دسته بندی | کار و امور اجتماعی |
بازدید ها | 54 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
مقدمه
کشورهای پیشرفته صنعتی جهان هزینه های گسترده ای را به منظور بررسی تغییرات سالانه رضایت شغلی کارکنان پرداخت می کنند( تغییرات سالانه رضایت شغلی کارکنان آنها در منابع مربوط موجود است) . پرداخت چنین هزینه هایی توسط کشورهای مذکور نشان می دهد که رضایت شغلی موضوع بسیار با اهمیتی که متاسفانه در کشور ما خیلی هم مورد توجه نگرفته است. رضایت شغلی مثل بسیاری از متغیر های دیگر،پدیده ای است که در اثر عوامل گوناگون شکل می گیرد و خود نیز بر عوامل گوناگون تاثیر دارد. از یک رضایت شغلی یک متغیر مستقل است که بر متغیرهای وابسته ای چون بازدهید ، غیبت ، جابجایی ، ترک خدمت، رفتار فرد در جامعه، رفتار فرد در خانواده و تا حدودی در نگرش فرد نسبت به محیط های اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و غیره تاثیر دارد . از سوی دیگر رضایت شغلی متغیری وابسته است که تحت تاثیر متغیرهای مستقلی چون حقوق و مزایا ، رابطه با همکاران و سرپرستان ، امنیت شغلی و نوع کار قرار دارد . به علاوه رضایت شغلی متاثر از متغیرهای تعدیل کننده مثل سن ، سطح تحصیل ، جنسیت ، سابقه خدمت و رده شغلی است . امروزه رضایت شغلی به طور ویژه ای مورد عنایت روز افزون پژوهشگران قرار دارد و هزاران تحقیق در مورد ابعاد گوناگون آن انجام شده است .
بهره وری مدرن شامل دستیابی به برونداد با کیفیت کار و عوامل : جلب ، وثیقه و حسن انجام کار ، آسایش ، موفقیتهای مالی و رضایت شغلی کارکنان است ( کرایک ، 2004 )
یعنی برای دستیابی به بهره وری مدرن ، وجود رضایت شغلی نیز ضروری است . رضایت شغلی یکی از عوامل موثر در افزایش عملکرد کارکنان است . حداقل می توان به صراحت بیان کرد که کارکنان ناراضی ، عملکرد پیوسته مطلوبی نخواهد داشت . به قولی همبستگی رضایت شغلی با بازدهی مثبت و برابر با 14 درصد ( رابینز ، 1374 : 287 ) و به قول دیگر برابر با 17 درصد است ( مچینسکی و همکارش ، 1985 ) . یعنی حداقل 14 درصد از واریانس بازدهی از طریق تغییرات در رضایت شغلی قابل توجیه است .
همبستگی رضایت شغلی با غیبت 40-درصد است ( رابینز ، 1374: 286 ) به عبارت دیگر 40 درصد از واریانس غیبت توسط تغییرات در رضایت شغلی توجیه پذیر است .
رضایت شغلی در جابجایی و ترک خدمت کارکنان نقش دارد . افراد ناراضی در صورت وجود فرصت مناسب بلافاصله سازمان خود را ترک خواهند کرد . ( همبستگی ترک خدمت و رضایت شغلی 40- در صد است میچینسکی و همکارش ، 1985 ) .
رضایت شغلی به عنوان یک متغیر وابسته ، محصول عوامل گوناگونی است ( رابینز ، 1974 ) : کار جذاب ، کار دارای امکان بروز خلاقیت کار دارای احترام ، کار ارزشند و کار دارای ویژگیهایی از این قبیل نقش مهمی در رضایت شغلی ایفا می کنند .
رابطه مناسب با سرپرست باعث افزایش رضایت شغلی می شود ، سرپرست و مدیر با صلاحیت هوشمند ، قابل دسترسی ، رعایت کننده مبادی آداب ، خوش اخلاق ، انعطاف پذیر ، بازخور دهنده نتیجه کار ، رعایت کننده استقلال در کار و دارای ویژگیهای اینچنین باعث افزایش رضایت شغلی می شود .
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
مقاله بررسی رضایت شغلی در 38 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه :
به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، از میان همه مفاهیمیکه روانشناسان و متخصصان رفتار سازمانی و مدیریت در موقعیتهای سازمانی مختلف مطالعه کرده اند، رضایت شغلی از مهم ترین زمینه های پژوهشی بوده است به همین دلیل دیدگاه ها و مفهوم سازی های متعدد و گاه متناقض درباره آن شکل گرفته و توسعه یافته است. این مفهوم تلاشهای نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته و نیز در تمامیسطوح مدیریت و منابع انسانی سازمانها اهمیت یافته است. اهمیت رضایت شغلی از یک سو به دلیل نقشی است که در پیشرفت سازمان و نیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد نگرش مثبت در فرد نسبت به کارش میباشد و به اعتقاد برخی صاحبنظران کارکنانی که از کار خود رضایت دارند در مقایسه با آنان که احساس رضایت نمیکنند بازدهی یا تولید بیشتری دارند و از دیگر سو به این علت است که علاوه بر تعاریف متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی بسیاری از حوزه های علمیمانند روانشناسی، جامعه شناسی، مدیریت و حتی اقتصاد و سیاست بوده است ( لاوسون و شن ، 1998 )
درباره رضایت شغلی نظریه های گوناگونی ارائه شده است اما میتوان گفت تعالی آنها رضایت شغلی را بر پایه این سه محور قرار میدهند:
1- توقعات و انتظارات افراد در زمینه موقعیتهای واقعی، 2- میزان بر آورده شدن نیازهای جسمیو روانی، و 3- سطح ابقای ارزشهای مهم ( نیوتن و کینان ، 1991). از این رو عوامل متعدد و متنوعی زمینه ساز و ایجاد کننده رضایت شغلی میباشند. این عوامل را میتوان از ویژگیهای شخصیتی، احساسات عاطفی و حالتهای هیجانی که جنبه های درونی نامیده میشود تا شرایط و ویژگیهای سازمانی، اجتماعی و فرهنگی که جنبه های بیرونی به حساب میآید، مرتب کرد ( تت و مییر ، 1993). در زیر به تعدادی از این تعاریف اشاره میگردد.
تعاریف رضایت شغلی :
رضایت شغلی از دیدگاه های گوناگون تعریف نموده اند که ذیلاً به چند مورد اشاره میشود:
- مطالعه رسمیرضایت شغلی با مطالعات هاثورن در اوایل دهه 1930 شروع و از آن پس بطور گسترده مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت در اصل رضایت شغلی به این دلیل اهمیت یافت که طرفداران اولیه رویکرد روابط انسانی، مدیران را قانع کردند که کارگر خوشحال، کارگر سود آور است.
- تلاش کلاسیکها برای تعریف رضایت شغلی در سال 1953 توسط رابرت هاپاک انجام شد. وی میگوید رضایت شغلی مفهومیپیچیده و چند بعدی است که با عوامل روانی، اجتماعی و جسمانی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمیشود. فرد با تاکیدی که به عوامل مختلف از قبیل میزان درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط محیط کار و اشتغال در زمانهای متفاوت دارد به طرق گوناگون از شغلش احساس رضایت میکند ( هوی و میسکل، 1371، ص276).
- شرتزر معتقد است رضایت شغلی به معنای دوست داشتن وظایف مورد لزوم یک شغل، شرایطی که در آن کار انجام میگیرد و پاداشی که برای انجام آن دریافت میشود و اینکه نیازهایش تا چه حدودی با انجام فعالیتهای شغلش برآورده میشود.
- هرسی و بلانچارد معتقدند رضایت شغلی تابعی است از سازگاری انتظارات سازمانی با نیازهای سرشت کلی فرد، در حالی که این دو توافق و تعادل داشته باشند، رفتار بطور همزمان برآورنده انتظارات سازمان و نیازهای فرد است یعنی اثر بخشی و رضایت تواماً حاصل میگردند.
ب- عوامل بیرون سازمانی:
1- ب: نقش شرایط اقتصادی جامعه و رضایت شغلی: بر اساس نظر اقتصاددانان شرایط اقتصادی جامعه زمانی خوب و مساعد است که جامعه در" اشتغال کامل " باشد در وضعیت اشتغال کامل " سطح بیکاری " در جامعه صفر و یا متمایل به صفر است. تحت این شرایط یافتن شغل جدید برای افراد بسیار آسانتر است. از این رو رابطه بین رضایت شغلی و ترک خدمت در زمانهایی که نرخ بیکاری در جامعه پائین بوده نسبت به ایامی که میزان بیکاری بالاست به مراتب قوی تر خواهد بود. بر همین اساس هنگامی که میزان بیکاری در جامعه بالا است افراد می دانند که به سادگی نمی توانند شغل دیگری را پیدا کنند. بنابراین ترجیح می دهند که بدون توجه به رضایت از شغل فعلی خویش در آن سازمان باقی بمانند. خلاصه اینکه، شرایط نامطلوب اقتصادی به عنوان یک عامل خارجی و محیطی محسوب می شود که بر رضایت تاثیر دارد. رضایت شغل در چنین شرایطی تاثیر چندانی بر رفتارهای کاری افراد بر جای نمی گذارد.
2- ب: نقش اتحادیه ها در رضایت شغلی: شاید بتوان اظهار کرد که مهمترین دلیل پیدایش اتحادیه ها عدم رضایت شغلی است. کارکنان به دلایل مختلفی از جمله حقوق و مزایای کم، قوانین و مقررات انضباطی غیر عادلانه و عدم رضایت از اصول ایمنی و حفاظتی توسط سازمانها، احساس نارضایتی و یاس می کنند. در چنینی حالتی گرایش به اتحادیه ها می تواند بهترین راه حل باشد، کارکنانی که از کار و شرایط حاکم بر آن راضی هستند به ندرت به فعالیتهای اتحادیه ای گرایش پیدا می کنند و اصولاً نیازی به این اتحادیه ها ندارند.
3-ب: رابطه خود کارسازی اداره و ر ضایت شغلی: عوامل بسیاری در رضایت شغلی دخیل می باشند و یکی از عواملی که می تواند بیشترین تاثیر را بر رضایت داشته باشد، چالشی بودن کار است پس اگر بتوان با خود کارسازی، چالشی بودن کار را افزون ساخت، کارکنان و کاربران خسنودتر خواهند بود. عوامل موثر بر رضایت شغلی به طور مستقیم یا غیر مستقیم می تواندبیانگر رابطه مثبت یا منفی خود کارسازی و رضایت شغلی باشند. به عنوان مثال، اگر بتوان در اثر افزایش میزان خودکاری شغل مواردی چون: پرداخت بیشتر، شرایط ارتقاء بهینه تر، عنی تر شدن، شرایط فیزیکی مطلوبتر و … را فراهم آورد، رضایت بیشتری حاصل خواهد شد ولی اگر خودکارسازی شغل، شرایطی عکس، چون پرداخت کمتر، شرایط ارتقاء نامناسبتر و ... را فراهم آورد، رضایت شغلی کمتر خواهد شد. (حضوری ، 1382،70).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 203 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 113 |
مقاله بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی کارشناسان شرکت بهمن موتور در 113 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده
خواه ناخواه کار نقش عمدهای را در زندگی انسان بازی میکند. در طول زندگی بیشتر از هر فعالیت دیگری وقت انسان را به خود صرف میکند، یک پایه اقتصادی برای تأمین نیازها، گذران زندگی و کیفیت زندگی افراد را فراهم میکند؛ به انسهانها معنا و مفهوم میبخشد و افراد خود را بر اساس شغلها و باحرفههایشان معرفی میکنند. لذا منطقی به نظر میرسد. که هر فعالیتی با چنین اهمیت عمدهای موضوع مطالعات گسترده دانشمندان علوم اجتماعی و مدیریت قرار گیرد. بیشتر اشخاص میتوانند فیالبداهه احساسات مثبت و منفی خود را نسبت به شغلشان، برداشتها و باورهای متفاوت در مورد آن و یا سختی و مشکلات رفتاری مرتبط با آن را بیان کنند، این نگرشها و برداشتها، عمدتاً در اصطلاح رضایت شغلی خلاصه شدهاند. سلامت عمومی و رضایت شغلی دو عامل بسیار مهم در هر سازمانی است. توجه به سلامت روانی افراد و رضایت شغلی آنها به عنوان یکی از ارکان پیشرفت جوامع انسانی و عامل حفظ پویایی افراد باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
اما اینکه چگونه میتوان این امر مهم را به مرحله اجرا درآورد و این دو عامل مهم را در حد مطلوب در سازمانها برقرار نمود، کاری بسیار دشوار و وظیفهای است بس خطیر که نیاز به تجربه، امکانات، تدابیر خاص و شاید از همه مهمتر ابزاری علمی و معتبر دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور اجرا گردیده است.
جامعه آماری در این پژوهش را کارشناسان مرکز بهمن موتور تشکیل می دهند که جمعاً از ??? نفر تشکیل شده اند. این جامعه شامل ?? حوزه کارزی می باشد که عبارتند از : مدیریت، تولید خودرو، توسعه و ساخت،تحقیق و توسعه، کنترل کیفیت، منابع انسانی ، امور پشتیبانی ، طرح و برنامه ، امور مالی و مدیریت فروش.
روش کار به این طریق بوده است که ابتدا لیست اسامی کارشناسان مرکز بهمن موتور را جمع آوری کرده و سپس به نسبت کل نمونه تعداد افراد انتخابی در هر حوزه کاری مشخص گردید از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی از هر حوزه نمونه گیری شد.
به دلیل وجود برخی محدودیتها، حوزه مدیریت فروش از جمع نمونه حذف گردید و در کل تعداد ?? عدد از پرسشنامه های توزیع شده برگردانده شد.
واژه های کلیدی: سلامت عمومی، رضایت شغلی، افسردگی، کنش اجتماعی، اضطراب
فهرست مطالب
مقدمه ?
تاریخچه گروه بهمن ??
بخش دوم: جذب نیروی انسانی ??
مراحل جذب کارکنان ??
حوزههای مرکز بهمن موتور ??
شرح وظایف حوزههای نام برده ??
?- مدیرت تحقیق و توسعه: پیشرفت و تحقیق با تکنولوژی روز ??
معاونت توسعه و ساخت ??
مدیریت منابع انسانی ??
مدیریت پشتیبانی ??
«گروه بهمن در یک نگاه (با نیم قرن فعالیت)» ??
ادبیات و پیشینه تحقیق ??
بخش اول: سلامت روانی ??
بهداشت روانی از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی ??
الف) بهداشت روانی از دیدگاه مکتب زیستگرایی ??
ب) بهداشت روانی از دیدگاه مکتب روانکاوی ??
پ)بهداشت روانی از دیدگاه مکتب رفتارگرایی ??
ت) بهداشت روانی از دیدگاه مکتب انسانگرایی ??
مفهوم انسان سالم از دیدگاه روانشناسان ??
عوامل مؤثر در تأمین سلامت روانی ??
الف) نقش خانواده در سلامت روانی ??
ب) نقش مدرسه در سلامت روانی ??
پ) نقش خود در سلامت روانی ??
اهداف بهداشت روانی ??
ابعاد فعالیتهای بهداشت روانی ??
اصول بهداشت روانی ??
عوامل سازندة مقیاس سلامت عمومی ??
الف) نشانههای جسمانی ??
ب) اضطراب ??
پ) کنش اجتماعی ??
ت) افسردگی ??
پژوهشهای انجام یافته در رابطه با مقیاس سلامت عمومی ??
بخش دوم: رضایت شغلی ??
مؤلفههای عاطفی و شناختی رضایت شغلی ??
تأثیر خلق و خو ??
نظریههای رضایت شغلی ??
?- نظریهی کامروائی نیاز ??
?- نظریه گروه مرجع ??
?- نظریه مک کللند ??
?- نظریههای مغایرت ??
?- نظریه تفاوتهای فردی ??
?- نظریههای موازنه ??
?- نظریة برابری ??
?- نظریة سه وجهی آلدرفر ??
?- نظریه ارزشی لاک ??
??- نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو ??
??- نظریه سیستمها و رضایت شغلی ??
??-نظریة دو عاملی رضایت شغلی ??
ویژگیهای رضایت شغلی ??
الگوهای رضایت شغلی ??
ابعاد رضایت شغلی ??
الف- پرداخت ??
ب- ارتقاء و پیشرفت ??
ج- سرپرستی ??
د- همکاران ??
هـ – ماهیت شغل ??
?- تنوع شغل ??
?- استاندارد و تخصصی کردن وظایف ??
?- کنترل بر روشها و مراحل انجام کار ??
?- چالش انگیز بودن شغل ??
وضوح شغلی ??
تطابق بین شخصیت و شغل و تأثیر آن بر رضایت شغلی ??
همبستههای خشنودی شغلی: متغیرهای شخصی ??
الف- سن ??
ب- سطح تحصیلات، ??
ج- جنسیت ??
شاخص و پایمردهای رضایت شغلی و نارضایتی شغلی ??
رضایت شغلی و عملکرد ??
?- تأثیر رضایت شغلی بر عملکرد ضعیف است ??
الف) حفظ عملکرد قبلی ??
ب) طریقه سازماندهی کارها ??
ج) وجود ارتباط غیرمستقیم ??
?- رضایت شغلی غیرمستقیم منجر به عملکرد بهتر میشود ??
?- عملکرد بهتر، منجر به افزایش رضایت شغلی میگردد. ??
?- بین رضایت شغلی و عملکرد رابطه متقابل وجود دارد. ??
رضایت شغلی و غیبت ??
رضایت شغلی و سلامت جسمی و روانی ??
رضامندی کلی از زندگی ???
تخلف و رفتارهای ضدتولیدی ???
ترک خدمت ???
کارکنان چگونه نارضایتی خود را ابراز میکنند؟ ???
خروج (ترک خدمت) ???
اعتراض ???
وفاداری (وظیفه شناسی) ???
سهلانگاری ???
بخش اول : جامعه آماری و گروه نمونه مورد مطالعه ???
ابزار پژوهش ???
روش نمره گذاری ???
بخش دوم: تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده ???
سن ???
جنسیت ???
سابقه کار ???
تحصیلات ???
الف) رضایت از کار ???
ب) رضایت از سرپرستی ???
ج) رضایت از همکار ???
د) رضایت از ارتقاء ???
هـ) رضایت از پرداخت ???
الف) نشانه های جسمانی ( شکایت جسمی) ???
ب ) اضطراب ???
پ ) کنش اجتماعی ???
ت ) افسردگی ???
بخش اول :
مقدمه
به اعتقاد بسیاری از دانشمندان علوم رفتاری، سازمانها وجه انکارناپذیر دنیای نوین امروز را تشکیل میدهند، ماهیت جوامع توسط سازمانها شکل گرفته و آنها نیز به نوبه خود به وسیلة دنیای پیرامون و روابط موجود در آن شکل میگیرد. گر چه سازمانها به شکلهای مختلف و بر پایه هدفهای گوناگون تأسیس و سازماندهی میشود، اما بدون تردید تمامی آنها بر پایة تلاشهای روانی و جسمانی نیروی انسانی که ارکان اصلی آن به حساب میآید، اداره و هدایت میگردند. از این رو، زندگی افراد در جوامع نوین به شدت تحت نفوذ هستی و رفتار سازمانها قرار دارد، و همین دلیل به تنهایی سعی در شناخت هر چه بیشتر، بهتر و علمیتر ماهیت و روابط متقابل آنها و نیروی انسانی را توجیه و ضروری میسازد (حیدر علی هومن، 1381)
یکی از هدفهای پیگیر روانشناسی بررسی ماهیت رفتار و روان است. به طور کلی هر موجود زندهای جزء از راه شناخت رفتار و موقعیتهای مختلف شناخته نمیشود. چون آدمی مخلوق انگیزهها، کششها و احساسهای هوشیار و امکانات فطری خویش است و رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادلی میان این عوامل برقرار گردد. در واقع تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر دگرگونی در یکی از آنها موجب دگرگونی در دیگری میشود. اکثر ناسازگاریهای فکری، عاطفی و اخلاقی بر اثر همین ناراحتیهای روانی ایجاد میگردد.
رشد و تعالی یک جامعه در گرو تندرستی افراد آن جامعه است و شناسایی عوامل تعیین کننده و مرتبط با آن در جهت سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح خرد و کلان جامعه نقش مهمی ایفا میکند. تأمین سلامتی افراد جامعه از دیدگاه سه بعدی جسمی، روانی و اجتماعی از مسائل اساسی هر کشوری محسوب میشود.
در این میان به دلیل شیوع بالا و اثرات مخرب بسیار شدید و طولانی اختلالات روانی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، لزوم پرداختن به موضوع سلامت روان از اهمیت ویژه برخوردار است. ضرورت توجه به مسائل روانی با پیشرفت و توسعه تکنولوژی و زندگی ماشینی بیشتر نمود پیدا میکند.
از طرفی طبیعت زندگی انسان با انواع فشارهای روانی مانند محرومیتها، شکستها، کمبودها، حوادث و فجایع طبیعی و غیرطبیعی آمیخته است اما آنچه سلامت روانی و جسمانی او را در معرض خطر قرار میدهد شیوه مقابله با این عوامل است. حال اگر بتوان عواملی را که میتواند بر سلامت روانی تأثیرگذار بوده- چه مثبت، چه منفی - مورد شناسایی قرار داد، زمینهها و عوامل مناسب را گسترش داده و عوامل آسیبزا را کاهش دهیم، میتوان امیدوار بود که جامعهای با افرادی کارآمد، سرزنده، پویا و سرشار از امید داشته باشیم.
از سوی دیگر، یکی از عمدهترین و شاید جنجال برانگیزترین (ناگی، 1996) مفاهیمی که از یک طرف تلاشهای نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته، و از طرف دگر در تمامی سطوح مدیریت و منابع نیروی انسانی سازمانها اهمیت زیادی پیدا کرده، رضایت شغلی است.
این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازه در پیشرفت و بهبود سازمان و نیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از دگر سو، به علت آن است که رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پردازیهای متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزههای علمی مانند آموزش و پرورش، روانشناسی، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد و حتی سیاست بوده است. (لاوسون و شن، 1998، به نقل از هومن، 1381).
رضایت شغلی خود تعیین کنده بسیاری از متغیرهای سازمانی است مطالعات متعدد نشان داده است رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهرهوری، دلسوزی کارکنان نسبت به سازمان ، تعلق و دلبستگی آنان به محیط کار و افزایش کمیت و کیفیت کار، برقراری روابط خوب و انسانی در محل کار، ایجاد ارتباطات صحیح، بالا بردن روحیه، عشق و علاقه به کار است. تردید نیست که هر سازمان خود یک ارگانیسم منحصر به فرد است و نخستین عامل آن، انسان و توجه به کارکنان است. (هومن، 1381)
سلامت عمومی و رضایت شغلی دو عامل بسیار مهم در هر سازمانی است. توجه به سلامت روانی افراد و رضایت شغلی آنها به عنوان یکی از ارکان پیشرفت جوامع انسانی و عامل حفظ پویایی افراد باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
اما اینکه چگونه میتوان این امر مهم را به مرحله اجرا درآورد و این دو عامل مهم را در حد مطلوب در سازمانها برقرار نمود، کاری بسیار دشوار و وظیفهای است بس خطیر که نیاز به تجربه، امکانات، تدابیر خاص و شاید از همه مهمتر ابزاری علمی و معتبر دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور اجرا گردیده است.
تاریخچه گروه بهمن:
گروه بهمن در سال 1331 تحت عنوان شرکت سهامی (ایران خلیج کو) در زمینه نمایندگی امور حمل و نقل دریایی و حقالعمل کاری نمایندگی تجاری شروع به کار کرد. این شرکت از سال 1338 با اخذ مجوز ساخت از سوی وزارت صنایع معادل اقدام به مونتاژ وانت سه چرخ موسوم به وسپا با ظرفیت 200 کیلوگرم نمود و سپس در سال 1350 با افزایش سرمایه، موضوع فعالیت شرکت به ساخت و مونتاژ انواع وانتهای مزدا تبدیل شد و وانت مزدا 1000 با ظرفیت 500 کیلوگرم به مرحله تولید رسید و نام شرکت به کارخانجات اتومبیلسازی مزدا تغییر یافت. بعد از آن در سال 1363 وانت مزدا 1600 نیز به تنوع محصولات شرکت اضافه شد و نام شرکت به ایران وانت تبدیل گردید. به منظور استفاده در جنگ تحمیلی در سالهای 1366-1365 شرکت اقدام به مونتاژ وانت مزدا 1800 نمود از سال 1369 تولید وانت مزدا 1000 از برنامه حذف گردید و شرکت با تمام ظرفیت به تولید وانت مزدا 1600 پرداخت از ابتدای سال 1373 و در پی واگذاری سهام به بخش خصوصی، دگرگونی قابل ملاحظهای در روند فعالیتهای شرکت به وجود آمد بطوری که موضوع فعالیت شرکت شامل افزایش تولید و بهرهبرداری، طراحی و ساخت خودروی دو کابین و آمبولانس 1600، تولید وانت و آمبولانس با موتور گردید. در تاریخ 28/4/1378 و بر اساس مصوبه مجلس عمومی فوقالعاده صاحبان سهام و با تغییر اساسنامه عطف حیات شرکت به منظور ایجاد ملدینگ گروه بهمن شکل گرفت بدین ترتیب، تغییر موضوع فعالیت و ساختار شرکت استراتژی گسترش در زمینههای مختلف از جمله تولید سواری مزدا F323 و GLX323 و تولید انواع شاسی و شالی قابل حرکت، تولید قطعات ریختهگری، تولید انواع موتورسیکلت و دوچرخه و انجام فعالیتهای بازرگانی و سرمایهگذاری در دستور کار قرار گرفت. در سال 1379 فروش شرکت با نرخ رشد تقریباً 50% که بالاترین نرخ رشد طی سه سال اخیر میباشد به 456 میلیارد ریال و سود قبل از کسر مالیات با 67% رشد که بالاترین نرخ سود طی 4 سال اخیر میباشد به 183 میلیارد ریال افزایش یافت تغییر قابل توجه بود طی سالیان اخیر برآیند استراتژیها و برنامههای دقیق نهمین شرکت برتر بورس از لحاظ درجه نقد شوندگی بوده در حالیکه در سال 78 رتبه 23 را به خود اختصاص داده بود. این امر نشان دهنده استقبال بازار سرمایه از سهام گروه بوده است علاوه بر این سهام گروه در سال 1379 بالغ بر 66% بازدهی نصیب صاحبان خود نموده است و این مسئله در مقایسه با نرخ بازدهی سال 77 و 78 که به ترتیب برابر با 6/25% و 1/54% میباشد. نشانگر مدیریت بهینه و نتیجه تغییر استراتژی گروه میباشد.
نقش خود در سلامت روانی
مهمترین عاملی که مسئولیت تأمین بهداشت روانی را به عهده دارد «خود انسان است. هر یک از عوامل فوق، تنها مراحلی از عمر انسان را تحت کنترل گرفته و بعد از مدت معینی انسان را رها میکنند، در حالیکه «خود» انسان پیوسته با انسان بوده و از او جدا نمیشود. زمانی میرسد که دیگران مسؤول خطای آدمی نیستند بلکه «خود» مسئول حسن و قبح اعمال خویش خواهد بود. این مسؤلیت نقش بسیار حساسی در کمال رشد و سلامت روانی دارد. (شاملو 1369).
اهداف بهداشت روانی
وظیفه و هدف اصلی بهداشت روانی تأمین سلامت فکرو روان افراد جامعه است به طور خلاصه بهداشت روانی دارای 4 هدف اصلی است. 1) خدماتی، جهت تأمین سلامت فکر و روان افراد جامعه، پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، بیماریابی، درمان سریع و پیگیری بیماران مبتلا به اختلالات عصبی روانی، کمکهای مشورتی به افرادی که دچار مشکلات روانی، اجتماعی و خانوادگی شدهاند، 2) آموزشی، شامل آموزش بهداشتروانی به افرادی که با بیماران عصبی سروکار دارند و همچنین آموزش بهداشت روانی هنگانی در صورت مواجهه با استرسها و مشکلات روانی، آموزشی و مانند آ، 3) پژوهشی، تحقیق دربارة علل، نحوه شروع، درمان و پیشگیری از بیماریهای روانی، عقبماندگی ذهنی، اعتیاد، انحرافات. و 4) طرح و برنامههای بهداشتی درباره ایجاد و گسترش مراکز جامعه روانپزشکی و هماهنگی بین برنامههای خدماتی، آموزشی و پژوهشی (میلانیفرد، 1374).
ابعاد فعالیتهای بهداشت روانی
برای رسیدن به اهداف سلامت روانی فعالیتهای در سه بعد صورت میگیرد:
1- پیشگیری: هدف کلیه فعالیتهایی است که از پیدایش یا افزایش مشکلات روحی و اختلالات روانی جلوگیری میکند.
2- درمان: به بهبود یافتن فرد کمک میکند تا به خانواده و زندگی عادی برگردد.
3- بازتوانی: هدف آن است که به موازات درمان مشکلات روانی باید توانائیهای از دست رفته به فرد بازگردانده شود تا بتواند به گونهای مفید و سازنده برای زندگی خانوادگی و جامع باشد (ابراهیمی، 1374).
اصول بهداشت روانی
برخی از اصولی را که هر فرد باید رعایت کرده و به کار ببندد تا به حفظ سلامت روانی خود کمک کند و خود را از آسیبهای روانی مصون بدارد. به طور مختصر در این قسمت آورده شده است.
1) احترام فرد به شخصیت خود و دیگران: فرد سالم احساس میکند که افراد اجتماعی او را میپسندند و او نیز به نظر موافق به آنها مینگرد و برای خود احترام قائل است.
2) شناختن محدودیتها در خود و افراد دیگر یکی از مهمترین اصول بهداشت روانی روبرو شدن مستقیم شخص با واقعیت زندگی است. برای رسیدن به این مقصود نه تنها لازم است که عوامل خارجی را شناسایی کرده و بپذیرد بلکه ضروری است تا شخصیت خود را آنطور که واقعاً هست قبول نماید.
3) دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است: روانشناسان چون میدانند که رفتار انسان معلول علل خاصی است برای رفتارهایی که از او سر میزند شخص را سرزنش نمی کنند بنابراین از نظر آنها رفتار «خوب و بد» موجود نیست بلکه هر رفتاری عللی دارد و اگر رفتاری برای فرد و جامعه مضر باشد باید مانند برطرف کردن بیماری جسمی سعی در درمان آن نمود.
4) آشنایی به این که رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود اوست: روان تابع تن است و هر فرد انسانی بر اثر ارتباط خصوصیات روانی و جسمانی موجود دست به عمل میزند.
5) شناسایی احتیاجات اولیه: بهداشت روانی مستلزم دانش و ارزشدادن به احتیاجات اولیه افراد بشر است بعضی از این احتیاجات جسمی و گروهی از آنان روانی هستند. شخصی که این اصول را فهمیده و بپذیرد مسلماً واقعبینانه با مشکلات زندگی مقابله میکند. و در نهایت اینکه شخص دیگران را آنطور که هستند قبول دارد و به جای ایدهآلیسم در رابطه با آنها روش رئالیسم یا واقعبینانه را اتخاذ میکند. (شاملو، 1369).
عوامل سازندة مقیاس سلامت عمومی
با توجه به پرسشنامه 28 سؤالی گلدبرگ (1972) که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. عوامل سازنده سلامت عمومی شامل مؤلفههای فرعی نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در کنش اجتماعی و افسردگی است. در این بخش عوامل شناخته شده سلامت عمومی مورد بررسی قرار میگیرد.
الف) نشانههای جسمانی
احتیاج اصلی بدن برقرار کردن تعادل داخلی است. احتیاج موجود را برای نگهداری و ادامه محیط طبیعی و ثابت درونی، تعادل حیاتی مینامند. هنگامی که به دلایلی یکی از دستگاههای فیزیولوژیکی مختلل شود، یک احتیاج جسمانی به وجود میآید و اگر این احتیاج ارضاء نشود در وظایف و فعالیت موجود اختلال حاصل خواهد شد زیرا به هم خوردن تعادل جسمانی نوعی خطر برای موجود زنده محسوب میشود (شاملو، 1369).
آدمی مخلوق انگیزهها، کششها، احساسهای هشیار و همچنین استعدادها و امکانات فطری خویش است رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادل میان این عوامل برقرار گردد. تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر دگرگونی در یکی موجب دگرگونی در دیگری میشود. از سویی، وقتی شخص گرفتار بیماری مزمنی است ممکن است چنان بر اعصاب و عوامل انگیزش او فشار منفی وارد گردد که رفتار و کردارش به وضعی نابهنجار درآید و نشانههای بیماری روانی در فرد نمایان شود (پارسا، 1374).
ب) اضطراب
اضطراب یکی از واکنشهای استرس است و عبارت است از ترس و تشویق در غیاب خطر واقعی و مخصوص، ترس معمولاً مربوط است به خطری که به روشنی قابل ادارک است ولی منبع تهدیدآمیزی که اضطراب را برمیانگیرد آشکار قابل ادراک نیست (آزاد، 1375).
اضطراب از نظر کلی عبارت است از تشخیص این نکته که رویدادهایی که انسان با آنها روبرو است خارج از دامنه شمول نظام استنباطی او قرار دارد. وقتی که فرد کمتر خود بر رویدادها را از دست داده باشد و وقتی که در چارچوب استنباطهای خود گرفتار باشد دچار اضطراب میشود (جوادی وکدیور، 1377).
شخص مضطرب تنش و ترس شدید و مداوم دارد او دچار احساس مستمر و اضطرابی نامشخص است که خود نیز از علت و منبع آن خبر ندارد، دوران کودکی بیماران مبتلا، نشانگر دو علت یکی توقع بیاندازه اولیاء و دیگری شک و تردید کودک در انتخاب رفتاری که منجر به تشویق شود و نه تنبیه. شخص آستانه تحمل مشکلاتش پایین است احساس عدم اعتماد به نفس دارد، و حتی در مسائل بسیار کوچک نیز از قوه و کارایی خود مطمئن نیست، شخص مضطرب همیشه در شک و تردید به سر میبرد و نمیتواند در هیچ موردی به سرعت تصمیم بگیرد، زیرا از اشتباه کردن می ترسد. هر تردیدی که انسان نسبت به نفس خود احساس کند و هر چیزی را برای سودمندی و کنترل ذهن خود خطرناک بداند یک منشاء بالقوه برای اضطراب محسوب میشود. (شاملو 1369).
پ) کنش اجتماعی
سازگاری به آن گونه ویژگی شخصیتی اشاره میکند که به فرد امکان می دهد تا خود را با شرایط گوناگون اجتماعی وفق دهد. رفتار بهنجار و نابهنجار، سازگار و ناسازگار از جمله مقولات مبحث سازگاری است بنابراین سازگاری عبارت از آن الگوی رفتاری است که شخص را قادر میسازد تا خود را با شرایط اجتماعی وفق دهد. البته الگوی رفتار بهنجار و ناهنجار از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند و لذا آزمونهای سازگاری باید این تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی را در نظر داشته باشند. (سیف، 1371).
سازگاری از نظر علوم رفتاری عبارتست از:
1) عمل برقراری رابطه روان شناختی رضایت بخش میان خود و محیط.
2) عمل پرش رفتار و کردار مناسب و موافق محیطی و تغییرات محیطی.
3) سازگاری موجود زنده با تغییرات درونی و بیرونی (شعاری نژاد، 1364).
4) سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است که نیازها و خواستههای فرد با منافع و خواستههای گروهی که در آن زندگی میکنند هماهنگ و متعادل شود و تا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید. فردی دارای سازگاری اجتماعی است که خصوصیات زیر را داشته باشد.
- علاقه و واکنش نسبت به مردم و خانواده.
- تماس چشمی و یا پیامهایی که از حالت چهره درک میشود.
- توانایی نوازش کردن و در آغوش گرفتن.
- توانایی همکاری دربازی و دوستی.
- توانایی در تشکیل رابطه نزدیک با فردی دیگر بخصوص با شریک زندگی.
- استفاده موفق از رفتارهای تعاملی در اجتماع.
- دیگران را به منظور ارضای امیال خود استثمار نمیکند و به آنها نیز وابسته نمیشود. (اسلامی نسبت، 132).