دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 36 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 761 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 84 |
جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
1-2- مقدمه 19
قسمت اول: فرهنگ سازمانی 19
2-2- تعریف فرهنگ 19
3-2- تعریف سازمان 20
4-2- فرهنگ سازمانی 20
5-2- تاریخچه فرهنگ سازمانی 21
6-2- تعریف های فرهنگ سازمانی 23
7-2- سطوح فرهنگی سازمان 25
1-7-2- فرهنگ به عنوان فرضهای ضمنی 26
2-7-2- فرهنگ به عنوان ارزش های مشترک 26
3-7-2- فرهنگ به عنوان اصول یا هنجارهای مشترک 27
8-2- الگوهای تبیین و شناخت فرهنگ سازمانی 27
1-8-2- الگوی گِلَسِر، زامانو و هَکِر 28
2-8-2- الگوی اوچی 28
3-8-2- الگوی لیتوین و استرینگر 29
4-8-2- الگوی ادگارشاین 29
5-8-2- الگوی کرت لوین 30
6-8-2- الگوی پیترز و واترمن 30
9-2- مدل های فرهنگ سازمانی 31
1-9-2- مدل فرهنگ سازمانی ادگار شاین 31
2-9-2- چارچوب ارزش های در حال رقابت: 34
3-9-2- مدل دنیسن 37
4-9-2- مدل فرهنگ سازمانی دنیسن - اسپریتزر 40
1-4-9-2- فرهنگ توسعه ای 41
2-4-9-2- فرهنگ گروهی 42
3-4-9-2- فرهنگ عقلایی 43
4-4-9-2- فرهنگ سلسله مراتبی 43
قسمت دوم : توانمندسازی روانشناختی 44
10-2- تاریخچه توانمندسازی روانشناختی 44
11-2- توانمندسازی روانشناختی 46
12-2- دیدگاهها و رویکردهای توانمندسازی منابع انسانی 49
1-12-2- دیدگاه مکانیکی 49
2-12-2- دیدگاه ارگانیکی 50
1-2-12-2- رویکرد انگیزشی 50
2-2-12-2- رویکرد شناختی 51
13-2- ابعاد توانمندسازی روانشناختی 52
1-13-2- احساس شایستگی 52
2-13-2- احساس خود مختاری 53
3-13-2- احساس مؤثربودن یا تأثیرگذاری 54
4-13-2- احساس معناداری شغل 54
5-13-2- احساس اعتماد به دیگران 54
14-2- مدلها و الگوهای توانمندسازی منابع انسانی 55
1-14-2- مدل توانمندسازی دنیس کینلا 55
2-14-2- مدل توانمندسازی توماس و ولتهاوس 56
3-14-2- مدل توانمندسازی باون و لاولر 57
4-14-2- مدل توانمندسازی اسپریتزر 58
5-14-2- مدل توانمندسازی فاکس 61
6-14-2- مدل توانمندسازی کالبرت و مک دونو 61
7-14-2- مدل توانمندسازی کوئین و اسپریتزر 62
15-2- برنامههای توانمند سازی 64
1-15-2- برنامه توانمندسازی سطح پایین 64
2-15-2- برنامههای توانمندسازی سطح متوسط 64
3-15-2- برنامه توانمندسازی سطح بالا 65
16-2- چالشهای توانمندسازی کارکنان 65
1-16-2- بعد چالشهای مدیریتی 66
2-16-2- بعد چالشهای پیامدی 66
17-2- به طور کلی، مزایای به کارگیری توانمندسازی 67
1-17-2- مزایای سازمانی 67
2-17-2- مزایای فردی 68
قسمت سوم: 68
18-2- مروری بر پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج کشور 68
1-18-2- پژوهشهای انجام شده در ایران 68
2-18-2- پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور 74
قسمت چهارم: 81
19-2- رابطه فرهنگ سازمانی و توانمندسازی 81
قسمت پنجم: 82
20-2- نتیجه گیری 82
1-2- مقدمه:
با توجه به اینکه در این پژوهش به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و توانمندسازی پرداخته شده است، لذا این فصل به پنج قسمت تقسیم میشود که درقسمت اول به منظور فهم مبانی نظری پژوهش دو متغیر به بحث دربارهی تعریف فرهنگ، تعریف سازمان، تعریف فرهنگ سازمانی، تاریخچه فرهنگ سازمانی، سطوح و ابعاد فرهنگ، انواع فرهنگ سازمانی، الگوها و مدلهای فرهنگ سازمانی و در نهایت چگونگی ایجاد فرهنگ سازمانی پرداخته شده، در قسمت دوم تاریخچه توانمندسازی و تعاریف آن، رویکردهای مختلف توانمندسازی، ابعاد توانمندسازی، اهمیت توانمندسازی، مدلها، برنامهها و چالشهای توانمندسازی کارکنان، استراتژیهای مربوط به توسعه و توانمندسازی کارکنان، دلایل توانمندسازی مورد بحث قرار میگیرد و در قسمت سوم، نتایج پژوهشهای انجام گرفته در باب مفاهیم ذکرشده در داخل وخارج از کشور مورد تاٌمل قرار میگیرد و در قسمت چهارم ارتباط بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی کارکنان مورد بحث قرار میگیرد و در پایان یعنی در قسمت پنجم، به جمع بندی مبانی نظری پرداخته میشود.
قسمت اول: فرهنگ سازمانی
2-2- تعریف فرهنگ:
فرهنگ واژهای فارسی و مرکب از دو کلمه «فر» و «هنگ» است. « فر» یک پیشوند است و به معنای بالا بوده و «هنگ» از ریشه اوستایی ثنگ و به معنای کشیدن و وزن است. معنای ترکیبی آنها نیز از نظر لغت به معنای بالا کشیدن و بیرون کشیدن است (منوریان و همکاران، 1387،ص 9).
تیلور(1871) نخستین تعریف جامع و علمی از فرهنگ ارائه نمود. او در تعریف انسان شناختی خود از فرهنگ می نویسد: «فرهنگ یا تمدن در معنای وسیع قوم نگارش عبارت است از کلیت در هم بافتهای شامل دانش، هنر، اخلاق، قانون، آداب و رسوم و هر گونه قابلیتها و عاداتی که به وسیله انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب شده است. وندرزادن فرهنگ را این گونه تعریف می کند: در مجموعهای از رفتارهای آموخته شده برای تفکر، احساس و عمل است که از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته و متضمن تجسم این الگوها در بخش های مادی است (شریف زاده و کاظمی، 1377،ص 11).
3-2- تعریف سازمان:
سازمان یک نهاد اجتماعی است که هدفمند، ساختارمند و ماورای مرزهای مشخص است که
فعالیتهای خاص را انجام میدهند. منظور از نهاد اجتماعی این است که سازمان از مردم و گروههای انسانی تشکیل شده است. اعضا در سازمان با یکدیگر در تعامل هستند و تعامل آنها با یکدیگر در انجام وظایف شغلی، آن سازمان را به سمت هدف خاصش سوق میدهند. از منابع انسانی دارای اهمیت
بسزایی میباشند. از آنجا که سازمان در بطن جامعه به وجود آمده و رشد میکند. از فرهنگ جامعه متأثر شده و قالبهای آن را میپذیرد، لذا سازمان برای حفظ و بقای خود و رسیدن به توسعه باید فرهنگ را مدنظر قرار دهد. در نگرش سیستمی، سازمان به عنوان یک سیستم زنده، پویا و باز معرفی می شود که با محیط در تعامل بوده و در تأثیر و تأثر مقابل قرار دارد و به دنبال رسیدن به اهداف معینی باشد (مدنی به نقل از علمشاهی، ص 10). را نیز معتقد است که هر سازمان باید نیازهای عناصر تشکیل دهنده محیطی خویش را که همگی به حمایت آن است، برآورده سازد. البته عناصر تشکیل دهنده هر سازمان متفاوتاند، بنابراین محیط، نوع و نحوه اتخاذ و اجرای استراتژیها خط مشی ها، قوانین و روشها را در سازمان تعریف می کند و به طور غیر مستقیم نیروهای مهم و مؤثری هستند در شکل دادن به فرهنگ سازمان(جعفری، 1387، ص 19)