فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

فایل شاپ

فروش مقاله،تحقیقات و پروژه های دانشجویی،دانلود مقالات ترجمه شده،پاورپوینت

ادبیات و پیشینه تحقیق افسردگی

ادبیات و پیشینه تحقیق افسردگی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 15
فرمت فایل docx
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
ادبیات و پیشینه تحقیق افسردگی

فروشنده فایل

کد کاربری 4558
کاربر

افسردگی

افسردگی در طی قرون و اعصار به نامهای متفاوت نام برده شده است.در کتب قدیم طب قدیمی ایران این بیماری به نام مالیخولیا نام برده شده است. داستانهای زیادی به این نام نوشته شده است.

لغت مالیخولیا نام هنوز هم هر گروه معینی از افسردگی ها نسبت داده می شود. بشر اولیه آن را به نفرین خدایان یا لعن شیطان نسبت می داده است.[1]

توصیف هایی از آنچه ما امروزه از اختلالات خلقی می خوانیم در بسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد. داستان (عصر عقیق) شاه سانول و داستان خودکشی آژاکس در هومر ، هر دو یک سفر افسردگی را توصیف کرده اند.

حدود 45 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برده در حدود صد سال قبل از میلاد کورنیلوس سلسوس در کتاب (Demedi cina) افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود این اصطلاح را پزشکان از جمله ارسطو نیز بکار برده است.

در قرون وسطی طبابت در ممالک اسلامی رونق داشت و رازی و ابن سینا و پزشک یهودی میمونر، ملانکولی را بیماری روانی توصیف نمود آن را ملانکوکسیس نامید در سال 1854 خالد حالتی را توصیف نمود و آن را جنون ادواری نامید چنین بیمارانی حالات خلقی مانی و افسردگی تجربه می کنند. تقریباً در همان زمان یک روان پزشک فرانسوی دیگر به نام بیلارگر جنون دو شکلی شرح داده که در آن بیمار دچار افسردگی عمیق می شود که به حالت بعت افتاده و جان فرد از آن بهبود می یابد. در سال 1881 کارل که بنام روان پزشک آلمانی با استفاده از اصطلاح مایکلوتایمی مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نموده ، اصیل کراپلین در سال 1896 بر اساس معلومات روان پزشکان فرانسوی و آلمانی مفهوم بیماری مانیک پرسیو را شرح داد که شامل اکثر ملاکهای تشخیصی است که امروزه روان پزشکان برای تشخیص این بیماری از آنها استفاده می کنند. کاپلون و همکارانش در کتاب جامع روان پزشکی 1988 اظهار می دارند بعد از جنگ جهانی دوم که عصر اضطراب خوانده می شود اکنون عصر جدیدی از ملانکولیا مطرح است.

تعریف افسردگی

نورزی افسردگی نورزی است که طی آن شخص نسبت به بعضی موقعیتهای ناراحت کننده واکنش به صورت غم و اندوهگینی بیش از آنچه که معمول است نشان می دهد و اغلب در بازگشت به حالت طبیعی پس از یک دوره از جان قصوری می ورزد. افسردگی را شاید بتوان حالتی توصیف کرد که با تغییر اساسی اولیه در خلق شروع شده و با مداومت احساس غم و اندوه به درجات مختلف مشخص می گردد.

افسردگی محدود در زمان و مکان خاص نیست بلکه واکنشی است در مقابل استرس، حالتی است که در پی زمان و برای هر کس ممکن است روی دهد به جرات می توان گفت که نیمی از افراد بالغ در دوره ای از عمر خود دچار این حالت بوده و متاسفانه اکثریت این گروه از افسردگی خود آگاه نبوده اند. افسردگی جنگی است درونی جنگی که شخص علی رغم شدت و کشمکش آن محکوم است که به تنهایی و در انزوا با آن بجنگد.

نشانه های افسردگی

1- نشانه های کسالت روحی

الف: عزلت جویی و کناره گیری: اغلب بیماران افسرده نسبت به انجام فعالیتهایی که زمانی از آن لذت می بردند بی علاقه می شوند و احتمال از میزان مشارکتها و فعالیتهای اجتماعی خود می کاهند.

ب) منفی گیری: در شرایط افسردگی گاه اشخاص که در برخورد با نقطه نظرهای مختلف شکیبایی به خرج می دهند عیب جو می شوند انسان افسرده با سماجت در مخالفت با پیشنهادات و دستورات و یا راهنماییهای دیگران مقاومت می کند.

ج) اندوه: شخص افسرده ممکن است بخش مهمی از زندگی خود را در اندوه به سر برد یا مدام گریه کند.

2- نشانه های طرز تلقی فرو افتاده

الف) خود ضعیف بینی و احساس گناه: فرد افسرده گاه در مقام تحقیر خویش بر می آید جملاتی از قبیل "من شکست خورده هستم" چطور می توانی مرا تحمل کنی در قالبهای گوناگون از افسرده ها شنیده می شود. اشخاص افسرده،گاه گناه انجام کاری را که به آنها بی ارتباط است به گردن می گیرند.

ب) ابراز درماندگی: شخص افسرده مصراً به امور بدبین می شود گاه از خودکشی حرف می زند و حتی به این کار اقدام می کند.

3- نشانه های کاهش احساس حیاتی

الف) بی توجهی به خود و یا وظایف خود: انسان افسرده بعضاً نسبت به سر و وضع خود بی تفاوت می شود و یا از انجام تکالیف آموزشی شغلی و یا کارهای خانه سر باز می زند.

ب) بی حالی: ممکن است فرد افسرده از خستگی یا فقدان انگیزه شکایت کند برای او بخصوص شروع کارهای تازه ، دشوار است شدت این بی حالی و بی علاقگی در صبح ها بیشتر است.

ج) کاهش تمرکز: در شرایط افسردگی تمرکز کردن در رسیدگی به یک امر خاص دشوار است بسیاری از افسرده ها کتابها را با تمام کنار می گذارند مرتب کتاب جدیدی انتخاب می کنند اما چند بخش را نخوانده کتاب را رها می کند تا سراغ کتاب بعدی بروند نوشتن و نگارش هم برای افسرده‌ها دشوار است.

د) تردید: تصمیم گیری برای افسرده ها دشوار است گاه شخص افسرده تصمیم گیری را به دیگران محول می کند.

4- سایر نشانه ها :

الف) تغییر در وزن و اشتها که کم اشتهایی و همراه آن کاهش وزن از نشانه های متفاوت افسردگی است اما در برخی از انواع افسردگی و بویژه در افسردگی های فصلی اشتها و وزن افزایش می‌یابد.

ب) تغییر کیفیت خواب: اغلب افسرده ها از خواب راحت محرومند، بیدار شدنهای پی در پی بخصوص از ساعت 2 تا 6 صبح از جمله مواردی است که می توان به آن اشاره کرد در مواردی نیز خواب سنگین و بیدار شدن از آن دشوار می شود.

ج) تغییر میل جنسی : بطور کلی میل و عملکرد جنسی در اشخاص افسرده کمتر است. اگر دقیق تر بشویم تغییرات دیگری نیز در جسم و روان افراد افسرده پیدا می کنیم. افسرده ها اغلب در طول مدت روز تغییر روحیه می دهند معمولا شدت افسردگی در صبح بیشتر است.

هرچه از روز می گذرد از شدت افسردگی ها کاسته می شود در مواقعی نیز بیمار افسرده با حمله اضطراب روبرو می شود در این موقع نشانه های حمله اضطراب از قبیل تنگی نفس عرق کردن یا لرزش اندامها در بیمار بروز می کند.



[1] - Depression


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد