دسته بندی | سرامیک |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 220 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 80 |
فصل اول
1- تاریخچه ایجاد این شغل در ایران
2- نوع شغل :تولیدی / خدماتی
3- عمده فروشی یا خرده فروشی
4- نوع تولیدات و خدمات ، فهرست تولیدات و خدمات
مقدمه
کاشیکاری یکی از روشهای دلپذیر تزئین معماری در تمام سرزمینهای اسلامی است. تحول و توسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نماهای آجری آغاز و به پوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون هشتم و نهم هجری انجامید. در سرزمینهای غرب جهان اسلام که بناها اساسا سنگی بود، کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیوارهای سنگی خاکستری ساختمانهای قرن دهم و یازدهم ترکیه، تأثیری کاملا متفاوت اما همگون و پر احساس ایجاد می کردند.
جز مهم کاشی، لعاب است. لعاب سطحی شیشه مانند است که دو عملکرد دارد: تزیینی و کاربردی. کاشی های لعاب دار نه تنها باعث غنای سطح معماری مزین به کاشی می شوند بلکه به عنوان عایق دیوارهای ساختمان در برابر رطوبت و آب، عمل می کنند.
تا دو قرن پس از ظهور اسلام در منطقه بین النهرین شاهدی بر رواج صنعت کاشیکاری نداریم و تنها در این زمان یعنی اواسط قرن سوم هجری، هنر کاشیکاری احیا شده و رونقی مجدد یافت. در حفاری های شهر سامرا، پایتخت عباسیان، بین سالهای 836 تا 883 میلادی بخشی از یک کاشی چهارگوش چندرنگ لعابدار که طرحی از یک پرنده را در بر داشته به دست آمده است. از جمله کاشی هایی که توسط سفالگران شهر سامرا تولید و به کشور تونس صادر می شد، می توان به تعداد صد و پنجاه کاشی چهارگوش چند رنگ و لعابدار اشاره کرد که هنوز در اطراف بالاترین قسمت محراب مسجد جامع قیروان قابل مشاهده اند. احتمالا بغداد، بصره و کوفه مراکز تولید محصولات سفالی در دوران عباسی بوده اند. صنعت سفالگری عراق در دهه پایانی قرن سوم هجری رو به افول گذاشت و تقلید از تولیدات وابسته به پایتخت در بخش های زیادی از امپراتوری اسلامی مانند راقه در سوریه شمالی و نیشابور در شرق ایران ادامه یافت. در همین دوران، یک مرکز مهم ساخت کاشی های لعابی در زمان خلفای فاطمی در فسطاط مصر تأسیس گردید.
تاریخچه تولید سرامیک و کاشی در ایران
نخستین نشانه های کاشیکاری بر سطوح معماری، به حدود سال 450 ه.ق باز می گردد که نمونه ای از آن بر مناره مسجد جامع دمشق به چشم می خورد. سطح این مناره با تزئینات هندسی و استفاده از تکنیک آجرکاری پوشش یافته، ولی محدوده کتیبه ای آن با استفاده از کاشیهای فیروزه ای لعابدار تزئین گردیده است.
شبستان گنبد دار مسجد جامع قزوین( 509 ه.ق) شامل حاشیه ای تزئینی از کاشیهای فیروزه ای رنگ کوچک می باشد و از نخستین موارد شناخته شده ای است که استفاده از کاشی در تزئینات داخلی بنا را در ایران اسلامی به نمایش می گذارد. در قرن ششم هجری، کاشیهایی یا لعابهای فیروزه ای و لاجوردی با محبوبیتی روزافزون رو به رو گردیده و به صورت گسترده در کنار آجرهای بدون لعاب به کار گرفته شدند.
تا اوایل قرن هفتم هجری، ماده مورد استفاده برای ساخت کاشی ها گل بود اما در قرن ششم هجری، یک ماده دست ساز که به عنوان خمیر سنگ یا خمیر چینی مشهور است، معمول گردید و در مصر و سوریه و ایران مورد استفاده قرار گرفت.
در دوره حکومت سلجوقیان و در دوره ای پیش از آغاز قرن هفتم هجری، تولید کاشی توسعه خیره کننده ای یافت. مرکز اصلی تولید، شهر کاشان بود. تعداد بسیار زیادی از گونه های مختلف کاشی چه از نظر فرم و چه از نظر تکنیک ساخت، در این شهر تولید می شد. اشکالی همچون ستاره های هشت گوش و شش گوش، چلیپا وشش ضلعی برای شکیل نمودن ازاره های درون ساختمانها با یکدیگر ترکیب می شدند. از کاشیهای لوحه مانند در فرمهای مربع یا مستطیل شکل و به صورت حاشیه و کتیبه در قسمت بالایی قاب ازاره ها استفاده می شد. قالبریزی برخی از کاشی ها به صورت برجسته انجام می شد در حالی که برخی دیگر مسطح بوده و تنها با رنگ تزئین می شدند. در این دوران از سه تکنیک لعاب تک رنگ، رنگ آمیزی مینائی بر روی لعاب و رنگ آمیزی زرین فام بر روی لعاب استفاده می شد.
تکنیک استفاده از لعاب تک رنگ، ادامه کاربرد سنتهای پیشین بود اما در دوران حکومت سلجوقیان، بر گستره لعابهای رنگ شده، رنگهای کرم، آبی فیروزه ای و آبی لاجوردی-کبالتی- نیز افزوده گشت.
ابوالقاسم عبد الله بن محمد بن علی بن ابی طاهر، مورخ دربار ایلخانیان و یکی از نوادگان خانواده مشهور سفالگر اهل کاشان به نام ابوطاهر، توضیحاتی را در خصوص برخی روشهای تولید کاشی، نگاشته است. وی واژه هفت رنگ را به تکنیک رنگ آمیزی با مینا بر روی لعاب اطلاق کرد. این تکنیک در دوره بسیار کوتاهی بین اواسط قرن ششم تا اوایل قرن هفتم هجری از رواجی بسیار چسمگیر برخوردار بود.
با رو به زوال نهادن حاکمیت ایلخانیان در اواسط قرن هشتم، عصر طلایی تولید کاشی پایان یافت. کاشی های معرق-موزائیکی- تک رنگ و نه چندان نفیس در رنگهایی متفاوت جانشین قابهای عظیم زرین فام و کتیبه ها شدند.
این تکنیک برای نخستین بار در آغاز قرن هفتم هجری در آناتولی اقتباس شده و یک قرن بعد در ایران و آسیای مرکزی پدیدار شده است. این نوع از کاشی ها برای ایجاد طرحی پیچیده در کنار یکدیگر چیده می شده و از آنها برای تزئین محراب ها استفاده می شد. شیوه کار به این صورت بوده است که سفالهای لعاب داده شده را بر مبنای طرح اصلی می بریدند و سپس با در کنار هم قرار دادن آنها، طرح اصلی را می ساختند. در دوره ایلخانیان برای نخستین بار این تکنیک مورد استفاده قرار گرفت؛ مانند آنچه که در مقبره امام زاده جعفر اصفهان (726 ه.ق) به چشم می خورد؛ اما کاربرد وسیع آن در دوره میانی قرن نهم هجری رواج پیدا کرد. طیف وسیع و پیشرفته ای از کاشی های معرق بر روی تعدادی از بناهای مهم یادبود این دوران دیده می شوند که به عنوان نمونه می توان به مسجد گوهرشاد در مشهد، مدرسه آلغ بیک در سمرقند و مدرسه خرگرد اشاره کرد.
با توجه به وقت گیر بودن نصب کاشی های معرق، در اواخر قرن نهم هجری تکنیک ارزان تر و سریع تری با نام هفت رنگ، جایگزین آن شد. این تکنیک، ترکیب رنگهای مختلف و متعددی را بر روی کاشی ممکن ساخته بود. همچنین در چنین شیوه ای، رنگ ها مجزا بوده و درون مرزهای یکدیگر نفوذ نمی کردند؛ زیرا توسط خطوط رنگینی مرکب از منگنز و روغن دنبه از یکدیگر جدا می شدند. در بسیاری از بنا های تیموریان شاهر رواج مجدد کاشی کاری به شیوه هفت رنگ هستیم که به عنوان نمونه، می توان از مدرسه غیاثیه خردگرد که در سال 846 ه.ق تکمیل شده یاد کرد.
مساجد و مدارس صفویه به طور کلی با پوششی از کاشی ها در درون و بیرون بنا تزیین شده اند. در حالیکه کاربرد کاشی های معرق تداوم می یافت، شاه عباس که برای دیدن بناهای مذهبی کامل نشده اش بی تاب بود، استفاده بیشتر از تکنیک سریع کاشی هفت رنگ را تقویت کرد.
در عصر صفویه، کاشی هفت رنگ در قصرهای اصفهان به نحوی گسترده مورد استفاده قرار گرفت و نصب کاشی های چهارگوش درون قابهای بزرگ، منظره هایی بدیع همراه با عناصر پیکره ای و شخصیتهای مختلف، به وجود آورد.
در قرن دوازدهم هجری، با روی کار آمدن زندیه عمارت سازی در اندازه های جاه طلبانه به ویژه در شیراز، پایتخت زندیان، از سر گرفته شد و به همین دلیل، جنبش جدیدی در صنعت کاشی سازی پدید آمد. در این عصر، تصاویر کاشی ها با نوعی رنگ جدید صورتی که در دوران حکمرانی قاجار نیز استفاده می شده، نقاشی می شوند.
صنعت کاشی سازی اسلامی در دوره هایی از پورسلین-ظرف چینی وارداتی از دوران تانگ و سونگ- تأثیر پذیرفته است. حاصل این تأثیرات، ساخت کاشی هایی با لعاب سفید و طرح های آبی است. اقتباس هنرمندان اسلامی از چینی های آبی-سفید قابل ملاحظه است. در اواسط قرن نهم هجری، نقشمایه های چینی کاملا در نقشمایه های دوران اسلامی جذب شده و حاصل آن، پدیدار شدن یک سبک اسلامی-چینی دو رگه دلپذیر و قابل قبول بود.
هنر کاشی کاری ترکیه تا حد زیادی تحت تأثیر سنتهای ایرانی قرار داشت. در قرن نهم هجری (تا سال 875 ه.ق) هنرمندان تبریزی با انگیزه اشتغال به فعالیت در ترکیه می پرداختند.
در قرن دهم هجری، ایزنیک مرکز تولید ظروف سفالی و کاشی در ترکیه محسوب می شد. یک رنگ قرمز درخشان جدید و یک دوغاب غنی شده از آهن به صورت ضخیم غیر قابل نفوذ به زیر لعاب، به کار گرفته می شده که از ویژگی های کاشی ایزنیک به شمار می آمد. یک سبک برگدار زیبا با طراحی های واقعی از گل های لاله، سنبل و میخک نیز بر روی کاشی ها، منسوجات، جلدسازی و سایر هنرهای ترکیه قرن دهم مورد استفاده قرار گرفتند اما پس از قرن یازدهم هجری، کیفیت کاشی ایزنیکی رو به افول گذاشت و از این دوران به بعد، ساخت کاشی در شهر کوتاهایا در مرز فلات آناتولی ادامه یافت.
ساخت کاشی در سوریه نیز صورت می گرفته است. سفالگران دمشقی در قرن نهم هجری کاشی های سفید-آبی تولید می کردند اما یک قرن بعد طرح کاشی های سوریه ای بازتاب کاشی های ایزنیک بود. کاشی های سوریه در رنگ های سبز روشن، فیروزه ای و ارغوانی تیره خاصی در زیر لعاب نقاشی شده اند. بهترین دوره برای کاشی سازان دمشق، قرن دهم هجری است. پس از آن، گرچه تولید کاشی تا قرن سیزدهم ادامه یافت اما کیفیت آن کاهش یافت و طرح های کاشی های سوریه یک دست شد.
نوع شغل:
شغل تولید سرامیک و کاشی همانطور که از نام آن برمی آید یک شغل تولیدی از دیرباز تا به امروز است.محصولات تولیدی سرامیک و کاشی پس از طی مراحل مختلف تولید در کارخانجات این محصولات به بازارهای فروش عرضه می شوند و ومشتریان با توجه با سلایق و علائق خود کاشی و سرامیک تولیدی مورد نظر را انتخاب می کنند و از این محصولات تولیدی استفاده می کنند.
عمده فروشی یا خرده فروشی در این شغل
در شغل تولید سرامیک ما بیشتر به نوع عمده فروشی در وهله اول برمیخوریم.کارخانجات چه در داخل و چه خارج از ایران همواره با تولید انبوه محصولات نبض بازار فروش را بطور عمده در دست دارند.اما این امر مانع از خرده فروشی نیز نمیشود چرا که همواره در سطح هر شهر تولیدی های کوچک این محصولات وجود دارد که این تولیدی های بطورخرده به کار فروش و ارائه خدمات به مشتریان می پرداند.
نوع خدمات ارائه دهنده تولید کاشی و سرامیک:
تولید لعاب
لعابها طیف وسیعی از ترکیبات آلی و معدنی را در بر میگیرند. لعاب مربوط به سرامیک معمولا مخلوط شیشه مانندی متشکل از کوارتز ، فلدسپار و اکسید سرب (PbO) است. این اجزا را پس از آسیاب شدن و نرم کردن به صورت خمیری رقیق درمیآورند. آنگاه وسیله سرامیکی مورد نظر را در این خمیر غوطهور کرده و پس از سرد و خشک شدن ، آن را در کوره تا دمای معین حرارت میدهند. پس از لعاب دادن روی چینی ، روی آن مطالب مورد نظر را مینویسند و یا طرح مورد نظر را نقاشی میکنند و دوباره روی آن را لعاب داده و یک بار دیگر حرارت میدهند. در این صورت وسیله مورد نظر پرارزشتر و نوشته و طرح روی آن بادوامتر میشود.
لعابها در انواع زیر وجود دارند:
تولید سرامیک
مواد سرامیکی خواص ویژه ای از خود نشان می دهند به طوری که این امر موجب می گردد که جایگزین دیگری با مواد دیگر نداشته باشد وبنابراین نقش ویژه ای در تهیه انواع بیشماری از ادوات و تجهیزات بازی می کند. برای ایجاد یک خواص خوب و مناسب ودر نتیجه بکارگیری صحیح مواد سرامیکی دانستن اطلاعات درمورد رابطه بین خواص و ریزساختار مواد سرامیکی ضروری است. ریزساختار مواد بستگی زیادی به فرآیند تولید و روش تهیه دارد. سرامیک های پیشرفته امروز کاربردهای بسیار فراوانی دارند و امروزه سعی بر تولید مواد سرامیکی است که به شکل کامل تولید شده و بعد از تولید نیاز به ماشین کاری و در نتیجه تحمیل هزینه اضافی به سیستم حذف گردد.
مواد جدیدی که امروزه اهمیت ویژه ای برای تحقیق و توسعه این مواد در نظر گرفته می شوند در زمینه سرامیک به شرح زیر می باشند :
بیوسرامیک ها که تاثیر به سزایی در رشد صنعت پزشکی و بهبود وضعیت سلامتی جوامع انسانی داشته اند، مواد ساینده نظیر ابزار برش و چرخ های ساینده که کاربری آن در صنایع کاربردی فلزات و ... است. سرامیک های سخت و بسیار سخت (hard and Super hard ceramics ) موادی هستند که مطالعه بر روی آن ها بسیار پر اهمیت و البته هزینه بر است.
روش های مطالعه رفتار مواد در دماهای بالا، فیلترها، خوردگی مواد نیز نیاز به تقویت دارد. تجزیه SO و NO در فرآیند احتراق محصولات سرامیکی در دماهایی پائین از طریق احیای کاتالیتیک (Catalytic reduction ) مورد بررسی قرار گیرد.
اجزای سرامیکی برای هایپر فیلتراسیون (Hyper filtration ) گازی در اندازه مولکولی در مایع آب مناسب هستند. الکتروسرامیک ها کاربردهای بسیار متنوعی داشته و شامل سرامیک های با هدایت یونی (کاربرد در باتری ها و سنسورها )، عایق های الکتریکی، نیمه هادی ها و سوپرهادی ها می گردند.
سرامیک های فروالکتریک کاربردهای بسیار زیادی در خازن ها، سنسورها، سرامیک های پیزوالکتریک، اجزای الکترواپتیک ترمیتورها دارند که بسیار مورد توجه محققان هستند. سرامیک های فرو مغناطیس نقش اساسی در صنعت الکترونیک ایفا کرده و کاربرد آن در سیستم های ذخیره سازی، ارتباطات ماهواره ای، تلویزیون و سایر سیستم های الکترونیکی است.
اجزای کوچک شده الکتروسرامیک ها (Miniaturization ) موادی هستند که در آینده کاربردهای زیادی خواهند داشت.
فصل دوم
1- نیروی کار و استاندارد های نیروی کار مشغول به کار
2- محیط کار و استانداردهای محیط کار از نظر ایمنی و بهداشتی
معرفی مهارتهای لازم برای این شغل در بین نیروی کار
در شغل تولید کاشی و سرامیک نیروی مشغول به کار در این واحدهای صنعتی باید با مفاهیم پایه ای آشنا باشند و ضمن بلد بودن ارتباط لازم را بین این اطلاعات و مهارتها ایجاد کنند.
این مهارتها شامل موارد زیر می باشد:
لعاب
لعاب قشرنازک شیشه ای یاشیشه مانندی است که (درفرایندلعابکاری) برسطوح بعضی اجسام سرامیکی پوشش داده می شود.ماده تشکیل دهنده لعاب راکه پودربسیارنرمی است بوسیله ای روی جسم موردنظر لعاب کاری می کنند وسپس می پزند. لعاب،تمام سطح جسم سرامیکی راکاملا به صورت یک پوشش نازک می پوشاند.لعاب همیشه دردمای کمتری نسبت به بدنه های سرامیکی،به حالت خمیری ومذاب درمی آید،یعنی نقطه خمیری پایین تری دارد.
لعابکاری جسم سرامیکی موجب تراکم،سختی،صیقلی ورنگی بودن آن می شودوآن رادرمقابل بعضی ازعوامل شیمیایی مستحکم وپایدارمی سازد.
لعاب،اجسام سرامیکی متخلخل راکاملا متراکم وازنفوذ مایعات وگازها به داخل بافت آنها جلوگیری می کندودرنتیجه ازتاثیر خوردگی وعوامل نامساعد دیگر برآنها می کاهد.
لعابهای سرامیکی درواقع یکی ازانواع شیشه ها هستندبدین جهت برای آشنایی با آنها لازم است اول به بررسی خود شیشه بپردازیم.
بیشتر موادی که قشر جامدزمین راتشکیل می دهند متبلور هستند وشکل بلورهای انها نیز متفاوت است.علت تفاوت آنها به نحوه قرارگرفتن مولکولهای آنها بستگی پیدامی کند.وقتی ماده متبلوری راحرارت می دهیم مولکولها ارتباط ثابت خودرا ازدست می دهند وحالتی بخودمی گیرند که ذوب نامیده می شود. موادی که به حالت مذاب هستند دیگر بلوری درآنها مشاهده نمی شودولی پس از سردشدن این بلورها مجددا به وجودمی آیند.موادی مانندکوارتزفاقدخاصیت اخیرهستند یعنی پس ازسردشدن دیگر نظم مولکول های آنها به حال اول برنمی گرددوبه همان حالت بدون بلور باقی می ماندیعنی حالت شیشه به خود می گیرد.کوارتز در1710درجه سانتی گراد ذوب می شود وبه شیشه تبدیل می گردد.شیشه ای که بدین طریق بدست می آید بسیارمقاوم وسخت می باشد.اگر ظروف شیشه ای معمولی رابدین طریق بسازند به علت دیرگدازبودن کوارتزبسیار گران تمام می شودوبدین جهت ماده ای به کوارتزاضافه می کنند تانقطه ذوب آنرا پایین بیاورد.چنین موادی می توانند سود ویا مرمر باشند.سود ومرر وکوارتز به وفور درطبعت یافت می شوند وازآنها می توان باقیمت ارزان شیشه ساخت.
لعاب نیزهمان کوارتزاست که ماده ای به آن اضافه می کنند تانقطه ذوب آن خیلی پایین بیایدومثلابه 1000درجه برسد.موادی که نقطه ذوب کوارتز راپایین می آورند اصطلاحا فلاکس نامیده می شوند.اکسیدیرب،کربنات دوسود،کربنات دوپتاس،کربنات لیتیم وبوراکس می توانند چنین خاصیتی راداشته باشند.البته مخلوطی ازکوارتز وفلاکس پس ازذوب شدن بسیارسیال است وغلظت نداردوازجداره ظرف سرازیروجاری می شود.برای رفع این نقص ماده ای به آن دو اضافه می کنند که بتواند درموقع ذوب شدن به لعاب غلظت بدهد،چنین ماده ای می توانداکسیدآلومینیوم باشد.اکسیدآلومینیوم راآلومینا می نامند.
لعابی که بدین طریق تهیه می شود بیرنگ است وبرای رنگین نمودن آن باید ازیک اکسید رنگ کننده کمک بگیریم.
تعریف لعاب:
لعاب درنتیجه ذوب کردن مخلوطی ازسیلیکات ها دردمای مختلف به وجودمی آید. اتمهای بعضی ازاین موادمذاب که گرانروی آنها نسبتا زیادبوده،یعنی اصطکاک داخلی آنهاشدیداست،درحین انجمادنمی تواند مجددا نظم کامل بگیرند،بطوریکه امکان تشکیل جوانه بلور نمی یابند ودراین صورت همان حالت شیشه ای (بی شکل) خودراحفظ می کنند.تفاوت بین بلورها وشیشه ها،درچگونگی تشکیل شبکه فضایی آنهاست.یونهای موادبلوری،تشکیل شبکه فضایی منظم بلوری می دهد،درصورتیکه درشیشه (لعاب) این یونها نظم کافی حاصل نمی کندودرنتیجه شبکه ای نامنظم تشکیل می دهد.
اکسیدها:
موادی که درساختن لعاب بکارمی روندپس ازدیدن حرارت تبدیل به اکسیدمی شوند.اکسیدیعنی ترکیب یک فلز با اکسیژن. مثلا وقتی آهن زنگ می زنددرواقع آهن بااکسیژن ترکیب شده است.درلعابسازی آشنایی بااکسیدها بسیارلازم است بدین جهت مابه شرح آنهایی که درلعابسازی دخالت دارندمی پردازیم:
سیلیسSIO2:
سیلیس یا کوارتزیکی ازاکسیدهای اصلی موجود درلعاب است.مقدارسیلیس درلعاب به درجه حرارت لعاب بستگی پیدامیکند یعنی در درجات پایین مقدارسیلیس کم و دردرجات بالا مقدار آن بیشتر می شود.60% قشرجامد زمین راسیلیس تشکیل می دهد. سیلیس ماده ای سخت و بادوام است وکمتر تحت تاثیر تغییرات شیمیایی قرارمی گیرد وهمین خاصیت آن را برای لعاب سازی مناسب نموده است.لعاب های درجات بالا که سیلیس بیشتری دارند نسبت به لعاب هایی که سیلیس کمتری دارند مقاوم ترندوجود مقدارزیاد سیلیس درترکیبات لعابی هیچ عیبی نداردوفقط نقطه ذوب لعاب رابالا می برد.
آلومیناAL2O3:
اگرچه مقدار این اکسید درلعاب بسیارناچیز است ولی وجود ان اهمیت بسزایی دارد زیرا هم به لعاب غلظت می بخشد وهم ازمتبلورشدن ان جلوگیری می کند.
آلومینا ماده دیرگذاری است که در2040درجه سانتی گرادذوب می شودبههمین جهت مقدارزیادآن درلعاب ازذوب شدن آن جلوگیری می کند.هرلعابی که آلومینانداشته باشددرموقع سردشدن کدرمی شود.آلومینا همچنین دوام وسختی لعاب رازیادمی کند.
اکسیدسدیمNA2O:
اکسیدسدیم فلاکسی قوی بشمارمی رودودرلعاب های دیرگداز وزودگدازسهم مهمی دارد.لعاب هایی که اکسیدسدیم دارندمی توانندتحت تاثیراکسیدهای رنگ کننده رنگ های جالبی رابه وجود بیاورند.مثلا رنگ فیروزه ای از اضافه نمودن اکسیدمس به لعاب سدیم داربوجودمی آید.ضریب انبساط سدیم زیاداست وباعث می شودکه لعاب ترک بخورد.عیب دیگر لعاب سدیم دراین است که نرم وقابل خراشیدن بوده ودراسیدحل شده ودرمجاورت هوانیز تجزیه می شود.بسیاری ازشاهکارهای سفالی ایران بعلت عوامل اخیرازبین رفته اند.منابع سدیم اغلب درآن محلولندوتنها فلدسپات هایی که سوددارنددرآب غیرمحلول می باشند.
اکسید پتاسیمK2O:
وجوداکسیدپتاسیم درلعاب هماننداکسیدسدیم بوده ولی ضریب انبساط آن کمترازضریب انبساط سدیم است.اکسیدمنگنز درلعاب پتاسیم داربنفش متمایل به آبی ودرلعاب سدیم داربنفش متمایل به قرمز به وجودمی آورد.