دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
تئوری حسابداری
فصل اول:
1- روش اولین صادره از آخرین وارده و تولید ناخالص ملی :
این سوال پیش در آمدی است بر بحث پیامدهای اقتصادی که در فصل های بعدی آمده است . حسابداری اثباتی ( تئوری اثباتی ) چنین استدلال می کنند که تمام مقرارت حسابداری دارای عواقب اقتصادی می باشند و این عواقب را باید در زمانی که راجع به یک استاندارد یا یکی از مقررات ، تصمیم گیری می کنیم ، مد نظر داشت .
فصل بعدی ، بررسی هیئت استانداردهای حسابداری مالی را نشان می دهد که مسئولیت آنها بیان حقیقت است ، مهم نیست که چه نتایج اقتصادی را در بر دارد. این بیشتر در چارچوب مفهومی و با دقت توضیح داده شده است. هر چند Pilate و منتقدان FASBپرسیده اند که «حقیقت» چیست؟
نظر من این است هر چند برخی مواقع مشکل است که حقیقت حسابداری تعریف شود و مشکل است که در زمانهای مختلف سنجیده شود ، اما آن شناخته ترین موضوع می باشد . برای مثال ، ما همگی ارزیابی کردیم که حسابداری بهای تمام شده ی تاریخی، حقیقت را دربارة بهای جاری دارایی ها نمی گوید. حتی اگر چه ممکن است جوابهای دقیقی ازآنچه که حقیقت واقعی اقتصادی را تشکیل می دهد، نداشته باشیم. حتی اگروجود داشته باشد، من معتقدم که ما همگی تصدیق می کنیم که فهمیدن این موضوع ، توانایی ما را در تشخیص سرمایه گذاریهای خوب و بد بهبود می بخشد .
به طور واضح ،آن سهامداران حاضر قادر می سازد خبرهای بد را از به عنوان کسرسهام اعلام نماید . دردنیای امروز که افراد تنها به نتایج اقتصادی بی واسطه توجه می کند ،این همان حقیقت افشاء تعریف می شود ، به بعضی از افرادازآن آسیب می بینند در حالی که بعضی دیگر از آن منفعت می برند . اما اگر بررسی طولانی تری را اتخاذ نماید ، سهام داران حاضر ، به عنوان سهام دار شناسایی می شوند و جنبه های این گفتگو را تغییر می دهند بنابراین من بر این اعتقادم که این مشکلی را ایجاد نخواهدکرد یک توافق ملی را پایه ریزی می کند و اینکه ما باید حقیقت را بگوییم و نتایج را ادامه دهیم .
2- شرکت Allegheny Beverage
به طور کلی ، این مورد بر منافع عمومی قابل دسترس متکی می باشد اما در ابتدا توسط پرفسور جان شانک توسعه یافت . جزئیات بیشتر دربارة موفقیت شرکت Allegheny Beverage قابل دسترس می باشد که ممکن است از Clearing House قسمتی سهامداران بوستون ، MA 02163 خریداری شود .
این مورد شامل جزئیات شکایت تکمیل شده توسط SEC بر ضد شرکت و مؤسسه تجاری حسابرسان می باشد . آن هم چنین شامل فتوکپی مقاله ای است که در روزنامه Wall street در 21 ماه دسامبر سال 1973 ارائه شد ، می باشد که در آن Allegheny اذعان کرد که عملکرد ارزش فروش سال قبل از فروش آن کاملاً مستهلک کرده است . یک نکتة نوشته شده توسط یکی از دستیاران دانشجوی من ارائه شد که نتیجة واقعی موفقعیت ALLgheny به شرح زیر نشان
می دهد :
تصمیم ABC ، سرمایه ای کردن هزینه بهره برداری مشخص و بررسی هزینه های بازار می باشد. تمام قراردادهای مشروط فروش را برای فروش ماشین آلات نشان میدهد در حالی که درآمدسال 1971 بررسی نشده است . به راستی این تنها یکی از چندین کارهای نادرست مدیریت می باشد که در آن زمان تحت امنیت SEC قرار گرفته است
SEC یک درخواست در مقابل ABC در ماه می سال 1973 تهیه نمود که در آنabc مسئولیت نقض کردن قوانین اوراق بهادار مثل تقلب و متزلزل کردن بخشها را بر عهده گرفت هزینه های که به طور غیر قانونی ایجاد شد باعث شدکه ارزش سهام افزایش یافت و سودهای در سال 1971 از طریق استفاده از کارهای چون حساب سازی ایجاد شود آن هم چنین اظهار کرد که رئیس شرکت به طور غیر قانونی 540000 دلار از صندوق های شرکت به عنوان سوء استفاده شخصی برداشت نموده است و هزینه بعدی این بود که 10 میلیون اوراق قرضه به طور نامشروع توسط Valu Vend در معرض فروش قرار گرفت و اظهار داشت که اوراق قرضه از طریق یک معامله ساختگی و با استفاده از مشارکت های ساختگی فروخته شدند. تقاضا ABC به خاطر جلو گیری از تخلفات بیشتر اقدام به دستیابی به یک دستورالعمل که ABC را مجبور می سازد گزارشات خود را بر اساس آن تهیه نمایند او اظهار داشت که این گزارشات گمراه کننده است و آنرا باید تصحیح نماید . در ژانویه سال 1975 دادگاه دولت مرکزی فقط به این بسنده کرد و بر اساس آن رأی صادر نمود که در آن ABC ، در رابطه با اوراق قرضه منع شده است .
علاوه بر این ، این دادگاه هم چنین دستور داد که رئیس باید 70000 دلار به ABC بپردازد تا سوء استفاده شخصی از صندوقهای شرکت را جبران نماید و25000 دلار جداگانه تهیه شود تا به اشخاصی که سهام آورده اند پرداخت شود و به خاطر رها شدن از فشار شرکت سهام را بازخرید نمایند. ABC حسابرسی را انجام داده و متوجه شد که 540000 دلار که توسط رئیس کلاهبرداری شده است باید در حقیقت باز پرداخت نماید ، ABC یک کمیته رسیدگی مستقلی پایه ریزی کرد تا روشهای حسابداری اش را تعدیل نماید.تاگزارشات مالی که توسط SECتأیید شده بود تهیه نمایند. ABC بدون در نظر گرفتن هزینه های کلاهبرداری دستورات دادگاه تأیید نمود در گزارش سالانه اش در سال 1975 ، ABC اظهار کرد که نماینده مستقل ویژه مبلغ 54000 دلار از رئیس شرکت دریافت نماید ولی هیچ مبلغی بابت خسارت دریافت نشده است. ABC یک کمیته رسیدگی مستقل پایه ریزی کرد و شرکتهای Benjamin Botwinnick به عنوان حسابرسان جدید جایگزین شدند . از این رو صورت های مالی سال 1971 تعدیل نشدند . در ماه اکتبر سال 1973 یک سهامدار و یک کار مند در مقابل حق ABC از تمام ساکنان میشیگان دلیل آنها خرید سهام عمومی که ABC بین آوریل سال 1971 و می 1973 خریداری نمود . اظهارات آنهاهمانند درخواست ABC بودو خساراتهای از بابت خرید سهام ABC باقیمت های بالا وهمچنین مبالغی از بابت کلاهبرداری مطالبه نمودند.
از این رو ، حرکت هایی برای ایجاد یک گروه ملی و گسترش گروه های مختلف تأیید نشد .بنابراین هر گونه نتیجه ای از این درخواست ، هیچ تأثیریبر روی شرکت نداشته است . ABC تنها شرکتی نبود که رسماً محاکمه شد حسابرسان شرکت Benjamin Botwinicle به خاطر اخلاق حرفه ای شرکت را به دادن اطلاعات غلط و گمراه کننده محکوم نمودند. آنها هیچ کار جدیدی که نیاز به تهیه گزارش به SEC در یک دوره 10 ماهه داشته باشد را قبول نکردند . شرکای مسئول ABC بایستی حداقل در 100 ساعت از دوره های آموزشی و سمینارها در رابطه با موضوعات حسابداری عمومی و حسابرسی که در سالهای بعد برگزار می شود شرکت کنند . همه شرکاء بایستی 40 ساعت و یا دوره های آموزشی مربوطه بعدی که در طی 5 سال برگزار شود شرکت نمایند .Poor Benjamin اسمش بد نام شدو از زمانی که کار حسابداری شرکت abc را بر عهده گرفت ، کار حسابداری دیگری انجام نداده بود. سرانجام یک بانک و دو شرکت دیگر به خاطر خلافهای بیشتری که در نتیجة نقش شان دررابطه با معامله اوراق قرضه ساختگی داشتند بر کنا ر شدند . یکی از شرکت ها نیز به طور رسمی باز خواست شد . این کار قابل ملاحظه بود چرا که این اولین بار بود که چنین شرکت هایی و نه منحصراً شرکای آنها بازخواست شدند . به عنوان یک توضیح اضافی ، ABC ضرر خالص 5/12 میلیون دلاری را در سال 1972 نشان داد که 8 میلیون دلار از آن به خاطر هزینة کسر شده ، هزینه های مالی معوق قبلی بود و کاهش ارزش موجودی ها در اثر استهلاک و ذخایر مربوط به قراردادهای بخش Valu Vend را منعکس می کرد . نکته اخلاقی این داستان در اینجا ممکن است بیشتر از سایر موارد وجود داشته باشد .
برای یک گزارش از این مورد یا موارد متشابه می توانیم از شکل ظاهری متفاوتی استفاده کنیم .من معمولاً تعریف حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی که وقایع را گزارش می کند ، شروع می کنم . سپس شروع به توسعه رویدادهایی که گزارش شده اند ، می پردازم . من متذکر شدم که گزارشات ما بر معاملات مبتنی بر حوادث متمرکزشود وما حوادثی مثل تورم و تغییر مدیریت را نادیده می گیریم . سپس من می پرسم که چه موقع یک رویداد شناسایی می شود . حسابداران جدید و حتی بعضی دانشجویان که هیچ چیزی جز رعایت بدهکاری های و بستانکاری نمی دانند و تحت تأثیر زمان دقیق شناسایی درآمد که در کتاب استاندارد نوشته شده است قرار می گیرند. آن مانند یک شوک آرام به آنها است زمانی که یاد می گیرند چگونه درآمد را شناسایی کنند و آن را توسعه دهند . یک مورد مثل Allegheny Beverages یا مورد بعدی یعنی گروه شش پرچم در تکزاس و یا مجموعه ای از موارد دیگری ممکن است، وجود داشته باشد تا مشکلاتی که مدیریت و حسابدارانشان با آن در تصمیم گیری که آیا یک اتفاق ویژه در صورت های مالی شان شناسایی شده است ، روبه رو هستند را روشن نمایند . سوالات ویژه ای که در اینجا پرسیده می شود جامع نمی باشد . اما روشهایی را که ممکن است استفاده نمایندکه یادگیری مفاهیم مشکل را در آغاز این فصل تقویت کند ، جوابهای کوتاه به شرح زیر است :
1- رویکرد استقرایی که با یک تعریف که در GAAP گنجانده شده است ، شروع می شود و به طور منطقی آنچه که باید در این مورد خاص انجام شود را نشان می دهد . یک رویکرد استقرایی ممکن است به وسیلة بررسی آنچه که در رابطه با کار آن صنعت می باشد ، شروع شود و یک قانون کمی از آن استنباط می گردد . استقراءبا مشاهده شروع می شود اما آنها مشاهدات ضروری نیستند که یک شخص به وسیله مشاهدة آنچه دیگران انجام می دهند ، بیان می کند . شخص می تواند مجموعه ای از فرضیات را بسازد و یک قانون کلی از آن استنباط کند . آنها به کار صنعت اعتماد دارند . آنها می تواند به کار دیگر صنایع نگاه کنند . آنها می توانند برای هر کشور قوانین ویژه ای را ایجاد نمایند . آنها ممکن است که از کد مالیاتی برای عقاید خود استفاده کنند . به طور خلاصه ، آنها می توانند هر یک از رویکردها که در این فصل توضیح داده نشده است را رسیدگی نمایند .
2- این مورد دارای مفاهیم اخلاقی است . یک بدگمانی واضع نسبت به مدیریت که سعی
می کند تا درآمدش را بیش از واقع جلوه دهد وجود دارد. از طرف دیگر، درنتیجه مباحثه با حسابرسان، هر چیزی دربارة شرکت های تابعه افشاء شده است . آیا این کافی است که جزئیات را با یک توصیح اضافی درباره اینکه چگونه شخص درآمدش را بیش از واقع بالا ببرد ، آشکار سازیم ؟ آیا یک شخص از افشای عادلانه در اینجا سخن می گوید به حسابرسان یک جابجائی تکنیکی از این کلمه را ارائه داده اند . من دوست دارم این جابجایی را با تعریف متعارف تری مقایسه کنم . آیا کار مدیریت می تواند تنها با توصیف کردن کارهایش برای صاحبان سهام عادلانه باشد .
3- این سوال ، همانند سوال قبلی است . با شروع دربارة انتشار سهام آیا این کافی است که صاحبان سهام را با یک معمای مشکل رو به رو شوند یا بایستی مدیریت آنها را با یکدیگر قرار دهد ؟
4- نظریه پردازانی که درباره کارایی بازار بحث می کنند که به طور میانگین ، سرمایه گذار نباید با چنین معماهای مشکلی در مرحله اول روبرو شوند سرمایه گذاران خبره و ماهر کاملاً قادر هستند که در کنار یکدیگر قرار دهند تا تحت بهترین شرایط ، مدیریت ممکن است برای آنها زمان و انرژی را ذخیره کنند و تعداد زیادی از سرمایه گذاران علی رغم انتقادهای که وجود دارد به تئوری خود ادامه می دهند وحسابرسان احتمالاً حق دارند که دربارة آن نگران باشند .
5- یک راه حل ترکیبی بایستی به راه حل استقرایی با استفاده از اصول و شروط اصلی استانداردهای نزدیک باشد یک راه حل معنایی باید بدنبال بدست آوردن مادة اصلی اقتصادی از معامله باشد . یک راه حل برنامه ای باید به این انتشارات مانند پیامدهای اقتصادی گزارش معامله در یک روش ویژه نگاه شود .
3- شش نشانه(پرچم) در تکزاس :
به طور کلی این مورد بر پایه منابع قابل دسترس عمومی می باشد . اما از اصل این مورد را جان شانک تحت عنوان « شرکت سهامی بزرگ جنوب غربی » از دانشکده هاروارد ارائه نمود ( 542-172-9 )
این مورد بیشتر توسط پرفسور کین فریز و جان شانک توسعه یافت و در گزارش مالی شرکت توسط Mark E Haskins Keneth R Ferris .E. Richard Brownlos ظاهر شد. این مورد در تعدادی مورد همراه با انتشارات موجودتوسط شرکت Allegheny Beverage ارائه شد . آنچه که با ایجادارزش افزوده می گردد . حقیقت این است که شرکت سهامی بزرگ جنوب غربی یک شرکت تابعه از شرکت پنسیلوانیا می باشد .
همان طور که پرفسور شانک در تفسیرش دربارة این مورد متذکر شد که فروش ظاهری اقدامی است که در یک معامله صوری اوراق بهاداری را می فروشد . تکزاس در تاریخ 6/3/69 به راه آهن مرکزی Penn ( مبتنی بر اصل تلفیقی ) اجازه داد که تا گزارش خود را اعلام نمایدو آنرا برای سه ماه دوم سال 1969 ( اگر چه فروش در اصل گزارش موقت شرکت افشاء نشده بود ) رسیدگی کند و بنابراین به تعویق انداختن آگاهی عمومی از خطرات موقعیت مالی راه آهن مرکزی Penn باعث شد که سرانجام چند ماه بعدتر به بزرگترین ورشکستگی را منجر شود.
سوال این است که آیا معامله در واقع یک فروش بودو یا همان طور که نویسندگانی مثل پیت ومارویک استدلال کردند ، یک معامله ساختگی بود . در حالی که SEC سه سال بعد آن را اثبات کرد. در این سطح ، هیچ چیز غیر معمولی دربارة فروش وجود ندارد . این یک حوزة فروش است که در یک نرخ بهره نرمال معقولی برای یک دوره به اوج می رسد . اما توضیح اضافی دو چیز را آشکار می کند که ممکن است دارای سیگنالهای هشداری باشد .
اولاً ، اموال شرکت تضامنی که بر اساس تغییر قیمتها فروخته شده است به عنوان شریک ضامن عام می باشد . بنابراین یک معاملة مربوط که در اینجا پنهان شده است ، وجود دارد .
دوماً شرکت تضامنی در فروش ظاهری اوراق بهاداری به دیگران می فروشد به عبارت دیگر ، یک روش برای تفسیر آنچه ممکن است واقع شود این است که به طور ساده یک شرکت سهامی ساختگی پایه ریزی کرد که قادر باشد سود را شناسایی کند آنچه در توضیح اضافی پنهان شده است ، این حقیقت است که پایه ریزی فروش در طی یک دورة 35 ساله انجام شده است . این ممکن است به وسیله تقسیم سود توسط پرداخت های اصولی ایجاد گردد . فهرست های ارزش کنونی می تواند مورد استفاده قرار گیرد تا نشان دهد که برای پرداخت های سالیانه حدوداً 8 میلیون دلاری مورد نیاز است که اصل و بهره را پرداخت نماید تا سند را تسویه حساب کند یعنی 8/2 میلیون دلار تخفیف 5/6 درصدی برای 35 سال حدود 38 میلیون دلار می باشد. این پول بر اساس اقدامی به وجود می آید که معامله گر اوراق بهاداری شرکت تضامنی را می فروشد . آن توسط شرکت تضامنی شریک ضامن عام پرداخت می شود . در این رویداد ، پولی را که بر اساس معامله اوراق بهادار با دیگران به وجود می آید ، بی نتیجه می ماند و به شریک ضامن عام برمی گردد . من آن را در زمان تدریس کردن این مورد که مالکان اصلی شش نشانه(پرچم) بودند ، آشکار نکردم من احساس می کنم وقت کافی برای فکر کردن دربارة افشاء انتشارات شناسایی درآمد وجود دارد . تنها در پایان ، بعد از اینکه من از کلاس خواستم که رأی گیری کنم، من بقیه داستان را افشاء می کنم . من معتقدم که مهم است که به فقدان جزئیات افشاء مربوط به معامله تاکید کنم لزوماً روش حسابداری صحیح برای این معامله تغییر نمی کندبلکه نیاز به یک افشاء سازی عادلانه وجوددارد .
4-شرکت Elmo ( نوامبر 1973 – شماره 4 )
الف)حسابداری جریمه را زمانی به عنوان یک هزینه دورة کنونی در نظر می گیرد که جریمه در نتیجة یک رویداد غیر معمولی که در یک دوره اتفاق می افتد ، مورد توجه قرار می گیرد . از آنجا که جریمه موضوعی است که دارای ماهیت غیر تکراری است و یک قلم غیر مترقبه را به عنوان یک بخش قبل از اقلام غیر مترقبه نشات داده می شود . بخش تجهیزات کنترل آلودگی هوا از به وجود آمدن جریمه های بیشتر جلوگیری می کند . این احتمالاً مهمترین کار است که مورد توجه و ملاحظه قرار می گیرد .
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 105 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
تحقیق تئوری حسابداری (2) در 24 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
این فصل با تجزیه و تحلیل منطق زیربنایی صورت تغییر در وضعیت مالی شروع میشود.
همچنین تحقیقات تجربی و تئوریکی در این فصل بررسی میشود:
منطق زیربنایی تهیه صورت تغییرات در وضعیت مالی:
APB شماره 19 اهداف گزارشگری صورت تغییر در وضعیت مالی را به شرح زیر بیان میدارد.
1- افشای کامل تغییر در وضعیت مالی.
2- تلخیص فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی.
3- گزارش جریان وجوه حاصل از فعالیتهای عملیاتی.
این اهداف مستقیماً از صورت سود و زیان و ترازنامة مقایسهای بدست میآید زیر این اطلاعات در این دو صورت مالی قرار دارد. بنابراین اطلاعات جدیدی در صورت تغییر در وضعیت مالی گزارش میشود هر چند این اطلاعات به صورت معاملات خلاصه شدهای که در صورت سود و زیان و ترازنامه مقایسه ای ارائه شده است گزارش میشود. به عبارت دیگر صورت تغییر در وضعیت مالی روش دیگری برای طبقهبندی و گزارشگری معاملات نسبت به آنچه که در ترازنامه و سود وزیان وجود دارد ارائه مینماید ولی با توجه به اینکه صورت تغییرات در وجوه نقد بر اساس تعریف و اندازهگیری عناصر مربوط به ترازنامه و سود و زیان تهیه شده است، لذا این صورت ممکن است به عنوان مشتقی از صورتهای مالی نامیده شود. منطق زیربنایی این صورت میتواند به صورت بدهکاری معاملات = بستانکاری معاملات باشد.
دو بخش برابر در صورت تغییر در وضعیت مالی وجود دارد که به عنوان منابع و مصارف نامیده میشود. منابع به عنوان بستانکار معاملات تعریف میشود بستانکاران معاملات از افزایش بدهیها و حقوق صاحبان سهام معرف یک سرمایه جدید و در دسترس برای شرکت از محل منابع خارج شرکت از قبیل صدور سهام، استقراض و همچنین منابع داخل شرکت از قبیل سود خالص است. عایدات پس از واگذاری دارائیها ( کسورت دارائیها) و همچنین دیگر منابع داخلی قابل دسترس برای شرکت ایجاد مینماید.
مصارف به عنوان بدهکاران معاملات تعریف میشود. بدهکاران معاملات از کاهش در بدهیها و حقوق صاحبان سهام و افزایش در داراییها ناشی میشود. کاهش در بدهیها و حقوق صاحبان سهام معرف کاهش در سرمایه شرکت میباشد.
جدول 1-11
شکل استاندارد صورت تغییرات در وضعیت مالی
منابع ( بستانکار معاملات)
1- افزایش در جریان وجوه نقد ناشی از :
الف- سود خالص
ب- منابع دیگر
2- دیگر منابع
3- کاهش در ماندة وجوه برای یک دوره در صورت وجود.
مصارف ( بدهکار معاملات )
1- کاهش در جریان وجوه نقد ناشی از:
الف- زیان خالص
ب- حاصل از منابع دیگر
2- دیگر مصارف
3- افزایش در مانده وجوه برای یک دوره در صورت وجود
این دو نوع از معاملات شامل تسویه بدهی کاهش در سرمایه مربوط به مواردی از قبیل خرید خزانه، پرداخت سود سهام و زیان خالص میباشد. افزایش در داراییها معرف یک سرمایه گذاری جدید به عنوان یک منبع مالی برای شرکت میباشد. در همة حالات منابع در دسترس شرکت در نتیجه معاملات بدهکار کاهش مییابد.
ساختار اصلی معادله 1-11 تشکیل دهندة منطق صورت تغییر در وضعیت مالی میباشد و لیکن صورت تغییرات در وضعیت مالی ادامه دهندة صورت جریان وجوه میباشد. در یک صورت جریان وجوه اقلام ترازنامه به عنوان بخشی از آنچه که توازن وجوه نامیده میشود تعریف میشود. هدف صورت گردش وج.ه نشان دادن چگونگی افزایش در حسابهای وجوه ناشی از درآمد و دیگر منابع و کاهش ناشی از زیان و دیگر مصارف میباشد. مفهوم جریان وجوه معرف منابع قابل استفاده و در دسترس و نقد شرکت میباشد. لذا صورت گردش وجوه به صورت وجوه مربوط به فعالیت عملیاتی نزدکتر است تا به حسابدرای تعهدی.
صورت جریان وجوه ساختار صورت تغییرات در وضعیت مالی اثر گذاشت. در هر دو بخش منایع و مصارف در صورت تغییر در وضعیت مالی معاملات به بخشهای تأثیرگذار بر روی وجوه و بخشهای تأثیرگذار بر روی حسابها طبقهبندی شده است. اثر سود خالص بر روی مانده وجوه جداگانه گزارش میشود. این ساختار پیچیدة تغییر در صورت وضعیت مالی در شکل 1-11 بیان شده است. ذکر این نکته ضروری است که منطق اصلی در معادله 1-11 بیان شده است. شکل پیچیدهتر جدول 1-11 تنها یک روش مفصل از طبقهبندی بدهکاران و بستانکاران معاملات و قرار دادن جریان وجوه به سوی صورت تغییرات در وضعیت مالی معرف توسعه اطلاعات گزارش شده میباشد. صورت جریان وجوه از معاملات 1- الف) و 1- ب) تشکیل شده است.
معاملاتی که بر روی حسابهای وجوه تأثیری ندارند حذف شدهاند. نتیجه این امر گزارش تغییر در ماندة وجوه و چگونگی ایجاد این تغییرات بود. تأکید بر گزارشگری جریان وجوه بیشتر بر روی نقدینگی متمرکز شده است. با افزودن معاملات شماره 2 در شکل 1-11 یک جمع بندی جامع از کلیه تغییرات در وضعیت مالی حاصل می شود و فقط به حسابهای ماندة وجوه خلاصه نمیشود. این روش را صورت تغییر در وضعیت مالی مینامند. انواع معاملاتی که در قسمت شماره 2 شکل 1-11 نشان داده شده است شامل فعالیتهای سرمایهگذاری و تأمین مالی میشود که بر روی حسابهای وجوه نقد اثری ندارند.
به عنوان مثال تبدیل بدهیهای قابل تبدیل به سهام عادی، سهام منتشر شده برای تحصیل داراییهای غیر پولی سود پردخت شده به صورت دارایی غیر نقدی و معاوضه داراییهای غیر پولی. APB شماره 19 یکی از چهار تعیرف نقد، نقد به علاوه شبه نقد ( اوراق بهاردار کوتاه مدت و دیگر سرمایهگذاریهای موقت ) داراییهایی که سریع به نقد تبدیل میشوند و سرمایه در گردش را مجاز دانسته است. مرحلة دوم تعیین اثر معاملات صورت حساب سود و زیان بر روی تراز وجوه میباشد. سود و زیان باید به دقت تجزیه و تحلیل شده و اقلامی که بر روی تراز وجوه تأثیر ندارند اصلاح شوند. برای مثال اگر وجوه به عنوان سرمایه در گردش تعریف شوند همة اقلام بدهکار و بستانکار صورت سود و زیان که هیچ تطابقی با اقلام بدهکار و بستانکار داراییها و بدهیهای جاری ندارند جدا شوند، هزینه استهلاک نمونهای از موارد فوق میباشد. بستانکار مربوط به استهلاک انباشته یک حساب غیر نقد میباشد. بعد از اصلاحات مربوط به درآمد مقدار و مانده اصلاح شده در صورتیکه دارای ماندة بستانکار داراییها و بدهی های جاری ندارند جدا شوند، هزینه استهلاک نمونه ای از موارد فوق میباشد. بستانکار مربوط به استهلاک انباشته یک حساب غیر نقد میباشد. بعد از اصلاحات مربوط به درآمد مقدار و مانده اصلاح شده در صورتی که دارای ماندة بستانکار باشد به عنوان یکی از منابع طبقهبندی میشود ( سود خالص اصلاح شده) و اگر دارای ماندة بدهکار باشد به عنوان مصارف طبقهبندی میشود ( زیان اصلاح شده). این طبقهبندی با بند ا- الف) در شکل 1-11 در تطابق میباشد. اصلاحات اصلی مربوط به سود هنگامی که وجوه به عنوان سرمایه در گردش تعریف میشوند در شکل 2-11 نمایش داده شده است.
مرحله سوم تجزیه و تحلیل معاملات غیر از صورت سود و زیان میباشد. این معاملات به دو دسته تقسیم میشوند. معاملاتی که شامل یک حساب وجوه و یک حساب غیر نقدی میباشند و معاملاتی که شامل دو حساب غیرنقدی میشوند. وقتی که یک معامله شامل یک حساب نقد و یک حساب غیر نقد باشد طبقهبندی معامله در تطابق با بند 1-ب) شکل 1-11 میباشد. در صورتیکه یک حساب نقد بدهکار و یک حساب غیرنقد بستانکار شده باشد بستانکار مربوط به حساب غیر نقدی به عنوان منابع طبقهبندی میشود زیرا یک معامله از نوع بستانکار میباشد. به عنوان مثال میتوان یک بدهکار به حساب وجه نقد و یک بستانکار به اوراق قرضه پرداختی در جهت صدور اوراق قرضه در نظر گرفت. اگر یک حساب وجه نقد بستانکار شده باشد و یک حساب غیرنقد بدهکار شده باشد معامله به عنوان مصارف طبقهبندی میشود زیرا یک معامله از نوع بدهکار میباشد. یک مثال برای این مورد میتوان بدهکار شدن یک دارایی و بستانکار شدن وجه نقد برای خرید دارایی در نظر گرفت. این نوع معاملات معرف فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری میباشد.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 32 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 46 |
فصل اول. ۱
۱- روش اولین صادره از آخرین وارده و تولید ناخالص ملی : ۱
۲- شرکت Allegheny Beverage 2
3- شش نشانه(پرچم) در تکزاس : ۹
۴-شرکت Elmo ( نوامبر ۱۹۷۳ – شماره ۴ ). ۱۱
فصل دوم. ۱۶
مبانی تمدن غرب.. ۱۶
۲- چارت زمانی ( عمومی ). ۱۶
۳-چارت زمانی ( خاص ). ۱۶
۴-مشارکت زمان. ۱۶
۵- پروژه ای در مقابل سود ادواری.. ۱۷
۶)حسابداری دوطرفه. ۱۷
۷) حسابداری مدیریت در برابر حسابداری عمومی.. ۱۸
۸) تحول در حسابداری.. ۱۸
۹) نوشتن تاریخ.. ۱۸
۱۰- تراز نامه: جدیدوقدیم. ۱۹
فصل سوم. ۱۹
سوالات.. ۲۰
۱-خط زمان. ۲۰
۲-یک قرن در بازنگری.. ۲۰
۳) مدرسه ی تجاری مدرن. ۲۱
۴) گزینه های آزاد برای مدیریت.. ۲۱
۵) یکپارچگی.. ۲۲
۶) تاریخچه حسابرسی.. ۲۳
فصل چهارم. ۲۵
۱) استانداردها ۲۵
۲) حسابداری.. ۲۶
۳)ترازنامه ها در مقابل صورتحسابهای سود و زیان. ۲۷
۴) فرآیندهای در مقابل اصول. ۲۸
۵) هزینه ی انتقالی به دوره آتی.. ۲۸
۶- اقتدار محتوایی ( اقتدار از لحاظ محتوا). ۳۰
۷-معنای GAAP : ۳۱
۸- معنای اصول : ۳۱
۹- پیامدهای اقتصادی و سرقفلی : ۳۱
۱۰- سرمایه گذاری زیان ( سرمایه کذاری کردن زیان ). ۳۲
۱۱- درآمد جامع (یا سود جامع ). ۳۴
۱۲- هدف از اصول : ۳۵
۱۳- تئوری به عنوان یک ضمانت کلی : ۳۶