کنترل اعمال اعضای سازمان میانجامد (رابینز و جاج، 2009؛ اعرابی، 1376). در واقع ساختار میدانیاست برای کنشهای سازمانی در سطوح مختلف (هال، 2002). با چنین تعریفی، ساختار عملاً قلمرو وسیعی مییابد که دارای ابعاد، عناصر و ویژگیهای خاص خود میباشد. بر همین اساس، ساختار سازمانی، بسته به ترکیب ابعاد، عناصر و ویژگیهای خود، در انواع مختلفی متجلی خواهد شد. بدیهی است که هر نوعی نیز به نوبه خود، کارکرد و به تبع اثرات ویژه خود را خواهد داشت. لذا ملاحظه میشود که ساختار سازمانی میتواند نقش و اثر تعیینکنندهای در کیفیت عملکرد و اثربخشی سازمان در سطوح و ردههای مختلف داشته باشد.
[1]Fontaine
[2]Swarr
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 24 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 134 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
مقدمه
توانمند سازی در دوران مدیریت علمی در کانون توجه صاحب نظران مدیریت نبوده است . بعداز نهضت روابط انسانی مسائلی مانند رضایت شغلی ، غنی سازی شغل و رهبری دموکراتیک مطرح شد و توانمندسازی کارکنان به عنوان یک هدف مهم و حیاتی سازمان مطرح گردید.
توانمندسازی به عنوان ایده ای مرتبط با عملکرد سازمان ،آشکارترین ریشه هایش را در تشریح نظریه Y داگلاس مک گریگور (1960) در کتاب « چهرۀ انسانی سازمان » دارد . این نظریه مبتنی بر ایجاد شرایطی برای حرکت افراد به سمت کسب اهداف به جای سرپرستی و هدایت تلاشهایش می باشد.نظریه مک گریگور و سایر عقاید و تجربیات به منظور توانمندسازی کارکنان مفروضات مشترکی دارند که نمایان ترین آنها عبارتند از:
1. سازمانهای تجارتی و صنعتی فقط بخشی از منابع فکری کارکنان را به کار می گیرند.
2. کنترل تنها یا بهترین شیوه نیل به اهداف سازمانی نیست و آن شیوه ای غیرممکن برای نیل به عملکرد سازمانی عالی و بهبود مستمر می باشد.افرادو تیم ها هنگامی موثرتر و کارآتر عمل می کنند که فرصت اعمال حداکثر نظارت در کارشان به آنها داده می شود.
3.شایستگی و صلاحیت مختص تعدادی اقراد متخصص نیست بلکه به طور وسیعی در همه سطوح یک
سازمان پخش می شود.
4. کارکنان نسبت به اموری که بر آنها نفوذ داشته و از آنها تجاربی کسب کرده اند مالکیت شخصی واحساس
مسئولیت بیشتری دارند. در تئوری مک گریگور مدیران دارای نگرش Yکارکنان را در تمامی سطوح تصمیم گیری مشارکت می دهند . ارتباطات به سمت بالا را ترغیب نموده و به دقت به نظرات و پیشنهادات کارکنان توجه می کنندو فرصت قبول مسئولیت های بزرگتر به افراد داده می شود . به دلیل تعهد مدیر به خود شکوفایی کارکنان ، مدیر به دنبال فضای شغلی و توسعه شغلی افراد می باشد . در تئوری Y مدیر به تمامی سلسله مراتب نیازهای مازلو[1] از نیازهای فیزیکی تاخودشکوفایی توجه دارد وفرض بر این است که نیازها و منابع انگیزشی همان گونه که برای افراد بالای سلسله مراتب است، برای افراد پایین نیز وجود دارد . بی تردید تئوریYمک گریگور یک فلسفه توانمند سازی در مدیریت است. در طول بیست سال گذشته صدها شرکت ثابت کرده اند که مشارکت ودرگیری کارکنان در کار و توانمند سازی به طور قطع ایده جدیدی نیست،بلکه توانمند سازی بیشتر از یک احتمال نظری یا تجربی شروع شده است . این پدیده اکنون راهنمایی برای توسعه است که سازمان ها می بایست برای حفظ قدرت ، رقابت وبقای خود آن را بپذیرند .
اصطلاح توانمند سازی از دو دهه 1980 و1990 بسیار رایج شده است.توانمند شدن در رشته های روانشناسی ، جامعه شناسی ودین شناسی ریشه هایی دارد که به دهه گذشته حتی قرنهای گذشته بر می گردد. آدلر[2] در سال 1947 در زمینه روانشناسی مفهوم « انگیزه تسلط » را با تأکید بر تلاشی که افراد برای کسب تسلط در برخورد با جهان خود دارند ، مطرح کرد. چندین دهه قبل ، مفاهیم مشابهی معرفی شده اند. ( وتن وکمرون[3] ، 1986).
وایت[4] در سا ل 1959 بیان نمود « انگیزه اثر گذاری » یک انگیزه درونی است که باعث می شود چیزها اتفاق بیفتد . برهم[5] در سال 1966 توانمند سازی را « واکنش روانشناختی » که برای آزادی از محدودیت ها اشاره دارد بیان نمود(وتن و کمرون ،1986). در هریک از مطالعات ، مفاهیم ریشه ای به مفهوم توانمند شدن یعنی تمایل افراد به تجربه خود کنترلی ، به خود اهمیت دادن ، و برای خود آزادی قائل شدن شباهت دارد.در جامعه شناسی ، مفاهیم توانمند شدن در مورد بیشتر جنبش هایی که در آن مردم برا ی آزادی وکنترل اوضاع واحوال شخصی خویش مبارزه می کردند، اساسی بوده است در الهیات ، مجادلات دربارۀ اختیار وجبر وخودرأیی در مقابل تسلیم ، قضا و قدر در مقابل ایمان ، انسان گرایی در مقابل کثرت گرایی درطول قرنها به صورت داغ مطرح بوده است. ریشه همه این مباحث ، اشکال تغییر یافته موضوع توانمندی در مقابل ناتوانی و درماندگی است ( وتن و کمرون ،1998 ) .
[1]- Mazlow
[2] -Adler
[3] -Whetten & Cameron
[4]- White
[5]- Brehm
دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 3702 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 200 |
بررسی رابطه بین تناسب استراتژی و ساختار سازمانی با عملکرد در شرکت های خانوادگی (مطالعه موردی شرکت های خانوادگی مستقر در شهرک های صنعتی استان یزد)
تعداد صفحات این مقاله 11 صفحه به همراه تعداد 10 مقاله دیگر که جمعا 200 صفحه می شوند.
چکیده
در عصر فرا رقابتی، سازمان ها با محیطی روبرو هستند که مشخصه ی آن افزایش پیچیدگی و جهانی شدن پویایی
است. لذا سازمان ها برای استمرار و استقرار خود باید توجه بیشتر خود را به توسعه و تقویت ساختار سازمانی خود که از
طریق مدیریت عملکرد صورت می گیرد، معطوف سازند. بنابراین هدف این تحقیق بررسی رابطه استراتژی و ساختار
سازمانی با عملکرد شرکت های خانوادگی می باشد.جهت گردآوری داده ها در این تحقیق، از پرسشنامه برای بررسی رابطه
بین متغیرهای مستقل (قدرت، تجربه و فرهنگ سازمانی) و متغیرهای وابسته ی تحقیق (عملکرد، استراتژی و ساختار
سازمانی) استفاده شده است. برای بررسی وجود رابطه معنادار بین متغیر ها از جدول توافقی و آزمون کی دو و به منظور
استفاده SPSS آزمون فرضیهها با هدف سنجش روابط میان متغیرها از رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار
گردیده است.جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام شرکت های خانوادگی مستقر در شهرک صنعتی استان یزد می
باشند،است.حجم نمونه از طریق فرمول کرکران تعداد 76 پرسشنامه توزیع شد و نهایتا 63 پرسشنامه قابل استفاده حاصل
گردید.نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که فرهنگ سازمانی با ساختار سازمانی رابطه ای معنا دار اما معکوس دارد. به
علاوه بعد تجربه به عنوان شاخص نفوذ خانواده در استراتژی شرکت تاثیری معنادار ومستقیم دارد و نفوذ خانواده نقش
تعدیلگر را ندارد. بنابراین می توان گفت هر چقدر فرهنگ سازمانی افزایش یابد ساختار سازمانی ضعیف تر و هر اندازه
تجربه بهبود یابد استراتژی و به دنبال آن سطح عملکرد سازمان نیز افزایش می یابد.
واژه های کلیدی: عملکرد، استراتژی، ساختار سازمانی، شرکت خانوادگی، نفوذ خانواده.