دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
توضیحات:
تحقیق با موضوع بررسی و مقایسه شرایط رنگرزی کالای ویسکوز و پنبه با رنگهای مستقیم و راکتیو و میزان جذب رطوبت بازیافتی
32صفحه قالب ورد قابل ویرایش
بخشی ازمتن:
با توجه به گسترش جوامع بشری و نیاز به تولید جنس با کیفیت تر و رشد مصرف الیاف ویسکوز در صنعت نساجی و پوشاک و مزیتهای نسبی نسبت به دیگر الیاف و ثابت ماندن میزان تجارت پنبه در جهان الیاف ویسکوز مورد توجه صاحبان صنایع قرار گرفته است.
در این پژوهش سعی شده تا با ارائه نمونه های عملی و مستدل بر نتایج دستگاه اسپکتروفتومتری این موضوع بررسی مزیت و شرایط رنگرزی کالای ویسکوز و مقایسه آن با کالای پنبه با رنگرزی راکتیو و مستقیم و بررسی جذب رطوبت بازیافتی مورد توجه قرار گرفته است.
هدف از انجام این پروژه درس شرایط جذب رنگ و خواص رنگرزی پنبه ویسکوز و مقایسه آن ها در شرایط یکسان با یکدیگر می باشد. همچنین مقایسه جذب رطوبت بازیافتی این دو کالا قبل و بعد از رنگرزی می باشد ابتدا باید گراف استاندارد رنگرزی پنبه توسط رنگهای اکتیو مستقیم تهیه کرده سپس در شرایط یکسان رنگرزی را انجام دهیم و بعد از انجام آزمایشهای اسپکترو فتومتر نتایج را مورد بررسی قرار می دهیم.
ابتدا باید دو کالای کاملاً مشابه پنبه و ویکسوز تهیه شود که با توجه به شرایط موجود تهیه دو کالای کاملاً مشابه 100% ویسکوز و 100% پنبه مقدور نبود. به همین جهت با تهیه کردن 2 کالای (نخ) مشابه مقایسه این دو میسر گردید.
فهرست برخی ازمطالب:
تاریخچه الیاف بشرساخته و آشنایی 1
کوپلیمرهای تصادفی (راندم) 6
کوپلیمر یک در میان 7
کوپلیمر بلوک 7
کوپلیمر گرافت 8
اندازه گیری وزن مولکولی پلیمرها 13
فرایندها و مکانیزم پلیمریزاسیون 15
پلیمریزاسیون حجیم 30
پلیمریزاسیون محلول 32
پلیمریزاسیون تعلیق(پلیمریزاسیون امولسیون) 32
پلیمریزاسیون رسوب 34
پلیمریزاسیون فاز گاز 35
پلیمریزاسیون حالت جامد 35
پلیمریزاسیون هتروژن 36
مواد اولیه برای تولید الیاف بشرساخته 36
الیاف سلولزی 40
ریون 40
ویسکوز ریون 41
خیساندن 41
خرد کردن 43
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
بررسی زندگی کنستانتین الکسی یف و عقاید و آثار او در 16 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
کنستانتین الکسی یف در سال 1863 در مسکو در خانواده ای روشنفکر و از کارخانه داران روسیه متولد شد .
فضای خانواده وی همیشه آغشته به عشق به تئاتر بوده است و الکسی یف برای اولین مرتبه در پنجم سپتامبر 1877 در یک نمایش خانوادگی بازی کرد . به تدریج علاقمندان به نمایش گرد او جمع شدند و گروهی را تشکیل دادند که نام آن را «انجمن الکسی یف » گذاشتند .
در سال 1885 ، الکسی یف نام مستعار استانسیلا وسکی را برای خود برگزید .
وی در اوایل کار همیشه سعی داشت از هنر پیشگان بزرگ تقلید کند و در این کار موفق هم بود . ولی بتدریج متوجه شد که کار هنرپیشگی باید خلاق باشد . وی معتقد بود که «هنرپیشه باید مفسر عالی ترین احساسات بشری ور هبرو مربی تماشاچی باشد .»
در سال 1897 با نمیروویچ دانچنکو آشنا می شود و به اتفاق در راه ایجاد «تئاتر مخات» (تئاتر هنر آکادمی مسکو) می کوشند . تئاتر مخات در 14 اکتبر 1897 افتتاح می شود و تراژدی تاریخی تزار فئودور ایوانویچ اثر تولستوی که مدتها زیر تیغ سانسور بود برنامه افتتاحیه این تئاتر می شود .
وی آثار زیادی را بر روی صفحه می برد از جمله دایی واینا در سال 1899 – سه خواهر 1901، باغ آلبالو 1904 - بیچاره آنکه گرفتار عقل شد اثر گریبایدوف 1906 – بازرس اثر گوگول 1908 و آثاری از مولیر – شکسپیر و ایبسن و . . .
در سال 1918 تئاتر و اپرایی به نام استانسیلاوسکی افتاح می شود . در سالهای 1922 تا 24 به اروپا – آمریکا سفری هنری می کند و دنیای هنری اروپا و آمریکا را با سیستم خود آشنا می کند و در شوروی هم استودیوهای مختلف هنری زیر نظر او اداره می شوند .
در آمریکا کتاب زندگی من در هنر را نوشت و به چاپ رساند .
در 29 اکتبر 1928 ، استانسیلاوسکی ضمن اجرای نقش ورشینین در نمایشنامة سه خواهر اثر چخوف که به مناسبت سی امین سال افتاح مخات اجرا می شد ، دچار حملة قلبی شد . از آن زمان به بعد او ناگزیر دست از بازی کشید و تمام وقت خود را صرف کارهای کارگردانی و آموزشی کرد و هیچگاه از جستجوی راه های تازه و کاملتر برای خلاقیت صحنه ای دست نکشید .
وی معتقد بود که «هنر نمی تواند ایستا باشد ، هنر باید همواره پوینده و روبه تکامل باشد ، در غیر اینصورت فرسودگی و مرگ تدریجی آن آغاز می شود .»
استانسیلا وسکی کار آزمایشگاهی خود را با گروه هنرپیشگان تئاتر مخات که در رأس آنها امگا کنیپر چخواد (همسر چخوف) و کدروف و تاپارکف قرار داشتند با کار روی نمایشنامة تارتوت اثر مولیر آغاز کرد .
در سال 1936 وی لقب هنرمند خلق شوروی را گرفت .
در سال 1937 جلد اول کتاب «آماده سازی هنرپیشه» (کار هنرپیشه روی در جریان تئاتر ) را آماده و جلد دوم آن را آغاز کرد .
فعالیت های مداوم استانسیلا وسکی و سیستم او باعث تحولات گوناگون در تئاتر شد و تأثیر اساسی و عمده ای بر رشد و تکامل هنر صحنه ای قرن بیستم جهان گذارد .
طبق اظهار نظر بزرگان تئاتر اروپا و آمریکا ، صحنه های جهانی تئاتر معاصر از وصایای گرانبهای کارگردان کبیر روسیه پیروی می کنند و او را پایه گذار علم تئاتر معاصر می دانند . مجموعه آثار علمی و ادبی استانسیلا وسکی هشت جلد است که عبارتند از :
زندگی من در هنر (1926) ، کار هنرپیشه روی خود در مراحل مختلف (دو جلد) ، کار هنرپیشه روی نقش – مقالات – سخنرانیها ، بحثها و نامه ها (چهار جلد ) : نامه ها از سال (1886 تا 1938) – استانسیلا وسکی در سال 1938 درسن 75 سالگی درگذشت.
« در مورد سیستم استانسیلاوسکی پیش داوری های زیادی وجود دارد : اینکه فقط با هم ذات پنداری با شخصیت سروکار دارد ، اینکه فقط به درد بازیگران طبیعت گرا یا واقع گرا می خورد . اینکه حاصل بوطیقای خاصی است و امثال این حرفها .»
استانسیلاوسکی درکتاب (آفرینش یک نقش ) می گوید : هرکارگردانی در کار کردن روی نقش و برنامه خود برای پیشبرد کارش شیوة خاص خودش را دارد . هیچ قانون تثبیت شده ای وجود ندارد . اما مراحل درونی کار و فرایندهای روان –فیزیولوژیکی را که در سرشت ما ریشه دارند ، باید دقیقاً رعایت کرد . شرایط انسانی که استانسیلاوسکی از آن سخن می گوید بر فرایندهای روان-فیزیولوژیکی مبتنی است و آن را می توان »ذهن – بدن طبیعی» تعریف کرد .
ذهن – بدن را وقتی می توانیم طبیعی بنامیم که بدن به خواست های ذهن طوری پاسخ بدهد که نه بیهوده و اضافی و نه ناهماهنگ باشد . یعنی هنگامیکه : بدن به خواست های ذهی پاسخ بگوید ، واکنش به همة خواست های ذهن فقط به آن خواست هایی که بدن با آنها سازگار است و تلاش برای ارضای آنها .
هماهنگی ذهن – بدن در بدنی آشکار می شود که در خلاء عمل می کند . که ا ز کنش لازم نمی پرهیزد . که به نحوی تناقض آلود و سترون – واکنش نمی کند . ذهن – بدن طبیعی عملاً ساده ترین و طبیعی ترین شرایط انسانی است و کاملاً آزار دهنده است که «به محض اینکه بازیگر پا به صحنه می گذارد ، بی آنکه اثری از خود بجا بگذارد ، ناپدید می شود .» اما همانطور که می دانیم حقیقت دارد ، بدن به محض رفتن بر روی صحنه میل به بیهودگی ، اضافه بودن و ناهماهنگی می کند . در بیهودگی عمل می کند ، اصلاً نمی خواهد عمل کند . خودش را نقض می کند ، آن حالت طبیعی را از دست می دهد که قبل از آمدن بر صحنه داشت و دوباره بلافاصله پس از ترک صحنه آن را باز خواهد یافت . برای بازآفرینی این سرشت طبیعی ، این «صدای زندگی انسانی ، این واقعیت » کار، مطالعه و تکنیک لازم است . سیستم این است . ذهن ضرورت ها را می سازد . «پرژیوانی» (بازگشت به زندگی ) .
و...
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
توضیحات :
تحقیق در مورد فرش و صنایع دستی در قالب Word قابل ویرایش 34 صفحه.
بخشی از متن :
فرش و صنایع دستی
تاریخچه فرش
فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. او نوشت: "بدون اینکه بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های ماد-پارت(خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم و یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."
در زمان تسلط مغولها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی وتکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (1307-1295 میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (1722-1499 میلادی) به ویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (1587-1524 میلادی) و شاه عباس کبیر(1629-1587 میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود 3000 تخته فرش به یادگار مانده که درموزه های بزرگ دنیا و یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان ، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرحهای خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلا به زیباترین وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسیله افغانها (1722-1721 میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالیهای ایرانی ، بویژه فرشهای نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده کلیه فرشهای کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهمترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگلیسی (زیگلر 1883 م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسیس کارگاههایی در تبریز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
فرش ایران دارای تاریخی بسیار طولانی است، در ایران از دیرباز بافتن انواع فرش متداول بوده و انگیزه ای اجدادی داشته است. به نوشته مورخان، جهانگردان، جنگجویان و آثار مکشوفه از گذشتگان گویای آن است که فرشبافی به صورت هنری دستی ، مردمی ، روستایی و عشایری در ایران سابقه بس دراز دارد.
پروفسور «رودنکو» کاشف «فرش پازیریک» معتقد است که قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان بزرگ) است. توجه به نقش های مشابه و هم زمان این فرش در ستون های تخت جمشید نیز این نظریه را تایید می نماید. آثار دیگری از جمله نقاشیهای برخی هنرمندان قرون وسطی حاوی نقش قالیهایی است که گفته اند بافت ایران بوده است . برخی مورخان در مورد حمله رومیان به ایران و غارت دستگرد قالی را از جمله غنایمی که در این غارت به دست آورده شده، قید نموده اند و نیز منابع یونانی از قالیهای زربفت ایران یاد کرده اند. «فرش بهارستان» با آن همه هنرمندی که به تأیید روایات مختلف، دربافت آن به کار رفته بوده اگر چه گاه در تعریف از آن راه اغراق پیموده شده اما خود نشانگر پیشرفت صنعت فرشبافی و صنایع جنبی از جمله طراحی و رنگرزی در ایران قدیم می باشد. فرش به عنوان نمودی از فکر و اندیشه بشری و متاثر از حس نوجویی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده که گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیر طبیعی بر پیکر جامعه وارد شده، آن را به دوره نهفتگی و خمود سوق داده است.
عصر مغول یعنی قرن هفتم هجری را می توان دروان بس غم انگیز برای انواع هنر ایرانی دانست و پس از آن قرون دهم و یازدهم هجری را که عصر صفویان است زمان شکوفایی طبع هنری مردم ایران باید به شمار آورد. آغاز دوران صفوی متفارن با رشد بسیاری از هنرهای دستی و توسعه آن در کلیه شئون جامعه بوده است. بسیاری از هنرمندان ایرانی در این دوره ظهور کرده اند که با اغتنام فرصت از آرامش و محیط مساعدی که به وجود آمده عمر گرانبهای خود را بر سر ارتقاء سطح کیفی هنر و صنایع دستی نهاده اند وبا ابداع طرح ها و نقشه های زیبا و هنرمندانه جایگاه این صنایع به ویژه فرش را به حد اعلاء خود رسانیده اند و نام ایران را در سراسر جهان با آثار خود پرآوازه ساخته اند. با توجه به اهمیت عصر صفویه در اعتلاء هنر ایران و توجهی که در این زمان به صنعت قالیبافی مبذول شده، جا دارد به این عصر و وضعیت هنرمندان و قالیباقی آن مشروح تر بپردازیم.
فرشهای دوران صفویه را می توان متعلق به دو گروه زمانی دانست: اول: قالیهای بافته شده در دوران سلطنت شاه اسماعیل وشاه طهماسب که به"شاه طهماسبی" معروف است و خود مکتبی خاص دارد که به همین نام شهرت یافته. شاه طهماسب همواره به تشویق هنرمندان و قالیبافان و طراحان می پرداخت و خود از هنر بهره داشت و حتی نوشته اند، رنگرزی می دانست و مستقیمأ طراحی می نمود و بافندگان را راهنمایی می کرد. از این جهت در زمان پادشاهی او انواع صنایع ظریفه به ویژه قالی بافی راه ترقی پیمود و در طرح آن تغییرات کلی به وجود آمد. قالیهای ترنجدار جانشین آن گروه از قالیهایی شد که تا اواخر قرن 9 هجری در ایران بافته می شد و بعدأ به طرح مغولی و تیموری شهرت یافت. علاوه بر قالیهای ترنجدار در این دوره بافتن قالیهایی با طرح حیوان و شکارگاه متداول شد. دوم: قالیهای بافته شده در زمان شاه عباس که به مکتب " شاه عباسی" معروف است. در این دوره با اغتنام فرصت از وجود هنرمندان عصر نقشهای جدید به ویژه با استفاده از اسلیمی ها و گلهای مخصوص بوجود آمد برخی طرحهای قالی در مکتب شاه عباسی عبارتند از:/ الف – طرح ترنجدار یا لچک ترنج/ ب – طرح شکارگاه/ ج – طرح درختی/ د – طرح گلدانی .
اینک با توجه به سهولت ایجاد ارتباط بین هنرمندان نقاط مختلف و پیشرفت تکنیک طراحی و نقش پردازی، فرش همگام با سایر هنرها و صنایع مردمی رو به تکامل رفته است، طرحهای محلّی به نقاط دیگر برای بافت فرستاده می شود و هنرمندان از نتایج تجربیات دیگر همکاران خویش کاملاً با خبر می گردند. وسایل کار طراحی پیشرفت نموده و تکنیک جدید به کمک هنرمندان آمده و ایشان به مهارت در تهیه و تکثیر طرحهای خود اقدام می کنند. بازار های فرش جهانی به ویژه از اوائل قرن بیستم میلادی رونق گرفته و این خود تشویق دست اندرکاران را در پی داشته و به ویژه در تبریز، کرمان، کاشان، اصفهان، اراک ، داد و ستد این کالای ارزشمند را رونق داده و در این زمان است که بازار صادرات فرش های نو و کهنه گرم شده و کارگاه های بزرگ برای پاسخگویی به تقاضاهای روز افزون دایر گردیده است. این قالیها به اروپا به ویژه کشور آلمان و آمریکا حمل می گردد و موجبات تقویت بنیه مالی کشور را در حد خود فراهم می سازد و تجارت خارجی را به سرمایه گذاری در تولید فرشهای مورد درخواستشان تشویق و ترغیب می نماید. مجموعه این اقدام طی قرن اخیر در جهت تقویت بنیه اقتصادی کشور مؤثر بوده، اما دخالت فروشندگان و صاحبان سرمایه در کار طرح و رنگ فرش و سفارشات غیر مسئولانه ایشان به کیفیت این دستباف لطمه وارد ساخته است. عدم نظارت صحیح بر کار بافت فرش و بسیاری عوامل دیگر از جمله قیمت ها و چگونگی صادرات طی نیم قرن گذشته، رقبای فرش ایران را به میدان رقابت کشانده واز سوی دیگر سودجویان را به سوء استفاده از غفلت دست اندرکاران و انجام تقلباتی در مراحل مختلف تهیه موارد اولیه و تولید فرش وا داشته و در نتیجه موجبات سقوط کیفیت و کمیت و گرمی بازار فرش ایران را فراهم نموده است به منظور ایجاد پیوستگی ارتفاء سطح کیفی این دستباف ارزشمند و تداوم تاریخ پرآوازه ی آن هوشیاری و کوششی همه جانبه لازم است که امید است عشق و علاقه عامه مردم به این میراث اجدادی خود آن را در ضمیر کلیه دست اندرکاران بیدار سازد.
از پازیریک تا لوزان
سرى «Tapisserie» واژه اى فرانسوى است و در زبان انگلیسى به آن «تاپسترى» Tapestry مى گویند، و آن به معناى پارچه اى است با بافت ساده (گلیم بافت) که پود آن روى تار را به طور کامل بپوشاند و نقش هاى متنوعى ایجاد کند. از سال ،۱۹۷۱ همزمان با پنجمین دو سالانه «تاپسترى» در شهر لوزان، معناى جدیدى براى آن در نظر گرفته شد و اکنون «تاپسترى» به منسوجاتى گفته مى شود که ابعاد تجسمى دارند و آنها را به دیوار مى آویزند و یا به صورت احجام پیکره مانند در فضا یا روى زمین قرار مى دهند و کاربردشان چون تابلوى نقاشى یا مجسمه است . در تهیه آنها از تکنیک هاى مختلف نساجى و بافندگى از قبیل قالى بافى، گلیم بافى، جاجیم بافى، ورنى بافى، پارچه بافى، مکرمه بافى، میل بافى، چاپ سیلک، باتیک، قلمکار، نمدمالى، سوزن دوزى، چهل تیکه و... استفاده مى کنند*(۱). نساجى از قدیمى ترین حرفه ها به شمار مى آید. نساجى از نظر تکنیک پیشرفت هاى بسیارى کرده و پارچه هاى زیبا و نفیس زیادى در جهان تولید شده است. اما «هنر نساجى» را معمولاً با «تاپسترى» مى شناسند که در آن نقش هاى پیچیده را با سوزن دوزى بر پارچه یا با گلیم بافى و قالى بافى ایجاد مى کنند. «تاپسترى» از زمانهاى دور به ما رسیده و نمونه هایى از آن که متعلق به کشورهاى مختلف جهان است، از گذشته ها باقى مانده است: - آثار به دست آمده از منطقه پازیریک در ایران. - قطعه اى مربوط به قرن اول میلادى با نقش صلیب در پرو. - آثار به جا مانده از قبطى ها از قرن دوم تا نهم میلادى در مصر. - آثار به جا مانده از پارچه هاى ابریشمین در «کواسو» چین. - آثار اروپایى در این زمینه مربوط است به قرن یازدهم میلادى و سوزن دوزى هاى «بایو» در فرانسه و سن سرئون در کولونى. - «تاپسترى» قرنها با ابعاد بسیار وسیع و با «گره گلیم» بافته مى شده و پوشش گرمى براى دیوارهاى کلیساها و کاخها بوده است. اوج شکوفایى آن در اروپا از زمان تأسیس کارگاه «گوبلن» در پاریس، به سال ۱۶۶۲ میلادى است، که نقاشان معروفى چون «نیکلاپوسن»، «فرانسوا بوشه»، «شارل لوبرن» و «فرانسیسکوگویا» طرح هاى جالبى به این کارگاه ارائه دادند. نقاش براى تهیه طرح «تاپسترى» ابتدا طرح را بر «کاغذ طرح» یا «کارتن» شماره گذارى و سپس بافنده از روى آن، طرح را اجرا مى کرد. این هنر، همچون نقاشى هاى بافته شده، قرنها در اروپا، با ضوابط و محدوده هاى قراردادى ادامه یافت و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادى، به همت گروهى از هنرمندان نحوه نگرش و تفکر هنر نساجى تغییر کرد و تحولى بنیادى در این هنر صورت گرفت که منجر به رنسانسى در این رشته از هنرهاى تجسمى شد. سه عامل که در این تحول نقش اساسى را ایفا مى کنند، عبارتند از: ۱) نظریه ویلیام موریس (هنرمند انگلیسى)، مبنى بر ارزش گذارى دوباره صنایع دستى؛ نظریه اى که نحوه نگرش به صنایع دستى را به کلى دگرگون کرد و در زمینه نساجى نیز کاربرد «نخ» و «بافت» را تغییر داد و تأثیر به سزایى بر هنر نساجى اروپاى شمالى و مرکزى و حتى ژاپن و ایالات متحده به جا گذاشت. ویلیام موریس و یارانش در انگلستان معتقد به همکارى نزدیک هنرمند و صنعتگر بودند و این تفکر منجر به پیدایش نهضت «هنر نو» یا Art Noveau در اروپا و آمریکا شد و نحوه نگرش به معمارى، صنایع دستى و هنرهاى دیگر را تغییر داد. ۲) تأسیس مدرسه هنرى باهاس (۱۹۳۳-۱۹۱۹) در آلمان . در این مدرسه هنرى نیز بر همکارى هنرمند و صنعتگر تأکید مى کردند و معتقد به پیوستگى فرم (هنرمند طراح) و تکنیک (صنعتگر) بودند. ۳) برگزارى نمایشگاههاى دو سالانه «تاپسترى» در لوزان سوئیس، که در پنجمین نمایشگاه دو سالانه تاپسترى به سال ۱۹۷۱ میلادى، نکته هاى زیر درباره «تاپسترى نو» مطرح شد: الف) مواد اولیه مى تواند از هر نوع لیف نساجى (طبیعى و مصنوعى) یا هر نوع جنس دیگر باشد. ب) تکنیک بافت و نحوه بیان آزاد است و هرکس مى تواند طبق سلیقه خود ببافد. ج) کاربرد تاپسترى نیز آزاد است و مى توان از آن به صورت دیوار آویز، مجسمه نرم، جدا کننده فضا در معمارى، عنصرى از طراحى صحنه و یا فضاى بیرونى و محیط زیست استفاده کرد. > سابقه تاپسترى در ایران با رونق گرفتن هنر تصویرى در دوره صفویه، بافتن قالى و گلیم به اندازه قطع کتاب و گاه بزرگتر، براى دیوار کاخها، سردر بازارها و پرده تعزیه خوان ها رواج یافت. منسوجات تصویرى بسیار نفیسى از این دوره در موزه هاى دنیا موجود است که با تکنیک هاى مختلف نساجى چون قالى بافى، گلیم بافى، زرى بافى، سوزن دوزى و قلمکار اجرا شده اند و از اوج هنر «تاپسترى» در ایران حکایت مى کنند. البته کارگاههاى «گلیم هاى تصویرى» در دوره صفویه در شهرهاى کاشان، تبریز و اصفهان به دلایل نامعلوم، در اواخر قرن هفدهم میلادى، یکباره دست از فعالیت مى کشند، ولى نمونه هاى به دست آمده از «گلیم هاى تصویرى» مربوط به قرن شانزدهم و هفدهم میلادى مؤید آن است که با الیاف ابریشم و گلابتون طلا و نقره بافته شده اند. طراحى این گلیم هاى تصویرى کار دست هنرمندان مینیاتوریست دربار شاه عباس و شاه طهماسب است. از سال ۱۳۳۵ (ش) بافت «تاپسترى» یا «گلیم هاى تصویرى» در کارگاه بافت میراث فرهنگى (اداره کل هنرهاى سنتى)، آغاز و در حقیقت پس از سه قرن این هنر قدیمى دوباره احیا مى شود. در این کارگاه به آن نوع بافت «گوبلن بافى» مى گفتند. بافندگان ماهرى چون «جمشید امینى» و «لطیف تقدیرى» به بافت آثار نقاشانى چون کمال الملک و ملک الشعراى صبا همت کردند. در این کارگاه، آثارى از نقاشان معاصرى چون: بهرام عالیوندى، جلیل ضیاء پور و منوچهر شیبانى نیز بافته شده است. «قالى هاى تصویرى» نیز اهمیت بسیار دارند. به نوشته پرویز تناولى، حدود دو قرن است که این قالى ها را در ایران مى بافند و در واقع حاکى از تأثیر نقاشى و عکاسى در کار هنرمندان و دست اندرکاران قالى بافى است. بافت قالى هاى تصویرى کار آسانى نبود، اما چون بر دیوار خانه ها و مغازه ها نصب مى شد بافتن آنها رواج یافت. موضوعات مورد علاقه براى بافت آنها عبارت بود از: چهره شخصیت هاى تاریخى و مضمون داستان هاى حماسى، عشقى، مذهبى و عرفانى. حسام الدین عرب زاده و محمود فرشچیان نیز براى قالى تصویرى طرح هایى ارائه کرده اند. برادران صفدرزاده، در سال هاى اخیر فرش «ثارالله» را براساس کار محمود فرشچیان با ۳۱ میلیون گره در اصفهان بافته اند، که تصویرى از واقعه عاشورا است. قدرت الله داروغه، هنرمند نمدمال لر که از اهالى بروجرد است حدود ده سال پیش آثارى از بهرام دبیرى را به صورت نمد تهیه کرد. او براى نمد از رنگ هاى اصلى پشم (پشم خود رنگ) و رنگ هاى سنتى استفاده کرده است. بهرام دبیرى در این باره مى گوید: «نمدهایى که اندام وار تصویر شده اند بیشتر خصلت تابلوى نقاشى را دارند. مى خواستم حس تازه اى را در نمد بیدار کنم بى آنکه ساختار بنیادین اش یا نگاهش به طبیعت تغییر یابد».* (۲) در سالهاى اخیر آثارى از «ماندانا برکشلى» عرضه شده است. او در آثار تاپسترى خود از روش هاى پنبه دوزى، تکه دوزى، چاپ سیلک و نقاشى روى پارچه استفاده کرده است. آثار ماندانا برکشلى تحت تأثیر مینیاتورهاى ایرانى، خطاطى اسلامى و کارهاى «اشر» ESHER است، و در تاپسترى هایش همواره فضاهاى مثبت و منفى دیده مى شود. زنده یاد فیروزه صابرى نیز تحت تأثیر گبه و قالى تصویرى، آثارى در زمینه تاپسترى خلق کرد. از دیگر هنرمندانى که در زمینه هنر تاپسترى بسیار فعال هستند باید از «لى لا ثمرى» یاد کنیم. از ویژگى هاى آثار لى لا ثمرى، تضاد است. تضاد در انتخاب الیاف، تضاد در بافت، تضاد در رنگ، تضاد در فرم، تضاد در تکنیک و الیاف فلزى، به خصوص مس، که در تاپسترى هاى او جایگاه ویژه اى دارند. لى لا ثمرى از نقش گلیم هاى سنتى ایران الهام گرفته است و با نگرشى نو و ایجاد دگرگونى در نقش ها سعى کرده تا گذشته را با حال پیوند زند. زهرا رسول زاده نمین با امضاى (ZRN) از جمله هنرمندان فعال در طراحى، ساخت و اجراى تاپسترى است. آثار او برگرفته از مواد آشناى طبیعت و در ساختارى گرم و صمیمى گویى قطعه اى برگزیده از زیباترین عناصر طبیعى را به درون خانه ها دعوت مى کند. زهرا رسول زاده نمین با تجربه و پشتکار بسیار در هنر تاپسترى، در آخرین نمایشگاه اش یک روند رو به تکامل را در مقابل نگاه هنر دوستان قرار داده است. آثار متأخر او، از محدوده قاب و کادر فراتر رفته و به یک فرماسیون پویا که عنصر «فضا» را نیز در کنار سایر موتیف ها به کار مى گیرد، نزدیک شده است.
و...
فهرست مطالب :
تاریخچه فرش
از پازیریک تا لوزان
صنایع دستی
نقش صنایعدستی در اقتصاد ایران
تاریخچهٔ خاتمکاری
تعریف خاتم
مواد اولیه در ساخت خاتم
مراحل تولید خاتم
سکمهدوزی
سیاهچادر
چگونگی بافت سیاه چادر
معرق کاری : ( فرهنگ دهخدا )
موزائیک : ( فرهنگ دهخدا )
کاشی معرق : ( فرهنگ دهخدا )
ابزار کاری که در کارگاه معرق
مراحل اجرای یک طرح معرق
منبت
انواع منبت
تسمیه
تاریخچه تسمیه
دوره هخامنشیان
دوره اشکانیان
دوره ساسانیان
دوران اسلامی
دوران سلجوقیان
دوران مغولان
دوران صفویان
دوران پهلوی
دوران جمهوری اسلامی
گلابتون چیست
کاربرد پارچههای زربفت
مهمترین مراکز بافت
پارچههای زربفت تاریخی
وضعیت امروزی پارچههای زربفت
مواد اولیه بافت زیلو