فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی با نوع اعتیاد افراد

در واقع می توان گفت از آنجایی که اعتیاد یکی از معضلاتی است که به طور ملموس در جامعه ما بروز کرده و هر روز مشکلات آن مشاهده می شود پس لازم است به طور علمی تر این مشکلات بررسی گردد در این تحقیق جامعه آماری ما شامل افراد معتاد در طبقات اجتماعی بالا، متوسط و پائین در مرکز اجتماع درمان مدار Tc (هجرت) و همچنین مرکز ندای آرامش در استان تهران می باشد که
دسته بندی علوم اجتماعی
فرمت فایل doc
حجم فایل 132 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 134
بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی با نوع اعتیاد افراد

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

در این تحقیق به بررسی رابطه میان طبقات اجتماعی و نوع اعتیاد در شهر تهران پرداخته ایم.

از آن جایی که موضوع اعتیاد و فراوانی آن یکی از دغدغه های ذهنی جامعه ما است و طی دو دوره ی کارورزی با این مسئله به طور دقیق تر آشنا شدیم پس تصمیم گرفتیم به بررسی دقیق تر آن بپردازیم.

در واقع می توان گفت: از آنجایی که اعتیاد یکی از معضلاتی است که به طور ملموس در جامعه ما بروز کرده و هر روز مشکلات آن مشاهده می شود پس لازم است به طور علمی تر این مشکلات بررسی گردد. در این تحقیق جامعه آماری ما شامل افراد معتاد در طبقات اجتماعی بالا، متوسط و پائین در مرکز اجتماع درمان مدار T.c (هجرت) و همچنین مرکز ندای آرامش در استان تهران می باشد. که با استفاده از روش تحقیق میدانی به بررسی رابطه بین نوع اعتیاد و سطح طبقه ی اجتماعی افراد می پردازیم. بدینصورت که ابتدا مصاحبه ی اکتشافی انجام شده و سپس مصاحبه نامه ی نهایی تنظیم گردید که اطلاعات حاصل از آن را در فصل چهارم به طور مبسوط ملاحظه می کنید.

این پژوهش در اسفند ماه 1385 تا پایان مرداد 1386 در تهران انجام شد.

الف- بیان مسئله:

با توجه به ابعاد گسترده ای که اعتیاد در جامعه ما یافته است و مشکلاتی که از آن طریق گریبانگیر رشد و توسعه ی جامعه شده است ما راغب شدیم که رابطه میان طبقات مختلف اجتماعی با اعتیاد را بررسی کنیم، همچنین از آنجایی که متأسفانه همه ی اعضا جامعه بنوعی درگیر با اعتیاد شده اند این سؤال مطرح است: که آیا فقط طبقات پائین که درگیر مشکلات گسترده اقتصادی هستند پس به دلیل رفع آن درگیر اعتیاد می شوند؟ آیا ناپایداری وضع اقتصادی و مشکلات گذار فرهنگی در طبقه متوسط جامعه سبب بروز ناهنجاریهایی در خانواده شده و بیشتر طبقه متوسط را درگیر اعتیاد کرده؟

و یا رفاه و بی برنامگی برای صرف پول بادآورده در طبقه بالا افراد را به سوی اعتیاد می برد و ..... مجموعه ی این سؤالات سبب شد تا به سوی این موضوع کشیده شویم که چه رابطه ای میان میزان ثروت و تحصیلات و نوع شغل فرد (که در مجموع سطح طبقه ی اجتماعی افراد را می سازد) با اعتیاد وجود دارد؟ و به طور دقیق تر آیا سطح طبقاتی افراد آنان را به سوی ماده مصرفی اعتیادآور خاصی می کشاند یا خیر؟ این ایده ی اولیه تحقیق ما است.

ولی از آنجا که برای ما سؤالات زیادی در مورد اعتیاد جوانان مطرح است مرکز بازپروری T.c واقع در تهرانپارس را برای تحقیق انتخاب کردیم زیرا در این منطقه ی تهرانپارس جوانان در سنین بسیار پائین به کارهای بزهکارانه و مواد مخدر و مشروبات الکلی پرداخته اند. این وضعیت نامناسب امکان آموزش، کسب مهارتها و انتقال اندیشه های بزهکارانه و نابهنجار را در دسترس جوانان قرار می دهد. امروز شنیدن آمار و ارقام مربوط به ا عتیاد به ویژه مواد مخدر و وسایل ناشی از آن به خصوص در میان نسل جوان تصویر دردناکی را رو در روی انسان قرار می دهد که نمی تواند بی اعتنا به این مشکل بزرگ اجتماعی باشد.

پس بر آن شدیم که به بررسی این مشکلات و مسائل در یک پژوهش دقیق تر و علمی تر بپردازیم و به همین دلیل موضوع پایان نامه خود را با این سؤال آغاز کردیم:

سؤال آغازین: چه رابطه ای بین اعتیاد افراد و نوع ماده مصرفی آنان با طبقه ای که متعلق به آن هستند وجود دارد؟

امروزه مصرف مواد مخدر و آثار مخرب معضل اعتیاد و قاچاق مواد مخدر بر ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه تنها به صورت یک تهدید ملی بلکه فراتر از مرزهای ملی به صورت یک مسئله ی پیچیده جهانی درآمده که شعاع مضرات و اثرات زیان بار آن گریبانگیر کشورهای بی شماری شده است.

دامنه ی شدت و وسعت این بحران از گذشته های دور بر جامعه ی جهانی سایه افکنده به حدی است که علاوه بر مسئولین کشوری توجه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان و پژوهشگران مسائل علوم اجتماعی- انسانی را نیز به خود معطوف نموده و علیرغم رویکردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در حل و کاهش این معضل در سطح ملی، منطقه ای و جهانی (تشدید مبارزه، وضع قوانین جدید، اعلام قاچاقچیان، مصادره اموال نامشروع سوداگران مرگ، اجلاسهای بین المللی، و صدور قطعنامه ها و عقد قراردادها و پیمانهای همکاری بین المللی، منطقه ای و .....) هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و تشدید این مسئله ی مهم می باشیم.

در جامعه ی ما بسیاری از مواد مسئله ساز تلقی می شوند زیرا که اغلب آنها افراد را ناکار می سازند و توانایی آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره زندگی شخص و خانوادگی، دچار اختلال می کنند.

چنین پیداست که پاره ای از مواد مخدر سبب می شود که معتاد حرمت ارزشهای اخلاقی و جبر هنجارهای جامعه را پاس ندارند و در نتیجه قوانین را زیر پا گذارند، و با پرخاش خویش موجبات آزارهمگان را فراهم آورند و در نهایت دست به جرایم و جنایات آشکار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.

شاید خطرناکترین مواد مخدر انواع افیونیات باشندکه موجب وابستگی روانی معتاد به مصرف ماده مخدر می شود.

معمولاً واکنش اجتماعی مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت بوده و متأسفانه باید به این حقیقت تلخ اعتراف کرد که اعتیاد را بیشتر یک مسئله ی شخصی و فردی می دانند نه اجتماعی، در حالی که عکس این موضوع صادق است و اعتیاد بیشتر یک مسئله و مشکل اجتماعی می باشد تا یک مسئله ی شخصی و فردی[1].

معتادان از گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی هستند. چون هم افراد مرفه و هم افراد فقیر و یا افراد بیکار، هم آنانی که پایگاه اجتماعی خوبی ندارند و هم آنانی که موقعیت اجتماعی جالبی دارند امکان معتاد شدنشان وجود دارد.

اغلب دیده شده افراد معتادی که در طبقه ی پائین اجتماع قرار دارند و شاید امکان تهیه ی مواد، برایشان به راحتی میسر نباشد در بیشتر موارد به ارتکاب جرم می پردازند، چون برای تأمین مواد مورد نیاز خود به پول احتیاج دارند واین پول را باید غالباً از راه نامشروع تأمین کنند و به همین علت به ارتکاب جرم می پردازند، این افراد به مقررات و قوانین اجتماعی بی توجهند و اغلب قانون شکنند. در مناطق جرم خیز و پرجمعیت و کثیف شهر زندگی می کنند و محیط زندگیشان بیشتر غیراخلاقی است.

این نوع افراد به هیچ کس و هیچ چیز وفادار نیستند و تنها سعی آنان به دست آوردن مواد مورد نیازشان است از هر طریقی و به هر شکلی که امکان پذیر باشد. بیشتر لذت طلب و خشن هستند و حتی بعد از مصرف از هر کار و هر چیزی لذت می برند ولی در عین حال زودرنج و خشن هستند و از اطرافیان توقع زیادی دارند. از لحاظ عاطفی در برابر هیچ کس و هیچ چیز مسئولیت احساس نمی کنند و همیشه همه مردم بویژه اطرافیان خود را مسئول رفتار خویش می دانند[2].

حال از آن جا که یکی از سرمایه های گرانبهای هر کشور وجود جوانان و نوجوانانی است که می توانند آینده ی پربار کشور را به خوبی تضمین کنند و به قولی همین نوجوانان امروز آینده سازان فردای کشورشان هستند، حال یکی از آفت هایی که ممکن است گریبانگیر این قشر شود مسئله ی کجروی های متعددی است که در حال حاضر آنچه که گریبان این قشر جوان را گرفته مسئله ی اعتیاد و یا گرایش به مواد مخدری می باشد که واقعاً فاجعه ای بس غم انگیز است و مسئولین امر باید تدابیر خاص را در این خصوص بیاندیشند[3].

ب- طرح مسئله:

چنین به نظر می رسد که پدیده ی اعتیاد و مواد مخدر یک مسئله ی پیچیده و چند بعدی است. این مسئله محصول تعامل و ترکیب شرایط و عوامل عدیده ای در سطوح خرد، میانی و کلان است. به طوری که در تحلیل آن علاوه بر عوامل فردی در سطح خرد نظیر بیماری های جسمانی و روانی، تعامل فرد با دوستان معتاد و محیط های آلوده، بیکاری، و.... باید به عوامل سطح میانی چون مشکلات خانوادگی از جمله طلاق، نوع تعامل خانه و مدرسه و یا حتی در سطح کلان به موقعیت جغرافیایی کشور و از جمله بازار مواد افیونی، نفوذ دلالان د رمرحله های انتظامی، سطح توسعه ی صنعتی و شهرگستری، نابرابری در توزیع منابع ارزشمند، سطح توسعه ی فرهنگی جامعه و رشد بصیرت و دانایی مردم توجه نمود[4].

از آنجایی که توجه به همه ی این عوامل مستلزم انجام دادن پژوهش های علمی است و این کار زمان زیادی را می برد لذا ما در اینجا سعی کردیم رابطه ی موضوع اعتیاد را فقط با چند پدیده از پدیده ها ی اجتماعی به طور خلاصه بررسی کنیم:

1-رابطه فقر مادی خانواده با اعتیاد: با کمال تأسف دیده شده که بیشترین معتادان هر جامعه را افراد طبقه ی پائین تشکیل می دهند، مثلاً افرادی که در محله های شلوغ و پرجمعیت شهرهای صنعتی و تجارتی زندگی می کنند بیشترین درصد معتادان هستند. البته نمی توان گفت بین قرار گرفتن در طبقه ی پائین و اعتیاد رابطه مستقیم وجود دارد چون در هر جامعه عده ی زیادی از مردم فقیرند ولی معتاد نیستند.

دلایلی که تعدادی از افراد را به این راه می کشاند یکی محرومیتهای ناشی از فقر است که تنها راه فرار از این ناراحتیها را مصرف مواد مخدر می دانند. علل دیگر اینکه تولیدکنندگان سعی می کنند عوامل توزیع را این گونه افراد انتخاب کنند، چون اولاً به علت فقر، تخصص و حرفه ای ندارند و در نتیجه بازار کارشان بی رونق است. عوامل تولید سعی می کنند اول آنان را معتاد کنند و بعد از آنان برای فروش مواد مخدر استفاده نمایند چون کاری است بدون زحمت با درآمد نسبتاً خوب و در عین حال به تخصص هم نیازی ندارد و بعد از مدتی فروش و توزیع برای شناخت ناشی از فقر آموزشی که خود از فقر خانوادگی ناشی می شود علت دیگری برای کشش در این راه است. چون خوشبختانه بین میزان آگاهی و شناخت یا حدود تحصیلات و اعتیاد مردم رابطه معکوس وجود دارد[5].

2-رابطه بیکاری با ا عتیاد: بیکاری به عنوان یک پدیده ی اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات بویژه اعتیاد است. افراد بیکار چون بیشترین اوقات خود را در قهوه خانه ها یا تریاها می گذرانند و این گونه اماکن بهترین و مناسب ترین جا برای فروش و مصرف مواد مخدر است، در نتیجه برای گرایش و کشش به طرف اعتیاد عامل مساعدی به شمار می آیند که در اصل از بیکاری مردم ناشی می شود زیرا کسی از مواردی که در هنگام تحقیق، نظر ما را به خود جلب کرد وجود این قبیل اماکن عمومی در مناطق پائین شهر برای مصرف مواد مخدر بود[6].

3-رابطه بین جرم و اعتیاد: از آنجایی که قیمت مواد مخدر بی نهایت گران و کمیاب است افراد معتاد اغلب ناگزیرند که با انجام فعالیتهای غیرقانونی و نامشروع، مواد مورد نیاز خود را تأمین کنند. به طور مثال کسی که به هروئین معتاد می شود وابستگی و نیاز مصرف روزانه او به هروئین به صورت یکی از مهمترین جنبه های زندگی روزانه اش درمی آید، اگر چه در گذشته آنان مواد مخدر را برای کسب لذت و یا اثرات جسمی و روحی آن مصرف می کرده اند، ولی بعد از مدتی برایشان به صورت یک نیاز جسمی و روحی درمی آید، و برای حفظ تعادل بدن مجبورند بتدریج مقدار بیشتری مصرف کنند و چون هزینه روزانه برای بدست آوردن مواد مخدر خیلی بیشتر از مقدار درآمد معمولی خواهد شد به ناچار آنها به کارهایی نظیر دزدی، و یا خودفروشی و فحشاء مبادرت می ورزند تا بتوانند پول مورد نیاز برای خرید مواد مخدر خود را کسب کنند. بطور متوسط یک معتاد سالیانه هفتاد هزار تومان پول باید تهیه کند تا راحت به آرزوی خود برسد و چون این مقدار درآمد برای افراد معتاد که اغلب تخصص و تجربه علمی ندارند از طریق نامشروع مثلاً دزدی یا آدم کشی سعی می کنند پول مورد نیاز را کسب کنند و اگر بخواهند از طریق دزدی به این پول دسترسی یابند باید حداقل پنج برابر آن را بدزدند تا بتوانند آن را به یک پنجم قیمت بفروشند و یا کسی که از طریق خودفروشی پول کسب می کند بعد از مدتی فحشا به صورت حرفه ی دایمی او در می آید. چون برای این گونه افراد غیرمتخصص و غیرعلمی، ساده ترین و پردرآمدترین کار است و یا اغلب به مطلب پزشکان بیمارستانها و داروخانه ها دستبرد می زنند تا به مواد دسترسی یابند چون معتادان برای تأمین مواد خود ناگزیر از ارتکاب جرم هستند بنابراین بهتر است برای جلوگیری از ارتکاب جرم به درمان معتادان پرداخت، چون یا نزد پزشکان می روند تا مواد کسب نمایند، یا به صورت دوره گردهای مواد مخدر درمی آیند و مواد را از دوره گردها می خرند و آن را با شیره شکر مخلوط می کنند و می فروشند کسی که برای بار سوم آن را می خرد بیشتر شیره و شکر است تا هروئین.

لازم به ذکر است که برخی پزشکان با گرفتن پول اضافی داروهای مخدر را از طریق نسخه در اختیار معتاد قرار می دهند به همین علت مقادیر زیادی پول به پزشکان برای انجام این کارها پرداخت می شود به همین دلیل است که اگر پزشکی و تجارت با هم ترکیب شوند فساد اجتماعی روز به روز بیشتر خواهد شد و به نوبه ی خود به گسترش اعتیاد کمک بیشتر می کند.

و در آخر می توان گفت: اغلب جرایم را افراد معتاد مرتکب می شوند چون برای خرید مواد ناگزیر از ارتکاب جرم هستند و بیشترین جرایمی که از سوی معتادان صورت می گیرد عبارتند از: دزدی، ورود به خانه مردم به خاطر جرایمی چون آدمکشی، دزدی و فحشا است[7].

برای فهم بهتر موضوع اعتیاد در ایران جا دارد که به آمار معتادین در ایران در سال 1378 بپردازیم.

آمار معتادین در ایران:[8]

بر طبق آمار ارائه شده از طرف ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال 1378 در ایران 200/1 میلیون نفر معتاد و 800 هزار نفر معتاد بالقوه یا به عبارتی «معتاد تفنیی» وجود دارد. در چند سال اخیر آمارهای متفاوت و در پاره ای مواد غیرواقعی از سوی کارشناسان اعلام شده است. آخرین اظهار نظر آماری از سوی یک مقام مسئول (رئیس سازمان بهزیستی کشور) در سمینار «تازه های درمان اعتیاد در آبان ماه 1381 مبتنی بر این است:

تعداد 5 درصد جمعیت بالای 15 سال کشور به مواد مخدر معتاد هستند و این در حالیست که این میزان در کشورهای صنعتی 2 درصد است.

آمارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال 1381 نشان می دهد از جمعیت معتادین کشور تعداد 130 هزار نفر معتاد تزریقی وجود دارد که تخمین زده می شود 16 هزار نفر آنان آلوده به ویروس ایدز باشند. همچنین آمار این ستاد نشان می دهد که تعداد 8834 نفر معتاد در سالهای 1375 تا 1380 بر اثر سوء مصرف مواد مخدر در کشور جان خود را از دست داده اند به طور متوسط هر سال 1472 معتاد و هر روز به طور متوسط 4 معتاد در نتیجه سوء مصرف مواد مخدر درگذشته اند.

ت- سؤالات پژوهش:

سؤالات این پژوهش شامل این موارد می باشد:

1-چه نوع معتادانی در سطح مصاحبه شوندگان وجو دارد؟

2-چه دسته بندی از افراد معتاد بر اساس اولین ماده معرفی می توان کرد؟

3-چه رابطه ای بین طبقه ای که فرد معتاد در آن قرار دارد با اولین ماده مصرفی اش وجود دارد؟

4-چه رابطه ای بین طبقه ای که فرد معتاد در آن قرار دارد با آخرین ماده در دوره نهایی مصرفش وجود دارد؟

5-بیشتر افراد معتاد متعلق به چه طبقه اجتماعی هستند؟

ث- اهداف تحقیق:

هدف اصلی از این پژوهش بررسی رابطه ی بین اعتیاد با طبقات اجتماعی در معتادان اجتماع درمان مدار تهران T.c (هجرت) و همچنین مرکز فرهنگی ندای آرامش در سال 1386 می باشد.

به طور کلی می توان گفت: دلیلی که هر پژوهشگر را به تحقیق در مسئله و موضوعی وامی دارد متعدد است: نخست میل به دانستن و فهمیدن و رضایت خاطری است که در اثر دانستن و فهمیدن حاصل می آید. دوم اینکه: هدف هر تحقیقی پیدا کردن جواب مسائل و حل مشکلات با استفاده از روشهای علمی است و دیگر اینکه یافتن راه حل و وسیله ای که بتوان کاری را بهتر انجام داده و بهره ی بیشتر می برد و بتوان اشتباهی را برطرف و مشکلی را حل نمود[9].

برا این اساس بر آن هستیم تا محورهای اساسی این مسئله را تا حدودی باز نموده و به بررسی این موضوع در مراکز یاد شده بپردازیم.

و همچنین اهداف جزئی تحقیق شامل:

1-بررسی انواع معتادین در سطح مصاحبه شوندگان

2-بررسی و دسته بندی افراد معتاد بر اساس اولین ماده مصرفی

3-بررسی طبقه اجتماعی افراد معتاد

4-بررسی رابطه میان طبقه اجتماعی و نوع مواد مخدر مصرفی در شروع اعتیاد

5-بررسی رابطه میان طبقه اجتماعی و نوع مواد مخدر مصرفی در دوره نهایی مصرف

ج- اهمیت موضوع:

به عنوان یک محقق به دلیل اینکه این موضوع مشغله ی اصلی ذهن ما بوده و ضمناً موضوع اعتیاد موضوع تحقیقی ما در دوران کارورزی نیز بوده و به بیانی دیگر از آنجایی که اعتیاد را ما به طور ملموس می توانیم در جامعه مان مشاهده کنیم پس بر آن شدیم تا به طور علمی این مشکلات را بررسی کنیم.

مسئله ی اعتیاد و قاچاق مواد مخدر معضلی است تقریباً جهانی و کشورهای بی شماری از آن به عنوان یکی از کلیدی ترین مشکلات اجتماعی یاد می کنند و خطرات آن را جدی می پندارند امروزه تجارت مواد مخدر بعد از قاچاق اسلحه بزرگترین و سودآورترین تجارت روی زمین است. و قاچاقچیان بین المللی مواد مخدر از طریق تجارت افیون در جهان سالانه مبلغ پانصد میلیارد دلار سود به جیب استعمارگران سرازیر می کنند، آمار و ارقام مربوط به این تجارت مسموم در ایران نیز قابل توجه و تأمل است.

لازم به ذکر است کاربرد این تحقیق در مراکز بازپروری معتادان و کلینیک های ترک اعتیاد می تواند راهگشان برنامه ریزی باشد زیرا برای هر برنامه ریزی موفق می بایست ابتدا شناخت مشکل صورت گیرد بنابراین می توان این تحقیق را سرآغازی برای تحقیقات بعدی دانست.

اهمیت کاربردی:

با توجه به شناختی که در مورد ا عتیاد به عنوان یک بیماری اجتماعی داریم، می توان گفت اعتیاد عبارت از مسمومیت مزمن که برای افراد و جامعه مضر است، مواد مخدر بسان شمشیر دو لبه ای عمل می کند که از یک طرف سود سرشاری فراهم می آورد و از سوی دیگر بر پیکره ی اجتماع سم وارد می کند و باعث از دست رفتن نیروی انسانی و جمعیت فعال و کاهش توانایی های فکری و جسمی منابع انسانی، طبیعی و مالی که می توانستند نقش و تأثیر بسزایی در راه توسعه اقتصادی و اجتماعی و ... ایفا کنند.

اهمیت کلی پرداختن به اعتیاد و قاچاق مواد مخدر در جامعه ی رو به توسعه ی ایران زمانی جدی بودن و ضرورت طرح آن را می نمایاند که نگاهی به آمار و ارقامی که بعضاً از سایر منابع در مناسبت های مختلف ارائه می گردد داشته باشیم که این مهم خود گویای تصویر کلی از شدت ابعاد این مسئله ی اجتماعی و معضل همگانی در تمامی ساختارهای جامعه است.

امروزه شنیدن آمار و ارقام مربوط به اعتیاد مواد مخدر و مسائل ناشی از آن بخصوص در میان نسل جوان تصویر دردناکی را رو در روی انسان قرار می دهد که نمی تواند بی اعتنا به این مشکل بزرگ اجتماعی باشد.

که در اینجا برای فهم بهتر موضوع می توان از خسارت های اقتصادی ناشی از سوء مصرف و قاچاق مواد مخدر در ایران در سال 1373 نام برد:

خسارت های اقتصادی ناشی از سوء مصرف و قاچاق مواد مخدر در ایران سالیانه بر اساس محاسبه صورت گرفته در سال 1373 بالغ بر 480 میلیارد تومان برآورد گردیده است که با توجه به افزایش نرخ تورم سالیان این رقم در سال 1373 معادل 700 میلیارد تومان در سال تخمین زده می شود، که نگارنده تصریح می نماید که اگر این رقم قابل توجه صرف سازندگی و ایجاد مشاغل برای جذب عظیم خیل از بیکاران می شد سیمای اجتماعی و اقتصادی متحول می گشت.

ضمناً همان طور که قبلاً هم گفته شد با کمال تأسف دیده شد، که بیشترین معتادان هر جامعه را افراد طبقه پائین تشکیل می دهند که در این جا می توان به نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی حاکم در جامعه اشاره کرد.

به طور مثال در مورد اعتیاد در جامعه ی آمریکا می توان گفت: یکی از دلایل عمده ای که جامعه آمریکا بالاترین رقم معتادان را دارد وجود طبقات اجتماعی مختلف در آن جامعه است. طبقاتی بودن آن جامعه تضاد اجتماعی را زیاد می کند و شاید مواد مخدر راه درمان مناسبی در این زمینه برای مردم باشد، هر ساله دولت آمریکا میلیونها دلار پول صرف بهبود بیماری اجتماعی اعتیاد می کند و با توجه به نظر رهبران آمریکا به این مشکل اجتماعی سالیانه درصد معتادان در حال افزایش است و به همین دلیل می توان به جرأت گفت: تا شکاف و فاصله ی طبقاتی کم نشود اعتیاد هم در آن جامعه کاهش نخواهد یافت[10].

حال لذا از آنجایی که اعتیاد به مواد مخدر یکی از آسیب های اجتماعی تهدیدآمیز و ویرانگر به شمار می رود که زمینه ی سقوط بسیاری از ارزش ها و معیارهای اخلاقی را فراهم می کند و سلامت افراد جامعه را به خطر می اندازد پس متوجه می شویم که مؤثرترین شیوه در راستای کاهش و جلوگیری اعتیاد به مواد مخدر بررسی همه جانبه ی ساختاری اعتیاد می باشد و این مطلب ضرورت انجام تحقیق را در رابطه با موضوع یاد شده برای ما بیش از پیش مشخص می کند.

تعاریف و مفاهیم

تعریف مواد مخدر: در زبان فارسی به چیزی که ایجاد سستی و رخوت کند مخدر گفته می شود و اکثر فرهنگ های فارسی در این زمینه اختلافی ندارند[11]. اما آن چیزی که در فرهنگ عامه از کلمات مخدر و مواد مخدر استنباط می گردد منظور کلیه دارو هایی است که به نحوی اعتیادآور باشند به عبارت دیگر کلیه ی داروهایی که مصرف آنها باعث اعتیاد گردد، اعم از اینکه سستی زا، شورانگیز، وهم آور یا مسکن و خواب آور باشند از نظر فرهنگ عامه ماده مخدر محسوب شوند؛ در حالیکه بسیاری از آنها نه تنها مخدر و سستی زا نیستند بلکه همانطور که اشاره شده باعث تغییرات فکری در مصرف کنندگان می گردند.

مواد مخدر به مفهوم بالا از نظر طبقات خاص جامعه نیز معنی و مفهوم جداگانه می تواند داشته باشد، چنانچه نظر یک معتاد به مصرف تریاک قطعاً با نظر یک فرد غیرمعتاد، یا یک پزشک به طور قطع متفاوت است.

حتی نظر دو معتاد نیز با یکدیگر ممکن است اختلاف داشته باشد و همین طور طرز فکر دو نفر مصرف کننده برحسب اینکه چه نوع ماده ای مصرف کنند یا در چه شرایط سنی، فکری، اجتماعی، جسمی و یا حتی زمانی اقدام به مصرف مواد مخدر کنند با یکدیگر متفاوتند و در واقع کسانی که سعی می کنند در یک شرایط آزمایشگاهی یا مجرد برای ماده ی مخدر تعریفی بیابند سعی شان بیهوده است:

عده ای گمان می کنند که هر دارویی که از نظر قانونی تولید و توزیع یا مصرفش تحت کنترل درآید با هر ماده ای را که قانونگزار جز مواد مخدر محسوب کند باید ماده مخدر بدانیم. عده ای ا ز قضات یا دانشجویان پلیس و علوم قضایی از این گروه هستند، شاید بتوان گفت بهترین تعریف برای ماده مخدر تعریفی است که کلیه جنبه های آن ا عم از فردی، اجتماعی، دارویی و نیز اثرات فیزیولوژیکی را دربرگیرد.

چنین تعریفی که از رابطه ی بین فرد و دارو شروع می کند و به اثرات اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی موضوع می پردازد، جریانی است که مفاهیم جدیدی برای روشنی آن لازم است. بنابراین ذیلاً مفاهیمی که برای روشن شدن تعریف مواد مخدر لازم است بطور اختصار مورد بررسی قرار می دهیم.

الف- دارو (drug)

هر ماده ای که با تأثیر روی سیستم مرکزی اعصاب قادر به ایجاد تغییرات جسمانی، روانی در رفتار در انسان باشد، ماده مخدر نامیده می شود

ب- وابستگی (Dependence)

هر ماده ای که انسان پس از مصرف نسبت به آن وابستگی پیدا کند اعم از اینکه این وابستگی روانی یا جسمانی باشد، آن ماده را ماده مخدر می نامند.

پ- اجتماعی (Social)

هر دارویی که پس از مصرف آن چنان تغییراتی در انسان ایجاد کند که از نظر اجتماعی این تغییرات قابل قبول یا پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد، آن دارو مخدر است.

ت- بی تفاوتی (Tolerance)

هر دارویی که مصرف آن باعث بی تفاوتی یا مصونیت انسان نسبت به آن دارو گردد از نظر سیاسی این دارو مخدر است.

تعریف اعتیاد:

برای دستیابی به مفهوم و معنی ماده مخدر باید به تعریف اعتیاد نیز توجه داشت.

در طول قرن هجدهم اعتیاد به مواد مخدر را یک نوع مسمومیت تدریجی می دانستند[12] با این وجود موضوع همچنان از نظر نحوه ی تشخیص و هم از جهت چگونگی درمان موضوع تحقیقات مختلف بوده و هست.

آنچه که در طول این سالهای دراز از کنکاش و بررسیها بدست آمده این است که اعتیاد به مواد مخدر جنبه های مختلف دارد و بطور کلی اعتیاد یک امر مطلوب نیست.

آنچه که محققین را به این طرز فکر کشانیده و دنیای اعتیاد را این چنین وسیع جلوه گر ساخته چند جنبه بودن اعتیاد است که در اینجا به اهم آنها اشاره می شود.

الف: اعتیاد یک بیماری است.

ب: معتاد مجرم است.

ج: اعتیاد یک مسمومیت است.

د: اعتیاد یک بیماری اجتماعی است.

هـ: اعتیاد یک بیماری روانی است.

و: اعتیاد بی تفاوتی در مقابل دارو است.

ز: اعتیاد یک بیماری مسری است.

ح: اعتیاد وابستگی جسمانی به مواد مخدر است.

ی: اعتیاد وابستگی روانی به مواد مخدر است.

و.......

تا اینکه در سال 1930 سازمان ملل متحد برای دستیابی به تعریفی همه جانبه تر، کمسیونی از متخصصین کشورهای مختلف تحت عنوان کارشناسان تشخیص داروهای اعتیادآور، که هم اکنون شعبه ای از سازمان بهداشت جهانی است، تشکیل داد و این کارشناسان سرانجام در سال 1950 با تعریف زیر برای اعتیاد به مواد مخدر موافقت کردند:

«اعتیاد به مواد مخدر عبارتست از مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت استعمال مداوم یک دارو اعم از طبیعی یا ترکیبی ایجاد می شود، و به حال شخص و اجتماع زیان بخش است».

خصوصیات اعتیاد از این قرار است:

1-وجود تمایل شدید و مقاومت ناپذیر، یا احتیاج و یا اضطرار به استعمال دارو بدست آوردن آن، از هر راهی که امکان دارد.

2-وجود گرایش به ازدیاد میزان دارو.

3-وجود وابستگی و روانی و جسمانی به آثار دارو[13].

آخرین تعریفی که در مورد مفهوم ا عتیاد در اینجا بیان می شود تعریف دکتر نگل[14] محقق آمریکایی است که می گوید: «اعتیاد حالت فردی است که در اثر مداومت در استعمال یک داروی خاص، خویشتن داری[15] خود را از دست داده است و در نتیجه استعمال داروی مذکور آنقدر افراط می کند که این کار به حال او و اجتماع مضر واقع می شود[16].

معتاد:

معتاد به انسانی اطلاق می شود که از چهار طریق خوردن و تزریق، دود کشیدن و یا تنفس و بالاخره از راه مقعد یک یا چند ماده مخدر را بطور مداوم مصرف کند و در صورت قطع این عمل با مشکلات تنی- روانی روبرو گردد.

در واقع می توان گفت معتاد کسی است که در اثر مصرف مکرر و مداوم، متکی به ماده مخدر یا دارو شده باشد و یا به عبارت دیگر قربانی هر نوع وابستگی دارویی یا روانی مواد مخدر باشد معتاد شناخته می شود. و در صورتی که دارو به بدن نرسد اختلالات روانی و فیزیکی موسوم به سندرم محرومیت ایجاد می شود.

حال که ما در اینجا مفاهیم را بررسی کردیم لازم است به بررسی اثرات اعتیاد بپردازیم:

در ایران چه می گذرد .....

به گزارش مهر، ایران به لحاظ جغرافیایی همسایه بزرگترین کشور تولید کننده خشخاش و مخدرهای طبیعی است که به طور متوسط سالانه حدود 3 هزار تن مواد مخدر تولید می کند و در سال جاری نیز بنابر اطلاعات دریافتی، با کمک و همکاری بیشتر کشورهای مستقر در افغانستان، کشاورزان خشخاش کار توانستند این میزان را به 5 هزار تن برسانند.

با توجه به فرهنگ اعتقادی اسلامی ایرانیان و ناهنجار شناختن مصرف مواد مخدر، جامعه ایران در بعد مبارزه با عرضه و تقاضا هر ساله هزینه های هنگفتی صرف می کند. به طوری که طی این سالها سهم ایران از این مبادلات به شهادت رسیدن 3 هزار و 500 نفر از بهترین جوانان این مرز و بوم در راه مبارزه با باندهای قاچاق مواد مخدر بوده است.

وجود دو میلیون معتاد رسمی و تفننی، سیصد هزار معتاد تزریقی، ارتباط مستقیم 60 درصد طلاق های کشور با اعتیاد، وارد آمدن سالانه بین 4 تا 5 هزار میلیارد تومان خسارت مالی از این طریق به کشور و مرگ روزانه 10 تا 12 معتاد و صدها معضل و مشکل دیگر از پیامدهای شوم اعتیاد است.

بر اساس آمار موجود طی 5/11 سال گذشته 21 هزار و 670 معتاد به دلیل سوء مصرف مواد مخدر در کشور فوت کرده اند و این در حالی است که بر اساس آخرین آمار، در سال 83 روزانه یک هزار نیروی مولد به دلیل دستگیر شدن در زمینه مواد مخدر از چرخه ی اقتصادی خارج شده و به آن لطمه زده اند که این تحلیل نیروهای انسانی مولد، افزایش بیکاری و .... را به دنبال داشته است[17].

انحرافات اجتماعی: طرحهای غیرعادی و ناسالم تشکیلات و روشهای فکری و رفتاری یک اجتماع و اوضاع اجتماعی بدی است که سبب بروز اختلالهای رفتاری فردی می شوند. در تعریف دیگر می توان گفت: کنار گذاشتن هنجارهای رایج جامعه انحرافات اجتماعی نامیده می شود.

کنترل اجتماعی: به مکانیسم هایی اطلاق می شود که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و در واقع جلوگیری از ناسازگاری به کار می برد.

قاچاق: کاری بر خلاف قانون است و به طور پنهان انجام می شود مثل کشت و خرید و فروش مواد مخدر و یا مشروبات الکلی از این جمله است.

قاچاقچی: شخص یا گروهی است که به کار قاچاق مواد مخدر مبادرت می کند.

علت اعتیاد: منظور علتی است که فرد معتاد به دلیل آن علت، برای اولین بار به مواد مخدر روی آورد.

مدت اعتیاد: عبارت است از زمانی که فرد معتاد مجبور به استفاده از یک یا چند داروی مخدر شده است و به عبارت دیگر مدت اعتیاد، پاسخ خود به خودی یک شخص در وضع معین است که تکرار می شود.

مدت ترک: جمع مدت زمانی است که یک معتاد از هر بار ترک اعتیاد خود به مواد مخدر را داشته است.

تعریف طبقه ی اجتماعی:[18]

به مجموعه کسانی اطلاق می شود که در پیوستاری اقتصادی دارای موقعیت مشترکی هستند اگر چه مقصود از طبقه بیان موقعیت افراد در بازار است- به عقیده وبر- ، ولی «طبقه ی اجتماعی» بیشتر بر مواردی چون حیثیت، سبک زندگی تأکید دارد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد