فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

چگونه ورزش کنیم؟

بسیاری از متخصصان حرکات انسانی روی اهمیت این موضوع برای مربیان و معلمان تأکید دارند، جدای از این مهارت در مراقبت (پایه ای برای 1) کنترل و ایجاد (محیطی ایمن،2) مطمئن بودن از اینکه ورزشکار (دانش آموز مشغول کار خود است،3) تحلیل و ارزیابی اجرای حرکات را به منظور (ارزیابی مهارت،4) اصلاح کردن حرکات به منظور افزایش مهارت البته موفقیت در دو مورد اول پیش ش
دسته بندی تربیت بدنی
فرمت فایل doc
حجم فایل 521 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
چگونه ورزش کنیم؟

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مراقبت بیومکانیکی: متغیرهای دیداری قابل دسترسی

بسیاری از متخصصان حرکات انسانی روی اهمیت این موضوع برای مربیان و معلمان تأکید دارند، جدای از این مهارت در مراقبت (پایه ای برای 1) کنترل و ایجاد (محیطی ایمن،2) مطمئن بودن از اینکه ورزشکار (دانش آموز مشغول کار خود است،3) تحلیل و ارزیابی اجرای حرکات را به منظور (ارزیابی مهارت،4) اصلاح کردن حرکات به منظور افزایش مهارت. البته موفقیت در دو مورد اول پیش شرط موفقیت در دو مورد آخر است.

بیشترین تحقیقات که روی این موضوع در محیطهای آموزشی توسط بارت(Barret) و آلیسون (Allison) انجام شده است. آنها روی برداشت افرادی که کم و بیش با ورزش در محیط مجتمع سروکار داشته اند تحقیق کرده اند بارت روی نیاز معلمان به طرحی از آن چه آنها مراقبت می کنند و چگونگی این مراقبت بحث کرد. به ویژه توجه خاصی به شناسایی موارد بحرانی (خطرناک) (یعنی مواردی که حرکات یا محیط روی نتیجه عملکرد تأثیر بدی می گذارند) داشت. آلیسون تأکید داشت که مراقبان بی تجربه به جزئیات حرکات توجهی نمی کنند و این مسأله را ناشی از مشکل تشخیص ویژگیهای مرتبط و غیر مرتبط می دانست.

تعداد کمی از محققان جنبه های قابل ارزیابی مراقبت را بررسی کرده اند. در این مطالعات محیط با محدود کردن آن به نمایش اطلاعات یک فیلم یا ویدئو از یک یا دو ورزشکار ساده شد. از مراقبان خواسته شد تا برای هر نمونه حرکتی ؟؟ ساده مثل درجه بندی یا تعیین نوع حرکت را ارائه کنند هر چند همه ناظران قادر بودند بعضی از خصوصیات سلسله مراتبی (ترتیبی) خاص حرکت را بفهمند اما ناظران با تجربه تر قادر بودند اطلاعات خاص و دقیق تری ارائه کنند.

هوف مان (Hoffman) و همکارانش نیز چند تحقیق درباره ویژگیهای قابل ارزیابی مراقبت (نظارت) انجام داده اند، آنها نیز حرکات را در یک محیط ساده شده اما با این تفاوت که تأکید روی جنبه های بیومکانیکی بود تا کلی نمایش دادند. محققان مجموعه ای از توضیحات پذیرفتنی درباره هر حرکت را ارائه دادند از مراقبان خواستند تا این توضیحات را با مشاهدات خود تلفیق کنند و مشخص شد که توانایی تشخیص درست جنبه های بیومکانیکی یک حرکت نتیجه تجربه در نظارت و آشنایی با آن مهارت است.

در حالی که مطالعات و سایرین زیر ساختی ایجاد کرده اند که بتوان روی ان کارکرد، ولی سئوالات بسیاری بی پاسخ مانده است. برای مثال، در نبود توضیحات از پیش تعیین شده دربارة یک حرکت، مراقبان چه گزینه هایی را برای چه چیز، کجا، و کی مشاهده کردن انتخاب کنند؟ آیا مراقبان بی تجربه گزینه هایی مشابهی انتخاب می کنند اما برای فهمیدن نیاز به تکرار بیشتری دارند؟ چه تعداد از توانایی مراقبت نتیجة تجربه است تا آشنایی با آن مهارت؟ به این ترتیب: هدف از این تحقیق رسیدن به جوابهایی به این سئوالات است.

شیوه ها :

در این تحقیق ده مراقب به عنوان آزمایش شونده شرکت کرده اند. شش تای آنها به دلیل سابقة تدریس یا مربی گری با تجربه محسوب شده اند. چهارتای دیگر مبتدی تلقی شده اند: آنها با ورزشها ناآشنا نبوده اند اما در تحلیل مهارت ها ناآشنا بوده اند. هیچ کدام از مبتدیان فعالیت مربی گری یا تدریس نداشته اند.

کاری که همة آزمایش شونده ها مشاهده کردند پرتاب لاکروس بود. کار نسبتاً ناپیوسته بود. به این دلیل انتخاب شده بود که برای همه آزمایش شونده ها تقریباً ناآشنا بود. کسی که این حرکت را انجام می داد یک ورزشکار بود. اما در این رشته نه آموزشی دیده بود و نه تخصصی داشت.

فیلمی از نمای بالا از ورزشکار هنگامی که چند قدم برداشت و توپ را پرتاب کرد تهیه شد. در مقدمه طولانی پیش از انجام حرکت در فیلم گذاشته شد که آزمایش شونده ها قبل از اینکه هر حرکتی اتفاق بیافتد به آن علاقه مند شوند. جزئیات کامل حرکت نیز در فیلم ضبط شده وجود داشت، تمام حرکت در کادر دوربین بود و تنها چیزی که در هر زمان خارج از کادر بود توپی بود که پرتاب شد.

به آزمایش شونده ها گفته شد فیلم لاکروس را مشاهده خواهند کرد و اینکه آنها باید نقش مربی تا معلم (این گزینه به عهده خودشان بود) را در آن صحنه فرض کنند. و آنها به عنوان یک مربی یا معلم وظیفه داشتند تا درسی حرکت ورزشکار را بررسی کنند. دستورالعملی به آنها داده شد تا گزینه های خوب، بد، درست، نادرست، مطلوب یا نامطلوب را انتخاب کنند. به آزمایش شونده گفته شد تا اهمیت هر کدام از مشاهداتشان را توضیح دهند. هر نظری قابل قبول بود صرف نظر از اینکه برای مشاهده کننده کلی یا بی اهمیت باشد. تا حدی هم این کار را برای اطمینان از اینکه همه مشاهده کننده ها (به ویژه بی تجربه ها) با هدف مشترکی این کار را می کنند. هر چند این مسأله به آنها گفته نشد ولی انتظار می رفت هر مراقب استراتژی مشاهده خود را طراحی و اجرا کند.

فیلم پرتاب با یک مانیتور 19 اینچ رنگی نشان داده شد. و چند بار برای مراقبان تکرار شد. بعد از هر سه بار پخش شدن فیلم به آزمایش شونده شان وقت مورد نیاز نوشتن (بیان کردن) مشاهداتشان داده شد. این کار برای اطمینان از اینکه همه آزمایش شوندگان تکرار بعدی را می بینند انجام شد بعد از اتمام سه بار تکرار اول از آزمایش شوندگان خواسته شد در پایان نوشته هایشان علامت بگذارند. به این دلیل که بتوان چیزهایی که در مشاهدات اول دیده شده را از مشاهدات بعدی جدا کرد. سپس آنقدر فیلم تکرار شد تا همة مشاهده کننده ها، مشاهداتشان را کامل کنند.

اطلاعات با استفاده از شیوه های نوع شناسی و مقایسه مداوم جوتز(Goetz) و لوکامپت (Locompte) دسته بندی شد. با تشخیص تغییرات به صورت جداگانه اطلاعات با دسته بندی نوشته های هر آزمایش شوند به جوابهای جداگانه درباره ورزشکار و حرکت او کاهش یافت. در تغییرات معنایی یا استنباط خیلی زیاد یا خیلی کم از نوشته ها احتیاط شد. بعد از بررسی اینکه چه چیز مشاهده شده و کی و کجا هم با مقوله های موقتی یا فضایی هادسون (Hadson) بررسی شد. تعاد جوابهای برای هر مقوله برای مقایسه گروه ها به کار گرفته شد.

نتایج و مباحث:

نوع جوابها در بین آزمایش شوندگان متفاوت بود. برای مثال بعضی از مراقبان مطالب کمی را ؟؟ عنوانهایی مثل نادرست نوشته بودند و بعضی دیگر چند پاراگراف کوتاه نوشته بودند. به منظور تحلیل اینها، بعضی از جملات مرکب به متغیرهای جداگانه تفکیک شدند در بقیه موارد جملات پی در پی اثر اطلاعات ارائه شده اضافی یا توضیح داده شده بودند بعنوان یک متغیر به حساب آمدند.

در کل، 29 جواب جداگانه درباره اجرای حرکت نوشته شده بود. اعضای گروه با تجربه متوسط 12 متغیر را گزارش کردند. مراقبان مبتدی متوسط 8 متغیر را، در سه نمایش اول فیلم نمونه مراقبان با تجربه حدود8 متغیر را نوشته بودند و مبتدی ها حدود 5 متغیر. بنابراین مراقبان با تجربه طور متوسط توانستند در سه بار نمایش تعداد متغیرهایی را که مبتدی ها در چندین دفعه بفهمند.

باتجربه ها نه تنها اظهار نظرهای بیشتری درباره حرکت نسبت به مبتدیان داشتند، بلکه این اظهار نظرها دقیق تر هم بود، برای مثال اعضای گروه با تجربه مفهوم همانگی را با اصطلاحاتی مثل هم زمان و حرکت در زمان مناسب ذکر کرده بودند. در مقابل مبتدیان این را با اصطلاحاتی مثل مکث کوتاه یا او دوید، ایستاد و سپس پرتاب کرد.

علاوه بر مشاهدات حرکت، مطالبی غیر از حرکت نیز عنوان شد. به عبارت دیگر، تعداد کمی از مراقبان با تجربه درباره ویژگی هایی که قادر نبودند ببینند اظهار نظر کرده بودند.

هیچ کدام از مراقبان مبتدی نتوانسته بودند چنین مطالبی را بیان کنند، شاید بعضی مراقبان با تجربه طرحی را برای کارشان تهیه کرده بودند که تا حدی قابل انطباق با اطلاعات موجود نبود.

مقایسه دیگر بین مراقبان با تجربه و مبتدی مربوط به جوابهایی درباره ورزشکار بود تا درباره حرکت در حالی که مبتدیان مطالبی مثل“ نا امیده” یا “نیاز به اعتماد به نفس بیشتر” را نوشته بودند، این اظهار نظرها می تواند نشان دهنده این باشد که مراقبان مبتدی از اطلاعات کینماتیک برای استدلالاتی درباره ورزشکار استفاده کرده تا درباره حرکت.

به طور خلاصه هر دوی مراقبان با تجربه و بی تجربه قادر بودند چندین ویژگی حرکت را بفهمند. هر چند در مقایسه با معیارهای اسکالی (Scally) با تجربه ها توانستند متغیرهایی که برای تحلیل حرکت نیاز بود را سریع تر از مبتدیان به دست آورند گزارش جزئیات نامربوط توسط مبتدیان (مثل اظهار نظر درباره ورزشکار تا حرکت) و ویژگیهایی غیر قابل دیدن توسط مراقبان با تجربه درستی عقیده آلیسون را درباره اینکه مراقبان بی تجربه در تشخیص ویژگی های نامربوط از ویژگی های لازم مشکل دارند را ثابت کرد. به همان اندازه که تشخیص جزئیات اجرا حاصل تجربه در مشاهده و آشنایی با مهارت است. تفاوت هایی در تعداد و دقت مشاهده بین گروههای این تحقیق را نمی توان به آشنایی با مهارت نسبت داد.

به منظور بررسی، چه چیز، کجا و کی، مشاهده، موارد نامربوط، از متغیرهای غیر قابل مشاهده صرف نظر شد. بیشترین مشاهدات از اجرای حرکت درجدول 1 آمده است. ویژگی رنج حرکت (Roupn) پر تعدادترین متغیر تشخیص داده شده هر دو گروه با تجربه و مبتدی است. نه تا از ده آزمایش شونده این مورد را تشخیص دادند و همه آنها این متغیر را در ابتدای مشاهده خود ثبت کرده اند، نصف آزمایش شونده ها این متغیر را بیشتر از یک بار ذکر کرده اند. همانطور که اشاره شد این متغیر اغلب و زودتر توسط هر دو گروه به عنوان ویژگی مهم حرکت شناخته شده است.

جدول1: جوابها با بیشترین تعداد.

مبتدی (حداقل 3 جواب

با تجربه (حداقل 4 جواب)

1- رنج حرکت (3 جواب)

1- رنج حرکت (6 جواب)

2- کم شدن سرعت (انتقال وزن) (3)

2- تعادل (6)

3- زاویه پرتاب (3)

3- طول قدم (5)

4- محور چرخش (3)

4- محور چرخش (4)

5- استفاده از بالاتنه (4)

6- سرعت حرکت (4)

7- زاویه پرتاب (4)

8- کم شدن سرعت/ انتقال وزن (4)

9- تسلط (4)

10- تعادل هنگام پرتاب (4)

محور چرخش، مفهوم مشابه رنج حرکت نیز توسط 9 نفر از 10 مشاهده کننده تشخیص داده شد. هر چند که در ابتدای تماشا نبود. شاید تکرار این متغیر به دلیل چرخش قوی قسمت های مختلف بالاتنه هنگام پرتاب باشد. ویژگی تعادل شامل تعادل بدن و تعادل توپ هنگام پرتاب است. این ویژگی را همه مشاهده کننده های با تجربه تشخیص دادند ولی فقط دوتای مبتدیها توانستند آن را بفهمند.

سئوال کی؟ با جداکرن جوابها به آنهایی که در فازهای ابتدایی، قبل از حرکت، بعد از حرکت اتفاق افتاده اند جواب داده شده است. بسیاری از مشاهدات را نمی توان تنها در یکی از این فازها طبقه بندی کرد. برای مثال، مشاهده رنج حرکت را می توان به فاصله های زمانی اول، دوم یا سوم نسبت داد. بر فرض اینکه اکثر مشاهده کننده ها یادداشتهای جداگانه ای درباره حرکت نوشته باشند. ممکن است که اظهار نظرها درباره رنج حرکت بر اساس فاصله های زمانی نامشخص شامل آماده شدن یا قبل از حرکت باشد. استفاده از این فاصله زمانی های نامشخص در گروه باتجربه بیشتر بود. همه شش مراقب با تجربه و تنها دو مبتدی حداقل یک متغیر با مدت زمان نامشخص گزارش کرده‌اند.

با ترکیب کردن جواب های فاصله زمان های مشخص و نامشخص، به نظر می رسد که بیشتر مشاهدات در فاصله زمانیهای اول شروع شده اند تا در قبل از حرکت یا بعد از آن. هر چند بسیاری از مشاهداتی که در فاز اول شروع شدند در فاز بعدی نیز ادامه پیدا کردند و در بعضی موارد تا فاز آخر. اهمیت فاز اول، در فرایند مشاهدات با پی بردن به اینکه همه 10 آزمایش شونده درباره چیزهایی که در فاز اولیه رخ داده است اظهار نظر کردند مشخص می شود.

سه تا از مراقبان کارشناس درباره آزاد شدن توپ در نقطه پرتاب اظهار نظر کرده اند این یادداشتها نشان دهنده تنها موردی از مشاهدات را می توان با توجه به فاصله زمانی حرکت اولیه، پیش از حرکت و بعد از حرکت به سادگی دست بندی کرد. هر چند ده مورد از مشاهدات وجود داشت که به جای فاصله زمانی های کوتاه تر در فاصله زمانی طولانی تری بودند این نشان میدهد که آزمایش شوندگان چه با تجربه و مبتدی، در فاصله زمانی های پراکنده ای را انتخاب کرده اند.

سوال “کجا” با دسته بندی جوابهای مجزا طبق موقعیت فضایی: سوماتیک، بخشی و جزءجزء دسته بندی شد. در توضیح اظهار نظرها 16 درصد سوماتیک:54 درصد بخشی و 15 درصد است. انتخاب دوم برای مراقبان با تجربه نسبتاً ذره بینی و برای مبتدیان تلسکوپی بود.

در طبقه بندی سوماتیک، معمول ترین مشاهدات درباره سرعت حرکت بدن و حالت تعادل بدن بود. وقتی که از مقوله بخشی استفاده می شود. جوابها بیشتر درباره بالاتنه است تا پایین تنه و این تعجب آور نیست چون پرتاب لاکروس اساساً حرکت بالاتنه است. هر چند پایین تنه هم در سرعت توپ نقش مهمی دارد. به نظر می رسد که مراقبان با تجربه اهمیت پایین تنه را فهمیده بودند چون اکثر تحلیل های آنها درباره طول قدمها بود و فقط یکی از مبتدیان در این باره اظهار نظر کرده بود، که این می تواند به دلیل فهم اهمیت بالاتنه باشد، نسبتاً آهسته بالاتنه یا اندازه بزرگ بالاتنه.

خلاصه ای از مقوله های چه چیز، کجا و کی در پرتاب لاکروس در شکل 1 آمده است. محور عمودی این جدول تعداد یادداشتها درباره هر متغیر و محور افقی توالی زمانی هر حرکت در هر یک از فازها دیگر بوده اند. هرچند ممکن است بعضی از متغیرهایی که در فاز اول اتفاق افتاده اند را در فاز بعدی تشخیص داد. برای مثال، طول قدم را می توان ابتدا در فاز آماده شدن برای حرکت تشخیص داد، اما بهتر است در فاز بعدی اندازه‌گیری شود.

چندین نکته را می توان از تحلیل این جدول مشاهده کرد. یکی مؤلفه های حرکت که در سرعت پایین تری انجام شده اند و زودتر تشخیص داده شده اند. نمی توان گفت که این مؤلفه ها زودتر اتفاق افتاده اند، فقط در سرعت پایین تر بوده اند. نکته دیگر اینکه هر چند مشاهده کنندگان بیشتر روی فاز آماده سازی حرکت بیشتر از سایر فازها تمرکز داشته اند، ولی هیچ کدام این مؤلفه ها را در ابتدا گزارش نکرده اند.

با در نظر گرفتن اینکه یک فرد ممکن است قادر نباشد چیزی را بفهمد مگر اینکه مربوط به کار باشد ممکن است مراقبان با تجربه متغیرهای بیشتری را گزارش کنند چون آنها آگاهی بیشتری نسبت به ویژگیهای مهم حرکت داشته اند. این ویژگیها براساس چه اطلاعاتی آمده اند؟ در این مطالعه اطلاعات مربوط به آشنایی با مهارت نبود چون این ورزش برای همه مراقبان نسبتاً جدید بود. به فرض اینکه همه آزمایش شونده ها، چه باتجربه و چه مبتدی، قادر بودند مشاهداتی درباره حرکت داشته باشند، ممکن است اکثر مردم بتوانند با دانش قبلی خود درباره حرکت داشته باشند، آیتم هایی که مربوط به پرتاب لاکروس است می تواند بخشی از اطلاعات پایه ای که در ستون مبتدیها در جدول 1 است باشد.

اظهار نظرهای مراقبان با تجربه مشخص است که آنها این اطلاعات زمینه ؟؟ نوعی بیومکانیک مفهومی یا کیفی بهبود بخشیده اند. هرچند اکثر آنها کلاس بیومکانیک را گذرانده اند، مشخص نیست که آیا پایه فهم آنها به این خاطر پی ریزی شده یا نه.

پشت مسأله محتوا و منبع دانشی که فرد را برای مراقبت مهیا می کند، سئوالات دیگری نیز وجود دارد که باید پاسخ داده شود. آیا ویژگی های مهمی که از اطلاعات پایه می آیند در اصلاح حرکات مفید هستند؟ مهم ترین نوع ویژگی های مهم برای انتقال به مراقبان چیست؟ مراقبان چگونه می توانند درباره ویژگی های مهم به طور موثر بیاموزند و چگونه آن را تشخیص می دهند؟ آیا مراقبان به طور دقیق ویژگی هایی که فکر می کنند مرتبط با موضوع است را تشخیص می دهند؟ آیا بعضی از ویژگی ها دقیق تر از بقیه تشخیص داده می شوند؟

برای جواب به این سئوالات و دیگر سئوالات، نیاز به کار خاصی برای ارتباط دادن دانش بیومکانیکی با توانایی های مشاهده ای است. با روشن شدن این رابطه به مربیان و معلمان کمک خواهیم کرد که به مهارتهای دیداری خود تکیه کنند تا طرح های ساده و مؤثر برای تحلیل حرکات ورزشکارانشان ارائه دهند.


تحقیقی درباره تعادل و مهارت در وزنه برداری المپیک

مقدمه:

برای میلیونها ورزشکار که خودر را برای وزنه برداری المپیک آماده می کنند، ایمنی و موفقیت بزرگتر هدفهای اصلی است. برای بررسی تاریخچه تحقیقات بیومکانیکی درباره این ورزش، تحقیقاتی در سطح رقابتهای ملی وبین اللملی در سالهای گذشته (1989-1979و…) صورت گرفته است، در حالی که چیزهای زیادی درباره این ورزشکاران بی نظیر باید یاد گرفت، باید درباره ورزشکاران کم مهارت تر نیز تحقیقاتی صورت گیرد. به ویژه، اینکه کنترل تعادل می تواند عامل محدود کننده ای در هر دوی ایمنی و وزنه برداری و بهبود مهارت باشد. برای مثال: الف) تعادل هنگام عقب و جلو رفتن باید با نگه داشتن خط ثقل به بدن (میله رو به عقب حفظ شود (A-P) . ب) تعادل هنگام حرکت به طرفین باید از طریق خط تقارن کافی راست / چپ برای نگه داشتن خط جاذبه روی mediolateral حفظ شود. ج) حرکت جلو و عقب باید طوری تنظیم شود که بیشترین استفاده از نیروی گشتاور ماهیچه شود. اگر نیاز به تعادل و حرکت و تقارن راست/ چپ با هم در تضاد باشد، ممکن است هر ورزشکار در سطوح مختلف مهارت این مشکلات را با روشهای مختلف حل کنند. بنابراین، هدف از این بررسی این است که وزنه برداران حرفه ای و نیمه حرفه ای چگونه تعادل خود را تنظیم کنند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد