دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 21 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
زنان سرپرست خانوار از جمله گروه های آسیب پذیر اجتماع هستند که گاه عواملی چون طلاق ، فوت ، اعتیاد همسر ، از کار افتادگی او ، رها شدن توسط مردان مهاجر ویا بی مبالات ، موجب آسیب پذیر تر شدن این طیف وسیع از جامعه می شود. بر اساس آمارهای رسمی کشور ، امروزه زنان ، سرپرستی 4/9 درصد خانوارهای ایرانی را به عهده دارند(غفاری ،1382:6). در آمد کمتر زنان سرپرست خانوار ، موجب فقر نسبی آنان نسبت به مردان سرپرست خانوار شده است ، به طوری که 29 درصد خانوارهای دهک اول اقتصادی را خانوارهای بی سرپرست یا زن سرپرست تشکیل می دهند(مدنی ،1381:11).
متأسفانه در جامعه کنونی ما ، زندگی زنان پس از ترک شوهر( به دلیل فوت، طلاق و...) غالباً با ابهامات و مخاطراتی روبروست؛ از جمله سرپرستی فرزندان به تنهایی و گاه به سختی، مشکلات اقتصادی،زندگی در تنهایی و همراه با افسردگی و ناامیدی ، هم چنین نگرش غلط جامعه نسبت به زنان مطلقه و بیوه در فقدان همسرانشان، آنان را در روابط اجتماعی وحضور در اجتماع با مشکلات عدیده ای روبه رو می کند.
فهرست مطالب
مقدمه
دیدگاه های نظری مرتبط با زنان سرپرست خانوار
ضرورت آموزش والدین
فرضیه تحقیق
روش پژوهش
جامعه ، نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
شرح مختصر جلسات
شیوههای آماری تجزیه و تحلیل اطلاعات
شیوه اجرای پژوهش
یافته های پژوهش
یافته های استنباطی پژوهش
توضیح مفصل شیوه اجرا
منابع
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 452 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
بررسی سازه ها و راه های ارتقای اثر بخشی نیروی کار
چکیده :
امروزه بررسی راهبردی سازه ها و ساز وکارهای اثر بخشی از موارد مسلم تحول آفرینی و استقرار نظام بهبود فرایندهای کار قلمداد می شود عامل انسانی از دو زاویه متعارض یکی خلاقیت ، جمود ، و دیگری کار آفرینی – انهدام بازده سازمانها ، نقش زیر بنایی در موفقیت واثر بخشی سازمان و مدیریت دارد .
مقاله حاضر درصدد شناسایی بافت درونی ، تعبیه اسکلت پیکره اثر بخشی و ارائه راهکارهای هدایت مولفه های بهبود اثر بخشی سازمانی است .
مقدمه :
امروز سازمانها به حدی گسترده و پیچیده شده اند که بدون علم سازمان و مدیریت و بهره گیری از توانمندی ، فراست و مهارتهای سالها تجربه سازمانی نه می توان سازمان را به خوبی درک وتحلیل کرد ونه می توان آن را رهبری و مدیریت نمود . همان طور که بدون علم و ممارست درهر رشته تخصصی نمی توان از آن بهره برداری کرد علم مدیریت به لحاظ پیچیدگی ذهنی بودن ، وناهمگنی محیط واعضای سازمان بسیار
سخت تر از هر علمی است که محیط آن جنبه فیزیکی و واقعی دارد.
جامعه نمی تواند از این پس شاهد وارد آوردن ضرر از طرف افرادی باشد که بدون آگاهی از علم مدیریت صرفا به لحاظ پیروی از حلقه مراعات ( روابط ) و شیرینی منصبهای مدیریت وبا مستقر نشدن در حرفه مرتبط با رشته تحصیلی و تخصصی خود مشاغل حساس مدیریت سازمانها را اشغال کنند اینان تلاش می کنند صرفا با بهره گیری از سطوح اخلاقی و ارزشهای اجتماعی این عصر بدون کوچکترین آگاهی از نظریه و قوانین تحلیلی رشته ای و علم بسیار حساس و پیچیده مدیریت ، اداره امور سازمانها را بر عهده گیرند .
همه افراد دلسوز در این جامعه بارها شاهد حلقه شوم و دور باطل افکار مدیران و محو شدن برنامه ها وعملیات سازمانها بوده اند ، آثار سوء این نوع تصمیم گیریها موجب معدوم کردن کیفیت و انگیزشهای کاری منابع انسانی سازمانها می شود که گهگاه می بینیم فردی در منصب مدیریت می نشیند که ازعلم و جوهره ظریف مدیریت واداره سازمان و نحوه دستیابی به اثر بخشی سازمانی بهره چندانی ندارد .
موفقیت و اثر بخشی
اثر بخشی که بعد کیفی بهره وری است درارتباط بسیار نزدیک با کیفیت و توان کاری
نیروی انسانی است این شاخص نشانگر نسبت : 1- هدفهای واقعی به هدفهای پیش بینی شده و 2- عملکرد واقعی به عملکرد مورد انتظار است وا زطریق بازده نیروی کار و سازمان اندازه گیری می شود اثر بخشی در واقع با هدفهای مدیر وسازمان مشخص می شود وهویت پیدا می کند عرصه شاخصهای سنجش اثر بخشی در چارچوب : 1- میزان دستیابی به هدفهای مورد انتظار 2) کیفیت کار 3) سرعت و دقت کار و 4) جوششهای درونی بهبود و خلاقیت قرار می گیرد البته در تعیین اثر بخشی باید میان اثر بخشی هدفهای فردی ، سازمانی ، و مدیریت تفاوت قائل شد از آنجا که یکی از خصیصه های تحقق تفکرات واراده مدیریت در سازمانها استفاده از مجاری قدرت است لازم است میان مجاری قدرت سازمانی مقام و مجاری قدرت شخصی در کسب موفقیت و اثر بخشی تمییز قائل شد ، هر چند که منظور از قدرت میزان توانایی تاثیر گذاری بر رفتار افراد است در صورتی که شخصیت سازمانی قادر باشد افراد سازمان را به انجام دادن کار معینی ترغیب کند ، آن شخصیت دارای قدرت سازمانی مقام است درحالی که قدرت شخصی از مجاری قدرت زیر دستان در انجام دادن فعال کار ، نشئت می گیرد بهترین وضعیت برای مدیریت سازمان ، جمع کردن این دو نوع مجاری قدرت در شخص مدیر است یعنی هم پذیرای او باشند دوستش بدارند ، به او احترام حرفه ای و شخصیتی بگذارند وهم از او پروا ، حیا و اطاعت پذیری بالایی داشته باشند وحتی بترسند در این میان بازده میزان کوشش وهدایت مدیریت مطرح میشود که بر آن اساس فرد می کوشد بر رفتار دیگری تاثیر بگذارد وبه آن جهت بدهد و آن را در قلمرو و ابستگی وارد کند . میزان موفقیت افراد در سازمان را با بازده ( قدرت تولیدی ) گروه تحت رهبری آنها اندازه گیری می کنند .
موفقیت با چگونگی گرایش ، رفتار ، و عملکرد فرد و گروه ارتباط دارد ، اما اثر بخشی نشانه وضع درونی و میزان آمادگی اولیه فرد و گروه برای انجام دادن کار است لذا ماهیت گرایشی و انگیزشی دارد مدیر بهره مند از قدرت سازمانی ، از شیوه های مستقیم نظارت استفاده می کند ودر مسیر دستیابی به موفقیت سازمانی گام بر می دارد اما اثر بخشی زمانی نمایان می شود که مدیر بر قدرت شخصی وبهره گیری از مجازی آن با اعمال نظارت کلی تر و جلوه های غیر مستقیم تاکید داشته باشد .
قدرت مقام در سازمان درچارچوب سلسله مراتب و تفکیک عمودی از بالا و پایین تفریض می شود در حالی که قدرت شخصی از پایین به بالا بر اثر پذیرش زیر دستان و درعرصه ترکیب وساز و کارهای دستیابی به هدفهای مشترک به وجود می آید مدیری که قدرت اعمال نفوذ (موقت ) بر رفتار دیگران دارد می تواند موفق اما ناموثر باشد در صورتی مدیری موفق واثر بخش شناخته می شد که صاحب مجاری اعمال نفوذ فکری ، حرفه ای ، وانگیزشی بر نیروی کار برای بالا بردن بهره وری سازمان باشد ( هالس 1994 هرسی و بلانچارد ، 1378 ) در نمودار شماره 1 نمایش هندسی تعامل قدرت شخصی ، اثر بخشی و نظارت در نمودار شماره 2 نمایش هندسی تعامل قدرت سازمانی موفقیت و نظارت ارائه شده است .
برای تعیین میزان موفقیت واثر بخشی ، نیاز به تعیین استاندارد های انجام کار و سنجش عملکرد مورد انتظار نیروی کار وجود دارد . حال این سوال مطرح می شود در تدوین استانداردها چه نوع معیارهای متعارفی ملاک است ؟ آیا این استانداردها باید به حدی بالا باشند که دست یافتن به آنها برای همگان ناممکن باشد و فقط افرادی بتوانند به آن دست یابند که توان بسیار بالایی داشته باشند ؟ آیا بهتر نیست این استانداردها نیز بر نیروی کار اثر مطبوع انگیزشی می گذارند و با معیارها و روشهای حسابداری – مثلا برنامه ریزی مالی و تنظیم گزارش عملکرد واحدهای سازمانی – سازگاری بالایی دارند مطابق این استانداردها انتظارات تا حد مناسب در سطح بالا قرار داده می شوند تانیروی کار برای حصول به آن تلاش کند این رو یک اهمال کاری ، ضایعات ،خرابی ، تاخیر و قفه وصدمات وارده به تجهیزات را درحد طبیعی ودر چارچوب حدود پذیرش استاندارد می پذیرد . از این رو ، افرادی که بتوانند آن موارد را به حد کمتر از سطح مورد نظر تقلیل دهند تشویق می شوند و پاداش می گیرند . تغییرات عملکردی نیز مطبوع نیست مدیران استانداردهای عملکرد را هدفهای قابل حصول سازمانی در نظر می گیرند در این رویکرد ، ارزیابی عملکرد در چارچوب بازخورد مقایسه نتایج واقعی با انتظارات بودجه ای صورت می گیرد استانداردهای رایج قابل حصول از این نظر مورد استناد زیاد هستند که 1- مخارج استاندارد چند منظوره را در نظر می گیرند مثلا مخارج یکسانی برای تاسیسات ، حفظ و نگهداری موجودی انبار ، عملیات بخشی برقرار می کنند 2) بر نیروی کار تاثیر انگیزشی مطبوع می گذارند زیرا استانداردهای منطقی عملکرد را برای آینده در نظر می گیرند و 3) در زمان استفاده از این استانداردها تفاوت منطقی بین استانداردها وبودجه بندی دیده نمی شود .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 206 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 169 |
نوجوانی دوره ای بین کودکی و بزرگسالی است که او را با زنجیره ای از موانع تحولی و چالش های عدیده ای روبرو میسازد. درابتدا تکالیف طبیعی همچون تحول هویت و دستیابی به استقلال و سازگاری با همسالان وجود دارد. مرحله دوم گذر از کودکی به بزرگسالی است که باتغییرات فیزیولوژیکی در بدن و تحول شناختی مشخص میشود. این مرحله زمانی است که فرد نیازمند انجام نقش های اجتماعی در رابطه با همسالان و افرادی از جنس مخالف، انجام تکالیف مدرسه وتصمیم گیریهایی در رابطه با شغل میباشد (فرایدنبرگ[1]،1997). از آنجا که تغییرات و وجود تکالیف متفاوت نوجوان رادر معرض استرس عدیده ای قرار می دهد، لزوم واهمیت سازگاری و کنار آمدن با این استرس ها در این دوره نمایان میگردد. با توجه به این مقدمه اندکی به راهبردها و مهارتهای کنار آیی می پردازیم. کنار آمدن، متشکل از پاسخهایی (افکار، احساسات واعمالی ) است که فرد در برخورد با موقعیت های مشکل داری که درزندگی روزمره و در شرایط خاص با آنها مواجه میشود، بکار میگیرد. گاهی اوقات مشکلات حل می شوند و گاه در تلاش فردی برای برخورد با محیط مورد اغماض قرار میگیرند (فرایدنبرگ، 1997).
لازاروس[2] (1984) کنار آمدن را شامل کوششهایی به منظور سازگاری و انطباق با شرایط استرس آور در تلاش در جهت کاهش پیامدهای منفی ناشی از منبع استرس می داند.
در زمینه کنار آمدن با استرس[3] ،دو شیوه اصلی کنار آیی وجود دارد. شیوه اول روش متمرکز بر مسئله است یعنی فرد به استرس به عنوان موضوعی حل شدنی و هدف اصلی مینگرد و شیوه دوم روش متمرکز بر هیجان است. یعنی فرد مشکل را حل نمیکند بل سعی در کاهش پیامدهای هیجانی مشکل دارد. شماری از محققین، افرادی را که بوسیله کاهش دادن یا اجتناب کردن با استرس کنار آمده اند را با افرادی که از راهکارهای بیشتر مقابله ای و یا هوشیارانه نظیر جمع آوری اطلاعات و اقدام به عمل استفاده نموده اند، مقایسه کردند (هولاهان[4] و موس[5]، 1987) . در مجموع تحقیقات نشان می دهد که شیوه مقابله نسبت به اجتناب راهکار موفق تری است. افرادی که مستقیما با مشکل مواجه میشوند نه تنها با احتمال بیشتری آن را حل میکنند بلکه برای تحت کنترل درآوردن استرس در آینده بهتر آماده میشوند. در واقع برخی پژوهشها معتقدند، اجتناب مزمن از مشکلات، افراد را در معرض خطر استرس افزوده و شاید مسائل مرتبط با سلامتی قرار دهد (گین[6]، 1995).
مطالعه رود[7]، لونیسون[8] ، تیلسون[9] و سیلی[10] (1990) نشان داد که کنار آیی مسئله مدار[11] (در جهت حل مسئله) با افسردگی ارتباطی نداشت، اما شیوه ناکار آمد گریز رابطه مثبتی با افسردگی همزمان داشته و نیز با سطوح بالاتر افسردگی در آینده بدنبال رویدادهای پراسترس که در طی دو سال بعد رخ داد، همراه بود (گین، 1995).
تفاوتهای فردی نقش مهمی را در فرایندهای استرس و کنار آمدن بازی میکنند یکی از این متغیرها خوش بینی است. خوش بینی[12] رابطه منفی با انکار و فاصله گرفتن از مسئله دارد. خوشبینی تمایل به استفاده از کنار آمدن مسئله مدار و پذیرش استرس زندگی به شیوه ای واقعی دارد (کاسیدی[13]، 1999). به عبارت دیگر عامل کلیدی که افرادی که بطو موثری با مشکلات کنار می آیند را نسبت به کسانی که ممکن است چنین نباشند متمایز میکند، سبک اسنادی[14] آنهاست (آبرامسون[15] و همکاران 1978به نقل از کانینگهام[16]، 2001).
اسنادها، نگرش ها ، باورها و ارزیابیهایی هستند که مردم برای توصیف حوادثی که برایشان اتفاق می افتد، بکار می برند. سبک اسنادی که برای اولین بار در دهه1970 مطرح شد در حقیقت بر مدل درماندگی آموخته شده[17] افسردگی استوار است. اسناد کردن فرایندی منطقی و نظامدار است که طی آن شخص با ارزیابی دقیق از یکسری اطلاعات ودلایل رفتار دیگران را تفسیر میکند. در بعضی موارد ممکن است اسناد صحیح باشد، اما واقعیت این است که در بسیاری موارد این ارزیابی ها، با سوگیریهایی همراه است.
در موارد عدیده ای، افراد اسنادهای اشتباه غیرواقعی، دررابطه با حوادث زندگی شان درنظر میگیرند و این اسنادهای اشتباه به نوبه خود استرس افزوده ومشکلات روانشناختی متعددی را ایجاد نموده و تداوم می بخشند. به عنوان مثال فردی که از پایین بودن عزت نفس رنج می برد، مشکلات و موقعیت های منفی را بطور گسترده ای به دلایل درونی مثل عدم تلاش یاعدم توانایی و حوادث مثبت را به دلایل بیرونی مثل خوش شانسی و ساده بودن تکلیف نسبت میدهد، در حالی که واقعیت چنین نیست. در حقیقت عزت نفس آنها به یک اسناد اشتباه آغشته شده است. بعبارتی عزت نفس آنها پایین است و هیج چیز حتی موفقیت های بزرگ هم نمیتواند آنرا بالا ببرد (بارون[18]،1992،به نقل از هیبت الهی, 1373).
معمولا اسنادهای سببی در سه بخش طبقه بندی می شوند:
1-درونی بودن در برابر بیرونی بودن
2- پایداری در برابر ناپایداری
3- کلی بودن در مقابل خاص بودن
برخی مطالعات نشان داده که افراده افسرده در مقایسه با افرادعادی بیشتر از اسنادهای کلی، پایدار و درونی برای رویدادهای منفی و از اسنادهای خاص، ناپایدار و بیرونی برای رویدادهای مثبت زندگی شان استفاده میکنند. (ریکلمن[19] و هافمن[20]،1995).
مدل درماندگی آموخته شده اصلاح شده، چنین می پندارد که اینگونه افراد برای رویدادهای بد، عادت به پاسخ دادن با اسنادهای درونی ، ثابت و فراگیر و برای رویدادهای خوب، اسنادهای بیرونی، موقتی و خاص آن رویداد را دارند.
از بعد نظری بنظر می رسد که اسناد علی مقدم برانتخاب راهکارهای کنار آیی است. در این صورت انتظار می رود تغییر سبک اسنادی باید تغییراتی در شیوة کنار آمدن اثر بگذارد (کانینگهام و همکاران 2002).
بر طبق مدل شی یر[21] و کارور[22] خوش بینی و بدبینی بعنوان انتظار پیامدهای تعمیم یافته مثبت و منفی تعریف می شوند و باور دارند که این دو تعیین کننده های مهم سازگاری اند (شییروکارور، 1985). به عبارتی خوش بینی با پیامدهای روانشناختی مثبت تر و در مقابل بدبینی با پیامدهای روانشناختی منفی تر رابطه دارد.
در رابطه با سبک های کنار آیی نیز شواهد متقاعد کنندهای وجود دارد که نشان میدهد سبک های کنار آیی پیش بینی کننده های مهم روانی هستند. مطالعات روی نوجوانان بطور ثابتی به این نتیجه رسیده که حتی در موقعیت های غیر قابل تغییر ، افسردگی با سبک کنارآیی سازنده یا مسئله مدار رابطه ای معکوس و با سبک کنار آیی اجتنابی یا غیر سازنده رابطه مثبتی دارد (گلای شاو[23] و همکاران 1989، اباتا[24] وموس، 1991، سیفگ و کرنک[25]، 1993، گارمزی[26]، 1993، گانینگهام و واکر[27]، 1999 به نقل از کانینگهام 2002). آنها پیشنهاد کردند که مداخلات پیشگیرانه آینده باید با تمرکز بیشتر بر کاهش راهکارهای کنارایی غیر انطباقی در مقایسه با هدف معمول تر افزایش کنار آیی مسئله مدار باشد.
فهرست مطالب
فصل اول
مقدمه
۱-۱- بیان مساله
۱-۲- ضرورت و اهمیت تحقیق
۱-۳- اهداف تحقیق
۱-۴- فرضیه های پژوهش
۱-۵- متغیرهای پژوهش
تعریف اصطلاحات
۱-۶- تعاریف نظریو عملیاتی متغیرها
۱-۶-۱- مهارتهای مدیریت بر استرس
۱-۶-۲- سبک کنارآیی اجتنابی
تعریف عملیاتی
۱-۶-۳- سبک اسناد منفی
تعریف عملیاتی
۱-۶-۴- سلامت روانی
تعریف عملیاتی
۱-۶-۵- دانش آموز
۱-۶-۶- پایه تحصیلی
۱-۶-۷- جنسیت
خلاصه
فصل دوم
مقدمه
۲-۱- استرس یا فشارروانی
۲-۲- تعریف استرس
۲-۳- مدلهای استرس
۲-۳-۱- مدل محرک
۲-۳-۲- مدل پاسخ
۲-۴- ارزیابی های شناختی
۲-۵- استرس زاهای بالقوه
۲-۵-۱- فجایع ( وقایع آسیب زا )
۲-۵-۲- تاثیر وقایع مهم زندگی
۲-۵-۳-گرفتاریهای روزانه
۲-۶- استرس نوجوانی
۲-۶-۱- تأثیر محیط
۲-۶-۲- نشانه های استرس در نوجوانی
۲-۷- تعریف کنار آمدن
۲-۷-۱-کنارآمدن از دیدگاههای مختلف
۲-۷-۲- نظریه لازاروس درباره کنارآمدن
۲-۷-۳- شیوه های مختلف کنار آیی
۲-۷-۴- مقیاس هایی از سیاهه شیوه های کنار آیی
۲-۷-۴-۱-کنارآیی مسئله مدار:
۲-۷-۴-۲-کنارآیی هیجان مدار : شامل
۲-۷-۴-۳- ترکیبی از کنارآیی مسئله مدار و هیجان مدار :
۲-۸- عوامل موثر بر استرس و کنارآیی
۲-۸-۱- حمایت اجتماعی
۲-۸-۲- تفاوتهای فردی
۲-۸-۲-۱- شخصیت نوع A
۲-۸-۲-۲- اضطراب و روان رنجورخویی
۲-۸-۲-۳- سخت رویی
۲-۸-۲-۴- خوش بینی در مقابل بدبینی
۲-۸-۳- عزت نفس
۲-۹- سبک اسناد
۲-۹-۱- سبک اسناد خوش بین/ بدبین
۲-۹-۲- سبک اسناد و رابطه آن با سلامت و سبک های کنارآیی
۲-۱۰- سلامت روان و ابعاد آن
۲-۱۰-۱- مفهوم سلامت روان
۲-۱۰-۲- بیماری روانی و سلامت روان : مدلت حالت کامل
۲-۱۱- آموزش مهارتهای مدیریت بر استرس
۲-۱۱-۱- مقدمه ای بر استرس و کنارآیی
۲-۱۱-۲- راهکارهای ذهنی و عقلانی جهت کنارآیی با استرس
۲-۱۱-۳- روشهای فیزیکی کنار آمدن با استرس
۲-۱۱-۴- مهارتهای مطالعه، آمادگی برای امتحان و مدیریت بر زمان
۲-۱۱-۵- مهارتهای ارتباطی و میان فردی
۲-۱۱-۶- تقویت اعتماد به نفس،عزت نفس ومقابله با افسردگی و نگرانی
۲-۱۱-۶-۱- آموزش مجدد سبک اسناد در افسردگی
۲-۱۲- مروری بر پژوهشهای پیشین
تحقیقات انجام شده در ایران
رابطه سبک های اسناد و شیوه کنار آیی با استرس
بررسی ها در زمینه شیوه های کنار آیی با استرس
مروری بر پژوهشهای انجام شده در خارج
الف- آموزش مهارتهای مدیریت براسترس:
ب) تحقیقات پیرامون راهکارهای کنارآیی:
خلاصه
فصل سوم
مقدمه
۳-۱- جامعه آماری
۳-۲- نمونه پژوهش
۳-۳- شیوه نمونهگیری
۳-۴- ابزارهای اندازهگیری
۳-۴-۱- مقیاس کنارآیی نوجوانان
سبک اول یا حل مشکل کنارآیی بارور
سبک دوم، مراجعه به دیگران
سبک سوم، کنار آمدن نابارور (اجتنابی)
نحوه نمره گذاری
اعتبار و پایایی مقیاس کنارآیی نوجوانان
۳-۴-۲- مقیاس – R90-SCL
توصیف ابعاد ۹ گانه آزمون R – ۹۰ – SCL
الف- شاخص ضریب ناراحتی (PSDI)
ب – علامت شناسی کلی علائم مرضی ( GSI)
ج – جمع علائم مرضی (PST)
نمره گذاری آزمون – R90-SCL
پایایی آزمون – R90-SCL
اعتبار آزمون – R90-SCL
۳-۴-۳- پرسشنامه اسنادی در کودکان ونوجوانان
روایی و اعتبار پرسشنامه
۳-۵- روش اجرای پژوهش
۳-۶- طرح تحقیق
۳-۷- روشهای آماری در تحلیل داده ها
خلاصه
فصل چهارم
مقدمه
۴-۱- داده های توصیفی پژوهش
جدول ۴-۱: شاخص های توصیفی متغییر کسب کنار ایی اجتنابی گروههای آزمایش و گواه در مرحله پیش
جدول ۴-۲: شاخص های توصیفی متغیر سبک کنارآیی اجتنابی گروههای آزمایش وگواه در مرحله پس آزمون
جدول ۴-۳: شاخص های توصیفی متغیر سبک اسناد منفی و زیر مقیاسهای آن در مرحله پیش آزمون
جدول ۴-۴: شاخص های توصیفی متغیر سبک اسناد منفی و زیر مقیاس ها آن در مرحله آزمون
جدول ۴-۵: شاخصهای توصیفی متغیر سلامت روان و ابعاد آن در مرحله پیش
جدول ۴-۶- شاخص های توصیفی متغیر سلامت روان و ابعاد آن درمرحله پس
۴-۲- آزمون فرضیه های پژوهش
جدول ۴-۷: آزمون معناداری تفاوت میانگینها در سبک کنارآیی اجتنابی در دوگروه آزمایش و گواه
جدول ۴-۸: آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه (آزمایش وگواه) در زیرمقیاسهای سبک کنارآیی اجتنابی
جدول ۴-۹: آزمون معناداری میانگین های دو گروه آزمایش و گواه در کسب اسناد منفی
جدول ۴-۱۰: آزمون معناداری میانگین های دو گروه آزمایش – گواه در زیر مقیاسهای سبک اسناد منفی
جدول ۴-۱۱: آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش و گواه در متغیر سلامت روان
جدول ۴-۱۲: آزمون معناداری تفاوت میانگین های دو گروه آزمایش و گواه در زیر ابعاد فهرست ۹۰ نشانه مرضی
خلاصه فصل چهارم
فصل پنجم
مقدمه
۵-۱- خلاصه و نتیجه گیری
۵-۲- بحث و جمع بندی (بحث دریافته ها)
۵-۳- محدودیت های پژوهش
۵-۴- پیشنهادات
پیشنهادات بکار بسته:
پیشنهادهایی جهت پژوهشهای بعدی:
فهرست منابع فارسی
ضمایم
برگه تکلیف خانگی: آگاهی از استرس روزانه
مروری بر دوره شیوه های کنار آمدن با استرس
آموزش تنفس و انبساط