دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 28 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 30صفحه
نوع فایل:word
توضیحات از متن فایل
نیمرخ روانی و شخصیت
روانشناسان برای کلیت افراد و تفاوت های فردی اهمیت خاصی قائل هستند و کلیت روان فرد را یکی از معیارهای شناسایی تفاوت های بین افراد می دانند. به منظور شناخت کلیت روان افراد و تفاوت های فردی از مفهوم نیمرخ روانی و همچنین شخصیت استفاده می کنند. اگرچه روانشناسان شخصیت وجود شباهتهای بین افراد را قبول دارند، توجه آنها بیشتر به تفاوتهای افراد معطوف است. چرا عده ای موفق و عدهای ناموفق هستند؟ چرا برداشت های افراد از امور متفاوت است؟ تنوع استعدادها ناشی از چیست؟ چرا عدهای به بیماری های روانی دچارند ولی دیگران در همان شرایط سالمند؟ هر انسان و رویدادی در نوع خود منحصر به فرد است. با وجود این، بین بسیاری از انسان ها و رویدادهای زندگی آنها آن قدر شباهت وجود دارد که میتوان نکات مشترکی را در نظرگرفت و درست همین الگوهای رفتاری است که روانشناسان شخصیت در پی درک آن هستند (پروین، 1381). نظریههای شخصیت از زمان یونان باستان آغاز شده است و از آن زمان تاکنون نظریههای گوناگونی با گرایش ها و زمینههای تفاوت شخصیت انسان عرضه شده است. بنابراین، بدیهی است که با توجه به زمان و شخصیت خود روانشناس، از شخصیت تعاریف متفاوتی ارائه شود که هر یک از این تعاریف بر رفتارهای متفاوتی تکیه دارد و روش های مختلفی را اقتضاء میکند. این تعاریف ممکن است عینی تر و یا انتزاعی تر باشد. تعاریف میتوانند رویدادهایی را تشریح کنند که در درون افراد میگذرد و یا چگونگی تعامل آنها با یکدیگر را مدنظر قرار میدهند. همچنین میتوانند عاملی را توصیف کنند که مستقیماً قابل مشاهده است و یا از آن استنباط میشود و ممکن است خصوصیاتی را تشریح کنند که از آن عده ای خاص باشد و یا به توصیف ویژگیهایی بپردازند که اکثریت یا همه افراد را مربوط میشود. در تعریف شخصیت باید چند نکته را در نظر گرفت:
1) هر فردی از نظر ویژگی های شخصیتی یگانه و بی همتاست (هیچ دو فردی از نظر خلق و علایق و رفتار کاملاً مشابه نیستند).
2) افراد در همه موقعیت ها به شیوه یکسانی عمل نمیکنند یعنی رفتار شخص ممکن است از موقعیتی به موقعیت دیگر متفاوت باشد.
3) گرچه هر فرد یگانه و بی همتاست اما در رفتار آدمی وجه اشتراک قابل ملاحظهای وجود دارد (هر چند در جزئیات رفتار آدمی تفاوتهای دیده میشود بیشتر مردم الگوهای رفتاری نسبتاً ثابتی دارند) (گروسی و همکاران، 1380).