دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
اختلال در هجی کردن (وارونه و قرینه نویسی)
املا
سه نوع مشکل وجود دارد که ممکن است سبب غیر قابل درک شدن نوشتن کودک شود. اول، مشکل املایی ویژه، که املای بعضی کلمات آن قدر معیوب است که تشخیصش دشوار است. دوم، مشکل نوشتن ویژه، که خط آن قدر بد است که قابل خواندن نیست و سوم، اختلال زبان، که زبان به کار برده شده توسط کودک ممکن است آن قدر مملو از خطا باشد که قابل فهم نباشد.
مشکل املایی ویژه در این مقاله بحث خواهد شد.
مشکل املایی ویژه یعنی چه؟
مشکل املایی ویژه به عنوان یک مشکل املایی معنادار و بدون علت معلوم تعریف می شود. یک مشکل املایی معنادار معمولاً دو انحراف معیار زیر میانگین سن کودک تعریف می شود.
مشکل املایی ویژه غالباً با مشکل خواندن ویژه مرتبط است. در بعضی از کودکان، مشکل املایی ویژه یک مشکل مستقل است. اگر چه چنین کودکانی متوسط توانایی خواندن را دارند، مطالعات پژوهشی نشان می دهند که مشکلات ظریف خواندن در چنین کودکانی با آزمون ویژه کشف می شود.
املا چگونه ارزیابی می شود؟
به طور کلی چندین آزمون املایی میزان شده وجود دارد. این آزمون ها از حیث روش های ارزیابی املا متفاوت هستند. بعضی از آزمون ها کلماتی را به کودک عرضه می کنند که بخشی از واژگان تصویری اش است و بعضی ها کلمات متنوعی را عرضه می کنند. معمولاً آزمون ها هجی کردن املا را در بر می گیرند. هم چنین بعضی آزمون ممکن است تشخیص املای صحیح یا غلط یک کلمه باشد.
روان شناس، آزمون یا آزمون هایی را انتخاب خواهد کرد تا اطلاعاتی در مورد سطح املای کودک، هم چنین نوع مشکلاتش فراهم آورده برای مثال، آزمونی انتخاب می کند که نشان می دهد کودک مشکلاتی در هجی کردن املا دارد. ولی در تشخیص کلماتی که املای غلط دارند مشکلی ندارند و در نتیجه مشکل او ممکن است ناشی از مشکلات ویژه در حفظ کلمه باشد. هم چنین روانشناس سعی خواهد کرد بین غلط های املایی مختلف نظیر غلط های آوایی، دیداری، و زنجیره ای، که در زیر توصیف می شود، تمیز ایجاد کند.
روان شناس ممکن است آزمون هایی دیگری را نیز به منظور تشخیص نوع مشکلات املایی کودک انجام دهد. برای مثال اگر املای کودک غلط های آوایی، زیادی دارد، ممکن است مهارت های تمیز شنوایی کودک را آزمون کند تا مشخص کند آیا او می تواند بین اصوات مختلفی که می شنود تمیز قائل شود یا نه.
شنوایی کلیه ی کودکان با مشکل خواندن ویژه باید ارزیابی شود، زیرا بعضی از مشکلات املایی ممکن است مربوط به اختلال شنوایی باشد.
نقص در مشکل املایی ویژه
خواندن و نوشتن، فرآیندهای متضادی هستند. در خواندن، علائم نوشته شده (نویسه ها) به اصوات متناظر خود (آواها) تبدیل می شوند؛ در نوشتن، آواها به نویسه های متناظرشان تبدیل می شوند.
در زبان انگلیسی، املا نیازمند آگاهی از قواعد متناقض تبدیل آواها به نویسه های مناسب است. یک آوای ویژه ممکن است. با نویسه های مختفی (برای مثال، snuff و enough) نشان داده شود و نویسه های یکسانی ممکن است با آواهای مختلفی باشد ( برای مثال and cough، hiccough. enough). کلماتی که آواهای یکسان ولی نویسه های متفاوتی دارند، هم صدا نامیده می شوند. (برای مثال، shoot and shute). معمولاً املای صحیح تا وقتی کودک به مرحله ی آواشناسی نرسیده باشد. امکان پذیر نیست فقط در این مرحله است که گاهی از تناظر نویسه با آوا مقایسه می شود.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
اختلال در خواندن (بیان شفاهی/ بیانی)
خواندن
کودکان معمولاً خواندن را در کلاس اول و گاهی زودتر آغاز می کنند و در تمام طول دوران تحصیلشان این وابستگی به خواندن ادامه پیدا می کند. تحقیقی که توسط کرک و الکنیز در 1975 انجام شد نشان داد که 60 تا 70 درصد کودکانی که در این برنامه ها ثبت نام کرده اند، دارای مشکل ناتوانی خواندن بوده اند.
انواع آموزش خواندن
1- خواندن تحولی: شامل نظامهایی از آموزش خواندن است که یک زنجیره تحولی ورود به تکامل از مهارتهای خواندن را در یک برنامه گروهی فراهم می آورند. این نظامها معمولاً از کودکان انتظار دارند با سرعت و در مراحل خاصی خواندن را یاد بگیرند.
2- خواندن اصلاحی: به روش هایی اطلاق می شود که برای اصلاح عادات بد و غلط خواندن یا پر کردن شکافهایی که در معلومات کسب شده در طول دوره های برنامه خواندن تحولی برای کودکان پیش آمده، به کار می روند. ممکن است کودک در مورد مهارت های بازشناسی نکات، درک، فهم معانی، آواها، سریعتر خواندن و یا در مورد سایر زمینه های تعبیر و تغییر نوشته ها به کمک احتیاج داشته باشد. که با استفاده از آموزش تکلیف یعنی آموزش مستقیم یا اصلاح غلط های خواندن به صورتی که کودک بتواند پس از آن با سرعت و نرخ نسبتاً بهنجاری پیشرفت کند.
3- خواندن ترمیمی: گاهی اوقات این کودکان را با عنوان خوانش پریش می نامند. آنها احتمالاً دارای نوعی ناتوانی یادگیری تحولی (توجه، حافظه، ادراک، تفکر یا اختلال زبان) هستند.
اکثریت قریب به اتفاق کودکانیکه کلاس اول را شروع می کنند احتمالاً 85 تا 90 درصد آنها با استفاده از برنامه های خواندن تحولی در خواندن پیشرفت می کنند، از میان 10 تا 15 درصد بقیه که مشکلاتی در پیشرفت بهنجاری خواندن دارند، بیشترین تعداد می توانند از طریق روشهای خواندن اصلاحی و یا استفاده از روش های آموزش تکلیف و آموزش مستقیم پیشرفت کنند. 1- یا حداکثر 2 درصد دچار ناتوانی یادگیری تحولی درونی هستند.
بعضی از کودکان هنگام خواندن، خطاهای زیر را مرتکب می شوند.
1) حذف ها: مثلاً من علی را دیدم (خواندن می شود ) من علی دیدم
2) افزایش ها: مثلاً مرد یک خرس چاق بزرگ دید در حالیکه چاق بزرگ وجود نداشته است.
3) جانشین سازی ها: جمله «سالی یک پیشی خوب است» می تواند به این صورت خوانده شود: «سالی یک پیشی خوب دارد»
4) تکرارها: جمله رنگ آبی آن اتومبلی را ببین (خوانده می شود ) رنگ آبی آن روی کلمه اتومبیل متوقف شود و تکرار می کند ... رنگ آبی آن ... رنگ آبی آن ...
5) حذف یا اضافه حروف: کودک بعضی صداها را حذف کرده یا بعضی حروف را به کلمه ای که می خواند اضافه می کند.
6) خطاهای وارونه سازی: کودک می تواند کلمه «داس» را «ساد» و یا کلمه «با» را «آب» بخواند.
7) خواندن سریع و بی دقت: بعضی کودکان که برای خواندن مطالب عجله می کنند، خطاهای بسیاری مرتکب می شوند و بویژه بسیاری از لغاتی که نمی توانند بخوانند را جا می اندازند.
8) خواندن کند و لغت به لغت: بعضی کودکان به کندی و لغت به لغت می خوانند علت تشکیل این عادت می تواند تمرکز بیش از حدودی رمزگردانی لغات باشد.
9) فقدان درک مطلب: بعضی کودکان لغات را رمزگردانی می کنند ولی توجه اندکی به معنای متن قرائت شده دارند.
دسته بندی | پزشکی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
ناتوانی های افتراقی (اختلال در خواندن)
تعریف
افتراق فرآیندی است که به وسیله ی آن انسان به شباهت ها و تفاوت های میان محرکهای مربوط به هم واقف می شود. بازشناسی تفاوتها میان چیزهای دیده شده نظیر حروف یا ترتیبات زنجیره ای، میان تفاوتهای آوایی در لغات یا بین اشکالی که به فعالیت ها معنی می دهند. در یادگیری برای فهم و استفاده از کلام شفاهی، خواندن، نوشتن، محاسبه ی مسائل ریاضی، هجی کردن و یا تحول مهارتهای حرکتی، کودکان باید قادر باشند تفاوت های بین آنچه را که دیده اند، شنیده اند، لمس کرده و یا چشیده و احساس کرده اند را تمیز دهند کودکانی که می توانند تفاوت های بین محرکهای مختلف را دریابند (مثلاً سیخ و میخ) بیشتر می توانند یاد بگیرند به محرکهای متفاوت پاسخ های مختلف بدهند.
ناتوانی های افتراقی می تواند به شش گروه اصلی طبقه بندی شوند:
1- افتراق بینایی: افتراق آنچه می بینیم.
2- افتراق شنوایی: افتراق آنچه می شنویم.
3- افتراق لمسی: افتراق آنچه لمس می کنیم.
4- افتراق حسی جنبشی: افتراق آنچه از طریق حرکت احساس می کنیم.
5- افتراق بساوشی: افتراقی که شامل لمس و حرکت هستند.
6- افتراق شکل: پس زمینه
این مقاله به توضیح چگونگی تأثیر این ناتوانی ها در یادگیری کلاسی خواهد پرداخت.
1- ناتوانی های افتراق بینایی
ممکن است کودکانیکه ناتوانی افتراق بینایی دارند، دارای تیزبینی طبیعی باشند ولی برای افتراق تفاوتها بین دو یا چند محرک بینایی و نظیر حروف «آ و ب» یا «میخ و سیخ» دچار مشکل شوند هنگامی که کودکان نمی توانند بین مشخصاتی نظیر شکل، اندازه، فاصله، دریافت عمق و سایر جزئیات مناسب افتراق قائل شوند، احتمالاً در یادگیری و بازشناسی و استفاده از حروف چاپی، نمرات و اعداد و لغات در خواندن و محاسبه کردن مشکل و دشواری خواهند داشت (Barrett 1965).
کپی کردن، نوشتن و نقاشی کردن می تواند تحت تاثیر ناتوانی کودک برای جستجو و کشف تفاوت های در محرکات بینایی قرار گیرد.
2- ناتوانی های افتراق شنوایی
در بعضی موارد، کودک دقت شنوایی طبیعی دارد ولی در کشف تفاوت ها یا مشابهت های بین درجه و دانگ، بلندی، ریتم، ملودی، میزان و یا تناوب اصوات ناتوان است. (chzlf & scheffelin 1969). افتراق شنوایی برای یادگیری ساختمانی آوایی در زبان شفاهی لازم است. شکست در ایجاد افتراق بین اصوات صدادار و بی صدا و یا بین سیلابها یا لغات می تواند باعث بروز مشکلاتی در یادگیری و فهم زبان شفاهی و زبان بیانی شود. کودکانی که در افتراق شنوایی مشکل دارند اغلب به خاطر مسائل آوایی برای خواندن یا هجی کردن دچار مشکلات یادگیری می شوند.